اشتباهات رایج در سرمایه گذاری چیست؟


کشاورزی گسترده

اشتباهات رایج کشاورزان کدامند؟

تصمیم گیری در مورد کشاورز شدن و شروع کسب و کار کشاورزی، می تواند یک تصمیم مهیج باشد. اما اشتباهات کشاورزی زیادی وجود دارند که می توانند کشاورز را از کار بیاندازد حتی قبل از آنکه متوجه آن شود.

بنابراین حتما باید به اشتباهات رایج کشاورزان توجه شود تا مسیر موفقیت برای کشاورزی فراهم گردد. اگرچه شروع کار دشواری نیست و دولت و بسیاری از سازمان های خصوصی راه هایی را برای کمک ارائه می دهند، اما حفظ آن و موفقیت در آن به همان آسانی نیست.

زمانی که تصمیم ورود به دنیای کشاورزی می گیرید، حتما برای شروع یک تجارت شغلی پایدار، سودآور و موفق آماده شوید. اما قبل از هرچیزی توجه داشته باشید که کشاورزی ممکن است برای مبتدیان مشکل و سخت باشد.

در ادامه به مواردی از اشتباهات رایج کشاورزان اشاره می شود تا کشاورزان علی الخصوص آن هایی که تازه شروع به این کار کرده اند آن ها را در نظر بگیرند و کسب و کار کشاورزی موفق تری داشته باشند:

آنچه در این مطلب از مجله آموزشی جالیزان میخوانید:

نداشتن برنامه کسب و کار

کشاورزی به عنولن یک تجارت

کشاورزی به عنوان یک تجارت

قبل از شروع هر شغلی، مهم است که داشته و نداشته هایتان را بدانید به عبارتی بدانید این کار به چه صورت روی کاغذ ظاهر می شود، هزینه شروع آن چقدر است؟ بازارش چگونه است؟ سال بعد چقدر درآمد کسب می کند؟ قابلیت پیشرفت دارد؟ و بسیاری موارد دیگر که باید در شروع کار در نظر گرفته شود. تهیه یک برنامه کسب و کار درست شانس موفقیت کشاورز در یک مزرعه را تا حد زیادی بالا می برد.

یكی از شایع ترین اشتباهات کشاورزان این است كه نتوانند كشاورزی را به عنوان یك تجارت واقعی در نظر بگیرند.

مطمئنا بسیاری از کشاورزان به عنوان سرگرمی شروع به کار کشاورزی کردند. با این حال، اگر به کشاورزی به عنوان منبع درآمد جدی نگاه می کنید، ب اید آن را هم کاملا به عنوان یک تجارت پذیرا باشید.

تمرکز بر موارد گوناگون در یک زمان

یک چیز که در ابتدای کار کشاورزان زیاد شنیده میشود این است که مزارع آنها مقداری از همه چیز دارند: سزیجات، گندم، ذرت، زنبورها ، لبنیات، گوشت، میوه و …

“فقط یکی را انتخاب کنید و شروع کنید.”

کشاورزی گوناگون

کشاورزی گوناگون

مطمئنا امکان موفقیت چند کار از لحاظ فنی جود دارد اما هم زمان زیادی نیاز دارد و هم اینکه انرژی زیادی از کشاورز می گیرد. بهتر است روی یک محصول تمرکز داشته باشید ولی تخصصی!

حتی آن دسته از کشاورزان چند کالایی موفق هم اول از همه از یک محصول خاص شروع کرده اند و رفته رفته با کسب تجربه کشاورزی خود را گسترش داده اند.

اصلاحا اگر به طور هم زمان به دنبال دو خرگوش بروید هرگز هیچ کدام را نمی توانید بگیرید.

میل به گسترش سریع کار کشاورزی

بزرگتر شدن همیشه بهتر نیست، به خصوص برای تازه کاران!

کشاورزی گسترده

کشاورزی گسترده

اینکه مزرعه هرچه سریعتر گسترش یابد به شدت وسوسه انگیز است. با این حال، به هیچ عنوان این کار بدون آمادگی صد در صد منطقی نیست و عملا تلاشی برای شکست است.

اهمیت دادن به رشد کار کشاورزی بسیار مهم اشتباهات رایج در سرمایه گذاری چیست؟ است، کشاورزان باید همیشه در صدد بهینه کردن تولیدات خود و بالا بردن عملکرد خود باشند. اگر هنوز هر یک متر مربع از مزرعه خود را بهینه نکرده اید، به تعویق انداختن برنامه های توسعه یک حرکت هوشمندانه خواهد بود.

چرا که اینکار از اشتباهات کشاورزی بالقوه است که می تواند باعث رکود شود جلوگیری می کند.

تکیه کردن بر اطلاعات درست

همیشه تحقیق و مطالعه کردن جوابگو نیست، بسیاری از اوقات شزایط محیطی تاثیر گذارند و همچنین بسیاری از تجربیات مخصوصا تجربیات عملی وجود دارد که ثبت نشده اند. بنابراین بهتر است برای موفق شدن در کشاورزی از کشاورزان خبره و با تجربه مشورت گرفته شود.

با پیشرفت تکنولوژی این روزها به راحتی میتوانید با کارشناسان با تجربه در رابطه با محصول و مزرعه خود و شرایط کاشت و داشت و برداشت آن ها به صورت آنلاین در ارتباط باشید و از تجربیاتشان استفاده نمایید. و تمام وقت مزرعه تان پایش نمایید.

شروع با سرمایه ناچیز

سرمایه کشاورزی

سرمایه کشاورزی

در حالیکه کشاورزی از ارزانتربن مشاغل در شروع کار است و مقالات زیادی همه روزه نوشته می شوند و ادعا می کنند که بدون سرمایه می توانید شروع به کار کنید. اما کشاورزان نباید گول بخورند. زیرا کشاورزی هزینه های اضطراری زیادی دارند مثلا شما باید پول کافی برای مواجهه با شرایط اضطراری مانند آفات گیاهان، نابودی محصولات و پدیده های طبیعی غیرقابل پیش بینی داشته باشید.

اگر در مورد بودجه مالی مزرعه خود مطمئن نیستید، حتما با مشاورین کشاورزی در ارتباط باشید.

در نهایت مانند هر حرفه ای در کشاورزی نیز انجام مطالعات بازار بسیار اهمیت دارد، همچنین همانطور که گفته شد داشتن یک برنامه شغلی تعریف شده نیز شانس موفقیت را افزایش می دهد.

بنابراین کشاورزی برای مبتدیان ممکن است دشوار باشد، اما سرمایه گذاری در وقت و منابع لازم و کافی برای بهتر کردن کار کشاورزی می تواند کشاورزان را از ارتکاب اشتباهات غیر قابل بازگشت باز دارد و کشاورزانی که همه عوامل را در نظر بگیرند و پیروی علم روز کشاورزی و کشاورزی مدرن باشند به راحتی می توانند تفاوت بین پیروزی و شکست را لمس کنند.

4 اشتباه رایج که معامله گران هنگام گذاشتن حد ضرر خود مرتکب می شوند!

اشتباه در گذاشتن حد ضرر

در مقاله امروز از مجموعه مقالات آموزش فارکس، چهار اشتباه رایجی که معمولا معامله گران هنگام گذاشتن استاپ خود مرتکب می شوند را به شما معرفی خواهیم کرد.

همانطور که می دانید تاکید ما همیشه بر استفاده درست از قوانین مدیریت ریسک است، اما زمانی که از این قوانین بدرستی استفاده نشود، نه تنها می تواند به سود منجر نشود بلکه منجر به ضرر بیشتر شود. و شما که چنین چیزی را نمی خواهید، می خواهید؟

حد ضرر بسیار نزدیک

اولین اشتباه رایج بسیاری از معامله گران این است که استاپ های خود را تنگ تنگ قرار می دهند.

آنها آنقدر استاپ خود را تنگ و نزدیک می گذارند که جای هیچ فضایی برای نفس کشیدن پوزیشن باقی نمی ماند!

وقتی حد ضرر خود را در زمان معاملات زیادی تنگ و چسبیده به نقطه ورود خود می گذارید، “فضای تنفس” کافی برای نوسان قیمت وجود نخواهد داشت تا معامله شما بتواند از نوسانات جان سالم بدر برده تا در نهایت بازار به جهت پوزیشن شما حرکت کند.

در زمان گذاشتن حد ضرر خود هرگز نوسانات جفت ارز را فراموش نکنید. جفت ارز می تواند قبل از اینکه بخواهد به یک جهت خاص سرازیر شود در اطراف نقطه ورود شما مدتی تاب بخورد و دست دست کند. این یک واقعیت کتمان ناپذیر است.

به عنوان مثال، فرض کنید که شما روی جفت ارز GBP/JPY به نرخ 145.00 خرید گرفتید و حد ضرر خود را روی 144.90 گذاشتید.

حتی اگر پیش‌بینی شما درست باشد که قیمت با برخورد با آن ناحیه واکنش نشان داده و برگردد، این احتمال وجود دارد که قیمت همچنان تا 10 تا 15 پیپ پایین‌تر از قیمت ورودی شما کاهش یابد، مثلا تا 147.00.

بعد فکر می کنید چی شده؟

شما نتوانستید 200 پیپ سود اعلا را به تور بزنید زیرا در یک لحظه استاپ شما خورده است. پس فراموش نکنید:

به معامله خود فضای نفس کشیدن داده و نوسانات و تلاطم بازار را در نظر بگیرید!

استفاده از اندازه هایی همچون “فلان قدر پیپ به عنوان مبنایی برای گذاشتن حد ضرر.

استفاده از سایز پوزیشنی همچون «فلان قدر پیپ» یا « فلان قدر دلار» ایده بدی است. شما در واقع باید از تحلیل تکنیکال برای تعیین حد ضرر خود استفاده کنید.

این را در درس ند تازه کار نیز آموختیم، یادتان هست؟

استفاده از سایزبندی پوزیشن برای محاسبه فاصله گذاشتن استاپ هیچ ربطی به نوسانات قیمت و رفتار بازار ندارد.

از آنجایی که ما در حال معامله کردن در بازار هستیم، محاسبه حد ضرر با توجه به نوسانات بازار، بسیار منطقی تر است.

از این گذشته، شما نقطه ورود و حد سود خود را با استفاده از تحلیل تکنیکال انتخاب کرده اید، پس برای حد ضرر خود نیز باید از همین روش استفاده کنید.

استاپ گذاشتن

ناگفته نماند نباید سایز پوزیشن را به طور کامل فراموش کنید.

توصیه ما این است که پیش از محاسبه اندازه پوزیشن خود، تصمیم بگیرید که حد ضرر خود را کجا قرار دهید.

استاپ های خیلی دور

برخی از معامله‌گران نیز از آن طرف بام می افتند و حد ضررهای خود را خیلی دور تنظیم می‌کنند، و می نشینند و با خدای خود راز و نیاز می کنند که خدا کند قیمت به سمت پوزیشن آنها پیش رود.

خوب، پس گذاشتن حد ضرر اصلا چه فایده ای دارد؟

پس چه فایده ای دارد که پوزیشنی که مدام بیشتر در ضرر می رود را باز نگه داریم، وقتی می‌توانیم از سرمایه قفل شده در آن برای ورود به معامله‌ای سودآورتر استفاده کنیم؟!

گذاشتن استاپ های زیادی گشاد و یا دور، سبب می شود معامله شما به مقدار پیپ بیشتری نیاز داشته باشد تا به نفع شما حرکت کند!

نظر ما اینست که تلاش کنید استاپ های خود را در قیاس با حد سود، نزدیک‌تر به نقطه ورود خود قرار دهید.

البته، شاید بخواهید ریسک کمتر و پاداش بزرگ‌تری داشته باشید، نه؟

با یک نسبت پاداش به ریسک خوب، مثلاً 2:1، اگر حداقل در 50 درصد معاملات، تحلیل شما درست باشد، احتمالاً در پایان به سود خواهید نشست.

قرار دادن استاپ دقیقا روی سطوح حمایت یا مقاومت.

گذاشتن استاپ زیادی نزدیک؟ بد

گذاشتن استاپ زیادی دور؟ بد

پس یک حد ضرر خوب دقیقاً کجا قرار می گیرد؟

خوب، می توانیم قطعا به شما بگوییم که دقیقاً روی سطوح حمایت یا مقاومت قرار نمی گیرد.

مگر نگفتیم که برای تعیین استاپ باید از تحلیل تکنیکال استفاده کرد؟

مطمئناً همینطور است، هنگام تصمیم گیری در مورد محل گذاشتن حد ضرر، توجه به سطوح حمایت و مقاومت کمک شایانی می کند.

اگر قصد خرید گرفتن دارید، کافیست به دنبال نزدیک ترین سطح حمایت در زیر نقطه ورود خود بگردید و استاپ خود را در آن ناحیه تنظیم کنید.

اگر می خواهید فروش بگیرید، می توانید ببینید که سطح مقاومت بعدی بالاتر از نقطه ورود شما کجاست و حد ضرر خود را آنجا قرار دهید.

اما چرا گذاشتن حد ضرر درست روی سطح حمایت یا مقاومت ایده خوبی نیست؟

دلیل آن این است که قیمت پس از لمس سطح حمایت یا مقاومت، همچنان می‌تواند فرصتی برای برگشتن و حرکت در جهت پوزیشن شما داشته باشد.

اگر استاپ خود را چند پیپ آنسوی ناحیه حمایت یا مقاومت قرار دهید، کم و بیش مطمئن خواهید بود که حمایت یا مقاومت کاملا شکسته شده و در نتیجه می توانید تایید کنید که ایده معاملاتی شما اشتباه بوده است.

10 اشتباه رایج در ترید‌ینگ و معامله‌کردن که مانع موفقیت می‌شوند

10 اشتباه رایج در ترید‌ینگ و معامله‌کردن که مانع موفقیت می‌شوند

شاید دوری از اشتباهات ترید‌ینگ در گفته ساده باشد ولی در عمل کاری بس دشوار است. به همین دلیل در اینجا 10 اشتباه رایج معامله‌ کردن را لیست کرده‌ایم تا در هنگام تریدینگ بتوانید آنها را در خاطر داشته باشید و از آنها دوری کنید.

1 – ترید‌کردن بدون داشتن برنامه‌ای از قبل تهیه شده

بزرگترین اشتباهی که تریدرها و معامله‌گران مرتکب می‌شوند، نداشتن برنامه است. داشتن برنامه‌ای نوشته شده می‌تواند کمک بزرگی به شما کند زیرا ترید‌کردن به عوامل متفاوتی بستگی دارد که از شرایط بازارها در تمام دنیا تا شرایط روانی بازار و حتی آب و هوای منطقه برروی آن تاثیر میگذارد.

یک لیست از کارهایی که قبل از معامله‌کردن باید انجام دهید را آماده کنید و آن را به یک عادت تبدیل کنید. همواره قبل از انجام یک معامله به این لیست رجوع کنید. بااین کار خودتان را از ریسک های غیرلازم دور می‌کنید و همچنین احتمال از دست دادن پول را نیز کاهش می‌دهید.

2 – استفاده از لوریج بالا

استفاده از لوریج بالا دومین اشتباه بزرگی است که تریدرها مرتکب می‌شوند. استفاده از لوریج شمشیری دولبه است. در هنگام برنده شدن بهترین دوست شماست و در هنگام بازنده شدن بزرگترین دشمنتان است. استفاده از لوریج بالا برای تریدرها بخصوص تریدرهای تازه‌کار بسیار خطرناک است و احتمالا اغلب آنها پول‌هایشان را از دست می‌دهند. مشخص نیست که امروز یا چند وقت دیگر این اتفاق برای اغلب افرادی که از لوریج بالا استفاده می‌کنند می‌افتد.

برخی از بروکرها لوریج‌های عجیبی مانند 1:2000 پیشنهاد می‌کنند که تنها نتیجه آن از دست دادن پول است. بنابراین شما باید زمانیکه لوریج و بروکر خود را انتخاب می‌کنید بسیار مراقب باشید. شاید بهتر باشد که از 2 یا تعداد بیشتری بروکر همزمان استفاده کنید ومقایسه‌ای بین آنها داشته باشید.

3 – خیره ماندن به صفحه نمایش

سیستم‌های کامپیوتری بسیار کارآمدتر از انسان‌ها برای ترید‌کردن هستند زیرا آنها احساسی ندارند و برمبنای برنامه‌ای که به آنها داده شده است عمل می کنند. همچنین آنها قادر هستند که بسیار دقیق‌تر از انسان معاملات را انجام دهند. این یکی از دلایلی است که بیش از 50% تمام معاملات در بورس نیویورک توسط برنامه‌های کامپیوتری و از پیش تعیین شده انجام می‌شود.

اشتباه در تریدینگ

شما هم می‌توانید از توانایی کامپیوترها برای انجام معاملات خود استفاده کنید. با گذاشتن دستور خرید در قیمت مشخص، دیگر شما نیازی ندارید که به مانیتور خیره بمانید تا قیمت به آن عدد برسد. حتی گاهی تریدرهای حرفه‌ای نیز در تصمیم گیری شک می‌کنند، اما کامپیوترها هرگز اینکار را نمی‌کنند.

همچنین با استفاده از دستورهای Take Profit و Stop Loss شما می‌توانید به موقع معاملات خود را ببندید و ریسک خود را مدیریت کنید. همیشه قبل از ورود به یک معامله باید نقطه خروج خود را بدانید در غیر اینصورت یعنی بدون برنامه وارد یک معامله شده‌اید.

4 – تلاش برای بستن معامله بصورت سربه‌سر و یا برعکس خیلی عجول بودن

در لیست 10 اشتباه رایج در تریدینگ به یکی دیگر از اشتباهات بزرگ می‌رسیم و آن عامل صبر است. در معاملات فارکس صبر اغلب نتیجه می‌دهد و به شما اجازه می‌دهد که عقب بنشینید و منتظر زمان مناسب برای ورود به معامله شوید. اغلب تریدرها بسیار مشتاق هستند که به محض دیدن یک موقعیت وارد بازار شوند. تصمیم‌گیری های سریع بدلیل خصلت انسانی ماست که می‌خواهیم قبل از فرار موقعیت، آن را به چنگ آورده باشیم. اما در دنیای ترید‌کردن صبر مهمترین عامل موفقیت است. وقتیکه موقعیتی دیدید باید اطلاعات لازم برای وارد شدن به معامله را دریافت کنید و انها را کامل تحلیل کنید و سپس وارد یک معامله شوید. برای انجام این‌کار شاید زمان زیادی باید صرف کنید زیرا نیاز دارید تا عوامل متعددی از جمله تکنیکال و فاندامنتال را بررسی کنید. اما درغیر اینصورت ریسک از دست دادن پول را افزایش خواهید داد. شاید بهتر باشد که گاهی از موضوع فاصله بگیرید و به تصویری کلی‌تر اشتباهات رایج در سرمایه گذاری چیست؟ نگاه کنید. فراموش نکنید که یک معامله اشتباه در زمانی غلط می‌تواند دلیلی برای ضررهای متعدد در پشت آن باشد.

گاهی نیز صبر زیاد باعث از دست دادن پول می‌شود. برخی از معامله‌گران وقتیکه بازار مخالف تحلیل آنها حرکت می‌کند منتظر می‌مانند تا در نقطه‌ای سربه‌سر از بازار خارج شوند و آنقدر منتظر می‌مانند تا گاهی تمام پولشان را از دست می‌دهند. در این مواقع عامل صبر نمی‌تواند کمکی به شما کند و باید دوباره عوامل را بررسی کنید و در صورت اشتباه، سریع اشتباه خود را بپذیرید.

5- نادیده گرفتن روند

یک عبارت کلیشه‌ای است که می‌گوید “روند دوست من است”. این عبارت ساده ممکن است که کمی کسل کننده بنظر برسد ولی همیشه برای موفقیت به هیجان نیازی نیست. بلکه برعکس، برای موفقیت نیاز به منطق و تحلیل است. یکی از مواردی که در تمام تریدهای خود باید مدنظر قرار دهید و هرگز آن را فراموش نکنید روند بازار است.

6 – تعصب داشتن روی صعود یا نزول

شاید این موضوع را شنیده باشید که وقتی یک قورباقه را در آب داغ بیندازید، به محض لمس کردن آب از آن به بیرون میجهد. ولی اگر همان قورباقه را در آبی که در حال گرم شدن است بیندازید بدون توجه به شرایطی که در حال رخ دادن است تا زمانی که آب کاملا به جوش می‌آید و دیر شده است حرکتی از خود نشان نمی‌دهد. نتایج تحقیقات درباره تصمیم گیری نشان میدهد که انسان‌ها زمانیکه یک خطا یا اشتباه اخلاقی، به قدم‌های کوچکی تبدیل شود آن را راحت‌تر می‌پذیرند تا وقتیکه آن خطا را باید در یک قدم بزرگ مرتکب شوند.

آنچه که در بالا گفته شد به زیبایی روند تاسف‌بار شکست در معاملات را نیز توضیح می‌دهد. زمانیکه شما در حال ضرر در یک معامله هستید، چون به کندی در حال از دست دادن پول‌هایتان هستید کمتر آن را متوجه می‌شوید تا وقتیکه یک ضرر بزرگ را یکدفعه ببینید. شما به یک معامله تعصب پیدا میکنید که این تعصب می‌تواند شما را به بیراهه بکشاند. به همین دلیل است که یکی از مهمترین عوامل موفقیت در دنیای معاملات، واقعیات و نداشتن تعصب است. این عامل همچنین یکی از سخت‌ترین مهارت‌های معامله‌گری است.

7 – عدم آمادگی یا نداشتن استراتژی معاملات

برای اینکه یک روز موفق در ترید‌کردن داشته باشید، نیاز دارید که از ابتدای روز خود را برای معامله کردن آماده کنید. شما نه تنها نیاز به آمادگی روانی و فیزیکی دارید، بلکه باید از سلامت کامپیوتر و اینترنت خود نیز اطمینان حاصل کنید.

همچنین داشتن یک استراتژی معاملاتی مطمئن و تست شده برای انجام معاملات مورد نیاز است. اگر بدنبال یک استراتژی خوب برای معاملات خود هستید، فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال تجارت آفرین به نام آموزش کامل تصویری تحلیل تکنیکال، بهترین استراتژی تحلیل تکنیکال از صفر تا صد را ملاحظه نمایید تا با یکی از بهترین استراتژی‌های معاملاتی آشنا شوید. قبل از داشتن یک استراتژی مناسب وارد معاملات نشوید زیرا یکی از 10 اشتباه رایج در تریدینگ نداشتن یک استراتژی معاملات است.

8 – زیادی احساساتی بودن

معامله‌کردن در بازار همانند قدم گذاشتن در میدان جنگ است. شما باید از لحاظ روانی و احساسی قبل از ورود به این میدان آماده باشید، درغیر اینصورت مانند این است که بدون شمشیر یا تفنگ وارد منطقه جنگی شوید. قبل از ورود به بازار مطمئن باشید که 1) آرامش کافی دارید 2) شب خواب خوب و کافی داشته اید 3) صبح را با آرامش و تمرکز شروع کرده اید 4) آماده چالش امروز هستید.

داشتن رویکردی مثبت به معاملات برای ترید‌کردن بسیار مهم است. اگر عصبانی هستید یا آرامش خود را به هر دلیلی از دست داده‌اید سراغ معامله‌کردن نروید. مطمئن باشید که آرامش کافی برای ورود به بازار را دارید. حتی پیشنهاد میکنم که کلاس های مدیتیشن و یوگا شرکت کنید.

9 – نداشتن توانایی مدیریت سرمایه و پول

یکی دیگر از اشتباهات رایج در تریدینگ که باعث عدم موفقیت بسیار از معامله‌گران می‌شود عدم آشنایی با مدیریت سرمایه یا مدیریت پول است. شاید ریسک 1% الی 2% از سرمایه درگیر در معاملات بهترین راه برای شروع باشد. در اینصورت، حتی اگر یک روز بسیار بد داشته باشید، بازهم می‌توانید به سادگی فردا شروع به کار کنید. برای اینکه با مدیریت پول و سرمایه در معاملات آشنا شوید پست تجارت آفرین به نام مدیریت سرمایه در فارکس – چگونه سرمایه خود را در بازار فارکس مدیریت کنیم را مطالعه نمایید. داشتن توانایی مدیریت سرمایه یکی از مهمترین عوامل موفقیت در معاملات است و در عین حال یکی از بزرگترین اشتباهات رایج تریدینگ نیز می‌باشد.

10 – ثبت نکردن معاملات

ثبت معاملات به همراه توضیحی کوتاه از اتفاقات هنگام معامله یکی مهمترین عوامل موفقیت یک تریدر است. اگر می‌خواهید که تریدینگ را به شغلی درآمدزا برای خود تبدیل کنید، می‌بایست رویکردی کاملا جدی نسبت به آن داشته باشید. نوشتن و نت برداری از اتفاقات، احساسات، دلایل موفقیت در یک معامله یا شکست در معامله به شما کمک می‌کند که اشتباهات خود را تکرار نکنید و موفقیت‌هایتان را افزایش دهید.

تمام اهداف، نقاط ورود و خروج در هر معامل، زمان، سطوح مقاومت و حمایت، حس و حال خودتان در هنگام انجام معاملات و تمام عوامل مربوط به آن روز را یادداشت کنید. این یادداشت‌ها باارزش‌ترین کلاس تریدینگ برای شماست.

پس از ثبت اتفاقات روزانه، آنها را در جایی حفظ کنید و گاه گاه به آنها رجوع کنید و دلایل موفقیت و شکست خود را بررسی کنید. این سیستم به شما کمک می‌کند تا به یک تریدر بهتری تبدیل شوید و روزبه‌روز توانایی‌تان افزایش پیدا می‌کند. یکی از 10 اشتباه رایج در تریدینگ ثبت نکردن معاملات روی کاغذ است.

سخن آخر

در مقاله “10 اشتباه رایج در ترید‌ینگ و معامله‌کردن که مانع موفقیت می‌شوند”، توضیح دادیم که برای موفقیت در دنیای تریدینگ از چه اشتباهاتی باید اجتناب کنید. برای انجام معامله در بازار فارکس، ارزهای دیجیتال و یا سهام آمادگی زیادی لازم است که باید خود را به آن سطح آمادگی برسانید، درغیر اینصورت با ریسک از دست دادن سرمایه‌تان روبرو خواهید شد. یک معامله‌گر ماهر هرگز اجازه نخواهد داد که یک روز بد در تریدینگ، تمام سودهای قبلی او را از بین ببرد. او با آمادگی کامل روز خود را شروع می‌کند و استراتژی معاملاتی مشخصی برای انجام معاملات دارد. او جایی که باید صبر کند، صبر می‌کند و جایی که باید عملی انجام دهد بدون درگیر کردن احساسات خود آن عمل را انجام می‌دهد. استفاده از لوریج بالا، نادیده گرفتن روندها و تعصب روی معاملات نیز از جمله رایج‌ترین اشتباهات تریدینگ هستند که یک معامله‌گر ماهر از آنها دوری می‌کند.

در انتها ثبت وقایع و توانایی مدیریت سرمایه می‌تواند از شما یک تریدر موفق بسازد. افرادی که در تریدینگ موفق عمل می‌کنند این کار را جدی دنبال می‌کنند و به آن بعنوان یک شغل واقعی نگاه می‌کنند. اگر شما نیز می‌خواهید در این کار موفق باشید و در آن دوام بیاورید، می‌بایست همانند یک تریدر ماهر عمل کنید.

12 اشتباه رایج ERP و راهکارهای جلوگیری از آن

دنیای تجارت دنیای رقابت بهترین‌هاست. موفقیت یا عدم موفقیت مدیران در این عرصه کاملا به روشی که برای جمع‌آوری، ذخیره، مدیریت و تفسیره داده‌ها استفاده می کنند بستگی دارد. در این مقاله در ابتدا در مورد استفاده از سیستم ERP صحبت می کنیم. سپس با بررسی اشتباهاتی که ممکن است مدیران در انتخاب سیستم ERP مرتکب شوند بحث را ادامه می دهیم.

در واقع هدف اصلی این مقاله بررسی 12 اشتباه رایج ERP در زمینه انتخاب، استقرار و پیاده‌سازی این سیستم است. ما در این مقاله در مورد نحوه جلوگیری از بروز این اشتباهات صحبت خواهیم کرد.

مدیران کسب و کارها
استفاده کنندگان از نرم افزار ERP
تیم اجرایی ERP

در این مقاله به مباحث زیر می پردازیم:

استفاده از سیستم ERP

امروزه کارشناسان فناوری اطلاعات بیش از دهه‌های گذشته از سیستم ای آر پی استفاده می‌کنند و گزینه‌های بهتری نسبت به قبل برای انتخاب دارند. از نرم‌افزارهای داخل سازمانی گرفته تا سیستم‌های ابری که هرکدام ویژگی خاص خود را دارد.

وجود انواع مختلف سیستم مدیریت منابع سازمانی، مدیران را در انتخاب سردرگم می‌کند. این سردرگمی در هنگام پیاده‌سازی سیستم نیز ادامه خواهد داشت و باعث بروز اشتباهات بسیاری می‌شود. این اشتباهات هزینه‌های سنگینی به سازمان تحمیل خواهد کرد.

12 اشتباه رایج سیستم ERP

اشتباهاتی که مدیران هنگام انتخاب، استقرار یا پیاده‌سازی سیستم مدیریت منابع سازمانی مرتکب می‌شوند منجر به تحمیل هزینه‌های بسیار و صرف زمان زیادی برای جبران خسارت‌ها خواهد شد. طی تحقیقاتی که از مدیران کسب‌وکارها انجام شده است مشخص می‌شود که بسیاری از متخصصان هنگام انتخاب، نصب و اجرای این سیستم ها اشتباهات اساسی انجام داده‌اند.

در این بخش سعی داریم 12 اشتباه رایج ERP و راهکارهای جلوگیری از وقوع آن‌ها را مورد بحث قرار دهیم.

1- برنامه ریزی ضعیف

بسیاری از سازمان ها قبل از شروع ارزیابی نرم افزار مدیریت منابع سازمانی یا نرم افزار erp، برنامه ریزی كافی برای استفاده از آن را انجام نمی‌دهند. این امر باعث سردرگمی مدیران خواهد شد چرا که فرآیندهای فعلی خود و نحوه تکامل آن ها را برای به حداکثر رساندن سود و کارآیی کسب و کار درک نکرده اند.

برای جلوگیری از بروز این اشتباه باید کلیه فرآیندها و سیاست های شرکت مورد ارزیابی حسابرسی داخلی قرار گیرد. همچنین تیمی اشتباهات رایج در سرمایه گذاری چیست؟ متشکل از کلیه ذی‌نفعان کسب و کار باید سیستم را ارزیابی کنند و در صورت نیاز از ارائه دهندگان سیستم مدیریت منابع سازمانی به عنوان مشاور در سازمان خود استفاده کنند.

2- عدم دقت در شناسایی و جمع‌آوری نیازها

از اشتباهات رایج در پیاده‌سازی و استقرار سیستم ای آر پی، عدم دقت به فرایندهای موردنیاز سازمان است. معمولاً انتخاب یک سیستم و اجرای آن به همان صورت که هست، گزینه ساده‌تری است اما نتیجه ممکن است چیز دیگری را نشان دهد.

بسیاری از شرکت‌ها در ابتدا فرایندهای حیاتی قبل از بکار گیری سیستم مدیریت منابع انسانی را نیازسنجی نمی‌کنند. در نتیجه متحمل هزینه‌های سنگین خواهند شد. طی تحقیقات به‌عمل‌آمده از اشتباهات رایج در پیاده‌سازی سیستم، تنها در صورت دقت در جمع‌آوری نیازهای اصلی سیستم، می‌توان انتظار عملکرد مطلوب را داشت.

نکته: پیاده‌سازی سیستم ERP به‌صورت خودکار ممکن است در ابتدای امر جالب به نظر برسد اما هدف از خودکار کردن سیستم باید انجام کارها به شیوه صحیح باشد که اگر فرایند بد را پیش برده باشید فقط زمان را از دست خواهیدداد.

برای جلوگیری از بروز این اشتباه، باید تجزیه ‌و تحلیل نیازها و فرایندهای منسوخ شده صورت پذیرد و فرایندهای به‌روز و موردنیاز سیستم جایگزین شود. همچنین شرکت‌ها باید نقاط ضعف و قدرت سیستم‌های خود را شناسایی و در جمع‌آوری این نیازها دقت کنند.

3- استفاده‌نکردن از کاربران نهایی در فرایند تصمیم‌گیری برای پیاده‌سازی ERP

در اینجا منظور از کاربران نهایی کلیه کارکنان بخش فناوری اطلاعات، حسابداری و مالی، تولید و انبار است. یکی از اشتباهات رایج این است که فقط رضایت مدیران اجرایی برای پیاده‌سازی در نظر گرفته شود درحالی‌که درگیرکردن همه ذی‌نفعان در مراحل تصمیم‌گیری به اجرای صحیح سیستم و اطمینان از درست بودن مسیر کمک خواهد کرد.

در واقع علاوه بر توجه به رضایت مدیران از نحوه اجرای پروژه ای آر پی، استفاده از کاربران نهایی در کلیه مراحل انتخاب تا استقرار و اجرای سیستم باید موردتوجه قرار گیرد تا از بروز اشتباه و صرف زمان و هزینه زیاد، جلوگیری شود.

4- عدم اختصاص بودجه لازم به بخش فناوری اطلاعات برای پیاده‌سازی سیستم ERP

همیشه صرفه‌جویی در هزینه‌ها به نفع پروژه نخواهد بود. معمولاً دیده شده که مدیران هزینه‌های مربوط به پیاده‌سازی سیستم را تاحدامکان کاهش می‌دهند با این تصور که نتیجه مطلوبی خواهند گرفت. درحالی‌که کاهش هزینه به هر نحو در فرایند تعمیر، نگهداری یا پیاده‌سازی پروژه منجر به استقرار ناموفق نرم افزار erp خواهد شد.

4- عدم اختصاص بودجه لازم به بخش فناوری اطلاعات برای پیاده‌سازی سیستم ERP

عدم اختصاص بودجه لازم به بخش فناوری اطلاعات برای پیاده‌سازی سیستم

بنابراین لازم است زمان و هزینه لازم برای بخش فناوری اطلاعات در نظر گرفته شود تا با یک دید جامع نسبت به کلیه فرایندهای موردنیاز، پیاده‌سازی این سیستم با خروجی مطلوب همراه باشد.

5- عدم به‌کارگیری راه‌حل تخصصی هر صنعت در فرایند تصمیم‌گیری

یکی از رایج‌ترین اشتباهات مدیران در انتخاب و استقرار سیستم، عدم توجه به نیازهای تخصصی کسب‌وکار است. به‌طوری‌که مشاهده شده است مدیران نیازهای ویژه صنعت خود را نمی‌دانند و بر اساس آن سیستم موردنظرخود را انتخاب نمی‌کنند.

به بیان دیگر نرم‌افزارهای کوچک اما تخصصی که از یک صنعت خاص پشتیبانی کند بهتر از سیستم جامعی است که توجهی به نیازهای تخصصی شرکت ندارد؛ بنابراین سفارشی‌سازی سیستم مدیریت منابع سازمانی برای صنعت خاص راه‌حل مناسبی برای جلوگیری از اشتباهات رایج در سرمایه گذاری چیست؟ بروز این اشتباه است.

6- عدم مقایسه جوانب مثبت و منفی سیستم داخلی با سیستم ابری ERP

از اشتباهات رایج ای آر پی عدم ارزیابی کلیه جوانب سیستم داخلی یا ابری ERP است. معمولاً سیستم‌های جامع به نیازهای تخصصی صنعت توجه نمی‌کنند و این عامل باعث می‌شود که کاربران فرایندهای تجاری خود را با نرم‌افزار تطبیق دهند نه نرم‌افزار با کاربران. درحالی‌که باید با ارزیابی همه جوانب در انتخاب نوع سیستم، از فرایندهای منسوخ شده سیستم عبور به سمت جایگزینی فرایندهای تخصصی هر صنعت حرکت کرد.

برای انتخاب نوع سیستم که داخل سازمانی باشد یا ابری باید چند فاکتور را در نظر گرفت.

6- عدم مقایسه جوانب مثبت و منفی سیستم داخلی با سیستم ابری ERP

عدم مقایسه جوانب مثبت و منفی سیستم داخلی با سیستم ابری

اگر سیستم ابری مدیریت منابع سازمانی انتخاب شود باید:

  • سرعت اینترنت مناسب باشد.
  • هزینه اشتراک اینترنت لحاظ شود.
  • فضای دورکاری برای کارکنان فراهم شود.

اگر سیستم مدیریت منابع سازمانی داخلی باشد و در محل شرکت استقرار داشته باشد باید:

  • کارمندان متخصص فناوری اطلاعات در شرکت حضور داشته باشند.
  • سرورها به‌روزرسانی شود.
  • هزینه‌های استقرار سیستم مدنظر قرار گیرد.

7- عدم توجه به ویژگی‌های کاربردی سیستم ERP

بسیاری از مدیران به ویژگی‌های جلب‌توجه‌کننده سیستم دقت دارند درحالی‌که علاوه بر قابلیت‌های یک سیستم، کاربردی بودن این ویژگی‌ها نیز در صنعت موردنظر، مهم است. ویژگی‌ها مهم هستند اما همه چیز نیستند؛ بنابراین یکی از اشتباهات رایج، عدم توجه به کاربردی بودن سیستم برای صنعت موردنظر است.

برای جلوگیری از بروز این اشتباه موارد زیر باید بررسی شود:

  • تاریخچه موفقیت صنعت
  • قابلیت سفارشی‌سازی
  • انعطاف‌پذیری سیستم
  • قابلیت ادغام سیستم
  • پشتیبانی مشتری

8- تلاش برای پیاده‌سازی یکباره سیستم ERP

به دلیل پیچیدگی این سیستم‌ها، نباید کلیه مراحل آن را به یکباره اجرا نمود. این یکی از اشتباهات رایج در پیاده‌سازی سیستم این است که به مدل آبشاری نیز معروف است. در واقع پیاده‌سازی آبشاری سیستم یک روش قدیمی است که موجب بروز مشکلات بعدی خواهد شد.

تلاش برای پیاده‌سازی یکباره سیستم ERP

تلاش برای پیاده‌سازی یکباره سیستم

به‌عنوان راه‌حل، الزامات سیستم باید مرحله‌به‌مرحله اجرا شود و در هر مرحله خطاها برطرف گردد و سپس مرحله بعدی اجرایی شود. این راه‌حل جلوگیری از بروز اشتباه در پیاده‌سازی سیستم است.

لازم به ذکر است که کلیه مراحل پیاده‌سازی باید با مشارکت کاربر نهایی انجام شود تا کلیه نیازها تعیین و آزمایش شود و در نهایت نقاط ضعف بررسی و برطرف گردد.

9- نادیده‌گرفتن مدیریت تغییر

یکی از اشتباهات رایج در اجرای سیستم مدیریت منابع سازمانی عدم مدیریت تغییرات است. درحالی‌که مدیریت تغییر در هنگام اجرای یک فرایند جدید یک نیاز ضروری است. توانایی مدیریت مؤثر تغییرات شاید مهم‌ترین مهارتی باشد که مدیران و کارکنان باید به آن تسلط داشته باشند.

تحولات تجاری از طریق ای آر پی بدون مدیریت مؤثر تغییر در سه حوزه اصلی سازمانی، مشتریان، فرایند و فناوری اطلاعات صورت نخواهد گرفت. گاهی نادیده‌گرفتن مدیریت تغییر باعث می‌شود تا تحولات کسب‌وکار به‌صورت صحیح پشتیبانی نشود و سیستم ناکارآمد خواهد شد.

نادیده گرفتن مدیریت تغییر

نادیده گرفتن مدیریت تغییر

به بیان دیگر هم‌زمان باتوجه‌به بخش IT باید کلیه فرایندها و سیستم‌ها نیز مورد تجزیه‌وتحلیل قرار گیرد. حتی سیستم ابری ای آر پی نیز نیاز به مدیریت تغییر دارد.

برای جلوگیری از انجام مجدد کارها و اطمینان از اینکه کاربران نهایی تغییرات اعمال شده را کاملاً درک می‌کنند، سازمان‌ها باید تغییرات لازم را در ابتدای اجرای پروژه شناسایی کنند. همچنین در آموزش کاربر نهایی باید نه‌تنها نقش کاربر بلکه تعامل در حال تغییر او با سایر کاربران و با سیستم‌هایی که در این فرایند نقشی ندارند نیز در نظر گرفته شود.

10- عدم سرمایه‌گذاری بر تیم پشتیبانی ERP

یکی از مهم‌ترین مراحل یک پروژه ERP همراه با استقرار نرم افزار erp ساخت یک تیم داخلی برای پیاده‌سازی و در اختیار داشتن منابع و زمان کافی برای ایجاد تحول در فرایندهای مرتبط با ای ار پی است. یک تیم موفق به سرمایه، افراد متخصص و قدرت تصمیم‌گیری برای اجرا و پیاده‌سازی نیاز دارد. اعضای تیم پشتیبانی مرتباً باید بررسی و مسئولیت‌های آن‌ها بازبینی شود.

11- نداشتن ارتباط منظم با همه بخش‌های ERP

یکی از اشتباهات رایج در این سیستم ، نداشتن ارتباط منظم با بخش‌های مختلف است. برای حل این مشکل باید یک طرح ارتباطی پروژه برای تمام بخش‌ها ایجاد شود. یعنی یک تیم متشکل از افراد در بخش‌های مختلف که با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و در زمینه‌های تجاری می‌توانند اضافه‌شدن یک راه‌حل جدید به پروژه را مدیریت کنند.

همچنین باید این تیم در جریان پیشرفت پروژه کاملاً به‌روز باشد تا بتواند همواره راه‌حل‌های جدید برای پروژه را اجرایی کند.

12- نداشتن برنامه‌ریزی برای نگهداری و تعمیر سیستم ERP

پیاده‌سازی سیستم به زمان نیاز دارد، اما مسئله اینجاست که سازمان پس از استقرار موفقیت‌آمیز سیستم، عملیات را متوقف کرده و هیچ طرحی برای تعمیر و نگهداری از سیستم اجرا نمی‌کند. درحالی‌که مشاغل باید یک استراتژی تعمیر و نگهداری را عملیاتی کنند.

همچنین سازمان باید از انجام منظم طرح نگهداری و تعمیر سیستم توسط کارکنان اطمینان حاصل کند. سیستم‌های منسوخ شده اگر نگهداری و تعمیر نشود شرکت را در معرض خطرات امنیتی و فرایندهای کاری خود قرار می‌دهد؛ بنابراین باید طرح جامعی برای نگهداری، تعمیر و بهبود سیستم وجود داشته باشد تا این سیستم به‌روز باقی بماند.

نتیجه گیری

در این مقاله سعی کردیم 12 اشتباه رایج ERP و راهکارهای جلوگیری از آن را با شما در میان بگذاریم. اشتباهاتی نظیر نداشتن برنامه ریزی کافی، عدم شناسایی دقیق نیازهای سازمانی، نداشتن طرح بودجه لازم برای بخش فناوری اطلاعات، انتخاب نادرست سیستم و توجه نکردن به ویژگی‌های کاربردی سیستم مدیریت منابع سازمانی از جمله اشتباهات رایج است.

همچنین سازمان باید یک طرح مناسب برای تعمیر و به‌روزرسانی دائم سیستم داشته باشد تا این سیستم منسوخ نشود. در پایان لازم به ذکر است که این اشتباهات، بیشترین مشکلات مدیران در پیاده‌سازی و اجرای سیستم مدیریت منابع انسانی بوده است که در این مقاله با ارائه راهکار، سعی در برطرف‌کردن مشکلات سیستم داشتیم. در پایان نظرات خود را با ما در قسمت دیدگاه مطرح کنید.

ارزش‌گذاری چیست و چه کمکی به تحلیل ما می‌کند؟

ارزش گذاری چیست و چه کاربردی دارد؟

یکی از مباحث جذاب و چالش‌برانگیز حوزه‌ی سرمایه گذاری و مالی، بحث ارزش‌گذاری شرکت‌ها و کسب‌وکارها است. برای اینکه بتوانیم از وضعیت حال حاضر یک دارایی یا شرکت اطلاعاتی کسب کنیم، محاسبه‌ی ارزش دارایی یا سهام موردنظر گام مهمی می‌تواند باشد. ارزش‌گذاری اگرچه بدون خطا نیست اما می‌تواند معیار بسیار مناسبی برای تصمیم‌گیری در مورد انتخاب یک شرکت جهت سرمایه‌گذاری و مشخص‌کردن اهداف و استراتژی‌های لازم جهت بقای یک واحد تجاری باشد. در این مقاله به بیان مفهوم ارزش‌گذاری و مدل‌های محاسبه‌ی آن می‌پردازیم.

ارزش‌گذاری چیست؟

ارزش‌گذاری فرایند برآورد ارزش تقریبی یک دارایی است. این دارایی می‌تواند یک تجارت، کالا، املاک و مستغلات و تضمین سایر دارایی‌های ممکن باشد. تحلیل‌گران از روش‌های متفاوتی برای این کار استفاده می‌کنند اما نقطه‌ی مشترک این روش‌ها، بررسی اصول اساسی دارایی خواهد بود.

هیچ مدل یکسانی برای ارزیابی همه‌ی انواع مختلف دارایی‌ها وجود ندارد. برای مثال ارزش‌گذاری یک شرکت تولیدی بالغ ممکن است متمایل به روش ارزش‌گذاری بر اساس ارزش فعلی جریان‌های نقدی باشد، برای یک شرکت سرمایه‌گذاری قیمت فروش دارایی‌های آن و برای کالاهایی چون سنگ‌آهن، مس و نقره حول محور پیش‌بینی‌های عرضه و تقاضای جهانی متمرکز باشد. در واقع برای ارزش‌گذاری به تلفیقی از هنر و علم نیاز داریم چرا که اگرچه ارزش‌گذاری عمدتاً مستلزم محاسبات پیچیده‌ی ریاضی است، اما تحلیل‌گر به مقداری هنر و خلاقیت نیاز دارد تا بتواند برای ورودی‌های مدل مفروضاتی ایجاد کند.

کاربردهای ارزش‌گذاری

این مبحث جذاب در موارد گوناگونی کاربرد دارد. از جمله این موارد می‌توان ارزش‌گذاری شرکت‌ها برای عرضه‌ی اولیه‌ی سهام آن‌ها در بورس ، معامله‌ی عمده یا کنترلی سهام، وثیقه‌گذاری سهام شرکت و یا مشخص نمودن اهداف و ارزیابی عملکرد بخش‌های مختلف شرکت‌ها را نام برد.

مدل‌های ارزش‌گذاری

رویکردهایی که در ارزش‌گذاری وجود دارند به چند دسته‌ی اصلی تقسیم می‌شوند: ارزش‌گذاری مطلق، ارزش‌گذاری نسبی و ارزش‌گذاری دارایی محور. در ادامه به تشریح انواع مدل‌ها می‌پردازیم.

ارزش‌گذاری مطلق (جریان‌های نقد تنزیل شده یا DCF)

در این مدل ارزش‌گذاری، مدل‌های متفاوتی وجود دارند که تلاش می‌کنند ارزش ذاتی (واقعی) یک دارایی را بر اساس اصول بنیادی آن بیابند. تمرکز روی اصول بنیادی به این معنا است که تمرکز تنها روی مواردی چون سود سهام پرداختنی، جریان نقدی و نرخ رشد یک شرکت است و مقایسه‌ای با سایر شرکت‌ها صورت نمی‌گیرد. مدل‌هایی که در این ارزش‌گذاری مورداستفاده قرار می‌گیرند عبارت‌اند از: مدل‌های تنزیل شده‌ی سود تقسیمی (DDM) ، مدل‌های جریان نقدی آزاد (FCF) و مدل درآمد باقی‌مانده.

از مزایای این نوع ارزش‌گذاری می‌توان توان امکان لحاظ‌کردن نرخ رشدهای متفاوت را نام برد، درعین‌حال این روش شامل محاسبات پیچیده‌ای است که مدل‌سازی آن را دشوار می‌کند.

مدل‌های تنزیل شده‌ی سود تقسیمی (DDM):

این روش یکی از تکنیک‌های پایه‌ای ارزش‌گذاری مطلق سهام محسوب می‌شود. در این روش ارزش فعلی شرکت از طریق محاسبه‌ی ارزش فعلی سودهای نقدی آتی است که یک شرکت به سهام پرداخت خواهد کرد. به همین دلیل زمانی می‌توان از این مدل استفاده کرد که شرکت به طور منظم سود تقسیم کند و توزیع آن نیز متناسب با سود شرکت باشد و ساختار شرکت به نحوی باشد که هیچ سرمایه‌گذاری نتواند سیاست تقسیم سود شرکت را تغییر دهد. این روش ارزشگذاری برای شرکت‌هایی مناسب است که به بلوغ کافی رسیده‌اند و نیازی به سود خود شرکت برای سرمایه‌گذاری‌های جدید نداشته باشند.

مدل‌های جریان نقدی آزاد (FCF):

جریان نقد آزاد معیاری برای اندازه‌گیری عملکرد شرکت‌ها است و وجه نقدی را نشان می‌دهد که شرکت پس از انجام مخارج لازم برای نگهداری یا توسعه‌ی دارایی‌ها، در اختیار دارد. از این معیار زمانی استفاده می‌شود که شرکت سود نقدی سهام پرداخت نمی‌کند یا مقدار آن بسیار ناچیز است. ساختار شرکت به نحوی است که سرمایه‌گذار می‌تواند در روند سیاست‌های شرکت تأثیرگذار باشد و ارزش‌گذاری از نگاه سهام‌داران عمده صورت می‌گیرد. در این مدل ارزشگذاری باز هم بلوغ نسبی کسب‌وکار باید وجود داشته باشد. کسب‌وکاری که در ابتدای مسیر است و هنوز به جریان نقدی مثبتی نرسیده، برای این نوع ارزشگذاری مناسب نیست.

جریان نقدی آزاد سهام‌دار (FCFE):

برابر با جریان نقدی قابل پرداخت به سهام‌داران عام شرکت، پس از پرداخت تمام هزینه‌های مربوط به سرمایه‌گذاری و هزینه‌های پرداخت به وام دهندگان است. این جریان نقدی برابر است با جریان نقدی عملیاتی شرکت، منهای مخارج سرمایه‌گذاری و پرداخت به وام دهندگان.

جریان نقدی آزاد شرکت (FCFF):

جریان نقدی قابل پرداخت به تأمین‌کنندگان سرمایه شرکت (شامل سهام‌داران و وام دهندگان) پس از پرداخت تمام هزینه‌های عملیاتی و انجام سرمایه‌گذاری‌های لازم (شامل: سرمایه در گردش و دارایی‌های ثابت) است. به بیان دیگر جریان‌های نقدی آزاد شرکت برابر با جریان نقدی عملیاتی شرکت منهای مخارج سرمایه‌گذاری است.

ارزش‌گذاری بر مبنای مدل درآمد باقی‌مانده (Residual income):

یکی دیگر از روش‌های ارزش‌گذاری سهام، استفاده از مدل تنزیل جریان‌های نقدی درآمد باقی‌مانده است. در حقیقت درآمد باقی‌مانده، درآمدی است که پس از پرداخت تمام هزینه‌های مربوط به بدهی‌ها، تعهدات شرکت و سایر هزینه‌های شرکت، ایجاد می‌شود. برای محاسبه‌ی ارزش شرکت توسط این مدل، ارزش فعلی درآمد باقی‌مانده را محاسبه می‌کنیم.

ارزش‌گذاری نسبی

در این نوع ارزش‌گذاری، ارزش یک دارایی با ارزش سایر دارایی‌های مشابه مقایسه می‌شود. برای مثال ارزش سهام یک شرکت پتروشیمی با ارزش سهام دیگر شرکت‌های مشغول در این صنعت مورد مقایسه قرار می‌گیرد.

این مدل ارزش‌گذاری دز ظاهر ساده به نظر می‌رسد اما در حقیقت باید توجه داشت که برای مقایسه‌ی دو شرکت متفاوت، می‌بایست آن‌ها شباهت زیادی با هم داشته باشند که این امر تقریباً غیرممکن است؛ چرا که یافتن شرکت‌هایی که از نظر میزان ریسک، میزان رشد بالقوه و جریان‌های نقدی مشابه یکدیگر باشند، بسیار دشوار است. علاوه بر این ممکن است به دلیل جوی که گاهی در بازار سرمایه به وجود می‌آید، سهام یک سری از شرکت‌ها بالاتر یا پایین‌تر از ارزش واقعی‌شان معامله شوند که در این حالت محاسبات ما دچار خطا می‌شود. همچنین قیمت‌ها در این روش، باید استاندارد شده باشند تا قابل مقایسه با یکدیگر باشند. برای استانداردسازی قیمت‌ها، آن‌ها تبدیل به نسبت‌هایی از درآمد، ارزش دفتری و یا مقدار فروش می‌شوند. متداول‌ترین نسبت‌های قیمتی که به این منظور استفاده می‌شوند عبارت‌اند از:

P/E یا نسبت قیمت به سود سهم

P/BV یا نسبت قیمت به ارزش دفتری

P/S یا نسبت قیمت به فروش

تذکر این نکته لازم است که استفاده از نسبت قیمت به ارزش دفتری برای کسب‌وکارهایی که در کشورهای تورمی فعالیت می‌کنند رایج نیست. چرا که در مدت کوتاهی ارزش دارایی‌های این شرکت از ارزش دفتری فاصله‌ی بسیار زیادی می‌گیرد و این مورد ما را در بررسی اعداد به دست آمده دچار خطا می‌کند.

ارزش‌گذاری دارایی محور

نوع دیگر ارزش‌گذاری بر اساس محاسبه‌ی ارزش دارایی‌های موجود صورت می‌گیرد. در این روش، واحد تجاری را یک واحد بدون فعالیت در نظر می‌گیرند و ارزش کسب‌وکار را بر اساس این فرضیه محاسبه می‌کنند. این مقدار با کسر بدهی‌ها از ارزش روز دارایی‌ها به دست می‌آید. این روش به دلیل عدم درنظرگیری رشد آتی کسب‌وکار و دارایی‌های نامشهود، نمی‌تواند روش مناسبی برای ارزش‌گذاری کسب‌وکارهای سودآور و شرکت‌هایی با دارایی نامشهود قابل توجه باشد. این روش ارزشگذاری برای کسب‌وکارهایی که امور مربوط به سرمایه‌گذاری را انجام می‌دهند بسیار پرکاربرد است. در این گونه شرکت‌ها ارزش دارایی‌های موجود در سبد سرمایه‌گذاری محاسبه می‌شود.

تفاوت ارزش‌گذاری با تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی موضوعی بسیار گسترده‌تر از ارزشگذاری است. تحلیل بنیادی یک شرکت یا یک دارایی با اهداف مختلفی انجام می‌شود که ارزشگذاری می‌تواند یکی از آن اهداف باشد. برای مثال یک بانک برای بررسی وضعیت یک شرکت جهت تصمیم‌گیری در رابطه با تخصیص اعتبار نیاز به تحلیل بنیادی آن کسب‌وکار دارد. در این تحلیل وضعیت نقدینگی و سود آوری شرکت در سال‌های آینده پیش‌بینی می‌شود اما این کار به ارزشگذاری آن شرکت ختم نمی‌شود.

مقایسه‌‌ی رویکردهای ارزش‌گذاری

ازآنجایی‌که مقادیر به‌دست‌آمده از هر یک از روش‌های بالا ممکن است دقیق نباشد، اغلب از میانگین مقادیر به‌دست‌آمده برای ارزشیابی استفاده می‌شود. اما درصورتی‌که بخواهیم برای هر صنعت یا فعالیت خاص، یک روش اختصاص دهیم، می‌توانیم این‌گونه بیان کنیم که ارزش‌گذاری مطلق می‌تواند برای اکثر کسب‌وکارهایی که اطلاعات مالی آنها به طور دقیقی ثبت می‌شوند و به بلوغ کافی رسیده‌اند، مورداستفاده قرار بگیرد. ارزش‌گذاری نسبی مناسب شرکت‌ها و کسب‌وکارهایی است که در مورد رقبای آن‌ها اطلاعاتی در دست داریم. ارزش‌گذاری دارایی محور، به دلیل عدم درنظرگیری رشد، سودآوری و دارایی نامشهود، برای واحدهایی که دارایی نامشهود و سودآوری بالایی ندارند مناسب است.

اشتباه در ارزش‌گذاری

نتایج حاصل از ارزش‌گذاری، اطلاعات حیاتی را در اختیار صاحبان کسب‌وکار و تیم‌های مدیریتی قرار می‌دهد. اما در ارزش‌گذاری نیز مانند دیگر کارها، اشتباه غیرقابل انکار است. ممکن است به دلیل عدم بررسی دقیق ارزشگذار، عدم استفاده از مدل ارزش‌گذاری مناسب و دلایل دیگری که در ادامه به بررسی آنها می‌پردازیم، ارزش‌گذاری به‌درستی انجام نشده باشد. در این صورت منبع ارزش‌گذاری فاقد اعتبار بوده و اعتماد کاربران آنها کاهش می‌یابد.

برخی از اشتباهات رایج در ارزش‌گذاری

استفاده از مدل ارزش‌گذاری نامناسب: مدل ارزشیابی باید بر اساس ماهیت واحد تجاری انتخاب شود. درصورتی‌که انتخاب مدل ارزش‌گذاری متناسب با فعالیت واحد تجاری نباشد، ارزشیابی دقیق و قابل‌اتکا نخواهد بود.
استفاده از پیش‌بینی‌های ناقص: برای رسیدن به نتایج ارزشیابی قابل‌اتکا، لازم است که از صحت پیش‌بینی‌های ارائه شده اطمینان حاصل کنیم. همچنین درصورتی‌که تخمین مدیر یک واحد با تخمین ارائه‌دهنده ارزش‌گذاری متفاوت باشد، باید ناهماهنگی‌ها مورد بررسی قرار گیرند و اصلاح شوند. برای مثال یک مدیر ممکن است نگاه مثبتی به آینده‌ی کسب‌وکار داشته باشد ولی ارزش‌گذاری ارائه شده توسط ارزیاب، نتایج دیگری را بیان کند.

استفاده کورکورانه از معاملات قابل‌مقایسه: ارزش‌یابی نسبی بهتر است صرفاً به‌عنوان نقطه‌ی شروع یا معیار مورداستفاده قرار گیرد و بر اساس آن به نتیجه‌گیری نهایی نرسیم. چرا که این ارزش‌گذاری بر مبنای مقایسه‌ی چند شرکت صورت می‌گیرد که ممکن است در اثر جوی است که بر بازار سرمایه حاکم می‌شود اطلاعات نادرستی به ما بدهد. برای مثال اگر زمانی که قیمت سهام در بازار سرمایه متأثر از اخبار یا رویدادهای غیرمترقبه قرار می‌گیرد و بالاتر یا پایین‌تر از ارزش واقعی خود معامله می‌شود، ممکن است به نتایج غیر قابل اتکایی برسیم.

عدم بررسی صحیح خطاهای ریاضی: خطاهای محاسباتی بیشتر از آنچه فکر می‌کنید روی نتایج تأثیر می‌گذارند. اگر یک خطای کوچک محاسباتی در ابتدای فرایند رخ دهد ممکن است مفروضاتی که بر اساس آن محاسبات مطرح شده‌اند نیز تغییر زیادی با نتیجه‌ی واقعی‌شان داشته باشند.

استفاده از استاندارد نامناسب برای ارزش‌گذاری: برای حصول نتیجه‌ی مناسب لازم است که استانداردهای مشخصی از ابتدای کار تدوین شوند. باید توجه داشته باشید که یک استاندارد درست واحد وجود ندارد، اما در انتخاب معیار مناسب باید دقت بالایی به خرج داد چرا که بر روی نتیجه‌ی شما اثرگذار خواهد بود.

عدم تطابق نرخ‌های تنزیل با معیارهای درآمد اقتصادی: همان‌طور که می‌دانید در ارزیابی‌های تجاری از نرخ‌های تنزیل برای تبدیل یک سری جریان‌های نقدی پیش‌بینی‌شده آتی به ارزش‌های فعلی استفاده می‌شود. گاهی نرخ‌های تنزیل ایجاد شده برای یک جریان درآمدی می‌تواند به طور سهوی به دیگری اعمال شود و در محاسبات ما خلل وارد کند.

چگونه درآمد بر ارزش‌گذاری تأثیر می‌گذارد؟

درآمد یا همان سود را به‌ازای هر سهم می­توان با همان مفهوم eps در کسب­وکارها معرفی کرد. سود به‌ازای هر سهم از مواردی است که می­تواند سبب افزایش اقبال سرمایه­گذاران نسبت به سرمایه­گذاری در کسب­وکار یا شرکت مدنظر شود. این امر می­تواند در مفهومی به نام P/E نیز اثر خود را القا کند و با افزایش درآمد و سود به‌ازای هر سهم، ارزش بالاتری به شرکت مدنظر اطلاق شود. بهبود وضعیت درآمدی می­تواند منجر به تشکیل سود انباشته در شرکت شده و شرکت می­تواند به‌مرورزمان به تشکیل دارایی از طریق این سود انباشته بپردازد و از این طریق با رویکردهای دارایی محور ارزش بالاتری برای شرکت در نظر گرفته شود.

دلایل ارزش‌گذاری کسب‌وکارها

ارزش‌گذاری یک کسب­ وکار ممکن است با دلایل مختلف و همین­طور انگیزه­‌های مختلفی صورت بگیرد. یکی از رایج­ترین دلایل این کار برای کسب­ و کارها، مربوط به فرایندهای دریافت تسهیلات بانکی است که از طریق ارزش‌گذاری کسب­وکار توان آن را برای بازپرداخت دیون خود به اعطا کننده­ی تسهیلات که غالباً بانک­ها هستند سنجیده می­شود. یکی دیگر از دلایل ارزش‌گذاری کسب­وکارها، زمانی است که صاحب یک کسب­وکار به دنبال شریکی برای شرکت خود می­گردد و برای این کار باید ارزش شرکت مشخص باشد. شایان‌ذکر است که برای فرایندهای ثبت و پذیرش شرکت­ها در بورس یا فرابورس نیز بحث ارزش‌گذاری آن­ها مطرح است و این مورد نیز یکی دیگر از مهم­ترین کاربردهای ارزش‌گذاری کسب­وکارها است. بنابراین به‌طورکلی می­توان عمده­ترین دلایل ارزش‌گذاری را فروش و واگذاری کسب­وکار، اخذ شریک از طریق انتشار سهام و همین­طور تأمین مالی دانست.

جمع‌بندی

برای محاسبه‌ی ارزش یک کسب‌وکار از ارزش‌گذاری استفاده می‌کنیم تا بتوانیم در مورد آینده‌ی آن، سرمایه‌گذاری و عدم سرمایه‌گذاری، اعطای وام و سایر تصمیماتی که دانستن ارزش یک شرکت روی آن‌ها اثر می‌گذارد را مورد بررسی قرار دهیم. مدل‌های متفاوتی برای ارزش‌گذاری وجود دارد که باتوجه‌به ماهیت واحد تجاری، برای محاسبه‌ی ارزش واحد تجاری انتخاب می‌شوند. در این مقاله به تعریف انواع مدل‌های ارزش‌گذاری و کاربردها و خطاهای محتمل در امر ارزش‌گذاری، پرداختیم. برای یادگیری بیشتر و همچنین استفاده از متحوای تحلیلی، وارد این صفحه شوید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.