چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟


دو قانون مهمه روندها

خوب تا حالا یاد گرفتیم که روندها چطور به وجود می آیند، چطور پایان پیدا میکنند و چطور تغییر پیدا می کنند و چرا اصلا به وجود می آیند. اما خیلی مهمه که ما قوانین این روندها را هم بدونیم چرا که ما باید با روندها معامله کنیم و در روندها بمونیم، اما آن چیزی که باعث میشه ما تصمیمات هیجانی و یا نا آگاهانه ای را روی معاملاتمون نگیریم، این است که قواعد آن را هم بلد باشیم. یعنی منظورم قوانین مخصوص روندهاست.

دوتا قانون در بازار روند ها وجود داره : 1- قانون تدام روند. 2- قانون عدم ادامه روند.

قانون اول : قانون تدام روند.

1

همانطور که در تصویر توی متن بازارمان مشاهده میکنید، ببینید قبل از اینکه وارد آموزش بشم اینو بگم به شما که این متن بازار خیلی برای ما مهمه و تقریبا تمام آموزش های من تا الان همش به متن بازار مربوط میشه که قبلا درباره ی متن بازار مفصل صحبت کردم که چطور باید باشه و چند تا کندل داشته باشه و باید چه ویژگی هایی باید داشته باشه پس اگه اطلاعاتی کافی درباره ی چارچوب متن بازار نداری پیشنهاد میکنم حتما این مقاله را یعنی ( آموزش 6 : چارچوب متن بازار ) مطالعه کن و بعد به ادامه مطلب بپرداز.

در این متن بازار ما یک چارچوب پایینی داریم و یک چارچوب بالایی در این دو لبه ی اصلی. (تصویر شماره 1)
حالا قانون اول روند اینو میگه که زمانی که قیمت از یک سطح شروع به حرکت کرد به سمت دیگر، حرکت خودش را ادامه میدهد تا اینکه خودش را به سطح مقابل برسونه. (به تصاویر زیر دقت کنید)

2
3

با توجه به تصاویر بالا یعنی اگر قیمت از لبه ی بالایی (تصویر شماره 2) شروع به حرکت کرد، حرکت خودش را ادامه میدهد تا زمانی که به سطح مقابل یعنی سطح پایینی برسه. همینطور هم اگر قیمت از سمت پایین حرکت خودش را شروع کنه (تصویر شماره 3) اون حرکت صعودی اش را ادامه میده تا به سطح مقابل خودش یعنی لبه ی بالایی برسه که این میشه قانون اول روندها.
حالا قانون دوم روند ها چیه. ؟

قانون دوم : قانون عدم ادامه روند. (قانون تغییر روند)

بر پایه ی همین اصل اول تعریف میشه که میگه قیمت برگشت نمیخوره ، قیمت تغییر روندی در اون ایجاد نمیشه مگر اینکه خودش را به سطح مقابل رسونده باشه. که خب این را در قانون اول هم داشتیم. که می گفتیم قیمت تغییر نمی کند مگر اینکه خودش را به سطح مقابل برسونه پس در اصل دوم که برای تغییر روند است یک شرط آن این است که قیمت خودش رو به سطح مقابل رسونده باشه، بعد از آن ما اجازه داریم دنبال معاملات باشیم.

اما یک حالت دیگه ای هم وجود داره در قانون تغییر روند یعنی در اصل دوم و اون این است که قیمت فقط به یک شرط میتونه خودش را به سطح مقابل نرسونده باشه، روندش را تغییر بده و اون این است که یک اکستنشن و یک کارکشن در خلاف جهت حرکت قیمت ایجاد بکنه آن گاه بعد از این ما میگیم که قیمت تغییر روند داده. (به تصاویر زیر دقت کنید)

4
5
6

همانطور که در تصاویر بالا مشاهده میکنید (تصویر شماره 5) روندمان صعودی بوده و ما با توجه به قانون اول هر اتفاقی که بیفته و قیمت هر رفتاری را نشان بده ما حق نداریم که بگیم روندمان تغییر پیدا کرده تا زمانی که خودش را به سطح مقابل نرسونده باشه مگر اینکه یک اکستنشن و یک کارکشن در خلاف جهت حرکت قیمت ایجاد بشه (تصویر شماره 6) در این صورت ما میگیم روند قیمت از صعود به نزول تغییر پیدا کرده.

نکته : تعریف اکستنشن( extension ) و کارکشن( correction ) را با خصوصیاتی که هر یک باید داشته باشند را در ( آموزش 7 : سرنخ های تشخیص روند بازار ) براتون گفتم. پس اگه اطلاعاتی درباره ی گام و اصلاح یعنی اکستنشن و کارکشن نداری پیشنهاد میکنم حتما این مقاله را مطالعه کن.

برای حالت روند نزولی هم همینطور اگر قیمت از سطح بالایی شروع به ریزش کرد هر اتفاقی که بیفته ما اجازه نداریم بگیم که روند نزولی پایان پیدا کرده و دیگه خودش را به سطح مقابل نمی رسونه مگر اینکه یک اکستنشن صعودی و یک کارکشن رو بعد از اون ایجاد بکنه اون موقع ما میگیم که بله دیگه روند تغییر کرده و از اونجا به بعد ما دنبال معاملات خرید می گردیم. (به تصاویر زیر دقت کنید)

7
8
9

خوب ما در این مطلب به دو اصل مهم در روند های بازار پرداختیم که زمانی که قیمت از یک سطح شروع به حرکت میکند حرکت خودش را ادامه میدهد تا به سطح مقابل برسه و دوم اینکه قیمت زمانی که از یک سطح شروع به حرکت میکنه هر رفتاری از خودش نشان بده، تا زمانی که خودش را به سطح مقابل نرسونه ما نمیتوانیم بگیم که قیمت تغییر روند داده مگه اینکه یک اکستنشن و یک کارکشن در خلاف جهت حرکت قیمت ایجاد بشه.
در مطلب بعدی به انواع اصلاح قیمت در بازار معاملاتی میپردازیم.

معاملات فارکس با اهرم و مارجین و تفاوت آنها | درس دوم

معاملات با اهرم و مارجین و تفاوت این دو یکی از مباحث با اهمیت است که درهنگام تجارت در فارکس باید کاملا” بر آن مسلط باشید اگر درک درستی از اهرم و مارجین ندارید ، تضمین می کنیم که حساب معاملاتی خود را نابود خواهید کرد!

مجله افیکس کار: بیایید در مورد اهرم و مارجین و تفاوت بین این دو بحث کنیم.

اهرم یا لوریج (Leverage) چیست؟

اهرم (leverage ) یک مفهوم قدیمی در اقتصاد محسوب می‌شود و تنها در فارکس نیست. به طور کلی اهرم معاملاتی چیزی شبیه به وام‌های بانکی است. فرض کنید شما برای خرید یک‌خانه به 500 میلیون تومان پول احتیاج دارید؛ اما پولی که به عنوان پس‌انداز در اختیار دارید، چیزی حدود 50 میلیون تومان است.

بانکی به شما این فرصت را می‌دهد به اندازه ده برابر اعتبار شما کمک هزینه بدهد؛ یعنی بانک به شما مابقی هزینه لازم جهت خرید خانه را می‌دهد و شما با 50 میلیون تومان پول صاحب یک خانه 500 میلیونی شده‌اید.

این همان روندی است که در اهرم در فارکس داریم. با این تفاوت که بانک‌ها به ازای پرداخت این وام بهره دریافت می‌کنند؛ اما در اهرم در فارکس شما فقط پول واقعی را بر می‌گردانید و هیچ بهره‌ای در کار نیست.

اهرم در فارکس

اهرم یا لورج : برای مثال ، برای کنترل پوزیشن 100.000 دلاری ، کارگزار شما 1000 دلار از حساب شما کنار می گذارد. میزان اهرم شما که با نسبت بیان می شود اکنون 100: 1 است.

در تعریف دیگر 1000 دلار سرمایه شما به 101.000 دلار تبدیل شده است.

اگر شما مجبور باشید کل سرمایه 100.000 دلاری را خودتان تأمین کنید ، بازده شما مقدار ناچیز یک درصد است (1000 دلار سود / 100000 دلار سرمایه اولیه).

به این اهرم 1: 1 نیز گفته می شود.

البته ، من فکر می کنم اهرم 1: 1 نام اشتباهی است. زیرا اگر مجبور شوید کل مبلغی را که می خواهید کنترل کنید، خودتان بیاورید ، اهرم دیگر معنی نمیدهد!.

با اهرم 100: 1 کارگزار فقط 1000 دلار از پول شما را کنار می گذارد ، بنابراین بازده شما 100٪ سود خوشایند است (1000 دلار سود / 1000 دلار سرمایه اولیه).

اکنون ما می خواهیم شما یک تمرین سریع انجام دهید. محاسبه کنید اگر 1000 دلار ضرر کنید بازده شما چقدر است.

اگر همان روش ما را محاسبه کنید که روش صحیح است، با استفاده از اهرم 1: 1 با بازده -1٪ مواجه خواهید شد و (-100٪) بازده با استفاده از اهرم 100: 1.

شما جمله معروفی مانند “اهرم شمشیر دو لبه است” را شنیده اید. در اینجا هم “اهرم خیابان دو طرفه است.”

حاشیه یا مارجین (Margin) چیست؟

درست است که اهرم در فارکس یک اهرم بدون بهره محسوب می‌شود اما این وام بدون بهره باید تضمینی نیز داشته باشد. مارجین یا همان وثیقه تضمینی است که خود بروکر برای خودش ایجاد می‌کند. مارجین به این صورت است که چند درصد از سرمایه کلی که دریافت شده است در کارگزاری بلوکه می‌شود و شما نمی‌توانید از آن در معاملات خود استفاده کنید. به بیان بهتر شما به ازای دریافت اهرم در فارکس درصد خاصی از سرمایه را باید در گروی بروکر بگذارید.

جالب است بدانید که شما بدون دریافت اهرم در فارکس، صد در صد سرمایه خود را به عنوان مارجین در اختیار بروکر می‌گذارید تا اجازه باز شدن معامله و سودآوری داشته باشید. هرچه نسبت اهرم در فارکس بالاتر برود، درصد مارجین شده نیز کاهش پیدا می‌کند. به طور مثال در نسبت 1:2 ؛ پنجاه درصد سرمایه به مارجین تبدیل می‌شود.

این روند نشان می‌دهد که هرچه اهرم در فارکس بزرگ‌تر باشد، درصد کمتری از سرمایه شما به عنوان مارجین برداشته می‌شود.

مارجین در فارکس

بیایید به مثال قبلی برگردیم:

در فارکس ، کارگزار شما برای کنترل پوزیشن 100.000 دلاری ، 1000 دلار از حساب شما کنار می گذارد. میزان اهرم شما که با نسبت بیان می شود اکنون 100: 1 است. شما در حال کنترل 100.000 دلار با 1000 دلار هستید.

سپرده 1000 دلاری “مارجین” است که شما برای استفاده از اهرم باید ضمانت بگذارید.

مارجین معمولاً به صورت درصدی از کل مبلغ پوزیشن بیان می شود. به عنوان مثال ، بیشتر کارگزاران فارکس می گویند که به 2٪ ، 1٪ ، .5٪ یا .25٪ مارجین نیاز دارند.

براساس مارجین مورد نیاز کارگزار خود ، می توانید حداکثر اهرمی را که می توانید با حساب معاملاتی خود استفاده کنید را محاسبه کنید.

اگر کارگزار شما به 2٪ حاشیه نیاز دارد ، شما 50: 1 اهرم دارید.

در اینجا جدول مارجینهایی که چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟ بیشتر کارگزاران ارائه می دهند وجود دارد:

مارجین مورد نیازحداکثر اهرم
5.00%20:1
3.00%33:1
2.00%50:1
1.00%100:1
0.50%200:1
0.25%400:1

اصطلاحات مرتبط با مارجین

جدا از اصطلاح “مارجین مورد نیاز” ، احتمالاً سایر اصطلاحات مرتبط با “مارجین” را نیز در پلتفرم معاملاتی خود مشاهده خواهید کرد.

در مورد معنانی اصطلاحات مرتبط با مارجین سردرگمی زیادی وجود دارد ، بنابراین ما تمام تلاش خود را می کنیم تا هر اصطلاح را تعریف کنیم:

مشکلات شغلی یک تریدر

تریدر بودن در بازارهای مالی شغلی است که صدای طبلش از دور برای همه بسیار جذاب و خوش است. اما وقتی که واردش می‌شوید تازه می‌فهمید که مشکلات شغلی یک تریدر چیست؟ و چگونه روی زندگی یک فرد می‌تواند اثر بگذارد. می‌خواهم امروز با شما کمی خودمانی‌تر بنشینیم و حرف‌هایی بزنیم که در هیچ کتابی به شما نمی‌گویند. پس اگر شما هنوز وارد این شغل نشده‌اید و قصد دارید که وارد این حرفه جذاب اما دشوار شوید، ابتدا ذهن خود را از همه چیز پاک کنید و لطفا تا پایان این مقاله با من همراه باشید.

قصه از کجا شروع شد

روزی روزگاری که خدا نصیب گرگ بیابان هم نکند، بازار کار خراب شد. تورم به‌شدت بالا رفت و رکود عجیبی کل جامعه رو گرفته بود. طوری که اگر هر پیشنهاد کاری به شما می‌شد، با یک دو دوتا چهارتای ساده می‌شد فهمید که اگر همان سرمایه را در بانک بگذاریم سودش بیشتر است، پس صرف ندارد.

روزی در یک آژانس (خدا خیرش بدهد) درحال رفتن به سمت مقصد بودم که با راننده مشغول گفتگو شدیم. هیچ‌وقت یادم نمی‌رود که به من گفت منم مثل شما بودم اما اکنون در اوقات بیکاریم در بازارهای مالی بورس و فارکس مشغول مطالعه و ترید هستم.

تا رسیدن به مقصد برایم کمی تعریف کرد اما من راستش چیزی متوجه نشدم. تنها گزینه مثبتی که داشت این بود که به من نرم‌افزار متاتریدر را معرفی کرد که می‌توانی به‌صورت آزمایشی با آن معامله کنی تا در آینده یک تریدر شوی.

چند هفته‌ای طول کشید تا سردربیاورم که داستان از چه قرار است. در آن زمان هم هنوز شبکه‌های اجتماعی وجود نداشت. در نهایت هم به دلیل نبودن سایت‌ها و فیلم‌های آموزشی و کسی که به عنوان پیش‌کسوت مرا راهنمایی کند، شاید اندازه 10 بار خرید یک محصول آموزشی، من زیان دادم تا به اشتباهات خود پی ببرم. در نهایت راه زندگی کردن به‌عنوان یک تریدر را از بازار با هزینه گزافی آموختم.

چرا مردم تریدر می‌شوند

می‌توانم با قطعیت بگویم که اکثر (بیش از 90%) مردم با امید ثروتمند‌شدن می‌خواهند در بازارهای مالی تریدر شوند. حقیقت این است که همه ما تحت تاثیر تبلیغات زندگی آسان، لوکس و بدون دغدغه مالی هستیم که دوری از این وسوسه‌ها بسیار دشوار است. خود من هم بزرگترین سیلی‌های بازار را به همین دلیل خوردم.

تریدر بودن یا نبودن، مسئله این است

چه کسی دوست ندارد در یک متر مربع جا و با آرامش کامل درحال نوشیدن یک فنجان نوشیدنی (غیرالکلی) و بدون نیاز به یک کارفرما وبدون محدودیت تایم کاری یا دغدغه‌های روزانه دیگر مثل ترافیک و گرما و سرما و مردم بعضا عصبانی در کوچه و خیابان، از هرجای دنیا سودآوری کند و درآمد داشته باشد؟

ترید در سفر

این ایده‌آل‌ترین تعریف از شغل یک تریدر است. از نظر شخصی من هرکسی چنین پیشنهاد شغلی جذابی را رد کند، در این دنیا زندگی نکرده است!

اما مشکل اینجاست که همیشه تعاریف ما از زندگی با آن‌چه که در واقعیت وجود دارد، کمی بیشتر از خیلی خیلی زیاد متفاوت است. چرا؟

چون اکثر مردم برا تریدر شدن، بدون داشتن هدفی مشخص و فقط برای کسب درآمد وارد بازارهای مالی می‌شوند. معمولا این افراد را می‌توان در سه گروه زیر دسته‌بندی کرد

تریدرهای گروه اول

افرادی که ناخودآگاه و برای دست‌گرمی و ایجاد یک حس خوب و گذرا و با هدف بالا بردن آدرنالین خون خود، وارد بازارهای مالی می‌شوند. این افراد را می‌توان با قماربازان ناف لاس‌وگاس نیز مقایسه کرد. آن‌ها معمولا علاقه‌ای به کسب درآمد ندارند و با هر نتیجه‌ای خوشحالند. از این نوع تریدرها به بازندگان حرفه‌ای نیز می‌توان نام برد.

معمولا این افراد در مشاغل خود درآمد خوبی را دارند، اما همچنان اصرار دارند که مقداری از سرمایه خود را با سرمایه‌گذاری و ترید کردن در بازارهای مالی از دست بدهند.

تریدرهای گروه دوم

گروه دوم افرادی هستند که بسیار آرمان‌گرا و بلند پروازند. آنها می‌خواهند که در بازارهای مالی، یک تریدر شوند تا به همه ثابت کنند که شخصیتی منحصر به‌فرد هستند تا پدر و مادرش و عمه کتی به او افتخار کنند. اگر این افراد را ریشه‌یابی کنید می‌بینیم که نهایتا با یک ویدیویی انگیزشی به این بازار وارد شدند و اصلا تمرکزی روی کار ندارند و بعد از مدتی می‌بینند که اصلا علاقه‌ای هم به تریدر بودن در آن‌ها وجود نداشته است.

یکی‌دیگر از افرادی که در همین دسته تریدرهای بلندپرواز جای می‌گیرند، افراد بدهکار و مال‌باخته هستند. امیدوارم که برای هیچ‌کس پیش‌نیاید، اما من پیام‌های بسیاری دریافت می‌کنم که به‌عنوان مثال می‌گویند که ما سرمایه‌مان را در فلان کار از دست دادیم و اکنون می‌خواهیم با معامله در این بازار جبران گذشته را بکنیم و یا این‌که من بدهکارم و می‌خواهم با این‌کار بدهیم را پرداخت کنم.

واقعیت این است که دو نوع جواب برای این افراد وجود دارد. یکی این‌که واقعیت را بگوییم و دیگری این‌که واقعیت را نگوییم.

برایتان مثالی می‌زنم. حتما همه شما روی لبه جدول راه رفته‌اید. حتی من دیده‌ام که بعضی‌ها می‌دوند، می‌پرند و . اما بیایید همین جدول را ببریم و بالای برج میلاد بگذاریم، آیا بازهم می‌توانید روی آن راه بروید؟

مشکل دقیقا همین‌جاست، وقتی که ذهن شما از چیزی بترسد، دیگر مغزتان کارایی لازم را نخواهد داشت. وارن بافت هم که باشید در چنین شرایطی فرقی نخواهد کرد.

تریدرهای گروه سوم

تریدرهای حرفه‌ای و افرادی که برای زندگی این شغل را برمی‌گزینند. این افراد معمولا از لحاظ تیپ شخصیتی، انسان‌های گوشه‌گیری هستند، کم‌صحبت، منظم، آرمان‌گرا، اما صبورند و عموما افراد باهوشی هستند. در ادامه بیشتر راجع به این افراد صحبت می‌کنیم.

هر فردی که می‌خواهد وارد بازارهای مالی و به اصطلاح تریدر شود، باید به این سوال پاسخ دهد که چرا بازارهای مالی را انتخاب کرده‌ام؟

اشتباه نکنید، تریدر بودن یک بازی نیست، یک شغل است. افرادی که در بازارهای مالی کار می‌کنند، درواقع از این راه زندگی می‌کنند. درست مثل کسی که می‌خواهد مهندس یا یک حسابدار. اگر شخصی فقط برای این‌که پولدار شود، شغلش را انتخاب کند، بعد از این‌که به نتیجه مورد نظر نرسد، کاملا سرخورده خواهد شد. پس اگر هدفتان ماندن در بازارهای مالی است، تریدر بودن در بازارهای مالی را به چشم یک شغل ببینید و نه فقط میان‌بری برای پولدار شدن. در این حرفه نیز مثل بقیه شغل‌ها، هم روزهای خوب هست و هم روزهای بد.

مشکلات شغلی یک تریدر

مشکلات شغلی یک تریدر

اما شغل تریدری در بازارهای مالی هم مثل خیلی از مشاغل دیگر می‌تواند معایب و مشکلات زیادی خصوصا از لحاظ سلامت فیزیکی و روانی، برای ما ایجاد کند. این عوارض چه بخواهیم و چه نخواهیم در زندگی ما اثرگذار خواهد بود؛ پس سعی کنید قبل از این‌که وارد این حرفه شوید عوارض آن را خوب بشناسید و خود را با آن وفق دهید.

تریدر بدون امنیت شغلی

معمولا درصد زیادی از تریدرهای فعال در ایران بیمه و سابقه کار ندارند. بعد از سال‌ها تحلیل و ترید در بازارهای مختلف به خودتان می‌آیید و می‌بینید که فقط خودتان هستید و خودتان، کسی از یک تریدر حمایت نمی‌کند، هیچ صنف یا سازمانی برای رسیدگی به مشکلات و شکایات وجود ندارد، جالبتر این‌که اگر دربازارهای جهانی هم فعال باشید، دستتان به‌جایی نمی‌رسد.

پس اگر می‌خواهید یک تریدر شوید من پیشنهاد می‌کنم که از بیمه‌های خویش‌فرما و یا بیمه‌های شرکت‌های خصوصی برای عمر و سرمایه استفاده کنید. البته درصد کمی از تریدرها و تحلیل‌گران بورسی هم هستند که در شرکت‌های فعال در این زمینه و یا کارگزاری‌های مختلف مشغول به‌کار می‌شوند؛ معمولا این دسته از افراد مشکلی از بابت سابقه شغلی و یا بیمه ندارند.

تریدر بی تحرک

اگر مثل چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟ من علاقه‌مند باشید، بعد از سال‌ها تحلیل و ترید به خودتان می‌آیید و می‌بینید که در روز 16 تا 20 ساعت را پای نمودار و روی یک صندلی و بدون تحرک نشسته‌اید. خوب دیگر همه ما می‌دانیم که کم‌تحرکی و پشت‌میزنشینی یکی از عوامل مضر برای سلامتی ما محسوب می‌شود.

پس سعی کنید جدای از کار ساعاتی را در روز و برای ورزش و تحرک کنار بگذارید. ضمن این‌که شما برای ترید نیازی به ثابت ماندن ندارید، می‌توانید سفر کنید و هم‌زمان ترید کنید. مثلا یک هفته ویلایی را با منظره عالی در یکی از شهرهای شمالی کشور اجاره و آنجا کار کنید (این‌کار تاثیر بسیار چشمگیری روی عملکرد ذهنی شما خواهد گذاشت).

تریدر فراموشکار

معمولا تریدرها به‌خاطر این‌که غرق در اعداد و ارقام هستند، در اکثر مواقع و حتی در خواب هم به معاملات خود فکر می‌کنند، برای همین خیلی بیشتر از افراد عادی در فکر فرو می‌روند. این قضیه در دید عموم تریدرها افراد کم توجه و بعضا فراموشکاری به‌نظر بیایند.

اگر از یک تریدر بپرسید که "دیشب شام چه خوردی؟" احتمال زیادی وجود دارد که فراموش کرده باشد. اما اگر از او بپرسید که در فلان تاریخ چه اتفاقی افتاد که قیمت فلان سهم ریخت، سریع و با جزئیات کامل برایتان شرح می‌دهد.

پس اگر فردی را ملاقات کردید که مجبور شدید هر حرفی را چندبار برایش تکرار کنید، درحالی که او به یک گوشه خیره شده و مثل مجسمه خشک شده‌ است؛ نگران نباشید احتمالا با یک تریدر روبه‌رو شده‌اید.

فراموشی تریدر

عوارض کم‌خوابی و بی‌خوابی

یکی از مشکلاتی که تقریبا همه تریدرها با آن روبه‌رو می‌شوند، کم‌خوابی و بی‌خوابی است. براساس نوع استراتژی، تریدرها ممکن است که روزی 16 الی 18 ساعت هم مجبور باشند که پای چارت بمانند. همچنین اثر نگاه کردن طولانی به صفحه نمایشگر به مدت طولانی، مخصوصا در تایم شب، می‌تواند علاوه‌بر کم‌خوابی، برای یک تریدر مشکلات بینایی را نیز به‌همراه داشته باشد.

‌برای حل این مشکل، می‌توان از استراتژی‌های معاملاتی میان‌مدت و بلندمدت استفاده کرد و یا حتی بازارهایی را انتخاب کرد که 24 ساعته نباشند.

مشکلات روانی یک تریدر

شاید یک تریدر بیشترین چالشی که دارد همین احساسات مختلفی است که در زمان‌های مختلف برایش پیش می‌آید. من شخصی را می‌شناختم که وقتی ریزش قیمت را در یک سهم دید، با این‌که تنها از سودش ضرر کرده بود، بازهم سکته قلبی کرد و کارش به بیمارستان کشید.

باور کنید که این یک شوخی نیست و احساسات در تریدرها می‌توانند معضل‌های بسیار زیادی را برای ما به‌وجود بیاورند که باعث عدم موفقیت یک تریدر باشد. در ادامه باهم چند مورد از اشتباهات شغلی یک تریدر را بررسی می‌کنیم.

اضطراب زیاد

برای همه تریدرها پیش آمده که در گوشه‌ای دنج درحال معامله هستید که ناگهان بازار خراب شده و دست‌های پشت پرده و همه دنیا دست به‌دست هم می‌دهند که شما ضرر کنید.

این زمان است که استرس و اضطراب در ما پدیدار می‌شود. میزان بروز احساسات و آستانه تحمل فشار، در طول ترید و برای هر فردی ممکن است متفاوت باشد. اما بدون شک میزان کنترل بر استرس و اضطراب یک تریدر در نتیجه عملکرد او تاثیر مستقیم خواهد داشت.

یعنی هرقدر یک تریدر بتواند آستانه تحمل فشار بالاتری داشته باشد و بتواند احساسات خود را بیشتر کنترل کند، مسلما نتیجه عملکرد بهتری نیز خواهد داشت.

راه حل

ترس از شکست و از دست دادن سرمایه و . همه این‌ها در ذهن ما است. یادمان باشد که سود و زیان یک مسئله کاملا نسبی و وابسته به زمان است. یعنی وقتی یک تریدر وارد معامله‌ای می‌شود، تا زمانی‌که از معامله خارج نشود، سود و زیانی ندیده است و این ذهن ما است که باعث می‌شود تا یک تریدر سودهایش را سریع خارج کند اما به ضررهایش اجازه پیشرفت بدهد.

اگر در زمان یک معامله استرس زیادی به ‌شما وارد می‌شود پس حجم معاملاتتان را کمتر کنید. زیرا شما هنوز برای آن حجم آمادگی لازم را ندارید. سعی کنید آن‌قدر این تمرین را ادامه دهید تا این‌که اگر معامله بازی هم داشتید بتوانید با خیال راحت و بدون هیچ استرسی بخوابید.

تریدر موفق

احساس غرور

غرور یکی از مشکلات رایج و بسیار خطرناک در تریدری است. بسیاری از معامله‌گران، دقیقا زمانی‌که احساس می‌کنند تبدیل به استادان معامله‌گری شده‌اند، ضررهای بزرگی می‌کنند. افراد مبتدی بعد از چندین ترید موفق، اعتماد به نفس زیادی را کسب می‌کنند.

این امر حتی برای تریدرهای حرفه‌ای نیز می‌تواند اتفاق بیفتد. موفقیت‌های منظم و پشت سر هم ذهن آن‌ها را از واقعیت دور می‌کند. درست همین‌جا است که بازار به ما درس‌های بزرگی می‌دهد.

راه حل

برای حل این مشکل باید بگویم که سعی کنید برای خود یک استراتژی معاملاتی تهیه کنید و طبق آن عمل کنید. به امید سود بیشتر زیاد ترید نکنید و همیشه به استراتژی خود وفادار باشید، حتی اگر ضرر کردید، با دل و جان ضررها را بپذیرید.

در این‌صورت اگر سود هم کردید نباید هیچ‌گاه خارج از استراتژی خود معامله کنید. این قضه را باور کنید که همه سودهای بازار مال ما نیست. همان‌طور که یک شیر از یک گله فقط یک شکار را انتخاب می‌کند، ماهم به‌اندازه سهم خود از بازار سود می‌کنیم. برای خود یک تارگت روزانه برای سود و ضرر تعریف کنید و اگر در روز به همان مقدار سود/ضرر کردید، دیگر در آن روز ترید نکنید.

قرارداد آتی بیت کوین؛ روش های کسب سود از آن

قرارداد آتی بیت کوین چیست؟

قراردادهای آتی یا ETF نقطه تلاقی بازار سهام بورس و بازار رمزارزها است که به افراد این امکان را می‌دهد تا بدون خرید و فروش در سود و زیان ارزها شریک باشند. مفهوم قرارداد آتی از حدود سال ۱۹۷۲ در بازارهای مالی وجود داشته، اما با ظهور بیت کوین و سایر رمزارزها، پای این نوع از معاملات نیز به بازار ارزهای دیجیتال باز شده است.

از آنجایی‌که امروزه بسیاری از معامله‌گرها بدون خرید بیت کوین و از طریق این روش معامله سودهای کلان به دست می‌آورند، بسیاری دیگر نیز در این مورد کنجکاو شده‌اند تا آن‌ها نیز بتوانند در این قراردادها شرکت داشته باشند. در این مقاله از والکس نگاهی می‌اندازیم به مفهوم قرارداد آتی بیت کوین تا به طور کامل با آن‌ آشنا شویم.

قرارداد آتی یعنی چه؟

برای این که بهتر مفهوم قراردادهای آتی را متوجه شویم، اجازه دهید تا با یک مثال توضیح را شروع کنیم. فرض کنید شما تولیدی مبل دارد و برای صرفه‌جویی در قیمت خرید پارچه رومبلی با یک کلی فروش قراردادی مبنی بر این که شخص پارچه مورد نیاز را در تاریخ اتمام قرارداد تامین کند، می‌نویسید. در صورتی‌که شما مبلغ تعیین شده را همان ابتدای قرارداد بپردازید، مانند این است که شما یک قرارداد آتی خرید پارچه با شخص کلی فروش بسته‌­اید. حال اگر در موعد تحویل پارچه‌ها قیمت پارچه نسبت به زمانی که قرارداد را نوشته‌اید افزایش پیدا کرده باشد شما سود کرده­، اما اگر خلاف تحلیل شما قیمت پارچه کاهش پیدا کرده باشد عملا شما سودی کسب نکرده و به میزان کاهش قیمت پارچه ضرر کرده‌اید.

بررسی مفهوم معامله فیوچرز

بنابراین قرارداد آتی به قراردادی گفته می‌شود که شما معامله‌ایی را انجام می‌دهید اما کالای خود را در آینده تحویل می‌گیرید. قراردادهای آتی بیشتر با دو هدف منعقد می‌شوند:

  • کاهش ریسک
  • سفته بازی (Speculation)

با عقد قراردادهای آتی، شرکت‌ها خود را از ضررهای مالی که در آینده ممکن است متحمل شوند، مصون می‌کنند و بدین وسیله، نوسانات قیمتی در بازار هم برای خریدار و هم برای فروشنده کاهش می‌یابد. علاوه بر این، در صورتی که شرکتی پیش‌بینی کند با خرید یک دارایی در آینده سود خواهد کرد و فروشنده نیز بداند که ممکن است ارزش دارایی او کاهش پیدا کند، با سفته بازی و عقد قراردادهای آتی هر دو طرف با تحلیل بازار قرارداد می‌بندند.

قرارداد آتی بیت کوین چیست؟

مثالی که در بالا برای زدیم یک مثال برای ساده کردن مفهوم قرارداد آتی بود اما اگر بخواهیم به صورت تخصصی به زمینه قرارداد آتی بیت کوین به عنوان یک معامله‌­گر ورود کنیم باید حتما نسبت به یک سری از مفاهیم شناخت کاملی داشته باشید.

قرارداد آتی بیت کوین (bitcoin futures contract) یک نوع قرارداد مدت‌دار بین دو شخص است که در زمینه یک دارایی مشخص و با توافق طرفین منعقد می‌شود. با فرا رسیدن سررسید قرارداد طرفین موظف هستند دارایی خود را در قیمتی که در گذشته با آن به توافق رسیدن بفروشند.

قرارداد آتی بیت کوین یا همان معاملات فیوچرز اهرم‌دار صراف‌‌های بزرگ که نامش لرزه به جان تمام معامله‌گران مبتدی می‌­اندازد، ابرازی پول‌ساز برای حرفه‌­ای‌ها بوده که عضو جدانشدنی روزمرگی آنها است. همانطور که گفتیم اگر شناخت کافی نسبت به قرارداد آتی نداشته باشید باید ضرر­های بزرگی را نیز به جان بخرید پس با دقت ادامه مطالب را مطالعه کنید.

در قرارداد آتی بیت کوین یا معاملات فیوچرز، شما بدون نیاز به خرید و پرداخت کارمزد بیت کوین و تنها بر اساس پیش‌بینی که بر روند قیمتی این ارز دارید می‌توانید برای عقد قراردادهای فیوچرز اقدام کنید. برای مثال اکنون قیمت بیت کوین ۳۰ هزار دلار است و فرد خریدار پیش‌بینی می‌کند در ماه آینده بیت کوین افزایش قیمت خواهد داشت. طبق این پیش بینی فرد یک قرارداد آتی یک ماهه برای ۲ بیت کوین با قیمت ۴۰ هزار دلار عقد و مبلغ را پرداخت و ۲ بیت کوین را ماه دیگر دریافت می‌کند.

نحوه‌ی انجام قرارداد آتی بیت کوین

به‌طورکلی قرارداد آتی بیت کوین به دو صورت توافق بر افزایش قیمت (long) یا توافق بر کاهش قیمت (short) شکل می‌گیرد. قرارداد long برای زمان‌هایی است که دیدگاه شما مبنی بر این است که قیمت روند بیت کوین به صورت افزایشی خواهد بود و برعکس آن قرارداد short برای زمانی است که دیدگاه تحلیل شما مبنی بر نزولی بودن روند قیمتی بیت کوین است.

توجه داشته باشید در قرارداد آتی بیت کوین قیمت‌ها توافقی است و توسط خریدار یا فروشنده تعیین می‌شوند.

قرارداد آتی بدون سررسید (perpetual contract) بیت کوین

این پلتفرم بزرگ در اکثر صرافی­‌های بزرگ امروز مورد استفاده قرار می­‌گیرد و تعداد کثیری از معامله‌­گران، بانک‌ها، نهادهای دولتی، موسسات و شرکت­‌های بزرگ و دولت‌ها در آن مشغول به معامله‌­گری هستند.

قرارداد آتی بیت کوین دو تفاوت کلی و مهم نسبت به قرارداد آتی معمولی دارد:

  1. در این قرار داد مهلت سررسید تعیین نمی‌­شود و عملا قرارداد تاریخ انقضا ندارد.
  2. امکان جذاب استفاده از اهرم تا ضریب ۱۲۰ در بستن قرارداد آتی بیت کوین وجود دارد.

شاید این سوال برای شما ایجاد شود که اگر قرارداد سررسید ندارد، پس چگونه منقضی می‌شود. برای اتمام قرارداد دو حالت وجود دارد. حالت اول این است که قرارداد به صورت دستی توسط معامله­‌گر با تعیین حد سود یا حد ضرر یا در قیمت لحظه‌­ای بیت کوین با سود یا ضرر بسته می‌­شود.

حالت دوم قیمت لیکوییدی است. قیمت لیکوییدی قیمتی است که معامله­‌گر در ابتدای باز کردن قرارداد با صرافی با توجه به اهرمی که مورد استفاده قرار داده با صرافی به این توافق می‌­رسد که اگر معامله خود را تا رسیدن به آن قیمت نبست، با توجه به قیمت ذکر شده معامله­‌گر کل دارایی خود را از دست می‌­دهد. حال شاید برایتان سوال باشد اهرم در معاملات فیوچرز به چه معنی است و چه کاربردی دارد؟

اهرم (leverage) در معاملات فیوچرز بیت کوین چیست و چه کاربردی دارد؟

شاید تا به حال اسم اهرم به گوشتان خورده باشد اما نه در علم اقتصاد بلکه در فیزیک! در علم فیزیک اهرم برای آسان‌تر شدن کار مورد استفاده قرار می‌گرفت اما در بازار رمزارزها و معاملات فیوچرز کاربرد اهرم همانند یک شمشیر دو لبه است که هم می‌­تواند بسیار جذاب و سود­آور باشد، هم می­‌تواند سرمایه شما را به راحتی از بین ببرد.

فرض کنید ما در یک صرافی در قسمت معاملات آتی یا فیوچرز مقدار ۱۰۰ دلار حساب کاربری خود را شارژ کردیم. اولین نکته‌­ای که در این قسمت از شما سوال می‌شود اهرم است که از عدد یک تا ۱۲۵ شروع می‌شود. برای مثال اگر ما اهرم معامله خود را روی عدد ده قرار بدهیم مبلغی که می‌­خواهیم در معامله بگذاریم در ۱۰ ضرب می‌شود.

نقش اهرم در قرارداد آتی بیت کوین

همان ۱۰۰ دلار اول را در نظر بگیرید، اگر بخواهیم روی بیت کوین یک پوزیشن long یا short بگیریم با مبلغ ۱۰۰ (margine) دلار در واقع هزار دلار وارد معامله کرده‌­ایم و در ازای نوسانات قیمت بیت کوین سود و ضرر ما بر اساس هزار دلار محاسبه می‌­شود. شاید ابتدا این گزینه برای ما بسیار جذاب باشد اما اگر در زمینه قرارداد آتی بیت کوین حرفه‌ای نباشید و بر اساس تحلیل‌های اشتباه وارد معامله شوید باید ضررهای بزرگی را به جان بخرید.

بنابراین به زبان ساده، اهرم در معاملات فیوچرز یعنی وسیله‌ای برای بیشتر یا کم کردن سود و البته ضرر معامله است. باید گفت هر چه طمع فرد بیشتر شود و به سمت اهرم‌های بزرگ­تر برود ریسک معامله هم بیشتر می‌­شود و هرچه از اهرم‌های کوچک استفاده کند معاملات منطقی‌تری می‌­تواند داشته باشد.

لیکوییدی چیست؟

زمانی که یک معامله یا پوزیشن واقعی باز می‌کنیم در اطلاعات معامله ما عددی به نام لیکوییدی وجود دارد. تعریف ساده‌ی لیکوییدی این است که اگر قیمت ارز دیجیتال ما به آن عدد برسد تمام پولی که در معامله آتی گذاشته­‌ایم صفر می‌شود.

نحوه‌ی محاسبه نقطه لیکوییدی بر عهده صرافی‌ها است اما هرچه از اهرم بزرگ­تر استفاده کنید نقطه لیکوییدی ما تنگ‌تر و نزدیک‌تر خواهد بود و هرچه اهرم انتخابی کمتر باشد نقطه لیکوییدی دور‌تر تعیین می‌­شود. ناگفته نماند که بخش بزرگی از درآمد سالانه صرافی­‌ها از لیکوییدی یا از طریق از دست دادن پول معامله‌گران است زیرا اکثر معامله‌گران مبتدی در این منجلاب گیر می‌­کنند و سرمایه خود را به راحتی در اختیار صرافی‌­ها قرار می‌­دهند.

تفاوت ایزولیت و کراس چیست؟

به‌­طور معمول در صرافی ها در کنار گزینه اهرم یک گزینه وجود دارد که تعیین می‌کنید معامله آتی ما ایزوله باشد یا کراس که این دو حالت کاملا متمایز از هم هستند و از این رو برای شما در ادامه به بسط و توضیح این دو حالت می‌پردازیم.

در این حالت اگر موجودی حساب آتی شما در صرافی ۱۰۰۰ دلار باشد و شما معامله­‌ا‌ی با حجم ۱۰۰ دلار باز کنید، صرافی به صورت خودکار هر چه قیمت به لیکوییدی شما نزدیک‌­تر شود باقی موجودی شما را به معامله وارد می‌کند و قیمت لیکوییدی شما را دورتر می‌کند پس در این حالت نقطه لیکوییدی ما متغیر است.

ایزوله

برخلاف حالت قبل در این حالت صرافی به باقی موجودی حساب ما کاری ندارد و همان حجم ابتدایی که وارد معامله کرده­‌ایم را در معامله دخیل می‌کنید و در نتیجه نقطه لیکوییدی ما ثابت است.

صرافی های قرارداد آتی بیت کوین

انجام معاملات فیوچرز یا همان عقد قراردادهای آتی رمزارزها در تمامی صرافی‌ها ممکن نیست و فقط برخی این امکان را برای کاربران فراهم کرده‌اند.

صرافی‌ها و قرارداد آتی بیت کوین

اصلی‌ترین صرافی برای قرارداد آتی بیت کوین، صرافی بایننس (binance) است. این صرافی دارای اهرم‌های یک تا ۱۲۵ بوده و انتخاب اکثر معامله‌گران برای فیوچرز است. توجه داشته باشید این صرافی به دلیل تحریم‌ها محدودیت دارد و برای استفاده از آن شما به فیلترشکن قوی و ثابت نیاز دارید. علاوه بر این صرافی kucoin و صرافی coinex نیز امکان معاملات فیوچرز را برای کاربران فعال کرده‌اند.

تاثیر معاملات آتی بر بازار بزرگ رمزارزها

معاملات آتی کاملا قانونی است و همان­طور که در اختیار عموم مردم قرار دارد شرکت‌­های بزرگ، کشورها و موسسات معتبر و غیره را به خود جذب کرده است. در صورتی‌که فردی از این نوع معامله و روش‌های هک بیت کوین اطلاع داشته باشد، قرارداد آتی بیت کوین می‌تواند یک روش بهینه برای سود‌آوری کلان باشد.

شاید حجم معاملات معامله­‌گران خرد به قدری نباشد که مارکت بیت کوین را تحت تاثیر قرار بدهد اما وقتی پای شرکت‌­های بزرگ و کشورهای بزرگی همچون چین وسط می‌آید، گاهی با بستن قرارداد‌های آتی خود در سقف‌­های قیمتی باعث افت شدید قیمت‌ها می‌­شوند؛ زیرا دیدگاه معامله‌­گری در معاملات آتی کوتاه مدت و میان مدت است و باتوجه به کارمزد­های بالا برای حجم معاملات سنگین معاملات آتی به صورت بلند مدت باز نمی‌­مانند.

اما به‌صوررت کلی این پلتفرم شکل گرفته تا افراد با تکرار و تمرین بتوانند در دو جهت بازار یعنی هم نزول و هم صعود قیمت سود کسب کنند. پیشنهادی که تیم ما برای شما همراهان دارد این است که تا زمانی که در تحلیل تکنیکال و پرایس اکشن حرفه­‌ای نشده‌­اید سمت معاملات آتی نروید. اما اگر علاقه شدیدی نسبت به این معاملات پیدا کرده‌­اید سعی کنید در ابتدای کار خود از اهرم‌­های بزرگ دوری کرده و حتی‌الامکان از اهرم‌های کوچک استفاده کنید.­

مشکلات شغلی یک تریدر

تریدر بودن در بازارهای مالی شغلی است که صدای طبلش از دور برای همه بسیار جذاب و خوش است. اما وقتی که واردش می‌شوید تازه می‌فهمید که مشکلات شغلی یک تریدر چیست؟ و چگونه روی زندگی یک فرد می‌تواند اثر بگذارد. می‌خواهم امروز با شما کمی خودمانی‌تر بنشینیم و حرف‌هایی بزنیم که در هیچ کتابی به شما نمی‌گویند. پس اگر شما هنوز وارد این شغل نشده‌اید و قصد دارید که وارد این حرفه جذاب اما دشوار شوید، ابتدا ذهن خود را از همه چیز پاک کنید و لطفا تا پایان این مقاله با من همراه باشید.

قصه از کجا شروع شد

روزی روزگاری که خدا نصیب گرگ بیابان هم نکند، بازار کار خراب شد. تورم به‌شدت بالا رفت و رکود عجیبی کل جامعه رو گرفته بود. طوری که اگر هر پیشنهاد کاری به شما می‌شد، با یک دو دوتا چهارتای ساده می‌شد فهمید که اگر همان سرمایه را در بانک بگذاریم سودش بیشتر است، پس صرف ندارد.

روزی در یک آژانس (خدا خیرش بدهد) درحال رفتن به سمت مقصد بودم که با راننده مشغول گفتگو شدیم. هیچ‌وقت یادم نمی‌رود که به من گفت منم مثل شما بودم اما اکنون در اوقات بیکاریم در بازارهای مالی بورس و فارکس مشغول مطالعه و ترید هستم.

تا رسیدن به مقصد برایم کمی تعریف کرد اما من راستش چیزی متوجه نشدم. تنها گزینه مثبتی که داشت این بود که به من نرم‌افزار متاتریدر را معرفی کرد که می‌توانی به‌صورت آزمایشی با آن معامله کنی تا در آینده یک تریدر شوی.

چند هفته‌ای طول کشید تا سردربیاورم که داستان از چه قرار است. در آن زمان هم هنوز شبکه‌های اجتماعی وجود نداشت. در نهایت هم به دلیل نبودن سایت‌ها و فیلم‌های آموزشی و کسی که به عنوان پیش‌کسوت مرا راهنمایی کند، شاید اندازه 10 بار خرید یک محصول آموزشی، من زیان دادم تا به اشتباهات خود پی ببرم. در نهایت راه زندگی کردن به‌عنوان یک تریدر را از بازار با هزینه گزافی آموختم.

چرا مردم تریدر می‌شوند

می‌توانم با قطعیت بگویم که اکثر (بیش از 90%) مردم با امید ثروتمند‌شدن می‌خواهند در بازارهای مالی تریدر شوند. حقیقت این است که همه ما تحت تاثیر تبلیغات زندگی آسان، لوکس و بدون دغدغه مالی هستیم که دوری از این وسوسه‌ها بسیار دشوار است. خود من هم بزرگترین سیلی‌های بازار را به همین دلیل خوردم.

تریدر بودن یا نبودن، مسئله این است

چه کسی دوست ندارد در یک متر مربع جا و با آرامش کامل درحال نوشیدن یک فنجان نوشیدنی (غیرالکلی) و بدون نیاز به یک کارفرما وبدون محدودیت تایم کاری یا دغدغه‌های روزانه دیگر مثل ترافیک و گرما و سرما و مردم بعضا عصبانی در کوچه و خیابان، از هرجای دنیا سودآوری کند و درآمد داشته باشد؟

ترید در سفر

این ایده‌آل‌ترین تعریف از شغل یک تریدر است. از نظر شخصی من هرکسی چنین پیشنهاد شغلی جذابی را رد کند، در این دنیا زندگی نکرده است!

اما مشکل اینجاست که همیشه تعاریف ما از زندگی با آن‌چه که در واقعیت وجود دارد، کمی بیشتر از خیلی خیلی زیاد متفاوت است. چرا؟

چون اکثر مردم برا تریدر شدن، بدون داشتن هدفی مشخص و فقط برای کسب درآمد وارد بازارهای مالی می‌شوند. معمولا این افراد را می‌توان در سه گروه زیر دسته‌بندی کرد

تریدرهای گروه اول

افرادی که ناخودآگاه و برای دست‌گرمی و ایجاد یک حس خوب و گذرا و با هدف بالا بردن آدرنالین خون خود، وارد بازارهای مالی می‌شوند. این افراد را می‌توان با قماربازان ناف لاس‌وگاس نیز مقایسه کرد. آن‌ها معمولا علاقه‌ای به کسب درآمد ندارند و با هر نتیجه‌ای خوشحالند. از این نوع تریدرها به بازندگان حرفه‌ای نیز می‌توان نام برد.

معمولا این افراد در مشاغل خود درآمد خوبی را دارند، اما همچنان اصرار دارند که مقداری از سرمایه خود را با سرمایه‌گذاری و ترید کردن در بازارهای مالی از دست بدهند.

تریدرهای گروه دوم

گروه دوم افرادی هستند که بسیار آرمان‌گرا و بلند پروازند. آنها می‌خواهند که در بازارهای مالی، یک تریدر شوند تا به همه ثابت کنند که شخصیتی منحصر به‌فرد هستند تا پدر و مادرش و عمه کتی به او افتخار کنند. اگر این افراد را ریشه‌یابی کنید می‌بینیم که نهایتا با یک ویدیویی انگیزشی به این بازار وارد شدند و اصلا تمرکزی روی کار ندارند و بعد از مدتی می‌بینند که اصلا علاقه‌ای هم به تریدر بودن در آن‌ها وجود نداشته است.

یکی‌دیگر از افرادی که در همین دسته تریدرهای بلندپرواز جای می‌گیرند، افراد بدهکار و مال‌باخته هستند. امیدوارم که برای هیچ‌کس پیش‌نیاید، اما من پیام‌های بسیاری دریافت می‌کنم که به‌عنوان مثال می‌گویند که ما سرمایه‌مان را در فلان کار از دست دادیم و اکنون می‌خواهیم با معامله در این بازار جبران گذشته را بکنیم و یا این‌که من بدهکارم و می‌خواهم با این‌کار بدهیم را پرداخت کنم.

واقعیت این است که دو نوع جواب برای این افراد وجود دارد. یکی این‌که واقعیت را بگوییم و دیگری این‌که واقعیت را نگوییم.

برایتان مثالی می‌زنم. حتما همه شما روی لبه جدول راه رفته‌اید. حتی من دیده‌ام که بعضی‌ها می‌دوند، می‌پرند و . اما بیایید همین جدول را ببریم و بالای برج میلاد بگذاریم، آیا بازهم می‌توانید روی آن راه بروید؟

مشکل دقیقا همین‌جاست، وقتی که ذهن شما از چیزی بترسد، دیگر مغزتان کارایی لازم را نخواهد داشت. وارن بافت هم که باشید در چنین شرایطی فرقی نخواهد کرد.

تریدرهای گروه سوم

تریدرهای حرفه‌ای و افرادی که برای زندگی این شغل را برمی‌گزینند. این افراد معمولا از لحاظ تیپ شخصیتی، انسان‌های گوشه‌گیری هستند، کم‌صحبت، منظم، آرمان‌گرا، اما صبورند و عموما افراد باهوشی هستند. در ادامه بیشتر راجع به این افراد صحبت می‌کنیم.

هر فردی که می‌خواهد وارد بازارهای مالی و به اصطلاح تریدر شود، باید به این سوال پاسخ دهد که چرا بازارهای مالی را انتخاب کرده‌ام؟

اشتباه نکنید، تریدر بودن یک بازی نیست، یک شغل است. افرادی که در بازارهای مالی کار می‌کنند، درواقع از این راه زندگی می‌کنند. درست مثل کسی که می‌خواهد مهندس یا یک حسابدار. اگر شخصی فقط برای این‌که پولدار شود، شغلش را انتخاب کند، بعد از این‌که به نتیجه مورد نظر نرسد، کاملا سرخورده خواهد شد. پس اگر هدفتان ماندن در بازارهای مالی است، تریدر بودن در بازارهای مالی را به چشم یک شغل ببینید و نه فقط میان‌بری برای پولدار شدن. در این حرفه نیز مثل بقیه شغل‌ها، هم روزهای خوب هست و هم روزهای بد.

مشکلات شغلی یک تریدر

مشکلات شغلی یک تریدر

اما شغل تریدری در بازارهای مالی هم مثل خیلی از مشاغل دیگر می‌تواند معایب و مشکلات زیادی خصوصا از لحاظ سلامت فیزیکی و روانی، برای ما ایجاد کند. این عوارض چه بخواهیم و چه نخواهیم در زندگی ما اثرگذار خواهد بود؛ پس سعی کنید قبل از این‌که وارد این حرفه شوید عوارض آن را خوب بشناسید و خود را با آن وفق دهید.

تریدر بدون امنیت شغلی

معمولا درصد زیادی از تریدرهای فعال در ایران بیمه و سابقه کار ندارند. بعد از سال‌ها تحلیل و ترید در بازارهای مختلف به خودتان می‌آیید و می‌بینید که فقط خودتان هستید و خودتان، کسی از یک تریدر حمایت نمی‌کند، هیچ صنف یا سازمانی برای رسیدگی به مشکلات و شکایات وجود ندارد، جالبتر این‌که اگر دربازارهای جهانی هم فعال باشید، دستتان به‌جایی نمی‌رسد.

پس اگر می‌خواهید یک تریدر شوید من پیشنهاد می‌کنم که از بیمه‌های خویش‌فرما و یا بیمه‌های شرکت‌های خصوصی برای عمر و سرمایه استفاده کنید. البته درصد کمی از تریدرها و تحلیل‌گران بورسی هم هستند که در شرکت‌های فعال در این زمینه و یا کارگزاری‌های مختلف مشغول به‌کار می‌شوند؛ معمولا این دسته از افراد مشکلی از بابت سابقه شغلی و یا بیمه ندارند.

تریدر بی تحرک

اگر مثل من علاقه‌مند باشید، بعد از سال‌ها تحلیل و ترید به خودتان می‌آیید و می‌بینید که در روز 16 تا 20 ساعت را پای نمودار و روی یک صندلی و بدون تحرک نشسته‌اید. خوب دیگر همه ما می‌دانیم که کم‌تحرکی و پشت‌میزنشینی یکی از عوامل مضر برای سلامتی ما محسوب می‌شود.

پس سعی کنید جدای از کار ساعاتی را در روز و برای ورزش و تحرک کنار بگذارید. ضمن این‌که شما برای ترید نیازی به ثابت ماندن ندارید، می‌توانید سفر کنید و هم‌زمان ترید کنید. مثلا یک هفته ویلایی را با منظره عالی چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟ در یکی از شهرهای شمالی کشور اجاره و آنجا کار کنید (این‌کار تاثیر بسیار چشمگیری روی عملکرد ذهنی شما خواهد گذاشت).

تریدر فراموشکار

معمولا تریدرها به‌خاطر این‌که غرق در اعداد و ارقام هستند، در اکثر مواقع و حتی در خواب هم به معاملات خود فکر می‌کنند، برای همین خیلی بیشتر از افراد عادی در فکر فرو می‌روند. این قضیه در دید عموم تریدرها افراد کم توجه و بعضا فراموشکاری به‌نظر بیایند.

اگر از یک تریدر بپرسید که "دیشب شام چه خوردی؟" احتمال زیادی وجود دارد که فراموش کرده باشد. اما اگر از او بپرسید که در فلان تاریخ چه اتفاقی افتاد که قیمت فلان سهم ریخت، سریع و با جزئیات کامل برایتان شرح می‌دهد.

پس اگر فردی را ملاقات کردید که مجبور شدید هر حرفی را چندبار برایش تکرار کنید، درحالی که او به یک گوشه خیره شده و مثل مجسمه خشک شده‌ است؛ نگران نباشید احتمالا با یک تریدر روبه‌رو شده‌اید.

فراموشی تریدر

عوارض کم‌خوابی و بی‌خوابی

یکی از مشکلاتی که تقریبا همه تریدرها با آن روبه‌رو می‌شوند، کم‌خوابی و بی‌خوابی است. براساس نوع استراتژی، تریدرها ممکن است که روزی 16 الی 18 ساعت هم مجبور باشند که پای چارت بمانند. همچنین اثر نگاه کردن طولانی به صفحه نمایشگر به مدت طولانی، مخصوصا در تایم شب، می‌تواند علاوه‌بر کم‌خوابی، برای یک تریدر مشکلات بینایی را نیز به‌همراه داشته باشد.

‌برای حل این مشکل، می‌توان از استراتژی‌های معاملاتی میان‌مدت و بلندمدت استفاده کرد و یا حتی بازارهایی را انتخاب کرد که 24 ساعته نباشند.

مشکلات روانی یک تریدر

شاید یک تریدر بیشترین چالشی که دارد همین احساسات مختلفی است که در زمان‌های مختلف برایش پیش می‌آید. من شخصی را می‌شناختم که وقتی ریزش قیمت را در یک سهم دید، با این‌که تنها از سودش ضرر کرده بود، بازهم سکته قلبی کرد و کارش به بیمارستان کشید.

باور کنید که این یک شوخی نیست و احساسات در تریدرها می‌توانند معضل‌های بسیار زیادی را برای ما به‌وجود بیاورند که باعث عدم موفقیت یک تریدر باشد. در ادامه باهم چند مورد از اشتباهات شغلی یک تریدر را بررسی می‌کنیم.

اضطراب زیاد

برای همه تریدرها پیش آمده که در گوشه‌ای دنج درحال معامله هستید که ناگهان بازار خراب شده و دست‌های پشت پرده و همه دنیا دست به‌دست هم می‌دهند که شما ضرر کنید.

این زمان است که استرس و اضطراب در ما پدیدار می‌شود. میزان بروز چگونه لبه معاملاتی خود را پیدا کنیم؟ احساسات و آستانه تحمل فشار، در طول ترید و برای هر فردی ممکن است متفاوت باشد. اما بدون شک میزان کنترل بر استرس و اضطراب یک تریدر در نتیجه عملکرد او تاثیر مستقیم خواهد داشت.

یعنی هرقدر یک تریدر بتواند آستانه تحمل فشار بالاتری داشته باشد و بتواند احساسات خود را بیشتر کنترل کند، مسلما نتیجه عملکرد بهتری نیز خواهد داشت.

راه حل

ترس از شکست و از دست دادن سرمایه و . همه این‌ها در ذهن ما است. یادمان باشد که سود و زیان یک مسئله کاملا نسبی و وابسته به زمان است. یعنی وقتی یک تریدر وارد معامله‌ای می‌شود، تا زمانی‌که از معامله خارج نشود، سود و زیانی ندیده است و این ذهن ما است که باعث می‌شود تا یک تریدر سودهایش را سریع خارج کند اما به ضررهایش اجازه پیشرفت بدهد.

اگر در زمان یک معامله استرس زیادی به ‌شما وارد می‌شود پس حجم معاملاتتان را کمتر کنید. زیرا شما هنوز برای آن حجم آمادگی لازم را ندارید. سعی کنید آن‌قدر این تمرین را ادامه دهید تا این‌که اگر معامله بازی هم داشتید بتوانید با خیال راحت و بدون هیچ استرسی بخوابید.

تریدر موفق

احساس غرور

غرور یکی از مشکلات رایج و بسیار خطرناک در تریدری است. بسیاری از معامله‌گران، دقیقا زمانی‌که احساس می‌کنند تبدیل به استادان معامله‌گری شده‌اند، ضررهای بزرگی می‌کنند. افراد مبتدی بعد از چندین ترید موفق، اعتماد به نفس زیادی را کسب می‌کنند.

این امر حتی برای تریدرهای حرفه‌ای نیز می‌تواند اتفاق بیفتد. موفقیت‌های منظم و پشت سر هم ذهن آن‌ها را از واقعیت دور می‌کند. درست همین‌جا است که بازار به ما درس‌های بزرگی می‌دهد.

راه حل

برای حل این مشکل باید بگویم که سعی کنید برای خود یک استراتژی معاملاتی تهیه کنید و طبق آن عمل کنید. به امید سود بیشتر زیاد ترید نکنید و همیشه به استراتژی خود وفادار باشید، حتی اگر ضرر کردید، با دل و جان ضررها را بپذیرید.

در این‌صورت اگر سود هم کردید نباید هیچ‌گاه خارج از استراتژی خود معامله کنید. این قضه را باور کنید که همه سودهای بازار مال ما نیست. همان‌طور که یک شیر از یک گله فقط یک شکار را انتخاب می‌کند، ماهم به‌اندازه سهم خود از بازار سود می‌کنیم. برای خود یک تارگت روزانه برای سود و ضرر تعریف کنید و اگر در روز به همان مقدار سود/ضرر کردید، دیگر در آن روز ترید نکنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.