پوزیشن سایز چیست؟ آموزش محاسبه حجم معامله در بازارهای مالی
آیا می دانید چرا محاسبه حجم معامله در هر ترید بسیار حیاتی است؟ آیا نحوه به کارگیری مدیریت ریسک صحیح را طوری که اگر ضرر کردید فقط قسمت بسیار کوچکی از حسابتان کسر شود را می دانید؟ آیا به این توانایی رسیده اید که در هر مارکتی و هر تایم فریمی که هستید، بدون اینکه کل حسابتان بر باد رود، ترید کنید؟ یا نسبت به اسرار معاملات با ریسک کم و سود زیاد، آگاه هستید؟
اگر پاسخ شما به سوالات بالا منفی است، به مکان بسیار درستی هدایت شده اید؛ این مقاله برای شما است. معامله گران بسیار زیادی وجود دارند که فقط به خاطر ندانستن یا رعایت نکردن نحوه صحیح سایز پوزیشن در تریدهایشان، کال مارجین شده و یا حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را از دست داده اند. بلی، درست متوجه شدید اکثر معامله گران نوپای بازارهای مالی، طعم تلخ کال مارجین شدن را چشیده اند یا حداقل حجم بسیار زیادی از سرمایه شان را فقط به خاطر رعایت نکردن این دستورالعمل حیاتی، از دست داده اند.
ما در این مقاله قصد داریم از دو طریق نحوه محاسبه پوزیشن سایز را به شما آموزش دهیم: روش اول دستی و روش دوم از طریق ماشین حساب فارکس وبسایت دنیای ترید.
در حقیقت محاسبه حجم معامله، از نان شب واجب تر است و یکی از نکات ضروری و با اهمیت مدیریت ریسک است. بارها شده که معامله گران در بازارهای مالی از استراتژی های بسیار کارآمدی استفاده کرده اند ولی فقط به خاطر عدم محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، آسیب های بسیار جدی و جبران ناپذیری را متحمل شده اند.
در یک مقاله دیگر از سری مقالات بسیار ارزشمند وبسایت دنیای ترید، این دفعه در خدمت شما هستیم تا دانش و تجربه مان را درباره آموزش نحوه محاسبه پوزیشن سایز یا حجم معامله، با شما به اشتراک بگزاریم. اهمیت این مقاله به قدری بالا است که به شما قول می دهیم اگر در تمام تریدهایتان مدیریت ریسک و پوزیشن سایز را رعایت کنید، دیگر هرگز کل حسابتان را منهدم نمی کنید.
نکاتی که قرار است با هم در این مقاله یاد بگیریم، به شرح زیر است:
مدیریت ریسک چیست؟ اهمیت مدیریت ریسک در معامله، پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست، قانون ریسک یک یا دو درصد چیست؟ نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات و نتیجه گیری.
مدیریت ریسک چیست؟
به طور کلی به فرآیند پیش بینی، تشخیص، ارزیابی و کنترل کردن ضررها و تهدیدات احتمالی نسبت به قسمتی یا کل سرمایه تان، مدیریت ریسک گفته می شود. فرقی نمی کند که این ریسک ها مربوط به ناآرامی های درون بازار هستند و یا مربوط به بحران های ژئوپلیتیکی، ناشی از تحلیل های نادرست تکنیکال هستند و یا مرتبط به فاندامنتال مارکت می باشند. در هر صورت، برخوردار بودن از یک مدیریت ریسک صحیح و به کار گرفتن ابزارهای مناسب آن در زمان درست، به شما کمک می کند تا تصویر کامل و شفافی از خطرهای احتمالی پیش رو داشته باشید.
فراموش نکنید که ما ریسکمان را مدیریت نمی کنیم که اصلا ضرر نکنیم، بلکه ما از مدیریت ریسک استفاده می کنیم تا ضررهای مان را کوچکتر کرده و بدانیم کدام ریسکها ارزش خطر کردن دارند. همین الان فرصت بسیار مناسبی است که شما هم یاد بگیرید چیزی به نام ضرر نکردن در بازرهای مالی وجود ندارد.
شما هیچ معامله گری را پیدا نخواهید کرد که به شما بگوید هرگز ضرر نکرده و یا ضرر نخواهد کرد! این حد ضرر به دلار یا به درصد؟ قانون شماره یک تمام مارکت ها است و فقط شامل بازارهای مالی نمی شود. اگر قصد ماندن در بازارهای مالی و سود کردن مداوم را دارید، حتما ریسکتان را با ابزارهایی که در ادامه این مقاله به شما آموزش خواهیم داد، مدیریت کنید.
اهمیت مدیریت ریسک در معامله
همانطور که در قسمت های قبل برایتان توضیح دادیم، به طور خلاصه مدیریت ریسک یعنی توانایی روبرو شدن با یکسری ضرر بدون کال مارجین شدن. این بدین معنی است که مثلا اگر شما ده ترید انجام دادید و تمام آنها را ضرر کردید، حساب معاملاتی شما بسته نشود.
شاید برایتان این سوال مهم پیش بیاید، مگر امکان دارد فردی در ده معامله اش ضرر کند و کال مارجین نشود؟ لطفا تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا فوت کوزه گری معاملات در بازرهای مالی را که کمتر کسی اهمیت آنها را برای شما توضیح داده، به شما بیاموزیم.
فراموش نکنید که حتی اگر شما یک استراتژی قوی بسیار عالی هم داشته باشید ولی مدیریت ریسک را رعایت نکنید، براحتی می توانید تمام سرمایه تان را از دست بدهید. اگر باور ندارید، به مثال زیر توجه کنید:
فرض کنید دو تریدر به نامهای آرش و بردیا داریم که هر دو اینها یک حساب معاملاتی 1000 دلاری دارند. آرش و بردیا یک استراتژی معاملاتی دارند که درصد موفقیتش 50% است. این بدین معنی است که از هر دو تریدی که آنها انجام می دهند، یکی را سود می کنند. نسبت ریسک به ریوارد آنها هم 1 به 2 می باشد. اجازه دهید همین جا ریسک به ریوارد را هم برای شما توضیح دهیم.
مفهوم ریسک به ریوارد
تصور کنید که شما در حال ورود به معامله ای هستید که حاضرید 100 دلار ضرر یا ریسک کنید. ولی چنانچه مارکت مطابق میل شما پیش برود و شما سود کنید، می توانید 200 دلار به جیب بزنید. مگر غیر از این است که این 200 دلار دو برابر مبلغی است که شما حاضر بودید ریسک کنید؛ یعنی 100 دلار. نتیجتا این همان چیزی است که ما به آن ریسک به ریوارد 1 به 2 می گوییم. خیلی ساده ریوارد یا پاداش شما دو برابر ریسک یا ضرر شما است.
حال فرض کنید که شما قصد ورود به معامله ای را دارید که حاضر هستید در آن 100 دلار ریسک یا ضرر کنید. ولی چنانچه مارکت انتظار شما را برآورده کند و شما به سود برسید، مبلغی که کسب خواهید کرد 1000 دلار خواهد بود. حال، ریسک به ریوارد شما در این معامله 1 به 10 می باشد. به همین سادگی.
حال برمی گردیم به ادامه مثال بالا. آرش که یک تریدر طمع کار است، قصد دارد در هر معامله اش 250 دلار ریسک کند یعنی 25% کل حسابش ولی بردیا که تریدری محافظه کار است، می خواهد ریسکش در هر معامله فقط 20 دلار باشد یعنی فقط 2% درصد کل پولش. حال باید محاسبه کنیم و ببینیم که نتایج یا برآیند معاملات این دو شخص یا همان Lose/Win این دو نفر، چقدر خواهد بود؟ منظور این است که هر کدام اینها با احتساب ریسک به ریوارد 1 به 2، با چند ضرر کال مارجین شده و حسابشان به صورت خودکار بسته میشود؟
اگر از هشت معامله، برآیند معاملاتشان 4 باخت و 4 برد باشد: باخت، باخت، باخت، باخت – برد، برد، برد، برد
متاسفانه آرش فقط با 4 معامله ضررده، کال مارجین می شود. چرا که کل حساب او 1000 دلار است و با 4 تا 250 دلار که قصد ریسک کردن دارد اگر تریدش موفق نباشد، حسابش بسته می شود. این یعنی حتی بدون اینکه طعم شیرین موفقیت را بچشد، معاملاتش دچار شکست سنگینی شده و کل سرمایه اش را بر باد داده است.
آرش: 250-، 250-، 250-، 250- = کال مارجین شدن
حال بیایید برآیند معاملات بردیا را طبق الگوی بالا، بررسی کنیم.
بردیا: 20-، 20-، 20-، 20-، 40+، 40+، 40+، 40+ = 80 دلار سود
شاید تعجب کنید و بگویید 40 دلار سود از کجا آمد؟ این همان نسبت ریسک به ریوارد 1 به دو است. بردیا حاضر بود در هر معامله 20 دلار ضرر کند. حال اگر بر اساس نسبت ریسک به ریواردش که 1 به 2 است او 4 معامله 20 دلاری ضرر کند (80-) ولی 4 معامله 40 دلار سود کند، او هنوز 80 دلار سود کرده است.
این 80 دلار سود مساوی است با 8% از کل حساب معاملاتی بردیا چرا که حساب او 1000 دلار است. ولی آرش 100% حساب معاملاتی اش را ضرر کرده و کال مارجین شده است. به همین سادگی شما می توانید قدرت استفاده یا عدم استفاده از مدیریت ریسک صحیح را در مورد آرش و بردیا، ببینید. (فراموش نکنید که آرش یک استراتژی با درصد موفقیت 50% هم داشته است ولی متاسفانه از مدیریت ریسک درستی استفاده نکرده است).
شاید برای شما هم این سوال مهم پیش بیاید که خوب چطور می توانم ریسک های معاملاتی ام را مدیریت کنم؟ فراموش نکنید که ما قرار است در این مقاله این فاکتورهای مهم را به شما آموزش دهیم.
پوزیشن سایز یا حجم معامله چیست؟
خیلی ساده Position Sizing یا سایز معامله یعنی ترید کردن با تعداد واحدها یا سایزهای درستی که اگر ضرر کردید، فقط قسمت کوچکی از حسابتان کسر شود. به زبانی دیگر مقدار واحدهایی که در یک معامله ترید می کنید، سایز معاملاتی شما نام دارد.
توصیه اکثر حرفه ای های بازار این است که شما در هر معامله تان فقط 1 تا 2% از سرمایه تان را ریسک کنید. این بدین معنی است که اگر حساب معاملاتی شما 1000 دلار امریکا است، 1% آن می شود 10 دلار. نتیجتا برای اینکه شما کال مارجین شوید، باید 100 معامله تان ضررده باشد تا کل 1000 دلار شما از دست برود.
حال ممکن است سوال دیگری برای شما پیش بیاید و آن هم این است که چطور می توانم محاسبه کنم که در هر تریدی که انجام می دهم فقط 10 دلار ضرر کنم؟ این سوال خوب، ما را به قسمت های بعدی این مقاله هدایت می کند.
قانون ریسک یک یا دو درصد، یک استراتژی سرمایه گذاری است که به تریدرها می گوید شما در هر معامله یا تریدتان، نباید بیشتر از یک یا دو درصد از کل سرمایه تان را به خطر بیندازید. برای اعمال این قانون، شما باید ابتدا 2% از کل سرمایه آزادتان را محاسبه کنید. مثلا اگر مارجین آزاد شما 5000 دلار امریکا می باشد، دو درصد آن می شود 100 دلار. ضمنا در کنار قانون مهم 2%، تریدرهای حرفه ای تمام هزینه های احتمالی آینده مثل نرخ سواپ، کمسیون بروکرها و غیره را نیز، منظور می کنند.
نحوه محاسبه پوزیشن سایز در معاملات
فرمول اصلی یا فوت کوزه گیری که قبلا به شما قول داده بودیم، همین جا می باشد. ما در این قسمت از دو طریق نحوه محاسبه سایز معامله یا پوزیشن سایز را به شما آموزش می دهیم. اولین آن روش دستی است که شما خودتان بعد از مطالعه این قسمت، قادر خواهید بود سایز پوزیشنتان را محاسبه کنید.
روش دوم که حد ضرر به دلار یا به درصد؟ بسیار ساده تر می باشد، محاسبه سایز پوزیشن از طریق ماشین حساب بسیار خوب و کارآمد وبسایت دنیای ترید است که پیشتر هم به شما گفته بودیم.
روش اول؛ روش دستی
در این روش ما به دنبال سه فاکتور هستیم: مقدار ریسک، حد ضرر و ارزش هر پیپ. این روش یک فرمول بسیار ساده دارد که به شرح زیر است:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
برای اینکه بتوانید سایز پوزیشن یا حجم معامله تان را حساب کنید، ابتدا باید بدانید که چقدر حاضر هستید در هر معامله، ریسک کنید. پاسخ این سوال در موفقیت شما برای ادامه معاملاتتان بسیار حیاتی است. اگر شما هم خواهان ماندن در این بازار هستید، بهتر است توصیه بزرگان و حرفه ای های این مارکت را با گوش جان بشنوید، جدی بگیرید و همیشه از آن استفاده کنید.
تمام حرفه ای های بازار با هم و یک صدا می گویند: هرگز بیشتر از 1 الی 2% درصد از کل سرمایه تان را ریسک نکنید. اینکه بهتر است شما کدامیک را رعایت کنید، بستگی به تیپ شخصیتی و میزان طمع شما دارد.
بسیار خوب، حال که مقدار ریسک شما مشخص شد، نوبت به حد ضرر و ارزش و اندازه هر پیپ شما دارد. اجازه بدهید با مثالی این مسئله را برای شما شفاف تر کنیم.
فرض کنید شما حساب معاملاتی به مبلغ 10.000 دلار امریکا دارید. بر اساس فرمول بالا و توصیه حرفه ای های بازار، شما می خواهید فقط 1% کل سرمایه تان ریسک کنید. این بدین معنی است که شما حاضر هستید فقط 100 دلار در این معامله ریسک کنید. فرض کنید که حد ضرر شما هم در این معامله، 100 پیپ و ارزش هر پیپ معامله 10 دلار است (فرض ما بر این است که شما با 1 لات وارد معامله شده اید). امیدوارم که فرمول بالا را فراموش نکرده باشید:
سایز پوزیشن = مقدار ریسک تقسیم بر ( حد ضرر ضربدر ارزش هر پیپ)
بر اساس این فرمول، سایز پوزیشن شما برابر است با: 100 دلار مقدار ریسک تقسیم بر 100 پیپ حد ضرر شما ضربدر 10 دلار ارزش هر پیپ، که مساوی است با 0.1 لات که برابر است با 1 مینی لات. از آنجا که ارزش هر پیپ شما بستگی به فاکتورهای زیادی مثل ارز مقابل یا همان ارز دوم که در جفت ارزها می نویسید، یا مثلا واحد پولی که با آن حساب معاملاتی تان را باز کرده اید و غیره دارد، ما به شما روش دوم که Position Sizing Calculator یا همان محاسبه سایز پوزیشن توسط ماشین حساب بسیار هوشمند وبسایت دنیای ترید است را، معرفی می کنیم.
روش دوم؛ ماشین حساب فارکس دنیای ترید
در واقع این ماشین حساب کار شما را بسیار ساده کرده است. طبق فرمول بالا، برای محاسبه سایز پوزیشن شما به جز مقدار ریسک، به دو چیز دیگر هم نیاز دارید؛ 1- ارزش هر پیپ 2- حجم معامله. ماشین حساب بسیار عالی وبسایت دنیای ترید، پاسخ هر دو ابهامات بالا را مرتفع کرده است. لطفا برای اطلاعات بیشتر، با ما همراه باشید.
ابتدا برای شروع به وبسایت دنیای ترید بروید و مثل تصویر زیر، روی آیکون ماشین حساب فارکس، کلیک کنید.
سپس، با تصویری مثل شکل زیر مواجه می شوید که می توانید تمام اطلاعات خواسته شده را وارد کرده و سپس دکمه محاسبه را فشار دهید تا خود این نرم افزار برای شما محاسبات را انجام دهد.
همین طور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، ابتدا در قسمت سمت راست ارزش هر پیپ تان را محاسبه کنید و سپس برای وارد کردن سایز پوزیشن یا حجم معامله، به قسمت سمت چپ شکل بالا، رجوع کنید.
اطلاعات تصویر سمت راست که کاملا واضح است. ابتدا جفت ارز خود را مشخص می کنید و سپس اگر حساب شما مثلا به دلار امریکا است، آن را در قسمت دوم از بالا وارد کنید. بعد مقدار لات را وارد کنید (مثلا استاندارد یا مینی استاندارد و . ) و در قسمت بعد، حجم لات مثلا با یک لات وارد معامله شده اید یا بیشتر. در انتها دکمه محاسبه را کلیک کنید.
بعد از اینکه ارزش هر لات را در این قسمت مشخص کردید، به ستون سمت چپ رفته و اطلاعات آن را نیز تکمیل کنید. ابتدا در قسمت بالا میزان سرمایه تان را وارد کنید مثلا 5000 دلار یا 1000 دلار. درصد ریسکی که حاضرید متقبل شوید را در این قسمت وارد کنید مثلا 1 یا 2 درصد.
در قسمت بعد استاپ لاس خود را بنویسید مثلا 100 پیپ یا 50 پیپ. حال در قسمت چهارم، ارزش پیپی که در قسمت قبل به دست آوردید را وارد کنید. به محض وارد کردن این آیکون، پوزیشن سایز یا حجمی که باید با آن وارد معامله شوید، خودش ظاهر می شود.
شاید برای برخی از شما که تازه وارد بازارهای مالی مخصوصا بازار فارکس شده اید، این سوال پیش بیاید که خوب پس از محاسبه حجم معامله یا سایز پوزیشن، این عدد را باید کجا وارد کنم؟ همینطور که قبلا هم برای شما توضیح دادیم، هدف نهایی ما در وبسیات آموزشی دنیای ترید، آموزش و پرورش تریدرهای حرفه ای برای ورود به بازارهای مالی است. در نتیجه، این قسمت را نیز با جان و دل برای شما توضیح خواهیم داد.
فرض ما بر این است که شما از پلتفرم مشهور متاتریدر استفاده می کنید. پس از اینکه شما دکمه سفارش یا همان Order را فشار دهید، با پنجره ای مثل تصویر پایین روبرو خواهید شد.
همین طور که در تصویر بالا حد ضرر به دلار یا به درصد؟ مشاهده می کنید، در قسمت Volume شما حجم یا پوزیشن سایز را که جلوتر محاسبه کرده اید را وارد می کنید، به همین سادگی.
نتیجه گیری
به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی است. از اینکه تا پایان این مقاله با ما همراه بودید، بسیار سپاسگزاریم. در حقیقت کار شما مخصوصا اگر تازه وارد هستید، از همین جا شروع می شود. لطفا تمام آنچه در این مقاله مطالعه کردید را حتما در پلتفرم مجازی تمرین کنید تا خوب در مورد پوزیشن حد ضرر به دلار یا به درصد؟ سایز، صاحب مهارت شوید.
ضمنا اگر این مقاله را مفید یافتید، حتما آن را برای دوستان و آشنایان تان بفرستید تا بدین وسیله، جلوی ضرر و زیان های احتمالی آنها را بگیرید.
منظور از حد ضرر (stop loss) در معاملات سهام چیست؟
حد ضرر یا استاپ لاس (stop loss) یکی از اصول اساسی در معاملات سهام برای حفظ سرمایه است. استاپ لاس با محدود کردن اندازه ضرر در معاملاتی که با شکست مواجه هستند، می تواند از سرمایه معاملاتی شما محافظت کند. هر معامله ای به سود نمی انجامد، حتی با وجود معاملات سودده، جبران خسارت تعداد کمی از ضرر و زیان های بزرگ کار سختی است.
تریلینگ حد ضرر چیست؟
استاپ لاس مفهوم بسیار مهمی است که سرمایهگذاران حرفهای به خوبی از آن بهره میبرند. افراد ناآگاه نمیتوانند از سودهای خود محافظت کنند و معمولا با از دست دادن بخشی از سرمایه، ناامید میشوند و از بازار بورس خارج میشوند. اما حرفهایها که زیر و بم بازار را خوب میشناسند به کمک حد ضرر به دلار یا به درصد؟ حد ضرر سودهای خود را حفظ میکنند و به موفقیت میرسند.
همانطور که میدانیم هدف از تعیین استاپ لاس کاهش زیان و حفظ سود است. زمانی که حد ضرر را در معاملهای تعیین میکنیم، در واقع به این ترتیب مشخص میکنیم که چه زمانی برای خروج از سهم مناسب است.
در روش حد ضرر متحرک، همچنان که سهم به روند حرکتی خود ادامه میدهد، میزان استاپ لاس نیز تغییر خواهد کرد. در واقع جابجا کردن حد ضرر راهکاری است که برای محافظت از سود به دست آمده مورد استفاده قرار میگیرد. این شیوه در حرکات صعودی سهم کاربرد دارد.
اجازه دهید توضیحات را با یک مثال دنبال کنیم. در نظر بگیرید که سهمی را در قیمت ۱۰۰۰ تومان خریداری کردهاید و حد ضرر خود را روی مبلغ ۹۵۰ تومان تعیین کردهاید. فرض کنید سهم تا ۱۵۰۰ تومان رشد میکند. در چنین حالتی مشخص است که شما سود زیادی به دست آوردهاید. اما ناگهان روند سهم تغییر میکند و قیمت کم میشود. به این ترتیب اگر شما همچنان حد ضرر خود را روی مبلغ ۹۵۰ تومان نگه داشته باشید، نه تنها سودهای خود را از دست میدهید، بلکه متضرر نیز خواهید شد. پس مهم است که با حرکت سهم، میزان استاپ لاس را تغییر دهید. به این ترتیب میتوانید از سود بهدستآمده محافظت کنید.
بسیاری از افرادی که از تریلینگ استاپ لاس استفاده میکنند میدانند که نوسان ذات بازار سهام است. آنها با توجه به حرکت سهم و برای حفظ سود خود از این شیوه استفاده میکنند. به طور کلی همزمان با روند صعودی سهم، حد ضرر نیز تغییر میکند و افزایش مییابد. از جمله مزایای این عمل، کاهش ریسک معاملاتی است. در تعیین حد ضرر متحرک میتوانید از اندیکاتورها نیز کمک بگیرید و عملکرد بهتری از خود نشان دهید.
حد ضرر ثابت چیست؟
در بازار بورس حد ضررها یا ثابت هستند یا متحرک. حد ضرر متحرک همان تریلینگ استاپ لاس است که در بخش قبلی به آن اشاره کردیم. اما حد ضرر ثابت همانطور که از نامش مشخص است به حد ضرری اشاره دارد که میزان آن تغییر نمیکند. بر این اساس علاوه بر تعیین درصد به عنوان نقطهی خروج از سهم، میتوان از شیوههای دیگری نیز استفاده کرد.
اما یکی از رایجترین شیوههای تعیین استاپ لاس، تعیین یک عدد ثابت به عنوان نقطهی خروج از سهم است. فرض کنید سهامی را در قیمت ۱۲۰۰ تومان خریداری میکنید. شما میتوانید مبلغ ۱۱۳۰ تومان را به عنوان حد ضرر تعیین کنید. به این صورت فارغ از اینکه سهم تا چه میزان سود میکند، حد ضرر شما روی همان عدد باقی خواهند ماند. عیب این شیوه آن است که موجب از دست رفتن سودهایی میشود که تا کنون کسب کردهاید.
یکی دیگر از روشهای رایج در تعیین استاپ لاس، رسیدن دارایی به قیمت خرید است. افرادی که ریسکپذیر نیستند، حد ضرر خود را طوری تعیین میکنند که در بدترین حالت بدون هیچ سود و ضرری از دارایی خارج شوند. زمانی که قیمت سهم پس از رشد، تا قیمت نقطهی ورود پایین میآید، به اصطلاح به آن نقطهی سربهسر میگویند. به این ترتیب در چنین روشی اگر شما سهمی را به مبلغ ۱۲۰۰ تومان خریداری کرده باشید، فارغ از اینکه چه میزان سود کردهاید، حد ضرر برابر با ۱۲۰۰ تومان خواهد بود. یعنی ممکن است تمام سودهای خود را از دست بدهید اما ضرر و زیانی متحمل نشوید.
استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس در هر معامله ای این تضمین را به شما می دهد تا ضرر های شما قابل کنترل باشد. در نهایت این اطمینان را خواهید داشت، حساب معاملاتی تان در یک ریسک بزرگ قرار ندارد. رعایت استاپ لاس از نکات مهم و اساسی برای موفقیت در بورس است.
حد ضرر یک دستور است و در بروکر تنظیم می شود. وقتی ما سهامی را خریداری کردیم، یک استاپ لاس برای آن در نظر میگیریم تا وقتی سهام به قیمت خاصی رسید از طریق استاپ لاس معامله بسته شود.
این دستور برای کاهش ضررهای معامله گران در یک پوزیشن معاملاتی بکار میرود. زمانی که نمی توانید پشت میز کامپیوتر بنشینید و معاملات را نظاره کنید، توصیه می شود حتما از استاپ لاس استفاده کنید. Stop loss ، اهمیت استفاده و نحوه تنظیم آن از مهمترین بحث های آموزش بورس است.
چرا جاگذاری حد ضرر یا استاپ لاس اهمیت زیادی دارد؟
اهمیت حد ضرر در معاملات فارکس و بورس بسیار زیاد است. با یک سوال منطقی رو به رو هستیم. استاپ لاس در بازار سهام و ارز چه معنایی دارد؟ دوباره یاد آوری می کنیم دستور stop loss وقتی قیمت سهام در بروکر به حد معینی رسید، جهت فروش سهام یا ارز فعال می شود. همچنین باعث کاهش ضرر سرمایه گذاران بورس می گردد.
اگر چه بیشتر معامله گران از استاپ لاس در پوزیشن های معاملاتی بلند مدت استفاده می کنند، در پوزیشن های کوتاه مدت هم می توان برای کنترل ضرر از آن استفاده کرد.
دستور حد ضرر از احساسات تاثیر گذار روی تصمیم گیری های معاملات جلوگیری می کند. این ویژگی مخصوصا زمانی مفید است که کاربر قادر به تماشای پوزیشن نیست. استاپ لاس در فارکس به خاطر دلایل زیادی مهم است. یک دلیل ساده وجود دارد- هیچ کس نمی تواند آینده بازار فارکس و بورس را پیش بینی کند و فرقی ندارد یک پوزیشن چقدر قدرتمند باشد، یا چقدر اطلاعات در مورد یک روند خاص وجود داشته باشد.
قیمت های آتی برای بازار ناشناخته است و هر معامله ای یک ریسک می باشد. معامله گران بازار فارکس ممکن است بیش از نصف زمان با معامله جفت ارز های رایج به سود برسند. اما ممکن است به خاطر ضعیف بودن مدیریت سرمایه، معامله گران سود های خود را هم از دست بدهند. مدیریت نادرست پول و سرمایه می تواند عواقب ناخوشایندی را در پی داشته باشد.
برای جلوگیری از این وضعیت، باید نحوه محاسبه و تنظیم استاپ لاس را بلد باشید.
حد ضرر، استرس معامله گری را کاهش می دهد. هر روز یک چالش جدیدی است و تقریبا هر چیزی مانند سیاست جهانی، رویداد های بزرگ اقتصادی و شایعات مربوط به بانک مرکزی می تواند روند بازار را در یک چشم به هم زدن تغییر دهد. این بدان معناست: هر یک از ما ممکن است پوزیشنی خلاف جهت روند بازار داشته باشیم.
قرار گرفتن در جهت خلاف بازار امری اجتناب ناپذیر است اما ما می توانیم چنین وضعیتی را کنترل کنیم. شما می توانید به سرعت ضرر خود را کاهش دهید یا هم به امید تغییر روند بازار منتظر بمانید. نقطه حد ضرر در واقع نقطه ابطال ایده معاملاتی شماست. وقتی قیمت ها به این نقطه رسیدند، باید سیگنال خروج از معامله صادر شود.
حد ضرر از زیان های احتمالی جلوگیری می کند
نحوه تنظیم حد ضرر یا استاپ لاس بر اساس درصد
تنظیم حد ضرر بر اساس درصد، ابتدایی ترین نوع استاپ لاس است. در این روش درصدی از حساب معامله گر برای تنظیم stop loss استفاده می شود. برای مثال “۲ درصد از کل حساب ” مقداری است که یک فرد می تواند در معاملات خود ریسک کند. درصد ریسک، از معامله گری به معامله گر دیگر ممکن است تغییر کند.
بیشتر معامله گرهای تهاجمی تا ۱۰ درصد از حساب خود را ریسک می کنند. در حالیکه افراد با روحیه غیر تهاجمی، کمتر از ۱ درصد در هر یک از معاملات خود ریسک می کنند. هنگامی درصد ریسک مشخص شد، معامله گر با استفاده از پوزیشن سایز محاسبه میکند استاپ لاس در چه فاصله ای از نقطه ورود به معامله باید قرار گیرد. به یاد داشته حد ضرر به دلار یا به درصد؟ باشید شما باید استاپ لاس را بر اساس وضعیت بازار یا قوانین سیستم معاملاتی خود تنظیم کنید نه بر اساس مقدار پولی که می خواهید از دست دهید.
برای مثال اگر شما یک حساب ۱۰۰۰۰ دلاری در فارکس داشته باشید و بخواهید تنها ۲% در هر معامله ریسک کنید، در نتیجه چه مقدار ریسک خواهید کرد؟ ۲ درصد ۱۰۰۰۰ دلار می شود ۲۰۰ دلار.
۲۰۰ دلار چند پیپ است؟ فرض کنید میخواهیم ۱۰۰۰۰۰واحد از یورو/ین را معامله کنیم. در این حالت هر پیپ تقریبا برابر با ۱۰ دلار است. در نتیجه بزرگترین حد ضرر می تواند تنها ۲۰ پیپ باشد. ( ۲۰۰ دلار تقسیم بر ۱۰ دلار کردیم نتیجه ۲۰ پیپ شد.)
حد ضرر به اندازه ۲۰ پیپ بالاتر از نقطه فروش تنظیم شده است.
تنظیم حد ضرر یا استاپ لاس بر اساس چارت
حد ضرر را می توان بر اساس حمایت ها و مقاومت های چارت تنظیم کرد. تعیین استاپ لاس از روی چارت یک روش معقول و منطقی است. در واقع ما می توانیم استاپ لاس های خود را بر اساس آنچه بازار به ما نشان می دهد، پایه ریزی کنیم.
یکی از مواردی که در بازار مشاهده می شود این است که قیمت ها سطوح خاصی را نمی توانند بشکنند. استاپ لاس را در بیرون از سطوح مقاومت ها و حمایت ها می توانید تنظیم کنید. به تصویر زیر توجه کنید:
قیمت بالاتر از خط روند شکسته می شود و ما بالای خط روند خرید می کنیم، اما حد ضرر را کجا قرار دهیم؟
وقتی در نمودار قیمت ها خط روند نزولی را شکستند و موقعیت خوبی برای خرید به وجود آمد. در نتیجه حتما شما تمایل به معامله خواهید داشت. اما قبل از معامله باید بدانید: ۱- حد ضرر را در کجا قرار دهید؟ ۲- ایده معاملاتی شما در چه شرایطی نقض می شود؟
محل تنظیم حد ضرر: زیر خط روند قرمز و زیر سطح حمایت قوی
در این حالت بهتر است حد ضرر های خود را زیر خط روند و در سطوح پشتیبانی قرار دهید. اما اگر بازار دوباره به سمت پایین برگردد، بدین معنی است فروشندگان کنترل بازار را در دست دارند. در نتیجه ایده معاملاتی شما باطل شده و باید از معامله خارج شوید و ضرر را قبول کنید.
سوالات متداول حد ضرر
اندیکاتورهای حد ضرر کداماند؟
برای تعیین حد ضرر میتوان از ابزارها و اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به نحوی کاملا موثر بهره برد. در این میان چند اندیکاتور از بقیهی موارد کارآمدتر هستند. یکی از این اندیکاتورها که در تعیین استاپ لاس عملکرد حد ضرر به دلار یا به درصد؟ خوبی دارد، Parabolic SAR نام دارد. افزون بر این مورد میتوان از سایر اندیکاتورها از جمله ATR (میانگین محدودهی واقعی)، MA (میانگین متحرک)، پین بار و اندیکاتور باند بولینگر نیز کمک گرفت. باز هم لازم است بر این نکته تاکید شود که اندیکاتورها را نمیتوان به تنهایی ملاک عملکرد قرار داد و بر اساس آنها تصمیم گرفت.
چرا پایبندی به استاپ لاس مهم است؟
عمل کردن بر اساس استراتژیهای از پیش تعیینشده، نشاندهندهی بلوغ فکری و عملی معاملهگران است. اگر نتوانیم در نقطهای که از قبل مشخص کردیم از سهم خارج شویم، این امر به آن معناست که نتوانستهایم احساساتمان را کنترل کنیم. سرمایهگذار موفق کسی است که با چشمی باز به بازار سرمایه نگاه کند و از احساسات و واکنشهای هیجانی پرهیز کند. اگر حد ضرر را مشخص کنیم ولی به آن عمل نکنیم عملا استراتژیهای معاملاتی خود را زیر پا گذاشتهایم. در چنین شرایطی نباید توقع موفقیت از خود داشته باشیم.
چه عواملی باعث میشود به حد ضرر عمل نکنیم؟
دو عامل ترس و طمع همیشه مانع از انجام تصمیمهای منطقی میشوند. بر این اساس بسیاری از مواقع معاملهگران با رسیدن به نقطهی استاپ لاس به این دلیل که ممکن است سهم مجددا قیمتهای بالایی را لمس کند، از آن خارج نمیشوند. به این ترتیب آنقدر در سهم میمانند که دیگر راه برگشتی نماند. در حالیکه اگر در نقطهی صحیح از سهم خارج شده بودند، میتوانستند در سهم دیگری سرمایهگذاری کنند و سود خوبی از آن به دست بیاورند.
معایب حد ضرر متحرک چیست؟
با توجه به مواردی که در تریلینگ استاپ لاس بیان شد شاید گمان کنید که این شیوهی تعیین حد ضرر هیچ معایبی ندارد و سراسر حسن است. اما حقیقت آن است که در زمانی که بازار در وضعیت اصلاح موقت به سر میبرد، ممکن است حد ضرر برای برخی از افراد فعال شود و به این ترتیب این افراد سهام خود را بفروشند. غافل از آنکه این اصلاح به زودی تمام میشود و سهم مجددا روند رو به رشد خود را از سر خواهد گرفت.
عوامل موثر در تعیین استاپ لاس کداماند؟
یکی از مهمترین مسائل در این خصوص، دیدگاه سرمایهگذار است که آیا به صورت بلندمدت است یا کوتاهمدت. افزون بر این نکته، مواردی مانند خطوط روند و حمایت و مقاومت سهم و همچنین الگوهای نموداری نیز حائزاهمیت هستند. به طور کلی شرایط بازار میتواند به میزان زیادی بر تعیین حد ضرر تاثیر بگذارد. با استفاده از شیوههای آنالیز سهام مانند تحلیل تکنیکال میتوانید روند قیمتی را پیشبینی کنید و بر اساس آن نقطهای را به عنوان استاپ لاس تعیین کنید. سپس بسته به میزان سود خود بهتر است این نقطه را با در نظر گرفتن روند سهام، جابجا کنید تا از سود خود نیز حفاظت کنید.
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) راهکار جلوگیری از زیان در ترید ارز دیجیتال
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) در معاملات رمزارزها بسیار ضروری بوده و جز اصلی معاملات در بازارهای مالی میباشد. بطور کلی در تمام استراتژیهای معاملاتی در بازارهای مالی شما باید مقدار ریسک و حد ضرر را بتوانید محاسبه کنید. در غیر این صورت یک بخش از ترید شما ناقص خواهد بود. با توجه به این که نوسان بازار ارزهای دیجیتال میتواند بسیار زیاد باشد و محدودیتی ندارد، لازم است که استاپ لاس یا حد ضرر در ترید را قرار دهید تا به خودکار از اعمال ضرر بیش از جلوگیری شود. پیش از هر چیز باید با مفهوم حد ضرر آشنا شوید و بدانید که استاپ لاس چیست. تریدرهای حرفهای همواره ریسک معاملات خود را مشخص میکنند و بر اساس مقدار ریسک موجود و به دور از احساسات اقدام به سرمایهگذاری میکنند.
حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) چیست؟
حد ضرر یا استاپ لاس سادهترین ابزاری است که میتوان به وسیله آن مدیریت ریسک را انجام داد تا میزان ضرر کاهش یابد. همچنین یک ابزار خوب برای اینکه از ضرر زیاد جلوگیری کنید و در ترید ارز دیجیتال به شما یادآوری کند که شما در اشتباه هستید. باقی ماندن در ترید ارز دیجیتال بدون هیچ برنامهای تا زمانی که به قیمت موردنظر ما برسد، ریسک زیادی دارد و میتواند منجر به از دست رفتن بخش زیادی از سرمایه شود. خروج از ترید بعد از تحمل مقداری کاهش، قطعا منطقیتر به نظر میرسد هر چند احتمال افزایش سود وجود داشته باشد.
حدضرر قیمتی است که توسط تریدر تعیین میشود که به واسطه آن هر زمان بازار به آن قیمت رسید، سفارش به صورت خودکار بسته میشود و سفارش معکوس اعمال میشود.
اهمیت تعیین حد ضرر یا استاپ لاس
در بازارهای مالی همچون بازار ارزهای دیجیتال و forex هیچگونه الزامی برای تبعیت از تحلیلهای شما وجود ندارد و همواره احتمال خطا در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال وجود دارد، لذا باید آمادگی انتخاب تصمیم درست را در مواقعی که سیر قیمتها با پیشبینی شما منطبق نیست را داشته باشید. به منظور این کار پس از انتخاب موقعیت مناسب ورود به یک موقعیت ترید ارز دیجیتال، قدم بعدی انتخاب حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) حد ضرر به دلار یا به درصد؟ است. یکی از بزرگترین اشتباهات رایج در میان تریدرهای آماتور، تعیین نکردن حد ضرر است. اغلب تریدرهای غیر حرفهای بعد از اینکه قیمت ارز دیجیتال مورد نظرشان افت میکند و وارد منطقه ضرر میشوند، منتظر میمانند تا قیمت آن ارز دیجیتال دوباره رشد کند و به نقطه خریدشان بازگردد، در این حالت سرمایه آنها به خواب میرود و ممکن است که چندین ماه و یا حتی چندین سال طول بکشد که دوباره به قیمت مورد نظر آنها برسد، در نتیجه از سودهای دیگر بازار عقب میمانند. پس میتوان گفت که سیستم معاملاتی که حد ضرر ندارد ممکن است روزی تمام سرمایه را نابود کند و در اینجاست که اهمیت تعیین حد ضرر مشخص میشود. بنابراین تریدرها باید برای خرید و فروشهای خود برنامه داشته باشند و برای شرایط مختلف بازار اقداماتی را از پیش برنامهریزی کنند.
مزایا و معایب استفاده از استاپ لاس چیست؟
از مزایای حدضرر (Stop Loss) این است که با اعمال حدضرر، لازم نیست که به طور مداوم بازار را رصد کنید. در هنگام مسافرت یا در مواقعی که به بازار دسترسی ندارید، قرار دادن حد ضرر (Stop Loss) دارایی شما را از زیان زیاد و یا نابودی کامل محافظت میکند و در مواقعی که قیمت ارز دیجیتال وارد یک روند نزولی میشود و یا زمانی که از معاملات مارجین استفاده میکنید در صورت عدم استفاده از حد ضرر احتمال از بین رفتن بخش زیادی از سرمایه در چند لحظه وجود دارد. در برابر مزایای استفاده از حد ضرر، تنها مشکل استفاده از این ابزار این است که گاهی در بازار نوسانات شدید مقطعی بوجود میآید که این نوسانات باعث فعال شدن حدضرر میشود و در آن زمان پوزیشن ترید بسته میشود و ممکن است بازار فقط درحد چند معامله یا در حد چند ثانیه به قیمت حدضرر تعیین شده برسد و بلافاصله پس از آن به سمت تارگتهایی که در تحلیل به دست آمده حرکت کند، در این حالت سبب میشود تا از سود به دست آمده محروم شوید و مقداری ضرر متحمل شوید.
چگونه از حد ضرر یا استاپ لاس استفاده کنیم؟
در نظر داشته باشید که قانون ثابت و روش سریعی برای تعیین حدضرر (Stop Loss) وجود ندارد و به طور کلی حدضرر به استراتژی خرید و فروش شخصی هر فرد بستگی دارد. یک تریدر که در ترید روزانه خرید و فروش میکند، ممکن است 4 درصد به عنوان حدضرر انتخاب کند و تریدر دیگری که هدف سرمایهگذای بلندمدتتری دارد، میتواند 20 درصد ضرر را به عنوان حدضرر سرمایه گذاری خود انتخاب کند.
تعیین حد ضرر در انواع تحلیلها و موقعیتهای معاملاتی متفاوت است و در اصل حد ضرر یا استاپلاس نشان دهنده زمانی است که تحلیلگر دچار اشتباه شده است و باید تصمیمگیری خود را تغییر دهد.
بنابراین با هر سبک تحلیل و در هر پوزیشن معاملاتی که انجام میشود، حد ضرر جایی تعیین میشود که تحلیل اشتباه باشد. به عنوان مثال: تحلیلگر با در نظر گرفتن تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، پیشبینی کرده است که خرید بیتکوین در 42000 دلار منطقی است و امید دارد که تا 42500 دلار افزایش یابد. پس در این حالت برای خود یک حد ضرر در 41000 در نظر میگیرد و اینگونه استدلال میشود که اگر بیت کوین تا 41000 دلار ریزش کرد، پس پیشبینی برای صعود و تحلیل انجام شده اشتباه میباشد و اگر قیمت بیت کوین به 41000 دلار برسد نشان دهنده قرار گرفتن قیمت در یک روند نزولی است و تریدر سریعا پوزیشن معاملاتی را میبندد.
سخن پایانی
مهمترین نکته در مورد حدضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) این است که شما را از گرفتن تصمیمات احساسی منع میکند. اکثر تریدرها دلبسته به ارز دیجیتالی که خریدهاند میشوند. عبارت معروفی در بازار سرمایه در این زمینه وجود دارد که میگوید: با سهام خود ازدواج نکنید! این عبارت در خصوص رمزارزها نیز کاربردی است.
هیچگاه با خودتان نگویید من این ارز دیجیتال را دوست دارم و حتما باید آن را در سبد خود داشته باشم و به آینده آن کاملا اطمینان دارم. در نظر داشته حد ضرر به دلار یا به درصد؟ باشید که هر ارز دیجیتالی در بازههای مختلف زمانی رفتار متفاوتی از خود نشان میدهد و احتمال اینکه تمام پیشبینیهای شما نادرست شود، وجود دارد. بنابراین پیش از شروع ترید، حد ضرر یا استاپلاس خود را تعیین کنید و نزدیکترین قیمتی که ثابت کند تحلیل شما اشتباه بوده را به عنوان حد ضرر در نظر بگیرید و هرگز احساسی عمل نکنید و از جابجا کردن حد ضرر بر اساس احساسات اجتناب کنید.
حتما قبل از ورود به هر تریدی اول حد ضرر را برای خودتان مشخص کنید و بعد وارد شوید و با استفاده از حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) سرمایهگذاری خود را بیمه کنید.
مارجین و مارجین آزاد در معاملات فارکس چیست؟
معاملات مارجین در بازار فارکس فرآیند ایجاد سپرده با حسن نیت در یک بروکر، به منظور بازکردن و حفظ پوزیشن در یک یا چند ارز می باشد. در واقع مارجین ، هزینه یا کارمزد نیست ، بلکه بخشی از مانده حساب مشتری است که در معاملات سفارشی کنار گذاشته می شود. میزان مارجین مورد نیاز، بسته به شرکت کارگزاری می تواند متفاوت باشد و پیامدهای متعددی در ارتباط با این عمل وجود دارد. با زند تریدرز همراه باشید تا با مفهوم مارجین و مارجین آزاد بیشتر آشنا شوید.
مارجین چیست؟
در حقیقت مارجین و لوریج (اهرم) در کنار یکدیگر در معاملات فارکس تعریف می شوند. زمانی که شما در فارکس یک حساب تریدینگ ایجاد می کنید، همان موقع میزان اهرم آن را نیز انتخاب می کنید. مارجین توسط کارگزار مشخص حد ضرر به دلار یا به درصد؟ می شود.
به این نکته توجه داشته باشید که مارجین تاثیر مستقیمی بر حجم معاملات دارد، اما این مسئله توسط بسیاری از معامله گران نادیده گرفته می شود.
حتما می دانید که اهرم مشخص شده در حساب معامله گری شما در فارکس، مشخص می کند که شما چه مقدار می توانید از بروکر خود قرض بگیرید و وارد معامله شوید.
به طور مثال اگر اهرم حساب شما 1:50 باشد شما می توانید به ازای هر یک دلاری که معامله می کنید، 49 دلار دیگر از بروکر خود قرض بگیرید. در نهایت اگر معاملات روند رو به رشدی داشته باشد شما سود زیادی کرده اید و به راحتی می توانید مبلغی را که قرض گرفته اید به بروکر پس دهید.
و بالعکس اگر بازار روند نزولی داشته باشد، شما ضرر خواهید کرد و در مواقع ضرر است که مارجین می تواند جلوی ضرر را برای شما بگیرید. در حقیقت حدود مارجین که توسط بروکر مشخص می شود، باعث می شود که معامله گر، از یک حدی بیشتر ضرر نکند.
فراخوان مارجین یا margin call چیست؟
فراخوان مارجین یا margin call ، فراخوانی است که برای حد مشخص شده از مارجین ، معامله را توسط بروکر خاتمه می دهد. در واقع بروکر در مقابل حرکت بازار مارجین را بررسی می کند، اگر ضرر معامله گر بخواهد از حد مارجین بگذرد معامله اتمام می یابد.
برای روشن شدن بهتر این مطلب و درک بهتر مفهوم مارجین ، در ادامه مطالب مثالی را ذکر کرده ایم.
مثالی از معامله مارجین در فارکس
فرض کنید قصد دارید به معامله ای با لوریج 1:100 وارد شوید، و موجودی حساب شما 50 دلار است، اما تنها با 2 دلار آن به معامله ورود پیدا می کنید. در این صورت با توجه به اهرمی که مشخص کرده اید، می توانید به اندازه ی 200 دلار خرید کنید؛ و 2 دلاری که وارد معامله می کنید به عنوان مارجین نزد کارگزار بلوکه می شود.
بروکر 2 دلار شمارا بنا بر روند حرکت بازار زیر نظر دارد. به طور مثال اگر روند بازار به اندازه 0.5 درصد نزول داشته باشد، در این صورت 0.5 درصد از 2 دلار شما تبدیل به ضرر می شود، ولی هنوز از حد مارجین مشخص شده فراتر نرفته است.
اما چنانچه همین روند بازار ادامه پیدا کند، در جایی که بخواهد از حد مارجین عبور کند، بروکر به معامله پایان می دهد و شما را از معامله خارج می کند تا بیشتر از این حد ضرر نکنید.
مارجین آزاد چیست؟
در مثال قبلی گفتیم که اگر موجودی حساب شما 50 دلار باشد و با 2 دلار آن وارد معامله شوید، این 2 دلار به عنوان مارجین توسط بروکر بلوکه می شود و 48 دلار باقی مانده به عنوان مارجین آزاد محسوب می شود.
در واقع مارجین آزاد در دسترس شما قرار دارد و می توانید از آن برای افزودن به حجم معاملات خود استفاده کنید.
کلام پایانی
مارجین در حقیقت یک راهکار است که از سوی بروکر به نفع معامله گر اجرا می شود و در مواقعی که بازار جهت پیشرونده دارد، مارجین نیز افزایش یافته و تریدر سود خود را دریافت می کند.
اما در صورتی که بازار در خلاف جهت معامله پیش برود، از میزان مارجین کاهش می یابد و در صورتی که ضرر معامله گر از حد مارجین عبور کند، معامله توسط بروکر پایان می یابد.
درآمد روزانه معامله گر چقدر است؟
درآمد روزانه معامله گر چقدر است؟ سوالیست که قطعا به فکرتان خطور کرده. در جواب این سوال باید گفت: درآمد یک معامله گر با توجه به میزان سرمایه اولیه، مدیریت ریسک، بازار معاملاتی و استراتژیهای معاملاتی، مختلف است حتی درآمد امروز معامله گر با فردایش متفاوت است.
از طرفی تعداد معامله گران بسیار کمی درآمد روزانه شان را گزارش میکنند بدین ترتیب نمیتوان عدد دقیقی بهصورت دلاری برای درآمد روزانه معامله گران متصور شد و اگر هم قرار است گزارشی اعلام شود باید بهصورت درصدی بیان شود که بازهم به توجه به میزان سرمایه اولیه و بازار معاملاتی حد ضرر به دلار یا به درصد؟ رنج گزارش این عدد بسیار زیاد خواهد بود. تیم تحلیل همیار کریپتو در این مقاله، نگاهی دقیقتر به نحوه کار معاملهگران حرفهای و میزان درآمد آنها خواهید داشت.
آیا میتوان از طریق معاملات روزانه امرار معاش کرد؟
درآمد روزانه معامله گر اصولاً ثابت نیست. میتوان در معامله گری درآمدی منظم و پایدار داشت، اما نه درآمد ثابت؛ زیرا در هر لحظه عوامل مختلفی بر موفقیت و سودآوری معامله گر و درآمدش تأثیر گذار است.
روزی که بازار روند مشخصی دارد، طبیعتا کسب سود راحتتر از روزی است که بازار نه حجم خوبی دارد و نه روند مشخصی! یا روزی که معامله گر از لحاظ احساسی ثبات دارد قطعا به بازار منطقیتر از روزی که عصبانی است نگاه میکند. حتی زمانی که یک معامله گر در بازار فارکس معامله میکند با زمانیکه در بازار ارز دیجیتال فعالیت دارد، درآمد متفاوتی خواهد داشت چرا که ماهیت و روش کسب درآمد در این دو بازار باهم متفاوت است. در ادامه مهمترین عوامل مؤثر بر درآمد روزانه معامله گر را شرح میدهیم.
برای آموزش فارکس از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
۱- نقش میزان سرمایه در درآمد روزانه معامله گر
همانطور که گفتیم مهمترین عامل در درآمد روزانه معامله گر میزان سرمایه ای است که با آن در حال معامله گری است. هر چه یک معامله گر از سرمایه بیشتری برخوردار باشد، درآمد او بهطور بالقوه بالاتر خواهد بود. فرض کنید شخص A مقدار 5000 دلار سرمایه دارد و در یک ماه 10درصد سرمایهاش را سود کسب کرده است. سود آخر ماه او 500 دلار خواهد بود. حال شخص B را فرض کنید که 50.000 دلار دارد و همان 10درصد سرمایهاش را سود میکند ولی سود آخر ماه او 5000 دلار خواهد بود! به اندازه کل سرمایه شخص B!
البته باید یادآوری کرد که در بازار فارکس و ارز دیجیتال امکان استفاده از اهرم وجود دارد. با استفاده از اهرم، میتوان بهطور بالقوه امکان کسب سود را افزایش داد اما ریسک و مقدار ضرر نیز افزایش مییابد و بهطورکلی هرچه اهرم بیشتر باشد اصل سرمایه در ریسک بیشتری قرار میگیرد، بدین ترتیب میتوان گفت که میزان سرمایه عامل اصلی تعیین میزان درآمد روزانه معامله گر است.
برای آموزش فارکس در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
۲- نقش میزان تخصص در درآمد روزانه معامله گر
معامله گری یک حرفه بسیار تخصصی است و اگر هدفتان از معامله گری کسب مخارج روزمره زندگیتان است باید در این حرفه بسیار تمرکز کرده و بهطور تخصصی اصول آن را یاد بگیرید. یک سؤال، چرا حتماً باید آموزش فارکس یا آموزش ارز دیجیتال را دید و بعد معامله گری را شروع کرد؟
یک دکتر قبل از اولین جراحی مستقلش سالها درسخوانده و دستیار بوده. یک وکیل پس از گرفتن مدرک تحصیلیاش باید مجدد در آزمون درگیری شرکت کند تا بتواند مجوز وکالت بگیرد و شروع به کار کند. یک دندانپزشک، یک سرآشپز و هر کدامیک از مشاغل سالها آموزش دیدهاند، تمرین کردهاند تا به یک آدم موفق در حوزه خود تبدیلشدهاند.
حال چرا افراد بدون دیدن آموزش اصولی وارد حرفه معامله گری میشوند و فکر میکنند میتوانند یکشبه پولدار شوند؟ معامله گری هم مانند هر تجارت دیگری در قدم اول احتیاج به آموزش صحیح و اصولی داشته و پسازآن احتیاج به تمرین و ممارست دارد.
مثالی از تاثیر داشتن استراتژی معاملاتی صحیح
با فرض آن که به اصول تکنیکالی و فاندامنتالی معامله گری آشنا هستید تاثیر مدیریت سرمایه بر نتایج معاملات را بررسی می کنیم. مدیریت سرمایه در معاملات عاملی است که اگر آن را رعایت نکنید قطعاً در حرفه معامله گری ورشکسته میشوید. فرض کنید شما یک معامله گر روزانه با سرمایه 1000دلار هستید و در روز 2 معامله میکنید اگر دو روز در هفته هم استراحت کنید، یعنی در ماه 44 معامله انجام میدهید.
مدیریت سرمایه شما بدین شکل است که 1 درصد از کل حساب را با احتساب کارمزد ریسک کرده (حد ضررتان است) که مقدار دلاری آن 10 دلار میشود و تارگت شما 2 درصد از کل حساب است که مقدار دلاری آن 20 دلار میشود (در این حالت نسبت ریوارد به ریسک 2 میشود). تعداد معاملات برنده و بازنده هم برابر است یعنی در این مثال شما در ماه 22 معامله برنده و 22 معامله بازنده دارید.
میزان سود ناخالص آخر ماه برابر است با 22 ضربدر 20 یعنی 440 دلار
میزان ضرر آخر ماه برابر است با 22 ضربدر 10 یعنی 220 دلار
بنابراین میزان سود خالص آخر ماه یا به عبارت دیگر میزان درآمد ماهانه شما 220= 220-440 برابر 220 دلار میشود.
حال اگر فقط نسبت ریوارد به ریسک برابر شود (یک به یک)، شما هیچ سودی کسب نمیکنید. اینجاست که اهمیت مدیریت سرمایه با معاملات 50-50 درک میشود.
برای آموزش ارز دیجیتال در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.
اگر شما شخصی باشید که پشتکار داشته دارید و آموزش دیدن را ادامه دهید و سطح تحلیل صحیح تکنیکال و فاندامنتال خود را افزایش دهید، میتوانید تعداد معاملات برنده را نسبت به بازنده را افزایش دهید و نزدیک 60 به 40 کنید، یعنی 60 درصد معاملات برنده و 40 درصد معاملات شما بازنده باشد. در این حالت با ثابت مانده بقیه مفروضات میزان سود خالص آخر ماه معاملات شما
تعداد معاملات برنده 26.4 عدد
تعداد معاملات بازنده 17.6 عدد
میزان سود ناخالص آخر ماه برابر است با 26.4 ضربدر 20 یعنی 528 دلار
میزان ضرر آخر ماه برابر است با 17.6 ضربدر 10 یعنی 176 دلار
بنابراین میزان سود خالص آخر ماه شما 352 = 176 -528 برابر 352 دلار میشود.
این مثال تفاوت یک فرد حرفهای که آموزش صحیح دیده و با تمام مفاهیم بازار فارکس و ارز دیجیتال و اصول معامله گری در این بازارهای مالی کاملاً آشنا است، با فردی که معاملات 50-50 دارد مشخص میشود.
دقت داشته باشید که عملکرد حد ضرر مانند بیمه است و از اصل سرمایه محافظت میکند. وقتی شما ماشینتان را بیمه میکنید دیگر خیالتان در برابر حوادث ناگوار راحت خواهد بود. اگر شما برای معاملاتتان حد ضرر نگذارید ممکن است سرمایه عظیمی را از دست دهید بهطوریکه جبران آن برایتان بسیار دشوار خواهد بود.
برای آموزش پرایس اکشن در مشهد بهصورت حضوری و غیرحضوری همچنین برای دریافت بهترین سیگنال ارز دیجیتال بهصورت رایگان همین حالا فرم پیش ثبت نام را پر کنید.
۳- داشتن ژورنال معاملاتی و تحلیل روزانه معاملات
یک معامله گر حرفهای همیشه معاملاتش را ثبت میکند تا با بررسی آنها بتواند نقاط ضعف و قوت خود را در فرآیند معامله گری پیدا کند. حتی ثبت احساسات و شرایط روحی در زمان انجام معاملات مهم است. عادت دیگری که معامله گران حرفهای دارند آن است که در پایان روز معاملاتی یا قبل از شروع روز کاری خود، نتایج معاملات دیروز را ارزیابی میکنند و با استفاده از تجربیاتشان، سعی میکنند روز کاری بهتری را داشته باشند.
سخن آخر
در مثالهای بالا دیدی که عملاً نمیتوان درآمد ثابتی برای یک معامله گر گزارش کرد زیرا پارامترهای زیادی در تعیین درآمد معامله گر نقش دارند. این پارامترها حتی در روزهای مختلف تغییر میکنند مثلاً یک روز به خاطر اخبار فاندامنتالی بازار نوسان زیادی دارد یا روز دیگر به شما خبر خاصی رسیده که احساساتتان را شدیداً درگیر کرده است. نهایتاً برای داشتن نتیجه مناسب در حرفه معامله گری، دانش و مهارت حرف اول را میزند.
سوالات متداول
1- درآمد روزانه معامله گر چقدر است؟
درآمد روزانه معامله گر ها ثابت نیست و به پارامترهای توضیح داده شده در مقاله بستگی دارد.
2- آیا داشتن ژورنال معاملاتی در درآمد روزانه معامله گر تاثیر گذار است؟
ژورنال معاملاتی به معامله گران کمک میکند بتوانند عملکرد معاملاتی شان را تحلیل کنند و با توجه به خروجی از تحلیل و بررسیها، عملکرد معاملاتیشان را بهینه کنند. داشتن ژورنال معاملاتی به طور مستقیم در درآمد روزانه معامله گر ها تاثیر نمیگذارد اما قطعا درآمد کلی را (به دلایل گفته شده) افزایش میدهد و باعث کسب سود مستمر از بازار میشود.
دیدگاه شما