مجسمه بسیار زنده و خارق العاده. می توانید تصور کنید که در همان مکان زیر سایه بان درختان چقدر چشمگیر به نظر می رسید.
قدیمی ترین دفن در گورستان وودنسکی. قبرستان آلمانی Vvedenskoye
طبیعتاً او نیست. ما کتاب یو. ریابینین "زندگی گورستان های مسکو" را باز می کنیم:
"یک بار منظره دیگری در قبرستان وودنسکویه وجود داشت که برای تمام مسکوهای ارتدوکس شناخته شده بود. اما در زمان شوروی، به دلایل واضح، قبلاً نمی توانست در هیچ منبعی به این موضوع اشاره شود. A.T. Saladin این سنگ قبر را به شرح زیر توصیف می کند: "یک سنگ قبر بزرگ. سکوی مستطیلی با حصاری به سبک یونانی، با گلدان های روی ستون، با خرابه های یک رواق باستانی بسته می شود. در ورودی، روی پله ها، مجسمه تمام قد برنزی مسیح اثر پروفسور R. Romanelli چگونگی پیدایش الگوی وایکوف قرار دارد. بی اختیار شما جلوی این بنا توقف کنید، قبرهای اطراف ناگهان ناپدید می شوند، مسیح زنده می شود، دستش حرکت می کند و به در ورودی اشاره می کند و صدای آرامی به گوش می رسد: memento mori! (شواهدی وجود دارد که مجسمه مسیح گرانیت یا مرمر بوده است.) هر روز افراد زیادی در کنار سنگ قبر ناپس جمع می شدند و همه زائران با خود آب می آوردند. آنها می گویند که آب معجزه ای به دست آورده است. خواص داروییو بسیاری از آنها شفا یافتند. البته چنین عبادتی نمی توانست مدت زیادی در پایتخت شوروی وجود داشته باشد. در دهه 1940 یا 1950 (طبق منابع مختلف)، نقش مسیح از روی سنگ قبر ناپس حذف شد.
چنین افسانه ای از کجا آمده است؟ یکی از افراد محلی به این نسخه گفت:
در مجاورت گورستان ساختمانی قرار دارد که دانشکده آموزش پیش دبستانی دانشگاه دولتی آموزشی مسکو را در خود جای داده است. در آن روزها هیچ کس فکر نمی کرد (به دلایل مختلف) قبل از امتحانات مهم، به ویژه جوانان پیشرفته، به کلیسا برود، اما دویدن به قبرستان همسایه کاملاً کار است. از همین درخواست ها-دعاهای دانش آموزان در مقابل مجسمه مسیح است که محبوبیت او در بین عموم مردم نشات می گیرد.
بیایید با خانواده ناپ آشنا شویم.
ضربه بزنید - خانواده بارونی آلمانی.
بنیانگذار خانه تجاری Knopov ، تاجر صنفی اول لو گراسیموویچ (یوهان لودویگ) (1821-1894) در سن 18 سالگی به عنوان نماینده شرکت تجاری انگلیسی De Jersey وارد مسکو شد. اهل برمن کار خود را در روسیه با فروش موتورهای بخار انگلیسی و ماشین ابزار در روسیه چگونگی پیدایش الگوی وایکوف آغاز کرد. تا دهه 50 قرن نوزدهم، Knop در بسیاری از شرکت های روسی سهام محکمی داشت. در سال 1852، او شرکت تجاری خود را در مسکو افتتاح کرد. شرکت Knopa با وام دادن به کارآفرینان برای خرید تجهیزات و ماشین آلات جدید، بر بسیاری از کارآفرینان تسلط یافت. به دلیل افزایش رقابت و شروع بحران اقتصادی، بسیاری از آنها به دست یک بارون کارآفرین افتادند. او کارخانه های تولید پنبه را در سراسر روسیه باز می کند. ناپ همچنین یکی از صاحبان کارخانه نخ ریسی و بافندگی Izmailovo بود. به خاطر سهم عظیمش در صنعت نساجی، در سال 1877 عنوان بارون را به او اعطا کرد.
پس از مرگ لودویگ ناپ، این پرونده توسط بستگان او، رودولف (رومن ایوانوویچ) پروو (قبر او در قبرستان وودنسکی حفظ نشد) اداره شد. پس از مرگ او در سال 1891، تجارت به دست پسران یوهان کنوپ - فدور و آندری رسید. در زمان آنها، خانه تجاری Knopov شکوفا شد.
پس از شروع جنگ جهانی اول، آزار و اذیت کارآفرینان آلمانی از جمله کنوپوف آغاز شد. و پس از انقلاب 1917، Knops به طور کامل مجبور به مهاجرت شدند. و اکنون یکی از Knopov در Komsomolsk زندگی می کند.
کمی بیشتر بخوانید.
رهبران دو شرکت پیشرو - Knopov و Vogau - همچنین سرپرستی جامعه لوتری شهر را بر عهده داشتند و از نظر مالی ساخت و ساز کلیسای لوتری سنت پیتر و پل در Starosadsky Lane را در اوایل دهه 1900 تامین کردند. کارآفرینان متولیان بسیاری از سازمان های خیریه و آموزشی آلمانی های مسکو (بیمارستان انجیلی در Lefortovo و غیره) بودند.
هنوز هم می توانید کلیسا را در مسکو ببینید
اما در یک خط موازی املاک شهر Knopov قرار دارد
پس قبر ناپس کجا بود؟ تنها جایی که با توصیف صلاح الدین مطابقت دارد، همان «وامپیرکا» است که در میان گوت های مسکو به خوبی شناخته شده است.
یک منطقه مستطیلی عظیم با حصاری به سبک یونانی، با گلدانهایی روی ستونها، با خرابههای یک رواق باستانی بسته میشود.
به نظر می رسد که مکان کشف شده است، اما یک "اما" کوچک وجود دارد. من همان «مقالاتی درباره گورستان های مسکو» نوشته صلاح الدین را دارم. و نویسنده در توصیف آن مکان می گوید که این محل دفن چگونگی پیدایش الگوی وایکوف خانوادگی Vogau است.
وگاو (Wogau) - خانواده ای از کارآفرینان آلمانی در روسیه نوزدهمقرن.
آغاز این سلسله توسط ماکسیمیلیان (ماکسیم) فون ووگاو (1807-1890) چگونگی پیدایش الگوی وایکوف آغاز شد که از آلمان به روسیه آمد و با دختر یک تولید کننده نساجی رابنک ازدواج کرد. در سال 1840، همراه با برادران کارل (1821-1870) و فردریش (1814-1848)، تجارت "کالاهای شیمیایی و استعماری" را در مسکو باز کردند.
برادران با فروش چای ثروت زیادی به دست آوردند و در صنعت و بانکداری سرمایه گذاری کردند.
تا سال 1917، کسب و کار خانوادگی Wogau & Co، که توسط پسر بنیانگذار هوگو (1849-1923) رهبری می شد، بزرگترین نگرانی متنوع را نشان داد.
خانواده ووگاو صاحب شرکتهای متالورژی در اورال، تجارت انحصاری مس، سرمایهگذاری در تجارت سیمان، شکر، نساجی و زغال سنگ بودند.
در آغاز جنگ جهانی اول، این شرکت فعالیت خود را در روسیه محدود کرد، زیرا 5 نفر از 8 عضو هیئت مدیره اتباع آلمان هستند.
پسر آخرین رئیس شرکت، پروفسور، مهندس بزرگ رادیو، ماکسیم مارک ووگاو (1895-1938)، که در اتحاد جماهیر شوروی باقی ماند، "به دلیل جاسوسی برای آلمان" تیرباران شد.
فقط در اینجا مقبره خانواده Vogau، 1910، استاد I.A. پاولوا به شکل زیر است:
افسانه دیگری در مورد مجسمه مسیح در قبرستان آلمان وجود داشت.
تورمانینا V.I. "افسانه ها و اطلاعات تاریخی در مورد مسیح سفید"
به خصوص بسیاری از افسانه ها با یک مجسمه برنزی سه متری مسیح با یک صلیب مرمر سفید در دست او مرتبط است. این چگونگی پیدایش الگوی وایکوف مسیح در ورودی اصلی برج بود و در آغاز قرن بیستم ساخته شد. در سالهای جنگ سخت 1941-1945. در میان اهل محله اعتقادی وجود داشت که این مسیح مردم را از مرگ در میدان های جنگ نجات می دهد و مردم با امیدی به اینجا آمدند که در بسیاری موجه بود.
کتاب Z.V. Zhdanova "داستان زندگی پیر ماترونا" می گوید که چگونه پیرزن مبارک ماترونا در طول جنگ دستیار خود وروچکا را به این مجسمه فرستاد. معشوقه شیطانی خانه در Podlipki، جایی که او سپس زندگی می کرد، بیماری را به ماترونا فرستاد. او به وروچکا گفت: "ما را نجات دهید." سریع به قبرستان آلمان بروید و مقداری آب از صلیب خداوند برای ما بریزید. به وروچکا دو قوطی داده شد که یکی از آنها پر از آب بود. او شب به قبرستان رسید، یخبندان بیش از 40 درجه بود. ماه به شدت می چگونگی پیدایش الگوی وایکوف درخشید و مجسمه مسیح در آن می درخشید مهتاب. به نظر می رسید که ناجی با نگاهی درخشان و درخشان به تازه وارد نگاه می کرد. آب تخلیه شده از دست ناجی به سرعت پیرزن ماترونا را شفا داد. شایعه معجزه از خود مجسمه جان سالم به در برد که در طی مبارزات آتئیستی بعدی از گورستان برداشته شد.
پس از ناپدید شدن مجسمه برنزی مسیح، مردم توانایی کمک به درد و رنج را به مسیح سفید که در سال 1946 نصب شد، منتقل کردند. این مجسمه در بنای یادبود گرانیت سیاه بر فراز قبر خانواده ترتیاکوف که از بستگان دور ما هستند قرار دارد و بنابراین ما تاریخچه ایجاد بنا را با جزئیات می دانیم. این ترتیاکوف ها از بستگان نزدیک سازندگان گالری هنری نبودند. آنها در روستای Vorontsovo (اکنون در محدوده مسکو، در جنوب غربی) زندگی می کردند، اجداد آنها در کلیسای روستای تثلیث حیاتبخش مقدس به خاک سپرده شدند. قبلاً در زمان ما، وقتی پارکی در اینجا ایجاد شد، قبرستان بسته شد و آثار تاریخی برداشته شد. دو برادر ترتیاکوف کمی قبل از انقلاب از یک حوزه علمیه فارغ التحصیل شدند. برادر بزرگتر، الکساندر میخائیلوویچ، با پسر عموی من، ماریا سرگیونا، اسمیرنوا ازدواج کرد. پدرش سرگئی اسمیرنوف سالها به عنوان کشیش در کلیسای سنت جان جنگجو در یاکیمانکا خدمت کرد. الکساندر میخائیلوویچ ترتیاکوف در تمام سالهای آزار و شکنجه از مذهب دست نکشید. به یاد دارم که چگونه در سال 1943 مادربزرگم آناستازیا ایوانونا فایدیش را دفن کرد. او قد بلندی نداشت، سپس کاملاً موهای خاکستری داشت، با چهره ای مهربان. کشیش الکساندر میخائیلوویچ ترتیاکوف در قبرستان وودنسکی آرام می گیرد. دو سال قبل از مرگش، او مراسم افتتاحیه بنای یادبود مسیح در نزدیکی مقبره ترتیاکوف را رهبری کرد. اطلاعات کمی در مورد سرنوشت برادرش نیکولای الکساندرویچ ترتیاکوف وجود دارد؛ قبل از جنگ، او سرکوب شد.
و برادر سوم ، پیتر میخائیلوویچ ، اگرچه از مدرسه علمیه فارغ التحصیل شد ، اما تمام زندگی خود را به عنوان معلم کار کرد. او قبل از انقلاب با لیدیا یاکولوونا رک، دختر تجار آلمانی یاکوف و ورا رک ازدواج کرد. یاکوف رک در سال 1913 درگذشت و پیوتر میخائیلوویچ به مادرشوهر خود قول داد که مجسمه ای از مسیح را در مقابل بنای یادبود بگذارد که روی آن کتیبه ای به زبان آلمانی و روسی ساخته شده بود: "بیایید پیش من، همه زحمتکشان و زحمتکشان. بار سنگین است و من به شما آرامش خواهم داد.» مجسمه مسیح از ایتالیا سفارش داده شد، اما اولین جنگ جهانیو سپس انقلاب اجازه نداد مجسمه به مسکو برسد. و بعدها، پس از بزرگ جنگ میهنی، در سال 1946، پیتر میخایلوویچ تصمیم گرفت به وعده خود عمل کند. در آن سال، همسرش، لیدیا یاکولوونا، که از اردوگاه های استالینیستی عبور کرده بود، درگذشت. او از برادرش الکساندر میخائیلوویچ خواست تا او را با مجسمه ساز معروف نادژدا واسیلیونا کراندیوسکایا که همسر عموی من پیوتر پتروویچ فایدیش بود، پیوند دهد. دیوار مشکی با شکوه با یک کتیبه فلسفی الهام گرفته از N.V.Krandievskaya. برای سر مجسمه، سنگ مرمر کارارا خریداری شد و یک بلوک از سنگ مرمر سفید داخلی به این شکل چگونگی پیدایش الگوی وایکوف رفت. در کتاب پسر عموی من ، هنرمند ناتالیا پترونا ناواشینا (فایدیش-کراندیفسکایا) "ظاهر زمان. اتومونوگرافی "، این رویداد در اولین سال پس از جنگ شرح داده شده است:
- در اینجا جشن افتتاحیه بنا است: زیر پرتوهای خورشید درخشان اردیبهشت که سبزه تازه شکوفا شده است، طراوت و روشنایی با خلوص خود شگفت زده می شود. پرندگان چنان با صدای بلند آواز می خوانند و با شادی تابستان را پیش بینی می کنند، گویی همه را از ورود گرما، نور و شادی آگاه می کنند. الکساندر میخائیلوویچ خدمات و تقدیس بنای یادبود را آغاز کرد. یخ زدیم آیا این یک رویا نیست؟ گروه کر راهبهها با صدای بلند آواز میخواندند و آواز آنها با صدای پرندگان طنینانداز میشد.
سپس این بنای تاریخی تبدیل به زیارتگاه شد. مردم از دستان ناجی آب ریختند، همانطور که Verochka Matrona به او توصیه کرد که با مسیح دیگری انجام دهد. در زمان خروشچف، بنای یادبود به پایین پرتاب شد، بخشی از بینی و یک تاج گل طلایی شکست. اما بعدها، زمانی که ایمان دوباره حق وجود را به دست آورد، مجسمه بازسازی شد.
من به عنوان یک دانشمند علوم طبیعی که فردی عمیقاً مذهبی هستم، به معجزه اعتماد ندارم. اما به نحوی که در مقابل مسیح سفید ایستاده بودم، درد شدیدی در تومور قدیمی احساس کردم که آزارم نمی داد. مجبور شدم به دکترها بروم و خیلی سریع عمل کردم. دخترم، آناستازیا میخایلوونا سربرتسوا، از سنگ قبر رک-ترتیاکوف عکس گرفت. در تصویر، نور غیرمعمول فیلم چشمگیر است، گویی نور از ناجی ساطع می شود. آنها می گویند که برخی از تصاویر کاملاً بیش از حد نوردهی شده اند.
پس از جستجوی طولانی پیدا شد همان تصویر مسیح. عکس تنها شات مجسمه. بله، این در واقع دخمه ویران شده ای است که در اواخر دهه 90 بسیار دوست داشت از آن بالا برود.
مجسمه بسیار زنده و خارق العاده. می توانید تصور کنید که در همان مکان زیر سایه بان درختان چقدر چشمگیر به نظر می رسید.
جستجوی ما با موفقیت به پایان رسید. ما توانستیم کامل ترین تاریخ مجسمه معجزه آسا (یا مجسمه ها؟) مسیح را در قبرستان وودنسکویه جمع آوری کنیم.
به روز رسانیعکس دیگری پیدا شد!
بین 1900-1914
از کتاب: "یکی از به یاد ماندنی ترین سنگ قبرهای کل گورستان، مقبره خانواده وگاو بود. محوطه مستطیل شکل وسیعی را اشغال می کرد. در یک طرف سردابه ای وجود داشت که انتهای آن به شکل مخروبه ای ساخته شده بود. پورتال معبد باستانی. یک مجسمه برنزی از مسیح بر روی پلههای تقریباً خرد شده نصب شده بود که با اشاره به "تماشاگران" به پیکر مبارک، با چهره ای رنج کشیده به منجی نگاه می کرد. مجسمه ساز مشهور فلورانسی R. Romanelli این ترکیب را اجرا کرد. او کار خود را "مبارک در زیر پای مسیح" نامید.مسکووی ها مجسمه مسیح را بسیار محترم می شمردند. مسیحیان، ارتدوکس ها، کاتولیک ها، لوتری ها آب را از دست راست مسیح، چین های ردای او جمع آوری کردند و آن را شفابخش می نوشیدند. آنها همچنین دوست داشتند در نزدیکی این فیگور عکس بگیرند. درست است، افراد ژست اغلب بر شخص مبارک، "فریک" که مسکووی ها او را می نامیدند، سایه می انداختند. بنابراین، روی کارت پستال، این شکل توسط فرد ژست پوشیده شده است.
در امتداد محیط، سردابه توسط حصاری عتیقه با حفاظ های تزئینی خاکستر احاطه شده بود. پس از سال 1917، پیکر مبارک ناپدید شد و شکل مسیح به دفتر باستان شناسی آکادمی الهیات مسکو در سرگیف پوساد منتقل شد، جایی که تا به امروز با خیال راحت حفظ شده است.
دخمه پس از سال 1866 تکمیل شد، تقریباً در دهه 1890، زمانی که امیلیا ماکسیمونا بانزا (نام خانوادگی فون ووگاو) در اینجا دفن شد. شوهر بیوه او، نیکوکار مشهور جامعه آلمانی مسکو، کنراد بانزا، برای بار دوم ازدواج کرد. خواهرامیلیا، اِمی هر دوی آنها پسر رودولف هرمان را که از ازدواج اولش درگذشت، به فرزندی پذیرفتند. به یاد همسر، خواهر، مادرشان، بانزی و آلمانی در بیمارستان انجیلی و پناهگاه های انجیلی مسکو تخت نگهداری می کردند و برای فقرا غذای رایگان می دادند.
در زمان اتحاد جماهیر شوروی، مقبره Vogau مانند بسیاری دیگر از سنگ قبرها و به طور کلی تدفین به شدت آسیب دیده بود. بیش از 80 سال است که این گورستان در سطح شهر بوده است، اما بسیاری از سنگ قبرها با کتیبه های خارجی هنوز هم طعم خاصی به آن می بخشد.
© oldmos.ru
علاوه بر این، این مجسمه پیدا شد
CACE MDA
دیدگاه شما