7 اندیکاتور پرکاربرد در تحلیل تکنیکال
معاملهگران بازار بورس بر اساس استراتژی معاملاتی خود میتوانند تکنیکالیست یا بنیادیکار باشند؛ بدین معنی که تنها یکی از شیوههای تحلیلی را در معاملات خود استفاده کنند؛ اما واقعیت این است که اغلب معاملهگران برای اطمینان از از انتخاب خود، هر دو روش تحلیلی را به صورت همزمان استفاده میکنند. تکنیکالیستها از ابزارهای متفاوتی برای تشخیص موقعیت مناسب برای ورود یا خروج از یک سهم بهره میگیرند که یکی از سادهترین و در حال پیچیدهترین ابزارها، اندیکاتورها هستند . قبلا در مقاله تفاوت تحلیل تکنیکال و بنیادی در مورد تفاوت این دو نگاه تحلیلی آشنا شدیم، حال در این مقاله قصد داریم با 7 اندیکاتور پرکاربرد که تحلیلگران حرفهای تکنیکالیست برای شناسایی موقعیت خرید و فروش و روند شاخص حرکت جهت دار میانگین حرکتی سهم استفاده میکنند، آشنا شویم.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها نمودارهای گرافیکی هستند که بر اساس اطلاعات قیمت سهم و سایر پارامترهای وابسته به آنها مانند حجم معاملات ترسیم میشوند و تصویری از گذشته یا آینده سهم به معاملهگر نشان میدهند.
اندیکاتورها بر اساس نوع دادههای قیمتی که برای رسم آنها استفاده میشود، به دو دستهی اندیکاتورهای پیشرو و دنبالهرو تقسیم میشوند. اندیکاتورهای دنبالهرو پس از حرکت قیمت و جابجایی بازار، هشدار و پیشبینی لازم را در مورد روند آتی قیمت اعلام میکنند و اندیکاتورهای پیشرو با استفاده از نوسانات قیمت این کار را انجام میدهند. حال که با تعریف ساده اندیکاتور آشنا شدیم، 7 اندیکاتور پرکاربرد را برای استفاده در معماملات خود معرفی میکنیم.
1- حجم تعادلی (On-Balance Volume)
اندیکاتور حجم تعادلی بر اساس حجم معاملات تعریف میشود و مبنای محاسبهی آن اختلاف حجم بالاترین و پایینترین قیمت در هر تایم فریم معاملاتی (به طور معمول روز) است؛ چنانچه میزان آن از قیمت بسته شدن کندل قبلی بیشتر باشد به آن اضافه شده و چنانچه کمتر باشد از آن کم میشود و این مقادیر خطی را تشکیل میدهد که نشاندهندهی جهت صعودی یا نزولی سهم است.
هنگامی که حجم تعادلی در حال افزایش باشد، نشان از ورود پول و تمایل بیشتر معاملهگران به خرید نسبت به فروش است و چنانچه حجم تعادلی رو به کاهش باشد در حقیقت حجم فروش از حجم خرید بیشتر شده و نشان از شروع یا ادامهی یک روند نزولی است. بنابراین حجم تعادلی به عنوان یک ابزار تایید روند عمل میکند. حجم تعادلی همچنین برای تشخیص واگراییها نیز کاربرد دارد. به طوری که اگر قیمت در حال افزایش باشد ولی حجم تعادلی در حال کاهش، به احتمال زیاد نشان از عدم حمایت خریداران از قیمتهای کنونی است و به زودی روند قیمت معکوس میشود.
2- خط تراکم یا توزیع (Accumulation/Distribution)
اندیکاتور تراکم (A/D) نیز همانند اندیکاتور حجم تعادلی است با این تفاوت که علاوه بر حجم معاملات، دادههای قیمت اعم از قیمت بالا، پایین و قیمت بسته شدن در هر دوره نیز در محاسبهی آن لحاظ میشود. این اندیکاتور نیز از دستهی اندیکاتورهای روندنما است و برای تایید روند و تشخیص واگراییها میتوان از آن استفاده کرد.
اگر اندیکاتور A/D روند صعودی داشته باشد و قیمتهای نیز در حال افزایش باشند، نشان از تمایل خریداران به خرید در قیمتهای بالاتر است که روند صعودی سهم را تایید میکند و چنانچه روند اندیکاتور و قیمت مخالف باشد، تمایل به خرید کاهش یافته و در حقیقت بر تعداد و تراکم فروشندهها افزوده شده است.
3- شاخص میانگین جهتدار (Average Directional Movement Index)
شاخص میانگین جهتدار (ADX) نیز یک اندیکاتور روندنما است که برای تعیین قدرت یک روند یا به طور کلی رونددار بودن یا نبودن یک سهم استفاده میشود. این اندیکاتور بین دو خط 20 و 06 حرکت میکند و وقتی ADX بالای 40 (خط میانی اندیکاتور) باشد، روند در جهت حرکت قیمت قدرت بیشتری دارد (روند پر قدرت است) و بسته به جهتی که قیمت در حال حرکت است صعودی یا نزولی میباشد؛ ولی هنگامی که اندیکاتورADX زیر 20 باشد، روند ضعیف یا حرکت قیمت بدون روند (نوسانی) است که نباید در آن مقطع معاملهای انجام داد.
این اندیکاتور از سه خط ADX (به رنگ شاخص حرکت جهت دار میانگین مشکی)، +DI (به رنگ آبی) و -DI (به رنگ قرمز) تشکیل شدهاست؛ هرگاه ADX بیشتر از 20 و +DI بالاتر از –DI باشد سهم روند صعودی را طی میکند و درصورتی که ADX بیشتر از 20 و -DI بالاتر از +DI بود، سهم در یک روند نزولی قرار دارد.
4- اندیکاتور آرون (Aroon)
اندیکاتور آرون نسبت به سایر اندیکاتورهای رایج جدیدتر میباشد و به شاخص حرکت جهت دار میانگین طور کلی نشانگر رونددار بودن یا نبودن قیمت است و معمولا در تایم فریم 25 روزه ترسیم میشود. این اندیکاتور بین صفر تا 100 نوسان میکند و شامل دو خط آرون بالا (Aroon-up) و آرون پایین (Aroon-down) است. از این اندیکاتور میتوان برای تعیین زمان شروع یک روند جدید نیز استفاده کرد. بدین صورت که هرگاه خط آرون بالا خط آرون پایین را به سمت بالا قطع کند، به احتمال زیاد روند صعودی در پیش خواهد بود و اگر آرون پایین آرون بالا را به سمت بالا قطع کرد، نشان از شروع یک روند نزولی است. دو خط آرون به نوعی مکمل یکدیگر هستند و زمانی که یکی از آنها به طور مثال در مقدار 100 است، آرون دیگر در مقدار صفر میباشد. زمانی که هر کدام از خطوط آرون بالای 70 درصد قرار بگیرند نمایانگر قوی بودن روند کنونی هستند.
5- اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی مخفف (MACD) Moving Average Convergence Divergence، به معنی تشخیص میزان همگرایی و واگرایی میانگین متحرک قیمت در بازههای 12 و 26 دوره است و از آن در تعیین جهت، قدرت یک روند صعودی یا نزولی استفاده میشود. اندیکاتور مکدی از خط مکدی (به طور پیش فرض خط آبی در اندیکاتور) و خط سیگنال (خط قرمز رنگ در آن) و یک نمودار میلهای (هیستوگرام) تشکیل شدهاست. خط مکدی از تفاضل میانگین متحرک 26 دوره از 12 دوره و خط سیگنال از میانگین لگاریتمی 9 دوره از دادههای خروجی خط مکدی به دست میآید. نمودار میلهای نیز از اختلاف خط مکدی و خط سیگنال به وجود میآیند. در اندیکاتور مکدی خطی به عنوان خط صفر نیز وجود دارد که روی آن اختلاف خط مکدی و سیگنال صفر است و نمودارهای میلهای بالا و پایین آن نمایش داده میشوند. هرگاه خط مکدی خط سیگنال را از پایین قطع کرد و خطوط در ناحیه منفی (زیر خط صفر) بودند، سیگنال خرید و در صورتی که این تداخل در ناحیهی مثبت و از بالا اتفاق افتاد، سیگنال فروش صادر شدهاست.
6- شاخص قدرت نسبی معاملهگران (RSI)
شاخص قدرت نسبی معاملهگران یا (RSI)Relative Strength Index ، اندیکاتوری است که کاربرد مهم آن تشخیص قدرت و ضعف سرمایهگذاران بزرگ در مواقع حساس قیمتی (سطوح حمایت یا مقاومت) است. اگر این اندیکاتور روی دورهی 14 (حالت پیش فرض) تنظیم شده باشد، در حقیقت ۱۴ کندل آخر نمودار قیمت را مورد بررسی قرار داده و اطلاعات مربوط به تغییرات میانگین ضرر به میانگین سود را طبق فرمول خود محاسبه و نتیجه را به شکل نمودار نشان میدهد. بازه تغییرات در این اندیکاتور بین صفر تا 100 است و از این اندیکاتور برای تعیین زمانهای اشباع خرید یا فروش نیز استفاده میشود؛ به طوری که ناحیه صفر تا 30 را محدودهی اشباع فروش و 70 تا 100 را اشباع خرید میگویند. کاربرد مهم دیگر اندیکاتور RSI در تعیین واگراییهای قیمت است که بهتر از سایر اندیکاتورها میتوان آنها را تشخیص داد.
7- اندیکاتور استوکاستیک Stochastic
استوکستیک زیر مجموعهای از اندیکاتورهای پیشرو است که قبل از برگشت قدرتمند قیمت سهم، سینگال صادر میکند. این اندیکاتور مانند اندیکاتورهای RSI و MACD از قیمت و حجم معاملات تبعیت نمیکند و تابعی از سرعت حرکت قیمت و جهت حرکتی آن است. استوکستیک آخرین قیمت (قیمت Close) را نسبت به اختلاف بالاترین (High) و پایینترین (Low) قیمت نشان میدهد. این نوسانگرنما از دو خط K درصد که سریعتر روند قیمت را پیشبینی میکند و D درصد که کندتر از K درصد تغییر مییابد، تشکیل شدهاست. استوکستیک نیز بین صفر تا 100 نوسان میکند و دارای دو سطح ویژهی 20 و 80 است، که زیر سطح 20 درصد شاخص حرکت جهت دار میانگین منطقهی اشباع فروش و بالای سطح 80 محدودهی اشباع خرید میباشد. در ناحیه اشباع خرید، در صورت برخورد خط K درصد از بالا به خط D درصد سینگال فروش و در صورت برخورد از پایین در محدودهی اشباع فروش سیگنال خرید صادر میشود.
کلام پایانی
اندیکاتورهایی که معرفی شد تنها قسمتی از هزاران اندیکاتور و ابزاری است که توسط معاملهگران بزرگ تولید شدهاست و برای موفقیت در بازار سرمایه و تبدیل شدن به یک معاملهگر حرفهای میبایست مجموعهای از این ابزارها را در کنار سایر تحلیلها مانند تابلوخوانی و تحلیل بنیادی به کار بگیرید.
اسیلاتور چیست؟ بررسی اسیلاتورهای تکنیکال
معاملات مبتنی برعلم تحلیل تکنیکال محبوبیت زیادی بین تازهکاران و افراد حرفهای دارد. روشها و ابزارهای تکنیکال بیشماری وجود دارد که میتوان آنها را در بازارهای مالی پیاده سازی کرد. یکی از این ابزارها، نوسان سازها یا اسیلاتور های تکنیکال است که در این مقاله آنها را بررسی خواهیم کرد.
اسیلاتورهای معاملات تکنیکال
اسیلاتور یک ابزار تکنیکال است که تریدرها میتوانند از آن برای کمک به تعیین اینکه آیا یک بازار در محدوده مورد انتظار یا خارج از محدوده مورد انتظار معامله میشود استفاده کنند، به طوری که میتواند شرایط بیش خرید یا بیش فروش را در بازار نشان دهد. در حالی که برخی از اسیلاتورها به اندازه گیری بیش از حد بودن یک فعالیت (خرید یا فروش) در بازار کمک میکنند، برخی دیگر به عنوان اسیلاتور های شناسایی روند استفاده میشوند.
اسیلاتور ها اغلب با سایر مطالعات تکنیکال مانند میانگین متحرک (moving average)، مقاومت حمایتی (support resistance) و تحلیل کندلها ترکیب میشوند. اسیلاتور های تکنیکال میتوانند در شرایط خاص نیز به شاخص حرکت جهت دار میانگین تنهایی عملکرد خوبی داشته باشند. با این حال، زمانی که با برخی ابزارهای دیگر ترکیب شوند، عملکرد بهتری خواهند داشت.
اسیلاتور های تکنیکال سیگنالهای معاملاتی بیشماری را ارائه میدهند. بسته به نوع اسیلاتور، این سیگنال میتواند شامل شرایط بازار بیش خرید یا بیش فروش، سیگنال کراس اور باشد که نشان دهنده حرکت بازار از صعودی به نزولی یا نزولی به صعودی است.
علاوه بر این، اسیلاتور ها یا نوسانگرهای تکنیکال میتوانند در تعیین نقاط پایانی روند قیمت بسیار مفید باشند. به طور خاص، میتوان از آنها برای تشخیص واگرایی حرکت در یک دارایی مالی استفاده کرد. برخی از تریدرهای پیشرفته تر نیز از نوسانگرهای تکنیکال در ارتباط با مشخصات بازار، موج الیوت یا تحلیل فیبوناچی برای تعیین نقاط عطف احتمالی استفاده میکنند. به این ترتیب، راههای زیادی وجود دارد که یک تریدر میتواند اسیلاتور های تکنیکال را در متدولوژی معاملاتی خود بگنجاند.
انواع اسیلاتور (Oscillator)
اسیلاتورهای تکنیکال زیادی در دسترس تریدرها قرار دارد. به عنوان مثال، اسیلاتور هایی وجود دارند که حول یک نقطه کانونی یا خط متمرکز شده اند. در داخل این نوسانگر های مرکزی، خط نشانگر اسیلاتور در بالا و پایین خط مرکزی حرکت میکند. نوسانگرهای مرکزی در تعیین جهت روند و حرکت در یک روند مفید هستند.
به عنوان مثال، هنگامی که خط اسیلاتور در یک نوسانگر مرکزی در حال ثبت خوانش بالای خط مرکزی است، به طور کلی نشان دهنده شرایط بازار صعودی است. برعکس، زمانی که خط اندیکاتور در یک نوسانگر مرکزی خوانش زیر خط مرکزی را ثبت میکند، نشان دهنده شرایط بازار نزولی است.
اسیلاتورهایی وجود دارند که به عنوان نوسانگر های نواری شناخته میشوند. نوسانگر های نواری بین آستانه بالایی که معمولاً به عنوان منطقه اشباع خرید یا بیش خرید نامیده میشود و آستانه پایینی یا منطقه اشباع فروش یا بیش فروش حرکت میکنند. اکثر اسیلاتورهای حرکتی که تریدرها استفاده میکنند در واقع نوسانگرهای نواری هستند. اینها عبارتند از شاخص قدرت نسبی یا RSI، Stochastics، و Williams %R. به خاطر داشته باشید که آستانه بالایی و پایینی که توسط هر اسیلاتور نواری تعریف شده است ممکن است متفاوت باشد.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastics Oscillator)
نوسانگر استوکاستیک یک اندیکاتور مبتنی بر مومنتوم نواری است که به شناسایی شرایط بیش خرید و بیش فروش کمک میکند. اوسیلاتور استوکاستیک را میتوان به صورت دو خطی دید که بین 0 تا 100 در نوسان هستند. خط کندتر به عنوان خط درصد D و خط سریعتر به عنوان خط درصد K نامیده میشود.
توجه داشته باشید در نمودار قیمت بالای خط آبی نشان دهنده خط درصد K، خط سریع تر است، در حالی که خط قرمز نشان دهنده خط D، خط کندتر است. خط افقی نقطه دار بالا نشان دهنده آستانه 80 درصد و خط افقی نقطه دار پایین نشان دهنده آستانه 20 درصد است.
هر گاه آن خط درصد D به آستانه 80 درصد یا بالاتر رسید، میتوان گفت که بازار در محدوده بیش خرید است. به طور مشابه، وقتی خط درصد D به آستانه 20 درصد یا کمتر از آن برسد، میتوانیم گفت که بازار در محدوده بیش فروش است.
اسیلاتور استوکاستیک در شرایط بازار رنج باند بهترین عملکرد را دارد، که در آن به ترتیب مرز بالایی و پایینی مقاومت و حمایت وجود دارد.
اسیلاتور مومنتوم (Momentum Oscillator)
نوسانگر مومنتوم یک ابزار تکنیکال نسبتاً ساده است که بین 0 تا 100 در نوسان است و به طور کلی دارای یک خط مرکزی با علامت صفر است. سطح صفر به عنوان سطح میانی در نظر گرفته میشود و زمانی که مقدار اندیکاتور بالاتر از آن سطح باشد، میتوان گفت که بازار صعودی است، در حالی که زمانی که مقدار اندیکاتور زیر آن سطح باشد، بازار نزولی است. مهم است که به خاطر داشته باشید که نوسانگر مومنتوم لزوماً سطوح بیش خرید و بیش فروش را ارائه نمیدهد.
فرمول محاسبه اسیلاتور مومنتوم نسبتاً ساده است. به طور خاص، اندیکاتور مومنتوم قیمت بسته شدن فعلی یک دارایی را در نظر میگیرد و آن را با قیمت پایانی دیگر مقایسه میکند. قیمت بسته شدن دیگر میتواند هر دوره زمانی باشد، اما مقدار پیش فرض استفاده شده در این اندیکاتور 10 است. بنابراین، وقتی به نوسانگر مومنتوم در نمودار روزانه نگاه میکنیم، قیمت بسته شدن فعلی را با 10 دوره قبل مقایسه می کنیم.
خط آبی نشان دهنده خوانش واقعی نوسانگر مومنتوم در هر نقطه از زمان است. خط افقی سبز رنگ نقطه میانی است و مقدار صفر را نشان میدهد. توجه کنید که چگونه قیمتها پس از عبور خط حرکت از زیر خط صفر مرکزی شروع به کاهش کردند.
اسیلاتور MACD
نوسانگر واگرایی همگرایی میانگین متحرک (The moving average convergence divergence oscillator)، همچنین به عنوان MACD شناخته میشود، یک ابزار تکنیکال پرکاربرد است که میتواند در تحلیل روند و حرکت بازار مفید باشد. اندیکاتور MACD با استفاده از دو میانگین متحرک مجزا تولید میشود و دیفرانسیل بین این دو میانگین متحرک همان چیزی است که هیستوگرام واقعی را ایجاد میکند.
اساساً میانگین متحرک کوتاه مدت با استفاده از میانگین متحرک نمایی 12 روزه و میانگین متحرک بلند مدت با استفاده از میانگین متحرک نمایی 26 روزه محاسبه میشود. هنگامی که خط MACD از زیر خط سیگنال 9 روزه عبور میکند، هیستوگرام قرمز و در قلمرو منفی به نظر میرسد. این نوسان بالاتر و پایین تر در امتداد خط مرکزی صفر رخ میدهد.
اسیلاتور MACD ابزاری عالی برای تشخیص واگراییهایی است که در نمودار قیمت رخ میدهد. واگرایی صعودی زمانی اتفاق میافتد که قیمت به پایین ترین حد خود برسد، در حالی که MACD به پایین ترین حد خود میرسد.
توجه داشته باشید در چارت بالا، قیمت در یک روند صعودی است. می بینیم که یک اوج شاخص حرکت جهت دار میانگین اولیه به سمت مرکز نمودار تشکیل شد که با یک اصلاح جزئی همراه بوده و اوج دوم بالاتر از اوج اولیه بود. به این ترتیب، این یک سیگنال واگرایی نزولی واضح بین قیمت و نوسانگر MACD است، که نشان میدهد باید منتظر قیمتهای پایینتر باشیم.
اسیلاتور ADX
شناسایی روند در بازار یکی از مهمترین کارهایی است که یک تریدر باید قبل از معامله انجام دهد. معامله با روند به طور کلی بهترین اقدام خواهد بود؛ زیرا شما مسیری با کمترین مقاومت را دنبال میکنید.
اسیلاتور ADX در محدوده ای از 0 تا 100 حرکت میکند. هنگامی که قیمتها از سطح 25 از پایین بالاتر میروند، نشان دهنده حرکت بازار از حالت غیر جهت دار به وضعیتی است که به نفع شرایط بازار رونددار است.
ADX زمانی بهترین کاربرد را دارد که بازارها برای مدتی در محیطی با نوسان کم تثبیت شده باشند. اغلب در طول این دورهها، خط ADX برای مدت نسبتاً طولانی زیر آستانه سطح 25 باقی میماند. بریک اوت بالای 25 سیگنال عالی برای یک روند نوظهور جدید ارائه میدهد.
در نمودار بالا می بینیم که نوسانگر ADX زیر پرایس اکشن رسم شده است. خط قرمز درون نوسانگر ADX خط ADX است. خط افقی سبز رنگ اسیلاتور آستانه سطح 25 است.
اسیلاتور آرون (Aroon)
نوسانگر آرون توسط توشار چنده (Tushar Chande) ساخته شد. اسیلاتور آرون یک شاخص مبتنی بر روند است که میتواند سرنخ هایی را در مورد قدرت روند فعلی و احتمال ادامه یا معکوس شدن روند ارائه دهد. نوسانگر آرون از دو خط تشکیل شده است. اولین خط Aroon up است که اغلب به صورت یک خط سبز نشان داده میشود و خط دوم Aroon down است که اغلب به صورت خط قرمز نشان داده میشود. بهترین سیگنالهای نوسانگر آرون شامل سیگنالهایی است که در آن خط بالا آرون از خط پایین آرون عبور میکند.
بهترین سیگنالهای نوسانگر آرون شامل سیگنالهایی است که در آن خط Aroon up از خط Aroon down عبور میکند. این موضوع نشان دهنده شرایط بازار صعودی است و به نفع حرکت صعودی قیمت است. برعکس، هنگامی که خط Aroon down از خط Aroon up عبور میکند، نشان دهنده شرایط نزولی بازار است و به نفع حرکت قیمت نزولی است.
خط Aroon up با رنگ سبز نشان داده شده است، در حالی که Aroon down با قرمز نشان داده شده است. توجه داشته باشید که وقتی خط قرمز Aroon از بالای خط سبز Aroon up عبور میکند، قیمتها شروع به حرکت به سمت پایین میکنند و پس از آن یک روند نزولی قیمت ایجاد میشود.
نمودار شمعی Candlestick Chart
بیش از دویست سال است که ژاپنی ها نمودارهای شمعی را می شناسند، اما پس از گسترش بازارهای مالی، محبوبیت آن در سراسر جهان افزایش یافت. در ابتدا ژاپنی ها نمودارهای شمعی را برای بررسی میزان تغییرات قیمت کالاها به ویژه برنج به کار می بردند.
هر معامله گری در زمان کوتاهی می تواند روش تحلیل و کاربرد این نوع نمودار را فراگیرد و چون تفسیرهای آن به آسانی در ذهن نقش می بندد، بررسی نمودارهای شمعی جذابیت بسیاری پیدا کرده است.
به مانند نمودارهای میله ای، بالاترین و پایین ترین قیمت به ترتیب در سر و ته هر شمع نشان داده می شود. هر نمودار شمعی دارای یک بدنه است که قیمت های باز و پایانی به وسیله ان مشخص می گردد ( رنگ بدنه ) در واقع هر شمع از دو بخش بدنه و سایه ساخته شده است.دامنه نوسانات قیمت برای هر دوره زمانی مشخص، به وسیله سایه ها قابل تشخیص است و بدنه شمع فاصله بین قیمت باز و پایانی را روشن می کند.
ژاپنی ها به بدنه اصلی “جیتای” و سایه بالا “اوواکاکه” و به سایه پایینی “شیتاکاگه” میگویند
اگر قیمت پایانی از قیمت باز کمتر باشد (شمع کاهشی)، بدنه شمع معمولا توپر یا سیاه نمایش داده می شود، اما اگر قیمت پایانی از قیمت باز بیشتر باشد ( شمع افزایشی)، بدنه شمع معمولاً سفید رنگ یا توخالی دیده می شود.
بدنه شمع نقش مهمی در برداشت معامله گران از وضعیت بازار دارد زیرا هرچه بدنه شمع نسبت به سایه ها بلندتر باشد، فشار خرید یا فروش را نشان میدهد، اندازه سایه و بدنه معیار مهمی برای تعیین انتظارات و قدرت یا ضعف بازار است.
به طور مثال اگر شمع بدنه بلند و توخالی و به طور نسبی سایه های کوتاه تری داشته باشد، بیانگر شدت تقاضای بازار است.
آموزش | دوشنبه 9 مهر 1397 | 1649 بازید
10 قانون تحلیل تکنیکال جان مورفی
1 – نمودار بلندمدت را بررسی کنید تحلیل نمودار قیمت را با نمودارهای چندساله در تایم فریم هفتگی یا ماهانه آغاز کنید. نمودار بلندمدت بازار مانند یک نقشه بزرگ از بازار است که با بررسی آن میتوان نگاه بلندمدت بهتری روی بازار داشت. پس از اینکه نمودار بلندمدت را بررسی کردید، نمودار را در تایم شاخص حرکت جهت دار میانگین فریم روزانه و یا چند ساعتی مشاهده کنید. صرفا نگاه کردن به نمودار کوتاهمدت قیمت، میتواند فریبدهنده باشد و حتی اگر شما قصد دارید معامله کوتاهمدتی انجام دهید، اگر روند بلندمدت یا میانمدت را نیز در قرار بگیرید، عملکرد بهتری خواهید داشت. 2 – روند را تشخیص دهید و با آن به پیش بروید روندهای بازار در اندازههای مختلف وجود دارند، بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت. شما باید بدانید که در چه بازهای قصد معامله دارید تا نمودار مناسب را انتخاب کنید و اطمینان حاصل کنید که در مسیر روند معامله میکنید. در روند صعودی، در کفها بخرید و اگر روند نزولی است، در هنگام رشد قیمت، دارایی را بفروشید. اگر در بازه میانمدت معامله میکنید، از نمودار روزانه یا هفتگی استفاده کنید. اگر معاملات روزانه انجام میدهید، از نمودارها در تایم فریم زیر 1 روز استفاده کنید (1 ساعته، 4 ساعته 6 ساعته و…). در هر شرایطی، روند را از نمودار بلندمدت تشخیص دهید و سپس از بازه زمانی کوتاهمدتتر برای تشخیص نقطه مناسب ورود استفاده کنید. 3 – نقاط کف و سقف را بیابید سطوح حمایت و مقاومت را بیابید. بهترین محدوده برای خرید در بازار، نقطه حمایت و بهترین نقطه برای فروش، محدوده مقاومت است. محدوده حمایت، معمولا محدودهی کف قبلی است که قیمت به آن واکنش نشان داده است. محدوده مقاومت نیز، معمولا محدوده سقف قبلی است و معمولا وقتی این محدوده شکسته میشود، یک پولبک به این محدوده اتفاق میافتد (یعنی قیمت یکبار دیگر به محدوده شکست مقاومت باز میگردد ولی مجدد به رشد ادامه میدهد). مطلب مرتبط را بخوانید: حمایت و مقاومت چیست؟ (همراه با تصویر) پس از شکست مقاومت، این محدوده شکسته شده به یک سطح حمایت تبدیل میشود (سقف قبلی به کف جدید تبدیل میشود). این موضوع در هنگام شکست حمایت نیز صادق است و حمایت شکسته شده به عنوان یک محدوده مقاومت تلقی میشود. 4 – میزان اصلاح قیمتها را شناسایی کنید اصلاح قیمت در بازار، چه در روند نزولی و چه در روند صعودی معمولا باعث میشود میزان قابلتوجهی از روند طی شده بازپس گرفته شود. شما میتوانید اصلاح قیمتها را بصورت درصد محاسبه کنید، به طور مثال یک اصلاح قیمت 50 درصدی معمولا یک اتفاق رایج در بازار است. حداقل اصلاح قیمت را یک سوم از روند طی شده و حداکثر اصلاح را دو سوم از آن میدانند. درصدهای فیبوناچی ریتریسمنت (Fibonacci Retracements) شامل 38 درصد، 62 درصد نیز ارزش زیر نظر گرفتن دارند. در هنگام پولبک در روند صعودی، نقطه خرید اولیه در محدوده 33 تا 38 درصد اصلاحی است. 5 – خطوط روند را بکشید خطوط روند یکی از سادهترین و کارآمدترین ابزارها در تحلیل تکنیکال است. تنها چیزی که نیاز دارید کشیدن یک خط مستقیم از دو نقطه کف یا سقف در نمودار است. خطوط روند صعودی، با وصل کردن دو کف قیمت و خطوط روند نزولی با وصل کردن دو سقف شکل میگیرد. شکسته شدن خط روند معمولا باعث تغییر روند میشود و اغلب اوقات پس از اینکه یک روند تغییر کرد، یک پولبک به خط روند انجام میشود. در یک خط روند معتبر حداقل شاهد برخورد قیمت با سه نقطه از خط روند هستیم. هر چقدر طول خط روند طولانیتر باشد و هرچقدر برخوردهای قیمت با خط روند (بدون شکسته شدن خط) بیشتر باشد، این روند مهمتر خواهد بود. 6 – میانگین متحرک را دنبال کنید میانگینهای متحرک (moving averages)، سیگنالهای خرید و فروش بیطرفانهای صادر میکنند. این ابزار به شما میگوید که آیا روند هنوز معتبر و برقرار است یا خیر و به شما کمک میکند تغییرات روند را بهتر تشخیص دهید. البته میانگینهای متحرک آینده را به شما نمیگویند که آیا تغییر روند نزدیک است یا خیر. ترکیب دو میانگین متحرک، معمولا یک روش پرطرفدار برای یافتن سیگنالهای خرید و فروش است. برخی ترکیبات پرطرفدار شامل میانگین متحرک 4 و 9 روزه یا 9 و 18 روزه یا 5 و 20 روزه هستند. (البته در بازارهای مختلف، میانگینهای متحرک با تنظیمات مناسب باید به کار برده شود). سیگنالها زمانی صادر میشوند که میانگین متحرک کوتاهمدتتر، میانگین متحرک بلندمدتتر را میشکند. همچنین عبور قیمت از میانگین متحرک 40 روزه به سمت بالا یا پایین خط، میتواند سیگنالهای خوبی ارائه دهد. از آنجایی که میانگینهای متحرک، اندیکاتورهای دنبالکننده روند هستند، بهترین زمان استفاده از آنها در هنگام وجود یک روند در بازار است. 7 – استفاده از اسیلاتورها را بیاموزید اسیلاتورها (Oscillators) به شما کمک میکنند نقاط اشباع خرید و اشباع فروش را تشخیص دهید. همانطور که میانگینهای متحرک برای تایید تغییر روند در بازار به کار میرود، اسیلاتورها کمک میکنند تا بدانیم که آیا بازار به زودی تغییر خواهد کرد یا نه. دو اسیلاتور پرطرفدار RSI یا Relative Strength Index و همینطور اسیلاتور استوکاستیک (Stochastics) است. هر دوی این اسیلاتورها مقیاس 0 تا 100 دارند و در نرمافزارهای تحلیل تکنیکال، در پایین نمودارهای قیمت بصورت یک خط دارای نوسان میتوان اضافه کرد. زمانی که RSI به بیش از 70 میرسد، اشباع خرید و زمانی که به کمتر از 30 میرسد، اشباع فروش وجود دارد. اما در استوکاستیک، اشباع خرید بالای 80 و اشباع فروش زیر 20 است. (منظور از اشباع، ازدیاد و وجود خرید یا فروش بیش از اندازه است) بیشتر معاملهگران از بازه شاخص حرکت جهت دار میانگین 14 روزه یا 14 هفتهای برای استوکاستیک و از بازه 9 روزه یا 9 هفتهای برای آر اس آی استفاده میکنند. واگرایی اسیلاتورها معمولا نشانهای از چرخش بازار و تغییر روند است. اسیلاتورها در زمان عدم وجود یک روند (اصطلاحا محدوده رنج – range) مناسب هستند. از سیگنالهای هفتگی میتوان برای فیلترکردن سیگنالهای روزانه و همینطور از سیگنالهای روزانه میتوان فیلترکردن سیگنالهای داخل روز (intra-day) بهره گرفت. 8 – اخطارها را بشناسید از اندیکاتور MACD استفاده کنید. اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) که در بین تریدرهای ایرانی با نام مکدی شناخته میشود، شامل میانگین متحرک و یک اسیلاتور برای تشخیص نقاط اشباع خرید و فروش است. یک سیگنال خرید زمانی صادر میشود که خط سریعتر، به بالای خط کندتر برسد و هر دو خط زیر عدد 0 باشند. سیگنالهای هفتگی بر سیگنالهای روزانه ارجحیت دارند. هسیتوگرام مکدی، تفاوت بین دو خط را نشان میدهد و از پیش، اخطارهایی زودهنگام نسبت به تغییر روند صادر میکند. دلیل نامگذاری هیستوگرام این است که از میلههای عمودی برای نشان دادن تفاوت بین دو خط روند استفاده میشود. 9 – روندهای نامعتبر را تشخیص دهید از اندیکاتور ADX برای این منظور استفاده کنید. اندیکاتور Average Directional Movement Index یا به اختصار ADX با سنجش درجه روند به شما کمک میکند تا بدانید که آیا یک روند در بازار وجود دارد یا نه. رشد خط ADX نشاندهنده یک روند پرقدرت احتمالی و خط نزولی ADX اغلب اوقات نمایانگر نبود روند است. با وجود خط صعودی ADX باید از میانگینهای متحرک استفاده کرد و اگر خط ADX نزولی بود، باید از اسیلاتورها بهره گرفت. بنابراین با رسم خط ADX و تشخیص مسیر آن، معاملهگر میتواند سبک معامله مناسب در شرایط فعلی بازار را تشخیص دهد. 10 – حجم معاملات را نادیده نگیرید حجم معاملات یکی از مهمترین فاکتورها برای تایید یک رویداد است. حجم، زودتر از قیمت، چیزهای را به ما نشان میدهد و مهم است که در هنگام وجود روندها، شاهد حجم معاملات بیشتر در جهت حرکت روند باشیم. به عبارتی در یک روند صعودی، در هنگام صعود قیمت باید شاهد رشد حجم باشید. این افزایش حجم، نشاندهنده این است که سرمایه جدید وارد بازار شده و روند را پشتیبانی میکند. پس کاهش حجم در یک روند صعودی نشاندهنده ضعف روند و احتمال تغییر روند است.
بیت کوین بالاخره از دام خرس ها خارج شد؟
ظاهراْ قیمت بیتکوین قصد صعود به محدوده ۲۵٫۲۲۴ دلار دارد، اما ابتدا باید بسته شدن کندل روزانه بالای میانگین متحرک نمایی ۱۰۰ روزه را تایید کند. محدوده حمایتی بین ۲۰٫۱۵۶ تا ۲۰٫۷۶۳ دلار به چشم انداز صعودی قیمت بیتکوین اعتبار میبخشد.
به گزارش بیدار بورس از اقتصاد آنلاین؛ قیمت بیتکوین به افزایش مداوم حجم نیاز دارد تا روند صعودی چند روز اخیر را حفظ کند، در غیر این صورت احتمالاً عقب نشینی و ادامه زمستان کریپتو رخ خواهد داد. در ادامه به بررسی این سوال که آیا بیتکوین بالاخره از قلاب خرسها خارج شد یا نه؟ و این صعود فقط یک پرش گربه مرده است؟ خواهیم پرداخت.
قیمت بیتکوین پس از شکست و صعود به بالاترین قیمت درون هفتهای ۲۱٫۵۱۵ دلار در برخی صرافیها در کندلی سبز قرار گرفته است. با توجه به تصمیم کمیته بازار باز فدرال (FOMC) مبنی بر افزایش مجدد نرخ بهره تا ۰.۷۵ درصد، بزرگترین حرکت کریپتو به سمت صعود با انتظارات بازار در تناقض است. مشخص نیست که آیا قیمت بیتکوین این روند صعودی را دست نخورده نگه میدارد یا خیر، اما خوش بینی سرمایه گذاران در حال حاضر بالاست!
ارزیابی احتمال افزایش کوتاه مدت قیمت بیتکوین تا ۲۵٫۲۲۴ دلار
قیمت بیتکوین به طور کلی در دستان خریداران قرار دارد، به خصوص با شاخص On-Balance-Volume (OBV) که روندی شیب دار به سمت بالا دارد. این موقعیت حضور خریداران در بازار را تقویت میکند. علاوه بر این، کوین مارکت کپ افزایش ۵۳٫۵۵ درصدی در حجم معاملات در ۲۴ ساعت گذشته را نشان میدهد.
میانگین متحرک نمایی ۱۰۰ روزه (EMA) (به رنگ آبی در نمودار زیر) با قیمت ۲۱٫۱۱۸ دلار برقرار است و از نزول فوری قیمت بیتکوین محافظت میکند. بستن کندل روزانه بالاتر از میانگین متحرک برای ادامه حرکت به سمت بالا ابتدا تا ۲۵٫۲۲۴ دلار و احتمالا کشش بیشتر تا محدوده ۳۰٫۰۰۰دلار ضروری است.
نمودار روزانه BTCUSD.
همانطور که توسط شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) مشخص شده است، تقویت چشم انداز صعودی قیمت بیتکوین یک سیگنال واضح است، زیرا به محض اینکه میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه (خط آبی رنگ) از میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه (خط نارنجی رنگ) عبور کرد، معامله گرانی که پوزیشنهای خرید بلندمدت بیتکوین را داشتند، متوجه شدند که موقعیت هایشان سودآور است. نشانه دیگر حرکت صعودی بیتکوین، جهش به بالای خط روند پنج ماهه (به رنگ سیاه) است. بنابراین به نظر میرسد که قیمت بیتکوین فضایی برای رشد صعودی دارد. به این ترتیب، سرمایهگذارانی که احساس میکنند در ضرر هستند، میتوانند خود را برای یک حرکت سودآور بالقوه به ۲۵٫۲۲۴ دلار و سپس به ۳۰٫۰۰۰ دلار آماده کنند.
از سوی دیگر، نگاهی به شاخص حرکت جهت دار (DMI) روایت مثبتی را برای قیمت بیتکوین نشان میدهد. تا زمانی که -DI این شاخص به طور قابل توجهی بالاتر از +DI باشد، خریداران عموماً در کنترل روند را در شاخص حرکت جهت دار میانگین دست خواهند داشت. معامله گران نسبتاً محافظه کار میتوانند موقعیتهای خود را به ترتیب در ۲۱٫۹۸۰ و ۲۳٫۰۰۴ دلار ببندند. با این حال، سرمایهگذاران سرسخت صعودی احتمالاً این روند را تا محدوده ۲۵٫۲۲۴ دلار میبرند، مانعی نسبتاً قوی زیر SMA ۲۰۰ روزه (خط بنفش رنگ) که در حال حاضر روی قیمت ۲۵٫۴۹۲ دلار است، برای رشد بیشتر وجود دارد.
نمودار IOMAP بیتکوین.
دادههای آنچین شاخص حرکت جهت دار میانگین از IntoTheBlock نشان میدهد که قیمت بیتکوین بالاتر از حمایت قوی قرار دارد. همچنین طبق نمودار زیر، ۱٫۶۵ میلیون آدرس ۱٫۰۹میلیون واحد بیتکوین بین محدوده ۲۰٫۱۵۶ تا ۲۰٫۷۶۳ دلار خریداری کردهاند. دارندگان این محدوده احتمالا به خرید بیتکوین ادامه خواهند داد تا روند صعودی را حفظ کنند. از سوی دیگر، بعید است که به خرسها اجازه دهند سودهای انباشته را از بین ببرند، زیرا انتظار صعود بیتکوین به ۲۵٫۲۲۴ دلار را دارند.
برعکس، بیتکوین باید بالاتر از میانگین متحرک نمایی ۱۰۰ روزه باشد تا معامله گران خرده فروشی را درگیر نگه دارد. در غیر این صورت، بسته شدن کندل روزانه زیر این سطح میتواند به سرعت موقعیتهای فروش کوتاه را با اهداف سود نزولی در میانگین متحرک نمایی ۵۰ روزه (قرمز) و حمایت اولیه در محدوده ۱۸٫۰۰۰ دلار را فعال و سودآور کند.
Doctor Profit، یک تحلیلگر در توییتر، به دنبال کنندگان خود گفت که انتظار دارد قیمت بیتکوین پس از تصمیم FOMC بالا برود. با این حال، او هشدار میدهد که ممکن است با حرکت در یک مثلث صعودی که کاهش حجم را به تصویر میکشد، از روند خارج شود.
به عبارت دیگر، اگر بخواهد قیمت بیتکوین چشم انداز صعودی خود را در آخر هفته حفظ کند، حجم معاملاتی بیشتری لازم است.
سلب مسئولیت: سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال و سایر عرضه اولیههای آنها (ICO) بسیار پرخطر و گمانه زنی است و این مقاله توصیهای از طرف اقتصاد آنلاین یا نویسنده به عنوان سیگنالی برای خرید یا فروش رمزارزها تلقی نمیشود. از آنجایی که موقعیت هر فردی منحصر به فرد است، همیشه باید قبل از تصمیم گیری مالی با یک متخصص واجد شرایط مشورت شود.
آشنایی با اندیکاتور و اسیلاتور و انواع آنها
تحلیل تکنیکال یک روش تحلیل نموداری بازار و قیمت ها است. اگر به نمودار قیمتها دقت کنید،خواهید دید این نمودار از دو مولفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمولهای ریاضی یا فرمولهای آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
اندیکاتورها ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند. به صورت جامع تر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمول های خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخص های بازار به وسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. درهر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز، پایان، سقف ،کف یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند. به عنوان مثال میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
تحلیل تکنیکال یک روش تحلیل نموداری بازار و قیمت ها است. اگربه نمودار قیمتها دقت کنید، خواهید دید این نموداراز دو مؤلفه قیمت و زمان تشکیل شده است؛ بنابراین نمودار قیمت، نشاندهنده مکان هندسی نقاطی است که از دو عامل قیمت و زمان تشکیل شدهاند و ما میتوانیم به کمک دادههای نمودار و با استفاده از فرمول های ریاضی یا فرمول های آماری، نماگرهای جدیدی را از آن خلق کنیم.
اندیکاتورها ابزاری هستند که با اعمال یکسری روابط ریاضی مشخص روی قیمت یا حجم معاملات یا هر دو شکل میگیرند. بهصورت جامعتر، اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که براساس فرمولهای خاص در جهت تحلیل قیمت سهام یا تحلیل شاخصهای بازار بهوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار میگیرند. دادههای ورودی اندیکاتورها شاخص حرکت جهت دار میانگین از دادههای قیمت، حجم معاملات و تغییرات آنها در روزهای گذشته تشکیل میشود. درهر بازه زمانی اطلاعات قیمت آغاز، پایان، سقف ،کف یا تعدادی از مجموع این موارد در شکلگیری اندیکاتور دخالت دارند. مثلا میتوانیم با استفاده از محاسبه میانگینهای روزانه قیمت، یک نماگر از میانگینهای قیمت 14 روز اخیر بسازیم. این نماگر در واقع اندیکاتور میانگین 14 روزه قیمت است.
انواع اندیکاتورها :
1-اندیکاتورهای تشخیص روندها
برخی اندیکاتورها روند بازار یا جهت بازار را نشان میدهند و این روند میتواند افزایشی، کاهشی یا خنثی باشد. شاخص حرکت جهتدار یک نمونه از اندیکاتورهایی است که روند صعودی و نزولی را مشخص میکند. همچنین انواع میانگینهای متحرک، شاخص رگرسیون خطی و شاخص روند قیمت و حجم، نمونههایی از اندیکاتورهای تِرند هستند.
نمودار زیر برابری یورو و دلار را به همراه میانگین متحرک نمایی 20 روزه آن نشان میدهد. همانطور که اندیکاتور میانگین متحرک(خط قرمز) نشان میدهد، روند حرکت صعودی است.
نمودار قیمت همراه با میانگین متحرک نمایی 20 روزه
نمودار زیر خط روند رگرسیون یا خط تعادل منحنی برابری یورو و دلار است که خط رگرسیون جهت حرکت منحنی را در میانه کانال صعودی نشان میدهد.
نمودار قیمت همراه با خط روند رگرسیون
2-اندیکاتورهای نوسانگر یا اسیلاتورها
اسیلاتورها یا نوسانگرها به مجموعهای از اندیکاتورها اطلاق میشود که هدفشان درک و سنجش میزان هیجان خریداران و فروشندگان است. در حقیقت اسیلاتورها سعی دارند دماسنج هیجانات خریداران و فروشندگان فعال در سهام باشند و ما را از میزان هیجان خریدوفروش حاضر در معاملات آگاه کنند. همچنین اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که حول یک خط مرکزی یا میان سطوح معینی نوسان میکنند و معمولاً به دو دسته اسیلاتورهای مرکزی و نواری تقسیم میشوند. همانطور که اشاره شد دو لغت اندیکاتور و اسیلاتور هممعنی و مترادف نیستند، بلکه اسیلاتورها یکی از زیر مجموعههای اندیکاتورها محسوب میشوند و این اولین تفاوت اسیلاتور و اندیکاتور است.
اسیلاتورهای مرکزی: در اسیلاتورهای مرکزی منحنی در بالا و پایین یک نقطه یا خط مرکزی نوسان میکند و برای شناسایی قدرت یا ضعف حرکت قیمت بکار میرود؛ بهطوریکه حرکت به بالای خط مرکزی تغییر قیمت صعودی و حرکت به پایین خط مرکزی تغییر قیمت نزولی را نشان میدهد. اندیکاتور MACD و ROC نمونههایی از یک اسیلاتور مرکزی هستند که بالا و پایین خط صفر نوسان میکنند.
اسیلاتورهای نواری: این اسیلاتورها برای شناسایی سطوح اشباع خرید و اشباع فروش طراحی شدهاند. از آنجاییکه این اسیلاتورها بین دو حد مشخص نوسان میکنند، استفاده از آنها درحرکتهای روند دار مشکل است. اسیلاتورهای نواری برای بازارهایی که روند مشخص ندارند یا محدودهای جهت معامله دارند بهتر عمل میکنند.
اندیکارتور RSI اندیکاتور استوکاستیک، دو نمونه از اسیلاتورهای نواری هستند. در RSI نوارهای اشباع خرید و اشباع فروش بهترتیب در 70 و 30 تنظیم میشوند؛ بهطوریکه اگر منحنی RSI به زیر 30 برود نمایانگر قیمت در منطقه اشباع فروش است و اگر این منحنی بالای 70 قرار گیرد نمایانگر قیمت در منطقه اشباع خرید است. در نوساننمای استوکاستیک حرکت منحنی به بالاتر از 80 و پایینتر از 20 به ترتیب منطقه اشباع خریدوفروش است.
نمودار قیمت همراه با اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
نمودار بالا برابری دلار در مقابل ین ژاپن است. علاوه بر نمودار قیمت، نمودار شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز ترسیم شده است. مطابق هر دو نمودار در زمانهایی که بیشازاندازه برابری دو ارز افزایشیافته و خرید سرمایهگذاران در منطقه اشباع خرید قرار دارد، نمودار RSI نیز بالای 70 است و در مقابل در زمانهایی که این نسبت برابری با کاهش انجام شده، فروش سرمایهگذاران در منطقه اشباع فروش است، نمودار RSI نیز پایینتر از 30 قرار دارد.
3- اندیکاتورهای حجم :
دستهای از اندیکاتورها هستند که حجم و ارزش معاملات را نیز مورد آنالیز قرار میدهند، مثلا در روندهای صعودی افزایش قیمت و افزایش حجم معاملات نشانه استحکام روند است و در مقابل افزایش قیمت و کاهش حجم نشانه واگرایی و ضعف روند و برگشت احتمالی قیمت است.
اندیکاتور جریان سرمایه ،اندیکاتور حجم تعادلی و اندیکاتور تجمع و توزیع نمونههایی از اندیکاتورهای مرتبط با حجم هستند.
4-اندیکاتور بیل ویلیامز :
مجموعهای از اندیکاتورهایی که بیل ویلیامز خالق آنها بوده و به احترام تلاشهای وی در یک خانواده قرار گرفتهاند، این شاخصهای ارائه شده بهواسطه استراتژیای که توسط بیل ویلیامز، معاملهگر اسطورهای، معرفی شدند خلق شده است. بیلویلیامز برای اینکه بتواند درک صحیحی از روانشناسی بازار داشته باشد، روش معاملهای مختص به خود را توسعه داد. روشی که مبنایش استفاده از راهی منطقی برای تحلیل بازار و برهان غیرمنطقی آشفتگی است. شناخته شدهترین اندیکاتور این خانواده اندیکاتور الیگیتوراست. البته در این خانواده دو اسیلاتور نیز وجود دارد که در بازار ایران کمتر استفاده می شود: Awesome oscillator و accelerator
اندیکاتورها را بهگونهای دیگر نیز میتوان تقسیمبندی کرد:
اندیکاتور تأخیری (Laging) :
این اندیکاتورها در روندهای بلندمدت بهترین قابلیت را دارند و در کوتاهمدت اخطارهای تغییرات قیمت را نمیدهند و صرفا به ما نشان میدهند که قیمت در روند صعودی یا روند نزولی قرار دارد. اندیکاتورهای دنبالهرو یا اندیکاتورهای پیروی روند، روند اخطارهای خریدوفروش را دیر صادر میکنند، ولی با عدم توجه به تغییر جهتهای مقطعی و کوتاهمدت ریسک معاملهگر را کمتر کرده و او را در سمتی که بازار قرار دارد، نگه میدارند. اندیکاتور MACD یک اندیکاتور تأخیری است.
اندیکاتور پیشرو (Leading) :
این نوع از اندیکاتورها برای پیشبینی سریعتر نرخها و تغییر جهتهایی که بعداً انجام خواهد شد به شما بیشتر کمک میکنند. اندیکاتورهای پیشرو اساساً وظیفه اندازهگیری مقدار خریدها و فروشهای هیجانی مثلا یک جفت ارز را دارا هستند و با فرض اینکه یک جفت ارز در این مناطق قصد تغییر در مسیر حرکتی خود را دارد استفاده از اندیکاتورهای پیشرو میتوانند این تغییر جهت را هشدار دهند. اندیکاتور شاخص قدرت نسبی یک اندیکاتور پیشرو است
دیدگاه شما