قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی


MACD در حالت استادارد

آموزش های تکنیکال تریدینگ

تحلیل چندزمانی یا مولتی تایم فریم، فرآیند بررسی روند قیمتی یک جفت ارز، کالا، سهام یا سایر دارایی ها در چند تایم فریم مختلف به منظور بررسی بهتر جریان حرکتی قیمت و تایید بهتر نقاط ورود و خروج است. همانطور که می دانید روند قیمتی در قالب…

اندیکاتور Norton High / Low چیست؟

شاخص Norton High / Low از شاخص های تقاضا و تصادفی برای شناسایی روندهای بالقوه برگشت احتمای قیمت استفاده می کند. این یک اسیلاتور است که نشان می دهد قیمت بالقوه نزدیک به سطح پایین یا بالا است. این شاخص در سیستم عامل های نمودار به طور گسترده…

میانگین واگرایی همگرایی متحرک چیست؟

واگرایی همگرایی متحرک (MACD) یک شاخص حرکت روند است که رابطه بین دو میانگین متحرک قیمت را نشان می‌دهد. MACD با کسر میانگین متحرک نمایی 26 دوره (EMA) از EMA 12 دوره محاسبه می‌شود. نتیجه این محاسبه خط MACD است. سپس یک EMA نه روزه از MACD…

معرفی دوجی دراگن فلای

دوجی دراگن فلای (Dragonfly Doji) نوعی الگوی کندل استیک است که بسته به عملکرد گذشته ، می تواند احتمالا قیمت را معکوس به سمت نزولی یا صعودی نشان دهد. این الگو زمانی تشکیل می شود که قیمت بالا ، باز و بسته دارایی یکسان باشد. سایه پایین…

میانگین متحرک نمایی EMA چیست؟

میانگین متحرک نمایی EMA نوعی میانگین متحرک MA است که وزن و اهمیت بیشتری به جدیدترین داده ها می دهد. میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرک وزنی نمایی شناخته می شود. میانگین متحرک وزنی نمایی در مقایسه با میانگین متحرک ساده SMA که وزن…

Swing Low در تحلیل تکنیکال

Swing low اصطلاحی است که در قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی تجزیه و تحلیل تکنیکال به کار می رود و به بازدهی حاصل از قیمت سهام یا یک شاخص در یک بازه زمانی مشخص، معمولاً کمتر از 20 دوره معاملاتی، اطلاق می شود. Swing Low زمانی ایجاد می شود که پایین تر از هر قیمت دیگر در یک …

Shadow در کندل استیک چیست؟

سایه (Shadow) یا فتیله خطی است که روی کندل در نمودار کندل استیک یافت می شود و برای نشان دادن محل نوسان قیمت در مقایسه با قیمتهای باز و بسته به کار می رود. اساساً ، این سایه ها بالاترین و پایین ترین قیمت هایی را نشان می دهد که یک سهام…

میانگین متحرک ساده 200 روزه چیست؟

معامله گران و تحلیل گران بازار برای تعیین روند کلی بلند مدت بازار ، میانگین متحرک ساده 200 روزه (SMA) را به عنوان شاخص کلیدی در نظر می گیرند. این شاخص به عنوان یک خط بر روی نمودار ظاهر می شود و همراه با حرکت طولانی مدت قیمت در سهام یا ارز…

استراتژی دابل کراس MACD و Stochastic

از هر معامله گر تکنیکال بخواهید به شما نشان می دهند که برای تعیین موثر تغییر در روند الگوهای قیمت سهام یا ارز ، شاخص درستی لازم است. با این حال ، هر کاری که یک شاخص “درست” می تواند برای کمک به یک تریدر انجام دهد ، دو شاخص سازگار…

کندل استیک Hanging Man چیست؟

کندل استیک Hanging man در طی روند صعودی رخ می دهد و هشدار می دهد که ممکن است قیمت ها شروع به کاهش کنند. کندل از یک بدنه کوچک، یک سایه بلند پایین و سایه بالایی کم یا بدون آن تشکیل شده است. Hanging Man نشان می دهد که علاقه فروش شروع به…

تحلیل تکنیکال

cover pivot type

از مهم‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی، تشخیص انواع پیوت یا نقاط بازگشت قیمت‌ها است. بطور کلی در تحلیل تکنیکال دو مبحث بسیار حائز اهمیت است: تشخیص جهت روند در تایم‌فریم‌ها مختلف و شناسایی نقاط بازگشتی قیمت (Pivot). در این مقاله از ارزتودی ابتدا به سوال پیوت چیست پاسخ…

آموزش واگرایی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

لغت واگرایی (Divergence) در زبان فارسی این‌گونه قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی تعریف می‌شود که تضاد و تفاوت بین حرکت دو چیز با یکدیگر را واگرایی می‌گویند. با این تعریف باید به دو نکته توجه کنید: ۱. در واگرایی همیشه احتیاج به دو چیز دارید اگر یک مورد به تنهایی وجود داشته باشد هیچوقت نمی‌توانید…

معرفی بهترین کتاب‌ها برای یادگیری تحلیل تکنیکال

موفقیت در بازار‌های مالی شانسی نیست؛ بلکه با افزایش سطح اطلاعات خود باعث پیشرفت در این حوزه خواهید شد. یکی از راه‌‌‌‌هایی که منجر به کسب دانش در زمینه تحلیل تکنیکال می‌شود؛ مطالعه کتاب‌های آموزشی است اما نه هر کتابی! کتاب‌های متعددی برای یادگیری تحلیل تکنیکال منتشر شده است که…

طراحی قوانین استراتژی معاملاتی

طراحی قوانین استراتژی معاملاتی

استراتژی معاملاتی همان طراحی قوانینی است که به کسب‌ درآمد بیشتر یک معامله‌گر کمک می‌کند. طراحی که طبق آن یک معامله‌گر با فعالیت‌های خود در بازار منجر به کسب سود مستمر می‌شود. معامله‌گران حرفه‌ای و موفق همیشه استراتژی معاملاتی مشخصی برای خود دارند و همیشه به آن پایبند هستند؛ در…

استراتژی خروج چیست؟

بهترین استراتژی‌ و راه خروج از معامله

هدف شما از حضور در بازار ارزهای دیجیتال چیست؟ چه چیزی باعث شده تا به دنبال یادگیری و فهمیدن این بازار باشید؟ احتمالا اگر در حوزه کریپتو فعال هستید، به این دلیل است که می‌خواهید با سرمایه‌گذاری در زمان مناسب، حاشیه سود بالاتری کسب کنید. کسب سود زیاد از بازار…

چرا باید استراتژیک معامله کنید؟

چرا باید استراتژیک معامله کنید؟

استراتژی از کلمه یونانی Strategos گرفته شده است؛ در یونان باستان گروه‌های کوچکی که ارتش را تشکیل می‌دادند توسط افرادی با همین نام یعنی Strategos رهبری می‌شدند. پس استراتژی به معنی داشتن برنامه‌ای از پیش تعیین شده است که برای خنثی کردن و مقابله با نقشه‌های شوم دشمن طراحی می‌شود.…

الگوی وایکوف (Wyckoff) چیست؟

الگوی وایکوف (Wyckoff) چیست؟

“به آنچه بازار درباره دیگران می‌گوید گوش دهید، نه آنچه دیگران در مورد بازار می‌گویند.” این جمله را ریچارد وایکوف، معرف الگوی وایکوف که در تحلیل تکنیکال کاربرد دارد، به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران بازار مالی گفته است. شما چه چیزی از این جمله دریافت می‌کنید؟ وایکوف به ما می‌گوید همیشه…

تشخیص قدرت کندل‌های خریدار و فروشنده

تشخیص قدرت کندل‌های خریدار و فروشنده

آیا می‌خواهید برای اولین بار در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری کنید؟ بهتر است ابتدا نکات و اصول اولیه مانند کندل شناسی را یاد بگیرید. در ادامه با ارزتودی همراه باشید تا درباره چگونگی تشخیص قدرت کندل‌ها و روانشناسی نمودارهای شمعی صحبت کنیم. در تحلیل تکنیکال ابزارهای مختلفی به کمک معامله‌گران…

اهرم معاملاتی چیست

اهرم معاملاتی (Leverage) چیست و چه کاربردی دارد؟

در دنیای کریپتوکارنسی، اهرم (Leverage) به موقعیتی اشاره دارد که سرمایه‌گذاران از پول قرض گرفته شده برای ترید کردن استفاده می‌کنند. استفاده از اهرم می‌تواند قدرت خرید و فروش را افزایش دهد و شما را قارد می‌سازد تا سود بیشتری از معامله ببرید. البته ممکن است عکس این موضوع نیز…

5 نشانه که معامله گران می‌توانند در راستای اطلاع از پایان یافتن بازار نزولی استفاده کنند

۵ نشانه‌ تشخیص پایان روند نزولی یا خرسی بازار

مدتی است که بازار ارزهای دیجیتال در روند نزولی قرار دارد. در این مقاله قصد داریم ۵ شاخص را معرفی کنیم که معامله‌گران می‌توانند از آنها استفاده کنند تا سیگنال‌های پایان دوره نزولی را دریافت کنند. در چند روز گذشته قیمت بیت‌کوین (BTC) به پایین‌ترین سطحی رسیده است که حتی…

شورت اسکوییز

شورت اسکوییز (Short Squeeze) چیست؟

عبارت شورت اسکوییز (Short Squeeze) را می‌توان اینطور معنی کرد: در بازار ارز دیجیتال زمانی که یک توکن به علت خروج از وضعیت معاملاتی شورت (short position) بسیاری از معامله‌گران، با افزایش بسیار زیاد قیمت مواجه شود به اصطلاح شورت اسکوییز رخ داده است. برای ساده‌تر شدن این موضوع ابتدا…

خط روند چیست؟

خط روند (Trend Line) چیست و چه کاربردی دارد؟

از آنجایی که در تحلیل تکنیکال روندها نقش بسیار مهمی ایفا می‌کنند، استفاده از خطوط روند (Trend Lines) برای شناسایی و هم برای تایید آن‌ها بسیار اهمیت دارد. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می‌کند و سپس ادامه می‌یابد تا…

پولبک چیست؟

پولبک (Pullback) چیست؟

هنگام مطالعه و تحلیل در مورد تغییرات قیمت دارایی‌ها، ممکن است با کلمه پولبک – Pullback برخورد کنید. بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی مبتنی بر این مفهوم هستند و این مسئله به شما امکان می‌دهد تغییرات روندهای بازار را پیش بینی کنید. تعریف و مفهوم پولبک (Pullback) اگر با نمودارهای قیمت…

بررسی سطوح حمایت و مقاومت

بررسی سطوح حمایت و مقاومت (S&R)

بهترین راه برای شناسایی قیمت هدف، شناسایی سطوح حمایت و مقاومت است. این نقاط که آنها را S&R می‌نامیم، نقاط قیمتی خاصی در نمودار هستند که انتظار می‌رود حداکثر مقدار خرید یا فروش را به خود جذب کنند. نقطه حمایت قیمتی است که در آن می‌توان انتظار خریداران بیشتری نسبت…

نمودار کندل استیک (یا شمعی) چیست؟

چگونه نمودارهای کندل استیک یا شمعی را بخوانیم؟

مونهیسا هوما (Munehisa Homma)، تاجر ثروتمند ژاپنی در قرن ۱۸ام یک رویکرد تحلیل تکنیکال را برای بررسی قیمت قراردادهای برنج ابداع کرد. نمودار شمعی یا کندل استیک نامی است که امروزه به این روش می‌گویند و اغلب هنگام تهیه نمودارهای سهام از آن استفاده می‌شود. نمودار کندل استیک چیست؟ نمودار…

معاملات نوسانی یا سوئینگ چیست؟

معاملات نوسانی یا سوئینگ چیست؟

معاملات سوئینگ (Swing Trading) یا معاملات نوسانی در میان معامله‌گرانی با هر سطح تجربه محبوب است. استراتژی‌های سوئینگ به دلیل وجود بازه‌های زمانی طولانی‌تر در مقایسه با سایر انواع معاملات روزانه ارزهای دیجیتال مانند بیت کوین جذاب هستند. در این مقاله، ما اصول اولیه نحوه معامله ارزهای دیجیتال با استفاده…

الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال

آموزش الگوی سر و‌ شانه در تحلیل تکنیکال

الگوی سر و شانه یکی از اصلی‌ترین الگو‌ها در تحلیل تکنیکال است که شروع یک روند معکوس را نشان می‌دهد. این الگو چه برای کسانی که به دنبال دور ماندن از خطرات احتمالی هستند و چه برای کسانی که به دنبال نشانه‌ای از تغییر روند در نقطه عطف هستند بسیار…

۷ اشتباه رایج در تحلیل تکنیکال

اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال

تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) ارز دیجیتال دشوار است! حتی اگر برای مدت کوتاه ترید کرده باشید، می‌دانید که اشتباه کردن بخشی از بازی است. در واقع، هیچ معامله‌گری نمی‌تواند از ضرر کردن اجتناب کند؛ حتی معامله‌گران با تجربه که صرفا مرتکب خطاهای کمتری می‌شوند. بهترین معامله‌گران تحلیل تکنیکال، همیشه ذهنی…

امواج الیوت در تحلیل تکنیکال

نظریه امواج الیوت (Elliott Wave Theory) چیست؟

امواج الیوت (Elliott Wave) نظریه‌ای برای توصیف حرکت قیمت ارزهای دیجیتال (در روندهای بلندمدت) است که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران می‌توانند از آن در تحلیل تکنیکال خود استفاده کنند. اساس تئوری موج‌های الیوت مبتنی بر این فرض است که بازارهای مالی بدون در نظر گرفتن بازه‌های زمانی، از الگوهای خاصی پیروی…

ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) در تحلیل تکنیکال

ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) در تحلیل تکنیکال

ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) یک ابزار روندیاب قیمت است که اندیکاتوری شبیه به میانگین متحرک دارد. این Indicator، علاوه بر اندازه گیری حدودی قدرت روند بازار، به پیش‌بینی جهت آن می‌پردازد و دیدگاه جدیدی نسبت به حمایت و مقاومت ارائه می‌کند. شاید در اوایل آشنایی با این اندیکاتور، کمی با…

پرایس اکشن (Price action) و چه کاربردی دارد؟

پرایس اکشن (Price action) چیست و چه کاربردی دارد؟

پرایس اکشن، به بیان ساده، یک استراتژی معاملاتی است که به تریدر‌ها در بازارهای مالی، مخصوصا مارکت ارزهای دیجیتال، اجازه می‌دهد تا بازار را بخوانند و تصمیمات تجاری ذهنی خود را بر اساس حرکت‌های اخیر و واقعی قیمت و نه بر اساس شاخص‌های فنی اتخاذ کنند. در این مقاله از…

رسالت ارز تودِی

هدف ما، ارائه بهترین و به‌روزترین مقالات در زمینه ارزهای دیجیتال و افزایش آگاهی مردم در حوزه فناوری بلاکچین است و در راستای این هدف با تیم متخصص و جوان خود به صورت شبانه روزی سعی در ارائه خدمات داریم.

واگرایی در فارکس

در تعریف واگرایی چیست می توان گفت که از بهترین استراتژی ها ی موجود و پرکاربرد در بازار های مالی می باشد برگرفته شده از واژه Divergence می باشد که گاها در مقاله به آن اشاره خواهیم کرد.

واگرایی ها اگر درست و به موقع تشخیص داده شوند، می توانند یک آغاز خوب برای ورود به یک پوزیشن باشند که سودهای خوبی را در پی خواهد داشت. واگرایی ها متنوع هستند و قدم به قدم شما را با انواع آن آشنا خواهیم کرد.

از واگرایی در تحلیل تکنیکال ، از اندیکاتورها استفاده می کنیم. با مشاهده واگرایی می توانیم به تحلیل خود اعتبار بیشتری بدهیم.

عناصری که برای تشکیل واگرایی لازم است عبارتند از: پیدا کردن Divergence بر روی چارت، سپس پیدا کردن واگرایی macd یا پیدا کردن واگرایی rsi یا هر اندیکاتور دیگری که استفاده می کنید.

انواع واگرایی در فارکس

(واگرایی معمولی مثبت (+RD))

پس آشنایی با مفهوم واگرایی چیست، از انواع واگرایی در فارکس در این قسمت واگرایی مثبت (+RD) را بررسی می کنیم. در واگرایی مثبت در انتها شاهد یک روند نزولی خواهیم بود. در چارت بعد از صعود تقریبا چند کندل بعد قادر به تشخیص کف هستید که تشکیل شده است و پایینتر از کف یا بیس قبلی قرار دارد. اما در اندیکاتور، کف ما بالاتر از خط قبلی هست و دو خط در اصطلاح بصورت واگرایی مثبت دیده می شوند.
نکته: هرچه شیب دو خط واگرا بیشتر باشد، خط صعودی با شیب زیاد در اندیکاتور واگرایی مثبت دارای قدرت بیشتری می باشد.

واگرایی معمولی منفی (-RD)

واگرایی در فارکس منفی برعکس حالت فوق اتفاق می افتد. زمانی که بر روی چارت، ما شاهد تشکیل قله ای بالاتر از قله قبلی هستیم و متناظر با آن نقطه ما دارای نقطه ای پایینتر روی شاخص از نقطه قبلی هستیم و در واقع روی چارت صعودی است و روی اندیکاتور نزولی است. در این زمان واگرایی در فارکس منفی شکل خواهد گرفت و نشان دهنده پایان یک روند نزولی است.
ذکر این نکته لازم است که قله باید تشکیل شده باشد و چند کندل بعد از آن وجود داشته باشد تا شما شاهد بالاترین نقطه شوید. بعضا در تحلیل ها مشاهده می شود که آیتم معاملاتی در حال صعود است و هنوز قله ای شکل نگرفته است ولی افراد در تحلیل هایشان می گویند که واگرایی در فارکس منفی اتفاق افتاده ! در حالی که اشتباه است و حتما باید منتظر تشکیل چند کندل پایینتر بود تا تشخیص آسانتر شود. چرا که مد نظر ما قلل هستند. در بازار بخوبی می توان از واگرایی منفی استفاده کرد.

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)

واگرایی مخفی فارکس از دیگر انواع Divergence می باشد که مورد بررسی قرار می دهیم.
واگرایی مخفی فارکس را می توان یک عدم تایید بصری دانست که با موارد زیر قابل تشخیص است:
کمترین و پایین ترین سطح قیمت به همراه شاخص های پایین تر در طول یک روند صعودی و همینطور
اوج پایین قیمت همراه با مقادیر شاخص بالاتر در طول روند نزولی
واگرایی در فارکس مخفی سیگنال ادامه حرکت را در جهت روند غالب به شما نشان می دهد. برهمین اساس چنانچه ترجیح می دهید در جهت روند اصلی قرار بگیرید، واگرایی مخفی فارکس می توانند سیگنال های بسیار دقیقی بوجود بیاورند و در انجام یک معامله موفق و سودده بسیار موثر واقع شود.

چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد

Divergence تنها زمانی تشکیل می شود که شیب خط متصل کننده بالا و پایین نشانگر با شیب قیمت بالای خط اتصال و پایین متفاوت باشد. شیب باید به یکی از این صورتها باشد: صعودی که به مفهوم (صعودی)، نزولی (سقوط) ،مسطح (مسطح)

شرط بودن Divergence این است که قیمت باید یکی از موارد زیر را شامل شود

بالاتر از اوج یا قله قبلی

پایین تر از اوج یا قله پایین قبلی

Double Top یا دو طرف بالا

و دیگر آنکه دو طرفه پایین یا Double Bottom

حتی به خودتان زحمت ندهید که به یک شاخص نگاه کنید مگر اینکه یکی از این چهار سناریوی قیمت که در بالا گفته شد اتفاق افتاده باشد. اگر نه که ، شما واقعا واگرایی در فارکس را معامله نمی کنید دوست عزیز.

واگرایی بر روی چارت چگونه نمایش داده می شود

هر واگرایی در فارکس دارای یک کف (base) می باشد و دو سقف یا قله (head) و آنچه که اهمیت دارد پایینترین کف یا بیس می باشد و روی اندیکاتور مورد انتخاب شما که می تواند واگرایی rsi یا واگرایی macd باشد خطی ترسیم می شود که دو قله را در چارت و خط دیگری دو قله در اندیکاتور را به هم متصل می کند و وضعیت این خط با خط دیگر باید واگرا باشد.

اما دقت کنید نکته ای که وجود دارد این است که باید تایید وجود داشته باشد(confirmation) و Divergence ما زمانی کار می کند که تایید وجود داشته باشد برای مثال در یک روند نزولی باید shadow (همان قیمت) به پایین ترین قسمت بادی برسد در این زمان واگرایی تایید می گردد و قیمت بالا می رود. توجه داشته باشید در صورت عدم تایید احتمال stop loss شدن در صورت فروش وجود خواهد داشت.

واگرایی در تحلیل تکنیکال چه کاربردی دارد ؟

Divergence بین قیمت یک آیتم معاملاتی و هر شاخص یا دیتای فنی یا بنیادی بوجود می آید. البته معمولاً توسط معامله گران تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد زمانی که قیمت در جهت مخالف یک شاخص فنی به حرکت در می آید.

سیگنال های Divergence مثبت می تواند قیمت را افزایش دهند و زمانی وقتی اتفاق می افتد که قیمت پایین تر حرکت می کند ولی یک شاخص فنی بالاتر حرکت می کند یا اینکه سیگنال های صعودی را به ما نشان می دهد.

Divergence منفی به کاهش قیمت ها در آینده اشاره دارد. هنگامی رخ می دهد که قیمت در حال افزایش میباشد، اما یک شاخص فنی پایین تر حرکت می کند یا سیگنال های نزولی را به ما نشان می دهد.

استراتژی خرید توسط واگرایی در فارکس چگونه انجام می شود ؟

Divergence یکی از بهترین روش ها جهت استفاده از شاخص ها در تجزیه و تحلیل نمودارها می باشد.

در کنار سایر استراتژی های خوبی چون سطح حمایت و سطح مقاومت ، میانگین متحرک، از واگرایی در فارکس نیز می توان برای تقویت مهارت های تحلیلی خود در معاملات فارکس بهره برده و احتمال ورود به بازار در زمان مناسب را افزایش داد در نتیجه شما به یک معامله گر بسیار با تجربه و سودآور تبدیل خواهید شد.

سخن پایانی

واگرایی در فارکس زمانی ایجاد می شود که قیمت دارایی در روی چارت جهت مخالف یک شاخص تکنیکال حرکت می کند. به عنوان مثال ، قیمت دارایی در حال افزایش است ، اما خط شاخص در جهت مخالف حرکت می کند. از اتصال نقاطی که در قله و بالاترین قسمت کندل شکل میگیرد خطی بوجود می آید که نمایشگر واگرایی یا Divergence است .
آنچه که قابل تامل است این است که تنها نباید به واگرایی در فارکس تکیه کرد آنچنان که در این مقاله نیز گفته شد باید تاییدیه نیز وجود داشته باشد بعد از آن با توجه به تحلیلی که انجام می دهیم تصمیم میگیریم که به یک معامله ورود کنیم یا خیر.
همراهان عزیز با امید به آنکه مطالبی که در خصوص واگرایی در فارکس بیان شد مورد توجه شما قرار گرفته باشد. چنانچه ابهام یا سوالی در زمینه بازار فارکس قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی دارید مشاورین مجرب نیکس در اسرع وقت پاسخگوی سوالات شما عزیزان خواهند بود.

هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید

Divergence واگرایی

بسیاری از معامله‌گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی‌توانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا می‌کنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه می‌دهیم.

واگرایی چیست؟

واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان می‌دهد، حرکت می‌کند. هنگامی که یک سهام در حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیف‌تر قیمت و شروع یک معکوس است.

به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:

  • واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند اما اندیکاتور می‌چرخد و به سمت بالا می‌رود
  • واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین می‌رود

منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان می‌دهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر می‌کند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد می‌رود، سپس سرعتش کم می‌شود و در نهایت تغییر جهت می‌دهد و همراه با باد پرواز می‌کند.

منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایین‌ترین سطح جدید کاهش می‌یابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی می‌کند، الگوهای صعود را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود می‌کند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایین‌تر را تشکیل می‌دهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن می‌کند، مانند شروع یک روند نزولی.

به طور کلی، معامله‌گران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده می‌کنند:

  • ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
  • ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس

اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان می‌دهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.

از آن زمان به بعد، معامله‌گر احتمالا تعیین می‌کند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیت‌هایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین می‌آید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایین‌ترین سطح را نشان می‌دهد، که ممکن است نشانه‌هایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطه‌ای، معامله‌گران احتمالا تصمیم می‌گیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.

منظور از تحرکات قیمت چیست؟

حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه‌گیری می‌شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد می‌شود که می‌تواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص می‌شود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا می‌تواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاه‌تر نشان داده شود.

نوسانات طولانی‌تر به سمت بالا نشان می‌دهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاه‌تر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیف‌تر است.

واگرایی صعودی

کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل می‌کند؟

هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.

استراتژی قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل

اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته می‌شود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه می‌شود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستم‌های تجاری فنی» ایجاد شد.

این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد می‌کند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک می‌کند. وقتی روی تنظیم پیش‌فرض ۱۴ دوره تنظیم می‌شود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان می‌دهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی می‌شود، سیگنال‌های کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ می‌دهند قابل اعتمادتر هستند.

استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل

MACD یک شاخص تکانه‌ای است که در محیط‌های دنبال‌کننده روند به بهترین شکل استفاده می‌شود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم می‌کند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان می‌دهد. میانگین‌های متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا می‌شوند.

هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک می‌کند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شده‌ای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیم‌گیری در مورد اینکه کدام سیگنال‌های تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را می‌توان با استفاده از پیک‌های قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیط‌های پرطرفدار استفاده می‌شود، سیگنال‌های نادرست زیادی را تولید می‌کند.

استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل

Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمت‌های قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار می‌کند.

واگرایی در مکدی

استوکاستیک شاخص حساس‌تری است، به این معنی که سیگنال‌های بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه می‌کند و در نتیجه فرصت‌های معاملاتی بیشتری را ارائه می‌دهد، اما این به معنای سیگنال‌های نادرست بیشتری نیز می‌باشد.

آیا واگرایی معاملات سودآور است؟

بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر می‌کنند. این فیلتر می‌تواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.

مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمان‌بندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه می‌دهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معامله‌گر می‌دهد.

نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که می‌تواند «سیگنال‌های نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت می‌دهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد می‌کند معکوس نمی‌شود. این اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی می‌ماند.

واگرایی در مقابل تأیید

تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معامله‌گر می‌گوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنال‌های مخالف ارائه می‌دهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنال‌های یکسانی را نشان می‌دهند.

هر دو در دوره‌های زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرند. تایید زمانی مهم است که یک معامله‌گر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده می‌شود.

محدودیت‌های Divergence در تحلیل

هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمی‌شود. مهم است که شاخص‌ها را با سایر تکنیک‌های تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، این تضمین نمی‌کند که قیمت به زودی معکوس شود.

از آنجایی که واگرایی می‌تواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیش‌بینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش‌بینی موقعیت خروج یا ورود می‌تواند منجر به بسیاری از فرصت‌های از دست رفته و زیان‌های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.

چگونه می‌توان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟

برخی از تکنیک‌های آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنال‌های غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم‌گیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:

  • خطوط روند
  • سطوح پشتیبانی
  • سطوح مقاومت

سیگنال‌های Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنال‌های RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنال‌هایی را برای خرید از RSI دریافت کنید.

همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید می‌کند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه می‌دهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، می‌تواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.

از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.

۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال

معامله‌گران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف‌تر می‌شود یا نه، از واگرایی‌ها استفاده می‌کنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملات‌شان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتی‌تان بروید و شروع به جستجوی واگرایی‌های احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگرایی‌های معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان می‌دهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.

انواع واگرایی در فارکس

۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید

برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:

  • ایجاد قله‌ای بالاتر از قله قبلی
  • ایجاد دره‌ای پایین‌تر از دره قبلی
  • تشکیل دو قله
  • تشکیل دو دره

با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.

۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید

بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را می‌بینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.

۳. فقط قله‌ها و دره‌ها را به هم متصل کنید

برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل ‌کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما دره‌ها را به یکدیگر وصل می‌کنید.

۴. مراقب عکس‌العمل‌های قیمت باشید

بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده می‌کنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه می‌کنید. فراموش نکنید که برخی از شاخص‌ها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.

استراتژی واگرایی در بازارهای مالی

۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید

اگر خطی را رسم می‌کنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل می‌کند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم می‌کنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل می‌کند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!

۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید

اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی می‌کنید، باید آنهایی باشند که به‌طور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزول‌های نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفاده‌تان حفظ کنید.

۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیب‌ها را تحت نظر داشته باشید

Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).

۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید

اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.

Divergence در فارکس

۹. یک قدم به عقب برگردید

سیگنال‌های Divergence در تحلیل که در بازه‌های زمانی طولانی‌تری رخ می‌دهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنال‌های غلط کمتری دریافت می‌کنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما می‌تواند بسیار بزرگ باشد.

واگرایی در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر، بیشتر اتفاق می‌افتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه می‌کنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معامله‌گران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقه‌ای یا حتی سریع‌تر استفاده می‌کنند. در آن بازه‌های زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.

اگر می‌خواهید به طور جدی معاملات‌تان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور می‌شود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.

اکنون می‌توانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا می‌توانید برخی از واگرایی‌هایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارت‌های واگرایی خود ببینید یا نه!

واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» می‌شود، استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت می‌کند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه می‌دهد.

الگوهای واگرایی در تحلیل نشان می‌دهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر می‌شود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر می‌شود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه می‌کنیم آنها را مد نظر قرار دهید:

قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی

اندیکاتور مکدی چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ زمان خواندن 8 دقیقه

  • تیر ۲۳, ۱۴۰۰
  • بدون نظر

اندیکاتور مکدی چیست؟ مکدی (MACD) یک اندیکاتور تکنیکالی معروف و محبوب از خانواده «روندیاب» است که توانایی تشخیص مومنتوم را هم دارد. جالب اینجا است که این اندیکاتور تکنیکالی بر اساس میانگین‌های متحرک طراحی شده است. به سراغ «اندیکاتور مکدی» می‌رویم و با آن بیشتر آشنا می‌شویم. با ما همراه باشید.

‌ فهرست مطالب این مقاله ‌

با عناصر اندیکاتور مکدی آشنا شوید (MACD)

بر اساس تصویری که در ادامه می‌آید متوجه می‌شویم که اندیکاتور مکدی از سه بخش مهم تشکیل شده است: دو خط و یک هیستوگرام

  • خط مکدی: این خط، قلب اندیکاتور مکدی است. خط مکدی تفاوت بین میانگین‌های متحرک نمایی با دوره (۱۲) و (۲۶) را نشان می‌دهد. اندیکاتور مکدی یک «سیستم تقاطع میانگین متحرکی کامل» به شمار می‌رود که طرفداران خاص خود را در میان تحلیل‌گران دارد. چون از طریق تجزیه و تحلیل میانگین‌های متحرک، میزان تغییرات جهت و قدرت روند را تعیین می‌کند.
  • خط سیگنال: خط سیگنال، یک میانگین نمایی با دوره (۹) و بر اساس داده‌های خروجی خط مکدی است.
  • هیستوگرام مکدی: این هیستوگرام، اختلاف بین خط سیگنال و مکدی را نشان می‌دهد.

در این گفتار، تمرکز اصلی ما روی خطوط سیگنال و مکدی است. در واقع با استفاده از ترکیب این خطوط می‌خواهیم سیگنال‌های معنادار و درستی از نمودار قیمت دریافت کنیم. هیستوگرام، مبنای اصلی تصمیم‌گیری ما به شمار نمی‌رود. چون تاثیر قابل توجهی در قدرت‌ سیگنال‌های معاملاتی ندارد.

اندیکاتور مکدی

MACD در حالت استادارد

در این تصویر، اندیکاتور مکدی در حالت استاندارد و پیش‌فرض با هیستوگرام در پس‌زمینه نمایش داده شده است که برای اهداف معاملاتی ما ضروری نیست. خطی که واکنش سریعی دارد مکدی و خط دارای قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی حرکت آهسته‌تر، سیگنال است. ما از تنظیمات دوره‌ای پیش‌فرض (۱۲)، (۲۶) و (۹) استفاده کنیم.

چه سیگنال‌های معاملاتی بر مبنای اندیکاتور مکدی هستند؟

برای استفاده از اندیکاتور مکدی به عنوان یک سیستم معاملاتی می‌توانیم دو استراتژی قوی و منحصربه‌فرد را به‌ کار ببریم:

۱- تقاطع خط مکدی و سطح صفر

خطوط عمودی در تصویر زیر، نقاط تقاطع خط مکدی و سطح صفر در پنجره اندیکاتور را نشان می‌دهند. البته ما میانگین‌های (۱۲) و (۲۶) را نیز برای ایجاد شفافیت بیشتر به نمودار اضافه کرده‌ایم. تقاطع میانگین‌های متحرک در نمودار، سیگنالی مشابه خطوط مکدی ارائه می‌دهد. چون مکدی بر اساس همین دو میانگین متحرک تدوین شده است. تقاطع دو میانگین متحرک نشانه‌ای از تغییر در ساختار روند است. در واقع، تقاطع نزولی میانگین‌های کوتاه و بلندمدت - میانگین کوتاه‌مدت پایین‌تر از میانگین بلندمدت - به معنی کاهش قیمت به کمتر از میانگین بلندمدت خودش است که در بیشتر موارد، شروع یک روند نزولی جدید را گوشزد می‌کند. حالا به جایگاه خطوط عمودی در نمودار قیمت توجه کنید. این خطوط به طور دقیق، بخش‌های تقاطع میانگین‌های متحرک را به تصویر کشیده‌اند.

اندیکاتور مکدی

حرکات در MACD و در قیمت

در بیشتر موارد، اگر دو میانگین متحرک با هم تقاطع داشته باشند این ماجرا نشانه‌ای از وقوع یک سیگنال جدید در اندیکاتور مکدی خواهد بود. این تحلیل نموداری به روشنی نشان می‌دهد که خطوط مکدی به شیوه موثری تغییر روند را نشان داده‌اند و جهت آن را تایید می‌کنند.

۲- خط سیگنال

متناسب با دور شدن خطوط موجود در پنجره اندیکاتور مکدی، قدرت روند جاری افزایش پیدا می‌کند. چون در این وضعیت، قیمت با سرعت بیشتری نسبت به گذشته رشد می‌کند. بنابراین هر چه دو خط از یکدیگر دور شوند، قدرت روند افزایش خواهد یافت. در نقطه مقابل، وقتی دو خط سیگنال و مکدی به یکدیگر نزدیک - یا در اصطلاح، همگرا می‌شوند نشان‌ می‌دهد که روند در حال ضعیف شدن است. در واقع، تا زمانی که قیمت بالاتر از میانگین‌های متحرک حرکت کند و خطوط مکدی نیز بالاتر از خط صفر باشند، بازار در یک روند صعودی قرار دارد. تمام این نکته‌ها برای درک بهتر وضعیت نمودار قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی قیمت کاربردی هستند. در تصویر زیر مشاهده می‌کنیم که خط سیگنال به خوبی جهت روند را نشان می‌دهد. در این تصویر نیز خطوط عمودی، نقاط تقاطع را در اندیکاتور و نمودار قیمت مشخص کرده‌اند.

اندیکاتور مکدی

MACD و روند قمت

بخش (۱) روند صعودی کوتاهی را نشان می‌دهد که خطوط مکدی در این بخش به سرعت تقاطع می‌کنند. در بخش (۲) روند قوی‌تری قابل مشاهده است و هر دو خط اندیکاتور مکدی برای مدت طولانی پایین‌تر از خط صفر بوده‌اند. در ابتدای بخش سوم، مکدی یک سیگنال صعودی صادر کرده است. در واقع، خطوط مکدی در جریان این روند صعودی همواره بالاتر از خط صفر حرکت کرده‌اند. در طول یک بازار خنثی، خطوط مکدی و سیگنال بسیار نزدیک به یکدیگر حرکت کرده و در اطراف نقطه صفر نوسان می‌کنند.

در واقع، از حالت خطوط اندیکاتور مکدی این‌گونه برداشت می‌شود که در شرایط فعلی هیچ روند و مومنتومی وجود ندارد. در نتیجه، مکدی همانند میانگین‌های متحرک در بازارهای بدون روند یا خنثی عملکرد مناسبی ندارد و نباید از آن استفاده کنیم. اگر قیمت به طور ناگهانی یک شکست صعودی ایجاد کرده و در جهت مشخصی - افزایشی - شروع به حرکت کند، هر دو خط اندیکاتور مکدی رشد می‌کنند و از یکدیگر فاصله می‌گیرند. بسیاری از معامله‌گران برای تشخیص چنین شکست‌هایی از ترسیم سطوح حمایت و مقاومت در پنجره اندیکاتور مکدی بهره می‌برند. زمانی که خطوط مکدی و سیگنال دوباره مسطح شوند و به سمت خط صفر میل کنند، روند جاری به پایان رسیده است. به طور طبیعی این ماجرا به معنی تغییر ناگهانی و کامل جهت قیمت نیست و فقط نشان‌دهنده ضعف تدریجی قدرت روند به شمار می‌رود.

چگونه از سیگنال های مکدی استفاده کنیم؟

در تصویر زیر، نمونه ساده و رایجی از شیوه کاربرد اندیکاتور مکدی در فرآیند معامله‌گری به نمایش درآمده است. بعد از شکست خط روند سمت چپ در پنجره اندیکاتور مکدی - نقطه ۱ - روند صعودی جدیدی آغاز شده است. در طول یک فاز روندی صعودی، خط مکدی همیشه بالای خط صفر بوده است. بنابراین، قیمت نیز پیوسته بالاتر از میانگین‌ها حرکت کرده است (نقطه ۲). در فاز تثبیت، یعنی نقطه ۳، از خطوط روند برای تشخیص الگوی کنج استفاده کرده‌ایم. با خروج قیمت از این محدوده، خطوط مکدی دوباره رشد کردند و از یکدیگر جدا شده‌اند (نقطه ۴). در پایان روند نیز یک واگرایی را مشاهده می‌کنیم (نقطه ۵). احتمال بازگشت قیمت و تغییر روند در چنین شرایطی بسیار بالا است. چون وقوع سیگنال واگرایی منجر به کاهش تمایلات خرید می‌شود. در ادامه با وقوع هم‌زمان شکست کاهشی بین قیمت و میانگین‌‌ها، تقاطع نزولی میانگین‌های متحرک و سقوط خط مکدی به کمتر از سطح صفر، روند نزولی جدید شروع شده است؛ به نقطه (۶) توجه کنید.

اندیکاتور مکدی

واگرایی ها در قیمت

اندیکاتور مکدی ابزار ایدئالی برای تعقیب حرکت‌های قیمت در جریان بازارهای روندی است.

منظور از واگرایی مکدی چیست؟

در نمودار تصویر زیر، با وجود ثبت سقف‌های جدید در طول روند صعودی، قیمت‌ و سطح مناسب برای تشکیل واگرایی مکدی تمایل به ایجاد سقف‌های پایین‌تر و در نتیجه تشکیل واگرایی دارد. در چنین شرایطی معامله‌گر باید صبر کند تا قیمت، میانگین‌های متحرک را قاطعانه بشکند و در مطلوب‌ترین حالت ممکن، کف‌ قیمتی جدیدی نیز در نمودار قیمت ایجاد شود.

اندیکاتور مکدی

تشخیص تغییر روند، پیش از چارت

واگرایی اندیکاتور مکدی، تغییر جهت روند را از قبل پیش‌بینی می‌کند.

بهترین اندیکاتور کدام است؟

به یاد داشته باشید که هیچ اندیکاتوری نسبت به دیگری برتری ندارد. در واقع، این موضوع همیشه به زمینه کاربرد اندیکاتور و شیوه استفاده توسط معامله‌گر بستگی پیدا می‌کند. اندیکاتور، یک ابزار تحلیل نموداری است که برای اهداف خاصی طراحی شده است. بسیاری از معامله‌گران به اشتباه در شرایط نامناسبی از اندیکاتورها استفاده می‌کنند. اجازه بدهید برای روشن‌تر شدن ماجرا یک مثال بزنیم. یک چکش را در نظر بگیرید؛ در حالت معمولی، این وسیله فقط برای کوبیدن میخ مناسب است. اگر از آن برای سفت کردن پیچ استفاده کنید، نتیجه‌ای جز خرابی به دنبال نخواهد داشت. با این وجود، نباید چنین برداشت کرد که چکش، ابزار نامناسبی است.

در واقع، نکته اصلی، استفاده از ابزار صحیح در شرایط مناسب است. همین موضوع در مورد اندیکاتورهای تکنیکالی نیز برقرار است. اولین نکته در راستای استفاده صحیح این است که شرایط بازار کاملا مشخص و واضح باشد. یعنی باید بدانیم که در یک فاز روندی هستیم یا خنثی؟ سپس می‌توان اندیکاتور مناسب برای تحلیل درست نمودار قیمت را انتخاب کرد. علاوه بر این، یک اندیکاتور، سیگنال‌های معاملاتی کامل و مستقلی را ارائه نمی‌دهد و فقط نشانه‌های نموداری خاصی را به نمایش درمی‌آورد. هرچند این ابزار، فرآیند تصمیم‌گیری را آسان می‌کند، اما مبنای اصلی استراتژی معاملاتی شما نیست. بنابراین اندیکاتورها فقط باید به عنوان گواه‌های معاملاتی برای ایجاد نقاط تلاقی در نمودار قیمت استفاده شوند.

نیم نگاهی به مسیر پیش ‌روی شما به عنوان یک معامله‌گر

حتی با وجود مطالعه و درک نکته‌های فراوان، معامله‌گری به هیچ وجه آسان نیست. در جریان این فرآیند، ترس‌ها‌ و تردیدها به سرعت بر معامله‌گران غالب می‌شوند. بنابراین، شما باید به دنبال ایجاد یک استراتژی معاملاتی شخصی و بهینه باشید تا بتوانید در میدان معامله‌ها طعم پیروزی را بچشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.