ابزارهای متنوع برای کمک به معاملات


احسان والیان

استراتژی تشکیل سبد هوشمند از ابزارهای مالی در کشاورزی ایران

اتخـاذ سیاسـتهای کم اثر نظیر کنترل هـای قیمتی، سیاستهای تجاری سردرگم، بازی بی پایان با تعرفه ها، حقوق گمرکی ، سود بازرگانی و اولویت های سرمایه گذاری نادقیق، باعث تحریف در تخـصیص منابع از طریق واسطه گری های مالی در بازار پول و بازار سرمایه شده است.

تسنیم

به گزارش خبرگزاری تسنیم- بی تردید درهم آمیختگی پیامدهای ناگوار ناشی از تغییرات اقلیمی با پاندمی کووید-19 و اثرات خزنده تحریم های ناعادلانه و سندرم تاریخی تشدید استهلاک منابع و ابزار تولید در کشاورزی ایران، در کنار رخدادهایی نظیر بحران های موسمی مازاد تولید کشاورزی در محصولاتی مانند سیب زمینی، پیاز، گوجه فرنگی، خیار، سیر و زعفران، ناکارآمدی نهادی و نابهنگامی تامین مالی بخش صادرات کشاورزی در اقتصاد ایران کشاورزی را با مشکلات زیادی مواجه کرده است.
نیاز شدید به خریدهای تضمینی، حمایتی و توافقی، در کنار ردیف های سنتی تامین مالی بخش نظیر توسعه مکانیزاسیون بخش کشاورزی، توسعه کشت گلخانه ای، خرید تضمینی محصولات استراتژیک، تأمین نهاده ها، تولید بذور اصلاح شده، حمایت از خسارت دیدگان ناشی از تغییرات اقلیمی، سرمایه‌گذاری روی استارت‌آپ‌ها ؛ و مسئله تغییر شاکله و پیکربندی ریسک ها در کشاورزی کشور از جمله نیازمندی های بخشی کشاورزی است و نشان از ظهور پارادایم جدیدی از مصایب و سختی های تولید کشاورزی در ایران دارد.
اگر نتوانیم با برنامه ریزی های راهبردی متقن و کارآ و سیاستهای منطقی و مطلوب در حوزه مالیه کلان کشاورزی؛ جامعه بهره برداران ایران را با آن مواجه نکنیم با صورتبندی متنوع، از بحران هایی روبرو خواهیم بود که در آینده باید با هزینه هایی گزاف به مصاف آنها برویم.
شواهد عینی نشان میدهد؛کارنامه تامین مالی بخش کشاورزی طی یکسال اخیر با سیاستهای اقتصادی کلان نامناسب، عملکرد بازارهـای مالی و ساختار سرمایه (structure Capital)در بخش کشاورزی را تحت تأثیر قرار داده است.
اتخـاذ سیاسـتهای کم اثر ابزارهای متنوع برای کمک به معاملات نظیر کنترل هـای قیمتی، سیاستهای تجاری سردرگم، بازی بی پایان با تعرفه ها، حقوق گمرکی ، سود بازرگانی و اولویت های سرمایه گذاری نادقیق، باعث تحریف در تخـصیص منابع از طریق واسطه گری های مالی در بازار پول و بازار سرمایه شده است.
بعـلاوه وجـود محـدودیتهـای قـانونی، وفور مجوزهای گوناگون و مقررات پیچیده اداری در بخش کشاورزی ایران موجب افزایش نااطمینانی و کـاهش بـازده انتظـاری بـرای اعتباردهنـدگان در معاملات مالی شده و هزینـه هـای معـاملاتی را افـزایش داده است و از عرضـه تسهیلات، اعتبـار و سپرده ها کاسته است.
اصولا، منابع مالی در کشور ما در سه حوزه بانک، بازار سرمایه و بیمه گردآوری می شوند. که گرو داران (ذی نفعان و ذی مدخلان)کشاورزی ایران عمدتا در مناسبات بانکی در گیر بوده و سهم نازلی در استفاده از ساز و کارهای بازار سرمایه و بیمه دارد. این منابع بطور مستقیم یا غیر مستقیم در جهت تامین مالی بخش کشاورزی تاثیرات متنوعی دارند.
در بخش تسهیلات بانکی از میان دو سبد قراردادهای مبادله ای(فروش اقساطی ، اجاره به شرط تملیک، معاملات سلف، مرابحه و جعاله) و قراردادهای مشارکتی (مشارکت مدنی، مشارکت حقوقی ، مضاربه ، مزارعه ، تسهیم سود ، مشارکت در سرمایه ، خطوط اعتباری ، استصناع و کمک های فنی) عدم توازن بنفع مدیریت ریسک بانکی و فاقد همراهی با استراتژی های کلان بخش کشاورزی به چشم میخورد.
افزون بر اینها تنگناهای بازارهای مالی در کشاورزی ایران مانند عدم انعطاف این بازارهـا، اطلاعات نامتقارن و ناقص، از تخصیص بهینه منابع موجود جلوگیری میکند. این محدودیت هـا بـه طـور کلی بر واسطه گری و معاملات مالی در بخش کشاورزی، همراه با فصلی بودن چرخه تولید و فروش محصولات کـشاورزی، وجـود شـوک های زیـاد درآمدی و قیمتی تولیدات، ریسک های واسطه گری مالی را افزایش و در کنار افزایش تورم روستایی نوعی "تله فضایی فقر" را در بین جامعه مولدین نهادینه کرده است.
طرفه ابزارهای متنوع برای کمک به معاملات اینکه ساختار خرده پایی، درآمد پایین و پس انداز اندک کشاورزان و کوچک بودن وام ها باعث افزایش هزینه معاملاتی در بازارهای مالی و افزایش ریسک نکول اعتبار رسانی گشته است. تمامی موارد فوق سیاستگزار را به این مضمون هدایت میکند که باید به دنبال تنوع بخشی به ابزارهای تامین مالی برنامه ها، طرحها و پروژه ها شده و امکان تشکیل ابزارهای متنوع برای کمک به معاملات سبدی هوشمندانه تری از امکانات مالی مانند( اوراق آتی، اوراق مشتقه، اوراق رهنی، صکوک، گواهی سپرده و اوراق مشارکت)را برای بخش کشاورزی فراهم می آورد.
به عنوان مثال قراردادهای مزارعه و مساقات از نظر فقهی جزء قراردادهای مشروع و از جهت قانونی مستند به قوانین مدنی و عادی ایران هستند، در نتیجه برای طراحی اوراق بهادار بر اساس آنها نیازی به تأسیس گفتمان فقهی و حقوقی جدید نیست از سویی با توجه به انتفاعی بودن اوراق مزارعه و مساقات ، انتظار می رود در صورت وجود نهادهای قانونی و حمایت دولت، برای این اوراق بازار ثانوی در فرابورس شکل گیرد و قدرت نقد شوندگی پیدا کنند و به نظر میرسد با توجه به نرخ سود آنها، درجه نقد شوندگی شان بیشتر از اوراق سهام عادی و ممتاز و نزدیک به سپرده های بانکی باشد.
لذابا توجه به اینکه اوراق مزارعه و مساقات میتوانند ابزار مناسبی برای جذب نقدینگی در دست مردم و هدایت آنها به سمت طرحهای زیرساختی آبی-خاکی و تولیدی و صنعتی در بخش کشاورزی باشند، این اوراق به رشد اقتصادی بخش کمک میکنند.
حال اگر بخواهیم با هدف بهره گیری از ساختارهای موجود از میان صکوک قابل استفاده در حوزه صادرات محصولات کشاورزی (شامل استصناع، مضاربه، مشارکت، مرابحه، اجاره و جعاله)،یکی از عقود را سریعا عملیاتی نماییم؛ صکوک استصناع، در تأمین مالی صادرات محصولات کشاورزی بسیار کارساز است و حتی قابلیت عملیاتی شدن در تامین مالی صادرات خدمات فنی و مهندسی در کشت فراسرزمینی را دارد و به همراه صکوک مضاربه، قابلیت عملیاتی شدن در تامین مالی صادرات محصولات کشاورزی را دارد.
ضمن اینکه صکوک مشارکت نیز قابلیت عملیاتی شدن در هر دو حوزه را دارد. متاسفانه طی دهه اخیر، بانک های تامین کننده تسهیلات در بخش کشاورزی بیشتر به استفاده از عقدهایی متمایل بوده اند که بازده ی ثابتی دارند؛ زیرا این نوع عقدها همواره ریسک کمتری داشته و این امر باعث گردید که بانک ها انگیزه کمتری به مشارکت در فعالیتهای زنجیره ارزش کشاورزی داشته باشند. کارنامه لیزینگ (Leasing) یا (اجاره به شرط تملیک) بعنوان نوعی اعتبار میان‌مدت در بخش کشاورزی با گستره نظامات بهره برداری کشاورزی در کشور همخوانی ندارد.در جهانامروز لیزینگ به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای تامین مالی کالاهای سرمایه ای و مصرفی بادوام، مورد توجه متخصصین مالی در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه است .
لیزینگ یک ابزار اقتصادی است که با ارایه تسهیلاتی در قالب قرارداد اجاره به شرط تملیک، امکانات آینده را در زمان حال به مصرفکننده عرضه میکند و افراد جامعه مطلوبیت رفاه آینده را در زمان حال از آن خود نموده و بهای آنی را با درآمدهای آتی خود میپردازند. عقد نزدیک به لیزینگ یعنی فروش اقساطی (Instalment Sale)نیز در بخش کشاورزی با توجه به شواهد آماری سال 98-99 عملکرد قابل ملاحظه ای در مقام مقایسه با سایر بخش های اقتصادی کشور ندارد.
با توجه به این که بسیاری از بهره برداران بخش کشاورزی توان مالی لازم برای خرید تجهیزات و ماشین آلات که منجر به افزایش بهره وری و کارایی زمین و آب میشود را ندارند، لذا استفاده از ابزار لیزینگ و فروش اقساطی میتواند در رونق این مکانیزاسیون زراعی، نوسازی کشتی های ماهیگیری، نوسازی ناوگان حمل و نقل بهداشتی محصولات کشاورزی با توجه به اولویتهای توسعه کشاورزی نقش بسزایی داشته باشد.
مشارکت های مدنی هم که معمولا از درآمیختن سهم الشرکه نقدی و یا غیرنقدی متعلق به اشخاص حقیقی و یا حقوقی متعدد به نحو مشاع، به منظور انتفاع و طبق قرارداد منتهی میشود عمدتا از کارآیی چندانی در تامین مالی صنایع تبدیلی، تکمیلی، نگهداری و فرآوری برخوردار نیستند و مشکل طرح های نیمه تمام رهاشده یا منابع مالی نابسنده جهت اتمام طرح ها همچنان پابرجاست.
مسئله تامین سرمایه در گردش، برای واحدهای پسینی و پیشینی زنجیره تامین کشاورزی هم نیازی به توضیح ندارد و بیشتر واحدهای تبدیلی تکمیلی و فرآوری زیر 30 درصد ظرفیت خود مشغول به فعالیت، عمدتا بدهکار با سمت چپ تراز نامه متورم و گلایه مند و ناتوان از خرید مواد اولیه هستند.
روزگاری کمکهای فنی (Technical Asistance)در بخش کشاورزی ایران برای فراهم آوردن مهارت‌های فنی جهت کمک به طرح‌های تحقیقی- ترویجی، تهیه مطالعات امکان‌سنجی، طراحی و مهندسی شرکتهای تعاونی تولید و سهامی زراعی و ارائه خدمات مشاوره‌ای از قبیل جهت دهی سیاست‌ها، مطالعات زیر بخش‌ها، تحقیقات و آموزش حضور جدی در عرصه تولید داشت اما امروزه بسیار کمرنگ شده است.
خطوط اعتباری (Line of Financing)در بخش کشاورزی هم کم رمق بوده و با توجه به آماربانک مرکزی چندان قابل اهمیت نیست. بانکها کمتر در بخش کشاورزی تمایل به مشارکت در سرمایه (Equity Participation) دارند.چون کنترل ریسک هادر این بخش با پیچیدگی هایناشی از عدم ثبات در سیاستها و فقدان اعتبار سنجی صاحبان سهام گره خورده است.
شواهد، همگی موید این واقعیت عینی است که سیستم بانکی با محوریت بانک کشاورزی به تنهایی پاسخگوی نیازهای مالی حل مسایل کشاورزی ایران نمی باشد و قطعا باید با تجدید نظر در شاخص‌های مالی بازده و طرح صورتبندی تازه ای ای از ریسک ها در کشاورزی ایران؛ بحران های مداوم را به شکل هوشمندانه تری با ابزارهای مالی نوین مدیریت و کنترل نمود.
بسیاری از بحران های چندماهه اخیر از جمله بحران مرغ، تخم مرغ و بحران جوجه یک روزه و بحران قیمت تمام شده محصولات راهبردی؛ ریشه در عدم طراحی های مالی بسته های حمایتی دارد حتی برنامه حمایت قیمتی محصولات لبنی نیز در آستانه بحران قرار داشته، نابسنده و فاقد استراتژی مشخص است.
در حیطه تامین مالی خارجی نیز؛ روش های قرضی تامین مالی خارجی هم چه تامین مالی پروژه ای (فاینانس، ریفاینانس، یوزانس ، خطوط اعتباری، وام های بین المللی) بدلیل تحریم های ظالمانه کارایی چندانی ندارد. روش های غیر قرضی تامین مالی خارجی نیز مانند سرمایه گذاری مستقیم خارجی، سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی و تجارت متقابل در این مقطع کارساز نیست.
تامین مالی نوآوری و سرمایه گذاری جسورانه(VC ) یا انواع شتاب دهنده ها ( Accelerators)، فرشتگان کسب و کار(Angel investors )،تامین مالی جمعی(Crowdfunding ) نیز در کشاورزی ایران هنوز جاپای مطمئنی باز نکرده است. به نظر می رسد که روش های سنتی تامین مالی در بخش کشاورزی ایران دیگر کارساز و کارآ نبوده و با سیاستهای محوری و استراتژیهای کلان بخش و حتی رخدادها،عدم قطعیت ها و کثرت ریسک ها همخوانی و سازگاری حداقلی پیدا نموده است.
سیاستگزار کشاورزی باید بتواندگزینه‌های سرمایه‌گذاری جدیدی را برای رونق قراردادهای آتی و اختیار معامله، در اختیار سرمایه‌گذاران، شرکت‌ها و نهادهای مالی قراردهد. بنابراین باید سریعا با برنامه ریزی جدید و طراحی تازه ای از ترکیب ویژگی‌های اوراق بدهی، سهام و اوراق مشتقه، ابزارها و امکانات مالی در اختیار بخش کشاورزی ایران را احصا و تقویم نموده و بدنبال اجرایی نمودن آنها در جستجوی تشکیل سبد هوشمندی از ابزارهای مالی در کشاورزی ایران بود.
*حسین شیرزاد معاون سابق وزیر جهاد کشاورزی و مدیرعامل سابق سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران

جزئیات خبر

کمک به تامین مالی ‌پروژه‌های فرهنگی با همکاری فرابورس و ساترا

تفاهم‌نامه همکاری میان سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) و شرکت فرابورس ایران با اهدافی نظیر توسعه پلتفرم‌های تامین مالی جمعی در حوزه صنعت صوت و تصویر فراگیر و همچنین حمایت از تامین‌کنندگان و متقاضیان طرح‌های صنعت صوت و تصویر با تامین مالی آن‌ها از طریق پلتفرم‌های تامین مالی جمعی به امضا رسید.

به نقل از مدیریت ارتباطات فرابورس ایران، امیر هامونی، مدیرعامل فرابورس در مراسم امضای این تفاهم‌نامه با اشاره به اینکه همکاری میان فرابورس و ساترا می‌تواند به تامین مالی ‌پروژه‌های فرهنگی کمک کند، گفت: پلتفرم‌های فعال در زمینه پخش محتواهای صوتی و تصویری که دارای وضعیت باثبات‌تری هستند و قابلیت پذیرش در بازارهای فرابورس را دارند، می‌توانند به عنوان ناشر سهام‌شان را عرضه اولیه کرده و از این طریق اقدام به تامین مالی کنند.

هامونی با تاکید بر اهمیت ارتقای سواد مالی در بازار سرمایه، از دریافت مجوز تلویزیون اینترنتی ویژه این بازار به منظور تولید محتوای اقتصادی و مالی برای بازار سرمایه خبر داد و گفت: از آنجا که عطش فراوانی نسبت به ارائه تحلیل‌ها و اطلاعات درست از بازار بین مردم وجود دارد و همواره ابهامات و سوالاتی از سوی آنان مطرح می‌شود، برای ارائه اطلاعات صحیح و مناسب در بین سرمایه‌گذاران، تلویزیون اینترنتی بازار سرمایه به زودی آغاز به کار می‌کند.

به گفته هامونی در حال حاضر سرمایه مردم در فرابورس ایران بالغ بر ۶۰۰ هزار میلیارد تومان در قالب ۱۰ بازار و ابزار معامله می‌شود و بیش از ۵۰۰ نماد معاملاتی در بازارهای مختلف فرابورس در حال معامله است که بالغ بر ۴۰ صنعت در کشور را نمایندگی می‌کنند. ضمن آنکه فرابورس از طریق ۱۰۶ کارگزاری عضو، ۱۱ میلیون نفر از فعالان بازار سرمایه را در خود جای داده است که می‌توانند اوراق دولتی و ابزارهای مالی را معامله ‌کنند.

مدیرعامل فرابورس ایران با اشاره به تنوع ابزارها و بازارهای فرابورس گفت: پیش از آنکه فرابورس پا به عرصه بازار سرمایه بگذارد، به طور سنتی تنها سهام در بازار سرمایه ایران خریدوفروش می‌شد، اما پس از آغاز به کار فرابورس، اقلیم بازار سرمایه ایران تغییر کرد زیرا با خلق ابزارهای جدید و استفاده از ابزارهای مالی اسلامی مانند صکوک که هر کدام به تامین مالی بخش‌ها و صنایع مختلف در کشور کمک می‌کند، تغییرات قابل توجهی در بازار سرمایه روی داد.

از سوی دیگر سید صادق امامیان رئیس تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی نیز در مراسم امضای این تفاهم‌نامه با بیان اینکه رسانه‌های بزرگ جهان با تکیه بر بودجه و قدرت مالی خود در حرکت هستند، گفت: ۶۴ رسانه اروپایی بودجه‌ای حدود ۳۲ میلیارد یورویی دارند که در مقابل تنها ۵ غول رسانه‌ای آمریکا که صدها میلیارد بودجه در اختیار دارند، عملا توان رقابت ندارند.

افزایش شفافیت با همکاری ساترا و فرابورس

امامیان در ادامه افزود: برای اینکه رسانه‌ها بتوانند پرتوان‌تر از همیشه به فعالیت خود ادامه بدهند، باید تامین مالی آن‌ها را جدی گرفت و همکاری ساترا و فرابورس می‌تواند ضمن افزایش شفافیت، آینه‌ای از سلایق ابزارهای متنوع برای کمک به معاملات فرهنگی مردم ایجاد کند که آن‌ها را به حضور در تامین مالی آنچه مطابق سلیقه‌شان است، ترغیب کند.

به گفته او، صنعت رسانه به نحو قابل توجهی در حال رشد، متنوع و پویاست و جریان مالی خونی است که در همه صنایع و حوزه‌ها جریان دارد از این رو اگر نتوانیم حوزه رسانه را در کشور تامین مالی کنیم، محتوای رسانه‌های خارجی تعمیم می‌یابد.

امامیان به این موضوع که هزینه تولید محتوا برای رسانه‌ها بسیار بالاست اشاره کرد و گفت: اگر بتوانیم منابع تامین مالی را متکثر کنیم به تبع آن رقابت بیشتری ایجاد می‌شود و صنعت محتوا در کشور و مصرف محتوای داخلی رشد می‌یابد.

در مراسم امضای تفاهم‌نامه همکاری میان سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی (ساترا) و شرکت فرابورس ایران، همکاری و تعامل ساترا و فرابورس ایران در توسعه پلتفرم‌های تامین مالی جمعی در حوزه صنعت صوت و تصویر فراگیر و آموزش و مشاوره از جمله اهداف این تفاهم‌نامه اعلام شد.

همچنین زمینه‌سازی، ترویج و حمایت از تامین‌کنندگان و متقاضیان طرح‌های صنعت صوت و تصویر با تامین مالی آن‌ها از طریق پلتفرم‌های تامین مالی جمعی نیز به عنوان دیگر اهداف این تفاهم‌نامه مطرح شد.

از تعهدات سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی «ساترا» در این تفاهم‌نامه تهیه بسته کامل معرفی بازار صوت و تصویر فراگیر به پلتفرم‌های تأمین مالی جمعی، تامین‌کنندگان و علاقه‌مندان است. علاوه بر این ساترا طی این تفاهم‌نامه موافقت می‌کند پلتفرم‌های تأمین مالی جمعی که علاوه بر فرابورس از ساترا نیز تایید دریافت کرده‌اند را در اولویت بهره‌مندی از خدمات تسهیل‌گری خود به‌ویژه حمایت‌های ترویجی صداوسیما قرار دهد.

از سوی دیگر بر اساس این توافق‌نامه، ساترا تمامی تلاش خود را در راستای ظرفیت‌های «فرابورس» به منظور ارتقای فرهنگ سرمایه‌گذاری و رونق تولید از طریق ارتباط با صداوسیما و سایر امکانات در دسترس به کار خواهد برد.

ایده تاسیس صندوق بین‌المللی حمایت از خانواده‌های شهدای حرم

در بخش دیگری از این مراسم، مدیرعامل فرابورس ایران، اظهار کرد: بعد از شهادت سردار قاسم سلیمانی، ایده صندوق بین‌المللی حمایت از خانواده‌های شهدای حرم به ذهن من رسید تا برای کمک به معیشت خانواده‌های شهدای بین‌المللی دفاع از حرم، گامی برداریم.

هامونی با اشاره به اینکه از کشورهای مختلف برای دفاع از حرم مشارکت‌کننده داریم، پیشنهاد کرد که این صندوق به صورت بین‌المللی تاسیس شود و در این باره افزود: از تمامی ذی‌نفعان و متصدیان این مسئله، درخواست عمومی داریم برای ایجاد صندوق بین‌المللی حمایت از خانواده‌های شهدای حرم درخواست خود را به فرابورس ارائه کنند.

او با تاکید بر اینکه فرابورس یک بستر و پلتفرم است که ذی‌نفعان این مسئله باید درخواست تشکیل صندوق بین‌المللی حمایت از خانواده‌های شهدای حرم را به آن ارائه کنند تا با توجه به ظرفیت‌های فرابورس در آن راه‌اندازی شود، اظهار کرد: فرابورس آمادگی کامل خود را برای ایجاد چنین صندوقی اعلام می‌کند تا در فرابورس پذیرش شود و اقدامات لازم برای تامین مالی و کمک به معیشت خانواده‌های شهدای دفاع از حرم آغاز و اجرایی شود.

سود بیشتر با ابزارهای کاربردی کندل و پیوت در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال یک نوع تحلیل فنی است که در بازارهای مختلف کاربرد دارد. تریدرها به کمک ابزارهای متنوع این تحلیل به بررسی نمودارها و روندهای قیمت می‌پردازند.

سود بیشتر با ابزارهای کاربردی کندل و پیوت در تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال یک نوع تحلیل فنی است که در بازارهای مختلف کاربرد دارد. تریدرها به کمک ابزارهای متنوع این تحلیل به بررسی نمودارها و روندهای قیمت می‌پردازند. آن‌گاه اطلاعات گذشته قیمتی بازار، می‌تواند اطلاعات مناسبی برای آینده بازار به دست تریدرها بدهد. اندیکاتورهای متنوع، بخشی از ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال هستند. در ادامه می‌خواهیم ضمن معرفی اندیکاتور پیوت، به بررسی مفهوم کندل در این تحلیل نیز بپردازیم. آن‌گاه به شما خواهیم گفت که چطور می‌توانید با استفاده از این دو ابزار، دانش مالی خود را ارتقا داده و عملکرد بهتری ابزارهای متنوع برای کمک به معاملات در بازار بورس، فارکس، کریپتو یا . داشته باشید. پس اگر کسب سود بیشتر در بازارهای مالی برای شما هم دغدغه ایجاد کرده، با ما همراه شوید.

مفهوم «کندل» در تحلیل تکنیکال چیست؟

کندل «Candle» به نشانه‌هایی روی نمودار گفته می‌شود که می‌تواند اطلاعات کلی در مورد بازار را در اختیار ما قرار دهد. از جمله اطلاعاتی که می‌توان از روی کندل‌ها به دست آورد، می‌توان موارد زیر را نام برد:

در مورد هر سهام، ارز یا دارایی خاص در بازارهای مالی می‌توان حداقل و حداکثر قیمت به همراه زمان باز و بسته شدن آن‌ها را از روی تحلیل کندل بدست آورد. ابداع و استفاده از کندل به بازرگانان ژاپنی برمی‌گردد. آن‌ها زمانی برای پیش‌بینی قیمت برنج از کندل بهره می‌گرفتند. در بیشتر مواقع از کندل‌ها برای پیدا کردن نقاط ورود به معامله استفاده می‌کنند. اما کندل نمی‌تواند اطلاعات مناسبی در مورد زمان خروج از معامله به دست بدهد!

image_72f66830f8b585e61fcaef7a491fbcaaf7209953

اجزای تشکیل دهنده‌ی کندل

کندل‌ها از دو قسمت تشکیل شده‌اند که هر قسمت نشان دهنده‌ی یک موضوع خاص است. این دو بخش به قرار زیر هستند:

بدنه کندل‌ها شامل یک مربع یا مستطیل است که گاهاً توپر و گاهی هم توخالی هستند. اگر بدنه کندل توخالی باشد، نشانه‌ی روند صعودی قیمت است. اما اگر کندل توپر باشد، از روی آن می‌توان به روند نزولی بازار و کاهش قیمت‌ها پی برد. البته در برخی نمودارها، کندل‌های صعودی با رنگ سبز و کندل‌های نزولی هم با رنگ قرمز مشخص می‌شوند.

یک میله عمودی از وسط بدنه کندل عبور می‌کند که دو سر آن در ابتدا و انتهای کندل قابل مشاهده است. میله بالایی کندل، نشان دهنده‌ی بالاترین قیمت دارایی است. میله پایین کندل هم نشان دهنده‌ی پایین‌ترین قیمت یک دارایی خاص در بازار است.

کندل‌ها به وضوح روی هر نمودار مالی قابل مشاهده هستند. تریدرها با یک نگاه به آن‌ها می‌توانند به نوع روند بازار و قیمت‌های یک روز خاص ابزارهای متنوع برای کمک به معاملات در مورد دارایی موردنظرشان پی ببرند.

انواع کندل در تحلیل تکنیکال کدامند؟

کندل‌ها انواع مختلفی دارند. برای شناخت انواع کندل در تحلیل تکنیکال، باید علم «کندل شناسی» را فراگرفت. اما برای این که در این لحظه بتوانیم شناخت بیشتری نسبت به این مفهوم داشته باشیم، چند مورد از کندل‌های رایج را بررسی می‌کنیم:

کندل ماروبزو به کندلی گفته می‌شود که در آن سایه وجود ندارد. بلکه صرفاً بدنه کندل قابل مشاهده است. ماروبزوی مشکی، نشان دهنده یک روند نزولی پرقدرت و ماروبزوی سفید نیز نشان دهنده‌ی یک روند صعودی پرقدرت است.

در کندل‌های دوجی، قیمت باز و بسته شدن دارایی‌ها یکسان است. به همین خاطر در این کندل، قسمت بدنه بسیار نازک و شبیه به خط دیده می‌شود. با شکل‌گیری این کندل می‌توان به ایجاد تعادل بین فروشندگان و خریداران فکر کرد.

کندل چکش معمولاً در پایان یک روند نزولی شکل می‌گیرد. به طوری که قسمت بدنه آن در بالا قرار می‌گیرد. میله بالایی وجود ندارد یا بسیار کوتاه و قابل چشم‌پوشی است. میله پایینی نیز بلند است و در نقش دسته چکش (بدنه) عمل می‌کند. چکش سفید می‌تواند نویدبخش پایان روند نزولی باشد.

کندل چکش معکوس، دقیقاً حالت عکس کندل قبلی را دارد. یعنی در آن، بدنه کندل در قسمت پایینی قرار گرفته و دسته چکش هم با امتداد سایه بالایی ایجاد می‌شود. رنگ سفید این کندل هم می‌تواند نشان دهنده‌ی تغییر روند نزولی به صعودی باشد.

موارد نامبرده، تنها چند مدل از کندل‌هایی هستند که روزانه در نمودارها مشاهده می‌شوند. برای شناخت تمام کندل‌ها و استفاده صحیح از آن‌ها می‌توانید روی دوره‌های آموزش تحلیل تکنیکال «دلفین وست» حساب کنید.

مفهوم «پیوت» در تحلیل تکنیکال چیست؟

پیوت «Pivot» به نقاط چرخش قیمت در نمودارها اشاره دارد. به طوری که می‌توان پیوت را ابزاری برای بررسی موقعیت گذشته و حال قیمت‌ها در بازار دانست. پیوت اطلاعاتی نظیر میانگین کم‌ترین قیمت، بیشتری قیمت و قیمت پایانی روز قبل را در خود دارد. با توجه به این اطلاعات به‌دست آمده از تحلیل تکنیکال، می‌توان روند قیمت روز بعد را پیش‌بینی کرد. بنابراین اگر معاملات بالاتر از پیوت قرار بگیرند، صعود و اگر پایین‌تر از آن قرار بگیرند، نزول رخ داده است. پیوت‌ها برای دادن نشان دادن روند قیمت به محاسبه نیاز دارند. به همین خاطر تریدرها باید بتوانند پیوت‌ها را محاسبه کنند تا به اطلاعات تحلیلی خود برسند.

تریدرها چگونه از انواع پیوت برای اطلاع از روند قیمت‌ها استفاده می‌کنند؟

پیوت‌ها نیز مانند کندل‌ها، انواع مختلفی دارند. هر پیوت می‌تواند اطلاعات متفاوتی از وضعیت روند را به ما نشان دهد. انواع این پیوت‌ها به قرار زیر هستند:

به غیر از دسته بندی فوق، دسته‌بندی دیگری هم برای انواع پیوت‌ وجود دارد که در آن پیوت محاسباتی، قیمتی، ماژور و مینور قرار دارند. این دسته‌بند‌ی‌ها در ارتباط با هم عمل می‌کنند. بنابراین یک تریدر حرفه‌ای، با بررسی و محاسبه پیوت‌های مختلف است که می‌تواند به اطلاعات موردنظر خود در مورد روند قیمت دست پیدا کند. پیوت ماژور به حرکات اصلاحی بزرگ و پیوت مینور هم به حرکات اصلاحی کوچک اشاره دارد. طبیعتاً بازگشت قیمت با اشکال مختلفی روی نمودارها دیده می‌شود؛ پس طبیعی است که پیوت‌های متفاوتی را هم برای این امر در نظر بگیرند. هر پیوت در زمان خاصی و توسط فرد خاصی کشف و بررسی شده است. به همین خاطر پیوت‌های نامبرده با نام کاشف آن‌ها شناخته می‌شوند.

image_12170d6949711d29a99958ecfc35118607daf2a1

آیا تسلط بر کندل‌ها و محاسبه پیوت‌ها برای تریدرها ضروری است؟

تریدر یا «Trader» به شخصی گفته می‌شود که با استفاده از روش‌های تحلیلی مختلف بتواند در بازارهای مالی به نوسان‌گیری بپردازد. بنابراین استفاده از ابزارهای تحلیلی نیز جزئی از وظایف تریدرها است. پس می‌توانیم نتیجه بگیریم که هر تریدر باید به صورت کامل با مفاهیمی چون کندل و پیوت آشنایی داشته و با آن‌ها به بررسی بازار بپردازد. در واقع، صرفاً شناخت این ابزارها نمی‌تواند کمک چندانی به تریدرها کند؛ بلکه استفاده از آن‌ها است که سبب ارتقا دانش مالی ایشان و دستیابی به نتایج و سود بیشتر در بازار می‌شود. اگر شما به تازگی در مسیر معامله‌گری و تریدر قرار گرفته‌اید، با مطالعه مطالبی از این دست، با مفاهیمی چون کندل و پیوت آشنایی پیدا خواهید کرد. اما برای بهره‌گیری و استفاده از آن‌ها، باید تحت آموزش عملی قرار بگیرید. خوشبختانه در کشورمان بسترهای خوبی برای آموزش تحلیل تکنیکال وجود دارد.

یادگیری اصولی استفاده از کندل و پیوت در تحلیل‌ها از چه راهی امکان‌پذیر است؟

استفاده از کندل و پیوت در مسیر پیش‌بینی قیمت‌ها برای تریدرها از اهمیت بالایی برخوردار است. همان‌طور که گفتیم، فقط شناخت این ابزارها کافی نیست، بلکه باید به شیوه صحیحی از آن‌ها استفاده شود. برای فراگیری شیوه استفاده از کندل‌ها و پیوت‌ها می‌توانید روی وب‌سایت آموزشی «دلفین وست» حساب کنید. در دلفین وست، گروهی از تریدرهای برتر ایرانی با مدیریت مستر تریدر (استاد محمدمهدی سامانی‌پور) به دور هم جمع شده‌اند تا بهترین آموزش‌های تحلیلی را در اختیار تریدرهای ایرانی قرار دهند.

این مطلب، یک خبر آگهی بوده و پایگاه خبری افکارنیوز در محتوای آن هیچ نظری ندارد.

نقطه ورود و خروج

ورود و خروج در معاملات به این موضوع اشاره دارد که معامله گر چه زمانی به یک معامله یا سهم وارد شود و چه زمانی آن را متوقف کند که بیشترین سود و کمترین ضرر حاصل شود. تشخیص نقطه ورود و خروج به سهم تاثیر بسزایی در معاملات شما دارد. با این حال بسیاری از معامله گران تازه کار بازار فارکس نسبت به آن بی توجه هستند و عجولانه دست به معاملاتی بی اساس می زنند. این اشتباه زمینه ساز ضرر های جبران ناپذیر در فارکس و از دست رفتن سرمایه می شود. گونه ای از استراتژی در فارکس ، همین برنامه ریزی برای ورود و خروج از معاملات می باشد. از دلایل اصلی ایجاد ضرر های کلان در معاملات، ناتوانی در تشخیص نقطه ورود و خروج سهم به طور صحیح و دور از اشتباه است. بنابراین معامله گران ملزم به طراحی یک استراتژی ورود و خروج مناسب هستند. این استراتژی علاوه بر این که سود شما را تامین می کند، می تواند مانند یک سد در برابر ضرر های احتمالی عمل کند. در ادامه نحوه تشخیص نقاط ورود و خروج را شرح می دهیم.

چگونه نقاط ورود و خروج را در معاملات فارکس تشخیص می دهید؟

تشخیص نقطه ورود و خروج سهم بخش مهمی از معاملات شماست. یک ورود عالی در نقطه اوج یک تجارت بسیار سودآور است ، در حالی که با خروج شما فقط سود را در نظر نمی گیرید، بلکه ضرر را نیز در نظر میگیرید. برنامه ریزی نقاط خروج بخش مهمی از استراتژی مدیریت ریسک فارکس است. تحلیل تکنیکال پر کاربرد ترین و متنوع ترین جنبه تجارت است. با یادگیری و استفاده از TA می توانید سیگنال های معاملاتی تولید کنید. به عنوان مثال، زمانی که قیمت به سطح حمایت قوی رسید، می توانید یک موقعیت خرید وارد کنید یا زمانی که قیمت به یک سطح مقاومت کلیدی رسید، یک خرید کوتاه باز کنید. الگوهای نمودار می توانند در تشخیص نقطه ورود و خروج به سهم کمک شایانی به شما کنند. اگر می‌توانید شکل‌گیری یک الگو را تشخیص دهید، می‌توانید تماشا کنید و ببینید که آیا اجرا می‌شود یا خیر. اگر چنین شد، برای ورود به معامله آماده باشید، زیرا الگوهای نمودار اغلب تعیین می کنند که دارایی به کدام سمت حرکت کنند. قابل ذکر است که حتی با تجزیه و تحلیل تکنیکال شما نمی توانید ورود یا خروج دقیق را پیدا کنید. نکته کلیدی این است که به استراتژی خود پایبند باشید. از دست دادن فرصت معاملاتی قابل تحمل تر از ضرر است، پس نگران از دست رفتن نقطه ورود نباشید.

اندیکاتورها ابزار عالی دیگری هستند که می توانند به شما در یافتن نقطه ورود و خروج در معاملات فارکس کمک کنند. برای یافتن نقاط ورودی و خروجی خوب، معامله گران دوست دارند از اندیکاتور فیبوناچی ، نقاط محوری و دیگر شاخص های مبتنی بر ریاضی استفاده کنند.

استراتژی خروج خوب چیست؟

به طور کلی، خروج موثر از یک معامله سخت تر از ورود به معامله است. هر معامله ای باید اهداف مشخصی داشته باشد. شما از اهداف استفاده خواهید کرد تا بدانید چه زمانی یک معامله را با سود ببندید و همچنین معیاری را تعریف کنید که در آن متوجه خواهید شد معامله اشتباه انجام شده است. قسمت سخت این کار، تعریف این معیار برای هر معامله است.

از دست رفتن نقطه ورود مناسب و در نتیجه انجام نشدن معامله بهتر از یک خروج اشتباه و زیان بار است. با آنکه نقطه ورود و خروج در فارکس مکمل یکدیگر عمل می کنند، اما می توان خروج مناسب را به ورود صحیح ترجیح داد. استراتژی خروج خوب به این موضوع اشاره دارد که با استفاده از ابزار های تشخیص نقطه ورود و خروج پرایس اکشن، یک خروج خوب را شناسایی و عملی کنید،به گونه ای که کمترین ضرر و بیشترین سود از آن خروج حاصل شود.

دقت کنید که یافتن یک استراتژی خروج مانند تنظیم یک دستور توقف ضرر نیست، جایی که سهام را پس از رسیدن به قیمت یا درصد پایین مشخصی می فروشید. توقف ضرر یک اقدام حفاظتی است. یک نقطه خروجی که به آن دستور «سود برداشت» می‌گویند، یک معیار سودآور است. برای یک طرح خروجی سالم به هر دو نیاز دارید.

اندیکاتور نقطه ورود و خروج مناسب کدام است؟

هیچ قانون دقیقی برای یافتن بهترین ورودی ها و خروجی ها وجود ندارد. در عوض، تکنیک ها و ابزار هایی وجود دارد که می توانید از آنها برای کمک به کنترل معاملات خود و ورود و خروج روشمندتر استفاده کنید. اندیکاتور ها یکی از این ابزار های تشخیص نقطه ورود و خروج در معاملات فارکس هستند. اندیکاتور های مختلفی در تشخیص این نقاط به کار می آیند اما طبیعتا همه آن ها بهترین نیستند. در میان اندیکاتور های مختلف، اندیکاتور ایچیکومو بهترین اندیکاتور برای این نقاط می باشد. این اندیکاتور با سایر شاخص‌ ها کمی متفاوت است زیرا معمولا از تاریخ کنونی گذشته است و برای پیش‌بینی حرکت سهام مورد نظر کمی به آینده می رود.

محاسبات داده در Ichimoku Cloud عبارتند از :

١ – میانگین متحرک ٩ دوره ای

٢ – میانگین متحرک ٢۶ دوره ای

٣ – متوسط از دو میانگین بالا

۴ – میانگین ۵٢ دوره

۵ – قیمت بسته شدن با تاخیر

واضح ترین و چشم نوازترین بخش این نمودار، که بهترین اندیکاتور برای نقطه ورود و خروج محسوب می شود، ابر است که تفاوت بین میانگین های ٩ و ٢۶ دوره را نشان می دهد. وقتی قیمت سهام بالاتر از ابر است، این نشان دهنده روند صعودی آن است. وقتی زیر ابراست، روند بازار نزولی است. اگر قیمت سهام در فضای ابری باشد، به این معنی است که بازار هیچ روندی ندارد یا به زودی یک انتقال در راه است. این تخمینی از نحوه انجام روند است و شاخص دیگری است که می تواند به شما در زمان بندی بازار کمک کند. میانگین متحرک را می توان برای تشخیص نقطه ورود و خروج در فارکس استفاده کرد. اگر میانگین متحرک ٢۶ دوره از دوره ٩ بیشتر شود، نشانه آن است که زمان خرید فرا رسیده است. اگر ٢۶ دوره به کمتر از دوره ٩ برسد، ممکن است زمان عقب نشینی فرا رسیده باشد.

نقاط ورود و خروج خوب در سود چقدر تاثیر دارد؟

معامله گران موفقیت و سود خود را با دانستن دقیق زمان خرید و فروش موقعیت های خاص به دست می آورند. این دانش مبتنی بر داده های بسیار خاص، نظارت دقیق بر قیمت سهام، و توانایی تشخیص روندهای مرتبط قبل از وقوع است. به این ترتیب است که سرمایه‌گذاران بهترین شاخص‌های ورود و خروج را پیدا می‌کنند. درواقع شما با تشخیص نقطه ورود و خروج در پرایس اکشن بهترین زمان برای معامله و سرمایه گذاری در جهت حداکثر سازی پتانسیل سود را پیدا می کنید. بنابراین این نقاط تاثیرات مستقیم و غیرقابل انکاری را در میزان سود یا ضرر شما دارند. به همان میزان که یک استراتژی ورود و خروج خوب می تواند سودآوری شما را چند برابر کند، یک استراتژی ورود و خروج نادرست می تواند زیان به بار آورد.

با توجه به تاثیرات فراوان نقطه ورود و خروج به سهم بر سود معامله گران، لازم است معامله گران تازه کار پیش از آغاز فعالیت خود در زمینه استراتژی ورود و خروج اطلاعات لازم را کسب کنند و یک استراتژی مناسب طراحی کنند.

سخن پایانی

نقطه ورود و خروج در فارکس درواقع بیانگر اهمیت زمان بندی آغاز و انجام معاملات در بازار فارکس است. کسب دانش طراحی استراتژی ورود و خروج می تواند در موفقیت معاملات و در نتیجه سودآوری شما نقش موثری داشته باشد. یک ورود و خروج خوب زمانی است که یک معامله حداکثر سود و حداقل ضرر را به همراه داشته باشد. این استراتژی کارآمد همواره پشتوانه ای برای معامله گران بوده است و آن ها را از دلسردی های معامله گری رها ساخته است.

ما در این مقاله نقطه ورود و خروج در معاملات فارکس را به طور دقیق برایتان تشریح کردیم. به علاوه تاثیر فراوان آن ها در سودآوری را بیان کردیم. همچنین ابزار های کارآمدی همچون اندیکاتور ها را در جهت تشخیص نقطه ورود و خروج سهم معرفی کردیم. شما با استفاده از این داده ها می توانید یک برنامه مناسب برای ورود و خروج از معاملات طراحی کنید و با پایبندی به آن ، سود خود را به بیشترین میزان ممکن برسانید.

در صورت داشتن سوال می توانید با مشاورین بروکر نیکس از طریق چت آنلاین صحبت نمایید .

تفاوت میان معامله گری و سرمایه گذاری چیست؟

احسان والیان

احسان والیان

  • اشتراک‌گذاری

معامله‌گرها به طور معمول سعی می‌کنند سهام را در قیمت‌های پایین خریداری کنند و زمانی که قیمت بالا رفت آن را بفروشند. معامله‌گرها برای خود حد ضرر قائل هستند؛ یعنی زمانی که سهام خریداری شده‌شان به ده درصد ضرر رسید آن را می‌فروشند.

درک دو مفهوم معامله گری و سرمایه گذاری برای ورود به بازارهای سرمایه گذاری – به ویژه بازار سهام – حائز اهمیت است. افراد بعد از ورود به زمینه‌های سرمایه گذاری می‌توانند دو نوع فعالیت داشته باشند. این دو نوع معامله‌گری و سرمایه‌گذاری هستند. افرادی که به دنبال سوددهی هر چه سریع‌تر هستند و معاملات هر روزه را می‌پسندند ناخودآگاه معامله‌گری را انتخاب می‌کنند. عده‌ای که دید بلندمدت دارند هم سرمایه گذاری را انتخاب می‌کنند. اما موضوع این است که تقریبا هر دو دسته تصورشان این است که در حال سرمایه‌گذاری هستند. با توضیح هر کدام به این مهم دست پیدا می‌کنیم که در کدام دسته قرار داریم؟ چه ابزاری در هر کدام از دو نوع کارایی دارند؟ و با توجه به شخصیتی سرمایه گذاری که داریم باید در کدام دسته قرار بگیریم؟

سرمایه گذاری چیست؟

ورود وجوه نقد به زمینه‌های سرمایه گذاری برای حفظ ارزش پول و شرکت در زمینه‌های سرمایه‌گذاری موفق و کسب دارایی‌های متنوع برای به دست آوردن امنیت مالی در آینده را سرمایه گذاری می‌گویند. شمایل سرمایه گذاری معمولا شامل دید بلندمدت است. یعنی کسانی که سرمایه گذاری می‌کنند با این دید و آگاهی به بازارهای سرمایه وارد می‌شوند که نوسان جزء جدایی ناپذیر در هر بازار مالی است. سرمایه گذاران عموما یا به بازارهایی که درگیر کاهش و نزول هستند وارد نمی‌شوند یا در صورت حضورشان سعی می‌کنند در زمان نزول تا بازگشت سرمایه و جبران ضرر و دریافت بازدهی صبر کنند، البته این در شرایطی است که گزینه مناسبی را انتخاب کرده باشند. دلیل صبر کردن سرمایه گذاران نه فقط دید بلندمدت‌شان است بلکه به دلیل تحلیل‌های بنیادی در مورد خریدشان در همان آغاز سرمایه‌گذاری نیز هست. تحلیل بنیادی دقیق این اطمینان را به سرمایه‌گذار می‌دهد که انتخاب درستی را انجام داده است. به عنوان مثال برای انتخاب و خرید سهام ارزنده در بورس باید تحلیل بنیادی انجام داد.

تحلیل بنیادی چیست؟

نمونه ملموس تحلیل بنیادی را می‌توان در بازار سهام دید. اگر در این بازار فعالیت کرده باشید بی شک عبارت «سهام ارزنده» را شنیده‌اید و این سوال پیش آمده باشد که چطور یک سهام را ارزنده با حساب می‌آورند؟ پاسخ در تحلیل بنیادی است. در تحلیل بنیادی (fundamental analysis) به بررسی وضعیت مالی دوره‌های سالانه و ماهانه شرکتی می‌پردازیم که سهم آن را زیر نظر داریم. این نوع تحلیل از طریق اطلاعات موجود در سایت‌هایی مانند وبسایت کدال انجام می‌شود. تمام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس موظف به انتشار گزارش‌های مالی دوره‌ای و همچنین گزارش‌های دیگری مانند آزادسازی سهام در این وبسایت هستند.

معامله گری و سرمایه گذاری

معامله گری چیست؟

عده‌ای از افراد سرمایه‌گذار از همان لحظه ورودشان تکلیف را روشن می‌کنند و به دسته معامله‌گران می‌پیوندند. معامله‌گرها به طور معمول سعی می‌کنند سهام را در قیمت‌های پایین خریداری کنند و زمانی که قیمت بالا رفت آن را بفروشند. معامله‌گرها برای خود حد ضرر قائل هستند؛ یعنی زمانی که سهام خریداری شده‌شان به ده درصد ضرر رسید آن را می‌فروشند. در تفاوت معامله گری و سرمایه گذاری به طور کلی می‌توان گفت که معامله‌گران بیش‌تر به سود فکر می‌کنند تا سرمایه‌گذاری. کندل خوانی و تابلوخوانی و استفاده از تحلیل تکنیکال از ابزار مورد استفاده آن‌ها در معاملات‌شان است. البته گفتی است که معامله‌گرها در چهار سبک متنوع عمل می‌کنند؛

· سبک اول: معامله‌گرانی هستند که در لحظه و دقیقه و با نوسانات لحظه‌ای بازار معامله می‌کنند. یعنی به محض دریافت سود شروع به فروش می‌کنند و در همان دقیقه‌ها ده‌ها معامله را به این شکل صورت می‌دهند.

· سبک دوم: عده دیگری هستند که طول معاملات‌شان را روی 24 ساعت قرار می‌دهند. یعنی تنها یک شبانه‌روز به معاملات خود اجازه سود و یا ضرر می‌دهند و تصمیمات‌شان را در طول 24 ساعت نهایی می‌کنند.

· سبک سوم: در این میان هستند معامله‌گرانی که بسیار حرفه‌ای هستند و به اصطلاح موج سواری می‌کنند. یعنی بنا بر حال و وضعیت بازار در طول مدت چند روز یا چند هفته معاملات خود را شکل می‌دهند.

· سبک چهارم: این دسته از معامله‌گران برای بالا بردن طول مدت معاملات خود ماه‌ها و حتی سال‌ها بسیار شبیه به سرمایه‌گذاران عمل می‌‎کنند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

ابزار موردنظر و پر استفاده معامله‌گرها تحلیل تکنیکال است. این تحلیل به کمک وبسایت رهآورد صورت می‌گیرد. در این وبسایت با توجه به تابلوهای مربوط به هر سهم می‌توان با شناخت علائم و کندل‌ها که نشان‌دهنده نوسانات هستند به معامله پرداخت. ابزار مورد استفاده هم می‌تواند به عنوان نشانه‌ای از تفاوت معامله گری و سرمایه گذاری به حساب بیایند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.