پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ


احتمال برنده شدن و بازنده شدن

نسبت ریسک به ریوارد و نحوه محاسبه آن در بورس

نسبت ریسک به ریوارد یا سود به ضرر یکی از عوامل مهم در سیستم های معاملاتی می باشد. عموما گفته می شود هر چه ریسک معاملاتی بزرگتر باشد، سود هم بیشتر خواهد بود. و بالعکس هرچه ریسک کوچکتر انتخاب شود، سود کمتری هم نصیب معامله گر می شود.

Risk مقدار پولی است که ممکن است شما در یک معامله از دست بدهید. Reward سودی است که از انجام خرید و فروش در بازار بدست معامله گر می رسد.

نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟

هر معامله گری برای رسیدن به سودی (Reward) مشخص در هر معامله یک مقدار ریسکی (Risk) را متحمل می شود. اگر مقدار ریسک معامله ۵۰ پیپ و تارگت یا هدف ۱۰۰ پیپ باشد، در آن صورت می گوییم نسبت ریسک به ریوارد ۲ می باشد. یعنی (۲=۱۰۰/۵۰).

اگر تارگت ما عدد ۱۰۰ و ریسک هم ۱۰۰ پیپ باشد. در نتیجه نسبت ریوارد به ریسک برابر با یک خواهد بود. یعنی (۱=۱۰۰/۱۰۰).

بهتر است بدانیم نسبت ریسک به ریوارد بر اساس ریسکی که در ابتدای معامله متحمل می شویم، محاسبه می شود. کارهایی چون بستن پوزیشن معاملاتی یا Risk Free کردن معامله نقشی در محاسبه

سبت سود به ضرر نخواهد داشت.

نسبت ریسک به ریوارد یعنی چی؟

نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟

نسبت ریسک به ریوارد در بورس خیلی مهم است و از اصلی ترین فاکتور ها در سیستم معاملاتی است. چون این نسبت بیانگر سود ده یا زیانبار بودن یک معامله می باشد. در واقع یک شرط لازم به حساب می آید نه کافی. با یک مثال به طور واضح توضیح می دهیم :

فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با یک باشد و ۵۰ درصد معاملات ما موفق آمیز باشد. با چنین نتایجی شما یک بازنده به حساب می آیید. چون با کسر هزینه های کمیسیون و اسپرید و غیره متضرر شده و سودی برداشت نخواهید کرد. اما اگر نسبت ریسک به ریوارد عددی برابر با ۲ بوده و ۳۵ درصد معاملات تان موفقیت آمیز باشد. در این صورت شما یک برنده محسوب می شوید.

به جدول زیر دقت کنید :

نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟

چنانچه در تصویر بالا مشاهده می کنید، هرچه مقدار سود به ضرر بیشتر باشد، تعداد کمی معامله موفقیت آمیز لازم است تا به سود بینجامد. پس چرا سود های خود را بزرگتر انتخاب نکنیم؟ چرا نسبت ۱۰:۱ را در نظر نگیریم؟

معنی واقعی نسبت ریسک به ریوارد

همیشه با عبارت “باید نسبت سود به ضرر یا tp به sl بیشتر باشد.” در سایت ها و گروه های زیادی مواجه شده اید. این جمله هر چند درست باشد ولی گویای تمام واقعیت نیست.
بیشتر افرادی که بر روی این جمله تاکید دارند، به طور کامل متوجه معنای واقعی آن نشده اند. این افراد به آسانی با زیاد گرفتن حد سود نسبت به حد ضرر احساس می کنند معامله خوبی را انجام داده اند.

برخی از معامله گر های حرفه ای باور دارند اگر میزان سود معامله بیشتر از حد ضرر نباشد، باید از انجام معامله خودداری کنیم. حقیقت این است استفاده از قانون “بیشتر بودن حد سود نسبت به ضرر” باید با در نظر گرفتن احتمال رخداد بررسی شود. با یک مثال توضیح می دهیم:

فرض کنید در یک شرط بندی با هزینه یک دلار شرکت کرده اید. اگر برنده شوید، یک میلیون دلار جایزه میگیرید. در واقع در برابر یک دلار ضرر، تارگت یا سود شما یک میلیون دلار می باشد.

$ Risk=1
$ Reward=1m
Reward/Risk ratio=K= 1,000,000

در ظاهر به نظر می رسد معامله خوبی است. زیرا نسبت سود به ضرر برابر با یک میلیون دلار است. البته پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ به این نکته توجه داشته باشید در این شرط بندی ۲ میلیون نفر شرکت کرده باشند. با این حال چقدر شانس برنده شدن در این شرط بندی را خواهید داشت. اینجاست که احتمال رخداد باید بررسی شود.
اکنون می خواهیم احتمال برنده شدن و بازنده شدن را محاسبه کنیم:

نسبت ریسک به ریوارد

احتمال برنده شدن و بازنده شدن

ریسک واقعی را بدین صورت محاسبه می کنیم :

True risk : p(loss) x E(loss) = (1-1/2000000) x ($1)
True reward: p(win) x E(win) = (1/2000000) x ($1,000,000)
True reward/risk ratio: 0.5

محاسبه بالا نشان می دهد نسبت میزان ریسک به ریوارد برابر با ۰٫۵ است. یعنی به ازای هر یک دلار ریسک، تنها ۵۰ سنت می توانید سود کنید. در نهایت متوجه می شوید این شرط بندی غیر معقول و معامله بدی است. فرمول صحیح ریوارد به ریسک به شکل زیر است :

نسبت میزان ریسک به ریوارد

در مثال بالا مفهوم نسبت سود به ضرر را به درستی درک کردیم. در محاسبات انجام شده E(win) نمایانگر حد سود و E(loss) نمایانگر حد ضرر می باشد. از طریق فرمول بالا می توانیم حداقل نسبت ریسک به ریوارد را با استفاده از احتمال موفقیت محاسبه کنیم. دقت کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با K در نظر گرفته شده است.
به فرمول های زیر توجه کنید:

نسبت سود به ضرر

احتمال برنده شدن و بازنده شدن

فرض کنیم نسبت ریسک به ریوارد برابر با عدد یک باشد. حداقل احتمال موفقیت را به روش زیر محاسبه می شود:

نسبت سود به ضرر

احتمال موفقیت

و اگر فرض کنیم بر طبق خروجی بک تست استراتژی، احتمال برد ما ۶۰ درصد باشد. با فرض سود ده بودن سیستم مان، حداقل نسبت میزان سود به ضرر به صورت زیر خواهد بود:

نسبت سود به ضرر

حداقل میزان سود به ضرر

منحنی موجود در گراف زیر مرز بین سود ده و ضرر ده سیستم را با توجه به مقادیر مختلف احتمال موفقیت و نسبت سود به ضرر نشان می دهد.

نسبت سود به ضرر

با توجه به شکل بالا اگر بخواهیم سیستم معاملاتی مان یک سیستم سود ده باشد باید بالای منحنی آبی رنگ قرار بگیرد. مقادیری که در زیر منحنی قرار می گیرند بیانگر ضرر ده بودن سیستم مان است. جدول زیر با جزئیات بیشتر این مسئله را نشان می دهد.

پیپ در بازارهای بین الملل

پیپ در بازارهای بین الملل

پیپ در بازارهای بین الملل | کلمه پیپ در فارکس که مخفف آن به انگلیسی Price Interest Point می‌­شود و کوچک ترین واحد ارزش نرخ ارز است. این کلمه در بین تمامی معامله گران بازارهای بین الملل مورد استفاده قرار می­‌گیرد و معیار اندازه گیری میزان تغییر قیمت در جفت ارزها می­‌باشد. پیپ (PIP) چیست؟ (Price Interest Point) فرض کنید اگر قیمت هر دلار به یورو ۷۶۹۴/۲ […]

پیپ در بازارهای بین الملل | کلمه پیپ در فارکس که مخفف آن به انگلیسی Price Interest Point می‌­شود و کوچک ترین واحد ارزش نرخ ارز است. این کلمه در بین تمامی معامله گران بازارهای بین الملل مورد استفاده قرار می­‌گیرد و معیار اندازه گیری میزان تغییر قیمت در جفت ارزها می­‌باشد.

پیپ (PIP) چیست؟ (Price Interest Point)

فرض کنید اگر قیمت هر دلار به یورو ۷۶۹۴/۲ باشد و به ۷۶۹۶/۲ تغییر کند، می­‌گوییم دو پیپ تغییر داشته است. اغلب مواقع رقم چهارم بعد از اعشار پیپ نامیده می‌شود. معامله گران فارکس اغلب از پیپ برای نشان دادن سود و یا ضرر استفاده می­‌کنند.

مثلا وقتی یک معامله گر در یک معامله ۴۰ پیپ دریافت می­کند یعنی ۴۰ پیپ سود کرده است. مقدار پول نقد به دست آمده به ارزش پیپ بستگی دارد.

پیپ PIP

ارزش پولی هر پیپ تحت تأثیر سه عامل است:

همان طور که گفته شد پیپ معیار اندازه گیری قیمت جفت ارز ها است و هر پیپ یک ده هزارم قیمت جفت ارز می‌باشد. به نوعی به عدد چهارم بعد از ممیز PIP می‌گویند ولی در این بین استثنایی هم وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می­‌شود.

فرض کنید در جفت ارز EUR/CAD قیمت حال حاضر ۱٫۲۵۴۱ است ولی در یک ساعت بعد قیمت به ۱٫۲۵۴۹ تغییر می­کند، با توجه به عدد چهارم بعد ممیز که از عدد ۱ به عدد ۹ تغییر پیدا کرده است که قیمت ۸ پیپ افزایش پیدا کرده است.

پیپ PIP

نکته مهم: عددی که بعد از پیپ می آید را پیپت (Pipette) گویند. پیپت در اصل رقم پنجم بعد اعشار می‌­شود و از پیپ ۱۰ برابر کوچک تر است که در این مقاله به آن اشاره­ای نمی­‌شود.

نحوه محاسبه ارزش یک پیپ

همانطور که هر ارز دارای ارزش نسبی خود است، لازم است که ارزش یک پیپ برای هر جفت ارز خاص محاسبه شود. در مثال زیر ما از یک قیمت گذاری با ۴ رقم اعشار استفاده خواهیم کرد.

به منظور تفسیر بهتر محاسبات، نرخ ارز به صورت یک نسبت بیان می شود (به عنوان مثال یورو/پوند با نرخ ۱٫۲۵۰۰ به صورت یک یورو ۱٫۲۵۰۰ دلار نوشته خواهد شد). مثال یک: دلار آمریکا/دلار کانادا = ۱٫۰۲۰۰ که به این صورت خوانده می شود: یک دلار آمریکا برابر ۱٫۰۲۰۰ دلار کانادا است(یا دلارآمریکا/۱٫۰۲۰۰ دلار کانادا) .
(تغییر ارزش ارز دوم در جفت ارز) نسبت نرخ مبادله را مشخص می کند = مقدار پپ (از لحاظ ارز پایه)

[.۰۰۰۱ CAD] x [1 USD/1.0200 CAD]

[(.۰۰۰۱ CAD) / (1.0200 CAD)] x 1 USD = 0.00009804 USD per unit traded

با استفاده از این مثال، اگر ما ۱۰،۰۰۰ واحد از دلار آمریکا/دلار کانادا را معامله کردیم، تغییر یک پیپ در نرخ مبادله تقریبا برابر ۰٫۹۸ دلاردر ارزش موقعیت آن است(۱۰۰۰۰ واحد ۰٫۰۰۰۰۹۸۴). ما می گوییم “تقریبا” زیرا به دلیل تغییر نرخ ارز، ارزش هر پیپ نیز ثابت نمی ماند.

مثال ۲: پوند /ین =۱۲۳٫۰۰

در اینجا یک مثال دیگر با استفاده از جفت ارز با ین ژاپن به عنوان ارز مبادله آورده شده است. توجه داشته باشید که این جفت ارز تنها دو رقم اعشار برای اندازه گیری تغییر در ارزش یک پیپ دارد (اکثر ارزهای دیگر دارای ۴ رقم اعشارهستند). در این حالت، حرکت یک پیپ می شود ۰٫۰۱ ین.

(تغییر ارزش ارز دوم در جفت ارز) در برابر نسبت نرخ ارز = مقدار پپ (از لحاظ ارز پایه)

[.۰۱ JPY] x [1 GBP/123.00 JPY]

[(.۰۱ JPY) / (123.00 JPY)] x 1 GBP = 0.0000813 GBP

بنابراین، هنگام خرید ۱۰،۰۰۰ واحد از پوند/ین تغییر در ارزش هر پیپ چیزی حدود ۰٫۸۱۳ پوند است. اکنون سوال نهایی که هنگام تعیین ارزش پیپ موقعیت شما پیش می آید این است که “ارزش پیپ با توجه به ارز موجود در حساب من چقدر است؟”

جدا از همه چیز، فارکس یک بازار جهانی است و هیچ کس حساب خود را با یک ارز یکسان تعریف نمی کنند. یعنی که ارزش پیپ باید به هر ارزی که ممکن است حساب ما در آن ترید کند، ترجمه شود.

این محاسبه احتمالا ساده ترین است. به سادگی “ارزش مشخص پیپ” را بر نرخ ارز پول حساب خود و یا پول مورد نظر خود تقسیم کنید یا در آن ضربش کنید. البته اگر “ارزش مشخص پیپ” ارز با ارز پایه در قیمت گذاری نرخ مبادله یکسان باشد.

اگر ارزی که می خواهید بدان تبدیل کنید ارز دوم در جفت ارز نرخ مبادله است، تنها کاری که لازم است انجام دهید این است که مقدار ارزش مشخص پیپ را تقسیم بر نسبت نرخ مبادله کنید.

.۸۱۳ GBP per pip / (1 GBP/1.5590 USD)

[(.۸۱۳ GBP) / (1 GBP)] x (1.5590 USD) = 1.2674 USD per pip move

بنابراین، برای هر حرکت هر ۰٫۰۱ پیپ در پوند/ین، مقدار ۱۰،۰۰۰ واحد در موقعیت حدود ۱٫۲۷ دلار تغییر میکند.

اگر ارزی که می خواهید بدان تبدیل کنید ارز اصلی در نسبت نرخ مبادله تبدیل آن است، باید ارزش مشخص پیپ را در نسبت نرخ مبادله ی تبدیل آن ضرب کنید. با استفاده از مثال دلار آمریکا/دلار کانادا در بالا، می خواهیم مقدار ارزش پیپ ۰٫۹۸ دلار امریکا را نسبت به دلار نیوزلند محاسبه کنیم. ما از ۰٫۷۹۰۰ از نسبت نرخ مبادله ی تبدیل استفاده خواهیم کرد.

۰٫۹۸ USD per pip X (1 NZD/.7900 USD)

[(۰٫۹۸ USD) / (.7900 USD)] x (1 NZD) = 1.2405 NZD per pip move

برای هر ۰٫۰۰۱ حرکت پیپ در دلار آمریکا/کانادا از مثال بالا، موقعیت ۱۰،۰۰۰ واحد شما را با تقریبا ۱٫۲۴ دلار نیوزلند تغییر می دهد. اگرچه شما اکنون یک نابغه ریاضی هستید، حداقل با ارزش پیپ، احتمالا چشم های متعجب به این مراحل نگاه خواهید کرد و فکرمی کنید: “آیا واقعا باید همه این کارها را انجام دهم؟”

خوب، جواب یک”نه” واضح است. تقریبا تمام کارگزاران فارکس این کار را به صورت خودکار برای شما انجام می دهند، اما همیشه برای شما خوب است که بدانید که چگونه کار می کنند.

مباحث کاربردی بازار مبادلات ارز

به دلیل اهمیت موضوع مدیریت ریسک، در اینجا یک مثال آورده می شود. فرض بر این است که معامله گر با سرمایه اولیه 1000 دلار شروع به ترید می کند.

معامله اول:

سرمایه: Balance= ٍEquity= 1000$

جفت ارز مورد معامله : NZDUSD

ذکر این نکته ضروری است که حد سود و ضرر با توجه به تحلیل تکنیکال تریدر تعیین می گردد.

با توجه به حداکثر مجاز ریسک هر معامله، مقدار ریسک سه درصد در نظر گرفته می شود.

مقدار حد ضرر در این معامله برابر است با: 0.7224-0.7200= 24 Pip

ارزش هر پیپ نیز برابر با 10 می باشد.(روش محاسبه ارزش هر پیپ)

Lots=( 1000* 0.03)/(24*10)= 0.125

در نتیجه معامله اول با حد اکثر حجم 0.12 لات باز می شود

معامله دوم:

فرض می کنیم که معامله اول باز است و Equityبرابر با 980 است.

جفت ارز مورد معامله : EURCHF

مقدار حد ضرر در این معامله برابر است با 50 پیپ

Lots=( 980* 0.03)/(50*10)= 0.058

در نتیجه معامله اول با حد اکثر حجم 0.06 لات باز می شود

معامله سوم :

فرض می کنیم که معامله اول و دوم هنوز باز هستند و Equityبرابر با 978 است.

جفت ارز مورد معامله : USDCAD

مقدار حد ضرر در این معامله برابر است با 80 پیپ

با توجه به اینکه هنوز دو پوزیشن باز وجود دارد و شش درصد ریسک تا کنون اعمال شده است و حداکثر ریسک مجاز هفت درصد می باشد در معامله سوم یک درصد ریسک محاسبه می شود.

Lots=( 978* 0.01)/(80*10)= 0.012

در نتیجه معامله سوم با حجم 0.01 لات باز می شود

با انجام سه ترید از حداکثر هفت درصد مجاز ریسک استفاده شد و تا بسته نشدن حداقل یکی از پوزیشن ها بازکردن پوزیشن جدید مجاز نمی باشد.

البته می توان در معاملات با سایزکمتر از حداکثر مجاز وارد معاملات شد که در این صورت می توان تعداد بیشتری پوزیشن بطور همزمان باز کرد.

در خصوص نسبت Risk به Reward در مطالب بعدی بر حسب ضرورت توضیح داده خواهد شد.

در مثال بالا حتی اگر سه پوزیشن به حد ضرر برخورد کنند(که حتی با توجه به قوانین احتمالات، احتمال آن ضعیف می باشد) حداکثر هفت درصد سرمایه یعنی 70 دلار از دست می رود و از ضررهای غیر قابل جبران به طور معقولانه ای ممانعت به عمل می آید.

بار دیگر تاکید می گردد که با مدیریت ریسک صحیح و باز کردن معاملات با حجم مناسب و قرار دادن حد ضرر می توان در بازار فارکس باقی ماند و با بکار گیری استراتژیهای مناسب به معامله گری با سود آوری پیوسته تبدیل گردید.

اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس

در هر بازاری یک‌سری اصطلاحات خاص تعریف شده که برای معامله‌گری، ما نیاز داریم به اصطلاحات آن بازار نیز مسلط باشیم. اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس بسیار زیاد هستند که شاید برخی از آن‌ها به گوشتان نیز خورده باشد، اما تابه‌حال متوجه مفهوم آن نشدید. باتوجه علاقه‌مندی شما دوستان، در مقاله قبلی قول دادیم که اطلاعات بیشتری در این زمینه در اختیار شما قرار دهیم. در این مقاله سعی کردیم برخی از اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس را برای شما شرح دهیم.

لات (Lot)

یکی از اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس، همین لات است. مفهوم لات چیست؟ این سوالی است که ذهن بسیاری از افراد تازه‌کار را درگیر کرده. درواقع منظور از لات، همان حجم معامله است. همچنین یکی از معیارهای مهم در مدیریت ریسک و سرمایه به‌شمار می‌رود. چرا که یک معامله‌گر باید حتی در بهترین موقعیت‌هایی که شناسایی می‌کند، مراقب حجم سرمایه‌ای که وارد یک معماله می‌کند نیز باشد.

هر لات به‌صورت استاندارد، 100 هزار دلار است که به همین علت در گذشته فقط افراد ثروتمند می‌توانستند در بازار فارکس معامله کنند. به همین منظور برای این‌که همه اقشار جوامع بتوانند در معاملات شرکت کنند مقدار لات را به 100 قسمت تقسیم بندی کردند. به این ترتیب کمترین حجمی که در بازار فارکس می‌توان معامله کرد مقدار 0.01 لات است. حال با یک حساب ساده می‌توانیم محاسبه کنیم اگر 1 لات برابر 100 هزار دلار باشد، پس 0.01 لات برابر 1000 دلار حجم معامله است.

در جدول زیر می‌توانید مقدار حجم لات به دلار را مشاهده نمایید:

مقدار حجم معامله

پیپ (pip)

از دیگر اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس پیپ است. همان‌طور که از مقاله قبل می‌دانید، معاملات در فارکس به‌صورت جفت ارز انجام می‌شود. پیپ درواقع واحد میزان تغییری است که در نرخ مبادله‌ای یک جفت ارز، صورت می‌پذیرد. به عبارت دیگر، هر واحد جابه‌جایی قیمت را یک پیپ می‌نامیم.

اگه لیست جفت ارزها را در بازار فارکس نگاه کنید، می‌بینید که قسمت اعشار در قیمت‌ها، دائم در حال تغییر است. یک pip معمولا یک ده هزارم نرخ جفت ارز است (یعنی رقم چهارم). ولی در جفت ارزهایی که یک پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ طرفشان ین ژاپن (JPY) باشد، یک پیپ یک صدم نرخ محسوب می‌شود (یعنی رقم دوم).

به‌عنوان مثال اگر نرخ EUR/USD از 1.0850 به 1.0860 تغییر کند، درواقع به میزان 10 پیپ جابه‌جا شده است.

مثال 2: اگر نرخ USD/JPY از 111.20 به 111.21 تغییر کند، درواقع به میزان یک پیپ جابه‌جا شده است.

تعریف پیپت

معمولا اکثر جفت ارزها در فارکس، با چهار رقم اعشار نشان داده می‌شوند. اما در برخی از بروکرها بخاطر رقابتی بودن قیمت‌ها، ممکن است که بعضی از نرخ ها را با 5 رقم اعشار نشان دهند. در این موارد بازهم رقم چهارم اعشار مقدار پیپ را نشان می‌دهد.

درواقع با تقسیم هر پیپ به ده قسمت، سعی شده قیمت دقیقتری را به مشتری نمایش داده شود. در این تقسیم بندی داخلی به رقم پنجم اعشار پیپت می‌گویند.

رقم پنجم اعشار در نرخ ها، پیپت نام دارد

نکته: در جفت ارزهایی که یک‌طرف معامله ارز ین (JPY) باشد، نرخ به دو رقم اعشار ختم می‌شود. در این نرخ‌ها رقم دوم اعشار مقدار پیپ خواهد بود. در بعضی از بروکرها که نرخ ین را با سه رقم اعشار نشان می‌دهند نیز رقیم سوم اعشار، پیپت در نظر گرفته می‌شود و رقم دوم همان مقدار پیپ مورد نظر است.

در جفت ارزهای ین، رقم دوم اعشار، پیپ و رقم سوم، پیپت نام دارند

ارزش پیپ چقدر است؟

یکی از سوالات مهمی که اینجا مطرح می‌شود این است که مقدار ارزش هر پیپ چقدر است و یا با‌عبارتی دیگر، هر پیپ چند دلار می‌شود؟

اینکه گفتیم مهم برای این است که هر معامله‌گری باید بتواند مقدار سود و ضررش را با پیپ حساب کند و از ارزش هر پیپ نیز در معامله خود آگاه باشد.

اغلب این اصطلاح در بازار فارکس را می‌شنوید که یک معامله‌گری گفته در فلان معامله، مقدار 60 پیپ سود یا ضرر کردم. برای این‌که بدانیم دقیقا چه‌قدر سود یا ضرر کرده باید مقدار ارزش هر پیپ را در آن معامله بدانیم.

نحوه محاسبه ارزش پیپ

به‌طورکلی ارزش هر پیپ به دو عامل زیر بستگی دارد:

ارزش هر پیپ از فرمول زیر محاسبه می‌شود

مقدار پیپ (به اعشار) * حجم واقعی معامله = ارزش پیپ

برای درک بهتر این فرمول چند مثال را مطرح می‌کنیم:

مقدار ارزش هر پیپ را در جفت ارز EUR/USD به‌صورت زیر محاسبه می‌کنیم:

حجم معامله با لات

حجم واقعی معامله

مقدار ارزش هر پیپ را در جفت ارز USD /JPY به‌صورت زیر محاسبه می‌کنیم:

حجم معامله با لات

حجم واقعی معامله

نکته مهم: دقت کنید که چه جفت ارزهایی را برای محاسبه ارزش پیپ استفاده میکنید. در مثال اول ما از جفت ارز یورو/دلار استفاده کردیم. پس ارزش هر 100000 یورو برابر 10 دلار شد. اما در مثال دوم از دلار/ین استفاده کردیم. پس ارزش هر پیپ ما به ین محاسبه شده است و نه دلار!

به عبارت دیگر در جدول مثال دوم، ارزش هر پیپ در معامله 1 لات دلار(100000 دلار)، به اندازه 1000 ین خواهد بود. حال اگر بخواهیم ارزش آن پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ را به دلار بدست بیاوریم، باید 1000 ین را بر نرخ برابری دلار/ین تقسیم کنیم تا بدانیم که 1000 ین چند دلار است. در مثال فوق با نرخ برابری 107.80=usd/jpy، ارزش 1000 ین برابر 9.27 دلار میشود.

اهرم یا Leverage

اهرم یکی از اصطلاحات مهم در بازار فارکس است. برای این‌که این موضوع را بهتر درک کنیم، در ابتدا بدانیم که معنی لوریج و یا همان اهرم چیست؟

فرض کنید با موجودی سرمایه ۱۰۰۰ دلار، می‌خواهید به معامله در بازار سهام آمریکا بپردازید. حداکثر مبلغی که برای خرید سهام می‌توانید خرج کنید نمی‌تواند از مقدار موجودی شما بیشتر شود. اما با اهرم یا همان لوریج این موضوع امکان‌پذیر است.

به عبارت دیگر، کارگزاران بازار فارکس(بروکرها) به شما به میزان دلخواهتان اعتبار خواهند داد که شما با آن می‌توانید تا چند برابر سرمایه‌تان به معامله بپردازید. این میزان اعتبار می‌تواند از ۳ برابر شروع و تا چند هزار برابر نیز ادامه داشته باشد. برای مثال وقتی با اهرم ۱:۱۰۰۰ معامله می‌کنید، شما قادر خواهید بود تا ۱۰۰۰ برابر موجودی خودتان نیز معامله کنید.

پس با توجه به مطالب گفته شده، برای معامله 0.01 لات (حداقل حجم معامله) در جفت ارز EUR/USD ما نیاز به داشتن معادل 1000 دلار سرمایه در مانده حساب خود نداریم. زیرا تنها با داشتن اهرم 1:100، ما فقط به 10 دلار سرمایه نیاز داریم. همچنین دقت داشته باشید که میزان سود و یا ضرر شما نیز به همان میزان در موجودی (مانده‌حساب) شما تاثیر خواهد گذاشت.

توجه: استفاده از اهرم (و یا لوریج) به همان اندازه که در ابتدا جذاب است، می‌تواند خطرناک نیز باشد!!

اسپرد (Spread)

یکی دیگر از اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس اسپرد است. اگر شما نرخ یک جفت‌ارز را مشاهده کنید، با دو نرخ متفاوت مواجه می‌شوید. درواقع بازار فارکس نیز مثل تمام بازارهای دیگر، برای هر جفت ارز، دو قیمت متفاوت وجود دارد. یکی قیمت خریدار (Ask) و دیگری قیمت فروشنده (Bid). به اختلاف این دو قیمت اسپرد می‌گویند.

این مقدار برای نرخ هر جفت ارز با توجه به نوع حساب شمل می‌تواند متفاوت باشد.

به‌عنوان مثال برای جفت ارز EUR/USD مقدار نرخ به شرح زیر است:

در مثال فوق مقدار اسپرد برابر با 0.2 پیپ یا 2 پیپت است.

مقدار اسپرد درواقع سود بروکرها از اختلاف بین نرخ خرید و فروش به مشتریان است. برای همین یکی از ملاک‌های مهم برای انتخاب بروکر ارائه کمترین مقدار اسپرد در معاملات است. هرچه بروکر میزان اسپرد کمتری برای نرخ‌های خود ارائه دهد، به نفع مشتری خواهد بود.

سواپ (Swap)

یکی دیگر از اصطلاحات رایج در بازار فارکس که برای خیلی از افراد سوال پیش می‌آید، همین سواپ است. سواپ تفاوت میان نرخ‌های بهره است و معمولاً واژه‌ای است که در بازار ارز بیشتر به کار می‌رود. به این معنا که اگر شما یک معامله‌ای در فارکس باز می‌کنید، به دلیل نوع معاملات از نوع CFD، درواقع شما آن مقدار سرمایه را از بروکر وام گرفته‌اید. پس اگر در زمان 24 ساعت بروکر، که تایم تسویه حساب روزانه قراردادهای CFD بروکر با بانک‌ها است، شما همچنان معامله خود را باز نگه دارید، پس باید مقدار تعیین شده اختلاف نرخ بانکی را هم به بانک‌ها بپردازید/دریافت کنید.

نکته: به دلیل این‌که نرخ بهره در برخی از بانک‌های خارج منفی و یا صفر هم هستند، ممکن است این مقدار بهره مثبت هم باشد. این موضوع که چطور می‌شود که نرخ بهره مثبت باشد، خود یک مقاله جداگانه را می‌طلبد که باید به‌طور جداگانه مورد بررسی قرار گیرد.

مارجین (Margin)

مارجین مقداری از پول است که در یک پوزیشن یا معامله، درگیر می‌کنید. این‌گونه تصور کنید که شما یک حساب 20 هزار دلاری دارید و تصمیم دارید ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا (EUR/USD) بخرید. برای خرید این ۲۰۰۰ یورو، با فرض اینکه نرخ یورو به دلار آمریکا برابر ۱٫0850 باشد، شما چه میزان دلار آمریکا باید بپردازید؟ در واقع چه میزان مارجین نیاز دارید؟

وقتی نرخ در جفت ارز EUR/USD پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ برابر ۱٫0850 است، یعنی ارزش هر یک یورو برابر ۱٫0850 دلار آمریکا است. پس برای خرید ۲۰۰۰ یورو، شما باید ۲170 دلار آمریکا بپردازید.

۲۰۰۰ یورو = ۲۰۰۰ × ۱٫0850

۲۰۰۰ یورو برابر 2170 دلار آمریکا است

اگر شما یک پوزیشنِ خرید ۲۰۰۰ EUR/USD بگیرید. (یعنی شما ۲۰۰۰ یورو در مقابل دلار آمریکا خریده اید) پس مقدار 2170 دلار از کل ۲۰،۰۰۰ دلار موجودی حساب فرضی شما، بلافاصله در این معامله درگیر می شود (با فرض لوریج 1). پس وقتی شما حجم معامله (Volume) را به طور مثال روی ۰٫۰۲ لات قرار می‌دهید و روی دکمه خرید کلیک می‌کنید. برای خریدِ این ۲۰۰۰ یورو 2170 دلار از حساب شما پرداخت می‌شود که این مبلغ درگیر شده از مانده حساب شما کسر خواهد شد. به این مقدار سرمایه که شما در معامله درگیر کردید، مارجین می‌گویند.

اکوئیتی (Equity)

اکوئیتی یا مانده خالص حساب، برابر است با موجودی کل حساب، به‌ علاوه مقدار سود یا ضرر پوزیشن های باز (در لحظه).

اکوئیتی = بالانس + سود یا زیان متغیر

به عبارتی دیگر اگر شما هیچ معامله بازی نداشته باشید میزان اکوئیتی با میزان موجودی حساب کل شما برابر است . اما اگر معامله باز داشته باشید، مقدار سود و یا ضرر آن معامله در مقدار موجودی کل تاثیر داده خواهد شد.

سطح مارجین (Margin Level)

اصطلاح سطح مارجین، همان نسبت اکوئیتی به مقدار مارجین است (به درصد).

سطح مارجین = (اکوئیتی تقسیم بر مارجین) × ۱۰۰

یکی از مهمترین اصطلاحاتی که یک معامله‌گر در بازار فارکس باید با آن آشنا باشد سطح مارجین است. زیرا با این مقدار در اصل بروکر محاسبه میکند که شما برای ادامه معاملات خود، چه میزان اعتبار دارید. سطح مارجین در هر بروکر متفاوت است و هر بروکر ظبق قوانین داخلی خود این مقدار را به شما اعلام می‌کند. به این ترتیب هرچه میزان درصد مارجین لول حساب شما عدد بالاتری را نشان دهد، شما اعتبار بیشتری برای معاملات بیشتر را در بروکر دارید. همین موضوع برعکس نیز صادق است. یعنی اگر میزان سطح مارجین شما به عدد 100% برسد، یعنی میزان اکوئیتی موجودی حساب شما با میزان مارجین برابر شده . شما مجاز به باز کردن معامله جدید نخواهید بود، تا زمانی‌که معاملات قبلی خود را ببندید.

مارجین کال (Margin call)

شاید یکی از تلخ‌ترین تجربه‌هایی است که تقریبا تمام معامله‌گران بازار فارکس آن را تجربه کردند. به این معنی که مجموع میزان ضررهای اعمال شده در مانده حساب شما از میزان موجودی حساب شما بیشتر باشد. در این‌صورت بروکر میزان موجودی شما را به‌عنوان تسویه حساب ضبط می‌کند.

استاپ اوت (Stop Out Level)

همان‌طور که گفتیم ماجین کال می‌تواند باعث از دست رفتن کل سرمایه گردد. همچنین ممکن است در برخی از شرایط خاص به دلیل یک اتفاق مهم نرخ قیمت‌ها ناگهانن دچار نوسانات شدیدی گردند، که در نهایت به ضضر مشتری و شاید کال مارجین حساب شود. برای این‌که این اتفاق نیوفتد، بروکرها اقدام به طرح اصطلاح استاپ اوت کردند. هر بروکر مقدار استاپ اوت مختص به خود را دارد. اکثر بروکرها حداقل این مقدار روی 20% تعیین شده. یعنی اگر میزان ضرر معاملات شما در یک نوسان شدید قیمتی، به اندازه‌ای زیاد شود که میزان اکوئیتی حساب شما به اندازه 20% مقدار موجدی کل برسد، معامله شما به‌صورت اتوماتیک به جهت سیو 20% از مانده حساب، بسته خواهد شد.

جمع بندی

اصطلاحات کاربردی در بازار فارکس بسیار بیشتر از چیزی است که در این مقاله به آن اشاره کردیم. این امر نشان از مقدار پیچیدگی و دقت این بازار دارد. یادتان باشد معامله‌گری در هر بازار مالی، بدون داشتن اطلاعات کافی و تسلط کامل بر موضوع، منجر به شکست سنگین و گاها ضررهای جبان ناپذیر خواهد بود. پس تا می‌توانید بیاموزید که داشتن تجربه در دراز مدت می‌تواند به برگ برنده شما در هر بازار مالی است.

اگر مطالب مقاله فوق برایتان مفید بوده، لطفا آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

می‌توانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.

آشنایی با اصطلاح پیپ (Pip) در بازارهای ارزهای دیجیتال

آشنایی با اصطلاح پیپ (Pip) در بازارهای ارزهای دیجیتال

ارزهای دیجیتال در یک سال اخیر به شدت درحال رشد هستند در ادامه معرفی اصطلاحات ارزهای دیجیتال به معرفی اصطلاح پیپ در بازارهای بین المللی می پردازیم.

تیتربرتر؛ کلمه پیپ در فارکس که مخفف آن به انگلیسی Price Interest Point می‌­شود و کوچک ترین واحد ارزش نرخ ارز است. این کلمه در بین تمامی معامله گران بازارهای بین الملل مورد استفاده قرار می­‌گیرد و معیار اندازه گیری میزان تغییر قیمت در جفت ارزها می­‌باشد.

پیپ (PIP) چیست؟ (Price Interest Point)

پیپ (PIP) چیست؟

پیپ (PIP) چیست؟

فرض کنید اگر قیمت هر دلار به یورو ۷۶۹۴/۲ باشد و به ۷۶۹۶/۲ تغییر کند، می­‌گوییم دو پیپ تغییر داشته است. اغلب مواقع رقم چهارم بعد از اعشار پیپ نامیده می‌شود. معامله گران فارکس اغلب از پیپ برای نشان دادن سود و یا ضرر استفاده می­‌کنند.

مثلا وقتی یک معامله گر در یک معامله ۴۰ پیپ دریافت می­کند یعنی ۴۰ پیپ سود کرده است. مقدار پول نقد به دست آمده به ارزش پیپ بستگی دارد.

ارزش پولی هر پیپ تحت تأثیر سه عامل است:

همان طور که گفته شد پیپ معیار اندازه گیری قیمت جفت ارز ها است و هر پیپ یک ده هزارم قیمت جفت ارز می‌باشد. به نوعی به عدد چهارم بعد از ممیز PIP می‌گویند ولی در این بین استثنایی هم وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می­‌شود.

فرض کنید در جفت ارز EUR/CAD قیمت حال حاضر ۱٫۲۵۴۱ است ولی در یک ساعت بعد قیمت به ۱٫۲۵۴۹ تغییر می­کند، با توجه به عدد چهارم بعد ممیز که از عدد ۱ به عدد ۹ تغییر پیدا کرده است که قیمت ۸ پیپ افزایش پیدا کرده است.

نکته مهم: عددی که بعد از پیپ می آید را پیپت (Pipette) گویند. پیپت در اصل رقم پنجم بعد اعشار می‌­شود و از پیپ ۱۰ برابر کوچک تر است که در این مقاله به آن اشاره­ای نمی­‌شود.

استثنا – پیپ های USD / JPY

معامله گران هنگام خرید ارزهای اصلی علیه ین ژاپن باید بدانند که در هر جفت ارزی که یک طرف آن JPY باشد. یک پیپ، عدد دوم بعد اعشار محاسبه می­شود یا به عبارتی یک صدم نرخ جفت ارز است.

برای مثال فرض کنید قیمت جفت ارز USD/JPY در حال حاضر ۱۰۲,۶۲ است ولی در نیم ساعت آینده قیمت به ۱۰۲٫۵۵ تغییر می­کند. در واقع ۷ پیپ قیمت نزول پیدا کرده است.

نکته مهم: عددی که در ارز های jpy بعد از پیپ می آید (رقم سوم بعد از اعشار) هم پیپت هستند و از pip کوچکتر می‌باشند.

چگونه میزان سود یا ضرر هر پیپ را محاسبه کنیم؟

چگونه میزان سود یا ضرر هر پیپ را محاسبه کنیم؟

چگونه میزان سود یا ضرر هر پیپ را محاسبه کنیم؟

میزان سود یا ضرر در فارکس بر اساس مقدار پیپ می‌­باشد.

روش محاسبه:

  • اندازه حجم معامله (لات) تقسیم بر ۱۰۰۰۰ (تمامی جفت ارز ها بجز جفت ارز هایی که یک طرف آن‌ها JPY دارد)
  • اندازه حجم معامله (لات) تقسیم بر ۱۰۰ (برای جفت ارز هایی که شامل JPY می­شود)

حال سوالی که در اینجا به وجود می آید این است که حجم معامله یا همان لات به چه صورت محاسبه می­‌شود؟

  • استاندارد لات: هنگامی که شما ۱ لات کامل یا معادل ۱۰۰۰۰۰ واحد از یک جفت ارز معامله می­‌کنید.
  • مینی لات: هنگامی که شما ۰٫۱ لات معادل ۱۰۰۰۰ واحد از یک جفت ارز خریداری می­‌کنید .
  • میکرو لات: زمانی که شما ۰٫۰۱ لات معادل ۱۰۰۰ واحد از یک جفت ارز را خریداری می‌­کنید.

برای مثال فرض کنید شما یک دهم لات (۰٫۱) از یک جفت ارز را معامله می­‌کنید، که معادل ۱۰۰۰۰ واحد می‌­شود پیپ چیست و فرمول محاسبه ارزش هر پیپ لذا شما باید ده هزار واحد را تقسیم بر ده هزار کنید عدد حاصله میشود ارزش هر پیپ.

۱۰۰۰۰÷۱۰۰۰۰=۱ ( ارزش هر پیپ یک دلار می­باشد)

مثال دوم:

فرض کنید یک لات استاندارد از یک جفت ارز را خرید کردید.

۱۰۰۰۰۰÷۱۰۰۰۰=۱۰ (ارزش هر پیپ ده دلار می­باشد)

یعنی اگر شما ۱۵ پیپ سود کنید بعبارتی ۱۵۰ دلار سود کرده‌اید. به طور کلی مقدار حساب شده هر پیپ در لات­های مختلف برای شما به عبارت زیر است

۱ لات = هر پیپ ۱۰ دلار محاسبه می­‌شود

۰٫۱ لات = هر پیپ ۱ دلار محاسبه می­‌شود

۰٫۰۱ لات = هر پیپ ۱۰ سنت محاسبه می­‌شود.

توجه داشته باشید که مثال بالا بصورت کلی بود یعنی شما اگر ۰٫۵ لات (نیم لات) باز کنید با یک حساب سرانگشتی ساده می­توانید حساب کنید که هر پیپ ۵ دلار محاسبه می­شود.

در بازار فارکس هیچوقت نباید بگویید من چند دلار سود می­‌کنم بلکه باید بگوییم چند pip سود می‌­کنیم. چرا که میزان سود بسته به مقدار و حجم معامله شما می­‌باشد ولی چیزی که ثابت است همان pip می‌­باشد.

حالا مثلا من یک روش دارم که با ۱۰۰ دلار می­‌توانم ۱۰ دلار در روز سود کنم نباید بگویم روش من ۱۰ دلار سود می­دهد. چرا که مثلا اگر شما با ۲۰۰ دلار از این روش استفاده می‌کردید ۲۰ دلار سود می­‌کردید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.