نکته تکمیلی : از شیب نمودار اوراق قرضه اینگونه برداشت می شود که هر چه شیب نرخ بازدهی اوراق قرضه کمتر باشد احتمال افزایش نرخ بهره بیشتر خواهد بود و هرچه شیب نرخ بازدهی اوراق قرضه در دوره های زمانی مختلف بیشتر شود احتمال ثابت ماندن یا کاسته شدن نرخ بهره بیشتر می شود.
تاثیر نرخ بهره در بازار فارکس
فارکس توسط متغیرهای زیادی اداره می شود، اما نرخ بهره ارز عامل اساسی است که بیش از همه آنها حاکم است. به عبارت ساده، پول تلاش می کند ارز را با بالاترین نرخ بهره واقعی دنبال کند. نرخ بهره واقعی از نرخ بهره اسمی تورم کمتر است. معامله گران فارکس باید نرخ ارز بانک مرکزی هر کشور را پیش بینی کنند و مهمتر از آن در صورت تغییر انتظار می رود که حرکات را در ارزها پیش بینی کنند.
-
چیست و چگونه بر ارز تأثیر می گذارد.
- تفاوت های آن کدامند.
- چگونه معامله گران می توانند نرخ بانک مرکزی و تأثیر آن در بازار فارکس را پیش بینی کنند.
- استراتژی های معاملاتی
نرخ های بهره چیست و چرا آنها برای معامله گران فارکس اهمیت دارند؟
وقتی معامله گران درباره “نرخ بهره” صحبت می کنند، معمولاً به نرخ بهره بانک مرکزی اشاره می کنند. نرخ سود برای معامله گران فارکس از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا هنگامی که نرخ بهره مورد نظر تغییر می کند ، ارز به طور کلی از آن پیروی می کند. بانک مرکزی چندین ابزار سیاست پولی دارد که می تواند از آنها برای تأثیرگذاری بر نرخ بهره استفاده کند. رایج ترین آنها عبارتند از:
- عملیات بازار آزاد: خرید و فروش اوراق بهادار در بازار با هدف تأثیرگذاری
- نرخ تخفیف: نرخی که به بانکهای تجاری و سایر موسسات سپرده گذاری وامهایی که از تسهیلات وام منطقه ای بانک مرکزی فدرال رزرو خود می گیرند ، تعلق می گیرد .
بانکهای مرکزی دو وظیفه اصلی دارند: مدیریت تورم و تقویت ثبات برای نرخ ارز کشورشان. آنها این کار را با تغییر نرخ بهره و مدیریت عرضه پول کشور انجام می دهند. هنگامی که تورم به سمت بالا می رود، بالاتر از هدف بانک مرکزی، آنها نرخ بانک مرکزی را افزایش می دهند (با استفاده از ابزارهای سیاست گذاری) که می تواند اقتصاد را محدود کند و تورم را مجدداً بررسی کند.
چرخه اقتصادی
اقتصاد یا در حال انبساط است یا در حال انقباض . وقتی اقتصادها در حال انبساط هستند، همه وضعیت بهتری دارند و وقتی اقتصادها در حال انقباض هستند (رکود اقتصادی) وضعیت بدتری دارند. بانک مرکزی قصد دارد تورم را کنترل کند و این در حالی است که به اقتصاد اجازه می دهد با سرعت متوسط رشد کند،
وقتی اقتصادها در حال ابساط هستند (رشد تولید ناخالص داخلی مثبت (GDP))، مصرف کنندگان شروع به کسب درآمد بیشتر می کنند. درآمد بیشتر منجر به هزینه بیشتر می شود که منجر به پول بیشتر در تعقیب کالاهای کمتری می شود و باعث تورم می شود. در صورت عدم کنترل تورم ، می تواند فاجعه بار باشد ، بنابراین بانک مرکزی سعی دارد با افزایش آن ، تورم را در سطح رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره هدف خود یعنی 2٪ (برای اکثر بانک های مرکزی) نگه دارد. افزایش آن وام را گرانتر می کند و به کاهش هزینه ها و تورم کمک می کند.
اگر اقتصاد در حال انقباض باشد (رشد تولید ناخالص داخلی منفی) بانک مرکزی نرخ بهره را برای افزایش هزینه و سرمایه گذاری کاهش می دهد. شرکت ها شروع به وام گرفتن پول با سود پایین برای سرمایه گذاری در پروژه ها می کنند و این باعث افزایش اشتغال ، رشد و در نهایت تورم می شود.
چرخه چیزی شبیه به این است:
نرخ های بین المللی چه تأثیری دارند؟
نحوه تأثیر نرخ بهره در بازارهای ارز از طریق تغییر انتظارات آن است که منجر به تغییر تقاضا برای ارز می شود. جدول زیر سناریوهای احتمالی ناشی از تغییر انتظارات نرخ بهره را نشان می دهد:
انتظارات بازار | نتایج واقعی | نتیجه تاثیر در فارکس | رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره
افزایش نرخ | نگه داشتن نرخ | کاهش ارز |
کاهش نرخ | نگه داشتن نرخ | قدردانی ارز |
نگه داشتن نرخ | افزایش نرخ | قدردانی ارز |
نگه داشتن نرخ | کاهش نرخ | کاهش ارز |
ارتباط نرخ بهره با معاملات فارکس
تصور کنید که شما یک سرمایه گذار در انگلستان هستید که نیاز به سرمایه گذاری مبلغ زیادی در یک دارایی بدون ریسک، مانند اوراق قرضه دولتی دارید. نرخ بهره در ایالات متحده رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره رو به افزایش است بنابراین شما شروع به خرید دلار آمریکا برای سرمایه گذاری در اوراق دولت ایالات متحده می کنید.
شما (به عنوان سرمایه گذار بریتانیا) تنها در سرمایه گذاری در کشور با نرخ بهره بالاتر تنها نیستید. بسیاری از سرمایه گذاران دیگر از افزایش بازده پیروی می کنند و بنابراین تقاضا برای دلار آمریکا را افزایش می دهند که ارز را افزایش می دهد. این ماهیت چگونگی تأثیر نرخ رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره بهره بر ارز است. معامله گران می توانند برای پیش بینی تغییرات در انتظارات از آن اقدام کنند که می تواند تأثیر زیادی بر ارز داشته باشد.
در اینجا مثالی از آنچه هنگامی که بازار از بانک مرکزی انتظار دارد آن را در حالت افزایش نگه دارد اتفاق می افتد آورده شده است ، اما پس از آن بانک مرکزی آن را کاهش می دهد. در این مثال بانک مرکزی استرالیا انتظار داشت آن در 4 درصد نگه داشته شود اما در عوض آن را به 4.25 درصد افزایش دهد. بازار از کاهش نرخ شگفت زده شد به طوری که AUD / USD کاهش ارزش پیدا کرد.
نرخ بهره اسمی یا Nominal
نرخ سود اسمی به نرخ بهره قبل از تعدیل نرخ تورم اشاره دارد. همچنین به نرخ مشخص شده در قرارداد وام بدون تعدیل برای ترکیب اشاره دارد. نرخ سود اسمی در تضاد رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره با نرخ بهره واقعی در مورد تعدیل تورم و نرخ بهره موثر در مورد تعدیل ترکیب است.
نرخ بهره اسمی
نرخ بهره اسمی می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله تقاضا و عرضه پول، عملکرد دولت، سیاست پولی بانک مرکزی و بسیاری عوامل دیگر قرار گیرد.
بانک های مرکزی نرخ بهره اسمی کوتاه مدت را به عنوان ابزاری برای سیاست های پولی اجرا می کنند. در طی رکود اقتصادی، نرخ اسمی برای تحریک فعالیت های اقتصادی کاهش می یابد. در دوره های تورمی، نرخ اسمی افزایش می یابد.
خلاصه
در مقابل نرخ بهره واقعی، نرخ بهره اسمی به نرخ بهره قبل از تعدیل نرخ تورم اشاره دارد.
طبق اثر فیشر، نرخ سود بهره برابر با نرخ بهره واقعی به علاوه نرخ تورم مورد انتظار است.
برخلاف نرخ بهره موثر، نرخ بهره اسمی به نرخ مشخص شده در قرارداد وام بدون تعدیل ترکیب گفته می شود.
نرخ بهره اسمی در مقابل نرخ بهره واقعی
نرخ بهره بهای وام یا بازپرداخت وام ناشی از ارزش زمانی پول است. این نرخ به عنوان نرخ اسمی شناخته می شود که در قرارداد وام بیان شده است. نرخ بهره اسمی شامل دو قسمت است: نرخ بهره واقعی و حق بیمه تورم.
با رشد اقتصادی همراه با تورم، قدرت خرید هر دلار به مرور کاهش می یابد. بنابراین، بازدهی که وام دهنده برای هر دلار که قبلاً وام داده است، کسب می کند در واقع کمتر از نرخ مندرج در قرارداد است. نرخ بازده پس از تنظیم نرخ بهره اسمی برای تورم به عنوان نرخ بهره واقعی شناخته می شود. برای وام دهنده مهم است که نرخ بهره واقعی اوراق را درک کند.
تعدیل نرخ تورم نرخ بهره اسمی
اثر فیشر از طریق معادله زیر رابطه بین تورم و نرخ سود اسمی یا واقعی را توصیف می کند:
(1 + i) = (1 + R) (1 +h)
- I: نرخ سود اسمی
- R: نرخ بهره واقعی
- H: نرخ تورم مورد انتظار
در یک اقتصاد پایدار که با سرعت متوسطی در حال رشد است، نرخ تورم معمولاً کم است. با نرخ تورم پایین می توان نسخه ساده معادله فیشر را پیاده سازی کرد. بیان می کند که نرخ بهره اسمی تقریباً برابر با نرخ بهره واقعی به علاوه نرخ تورم است
(i = R + h)
به عنوان مثال، یک سرمایه گذار اوراق قرضه انتظار نرخ بهره واقعی 5٪ را دارد، درصورتی که بازار نرخ تورم مورد انتظار را 3٪ نشان می دهد. بنابراین، سرمایه گذار باید به دنبال اوراق قرضه با نرخ اعلام شده (اسمی) 8٪ (5٪ + 3٪) باشد.
نرخ بهره اسمی را می توان از طریق فرمول زیر نیز محاسبه کرد. دو روش محاسبه نتیجه مشابهی دارند.
i = (1 + R)(1+h)-1=(1+%5)(1-%3)-1 =8.15%
طبق اثر فیشر، اگر نرخ تورم افزایش یابد و نرخ بهره اسمی ثابت بماند، نرخ بهره واقعی سقوط خواهد کرد. در نتیجه کاهش سریع قدرت خرید ، بازده واقعی وام دهنده کاهش می یابد. اگر نرخ بهره اسمی و نرخ تورم مورد انتظار هر دو با یک نرخ افزایش پیدا کنند، به این معنی که حق بیمه تورم جبران شود، نرخ بهره واقعی بدون تغییر خواهد ماند.
نرخ بهره اسمی در مقابل نرخ بهره موثر
نرخ بهره اسمی به نرخ بهره دوره ای ضرب در تعداد دوره های یک سال اطلاق می شود. این ترکیب را در نظر نمی گیرد. بنابراین، نرخ بهره اسمی همیشه قابل مقایسه نیست، مگر اینکه شامل دوره های ترکیبی یکسانی باشد.
نرخ بهره موثر معیار دقیق تری برای بهره در نظر گرفته می شود. براساس نرخ بهره اسمی و دوره های ترکیبی آن محاسبه می شود. نرخ های مختلف بهره موثر را می توان مستقیماً مقایسه کرد، زیرا برای انعکاس تأثیر ترکیب، ترکیب شده اند.
تعدیل مرکب نرخ بهره اسمی
رابطه بین نرخ بهره اسمی و نرخ بهره موثر با تنظیم دوره ترکیبی گسسته در زیر نشان داده شده است:
اگر بهره به طور مداوم اضافه شود،
- I: نرخ بهره اسمی
- r: نرخ بهره موثر
- n: تعداد دوره رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره های ترکیب در سال
- e: پایه ورود به سیستم طبیعی (2.71828)
نرخ بهره اسمی و موثر همیشه متفاوت نیست. اگر دوره ترکیب دقیقاً یک سال باشد، نرخ اسمی و نرخ موثر یکسان خواهد بود. یک اوراق قرضه را با نرخ بهره سالانه 5٪ در نظر بگیرید که سالانه تشکیل می شود. نرخ بهره اسمی اوراق 5٪ (با نرخ دوره ای 5٪ و یک دوره ترکیبی در سال) است. نرخ بهره موثر نیز 5٪ است.
تا زمانی که دوره ترکیب کمتر از یک سال باشد، نرخ بهره موثر بیشتر از نرخ بهره اسمی است. در همان نرخ اسمی ، هرچه دوره ترکیب (دوره های مرکب در سال) کوتاهتر باشد، نرخ بهره موثر بیشتر خواهد بود و اوراق قرضه مرکب بالاترین نرخ موثر را ارائه می دهد.
در مثال فوق، اگر بهره 5٪ به صورت سه ماهه افزایش یابد، 5/116٪ برای ترکیب ماهانه و 5،127٪ برای ترکیب مداوم، نرخ موثر 5.095٪ خواهد بود. محاسبه در زیر نشان داده شده است:
نرخ بهره اسمی در رهن
وام های رهنی محصولات مالی است که توسط بانک ها برای تأمین مالی املاک و مستغلات ارائه می شود. موسسات مالی وام های رهنی را با شرایط ثابت (با نرخ بهره اسمی غیرقابل تغییر) یا شرایط متغیر (با نرخ بهره اسمی ساخته شده از اضافه شدن Euribor و دیفرانسیل) ارائه می دهند.
APR چیست؟
نرخ سالانه شارژ، نرخی است که کل هزینه های وام وجوه را منعکس می کند، به عبارت دیگر: منافع تعیین شده توسط موسسه مالی، کمیسیون ها، هزینه های مدیریت یا شرایط عملیاتی.
اطلاعات ارائه شده توسط APR به شما امکان می دهد تا بینشی کلی از تمام عواملی را که در این قرارداد شرکت کرده اند، به دست آورید و به عنوان یک شاخص مقایسه ای بین بانک های مختلف عمل کند.
APR چگونه محاسبه می شود؟
APR با فرمول پیچیده تری نسبت به نرخ بهره اسمی محاسبه می شود: در حالی که فرمول دوم فقط شاخص را در نظر می گیرد، عناصر زیر در فرمول APR نقش دارند:
مقدار نرخ بهره اسمی: هزینه های بانکی (برای استهلاک، لغو، افتتاح…)
هزینه های عملیات: دفعات پرداخت (ماهانه، سه ماهه، شش ماهه، سالانه)
APR در رهن و وام ها
نرخ سالانه وام ها و رهن شامل محاسبه برخی هزینه ها مانند اسناد رسمی، بیمه یا سایر محصولات مربوط به عملیات نیست.
با این وجود، بانک ها توسط خود قانون بانکی موظف هستند که به مشتریان اطلاع دهند و APR اعمال شده در عناصر تبلیغاتی و همچنین قراردادها را به طور واضح نشان دهند.
تفاوت نرخ بهره اسمی با APR چیست؟
نرخ بهره اسمی به سختی می تواند اطلاعات مربوط به ماهیت وام یا به عبارت دیگر، رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره چقدر سرمایه مصرف کننده را برای تأمین هزینه های محصول طرف قرارداد اختصاص دهد. بانک ها معمولاً برای جلب توجه مشتریان نرخ بهره اسمی پایینی ارائه می دهند.
از طرف دیگر، با توجه به اینکه APR کلیه اطلاعات مربوط به عملیات را ارائه می دهد، برای تعیین شرایط محصول با قرارداد، میزان کمک به سرمایه گذاری یا هزینه واقعی اعتبار بسیار مهمتر است.
تفاوت بزرگ دیگر بین نرخ بهره اسمی و APR، ودیعه است که الزامی نیست که سالانه باشد. علاوه بر این، این بسیار طبیعی است که وام های شخصی تفاوت بیشتری بین APR و نرخ بهره اسمی نسبت به وام های رهنی دارند. در مقابل، سپرده ها یا حساب های پس انداز معمولا APR پایین تری دارند.
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله محاسبه اقساط وام بانکی را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
آموزش تحلیل بین بازاری – رابطه بازار ارز با اوراق قرضه
از مهمترین خصوصیات بازار اوراق قرضه این است که بر خلاف بازار کالا و بازار سهام، دارای نوسانات محدودتری است با این حال این بازار تاثیر بسیاری بر روی بازار تبادلات ارز دارد.
اوراق قرضه برگه های بهاداری است که از طرف مرجع صادر کننده آنها، تضمین تسویه اصل موجودی آن و بازدهی تضمینی قید شده در آن داده شده است.
نکته کلیدی : بازدهی تضمینی اوراق قرضه را کوپن یا بهره آن می نامند که اصطلاحاً به آن ( Yields )گفته می شود. مهمترین ارجحیت در اوراق قرضه بازپرداخت آن می باشد. از این رو مهمترین نکته برای بازیگران این بازار این موضوع است که مرجع صادر کننده این اوراق توانایی و اعتبار کافی برای تسویه آنها را داشته باشد در نتیجه نرخ بهره یا بازدهی این اوراق معمولاً از نرخ بهره یا بازدهی سهام و دیگر دارایی ها که دارای ریسک بالاتر هستند کمتر است. به عنوان مثال اگر یک شرکت سهامی عام اوراق قرضه و برگه های بهادار سهام منتشر کرده باشد در صورتی که مشکلی که منجر به ورشکستگی آن موسسه شود رخ بدهد به لحاظ قانونی ابتدا از دارایی های شرکت اوراق قرضه شرکت که حکم بدهی مجموعه را داشته است مورد تسویه قرار می گیرد و سپس از دارایی های باقی مانده با سهام داران که در واقع جزو شرکای شرکت هستند تسویه انجام می شود. مشاهده می شود که در مثال فوق ریسک اوراق قرضه شرکت مورد مثال، نسبت به ریسک برگه های سهام کمتر است با این حال بطور معمول بازدهی و بهره ای که به اوراق قرضه پرداخت می شود بسیار کمتر از بهره ای است که به برگه های سهام یا شیوه های دیگر سرمایه گذاری پرداخت می شود. از این رو دارایی های مورد مبادله در بازار اوراق قرضه را دارایی های با ریسک پایین و مطمئن به لحاظ سرمایه گذاری می شناسند.
مرجع صادر اوراق قرضه می تواند جایگاه های مختلفی باشد با این حال مهم ترین مراجع صادر کننده این اوراق عبارتند از دولت ها، شهرداری ها، صندوق های تضمینی مدیریت سرمایه، شرکت ها، وام های وابسته به مسکن و دارایی های حمایتی.
از اوراق قرضه فوق آنچه که برای یک تحلیل گر بازار ارز نسبت به اتفاقات بازار اوراق قرضه مهم است ، اوراق قرضه دولتی می باشد. با اینکه اوراق قرضه سایر دسته هایی که در بالا اشاره شد نیز در بازار خودشان دارای اهمیت است اما اعتبار آنها برای وابستگی با بازار ارز چندان حائز اهمیت نیست مگر آنکه با ورشکستگی یا عدم تسویه آنها، در بازار خودشان باعث ایجاد بحران شوند که در این صورت اثر بحران آنها می تواند در بازار ارز تاثیرگذار باشد.
نتیجه: اینکه تحلیل گر بازار ارز باید نسبت به تغییرات اوراق قرضه در بخش دولتی آگاه باشد.
بازدهی اوراق قرضه
در بازار اوراق قرضه رابطه ای معکوس بین بازدهی ( Yields ) یا کوپن اوراق قرضه با ارزش اوراق ( Bond )وجود دارد. بدین معنی که هرچه بازدهی اوراق قرضه افزایش پیدا کند از ارزش خود اوراق کاسته می شود و هرچه از بازدهی یا ارزش بهره کوپن آنها کاسته شود به ارزش خود اوراق افزوده می شود.
اینگونه می توان این رابطه را بررسی کرد که :
- با بالا رفتن ارزش بازدهی یا بهره اوراق قرضه به ریسک این اوراق افزوده می شود در نتیجه از ارزش اوراق کاسته می شود
- با کاهش بازدهی یا بهره اوراق قرضه از ریسک اوراق قرضه کاسته شده در نتیجه به ارزش آنها افزوده می شود.
این دو موضوع به بحث عرضه و تقاضای اوراق نیز مربوط است با بالا رفتن بازدهی اوراق قرضه جدید از ارزش اوراق قرضه قدیمی تر که نرخ بازدهی کمتری داشته است می کاهد و همینطور با پایین آمدن بازدهی اوراق قرضه جدید، به ارزش اوراق قرضه قدیمی که نرخ بازدهی بالاتری داشته اند افزوده می شود.
غیر از بحث مرجع صادر کننده اوراق قرضه بحث دوره های زمانی این اوراق نیز یکی از شاخص های مورد توجه برای تحلیل بین بازاری است. برگه رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره های اوراق قرضه دارای تاریخ سر رسیدهای یک ساله تا 20 ساله در نزد کشورهای صنعتی و پیشرفته است.
نکته کلیدی : با اینکه برگه های تضمینی زیر یک سال نیز از طرف مراجع صادر کننده این اوراق ارائه می شود به دلیل کوتاه مدت بودن این برگه ها، آنها را در طبقه بندی بازار پول قرار می دهند. معمولاً تحلیلگران بازار ارز از نرخ اوراق قرضه 20 ساله برای تحلیل این بازار استفاده می کنند دلیل این موضوع نیز عرضه و تقاضای بالای این اوراق به همراه بیشترین دوره نگه داری این اوراق تا زمان واگذاری به شخص ثالث است.
این اوراق به عنوان یک دارایی ایمن تا زمانی که دولت یا مرجع صادر کننده این اوراق دارای مشکل یا بحرانی نشود می تواند ابزار بسیار مناسبی برای حفظ ارزش پول باشد.
عوامل تاثیرگذار بر بازار اوراق قرضه و بازدهی
مهمترین عامل تاثیرگذار بر ارزش اوراق قرضه بازدهی و بهره این اوراق است.
گفتیم هر چه بازدهی و بهره اوراق قرضه بالاتر باشد بازار اوراق قرضه حرکت نزولی بیشتری را نشان می دهد و هرچه بازدهی و بهره اوراق قرضه پایین تر باشد بازار اوراق قرضه حرکت صعودی قوی تری را نشان می دهد.
نکته کلیدی : بازدهی اوراق قرضه نیز به دو عامل نرخ بهره پایه بانکی و شرایط اقتصادی به لحاظ دوره های کسب و کار و ریسک سرمایه گذاری ارتباط دارد.
نکته تکمیلی : ریسک های بازار اوراق قرضه به دو عامل فوق ارتباط دارد. هرچه نرخ بهره پایه بانکی بالاتر باشد بازدهی اوراق قرضه بیشتر می شود و در نتیجه این بازار گرایش به حرکت نزولی بیشتری را نشان می دهد و هرچه نرخ بهره پایه بانکی پایین تر باشد بازار اوراق قرضه حرکت صعودی بیشتری را نشان می دهد به همین ترتیب در دوره های رکود اقتصادی و بحران های مالی بازار اوراق قرضه به دلیل تقاضای بالای این اوراق کم ریسک، رونق فراوانی می گیرد و در نقطه مقابل در دوره های رونق و بهبود شرایط کسب و کار به دلیل بازدهی کم این اوراق در مقابل نرخ های بازدهی سایر بازارها این بازار از مقبولیت کمتر و سرمایه گذاری پایین تری برخوردار است و در نتیجه شاخص های این بازار رو به پایین خواهد بود.
رابطه ارزها با اوراق قرضه
به طور کلی اوراق قرضه دولتی با ارز آن کشور رابطه ای معکوس دارد.
هرچه نرخ اوراق قرضه بالاتر برود ارزش ارز کشور پایین تر می آید و به همین ترتیب بازدهی اوراق قرضه با نرخ ارز رابطه مستقیم دارد.
رابطه بالا از یک سو به دلیل مراجع صادر کننده آنها است ، از آنجا که مرجع صادر کننده اسکناس و پول ملی بانک مرکزی است و بانک مرکزی با مراجع و سیاست های خزانه داری که مرجع صادر کننده اوراق قرضه است رابطه نزدیکی دارد اوراق قرضه با نرخ ارز رابطه نزدیکی دارد.
نکته کلیدی : این رابطه نزدیک به میزان نرخ بهره به عنوان پلی ارتباطی بسیار وابسته است.
بالا رفتن نرخ بهره منجر به تقویت ارز محلی و بالا رفتن بازدهی اوراق قرضه می شود و شرایط مناسب اقتصادی و دوره های رونق در کسب و کار را نشان می دهد به همین دلیل نرخ بهره تاثیری عمیق و شدید بر بازار اوراق قرضه و ارز دارد.
یکی از بارزترین ارتباطات بین بازار اوراق قرضه با ارزهای دلار ایالات متحده آمریکا، ین ژاپن و فرانک سوئیس است. به دلیل بازدهی پایین اوراق قرضه و پشتیبانی بازپرداخت این اوراق توسط مراجع دولتی و بانک مرکزی این اوراق دارای ریسک بسیار پایینی به لحاظ سرمایه گذاری است در نتیجه به مانند ارزهای فوق که نام برده شد جزو دارایی های کم ریسک و کم بازده طبقه بندی می شود.
در دوره های رکود اقتصادی ارزش اوراق قرضه به مانند دلار آمریکا، ین و فرانک افزایش پیدا می کند و در دوره های رونق به مانند این ارزها از ارزش آن کاسته می شود. این رابطه در بسیاری مواقع نسبت به نوسانات بازار ارز مقدم و پیشرو است. بدین معنا که ابتدا شاهد تغییرات تقویت و تضعیف در بازار اوراق قرضه هستیم سپس همین رفتار را در بازار ارز می بینیم.
مهمترین استفاده ای که از بازار اوراق قرضه برای تحلیل بازار ارز می شود شرایط اختلاف بازدهی اوراق قرضه است که دوره های رونق و رکود را نشان می دهد در نتیجه می تواند برای تقاضای ارزهای پر بازده یا کم بازده بر اساس آن انتظار حرکت داشت.
نکته کلیدی : هرچه اختلاف بین بازدهی اوراق قرضه کوتاه مدت و بلند مدت بیشتر باشد نشانه ای قوی از شرایط رکود و تورم منفی را نشان می دهد و هرچه اختلاف نرخ بازدهی اوراق قرضه در کوتاه مدت و بلند مدت بیشتر به هم نزدیک باشد شرایط رونق و تورم بیشتر وجود دارد.
نکته تکمیلی : از شیب نمودار اوراق قرضه اینگونه برداشت می شود که هر چه شیب نرخ بازدهی اوراق قرضه کمتر باشد احتمال افزایش نرخ بهره بیشتر خواهد بود و هرچه شیب نرخ بازدهی اوراق قرضه در دوره های زمانی مختلف بیشتر شود احتمال ثابت ماندن یا کاسته شدن نرخ بهره بیشتر می شود.
www.fxcma.com
به عنوان مثال : در نمودار زیر خط قرمز بازدهی اوراق قرضه در دوره رونق را نشان می دهد. مشاهده می شود در این دوره اختلاف بین نرخ بازدهی اوراق قرضه یک ساله تا اوراق قرضه 30 ساله از 1.1 درصد تا 2.6 درصد است در حالی که در خط قرمز رنگ که بازدهی اوراق قرضه در دوره رکود را نشان می دهد بازدهی اوراق قرضه یک ساله کمتر از 0.5 درصد و بازدهی اوراق قرضه 30 ساله نزدیک به چهار درصد است.
اوراق قرضه در عین حال به واسطه تاثیرگذاری در بازار کالا و بازار سهام می تواند بر بازار ارز تاثیرگذار باشد.
جابجایی جریان سرمایه از بازار سهام به بازار اوراق قرضه و افزایش نرخ های این بازار منجر به تقویت ارزهای کم بازده می شود همچنین صعودی شدن بازارهای سهام و کاسته شدن از نرخ های بازار اوراق قرضه دولتی می تواند منجر به تقویت ارزهای پرریسک در سطح بین المللی بشود.
نرخ بهره و بازار فارکس
بین نرخهای بهره (interest rates) و معاملات فارکس، رابطهی زیادی وجود دارد. فارکس توسط متغیرهای بسیاری هدایت میشود؛ اما نرخ بهره ی ارز، یک عامل بنیادین بوده که از همهی متغیرهای دیگر مهمتر است.
به عبارت ساده تر، پول تلاش میکند با بالاترین نرخ بهرهی واقعی، ارز را دنبال کند. نرخ بهرهی واقعی برابر است با نرخ بهرهی اسمی منهای تورم.
معاملهگران فارکس، باید مراقب نرخ بهرهی بانک مرکزی هر کشور باشند و مهمتر از همه، زمانی که انتظار میرود نرخ بهره تغییر کند، حرکتهای ارزی را پیشبینی کنند.
این درس به طور کامل نرخ بهره را پوشش خواهد داد و موارد زیر را مطرح میکند:
- نرخ بهره چیست و چگونه بر ارزها تاثیر میگذارند
- اختلاف نرخ بهرهی فارکس
- چگونه معاملهگران میتوانند نرخهای بانک مرکزی و تاثیر آنها بر بازار فارکس را پیشبینی کنند
- استراتژیهای مهم معاملاتی نرخ بهرهی فارکس
نرخ بهره چیست و چرا برای معاملهگران فارکس مهم است؟
وقتی معاملهگران دربارهی “نرخ بهره” صحبت میکنند، معمولا به نرخ های بهره بانک مرکزی اشاره میکنند. نرخ های بهره برای معاملهگران فارکس اهمیت زیادی دارند چون هنگامی که نرخ مورد انتظارِ نرخهای بهره تغییر میکند، به طور کلی ارز از آن پیروی میکند.بانک مرکزی، چندین ابزار سیاست پولی دارد که میتواند از آنها برای تاثیر بر نرخ بهره استفاده کند. متداولترین آنها عبارتند از:
- عملیات بازار باز: خرید و فروش اوراق بهادار در بازار با هدف تاثیر بر نرخ بهره .
- نرخ تنزیل (The discount rate) : نرخی که از سوی تسهیلات اعطای وام منطقهای بانک فدرال رزرو (Federal Reserve Bank)، به بانک های تجاری و سایر موسسات سپرده گذاری به صورت وام پرداخت میشود.
بانکهای مرکزی دو وظیفهی اصلی دارند:
- مدیریت تورم
- ایجاد ثبات برای نرخ ارز کشور خود
آنها این کار را با تغییر نرخ بهره و مدیریت عرضهی پول ملی انجام میدهند. وقتی که تورم به سمت بالا میرود، یعنی از هدف بانک مرکزی بالاتر رود، آنها نرخ بانک مرکزی را (با استفاده از ابزارهای سیاست گذاری) افزایش میدهند، که این کار میتواند اقتصاد را محدود سازد و تورم را دوباره کنترل کند.
چرخهی اقتصادی و نرخ بهره
اقتصاد یا در حال انبساط است یا در حال انقباض. وقتی که اقتصاد در حال انبساط (یا توسعه) است، همه وضعیت بهتری دارند، و وقتی که اقتصاد در حال انقباض (یا رکود) است، همه وضعیت بدتری دارند. هدف بانک مرکزی این است که کنترل تورم را به دست گیرد درحالیکه به اقتصاد این امکان را میدهد تا با سرعت متوسط رشد کند ، همهی این اهداف با مدیریت نرخ بهره محقق میشوند.
وقتی که اقتصاد در حال انبساط است (یعنی رشد تولید ناخالص داخلی (GDP) مثبت است)، مصرف کنندهها درآمد بیشتری کسب میکنند. درآمد بیشتر به هزینهی بیشتر منجر میشود، که به پول بیشتر به دنبال کالای کمتر منجر میشود که همین باعث شروع تورم میشود. اگر تورم کنترل نشود، میتواند فاجعه بار باشد، بنابراین بانک مرکزی با افزایش نرخهای بهره تلاش میکند تا تورم را در سطح هدف خود که (برای بیشتر بانک های مرکزی) ۲% است، حفظ نماید. نرخ بهرهی افزایش یافته، وام را هزینهبر تر میکند (costlier: هزینهبَر تَر/ با هزینه ی برتر اشتباه گرفته نشود/ یعنی هزینه رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره بازپرداختش بالا میرود) و به کاهش خرج و مخارج و تورم کمک میکند.
اگر اقتصاد در حال انقباض باشد (یعنی رشد تولید ناخالص داخلی یا همان GDP منفی باشد) ، تورم زدایی (یعنی تورم منفی) مشکل میشود. بانک مرکزی نرخ بهره را پایین میآورد تا هزینهها و سرمایهگذاری را افزایش دهد. شرکتها برای سرمایهگذاری در پروژهها، شروع به گرفتن وام با نرخ بهرهی پایین میکنند، و این کار باعث افزایش اشتغال، رشد و در نهایت، تورم میشود.
چرخه چیزی شبیه به شکل زیر است:
نرخ بهره چگونه بر ارزها تاثیر میگذارد؟
تغییر در انتظارات نرخهای بهره که به تغییر در تقاضا برای ارز منجر میشود، بر نرخ بهرهی بازارهای فارکس تاثیر میگذارد. جدول زیر سناریوهای احتمالی ناشی از تغییر در انتظارات نرخ بهره را نشان میدهد:
انتظارات بازار | نتایج واقعی | نتیجهی تاثیر بر فارکس |
افزایش نرخ | نگه داشتن نرخ | کاهش ارزش ارز |
کاهش نرخ | افزایش نرخ | افزایش ارزش ارز |
نگه داشتن نرخ | افزایش نرخ | افزایش ارزش ارز |
نگه داشتن نرخ | کاهش نرخ | کاهش ارزش ارز |
رابطه نرخ بهره با معاملات فارکس
فرض کنید که شما یک سرمایهگذار در بریتانیا هستید که باید مبلغ زیادی پول را در یک دارایی بدون ریسک، مانند اوراق قرضه دولتی، سرمایهگذاری کنید. نرخ بهره در آمریکا در حال بالا رفتن است، بنابراین شما شروع به خرید دلار آمریکا میکنید تا در اوراق قرضه دولتی آمریکا سرمایهگذاری کنید.
شما (به عنوان سرمایهگذار بریتانیایی) برای سرمایهگذاری در کشوری با نرخ بهرهی بالاتر، تنها نیستید. بسیاری از سرمایهگذاران دیگر هم افزایش بازده را دنبال میکنند و بنابراین تقاضا برای دلار آمریکا افزایش مییابد که باعث افزایش ارزش ارز میشود. معاملهگران میتوانند سعی کنند تغییر در انتظارات این نرخ که میتواند تاثیر زیادی بر ارز داشته باشد را پیشبینی کنند .
در اینجا مثالی ارائه شده است که نشان میدهد زمانی که بازار انتظار دارد بانک مرکزی نرخ بهره را نگه دارد، اما بانک مرکزی نرخ بهره را کاهش میدهد، چه اتفاقی روی میدهد. در این مثال این انتظار وجود داشت که بانک رزرو استرالیا نرخ بهره را در ۲% نگه دارد اما در عوض بانک رزرو آن را به ۱.۷۵% کاهش داد. بازار به خاطر این کاهش، نرخ شگفت زده شد و بنابراین ارزش جفت ارز AUD/USD (دلار استرالیا/ دلار آمریکا) کاهش یافت.
آشنایی با اختلافهای نرخ بهره فارکس
اختلاف نرخ بهره
اگر یک معاملهگر انتظار داشته باشد آمریکا به طور غیر منتظرهای نرخ بهره را افزایش دهد، پیشبینی میکند ارزش دلار آمریکا ممکن است افزایش یابد. معاملهگر برای افزایش شانس موفقیت خود میتواند دلار را در برابر ارزی با نرخ بهرهی پایین بخرد زیرا این دو ارز در جهت نرخ بهرهی مربوطه، واگرا هستند.
نرخ بهره و اختلافهای آن، تاثیر زیادی بر افزایش و کاهش ارزش جفت ارز دارند. تغییر در اختلاف نرخ بهره به افزایش یا کاهش ارزش جفت ارز مربوط است. درک این موضوع به صورت دیداری آسانتر است. نمودار زیر، جفت ارز AUD/USD را مقایسه میکند (گراف کندل استیک) و اختلاف بین اوراق قرضه دولتی دوساله ی دلار استرالیا (AUD) و اوراق قرضه دولتی دوسالهی دلار آمریکا (USD) را نشان میدهد(گراف نارنجی). رابطه این دو نشان میدهد که بازده اوراق قرضه دلار استرالیا نسبت به اوراق قرضه دلار آمریکا کاهش یافته، بنابراین ارز نیز کاهش یافته است.
اختلافهای نرخ بهره به طور گستردهای در کری ترید استفاده میشوند. در کری ترید پول از یک کشور با نرخ پایین وام گرفته میشود و در کشوری با نرخ بهرهی بالاتر سرمایهگذاری میشود. با این وجود، انجام کری ترید با ریسک همراه است.
(carry trade: معاملات انتقالی یا کری ترید در واقع شامل فروش ارزی است که بهره بانکی کمتری دارد و در همان زمان خرید ارزی است که بهره بانکی بیشتری دارد.)
چه سود از کاهش نرخ سود
آخرین نرخ تورم اعلام شده توسط بانک مرکزی به اردیبهشت ماه امسال مربوط می شود؛ ۳۰.۳ درصد. حسن روحانی وعده داده تا نرخ تورم تا پایان امسال به ۲۵ درصد برسد.
یک ماهی میشود که شورای پول و اعتبار نرخ سود سپردههای بانکی را کاهش داده تا کسی که پول و سرمایه خود را در حساب پسانداز یک ساله در بانکی از بانکهای ایرانی، سپردهگذاری کرده، ۲۲تا ۲۳ درصد سود بگیرد.
گفتوگوی آرش حسننیا با بیژن بیدآباد، اقتصاددان پیرامون نرخ سودبانکی
- ارسال به فیسبوک
- ارسال به توئیتر
No media source currently available
یعنی بر مبنای تورم اردیبهشت ماه، ارزش پول او در پایان سال بین ۷ تا ۸ درصد کاهش مییابد و اگر مبنای تورم را وعده رئیسجمهوری قرار دهیم، ارزش سرمایه و ثروت سپردهگذار بین ۲ تا ۳ درصد کاهش یافته است؛ البته سپردهگذاری در بانک ریسکی ندارد و شاید همین بدون ریسک بودن سپردهگذاری در بانکهاست که سپردهگذاران بانکی را مجاب میکند حتی با وجود منفی بودن نرخ سود واقعی، تن به سپردهگذاری در بانکها بدهند.
بانک مرکزی در ابلاغیه به بانکهای سراسر ایران از کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی خبر داده است. پیشتر نرخ سود سپردههای بانکی نیز، کاهش یافتهبود.
در «یک ماه یک گفتوگو»ی این ماه مجله «نماگر»رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره ، بیژن بیدآباد، اقتصاددان و استاد پیشین پول و بانکداری دانشگاههای ایران میهمان ما است، او پیشتر عضو پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی بوده و در دوره الگوی اقتصاد سنجی کلان ایران را برای بانکمرکزی تهیه و تدوین کردهاست.
آقای بیدآباد به دلیل پیروی از طریقت نعمتاللهی، از تدریس و عضویت در نهادهای علمی و پژوهشی محروم شده و این روزها خانهنشین است.
نخستین فارغالتحصیل دوره دکترای اقتصاد دانشگاه آزاد اسلامی مطالعات، تالیفات و ترجمههای پرشماری در حوزه پول و بانک و اقتصادسنجی دارد.
در گفتوگو با بیژن بیدآباد، اقتصاددان و به قول خودش «رهجوی راه تصوف» به موضوع نرخ بهره بانکی یا همان نرخ سود بانکی پرداختهایم، که در ادامه میخوانید:
آقای بیدآباد! همواره در زمان تعیین نرخ سود بانکی در دورههای مختلف در اقتصاد ایران، چه در مواردی که نرخ سود بانکی کاهش پیدا کرده و چه در مواردی که این نرخ افزایش داشته، برخی از منتقدان و کارشناسان اقتصادی انتقاد میکنند که تعیین دستوری نرخ سود بانکی اشتباه است. اصولا نرخ سود بانکی در کجا و چگونه باید تعیین بشود که این دستوری بودن تعیین نرخ سود بر آن مترتب نباشد و بپذیریم که این نرخ سود بر اساس فرمولی علمی و مکانیسمی پذیرفته شده، صورت گرفته است؟
بیژن بیدآباد: علیالقاعده بر اساس نظریات اقتصادی، نرخ بهره که قانون عملیات بانکداری بدون ربا، اسم آن را عوض کرد و نرخ سود گذاشت، بایست از تقابل عرضه و تقاضای منابع در اقتصاد به دست بیاید.
یعنی مکانیسم عرضه و تقاضا را به صورت اتوماتیک آن را تعیین کند، ولی از لحاظ اجرایی و عملیاتی، معمولا همه دولتها در آزاد گذاشتن کامل تعیین نرخ بهره توسط بازار آزاد، اکراه دارند و در نتیجه آن را مدیریت میکنند که حرکتها و جهشهای تند نکند و یا رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره اینکه در زمانی که بالاست از طریق افزایش عرضه منابع، سعی میکنند آن را پایین بیاورند یعنی باز از طریق مکانیسمهای عرضه و تقاضا سعی میکنند، نرخ بهره را کنترل کنند .
در ایران شورای پول و اعتبار، عملا این وظیفه را دارد که سیاستهای تعیین نرخ بهره را، اعمال کند، ولی روشی که شورای پول و اعتبار در ایران به کار میگیرد از مکانیسمهای عرضه و تقاضا نیست، یعنی اینکه حجم منابع را در اقتصاد تغییر نمیدهد که براساس آن نرخهای بهره تغییر پیدا کنند، بلکه به صورت دستوری و با وضع مصوبات مختلف، به بانکها دستور میدهد که نرخ بهره را چه در زمینه سپردهگذاری و چه در زمینه وامها که کلمه وام در قانون بانکداری بدون ربا، با عوان تسهیلات استفاده میشود، در هر دور زمینه این نرخها را مشخص میکند .
وقتی که نرخ، دستوری تعیین بشود، عملا و حتما یک رابطه اوراق قرضه و نرخ بهره بازار دچار کمبود و بازار دیگری دچار مازاد میشود. به دلیل آنکه نرخهایی که بر اثر مکانیسمهای عرضه و تقاضا تعیین میشوند، نرخهای کارا هستند و نرخهای کارا، بهترین شرایط تخصیص منابع را در بین فعالان و بخشهای اقتصادی فراهم میآورد، ولی وقتی که نرخ بهره به شکل دستوری به بازار تحمیل میشود، عملا باعث میشود که بخشهایی از بازار در اثر مازاد و کمبود ایجادشده ناشی از بالا یا پایین تعیین شدن نرخ از حد نرخ تعادل، دچار ناکارایی میشوند و این موضوع، منجر به حرکت سرمایه از محل بازارهای پولی به محل بازارهای مختلف در بازارهای مالی مشابه و رقیب خواهد شد که در نتیجه آثار سوء این موضوع در بازار پولی به بازارهای مالی دیگر منتقل میشود .
آقای بیدآباد! در شرایطی که ما بازار متشکل پولی با ابزارهای کارآمد معمول این بازارها را در ایران نداریم یا اگر هم داریم این بازار، بازار کارآمدی که بتواند در یک فرآیند عرضه و تقاضای منابع و بکارگیری مکانیسم بازار، نرخ بهره را تعیین کند. آیا میشود این نوع تصمیمگیری دستوری بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار را توجیه کرد؟
البته ما در ایران بازار متشکل پولی داریم و حتی در موازات آن بازار غیرمتشکل پولی هم وجود دارد که به صورت حاشیهای و نیمهآشکار، فعال است.
مساله اساسی که بانک مرکزی با آن روبروست، این است که قانون عملیات بانکداری بدون ربا مصوب سال ۱۳۶۲، عملا با ربوی دانستن اوراق قرضه، وسیله و ابزار مالی اصلی مداخله بانک مرکزی در بازار پول را از سیستم پولی کشور حذف کرد و جایگزینی برای آن نگذاشت .
چون بانکهای مرکزی عملا با خرید و فروش اوراق قرضه، حجم نقدینگی را در اقتصاد کنترل میکنند و در نتیجه میتوانند بر نرخ بهره و سطح عمومی قیمتها، تاثیر بگذارند، از طرف دیگر، دولتها هم با انتشار اوراق قرضه، کسری مالی خود را تامین می کنند و مانند شرایط فعلی در ایران نیست که وقتی دچار کسری بودجه می شوند، مجبور هستند از بانکمرکزی استقراض کنند که این منجر به مداخله در حجم نقدینگی اقتصاد بشود .
وقتی بانک مرکزی ابزار مالی موثری مثل اوراق قرضه را در اختیار ندارد، عملا توانایی زیادی در کنترل حجم نقدینگی ندارد و نمیتواند از این طریق بر نرخ بهره تاثیر بگذارد، در نتیجه مجبور میشود که سیاستهای دستوری را اعمال کند و این یک اشتباهی است که از سال ۱۳۶۲ در اقتصاد ایران رایج شد و اگر توجه کنید از آن سال تاکنون که سه دهه گذشته است، همواره تورم ما دو رقمی بوده و نرخهای بهره بالا بوده است و همه اینها به این دلیل است که بانک مرکزی این توانایی را از دست داده و قانون عملیات بانکداری بدون ربا، اوراق قرضه بدون ربایی را معرفی نکرد .
برای اینکه وضعیت مجددا به حالت اصلاح شده بازگردد و بانک مرکزی بتواند از طریق مکانیسمهای عرضه و تقاضا، حجم نقدینگی و پس از آن نرخ بهره و نرخ تورم را در اقتصاد کنترل کند، باید یک ابزاری مثل اوراق قرضه جدیدی را طراحی و عرضه کند که البته در «بانکداری راستین» تحت عنوان «اوراق مبادله راستین» مطرح است، چنین ابزاری را مجددا فعال کند تا بتواند از این طریق در مکانیسم عرضه وتقاضای منابع در بازار مداخله کند و بتواند نرخهای بهره و تورم را مدیریت کند .
هر زمان که بحث نرخ سود بانکی مطرح میشود. ما شاهد همآوردی نظرهای مختلف در حوزه عمومی هستیم که یک رابطه علت و معلولی بین نرخ بهره بانکی و تورم در نظر میگیرند و بسیاری معتقدند که باید نرخ سود بانکی با نرخ تورم هر اقتصادی، همخوانی داشته باشد . این رابطه علت و معلولی نرخ تورم و نرخ سود بانکی چگونه است؟ این نرخ سود بانکی است که باید از نرخ تورم تبعیت بکند یا این نرخ تورم است که در پی تغییرات نرخ بهره بانکی، باید از این نرخ اثر بگیرد؟
یک رابطه علی بین نرخ تورم و نرخ بهره وجود دارد. به عبارت دیگر ما نرخی را در اقتصاد تحت عنوان نرخ طبیعی بهره تعریف میکنیم که این برابر است با نرخ اسمی بهره منهای نرخ تورم و منهای نرخ ریسک ساختاری در اقتصاد .
این متغیری که تحت عنوان نرخ طبیعی بهره، تعریف میشود، عملا خالص اثرات رفتارهای نرخهای بهره، تورم و ریسک در اقتصاد را نشان میدهد. برای اینکه اقتصاد بتواند کار کند، باید نرخ طبیعی بهره، مثبت باشد یعنی اینکه لااقل نرخ اسمی بهره از نرخ تورم بیشتر باشد تا بتواند قدرت خرید پول سپردهگذارها در بانک حفظ شود، ولی مسالهای که طی سالهای متمادی در اقتصاد ایران پیدا شده، این است که همواره نرخ طبیعی بهره منفی بوده است و حتی در سالهایی که نرخ تورم، کم بوده است نرخ ریسک بالا سبب شده تا نرخ طبیعی بهره، منفی باشد .
رویهای که بانکمرکزی در هدفگذاری نرخ تورم در پیش گرفته است، با هدفگذاری نرخ تورم ۲۵ درصدی برای سال جاری نیز عملا این معضل را همچنان ادامه خواهد داد .
برای مدیریت نرخ بهره، باید سیاستهای همزمان مدیریت نرخ بهره و تورم، هر دو با هم اعمال شود. در غیر اینصورت مسلما یکی از اینها از کنترل خارج خواهد شد .
اگر بخواهیم به همین تصمیم اخیر شورای پول و اعتبار که کاهش نرخهای سود بانکی بود، بپردازیم. با توجه به همین استدلال شما که نرخ واقعی سود بانکی یا به تعبیر شما نرخ طبیعی بهره باید مثبت باشد، این تصمیم شورای پول و اعتبار مبنی بر کاهش نرخهای سود بانکی، در واقع نرخهای واقعی سود بانکی را منفیتر از قبل کرده است. این منفیتر شدن نرخ واقعی سود بانکی چه آثار و تبعاتی بر اقتصاد ایران برجای خواهد گذاشت؟
ببینید، شورای پول و اعتبار یک اشتباه سیاستگذاری که همواره مرتکب شده، این است که دخالت میکند و نرخهای بهره سپردهها را مدیریت میکند، در صورتیکه باید نرخهای بهره وامها یا تسهیلات را مدیریت کند.
وقتی که بانک مرکزی نرخهای سپردهها را پایین میبرد، بانکها دچار کسری منابع میشوند. یعنی منابع از سیستم بانکی حرکت میکند و به بازارهای مالی مشابه مثل بازار ارز، بازار طلا، بازارهای عمدهفروشی، بازارهای کالاهای بادوام، حتی بورس و غیره حرکت میکند .
یعنی جریان منابع مالی بانکها دچار اختلال میشود و بخشی از منابع بانکی حرکت میکند به سمت بازارهایی که به آنها اشاره شد و در نتیجه باعث تغییر نرخ بازدهی در بازارهای مختلف میشود و این از لحاظ اصول سیاستگذاری رویه صحیحی نیست و بانک مرکزی باید هدفگذاری خاص خود را روی پایین آوردن نرخ تورم و نرخهای بهره هم در مورد سپردهها و هم تسهیلات، به صورت همزمان و به صورت فوری متمرکز کند .
تاکید بر فوری بودن از این روست که به صورت فعلی یعنی هدفگذاری نرخ ۲۵ درصدی تا پایان سال، یک سیاست ناصحیح، تلقی میشود .
آقای بیدآباد در همین مدتی که شورای پول و اعتبار ابتدا نرخ سود سپردهها را کاهش داد، آیا شما در ایران همین حرکت سرمایهها و سپردههای بانکی از بازار پولی به دیگر بازارها را مشاهده کردهاید؟
این را به وضوح در روند آمارها و اعمال سیاستهای از این دست در سالهای گذشته دیدیم و همواره در آمارها هم ثبت شده است، مخصوصا در بازارهای پولی و بازارهای سرمایه که سیالیت منابع خیلی زیاد است و حرکتها در این مورد خیلی زود خود را نشان میدهد و به سرعت این آثار را در آمارهای بازارهای رقیب میتوان مشاهده کرد. این موضوع، کاملا مساله اثبات شده و واضح آماری است .
و در همین مورد خاص اخیر شما آمار یا نشانهای از حرکت معنادار منابع بانکی به دیگر بازارها دارید یا مشاهده کردهاید؟
بله همین طور است. الان شما نگاه کنید، جریان حرکت نرخ ارز و قیمت سکه به عنوان داراییهایی که درجه نقدشوندگی آنها بالاست، به شدت تحت تاثیر سیاستهای نرخهای بهره سپردهها قرار میگیرند و این موضوع کاملا به وضوح دیده شده است و علی رغم اینکه سیاست کاهش نرخ سود سپردهها زمان طولانیای نیست که اتفاق افتاده، ولی با اعلام آن، عملا ما شاهد تغییر قیمتها در سایر بازارهای مشابه هستیم .
با تحلیل و تفسیر شما، اگر امروز بخواهیم نرخ سود بانکی را تعیین بکنیم این نرخ برای سپردهها باید رقمی بیشتر از نرخ تورم یعنی بیش از ۳۰ درصد باشد. درست است؟
از لحاظ نظری، نرخهای بهره باید بالاتر از نرخ تورم باشند، ولی از لحاظ عملیاتی به دلیل اینکه همه بازارها دچار ریسک هستند، بسیاری از سپردهگذران تصمیم میگیرند که منابعشان را به گونهای در سیستم بانکی که بدون ریسک است، نگاه دارند تا اینکه آنها را به بازارهای دیگر منتقل کنند .
در نتیجه، همین موضوع سبب میشود که در بسیاری از اوقات که نرخهای طبیعی بهره منفی است، همه سپردهها از سیستم بانکی به سمت سایر بازارهای مالی حرکت نکند، هر چند که بخشی از آنها حرکت میکند، چون افراد در مورد پذیرش ریسک، نگرشهای مختلفی دارند، بعضها ریسکپسند هستند و برخی دیگر ریسکگریز هستند و بالاخره شماری از افراد اصطلاحا نسبت به ریسک بیطرف هستند. از این رو، رویه رفتاری افراد نسبت به ریسک متفاوت است .
ولی در مجموع، اگر بخواهد بانک مرکزی قدمی اساسی بردارد، باید هر دو نرخ بهره و نرخ تورم را به حد ارقام تک رقمی و ارقامی در حول و حوش ۴ تا ۶ درصد، هدفگذاری کند و در آن صورت است که میتواند اقدامات اساسی زیادی بکند، مخصوصا مشکلات اقتصادی فعلی را که کشور دچار آن است از جمله رکود تورمی، میتواند برطرف کند .
خب، آیا این توان وجود دارد که بانک مرکزی هدفگذاری نرخ تورم و نرخ بهره تک رقمی را در دستور کار بگذارد و به نرخهای تورم و سود بانکی ۴ تا ۶ درصدی برسند؟
از لحاظ نظری، این موضوع کاملا شدنی است. از لحاظ اجرایی هم شرایط و پیش زمینههای لازم برای این کار، فراهم است، ولی دولت با مجموعهای از مسایل و فشارهای سیاسی روبرو است.
از این جمله هستند بدهیهای ناشی از اجرای طرح مسکن مهر و همچنین بدهیهای ناشی از اجرای طرح هدفمندی یارانهها که دولت ادامه اجرای این طرحها را به صورت سیاسی قبول کردهاست و نباید آنها را نمیپذیرفت و این سیاستها را بایستی قطع کند تا بتواند مدیریت حجم نقدینگی را با منابع فعلی انجام بدهد .
ملاحظات سیاسی دولت، عملا به بانکمرکزی اجازه نمیدهد که این بانک چنین سیاستی را در مورد تک رقمی کردن نرخ بهره و تورم در پیش بگیرد .
دیدگاه شما