کاربرد الگوهای شمعی ژاپنی در تحلیل تکنیکال
ژاپنیها یکی از کشورهای پیشرو در بحث تحلیل تکنیکال بازارهای مالی هستند؛ بهطوری که میتوان گفت بسیاری از مفاهیم و اندیکاتورهای مطرح در جهان را ژاپنیها ایجاد کرده یا توسعه دادهاند. باوجوداین، شاید بتوان مهمترین ابداع ژاپنیها را نمودارهای شمعی عنوان کرد.
نحوهی رسم نمودارهای شمعی در بازار ایران و بازارهای جهانی قدری باهم تفاوت دارد؛ اما شکل ظاهری آنها با یکدیگر یکسان است. هر شمع از چهار نقطه تشکیل شده است که نشاندهندهی قیمت اولیه، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت است. در بازارهای جهانی آخرین قیمتی که سهم در آن قرار دارد، بهعنوان قیمت پایانی در نظر میگیرند؛ ولی در بازار ایران قیمت پایانی عبارت است از میانگین تمام قیمتهای معاملهشده در آن روز است. نمودار شمعی روشی از ارائه اطلاعات درباره حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای شمعی یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال است که معامله گر را قادر می سازد تا اطلاعات قیمت را تنها با استفاده از چند شمع، به سرعت تفسیر کند.
رنگ شمعها نیز برای شناسایی شمعها اهمیت زیادی دارد. عموما برای شناسایی شمعها از دو رنگ سبز و قرمز یا سیاه و سفید استفاده میکنند؛ ولی ترکیب رنگهای متنوعتری نیز وجود دارد. این تغییر رنگ به ما نشان میدهد که قیمت پایانی کمتر از قیمت اولیه بوده است یا بیشتر. بهعنوان مثال، در ترکیب رنگ سبز و قرمز، اگر قیمت اولیه بیشتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع قرمز خواهد بود و اگر قیمت اولیه کمتر از قیمت پایانی باشد، رنگ شمع سبز خواهد بود.
الگوهای شمع ژاپنی تصویری روانشناختی از ذهنیت معاملهگران در آن زمان به ما میدهد. این تصویر بهوضوح نشان میدهد که عملکرد معاملهگران در زمان مشخص بازار چگونه است. ازآنجاکه تحلیل الگوهای شمعی یکی از انواع تحلیل تکنیکال است، اساس الگوهای شمعی روانشناسی معاملهگران است. یکی از ایدهها برای الگوهای شمعی این است که معاملهگران در زمانهای یکسان رفتار یکسانی از خود بروز میدهند و این رفتار یکسان در نهایت خود را در ظاهر شمعها نمایان میکند.
این قبیل الگوهای شمعی ژاپنی در هر تایم فریم قابل استفاده هستند. شمع برای توضیح عملکرد قیمت در یک بازه زمانی مشخص استفاده می شود. شمع های ژاپنی با استفاده از قیمت آغازین، بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت پایینی دوره زمانی انتخاب شکل می گردد.
- اگر قیمت پایانی بالای قیمت آغازین باشد، آنگاه شمع توخالی کشیده می شود.
- اگر قیمت پایانی زیر قیمت آغازین ویژگی های الگو شمعی ستاره ثاقب باشد، آنگاه شمع توپر کشیده می شود.
- بخش توخالی یا توپر شمع بدنه شمع نامیده می شود.
- خطوط باریکی که از بالا و پایین کشیده شده، گستره بالاترین قیمت/پایین ترین قیمت را نشان می دهد، سایه نام دارد.
بدنه کندل استیک ها:
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست.
سایههای کندل استیک:
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
معروفترین الگوهای شمعی ژاپنی
- الگوی دوجی
- الگوی چکش یا مرد به دار آویخته
- الگوی اینگالفینگ یا پوشش دهنده
- الگوی ستاره صبحگاهی
الگوی دوجی:
الگوی کندل استیک دوجی نشاندهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس میباشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است.الگوی دوجی زمانی رخ میدهد که قدرت خریدار و فروشنده با یکدیگر برابر است و شمع با کمی نوسان تقریبا در همان نقطهی بازشده بسته میشود. این الگو نشان میدهد که بازار مردد است چه مسیری را برای ادامه طی کند. الگوی دوجی بهخودیخود نشاندهندهی تغییر روند یا ادامهی آن نیست؛ بلکه تنها نشاندهنده بلاتکلیفی خریداران و فروشندگان است؛ بههمیندلیل، معاملهگران باید منتظر تشکیل شمعی بعد از الگوی دوجی بمانند که به آن شمع تأیید گفته میشود.
دوجی پایه بلند:در این کندل که قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است، سایههای بالایی و پایینی بسیار بلندی شکل میگیرد.
دوجی سنجاقک: در دوجی سنجاقک قیمت باز و بسته شدن سهم و بالاترین قیمت سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است و سایه پایینی بلندی در کندل شکل میگیرد.
دوجی سنگ قبر: در دوجی سنگ قبر قیمت باز و بسته شدن و پایین ترین قیمت معامله یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است. به این معنا که سهم در قیمت پایین آغاز به معامله کرده است اما فشار تقاضا و خرید خریداران قیمت را بالا برده است اما دوباره فشار عرضه فروشندگان باعث کاهش قیمت سهم شده و در همان پایین ترین قیمت بسته شده است.
الگوی چکش:
یکی از الگوهای کندلی کاربردی کندل چکش یا Hammer است. این الگو یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل Hammer نشانه ای از بازگشت روند می دهد. یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی میکند. اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود. در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.
الگوی پوشش دهنده:
الگوی کندل انگالفینگ یا کندل پوششی در واقع شامل دو کندل یا میله در کنار هم و در جهت خلاف یکدیگر می باشد که معمولاً در قله یا قعر تشکیل می شود. بدنه کندل دوم یا انگالفینگ کل بدنه کندل قبلی را پوشش می دهد. واضح است که مشاهده انگالفینگ به تنهایی سیگنالی برای خروج یا ورود به معامله نمی باشد. انگالفینگ می تواند بخشی از یک استراتژی معامله گری مانند امواج الیوت ، پرایس اکشن و … باشد و نیاز به تاییدات عوامل دیگر برای ورود به معامله یا اردر گذاری دارد.
الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.شمع اول، نزولی و پرقدرت است.شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
نتیجه گیری:
الگوهای شمع ژاپنی کاربرد بسیار زیادی دارند و مرتبا در نمودارهای مختلف مشاهده شدهاند؛ ولی بهتنهایی نمیتوانند مؤثر باشند. هنگام مشاهدهی الگو نهتنها باید به تمام شرایط آن الگو دقت کنید؛ بلکه باید بهدنبال تأییدیههای دیگر از سایر اندیکاتورها نیز باشید. عموما معاملهگران تکنیکال از چهار یا پنج اندیکاتور و ابزار تکنیکال برای تأیید جهت معاملهشان استفاده میکنند که الگوهای شمع ژاپنی، تنها یکی از این ابزار است.
الگوهای شمع ژاپنی همیشه مشاهدهشدنی نیستند و تنها در شرایط خاصی ایجاد میشوند. نکتهی دیگر اینکه بازار برای ایجاد الگوی شمع مطمئن باید زمان کافی دراختیار داشته باشد. بهتر است برای تشخیص بهتر الگوی شمع ژاپنی از چهارچوبهای زمانی بالاتر از یک ساعت استفاده کنید.
انواع الگوهای کندل استیک
ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
۲- دوجی (Doji)
مفهوم دوجی اشاره به نمودارهای شمعی دارد که قیمت شروع و پایان در آن یکسان است. دوجیها دارای بدنه نازک هستند که معمولأ به صورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند.
تردید بین خریداران و فروشندگان سهم، مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود. در بعضی از حالات، دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند.
این حالت نشان میدهد که خریداران قوت خود را ازدست دادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم، نیاز به خریداران جدید است.
۳- الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش معمولأ در یک روند نزولی و در انتهای آن شکل میگیرد. این الگو دارای سه خصوصیت اصلی است که عبارت است از:
بدنه کندل که در قسمت بالای آن است.
سایه پایینی بلند (دو تا سه برابر اندازه بدنه).
نداشتن سایه بالایی (سایه بالایی خیلی کوتاه) است.
اگر رنگ بدنه سفید باشد نشاندهنده قدرت بالای الگو برای بازگشت است. بدین معنی که قیمت سهم به سمت افزایش خواهد رفت.
۴- الگوی دارآویز (Hanging Man)
این نوع الگو در انتهای روند صعودی تشکیل میشود و بیانگر تغییر الگو به سمت روند نزولی است (در خط مقاومت سهم تشکیل میشود). در این الگو بدنه کندل در بالای آن است و از مهمترین خصوصیات این نوع الگو به شمار میآید.
از دیگر خصوصیات این نوع کندل میتوان به این نکته اشاره کرد که اندازه سایه پایین حداقل دو برابر بدنه کندل است. معمولأ این نوع کندل سایه بالایی ندارد یا اینکه سایه بالایی آن بسیار کوتاه است. رنگ بدنه مشکی نشانگر قدرت بالای الگو برای برگشت را نشان میدهد.
۵- الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
این الگو شباهت زیادی به الگوی چکش دارد، الگوی چکش معکوس همانند الگوی چکش در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
در این نوع الگو، بدنه در انتهای آن قرار دارد و اندازه بدنه یک دوم سایه بالایی است. رنگ بدنه سفید در این الگو، نشاندهنده قدرت بیشتر الگو برای بازگشت روند است.
۶- الگوی هارامی (Harami)
واژه هارامی، ریشه ژاپنی دارد و به معنی باردار بودن است. این الگو شامل دو کندل است که کندل اول نقش والده (مادر) و کندل دوم نقش فرزند را دارد.
متوقف شدن و یا کند شدن روند حرکت، مهمترین نتیجهای است که پس از مشاهده این کندل میتوان به آن پی برد. معمولأ رنگ کندلها در این الگو متفاوت است.
۷- الگوی ستاره ثاقب (Shooing Star)
الگوی ستاره ثاقب در انتهای روند صعودی شکل میگیرد. در این نوع از الگو، بدنه در انتهای پایینی آن است و اندازه سایه بالایی آن دو برابر بدنه است.
۸- الگوی انبرک پایینی
این الگو دارای دو شمع با رنگهای متفاوت است. در ابتدا شمع نزولی که به رنگ مشکی است تشکیل میشود. اندازه بدنه شمع نزولی، بزرگ بوده و این شمع فاقد سایه است.
۹- الگوی ستاره صبحگاهی
این الگو دارای سه شمع است. مهمترین نتیجهای که از الگوی ستاره صبحگاهی استنباط میشود، شروع روند صعودی در انتهای روند نزولی است. معمولأ این الگو در انتهای روند نزولی شکل میگیرد که هر شمع شامل پیامی است.
شمع اول، نزولی و پرقدرت است.
شمع دوم که معمولأ فاقد بدنه بزرگ و سایه است، میتواند به شکل صعودی یا نزولی شکل بگیرد.
شمع سوم نسبت به شمع دوم حالت صعودی دارد.
۱۰- الگوی سه ستاره صعودی
این الگو نیز از سه شمع تشکیلشده است. اگر بین شمع اول و دوم یک شکاف نزولی و بین شمع دوم و سوم یک شکاف صعودی تشکیل شود، میتواند پیامی مبنی بر تغییر روند از نزولی به صعودی از آن استخراج کرد.
۱۱- الگوی ستاره عصرگاهی
این الگو شامل سه شمع است. مهمترین خروجی این الگو شروع روند نزولی در انتهای روند صعودی است. وضعیت شمعها در این الگو به شکل زیر است:
شمع اول: صعودی و بسیار پرقدرت
شمع دوم: بدنه شمع دوم کوچک و معمولاً دارای سایه نیست.
شمع سوم: نزولی
۱۲- الگوی پوشاننده صعودی
دو شمع در این الگو وجود دارد که دارای رنگهای متضاد است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل میشود. شمع دوم که دارای بدنه به رنگ سفید است بیانگر روند صعودی است.
در این الگو شمع دوم کل شمع اول را که به رنگ مشکی است، پوشش میدهد. در الگوی پوشاننده صعودی، وجود و یا عدم وجود سایهها مهم نیست.
۱۳- الگوی سه مکعب سفید
این الگو دارای سه شمع است که همگی به رنگ سفید هستند. بین شمعها شکاف نزولی وجود دارد که بیانگر تغییر بسیار پرقدرت روند نزولی به صعودی است. روند همهی شمعها در این الگو صعودی است.
۱۴- الگوی ابر تیره
این الگو دارای دو شمع است که رنگهای متفاوتی دارند. رسیدن سهم به قیمت مقاومت ازجمله مهمترین نتایجی است که میتوان از این الگو برداشت کرد. هر دو شمع در این الگو، دارای بدنه بزرگ است.
ابتدا شمع اول با رنگ سفید تشکیل میشود و سپس شمع دوم که حداقل ۵۰ درصد از شمع اول را پوشش داده است شکل میگیرد. اگر این شمعها در نقاطی بالاتر از سایر شمعها شکل بگیرند بیانگر تغییر روند از صعودی به نزولی است.
۱۵- الگوی رسوخ گر
این الگو نقطه مقابل الگوی ابر تیره است. در این الگو، ابتدا شمع مشکی تشکیل میشود و سپس شمع سفید که حداقل ۵۰ درصد از شمع مشکی را پوشش میدهد، شکل میگیرد. افزایش قیمت سهم و تغییر روند از نزولی به صعودی ازجمله نتایج قابل استنباط از این الگو است.
۱۶- الگوی سه کلاغ سیاه
این الگو معمولاً برای معاملهگران نشانگر خبرهای بد در قیمت سهم است. ادامه روند نزولی و ادامه کاهش قیمت سهم از مهمترین نتایج مشاهده این الگو است. این الگو دارای سه شمع است که با رنگهای مشکی و پشت سر هم تشکیل میشود و معمولاً اندازه آنها با یکدیگر برابر است.
۱۷- الگوی سه سرباز سفید
این الگو که نقطه مقابل الگوی سه کلاغ سیاه است، معمولاً در یک روند صعودی شکل میگیرد و حاوی پیامهای مثبت و خوشحالکننده برای معاملهگران است.
این الگو دارای سه شمع با رنگ سفید است که به صورت صعودی و پشت سر هم تشکیل میشوند. الگوی سه سرباز سفید، بیان میکند که خریداران پر قدرتی در سهم حضور دارند و معمولاً بعد از مشاهده این الگو، قیمت سهم افزایش مییابد.
۱۸- الگوی سه خط حمله
معمولاً از این الگو به تنهایی استفاده نمیشود. الگوی سه خط حمله، دارای سه شمع به شکل نزولی است که بعد از این سه شمع، یک شمع با بدنه بزرگ به صورت نزولی شکل میگیرد. بازگشت قیمت به محدوده باز شدن شمع اول، مهمترین نتیجهای است که از الگوی سه خط حمله استخراج میشود.
۱۹- الگوی تاسوکی رو به پایین
این الگو از سه شمع تشکیل شده است که دو شمع آن بهصورت نزولی (مشکی) و یکی از شمعها بهصورت صعودی (به رنگ سفید) است. همانند شکل زیر ویژگی های الگو شمعی ستاره ثاقب شمع صعودی در میان شکاف قیمتی شمع اول و دوم شکلگرفته است. دو شمع نزولی، نشانگر قدرت فروشندگان است و شمع سفید و صعودی نشانگر شناسایی سود توسط فروشندگان است.
پایه و اساس نمودار کندل
هر نمودار کندل از دو بخش کلی بخش میانی (بدنی کندل) و بخش انتهایی (میله کندل) تشکیل شده است که چهار پارامتر اصلی(قیمت آغازین، قیمت پایانی، کمترین قیمت و بیشترین قیمت) را در یک بازه زمانی خاص به ما نمایش میدهند.
بخش میانی کندل
همانطور که توضیح دادیم این نمودار نشان دهنده پارامترهای قیمتی در بازه زمانی خاص است. بخش میانی یا بدنه یک کندل، به ما پارامترهای قیمت آغازین (قیمت باز شدن) و قیمت پایانی (قیمت بسته شدن) را نمایش میدهند.
بخش انتهایی کندل
بخش انتهایی کندلها که با نام دیگر میله یا سایه (shadow) شناخته میشود نیز ویژگی های الگو شمعی ستاره ثاقب دو پارامتر بالاترین قیمت (بیشترین قیمت) و پایینترین قیمت (کمترین قیمت) را به ما نشان میدهند.
تقسیمبندی رنگی کندلها
این مودارها از لحاظ رنگ به دو بخش صعودی و نزولی تقسمبندی میشوند.
بهصورت عمومی کندلهای صعودی به رنگ سبز و کندلهای نزولی به رنگ قرمز نمایش داده میشوند. یعنی اگر کندلی سبز بود، نشان از افزایش قیمت در آن بازه زمانی را دارد و اگر رنگ کندل قرمز بود به معنای کاهش و نزول قیمت در همان بازه زمانی است. این نکته را هم در نظر بگیرید که در پلتفرمهای معاملاتی مختلف ممکن است که این رنگها متفاوت باشد، اما این باعث نمیشود که از لحاظ رفتاری خاصیت آنها تغییر بکند.
خواندن نمودار کندل (بطور مشخص کندل ها)
اگر قیمتها نزولی باشد، قیمت آغازین در بالای بدنه آن نمایش داده میشود و قیمت پایانی نیز پایینتر از قیمت آغازین و در قسمت انتهای پایین بدنه کندل نمایش داده میشود. به طبع اگر Candle صعودی باشد این قضیه معکوس میشود. یعنی قیمت آغازین در کندلهای صعودی، در پایین بدنه آن نمایش داده میشوند و قیمت پایانی نیز به دلیل صعود قیمت، در بالای بدنه کندل نمایش داده میشود.
در بخش انتهایی کندلها نیز همین رابطه برقرار است. در کندلهای صعودی و نزولی انتهای میله (سایه) بالایی نشاندهنده بالاترین قیمت و پایینترین قسمت میله (سایه) نیز نشاندهنده کمترین قیمت در یک بازه زمانی است.
زمانبندی کندلها
در ابتدا توضیح دادیم که هر نمودار کندل (بطور مشخص Candle) اطلاعات قیمتی را در یک بازه زمانی خاص به ما نشان میدهد. ابتدای این بازه زمانی تعیین کننده پارامتر قیمت ابتدایی و انتهای این بازه زمانی نیز تعیین کننده پارامتر قیمت پایانی کندل است که هر Candle میتواند به بازههای زمانی کوچکتری هم تقسیم شود.
ماربزو به دو دسته مشکی و سفید تقسیم میشود:
ماروبزو مشکی، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند نزولی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نشود. فشار بیشتر فروشندگان ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در چنین حالتی، قیمت باز شدن برابر قیمت سقف و قیمت بسته شدن برابر قیمت کف است.
ماروبزو سفید، زمانی خود را به نمایش میگذارد که کندل روند صعودی را تجربه کند و سایه بالایی و پایینی دیده نشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
روش های نمایش قیمتی
روش میلهای (OHLC)
روش خطی
روش کندل استیک (شمعی)
۱-روش میله ای (OHLC)
این سیستم از چهار قسمت قیمت آغازین (Open)، بیشترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن سهم صورت میگیرد (High)، کمترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن سهم صورت میگیرد (Low)، قیمت بسته شدن یا پایانی (Close) تشکیل شده است. در این نوع نمایش اطلاعات معاملات (اعم از روزانه – هفتگی – ماهانه -سالانه) بصورت یک میله نمایش داده میشود. هر میله نمایانگر معاملات آن روز، هفته یا ماه سهام است که به در ادامه به تفصیل به آن پرداخته خواهد شد. هر میله نشان دهنده اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی است بدینگونه که خط راست میله بیانگر قیمت باز شدن (open) و خط سمت چپ بیانگر (close) میباشد. بیشترین قیمت معامله شده در بالای میله و کمترین آن در پایین میله قرار میگیرد. بطورکلی هرگاه قیمت آغازین از قیمت پایانی (بسته شدن) پایینتر باشد معاملات آن روز مثبت (صعودی) و هرگاه قیمت آغازین از قیمت پایانی بالاتر باشد معاملات آن روز منفی (نزولی) خواهد بود. شکل زیر نشان دهنده مشخصات یک میله است.
۲- نمایش خطی
در این سیستم تنها قیمتهای بسته شدن (پایانی) در هر بازه معاملاتی استفاده میشود بطوری که سایر اطلاعات آن بازده معاملاتی بی اهمیت بوده و کاربردی در این سیستم ندارد. نمونه یک سیستم خطی به شرح زیر است:
۳- سیستم نمایش شمعی (کندل استیک)
به آن کندل استیک نیز گفته میشود. این روش دقیقا از همان اطلاعات سیستم میلهای بهره می-برد. در نمایش میلهای نیز همه میلهها با هم برابر نیستند. در سیستم کندلی (شمعی) برخلاف سیستم میلهای ک مشخصه دیگری اضافه شده که به آن بدنه (body) میگویند. body به فاصله میان قیمت آغازین و قیمت پایانی گفته میشود که به صورت یک مستطیل در این بازه است. در صورتی که قیمت باز شدن از قیمت بسته شدن بزرگتر باشد به آن کندل صعودی (مثبت)، در صورتی که قیمت پایانی از قیمت آغازین کمتر باشد به آن کندل نزولی یا منفی میگویند. ضعف نمودار خطی در نمایش نقاط ورود و خروج و عدم توانایی نمودار میلهای در نشان دادن وضعیت واقعی بازار منجر شد تا ماهیت بصری این دسته از نمودارها بسیار مورد توجه قرار بگیرد.
دیدگاه شما