ترید کردن یک سرمایهگذاری پر ریسک است که موفقیت در آن نیاز به زمان و دانش دارد. در صورتی که بدون دانش کافی و آشنایی با اصول ترید وارد این بازار شوید چیزی جز ضرر نخواهید داشت.
شش اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال که نباید مرتکب شد!
تحلیل تکنیکال یکی از مرسومترین روشهای تحلیل و بخشی جداییناپذیر از پیشبینی بازارهای مالی است و زندگی مالی سرمایهگذاران بسیاری را دگرگون کرده است. با وجود اینکه یادگیری تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان کار دشواری نیست و اغلب افراد به سرعت با این تحلیل آشنا شده و از آن استفاده میکنند اما درک جامع و هنر استفاده صحیح از تحلیل تکنیکال به هیچ عنوان کار هر کسی نیست. در ادامه میتوانید با رایجترین اشتباهاتی که افراد در استفاده از تحلیل تکنیکال مرتکب میشوند آشنا شده و از آنها دوری کنید.
خطای اول؛ عدم جلوگیری از ضرر و زیان
همه ما ضربالمثل “جلوی ضرر را از هر جا که بگیری، منفعت است” را شنیدهایم و معنای آن را درک کردهایم. اما زمانی که بحث بازارهای مالی در میان است عمل کردن به “جلوی ضرر را گرفتن” کمی دشوار میشود. محاسبه صحیح حد ضرر و یا به طور کلی استفاده از حد ضرر یا Stop Loss تأثیر بسیار زیادی در کاهش ضرر معاملهگران خواهد داشت و این مسئله بسیار مهمی است که اغلب ایرانیان از آن چشمپوشی می کنند.
شاید پس از ورود به بازارهای مالی افراد زیادی فراموش کنند که نخستین هدف در معامله کسب سود نیست. بلکه از دست ندادن دارایی اولیهای است که میخواهید از آن سود ببرید. این موضوع آنقدر مهم است که نقلقولی معروف از ادوارد سیکوتا “Ed Seykota” بارها در میان تریدرها یادآوری میشود:
عنصر اصلی تجارت موفق سه قانون است: ۱- جلوی ضرر را بگیر ۲- جلوی ضرر را بگیر ۳- جلوی ضرر را بگیر. اگر میخواهید در دنیای معاملهگری دوام بیاورید، این قوانین را آویزه گوش خود کنید.
خطای دوم؛ بیش فعالی در بازار یا Overtrading
شاید به عنوان یک تریدر فکر کنید که هر چه بیشتر تحلیل کنید و سیگنالهای بیشتری برای ورود و خروج پیدا کنید و در ادامه تعداد معاملات خود را افزایش دهید، سود بیشتری خواهید برد ولی فراموش کنید که افراط در هر جایی اشتباه است. حتی اینجا!
واقعیت این است که در برخی مواقع بهترین کار، هیچ کاری نکردن است. دانستن این مسئله علاوه بر زندگی در بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال نیز کاربرد دارد.
علاوه بر این تعداد معاملات و تحلیلهای بیشتر، تمرکز و آرامش را از معاملهگر میرباید و درصد تصمیمات اشتباه را به صورت معنیداری افزایش میدهد.
شاید باورکردنی نباشد ولی بسیاری از معاملهگران موفق شاید در سال تنها بهاندازه انگشتان یک دست وارد معامله شوند ولی همچنان به نتیجه دلخواه برسند. فراموش نکنید که معاملهگران موافق صبورند و همیشه تلاش میکنند تا ذهنشان را از مشغولیتهای روزمره رها کرده و خارج از فشار بازار برای دست زدن به هر اقدامی، تصمیم میگیرند. حتی اگر این تصمیم دست روی دست گذاشتن باشد.
خطای سوم؛ معاملات انتقامی
شاید ایده معاملات انتقامی خیلی به نظر بچگانه برسد ولی بد نیست بدانید که اغلب فعالین حوزه ترید دست به این کار زدهاند. این اشتباه و نتیجهگیری نادرست حاصل از مجموعه تصمیمات اشتباهی است که در شرایط روحی غیرطبیعی برای معاملهگران رخ میدهد.
ممکن است پیشبینیهای شما برای یک دوره اشتباهات متداول در سرمایهگذاری به خوبی جواب بدهد، پس شما به آنها اعتماد میکنید. حالا اگر همان پیشبینیها ناگهان دیگر جواب ندهند چه؟ غافلگیری ناشی از اعتماد بیش از حد معاملهگران به پیشبینیهای خود عامل اصلی این اشتباه است.
باید پذیرفت که بازار همیشه بر اساس تحلیلهای شما پیش نمیرود و گاهی ممکن است کنترل اوضاع از دست افراد خارج شود. بر اساس تجربه بسیاری، زمانی که بازار روی بدش را به معاملهگر نشان دهد، زنجیرهای از اتفاقات ناخوشایند به دنبال یکدیگر رخ خواهند داد تا تحلیلها یکی پس از دیگری مردود شوند.
در این شرایط تصمیمگیری برای معاملهگر دشوارتر و پرهزینهتر خواهد بود و در اینجاست که خطای معاملهگر یعنی معاملات انتقامی، رخ میدهد. او برای جبران ضررها این بار به نحوی احساسی وارد معاملات جدید شده تا خسارتهای قبلی را در کوتاهترین زمان ممکنه جبران کند و نتیجه این هم از ابتدا مشخص است. اشتباهات و ضررهای بیشتر!
برای جلوگیری از این اشتباه تنها کافی است که به خاطر آورید پشت هر معامله خوب و سودآور، ساعتها برنامهریزی، بررسی و استدلالهای منطقی وجود داشته است و شما هیچ چیزی را بدون زحمت به دست نیاوردید و از طرفی دیگر فراموش نکنید که روزگار همیشه بر یک قرار نمیماند.
خطای چهارم؛ مقاومت در برابر تغییر تصورات قبلی
معمولاً معاملهگران، به صورت سلیقهای با برخی بازارها یا حتی برخی ارزهای دیجیتال برخورد میکنند اما موضوع به اینجا ختم نمیشود. آنها ممکن است حتی در برابر متدها و شاخصها این سلیقه را به خرج دهند و ترجیح دهند که حتی در یک بازار جدید از آموزههای گذشته و متدهایی که در بازار قبلی نتیجه داده است، استفاده کنند. به همین خاطر در برابر یادگیری و امتحان سایر متدها مقاومت می کنند.
واقعیت این است که همیشه یک استراتژی یا متد خاص در بازارهای مالی متفاوت جواب نمیدهد. اینکه چون در گذشته با کمک چند شاخص محدود و یا یک متد خاص سود کردهاید دلیل کافی برای نتیجهبخش بودن آنها در تمامی بازارها نیست. به همین خاطر بسیاری از افراد که در مواجهه با بازار ارزهای دیجیتال مشابه سایر بازارها عمل می کنند، به سرعت با شکست مواجه میشوند.
خطای پنجم؛ نتیجه تحلیل تکنیکال حتمی است!
فراموش نکنید که تحلیل تکنیکال چیزی بیشتر از یک پیشبینی نیست و لزوماً همیشه جواب نمیدهد. بازار متأثر از اتفاقات و رویدادهای متعدد روزانه است و مدام ممکن است تغییر جهت داده و از مسیر پیشبینیشده منحرف شود و تحلیل تکنیکال در این شرایط نمیتواند حرف چندانی برای گفتن داشته باشد.
یک معاملهگر کار بلد همیشه اخبار و اطلاعات صحیح را دنبال میکند و مهمترین وقایع مؤثر بر بازار را دنبال میکند و در کنار تحلیل تکنیکال برنامهای از پیش تعیین شده برای مدیریت ریسک سبد خود در نظر دارد و بر اساس همین، عاقلانهترین تصمیمی را که شاید برخلاف نتیجه تحلیل تکنیکال باشد، میگیرد.
خطای ششم؛ اتکا به تحلیلهای دیگران
یکی دیگر از بخشهای روانی تحلیل تکنیکال ثبات در تصمیمگیریها و اعتمادبهنفس است. بسیاری از معاملهگران پس از به دست آوردن نتیجه روزانه تحلیل به سراغ نظرات و آرای دیگران میرود. این بهخودیخود خیلی طبیعی و خالی از مشکل است. مشکل زمانی به وجود میآید که شما به عنوان یک معاملهگر تحلیل دیگری را نسبت به تحلیل خود در اولویت قرار دهید و اعتمادبهنفس کافی برای عمل به دست آورد خودتان را نداشته باشید.
تحلیل تکنیکال یک هنر است. به همین خاطر لزوماً برای همه تحلیلگران یکسان نخواهد بود. نتیجه تحلیل تکنیکال موفقترین تریدرها نیز ممکن است با یکدیگر در تعارض باشد. باید پذیرفت که هر شخص از دید خود به تحلیل مشغول میشود و روحیات تحلیلگر بر نتایج به نحوی عجیب تأثیر مستقیم دارد. افراد سردرگم و بی اعتمادبهنفس مدام در تحلیلهای دیگران غرق شده و اغلب بدترین تصمیمها را برای سرمایه خود میگیرند. پس اشتباهات متداول در سرمایهگذاری فراموش نکنید که به تحلیل خود اعتماد داشته باشید مگر اینکه خلافش اثبات شود و نظر هیچکسی حتی موفقترین افراد بر نظر شما مقدم نیست.
سخن پایانی
همانطور که گفتیم تحلیل تکنیکال هنری است که اگر به درستی آموخته شده باشد و مورد استفاده قرار بگیرد میتواند زندگی مالی هر معاملهگری را دگرگون کند. به دست آوردن مهارت در این علم به هیچ عنوان امری یک شبه نیست و به تلاش شبانهروزی، مطالعه مداوم و اشتیاق بیپایان برای یادگیری موضوعات جدید نیاز دارد.
فراموش نکنید که معاملهگری هم درست مانند هر حرفه دیگر به ویژگیهای شخصی متعددی نیاز دارد و مناسب افرادی است که همیشه برای شرایط پیشبینینشده برنامه دارند و در شرایط حساس و پرفشار تسلیم و غافلگیر نمیشوند. افرادی که میتوانند احساسات خود را کنترل کرده و از تصمیمهای احساسی در این بازار دوری کنند و علاوه بر همه اینها همیشه به دنبال یادگیری و بهبود دانش خود در این زمینه هستند و تلاش میکنند تا از اشتباهات رایج ترید دیگران درس گرفته و حتی اگر قرار است اشتباه کنند، اشتباهات جدیدی را مرتکب شوند!
اشتباهات رایج سرمایه گذاران
در دنیای بزرگ سرمایه گذاری اگر شما قدمی راه را اشتباه بروید ممکن است که کل مسیر را از دست بدهید و این بازی مانند یک سراب است که می تواند شما را به سمت خودش بکشد اگر شما با آن حرفه ای عمل نکنید به راحتی می توانید پول خود را از دست بدهید. اشتباهات رایج سرمایه گذاران می تواند به صورت خود آگاهانه نباشد و موجب شود که پشت هم تکرار شود حتما تجربه این را دارید که بدون آنکه بدونید اشتباهات زیادی را مرتکب شده باشید با ما همراه باشید تا با این اشتباهات آشنا شویم.
10 اشتباه در دنیای سرمایه گذاری
تعداد اشتباهات رایج سرمایه گذاران بسیار زیاد است ولی ما اینجا به 10 تا از آنها و مهمترین آنها اشاره کردیم که شامل:
- نداشتن صبر
روندی آهسته و پایدار همیشه بهترین نتیجه را به همراه داشته است، بسیاری از سرمایه گذاران به شدت در کار خود عجول هستند که این باعث می شود که نتوانند به سود های درستی برسند و خوب طبیعتا این بازی فقط باعث ضرر آن ها می شود. - تلاش برای زمان بندی بازار
زمان گذاری و زمان بندی برای بازار می توان کاری به شدت دشوار باشد، حتی سرمایه گذاران با تجربه نیز در بعضی شرایط نمی توانند بازار را زمان بندی کنند. تحلیل ها نشان می دهد که نزدیک به 94% از تغییرات اشتباهات متداول در سرمایهگذاری بازده در طول زمان با تصمیم سیاست و سرمایه گذاری مرتبط بوده است. که این موضوع نشلن می دهد که معمولا اغلب بازدهی پورتفولیوی تان با تصمیمات دارایی که می گیرید مرتبط است نه زمان بندی بازار.
تلاش برای زمان گذاری برای بازار
عدم رعایت تنوع در سرمایه گذاری
عدم درک درست از سرمایه گذاری
سرمایه گذاری یک بازی
من سرمایه گذاری را برای شما به یک بازی تشبی کردم ولی شاید شما فکر کنید من اشتباه فکر می کنم و اصلا به چه معناست این حرف من من دو دلیل برای حرفم می آورم:(اشتباهات رایج سرمایه گذاران نیز مانند یک بازی برای آنها شده است.)
- سرمایه گذاری دقیقا بر اساس اصولی هدایت می شود که می توان گفت آن را شبیه بازی با استراتژی کرده است.
- از طرف دیگر این بازی برد و باخت است اگر شما یتوانید بر اساس چیز هایی که به شما گفته شد بتوانید سرمایه خود را به سود برسانید می توانید ببرید ولی اگر عجول باشید می بازید دقیقا شبیه به یک بازی پر ریسک.
نتیجه گیری درباره اشتباهات رایج سرمایه گذاران
اگر بخواهم یک نتیجه کلی بگویم شما با استفاده از شناخت مشکلات سرمایه گذاری می توانید دچار آن ها نشوید و به نوعی به سودی قطعی برسید. سعی کنسد اول تمام راه های ان را بشناسید و مطمئن شوید که می توانید در این بازی موفق شوید بعد از آن وارد عمل شوید تا از هرگونه ضرر احتمالی جلوگیری کنید:)
اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) ارز دیجیتال دشوار است! حتی اگر برای مدت کوتاه ترید کرده باشید، میدانید که اشتباه کردن بخشی از بازی است. در واقع، هیچ معاملهگری نمیتواند از ضرر کردن اجتناب کند؛ حتی معاملهگران با تجربه که صرفا مرتکب خطاهای کمتری میشوند. بهترین معاملهگران تحلیل تکنیکال، همیشه ذهنی باز، منطقی و آرام دارند؛ آنها درک خوبی از استراتژیهای معاملاتی داشته و با استفاده از آن به خواندن روند بازار ادامه میدهند.
این همان کاری است که شما برای موفق شدن در تحلیل تکنیکال بازار باید انجام دهید! اگر این مهارتها را در اشتباهات متداول در سرمایهگذاری خود توسعه دهید، میتوانید با مدیریت ریسک و تجزیه و تحلیل اشتباهات، بر اساس نقاط قوت خود ترید کنید و به پیشرفت ادامه دهید. همیشه سعی کنید آرامترین فرد در اتاق باشید، به خصوص زمانی که اوضاع آشفته به نظر میرسد. در این مقاله از ارز تودی قرار است تا شما را با ۷ اشتباه رایج که تریدرهای تازه کار در تحلیل تکنیکال مرتکب میشوند، آشنا کنیم.
۷ اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) یکی از پرکاربردترین روشها برای تحلیل بازارهای مالی است؛ اساسا میتوان از این تحلیل در هر بازاری، اعم از سهام، فارکس، طلا یا ارزهای دیجیتال استفاده کرد. در حالی که درک مفاهیم اولیه تحلیل تکنیکال نسبتا آسان است، تسلط بر آن کار دشواری خواهد بود. زمانی که در حال یادگیری هر مهارت جدیدی هستید، طبیعی است که در این راه اشتباهات زیادی مرتکب شوید. انجام این اشتباهات بهویژه در هنگام معامله یا سرمایه گذاری میتواند زیانبار باشد اما در نهایت از آنها درس خواهید گرفت.
اگر مراقب نباشید و از اشتباهات خود درس نگیرید، بخش قابل توجهی از سرمایه خود را در بازارهای مالی بهخصوص بازار ارزهای دیجیتال از دست خواهید داد. خوب است که از اشتباهاتتان درس بگیرید، اما بهتر این است که تا حد امکان از وقوع آنها اجتناب کنید. این مقاله شما را با برخی از رایجترین اشتباهات در تحلیل تکنیکال آشنا می کند. اگر به تازگی وارد دنیای معاملهگری شدهاید، بهتر است تا ابتدا با اصول و مفاهیم تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال آشنا شوید. بنابراین، فکر میکنید ۷ اشتباهی که معاملهگران در آنالیز Technical مرتکب می شوند چیست؟
۱. استفاده نکردن از حد ضرر
پیش از شروع، به این نقل قول از معاملهگر کالا، اد سیکوتا (Ed Seykota) توجه کنید:
«هر معامله خوب سه اصل اساسی دارد: جلوگیری از ضرر، جلوگیری از ضرر و جلوگیری از ضرر. اگر بتوانید این سه قانون را رعایت کنید، ممکن است شانسی در معاملات خود داشته باشید.»
اگرچه ممکن است ساده به نظر برسد، اما هنوز بسیاری از افراد از اهمیت این ۳ اصل مهم در زمان انجام معاملات غافل میشوند. حفظ سرمایه در بازارهای معاملاتی و سرمایهگذاری، اصلیترین چیزی که باید همیشه به یاد داشته باشید.
معامله برای اولین بار ممکن است کار ترسناکی باشد، هنگامی که در ابتدا شروع به کار کردید، بهیاد داشته باشید که اولین قدم برنده شدن نیست، بلکه جلوگیری از باخت است؛ بههمین خاطر بهتر است تا معاملات خود را با پوزیشنهای کوچکتر شروع کنید یا حتی روی سرمایههای واقعی ریسک نکنید. شما حتی میتوانید ترید کردن را قبل از ورود، آزمایش کنید. به عنوان مثال، بخش معاملاتی فیوچر بسیاری از صرافیهای ارز دیجیتال دارای یک شبکه آزمایشی هستند که در آن میتوانید تحلیلهای تکنیکال خود را قبل از انجام معاملات واقعی آزمایش کنید. به این ترتیب، میتوانید سرمایه خود را حفظ کنید و تنها زمانی برای آن ریسک کنید که مطمئن باشید نتایج خوبی خواهید گرفت.
استفاده از حد ضرر یا Stop-Loos عاقلانهترین راه ممکن جلوگیری از از دست دادن سرمایه است. معاملات شما باید یک نقطه ابطال داشته باشد؛ این نقطه جایی است که باید بپذیرید استراتژی معاملاتی شما اشتباه بوده است. اگر این رویکرد در معاملات خود به کار نبرید، احتمالا در بلندمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت. یک معامله بد میتواند به پرتفوی شما ضرر بسیاری بزند و ممکن است در نهایت یک کیسه بازنده در دست داشته باشید و امیدوار باشید که بازار بهبود یابد.
۲. ترید کردن بیش از حد
وقتی یک تریدر فعال هستید، این یک اشتباه رایج است که فکر کنید همیشه باید در حال معامله باشید. ترید کردن مستلزم حجم زیادی تحلیل، آرام نشستن و صبورانه منتظر بودن است. در برخی از استراتژیهای معاملاتی، ممکن است برای دریافت یک سیگنال قابل اعتماد برای ورود به بازار، مدت زمانی طولانی صبر کنید. ممکن است برخی از معاملهگران در طول سال کمتر از سه معامله انجام دهند و همچنان بازدهی قابل توجهی داشته باشند. جسی لیورمور (Jesse Livermore)، یکی از معاملهگران روزانه شناختهشده نقل قولی دارد :
«پول با نشستن به دست میاد نه معاملهگری!»
بنابراین سعی کنید از ترید کردن بیش از حد خودداری کنید؛ چرا که مجبور نیستید برای سود بیشتر سرمایه خود را به خطر بیاندازید. در واقع، در برخی از موقعیتهای بازار، هیچ کاری نکردن و انتظار فرصتی برای نشان دادن خود، بیشتر سودآور است. به این ترتیب، میتوانید پول خود را ایمن نگه دارید و زمانی که فرصتهای معاملاتی خوب ایجاد شد، آن را دوباره آماده سرمایهگذاری کنید. این مهم است که به یاد داشته باشید، فرصت همیشه خود را نشان میدهد؛ تنها کاری که باید انجام دهید این است که منتظر آنها باشید.
یک اشتباه مشابه و رایج دیگر، تاکید بر استفاده از بازههای زمانی کوتاه است. تحلیلهایی که در بازههای زمانی بیشتر انجام میشوند عموما قابل اعتمادتر از تحلیلهایی هستند که در بازههای زمانی پایینتر انجام میشوند. به این ترتیب، فریمهای زمانی پایین باعث ایجاد نویز زیادی در بازار میشود و ممکن است شما را وسوسه کند که بیشتر وارد معاملات شوید. در حالی که بسیاری از اسکالپرهای (Scalpers) موفق و معاملهگران سودآور کوتاهمدت وجود دارند، معامله در بازههای زمانی پایینتر معمولاً نسبت ریسک یا سود بیشتری را به همراه دارد. به عنوان یک استراتژی معاملاتی پرخطر، مطمئنا برای مبتدیان توصیه نمیشود.
۳. ترید برای جبران خسارت
اغلب دیده میشود که معامله گران تلاش میکنند تا ضرر خود را در اسرع وقت جبران کنند. این به عنوان «معامله انتقامی» شناخته میشود. چه تحلیلگر تکنیکال باشید و چه یک معاملهگر روزانه یا یک معاملهگر نوسانی، باید از انتخابهای احساسی خودداری کنید. وقتی همه چیز به خوبی پیش میرود، یا حتی زمانی که اشتباهات کوچکی مرتکب میشوید، حفظ خونسردی آسان است. اما آیا میتوانید خونسردی خود را هنگامی که اوضاع به طرز وحشتناکی اشتباه پیش میرود حفظ کنید؟ آیا میتوانید به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید حتی اگر دیگران وحشتزده باشند؟ بنابراین احساسات در بازار کریپتو نقش بسیار مهمی دارند.
شایان ذکر است که تحلیل تکنیکال شامل کلمه تحلیل میشود. بدیهی است که این امر مستلزم یک رویکرد روشمند به بازارها است، درست است؟ بنابراین، چرا میخواهید در چنین موقعیتی تصمیمات عجولانه و احساسی بگیرید؟ اگر قصد دارید به یکی از بهترین معاملهگران تبدیل شوید، باید بتوانید حتی پس از مرتکب شدن فاحشترین اشتباهات، آرامش اشتباهات متداول در سرمایهگذاری خود را حفظ کنید. از قضاوت بر اساس احساسات خودداری کنید و در عوض به سراغ یک رویکرد منطقی و تحلیلی بروید.
یه یاد داشته باشید که معامله احساسی در زمانی که شما ضرر زیادی کردهاید، نه تنها ضرر شما را جبران نمیکند، بلکه ممکن است به آن ضرر بیافزاید. در نتیجه، بعد از ضرر کردن، برخی از معامله گران ممکن است تصمیم بگیرند که برای مدتی اصلا معامله نکنند. این به آنها یک شروع تازه میدهدو همچنین اجازه میدهد تا با یک تحلیل منطقی و درستتر به معامله بازگردند.
۴. اجتناب کردن از تغییر استراتژی
اگر میخواهید یک معاملهگر بزرگ شوید، از تغییر دیدگاه خود نترسید. شرایط بازار ممکن است به طرز چشمگیری تغییر کند، اما بازار نشان داده که به تکامل خود ادامه میدهد. به عنوان یک معاملهگر، این مسئولیت شماست که این تحولات را شناسایی کرده و به آن پاسخ دهید. در یک موقعیت بازار، تاکتیکی که بسیار خوب عمل میکند ممکن است در موقعیت دیگر اصلاً کارایی نداشته باشد. پل تودور جونز تاجر بزرگ در این مورد میگوید:
«من هر روز فرض میکنم هر دیدگاهی که دارم نادرست است.»
ایدهی خوبی است که سعی کنید طرف مقابل استدلالهای خود را ببینید تا ایرادات آنها را شناسایی کنید. در نتیجه پایاننامهها و قضاوتهای شما در سرمایهگذاری دقیقتر خواهد بود. جنبهی دیگری که باید در نظر گرفت تعصب است؛ تعصبهای الکی میتوانند تأثیر قابل توجهی بر تصمیمگیری شما داشته باشند. تعصب، قضاوت شما را مبهم کنند و تنوع گزینههایی را که میتوانید بررسی کنید محدود کنند. اطمینان حاصل کنید که تعصبی را که ممکن است بر استراتژیهای معاملاتی شما تأثیر بگذارد را درک کنید تا بهتر بتوانید اثرات آنها را کاهش دهید.
۵. نادیده گرفتن شرایط بد بازار
بعضی اوقات مواردی پیش میآید که توانایی پیشبینی و تحلیل تکنیکال را از بین میبرد. اینها میتواند شامل رخداد قو سیاه (Black Swan Event) یا انواع دیگر موقعیتهای نامتعادل بازار باشد که توسط احساسات و روانشناسی تودهای تحریک میشود. در نهایت، بازارها توسط عرضه و تقاضا هدایت میشوند و ممکن است در برخی مواقع به شدت دچار سوگیری شدیدی شوند.
شاخص قدرت نسبی (RSI) را در نظر بگیرید که یک شاخص تکانهای است. به طور کلی، اگر مقدار آن کمتر از ۳۰ باشد، دارایی نمودار شده بیش از حد فروخته میشود. آیا این نشان میدهد که وقتی RSI به زیر ۳۰ میرسد، یک سیگنال برای خرید است؟ قطعا نه! این به سادگی نشان میدهد که حرکت بازار در حال حاضر مثبت است. به بیان دیگر، RSI کمتر از ۳۰ به این معناست که فروشندگان قدرتمندتر از خریداران هستند.
در شرایط غیر عادی بازار، RSI میتواند به مقادیر بسیار بالایی برسد. ممکن است به طور بالقوه تک رقمی شود و به کمترین مقدار قابل تصور (صفر) نزدیک شود. قضاوت فقط بر اساس تجهیزات تکنولوژیکی که به خوانشهای شدید میرسد ممکن است برای شما هزینه زیادی داشته باشد. این به ویژه در موقعیتهای قو سیاه، زمانی که تفسیر فعالیت بازار بسیار دشوار است، صدق میکند. در چنین لحظاتی، هیچ ابزار تحلیلی نمیتواند جلوی حرکت بازارها را در یک جهت یا جهت دیگر بگیرد. به همین دلیل است که تجزیه و تحلیل معیارهای مختلف به جای تکیه بر یک ابزار بسیار مهم است.
۶. تحلیل تکنیکال بازی احتمالات است
تحلیل تکنیکال، بازی احتمالات است. این بدان معنی است که مهم نیست از چه تکنیکی برای ساختن استراتژی خود استفاده میکنید، بازار هرگز دقیقا همانطور که پیشبینی میکنید عمل نمیکند. مطالعهی شما ممکن است نشان دهد که بازار با احتمال زیاد بالا یا پایین خواهد رفت، اما تضمینی در رخ دادن این اتفاق نیست.
پس در زمانی که تکنیکهای معاملاتی خود را مرور میکنید به یاد داشته باشید که نباید از بازار انتظار داشته باشد تحلیل شما را دنبال کند. اگر این کار را انجام دهید، به احتمال زیاد در یک رویداد زیادهروی کرده، بیش از حد شرطبندی میکنید و خود را در خطر ضرر مالی بزرگ قرار میدهد.
۷. پیروی کورکورانه از سایر تریدرها
تمرین، مهمترین اصل برای مسلط شدن در هر مهارتی است. این مورد زمانی که صحبت از معامله در بازارهای مالی میشود، بیشتر صدق میکند. در واقع، تغییر شرایط بازار به آن نیاز دارد. پیروی از تحلیلگران ماهر و معاملهگران یکی از بهترین روشها برای یادگیری است. اگرچه برای بهتر شدن، باید ابتدا استعدادهای خود را شناسایی کرده و آن را شکوفا کنید. این همان چیزی است که ما از آن به عنوان مزیت شما یاد میکنیم، یا چیزی است که شما را به عنوان یک معاملهگر متمایز میکند.
اگر در مورد تحلیلگران حرفهای اطلاعاتی خوانده باشید، میدانید که هر یک از آنها روشهای معاملاتی منحصر به فردی دارند. در واقع، تکنیکی که برای یک معاملهگر فوقالعاده کار میکند، ممکن است برای دیگری کاملا غیر قابل اجرا باشد. راههای زیادی برای بهرهمندی از بازار وجود دارد. اکنون تنها کاری که باید انجام دهید این است که بفهمید کدام یک با شخصیت و سبک معاملاتی شما مطابقت دارد.
ممکن است تا به حال با پیروی از یک تریدر دیگر سودهای زیادی کرده باشید. با این حال، پیروی کورکورانه از سایر معاملهگران بدون درک شرایط زیربنایی، تقریبا مطمئنا در بلندمدت زیانآور خواهند بود. البته این حرف را به معنی گوش نکردن به دیگران تلقی نکنید. تنها چیزی که مهم است این است که بدانید نباید بدون بررسی کرد از صحبتهای تریدرهای دیگر حتی معروفترین و ماهرترین آنها معاملهای را شروع کنید.
کلام آخر
ما برخی از رایجترین اشتباهاتی را که افراد هنگام استفاده از تحلیل تکنیکال مرتکب میشوند، بررسی کردیم. به یاد داشته باشید که ترید کردن ساده نیست و معمولا بهتر است با یک چشم انداز بلند مدت آن را امتحان کنید. فراموش نکنید که هر تریدر موفقی قبلا برای رسیدن به موفقیت، این راه را طی کرده است. تنظیم دقیق تاکتیکهای معاملاتی و یادگیری نحوه ارائه ایدههای معاملاتی، تلاش زیادی میطلبد.
سوالات متداول
استفاده نکردن از حد ضرر چه عواقبی در پیش دارد؟
این نقطه جایی است که باید بپذیرید استراتژی معاملاتی شما اشتباه بوده است. اگر این رویکرد در معاملات خود به کار نبرید، احتمالا در بلندمدت عملکرد خوبی نخواهید داشت.
هنگام ضرر برای جبران خسارت چه کاری باید انجام داد؟
چه تحلیلگر تکنیکال باشید و چه یک معاملهگر روزانه یا یک معاملهگر نوسانی، باید از انتخابهای احساسی خودداری کنید.
پیروی از سایر تریدرها خوب است یا خیر؟
پیروی از تحلیلگران ماهر و معاملهگران یکی از بهترین روشها برای یادگیری است؛ اما برای بهتر شدن، باید ابتدا استعدادهای خود را شناسایی کرده و آن را شکوفا کنید و در نهایت از سایر معاملهگران متمایز شوید.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
اشتباهات رایج در ادغام و تملیک M&A شرکتها
سامان حقیقی/ کارشناس سرمایه گذاری شرکت سرمایه گذاری فیروزه در دنیای اقتصاد میگوید: موفقیت یا شکست در فرآیند تملیک، در درک چرایی انجام آن نهفته است. برای اینکه پیشبینی کنیم که در نهایت، این ادغام و تملیک موفقیتآمیز خواهد بود یا خیر، باید بتوانیم چرایی آنچه را که میخریم توضیح دهیم. بر اساس تجربه، بهترین روش برای انجام این کار، نگاه کردن به شرکت هدف از منظر مدل کسب و کار آن است. یک مدل کسب و کار اساسا از چهار رکن وابسته به هم تشکیل شده است.
اولین رکن، ارزش پیشنهادی به مشتری است، که به مشتریان کمک میکند تا فعالیتهایشان را مؤثرتر، راحتتر یا مقرون به صرفهتر از روشهای دیگر انجام دهند.
رکن دوم، فرمول سود است که از یک مدل درآمدی و یک ساختار هزینه تشکیل شده است که نحوه سودآوری شرکت و سرمایه نقدی موردنیاز را برای ادامه فعالیت مشخص میکند.
رکن سوم سرمایههایی مانند کارکنان، مشتریان، فناوری و تکنولوژی، محصولات، امکانات و سرمایه مالی است که شرکتها برای ارائه ارزش پیشنهادی به مشتری از آن بهره میجویند و در نهایت رکن چهارم فرآیندهایی مانند تولید، تحقیق و توسعه، بودجه بندی و فروش است.
در شرایط مناسب، یکی از این ارکان – منابع – میتوانند از شرکت هدف خریداری، استخراج شده و در مدل تجاری شرکت خریدار قرار گیرد. چنین معاملاتی را استفاده از مدل کسبوکار مینامیم. در این حالت، یک شرکت نمیتواند بهطور معمول سایر ارکان مدل کسبوکار تملیک شده را به خود متصل کند.
در حالت دیگر یک شرکت میتواند مدل کسبوکار شرکت هدف را خریداری و آن را جداگانه اداره کند و از آن به عنوان بستری برای رشد استفاده کند. این مدل را «ابداع مجدد مدل کسبوکار» مینامیم.
برای کاهش احتمال شکست در فرآیند ادغام و تملیک، باید بتوانیم خروجی مورد انتظار تصمیممان را بسنجیم که در ادامه به تشریح این خروجیها میپردازیم.
در اولین گام نمونههای خروجی مدل «استفاده از مدل کسبوکار (LBM)» را بررسی میکنیم:
مدیریت قیمت محصولات در بازار
مطمئنترین راه برای مدیریت قیمت محصولات در بازار، بهبود محصول یا خدمتی است که هنوز در حال توسعه است. به عبارت دیگر، کالا یا خدمتی که مشتریانش مایل به پرداخت بیشتر برای بهرهمندی از کارآیی بهتر همان محصول یا خدمت هستند. شرکتها به طور معمول این کار را با خرید و تملیک اجزای بهبود یافته و سازگار با محصولات خود انجام میدهند. اگر چنین اجزایی در دسترس نباشند، دستیابی به فناوری مورد نیاز – که معمولا به صورت مالکیت معنوی و دانشمندان و مهندسانی که آن را ایجاد میکنند – میتواند مسیر پیشرفت محصول سریعتر از توسعه داخلی باشد. خرید ۲۷۸ میلیون دلاری اپل از طراح تراشه P.A. Semi در سال ۲۰۰۸ نمونهای از چنین تملکهایی است. اپل تا قبل از این، ریزپردازندههای خود را از تامین کنندگان مستقل تهیه کرده بود. ارتقای دوام باتری تلفنهمراه یکی از چالشهای اپل برای بهینه کردن مصرف برق محصولاتش بود و از آنجا که این باتریها توسط یک سازنده و برای چند کارخانه متعدد ساخته میشد و بهطور خاص برای اپل طراحی نشده بود، بهینهسازی دشوار و متعاقبا عملکرد محصولات تحت تاثیر قرار میگرفت. همین موضوع باعث میشد اپل نتواند در قیمتگذاری با دست باز عمل کند.
این به آن معنی بود که اپل برای مدیریت قیمت محصولاتش در بازار و حفظ صرفه قیمتی خود، نیاز به خرید فناوری و توسعه تراشه داشت، که حرکتی کاملا منطقی بود. سیسکو نیز به دلایل مشابهی به این نوع تملیکها تکیه کرده است. این شرکت، شرکتهای کوچک با فناوریهای پیشرفته تر را به فناوریها و مهندسان خود در فرآیند توسعه محصول خود متصل کرده است.
کاهش هزینهها
در بیانیههای خبری ادغام و تملیک، مدیران تقریبا همیشه قول میدهند که این تصمیم هزینهها را کاهش میدهد. خرید منابع شرکت هدف، هنگامیکه خریدار هزینههای ثابت بالایی دارد، به صرفه است. این معاملات زمانی موفقیتآمیز هستند که شرکت خریدار منابع خاصی را از شرکت خریداری شده به مدل کسبوکار موجود خود متصل میکند و بقیه منابع خریداری شده را از بین میبرد یا به فروش آنها میپردازد.
استفاده از منابع شرکت هدف باید به گونهای باشد که با تکیه بر اقتصاد مقیاس هزینهها کاهش یابد. به عنوان مثال بسیاری از خانهها در زمستان با نفت گرم میشوند. خردهفروشان نفت را معمولاً ماهانه توزیع میکنند. اگر یک خرده فروش، رقیب خود را که در محلههای مشابه خدمت رسانی میکند بخرد، شرکت خریدار اساسا در حال خرید مشتریهای (منابع) رقیب است و میتواند هزینههای تکراری ارسال دو کامیون را که به مشتریان همسایه خدمات ارائه میدهند، از بین ببرند.
در اینجا منبع حیاتی مهم کامیونها یا رانندگان نیستند، شرکت نیازی به سرویسدهی به مشتریان جدید ندارد. به همین دلیل این معامله باعث کاهش هزینههای خریدار میشود، اما اگر شرکت توزیع یک شرکت مشابه را در شهر دیگری خریداری کند، این تملیک هزینه خریدار را در یک منطقه جغرافیایی جدید تکرار میکند و در هیچ یک از شهرها هزینهها کاهش پیدا نمیکند. برای شرکتها در صنایعی که هزینههای ثابت، درصد زیادی از کل هزینهها را تشکیل میدهد، افزایش مقیاس از طریق تملیک منجر به صرفه جویی در هزینهها میشود. خریدهایی که با صرفه اقتصادی مقیاس در هزینههای اداری مانند منابع انسانی یا خدمات حقوقی توجیه میشود، اغلب تاثیرات منفی بر فرمول سوددهی دارند. به عنوان مثال وقتی نیویورک تایمز بوستون گلوب را خرید، هم افزایی عملیاتی چندانی وجود نداشت. همپوشانیهای اداری در حوزههایی مانند منابع انسانی و امور مالی برای اینکه یک معامله ثمر بخش باشد کافی نیست.
در دومین گام نمونههای خروجی مدل «ابداع مجدد مدل کسب و کار (RBM)» را بررسی میکنیم:
دومین وظیفه اساسی یک مدیر ایجاد زمینه برای رشد طولانی مدت روشهای جدید و نوین کسبوکار است. عموماً با ایجاد روشهای جدید کسبوکار، ارزش مدلهای تجاری موجود کمرنگ میشود. خریدهای RBM به مدیران کمک میکند تا از عهده این کار برآیند. اگر مدیران جریانهای نقدی شرکت را با نرخی که بازار انتظار دارد رشد دهند، قیمت سهام شرکت فقط با هزینه سرمایه رشد میکند، زیرا این انتظارات قبلا در قیمت سهام فعلی آن لحاظ شده است.
برای بالا بردن ارزش سهام با نرخ رشد بیشتر، مدیران باید کاری را انجام دهند که سرمایهگذاران قبلا به آن توجه نکردهاند. مطمئن ترین منابع رشد غیرمنتظره درآمد و حاشیه، محصولات و مدلهای کسبوکار نوگرا است. شرکتهای نوگرا آن دسته از شرکتهایی هستند که محصولات اولیه آنها از پیشنهادهای رقبا، سادهتر و مقرون به صرفهترند. آنها جای پای خود را در پایین بازار محکم میکنند ، سپس به سمت محصولات با عملکرد بالاتر و حاشیه سود بالاتر حرکت میکنند. اگرچه تحلیلگران بازار میتوانند پتانسیل یک شرکت را در وضعیت کنونیاش ببینند، اما نمیتوانند پیشبینی کنند که چگونه یک مدل نوآور با بهبود عملکرد خود، بازار را تکان و تغییر میدهد. بنابراین آنها رشد پایدار شرکتهای نوگرا را دست کم میگیرند.
بخش پزشکی و تشخیصی جانسون و جانسون نمونهای است از چگونگی ابداع مجدد یک مدل تجاری از طریق تملک شرکت هدف. از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۱ ، سبد محصولات این بخش عملکرد مناسبی داشته و رشد درآمد سالانه ۳درصدی را نشان میدهد. در همان دوره، این بخش چهار کسب و کار کوچک اما نوگرا را میخرد که باعث رشد بیشتر از آن مجموعه شد. مجموع این خریدها که از نوع RBM بود طی این مدت سالانه ۴۱درصد رشد کرد و روند رشد این بخش را از اساس تغییر داد.
اجتناب از اشتباهات در ادغام و تملیک
روش شما برای ادغام و تملیک باید کاملا با توجه به نوع خریدی که انجام میدهید تعیین شود. بهطور مثال اگر شرکتی را برای بهبود اثربخشی مدل کسب و کار فعلی خود خریدهاید، به طور کلی باید مدل کسبوکارش را منحل کرده و از منابعاش (نیروی انسانی-مشتریان-داراییها و…) بهرهمند شوید. این همان کاری است که سیسکو با اکثر تملیکهای حوزه فناوری خود انجام میدهد.
اما اگر شرکتی را برای مدل تجاری اش خریداری میکنید، مهم است مدلش را دست نخورده نگه دارید و بگذارید به فعالیت خود ادامه دهد. عدم درک اینکه چه چیزی را با چه هدفی میخرید باعث بزرگترین فاجعههای تاریخ تملیکها شده است. بررسی خرید کرایسلر توسط دایملر در سال ۱۹۹۸ به مبلغ ۳۶ میلیارد دلار در این خصوص خالی از لطف نیست.
از حدود سال ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۸، کرایسلر طراحی محصولات خود را به طور جدی ماژولار کرد و تامین قطعات خود به سایرین سپرد. این فرآیند طراحی به قدری ساده است که کرایسلر میتواند چرخه طراحی خود را از پنج سال به دو سال کاهش دهد (در مقایسه با حدود ۶ سال در دایملر) و میتواند اتومبیلی را با یک پنجم هزینه سربار مورد نیاز دایملر طراحی کند. در نتیجه، در این دوره کرایسلر یکسری مدلهای بسیار محبوب را معرفی کرد و هر سال تقریبا یک بخش قابل توجه از بازار را به دست آورد. هنگامی که مالکیت کرایسلر توسط دایملر اعلام شد، تحلیلگران مالی نگرانیهای خود را در خصوص مدیریت هزینههای شرکت مطرح کردند و دایملر پاسخ داد که ادغام شرکتها ۸ میلیارد دلار هزینه «زائد» را از بین میبرد.
اما هنگامی که دایملر منابع کرایسلر (برندها، دلالان، کارخانهها و فناوری) را در فعالیتهای خود قرار داد، ارزش واقعی خرید (تولید سریع محصولات و فرمول سود کرایسلر) ناپدید شد. در واقع بهنظر میرسد دایملر باید مدل تجاری کرایسلر را به عنوان یک نهاد جداگانه حفظ میکرد و منابع آن را در دل مجموعه خود به کار نمیبرد مانند آنچه در RBM داشتیم.
در پایان ذکر این نکته خالی از لطف نیست که شرکتها هر ساله بیش از ۲تریلیون دلار برای تملیک صرف میکنند و این در حالی است که مطالعههای انجام شده میزان شکست ادغام و تملیک در جهان را بین ۷۰ تا ۹۰درصد نشان میدهد. با این تفاسیر باید بیش از پیش مدیران توسعه کسبوکار شرکتها شانه به شانه مدیران مالی در تصمیمگیریهای ادغام تملیک مشارکت کنند تا احتمال شکست ادغام تملیکها کاهش یابد.
اشتباهات رایج تریدرهای مبتدی و حرفهای و نحوه اجتناب از آنها
با به وجود آمدن شرایط کرونا و رکود اقتصادی بسیاری از افراد به فکر راههای جدید برای کسب درآمد افتادند. در این زمان بود که ارز دیجیتال و ترید کردن بیش از پیش درخشید و محبوب شد. با این حال گاهی اشتباهات تریدرها باعث میشود متحمل ضرر شوند و سرمایه خود را از دست بدهند.
در این مقاله ما قصد داریم تعدادی از این اشتباهات رایج و نحوه اجتناب از آنها را بگوییم تا بتوانید سرمایه باارزش خود را به خوبی حفظ کنید.
ترید کردن یک سرمایهگذاری پر ریسک است که موفقیت در آن نیاز به زمان و دانش دارد. در صورتی که بدون دانش کافی و آشنایی با اصول ترید وارد این بازار شوید چیزی جز ضرر نخواهید داشت.
هدف داشته باشید
برای ترید کردن هدف و برنامه داشته باشید. اگر بدون برنامه پیش بروید بعد از مدتی متوجه خواهید شد که سرمایه خود را وارد تریدهایی کرده اید که واقعا قصد انجام آنها را نداشته اید.
قبل از خرید هر ارزی قصد خود از سرمایهگذاری، میزان سود و میزان ضرر را مشخص کنید.
احساسات خود را کنترل کنید
احتمالا این نکته را میدانید اما بازهم خالی از لطف نیست که اهمیت وارد نشدن احساسات به ترید را بگوییم. تریدرهای بیتجربه که به تازگی کار خود را شروع کرده اند ممکن است تحت تاثیر احساس ترس و طمع قرار گیرند.
تصور کنید بیت کوین سقوط کند. تریدرهای مبتدی میترسند و فورا دست به فروش سرمایه خود میزنند و بعد از رشد دوباره ضرر بزرگی کرده اند. در همان زمان تریدرهای باتجربه با قیمت پایین خرید میکنند و بعد از افزایش ارزش بیت کوین برنده هستند.
توجه! این افزایش قیمت بعد از رکود را برای هر کوین متصور نشوید. بیت کوین یا دیگر کوینهای دارای هدف و پشتوانه و سقف عرضه معمولا میتوانند بعد از رکود قیمت خود را احیا کنند با این حال این اتفاق همیشه نمیافتد.
شت کوینها معمولا بعد از رکود دیگر توانایی بازیابی و رشد را ندارند. حتی گاهی پروژههای با پشتوانه و هدف نیز بعد از برخی آسیبها یا اتفاقات دیگر اوج قیمت سابق را نخواهند داشت.
یکی دیگر از اشتباهات تریدرها در زمینه کنترل نکردن احساسات ورود به پروژههای قلابی یا ضعیف است. حتما اشخاصی را دیدهاید که وعده رشد کوین مخصوصی را میدهند و بقیه را ترغیب به خرید آن میکنند. به یاد داشته باشید که تمام مطالب و اخبار موجود در اینترنت حقیقت ندارد.
ممکن است توسعه دهندگان یک پروژه یک خبر مهم و مثبت در مورد آن منتشر کنند. در این موقعیت سرمایهگذران مبتدی در دام آنها افتاده و بعد از خرید کوین متوجه میشوند آن خبر حقیقت نداشته است.
حد ضرر را تعیین کنید
قبل از ورود به هر ترید حد ضرر را تعیین کنید. گاهی احساس طمع باعث میشود بیش از حد صبر کنید و دارایی خود را از دست بدهید. ممکن است یکی از کوینهای داخل سبد شما سقوط کند. به دلیل اخبار موجود در اینترنت و نظرات مثبت که نوید رشد قیمت را میدهند وسوسه میشوید که کوین خود را نفروشید و به امید رشد قیمت صبر میکنید. بعد از مدتی وارد محدوده ضرر شده و در نهایت با ضرری بزرگ و ناامیدی کوینهای خود را میفروشید.
اگر حد ضرر را قبل از هر معامله مشخص کنید این مشکل وجود نخواهد داشت.
صبر کنید
گاها بازار نوسانات زیادی ندارد و وارد محدوده بدون خرید و فروش میشود. در این زمانها صبر داشته باشید و در یک موقعیت مناسب وارد بازار شوید. ترید کردن در بازار نامناسب باعث از دست دادن سرمایه میشود.
صبر رمز موفقیت است.
آمادگی از دست دادن را داشته باشید
این نکته بسیار تکرار شده است با این حال هنوز افرادی هستند که با سرمایهای که توانایی از دست دادن آن را ندارند وارد بازار میشوند. این باعث میشود بعد از شکست دیگر توانایی شروع دوباره را نداشته باشند. یکی دیگر از اثرات این اشتباه استرس و فشار روانی بیش از حد است.
نکات مهمتر را فراموش نکنید
ورود به دنیای ارز دیجیتال باعث استرس و تنش زیادی است. این احساسات اگر تمام سرمایه خود را وارد ترید کرده باشید تشدید نیز میشوند. در این شرایط تریدرها تصمیم میگیرند تمام روز خود را صرف چک کردن نمودارها و ترید کردن کنند. با این حال فراموش نکنید که سلامتی و خانواده از پول مهمتر است.
گاهی اوقات از چک کردن نمودارها دست بکشید و با لذت از دست دادن (joy of missing out) آشنا شوید.
jomo چیزی مخالف فومو یا ترس از دست دادن است. این واژه به این اشاره دارد که از ارزشهای مادی تا حدودی فاصله گرفت و از معنای واقعی زندگی لذت برد.
نهنگها را بشناسید
نهنگ ارز دیجیتال لقب افرادی با دارایی زیاد است که با خرید و فروش یک کوین میتوانند روی قیمت آن اثر گذاشته و سود کنند. شما به عنوان تریدر با فرآیند پامپ و دامپ و رفتار نهنگها در بازار آشنا خواهید شد و به این صورت از خورده شدن خود جلوگیری خواهید کرد.
اجازه ندهید دیگران برای شما فکر کنند
سیگنال گرفتن یکی از موضوعات مورد علاقه تریدرهاست. با این حال اجازه ندهید دیگران به جای شما و برای دارایی شما تصمیم بگیرند. قبل از خرید هر کوین با دانش خود در مورد تحلیل تکنیکال و بازار شرایط آن کوین را بررسی کنید و سپس دست به خرید بزنید.
برخی افراد به دلیل منفعت و سود خود شایعات دروغ در مورد رشد یک کوین پخش میکنند و سرمایهگذاران خرد را قربانی میکنند. نیت تمام کسانی که سیگنال میدهند خیر نیست.
تحلیل تکنیکال یاد بگیرید
یاد گرفتن تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین رازهای موفقیت در ترید است. این علم در بازارهای دیگر نیز مفید و کاربردی خواهد بود. بایاد گرفتن این دانش احساسات از معاملات شما حذف خواهد شد و سود بیشتری خواهید داشت.
تنوع بیش از حد نداشته باشید
همه ما میدانیم که قرار دادن همه تخم مرغها در یک سبد عاقلانه نیست. اگر سبد زمین بخورد تمام سرمایه ما از دست رفته است. با این حال تنوع بیش از حد نیز خطرناک است. اگر در سبد معاملاتی خود تعداد زیادی کوین داشته باشید تحلیل و کنترل همه آنها سخت میشود و ممکن است نکات مهمی را از دست بدهید.
پس دقت داشته باشید که بهترین کار میانه روی است و از نداشتن تنوع یا تنوع بیش از حد خودداری کنید.
پورتوفیلوی شما باید تنوع کافی داشته باشد.
هر گردی گردو نیست
بیت کوین زمانی چند دلار معامله میشد و الان با وجود رکود بازار هزاران دلار ارزش دارد. این ماجرا باعث میشود عده ای فکر کنند هر ارزی که در حال حاضر چند دلار است روزی هزاران دلار خواهد شد.
این تفکر درست نیست. حتی اگر یک کوین توسعهدهندگان خوب و اهداف مناسبی دارد، بازهم ممکن است به قیمتهای چند هزار دلاری نرسد یا حتی شکست بخورد.
کلام آخر
در این مقاله سعی کردیم که تعدادی از اشتباهات تریدرها را نام برده و نحوه فرار از آنها را نیز توضیح دهیم. این اشتباهات فقط مختص تریدرهای مبتدی نیست و ممکن است برای افراد حرفهای نیز پیش بیاید.
با این حال با دقت به نکات گفته شده و استفاده از قوه تحلیل و تفکر هر کسی میتواند ترید موفقی داشته باشد و در این بازار بدرخشد.
دیدگاه شما