برای نفوذ به قلب مشتری نیاز نیست که یک برند معروف باشید. شما با برقراری یک ارتباط احساسی میان برند خود با مشتری مانند رابطۀ عاطفی میان دو انسان میتوانید در قلب و ذهن مشتری جایگاهی برای ماندن به خود اختصاص دهید.
برندینگ عاطفی و چگونگی افزایش اثربخشی آن 1 آذر 1400
برندینگ عاطفی و چگونگی افزایش اثربخشی آن
برندینگ عاطفی در اصل کنترل ذهن است. از آیکونها تا تجربۀ کاربری میتواند با کمک برندسازی عاطفی بهینه شود تا وفاداری مشتری را به دست بیاورید.
مصرفکننده میتواند همانطور که از دیدن برندهای بزرگی مانند اپل و آدیداس ذوقزده شود، در مواجه با کسبوکارهای کوچکی مانند شما هم این حس و حال در او به وجود بیاید.
آیا تا به حال از خود پرسیدهاید که چرا تنها از چند برند مشخص استفاده میکنید؟ حقیقت این است که وقتی با یک برند ارتباط احساسی برقرار میکنید، ترک آن دشوار است. آنها یک جایگاه در ذهن و قلب شما به دست آوردهاند و به همین دلیل دوری از محصولاتشان برای شما آسان نیست.
با برندینگ عاطفی شما تصویری جذاب از خود در ذهن مخاطبان هدفتان ایجاد میکنید. این بدان معناست که تمام کارهایی که برند شما انجام میدهد باعث برانگیخته شدن احساسات آنها میشود.
علاوه بر این میتوانید با کمک برندسازی عاطفی کمپینهای بهتر، خدمات مرغوبتر و نرخ بازگشت سرمایۀ خوبی نسبت به سایر استراتژیها رقم بزنید.
با این حال چگونه میتوان از برندینگ عاطفی به طور مؤثر در استراتژی های برندسازی استفاده کرد؟ در این یادداشت پاسخ این سؤال را با شما در میان میگذاریم. در ادامه با ما همراه باشید.
برندینگ عاطفی چیست؟
آیا تا به حال هنگام سفر با یک گله گوسفند در جاده برخورد کردهاید؟ آیا رنگ روی برخی از گوسفندها توجه شما را جلب کرده است؟ از گذشته تا امروز دامداران و گلهداران از روشهای مختلف مانند اسپری رنگ برای شناسایی دامهای خود استفاده میکنند.
رنگ روی گوسفندها را میتوان به عنوان برند آنها در نظر گرفت. برند در بازاریابی هم برای همین هدف یعنی متمایز شدن کسبوکار یا محصول شما تعریف شده است.
با این حال در حال حاضر برند تنها برای شناسایی کسبوکار یا محصول شما نیست. اغلب افراد تصور میکنند میتوان با همسویی رنگ، لوگو و سایر عناصر بصری یک برند قدرتمند ساخت. اگرچه عناصر بصری از اهمیت بسیار زیادی برخوردارند اما آنها به تنهایی نمیتوانند باعث شوند که محصول و مشتری شما در ذهن مشتریانتان حک شود.
چاره چیست؟ در این شرایط است که برندینگ عاطفی پا به میدان نبرد میگذارد. وقتی احساسات پشت برند قرار بگیرد تعامل با برند افزایش پیدا میکند. به عبارت دیگر مشتریان هدفتان دوست دارند با محصولات شما ارتباط برقرار کنند.
وقتی یک ارتباط احساسی با مشتریان برقرار شود آنها شما، برندتان و محصولاتتان را همیشه به یاد خواهند آورد. از آن گذشته بارها و بارها به سراغ شما و محصولاتتان خواهند آمد.
برندینگ عاطفی گرایشهای طبیعی انسان مانند میل به عشق و میل به قدرت و نیازهای او مانند نیاز به امنیت عاطفی را هدف قرار میدهد. این تاکتیک میتواند تا ۵۰ درصد بیشتر از تاکتیکهای غیراحساسی مؤثر باشد.
برندینگ عاطفی از نگاه علم
برندینگ هفت توصیه برای انجام برندینگ موفق عاطفی، فرآیندی است که با هدف قرار دادن احساسات، ارتباط میان مشتری و یک محصول یا برند را شکل میدهد.
برندسازی عاطفی به شما اجازه میدهد تا با برانگیختن احساس در مشتریان هدفتان اعتماد آنها را جلب کنید و نرخ تعامل و ارزش برندتان را افزایش دهید.
در حالیکه اغلب افراد به برندینگ به چشم یک هنر نگاه میکنند برخی از کسبوکارها به دنبال این هستند چگونه میتوانند با کمک علوم اعصاب آگاهی از برند را افزایش دهند.
ترکیب علوم اعصاب با بازاریابی را ما به عنوان بازاریابی عصبی یا همان نورومارکتینگ میشناسیم. برای نشان دادن اهمیت برندینگ عاطفی اجازه دهید از آمار و ارقام تحقیقات صورتگرفته در زمینۀ بازاریابی عصبی کمک بگیریم:
- ۹۰ درصد مصرفکنندگان هنگام خرید تحت تأثیر ذهن ناخودآگاه خود تصمیم میگیرند.
- انسانها یک تصویر را ۶۰ هزار بار سریعتر از یک متن هضم میکنند.
- ۵۰ درصد تجربۀ برند براساس احساسات ایجاد میشود.
علاوه بر این مارک گوبه برای اولین بار برندینگ عاطفی را در کتاب خود به نام «برندینگ عاطفی (پارادایم جدید در زمینۀ ارتباط برندها با مردم)» مطرح کرد. او در این کتاب به طور کلی این موضوع را بیان کرد که ارتباط میتواند در سطح عاطفی و احساسی میان برند و مشتریان شکل بگیرد. او در این کتاب پیشنهاد میکند که به منظور برندسازی قدرتمند عاطفی موارد زیر را رعایت کنید:
- مشتری را به عنوان انسان در نظر بگیرید.
- محصولی را ارائه دهید که نه تنها نیاز او را رفع کند بلکه انتظارات او را هم برآورده کند.
- یک رابطه بر پایۀ اعتماد و وفاداری ایجاد کنید.
- برای ایجاد یک رابطۀ مفید با مشتریان هدف خود با آنها ارتباط برقرار کنید.
لازم به ذکر است که بازاریابی عاطفی با تبلیغات عاطفی یکی نیست. در بخش بعدی با یکدیگر تفاوت آنها را مرور میکنیم.
تفاوت بازاریابی عاطفی و تبلیغات عاطفی
آیا برندینگ عاطفی به معنای ایجاد کمپینهای تبلیغاتی دلچسب است؟ بیشک خیر! تبلیغات عاطفی بخشی از استراتژی برندینگ شما به حساب میآیند اما برای برندسازی عاطفی شما باید با تصویر برند سازگار باشید.
در حقیقت همه چیز از لوگو و فونت گرفته تا تجربۀ مشتری باید یک احساس را در مخاطب هدفتان ایجاد کنند. شما با تبلیغات و کمپینهای خود میتوانید طیف وسیعی از مخاطبان هدفتان را جذب کنید. با این حال با برندسازی عاطفی قرار است اثر طولانیمدتی در ذهن و زندگی مشتریان به جای بگذارید.
به طور کلی میتوان گفت تبلیغات احساسی به استراتژی برندینگ شما خدمت میکند تا بتوانید به هدفتان از ایجاد برند نزدیک شوید.
حال وقت آن شده است که با شما نحوۀ استفادۀ مؤثر از برندینگ عاطفی را در میان بگذاریم. در بخش بعدی با بررسی چند نکته، چگونگی بهره بردن از این استراتژی را با یکدیگر مرور میکنیم.
۶ عامل مهم در برند سازی عاطفی موفق
هدف نهایی از راهاندازی یک کسبوکار چیست؟ آیا سودآوری است؟ خیر! هدف نهایی هر کسبوکاری، جلب رضایت مشتری است. اگرچه برای بقا به پول نیاز دارید اما برای ایجاد یک برند قدرتمند باید یاد بگیرید که ارتباط خود را با مشتریان حفظ کنید.
منظور از برندینگ عاطفی، اثربخشی افزایش نرخ بازگشت مشتری و ایجاد وفاداری به برند است. برای رسیدن به این نقطه شما باید ۵ مورد زیر را هنگام برندسازی در نظر بگیرید.
۱. مشتریان خود را بشناسید
برای درک احساسات مشتریان خود باید آنها را بشناسید. بدون درک انگیزۀ آنها چگونه میتوانید پای عواطفشان را به میان بکشید. به همین دلیل شما باید به مشکل، خواسته و نیاز مشتری خود پی ببرید.
مشکلاتی که مشتری در طول سفر خود با آنها برخورد میکند را شناسایی کنید. شما میتوانید با پرسشنامهها، تحقیقات بازار، مصاحبه یا سایر موارد مشابه به مشتریان خود نزدیک شوید تا بدانید چرا و چگونه از محصول یا خدمت شما استفاده میکنند.
بازخورد مشتری یکی از بهترین راههای شناخت او به حساب میآید. با استفاده از بازخورد مشتریان میتوانید بفهمید که چرا آنها محصول خاصی را خریدهاند. از آن گذشته بازخوردها به شما کمک میکنند تا بدانید آنها چه احساسی به برندتان دارند.
۲. روی شخصیسازی و اختصاصی کردن تمرکز کنید
آیا در عید نوروز از دیدن پیامهای تبریک کلی خوشحال میشوید؟ آیا یک پیام تبریک اختصاصی باعث خوشحالی شما نمیشود؟ در برندینگ عاطفی هم باید به این موضوع توجه کنید. مشتری دوست دارد در تمام تصمیمهای کوچک و بزرگ برند مورد علاقۀ خود مشارکت داشته باشد.
اگر مشتریان شما که مهمترین قطعۀ پازل برندسازی عاطفی به حساب میآیند را نادیده بگیرید چیزی به غیر از شکست برای شما رقم نخواهد خورد.
روی شخصیسازی و اختصاصی کردن محتواهایی که منتشر میکنید تمرکز کنید. تمام محتواهای شما از بلاگ تا متن ایمیل باید به گونهای باشد که یک فرد با یکی از نزدیکان خود صحبت میکند.
علاوه بر این شما باید محصولاتتان را با توجه به نیاز مشتریان هدفتان شخصیسازی کنید. اگر محصول شما با سبک زندگی، مشکلات و نیاز مشتری تطابق داشته باشد، ارتباط احساسی بهتر و بیشتر شکل میگیرد.
به عنوان مثال تمام کارهایی که نتفلیکس انجام میدهد براساس تجربۀ مشتری است. این شرکت از الگوریتمهای مختلف برای درک مشتریان خود استفاده میکنند. آنها از سابقۀ جستوجو، فیلمها و سریالهای مشاهدهشده، رتبهبندیها، امتیازها، زمانها و روزهای تماشای فیلم و سریال برای شخصیسازی پیشنهادهای خود استفاده میکنند.
در حقیقت نتفلیکس تلاش میکند تا برای هر مشتری براساس علاقه و تجربۀ او صفحۀ اصلی شخصی ارائه دهد.
۳. افزایش تعامل با مشتری
تعامل مداوم با مشتری یکی از عوامل ضروری برندینگ عاطفی اثربخش به شمار میآید. به جای اینکه تنها محصول خود را تبلیغ کنید با مشتریان خود ارتباط برقرار کنید.
به عنوان مثال میتوانید از ابزارهای آنلاین ایجاد پرسشنامه یا چتباتها استفاده کنید. این ابزارها به شما کمک میکنند تا همیشه ارتباط خود را با مشتری حفظ کنید.
از هر بهانهای برای برقراری ارتباط با مشتری و گفتوگو با او استفاده کنید. به عواطف و احساسات او بها دهید. فراموش نکنید تمام چیزی که شما نیاز دارید برانگیخته شدن احساس مشتری است.
۴. از داستانسرایی استفاده کنید
داستان از دوران کودکی تا بزرگسالی در کنار ما بوده است. وقتی داستانی را میشنویم احساسات و عواطف ما درگیر میشوند. به همین دلیل است که داستانسرایی نسبت به بیان حقایق و آمار به مراتب مؤثرتر است.
برای برندینگ عاطفی موفق باید بتوانید داستانها را در دل محصولات، خدمات یا برند خود بگنجانید. داستانها میتوانند در هر جایی روایت شوند. از لوگوی برندتان گرفته تا اطلاعات صفحه محصول شما میتوانند حاوی یک داستان باشند.
برای به اشتراک گذاشتن تاریخچۀ خود، مسیر موفقیتتان، مبارزههایتان در میدان رقابت و ارزشهای برندتان از داستانها بهره ببرید. مشتری باید بداند که چرا باید محصول شما را انتخاب کند.
از کمپینهای شبکههای اجتماعی گرفته تا تبلیغات بیلبوردی شما، میتواند داستانی برای گفتن داشته باشد. داستانها پیام شما را ساده کرده، احساس مخاطب را هدف قرار داده و برند شما را واقعیتر و انسانیتر نشان میدهند.
به عنوان مثال برندهایی مانند اپل و فیسبوک از داستانهای بنیانگذاران خود برای به یاد ماندنی شدن برندشان کمک گرفتهاند. داستان افرادی که ترک تحصیل کردهاند و قبل از مشهور شدن طرد شدهاند!
۵. نقش عناصر بصری را نادیده نگیرید
بد نیست بدانید که حداقل ۶۵ درصد مردم از راه دیدن بهتر یاد میگیرند. اگر میخواهید احساسات طبیعی آنها را هدف قرار دهید باید با زبان تصویری با آنها صحبت کنید.
لوگو، فونتها، تصاویر، رنگها و سایر عناصر بصری در ایجاد یک حس خوب نقش دارند. با این حال هر تصویر و هر رنگی نمیتواند به شما کمک کند. در حقیقت شما باید از عناصر بصری مرتبط با هدف کسبوکارتان استفاده کنید تا از قدرت آنها برای برانگیختن احساس مخاطب هدفتان بهره ببرید.
سخن آخر
مشتریان، قلب تپندۀ هر کسبوکاری به حساب میآیند. در نظر گرفتن احساسات و عواطف آنها برای ایجاد انگیزه و تدوین درست استراتژی برندسازی بسیار مهم است. وقتی بدانید که اغلب مشتریان هنگام خرید طبق انگیزههای ناخودآگاه خود پیش میروند اهمیت برندینگ عاطفی را درک میکنید.
برندینگ عاطفی زمانی میتواند به شما کمک کند که به خواستهها و نیازهای مشتریان خود بپردازید و رضایت آنها را بسنجید. در حقیقت شما باید با شناخت مشتریان هدفتان و سبک زندگی آنها تمام اهداف کسبوکارتان را براساس رضایت و نیاز آنها تعیین کنید.
برای نفوذ به قلب مشتری نیاز نیست که یک برند معروف باشید. شما با برقراری یک ارتباط احساسی میان برند خود با مشتری مانند رابطۀ عاطفی میان دو انسان میتوانید در قلب و ذهن مشتری جایگاهی برای ماندن به خود اختصاص دهید.
شما چه فکری میکنید؟ آیا ما تا این حد به روابط عاطفی با مشتری نیاز داریم؟ آیا وفاداری مشتری به در نظر گرفتن احساسات او بستگی دارد؟ در بخش نظرات با ما به گفتوگو بنشینید.
برندینگ چیست و چطور به کسب و کارتان رونق می دهد؟
این روزها همه از برندینگ صحبت میکنند. اما برندینگ چیست؟ اصول آن کدامند؟ چطور میتوانیم برند خود را در میان رقبا متمایز کنیم؟ پاسخ تمام این سوالات را در این مطلب بخوانید.
برندینگ چیست؟ این روزها یا در واقع بهتر است بگوییم با گسترش شبکه های اجتماعی، بازار برند و برندینگ خیلی خیلی داغ شده است. هر کدام از ما روزانه آماج دهها پیام تبلیغاتی قرار میگیریم که همه آنها یک هدف مشترک دارند: برند سازی. اگر سالهای قبل تنها شرکتها و سازمانهای بزرگ که محصولاتشان در سطح کشور یا سراسر دنیا عرضه میشد از برندینگ حرف میزدند؛ حالا صاحب فروشگاه لوازم آرایشی کوچکی که در نزدیکی خانه ما قرار دارد یا مدیر کافهای که به تازگی در گوشهی یکی از میدانهای شهر باز شده هم از برند سازی میگوید. این موضوع حتی از فضای کسب و کارها فراتر رفته و به حوزه فردی رسیده است. حتما شما هم واژه پرسونال برندینگ (Personal Branding) یا برند سازی شخصی به گوشتان خورده و احتمالا در یکی از وبگردیهایتان مقالهای در این زمینه خواندهاید. اما برندینگ چیست و چه مفهومی دارد؟ با ما در ادامه این مطلب همراه باشید.
پیشنهاد میکنیم اگر به این موضوع علاقه دارید، بعد هفت توصیه برای انجام برندینگ موفق از مطالعه این مطلب، خلاصه کتاب های بازاریابی و فروش را در سایت خلاصه کتاب بوکاپو ببینید.
اصول برندینگ چیست؟
بعضی از آدمها فکر میکنند برند، نام و عنوان یک شرکت است. برخی دیگر فکر میکنند برند همان احساسی است که درباره یک محصول در ما برانگیخته میشود. اما برندینگ در واقع ترکیبی از همه اینهاست. برندینگ همه آن چیزی است که شما را از سایر رقبایتان متمایز میکند و به شما هویت منحصربهفردی میبخشد. برندینگ مجموعهای از فعالیتهاست که تیم بازاریابی شما برای کمک به ایجاد ارتباط بین مشتریهای بالقوه و یک محصول انجام میدهد. در حقیقت تمام مواردی که به شما کمک میکند تا یک شرکت یا محصول را به حافظه و احساسات مردم متصل کنید، در حوزه برندینگ قرار میگیرد.
والتر لندور میگوید: «محصولات شما در کارخانه ساخته میشوند اما برندها در ذهن مردم ایجاد میشوند». این گفته لندور کاملا حقیقت دارد. چیزی که باعث میشود تا یک مشتری در مقابل قفسه فروشگاه متوقف شود و از میان دنیایی از محصولات رنگارنگ، محصول شما را انتخاب کند، برندینگ نامیده میشود. برای ساختن یک برند موفق ۸ قدم در پیش دارید. اگر این گامها را درست و اصولی بردارید، میتوانید برند خود را در ذهن افراد تثبیت کنید.
قدم اول: هدف برندتان را مشخص کنید
یک برند برای موفق شدن به هدف نیاز دارد. پیش از هر چیز شما باید بدانید هدف برندتان چیست؟ دلیل وجود کسب و کارتان چه چیزهایی میتواند باشد؟ برندتان چه دارد که آن را از سایر رقبا متمایز میکند؟ قرار است کدام یک از مشکلات مردم را برطرف کنید؟ مردم برای چه باید دوستتان داشته باشند؟ اول از همه به این سوالات پاسخ بدهید. بگذارید یک دید کامل از کسب و کارتان برای خودتان ایجاد شود. جواب این سوالات به شما کمک میکند تا هدف منحصربهفردتان را پیدا کنید.
قدم دوم: خاص باشید
سعی کنید یک محصول متمایز داشته باشید. داشتن یک محصول متفاوت باعث میشود تا در میان رقبایتان متمایز شوید. فراموش نکنید لازمه این کار این است که رقبا و محصولاتشان را بهطور کامل بررسی و تحلیل کنید.
قدم سوم: قلمرو خود را مشخص کنید
تمام برندهای موفق با ترسیم یک قلمرو مشخص و سرمایه گذاری در آن، به جایگاه امروزی خود رسیدهاند. هد اند شولدرز (Head & Shoulders) با یک فرمول تجاری خاص در دهه ۱۹۶۰ بازار شامپوی ضد شوره را تعریف کرد و تا امروز رهبری این بازار را در سراسر جهان برعهده دارد.
قدم چهارم: مخاطب هدف تان را تعیین کنید
تعیین مخاطب هدف به شما کمک میکند تا برندینگ و به تبع آن، بازاریابی هدفمندی داشته باشید. این روزها هر فردی با بمباران هزاران هزار تبلیغات مختلف مواجه است. تبلیغاتی که پشت آن هیچ فکر و برنامهریزیای وجود ندارد. برای یک زن جوان ۲۵ ساله، ایمیل تبلیغاتی کاشت مو و درمان کچلی ارسال میشود، پیامک فروش اسکوتر برقی به دست پیرمرد ۹۰ ساله میرسد! دلیل این اتفاق این است که مخاطب هدف برند تعیین نشده است. پس پیش از شروع تبلیغات و تمرکز بر برند سازی، ببینید برند شما قرار است درد کدام بخش اجتماع را دوا کند.
قدم پنجم: ماموریت برندتان را تعیین کنید
ماموریت برند یعنی هدف از ایجاد برند چیست. اگر یک برند گردشگری هستید، ماموریتتان میتواند نشان دادن ایران به آدمهای سراسر دنیا باشد. آدمها وقتی اسم برند شما را میشنود میپرسند: «شما چه کاری انجام میدهید؟» اگر ماموریت برندتان مشخص نباشد، هیچ جوابی برای مخاطب خود نخواهید داشت!
قدم ششم: داستان و لحن منحصربهفرد داشته باشید
قصهها شاید کودکان را به خواب ببرند، اما در دنیای بازاریابی و برندینگ داشتن یک داستان خوب، درست همان چیزی است که مخاطب شما را بیدار و هشیار میکند و اسم برند شما را در خاطره او زنده نگه میدارد. داستان و لحن میتواند شما را از بین هزاران برند دیگر که محصولاتی مشابه شما تولید میکنند، متمایز کند. این تمایز است که فرد را مجاب میکند تا محصول شما را انتخاب کند.
قدم هفتم: یک لوگو و شعار برای برندتان طراحی کنید
وقتی میگوییم مک دونالد، چه تصویری در ذهنتان شکل میگیرد؟ نایکی و آدیداس چطور؟ حتما شما هم وقتی به اپل فکر میکنید تصویر آن سیب گاز زده در ذهنتان شکل میگیرد! لوگو باعث میشود تا در ذهن مخاطبانتان با یک تصویر شناخته شوید. شعار هم کمک میکند تا مخاطب، با شما احساس نزدیکی کند.
قدم هشتم: با مخاطبان تان تعامل داشته باشید
کلید طلایی شما در برندینگ، تعامل با مخاطبان است. از بسترهای شبکههای اجتماعی استفاده کنید. دیوار نامرئی بین خود و مخاطبانتان را بردارید و به آنها نزدیک شوید. مردم از برند شما چه انتظاری دارند؟ نقدهایشان به محصولات شما چیست؟ چه راهکارهایی برای بهبود کالای شما ارائه میدهند؟ نظراتشان را بشنوید و از آنها برای بهبود محصول و جایگاه برندتان کمک بگیرید.
برندینگ؛ چوب جادوی کسب و کار شما
هفته پیش به یک فروشگاه لوازم آرایشی و بهداشتی مراجعه کردم و سراغ شامپوی X را گرفتم. فروشنده گفت این شامپو را تمام کردهایم اما مدلهای مشابهی داریم که میتوانید از آنها استفاده کنید. بعد شروع کرد به سخنرانی درباره کیفیت برندهای مشابه. اما من یک چیز را خوب میدانستم. من فقط شامپوی X را میخواستم؛ بنابراین گفتم: «راستش ترجیح میدهم منتظر بمانم تا شامپوی X را بیاورید و بعد خریدم را انجام بدهم». این درست همانچیزی است که برندینگ به شما میدهد. به دست آوردن مشتری های وفادار!
همانطور که پیش از این گفتیم، ساخت برند میتواند کسب و کار شما را از این رو به آن رو کند. در واقع برندینگ همان چوب جادوی شماست که محصولتان را ذهن مخاطب پررنگ میکند و فروش تان را افزایش میدهد.
معرفی انواع مختلف برند سازی
برند سازی انواع مختلفی دارد. ساختن برند و تولید ارزش ویژه برای آن در گروی صرف زمان و منابع است. در ادامه انواع مدل های برند سازی را با هم مرور میکنیم.
برند سازی محصول
برند سازی محصول، متداولترین نوع برندینگ است. هر برند تلاش میکند تا از طریق کلمات، رنگ، تصاویر و شعار، محصول خود را از برندهای مشابه متمایز کند. برندینگ محصول با درک نیازهای نهایی مشتری و خواستههای او، وارد فضای رقابتی بازار میشود.
برند سازی شرکتی
برند سازی شرکتی شامل کلیه خدمات، محصولات، کارمندان، فرهنگ سازمانی و همچنین مسئولیت اجتماعی سازمان است. هر فعالیتی که توسط یک شرکت انجام میشود، میتواند تأثیر مثبت یا منفی بر شهرت آن داشته باشد. شهرت برند یک شرکت نقش بسیار موثری در موفقیت آن دارد.
برند سازی شخصی
این روزها همه از پرسونال برندینگ (Personal Branding) یا برند سازی شخصی حرف میزنند. مفهوم برند سازی شخصی معمولا ما را به یاد سیاستمداران، ورزشکاران، ستارگان سینما و اینفلوئنسرهای شبکههای اجتماعی میاندازد. مثلا دونالد ترامپ و جو بایدن به عنوان سیاستمداران مطرح آمریکا از برند سازی شخصی برای ایجاد یک تصویر مثبت از خودشان استفاده کردند تا آرای رای دهندگان آمریکایی را به نفع خودشان تحتتاثیر قرار دهند.
برند سازی جغرافیایی
برند سازی جغرافیایی کمک میکند تا یک منطقه (روستا، شهر یا کشور) بتواند در صنعت گردشگری یا جذب سرمایههای اقتصادی موفق شود. مثلا «فستیوال موسیقی کوچه» در بوشهر یک فعالیت فرهنگی در جهت گسترش برند سازی جغرافیایی است که باعث شده تا هر سال افراد زیادی در زمان برگزاری این فستیوال به بوشهر سفر کنند.
برند سازی خرده فروشی
خرده فروشیها فروشگاههایی هستند که همه ما در زندگی روزمره خود درگیر آنها هستیم. خرده فروشان معمولا محصولات برندهای مختلف را در فروشگاه خود به فروش میرسانند. برند سازی خرده فروشی معمولا توسط غولهای صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرد تا علاقه مصرفکنندگان را افزایش دهند و فروش محصولات رقابتی را بیشتر کنند.
مدیریت برندینگ چگونه باعث رشد کسب و کارتان میشود؟
برای مدیریت و گسترش یک برند نیاز به روشهای مختلف تبلیغات و تکنیک های بازاریابی داریم. در واقع مدیر برند در یک کسب و کار تلاش میکند تا با کمک تیمهای بازاریابی، مزیتهای رقابتی برند را در مقابل سایر رقبا متمایز و مخاطبان بازار هدف شرکت را به باور کردن ارزش های برند نزدیک کند. یک برند جدید با مدیریت برندینگ درست و اصولی میتواند حتی از رقبای بسیار قدیمی خود در بازار پیشی بگیرد و نام خود را در ذهن مخاطبان تثبیت کند.
معرفی کتاب برندینگ
در سالهای اخیر، کتابهای مختلفی در زمینه برندینگ، نوشته و ترجمه شدهاند. این کتابها به شما کمک میکنند تا روش های درست برندینگ را بیاموزید و به کمک آن بتوانید به رشد برندتان کمک کنید.
کتابهایی مثل ۲۲ قانون تغییر ناپذیر برند سازی، تبلیغات خلاق، جایگاه سازی برند، اصول برند سازی در کسب و کارهای بزرگ و… میتوانند به مدیران برند و صاحبان کسب و کارها در راستای ساختن یک برند موفق کمک کنند. با مطالعه آموزهها و مثالهای جذاب این کتابها یاد میگیرید که چگونه جایگاه برند خود را در ذهن مشتری ثبت کنید. همچنین با استفاده از تکنیکهای ارائه شده میتوانید به رقابت با سایر شرکتهای فعال در حوزه خود پرداخته، بخش بیشتری از بازار را تصاحب کرده و درنهایت رقبای خود را از میدان بهدر کنید و تبدیل به برند شماره یک در حوزه فعالیت خود در بازار و ذهن مشتریان شوید.
برند سازی یا برندینگ چه فرقی دارد؟
حتما شما هم تا امروز فکر میکردید برند سازی و برندینگ دو مفهوم کاملا یکسان هستند. اما باید به شما بگوییم که اینطور نیست! این دو واژه تفاوتهای فراوانی با هم دارند. وقتی از برندینگ حرف میزنیم، منظورمان یک فرایند است. فرایندی که به ساخت و ایجاد یک برند منجر میشود. حضور محصول شما در بازار، طراحی لوگو، انتخاب لحن، مشخص کردن استراتژی برند برای رسیدن به اهداف کسب و کار و… در حوزه برندینگ قرار میگیرند.
برند سازی درست پس از برندینگ شروع میشود؛ یعنی زمانی که شما یک برند دارید و حالا میخواهید به دیده شدن آن در بازار و در میان رقبا کمک کنید. در واقع برند سازی ایجاد یک احساس در میان مخاطبان شماست، هنگامی که با محصول و برندتان مواجه میشوند.
قوانین برند سازی
برای برند سازی باید قدمهای مختلفی را طی کنیم تا بتوانیم در بازار پر رقابت امروز، خودمان را مطرح کنیم و به دیگران بشناسانیم. قوانین برند سازی شامل موارد زیر است:
- قانون گسترش: هرچه برند شما گسترش پیدا کند، دامنه قدرت آن کمتر میشود.
- قانون انقباض: هر چقدر محدودتر عمل کنید، برند قوی تری خواهید داشت.
- قانون هویت بخشی: پیش از شروع تبلیغات باید هویت برند تان را ایجاد کنید. این هویت بخشی است که شما را در ذهن مخاطب پررنگ میکند.
- قانون تبلیغات: برای ماندن در بازار باید تبلیغات انجام دهید.
- قانون کلمه: هر برند باید تلاش کند تا با یک کلمه یا شعار در ذهن مخاطبان ثبت شود.
- قانون اعتبار: تلاش کنید در بازار خود، شاخهای ایجاد کنید که بتوانید رهبر آن باشید.
- قانون کیفیت: برای ساخت یک برند قدرتمند باید مفهوم کیفیت را در ذهن مخاطب خود ایجاد کنید.
- قانون شکل: لوگوی برندتان باید کیفیت بصری کافی داشته باشد.
- قانون رنگ: مخاطب شما میتواند شما را با رنگ برندتان به یاد بیاورد. این رنگ باید با رنگ رقبایتان تفاوت داشته باشد.
برندینگ میتواند ذهن مخاطب را با نام شما گره بزند و شما را به رهبر صنعتی که در آن فعالیت میکنید تبدیل کند. پیشنهاد میکنیم حالا که میدانید برندینگ چیست، مطلب بازاریابی چیست را هم مطالعه کنید.
برندینگ همه آن چیزی است که برای معرفی یک محصول یا شرکت و شناساندن آن به مخاطبانتان نیاز دارید. برندینگ کمک میکند تا مشتری، شما را از میان صدها محصول دیگر انتخاب کند یا برند شما را به دیگران توصیه کند.
تعریف هدف برند، تعیین قلمرو، مشخص کردن مخاطبان هدف، تعیین ماموریت برند، طراحی داستان، لحن، شعار، لوگو و انتخاب رنگ از مهمترین اصول برندینگ هستند.
برندینگ شخصی، محصول، شرکتی، جغرافیایی، فرهنگی و خرده فروشی، انواع مختلف برندینگ هستند. پیشنهاد میکنیم برای کسب دانش بیشتر در این زمینه، مطلب برند چیست را مطالعه کنید.
پرسونال برندینگ یا برندینگ شخصی تصویر مثبتی از یک انسان در ذهن مخاطب ایجاد میکند. سیاستمداران و افراد مشهور مانند هنرپیشهها، خوانندگان و ورزشکاران در تلاشند تا با نمایش فعالیتهای خوب خود در شبکههای اجتماعی، روی برندینگ شخصیشان کار کنند.
این مطلب را تیم تحریریه بوکاپو برای شما نوشته است؛ تیمی متشکل از نویسندگانی که تمام تلاششان را میکنند تا کارآمدترین مطالب را برایتان تولید کنند. امید است که این مطالب تکمیلی در کنار خلاصه کتاب های بوکاپو بتوانند تاثیرات مفیدی بر زندگی شخصی و حرفهای شما بگذارند.
قوانین کلیدی فروش موفق
فروش موفق، هدف اصلی تمامی کسبوکارهاست. اما چگونه میتوان به حداکثر میزان فروش رسید؟ برای رسیدن به موفقیت، نکات و تکنیکها و قوانینی وجود دارد که دانستن و اجرای آنها به ما در رسیدن به اهدافمان کمک شایانی می کند. نکات و تکنیکها و قوانینی که حاصل تجربه افراد موفق در حوزه تجارت و عامل اصلی موفقیت صاحبان کسب و کارهای برتر بوده است.
اگر یک نیروی فروش باشید، به احتمال درباره ۷ قانون فروش موفق برایان تریسی شنیده اید. ما در این مقاله به بیان و تشریح این قوانین مهم و طلایی برای دستیابی به فروش موفق خواهیم پرداخت.
هفت قانون فروش موفق
قانون اول : تشخیص مشتریان واقعی
اولین قانون فروش موفق «تخصیص زمان بیشتر به مشتریان احتمالی بهتر» است. ممکن است مشتریان احتمالی زیادی برای محصولات و خدمات شما وجود داشته باشند، اما همه آنها مشتریان احتمالی مناسب شما نیستند. همانطور که در فصل 5 درباره استراتژی بازاریابی هشدار دادیم، در این بخش نیز درباره فرایند فروش هشدار میدهیم. اغلب مشتریان احتمالی برای شرکت شما و محصولات و خدمات شما مناسب نیستند.
خریداران اصلی محصولات و خدمات شما چه کسانی هستند؟ در بسیاری از کسبوکارها، 20 درصد مشتریان، 80 درصد محصولات و خدمات را میخرند. کار مهم شما پیدا کردن آن 20 درصد از مشتریان است. اگر در کار معامله سهام هستید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیش از همه معامله میکنند. اگر تبلیغات میفروشید، باید مشتریانی پیدا کنید که بیشترین تبلیغات را میخرند.
این موضوع کاملا واضح است، اما بسیاری از صاحبان کسبوکارها هیچ شناختی از بهترین مشتریان خود ندارند. وقتی از شرکتهای مختلفی بازدید میکنیم که تحقیقات گستردهای در بخش بازاریابی انجام میدهند، با این وجود تیم فروش آنها هدر دادن همهجانبه زمان و پول را متوقف نمیکند، به شدت متعجب میشویم. افراد بخش خدمات مشتری، تیم بازاریابی و نیروی فروش خود را گرد هم آورید تا درباره بهترین خریداران بازار صحبت کنند.
اولین کار شما تشخیص مشتریان واقعی از افراد مردد است. وقت کافی اختصاص داده و سوالاتی بپرسید. انرژی و منابع فروش شما محدود هستند. نمیتوانید آنها را برای افرادی هدر دهید که نمیتوانند یا نمیخواهند از شما خرید کنند.
یک مشتری ویژگیهایی دارد که میتوان آنها را اینگونه طبقهبندی کرد:
- زمانبندی: مشتری احتمالی نیازی واقعی دارد که توسط محصولات و خدمات شما برآورده میشود و هماکنون این نیاز وجود دارد.
- مشکل: مشتری احتمالی مشکلی شفاف و مشخص دارد که محصول و خدمت شما آن را حل میکند.
- ارزش: مشتری احتمالی هدف مشخصی دارد که با کمک محصولات و خدمات شما با هزینهای بسیار کمتر از ارزش خود هدف، میتواند به آن دست یابد.
- درد: مشتری ناراضی است یا ناخرسندیهایی دارد که برطرف کردن آنها از عهده محصولات و خدمات شما ساخته است.
نتیجه: مشتری احتمالی نیازی دارد یا میخواهد به نتایج مشخصی دست یابد و محصولات و خدمات شما باعث میشود که سریعتر، بهتر و ارزانتر به آن نتیجه دست یابد و بدون استفاده از این محصولات و خدمات چنین امکانی برایش میسر نمیشد.
شفافیت مهمترین عامل در هر شرایطی است. هم شما و هم مشتری احتمالی باید به وضوح بدانید که چه نیاز، مشکل، هدف، نتیجه یا دردی وجود دارد و چرا محصول یا خدمت شما روشی مقرونبهصرفه برای مواجهه با آنها است.
قانون دوم : ایجاد صمیمیت و اعتماد
با وجود همه دادهها و تخصصهایی که در فرآیند یک فروش موفق مورد استفاده قرار میگیرد، اکثریت قریب به اتفاق تصمیمات خرید بر پایه احساسات، مخصوصا احساس خریداران (یا اطرافیان آنها) نسبت به محصول و فروشنده اتخاذ میشود. نوع احساس خریدار به فروشنده، نوع احساس او نسبت به کل شرکت را شکل میدهد.
بهترین فرایند فروش فرآیندی است که طی آن، مشکلات مصرفکننده را، با جزئیات واقعی، به او گوشزد کرده و سپس مزایای حاصل از راهحلهای خود را به او نشان میدهید. البته، بزرگترین بخش فروش تا بعد از فروش ادامه پیدا میکند.
وقتی فروشی انجام میدهید، باید خدمت یا محصول را تحویل دهید و مطمئن شوید که به طور رضایتبخشی نصب شده و مورد استفاده قرار میگیرد و تا زمان مشخصی بعد از فروش، پاسخگوی شکایات و نگرانیهای مشتریان باشید. به همین دلیل، مشتری در ابتدا به دنبال ارتباط است. تا زمانی که مشتری نگران است، ارتباط با فروشنده بسیار مهمتر از خود محصول یا خدمت است.
قانونی با عنوان «قانون تلاش غیرمستقیم» در فروش وجود دارد. بر اساس این قانون هر چه بر ارتباطات (رویکرد غیرمستقیم) تمرکز کنید، فروش بهتری خواهید داشت؛ اما هر چه بیشتر بر فروش تمرکز کنید و ارتباطات را نادیده بگیرید، احتمال فروش یا برقراری ارتباط خوب با مشتری ضعیفتر خواهد شد.
اعتماد و اعتبار مهمترین عوامل در ارتباطات یک فروش موفق هستند. مشتری باید کاملا به شما (فروشنده) اعتماد کند و اطمینان قطعی داشته باشد که به تعهدات خود عمل خواهید کرد. مشتری باید معتقد باشد که کارایی محصول و خدمت شما همان است که در ابتدا گفتهاید و به همان ترتیب هم باقی خواهد ماند.
صحبت به فروش منجر نمیشود. بین تعداد سوالاتی که درباره نیازها و خواستههای مشتری میپرسید و قدرت ارتباطی که شکل میدهید، رابطهای مستقیم وجود دارد. صحبت به فروش منجر نمیشود، پرسیدن به فروش منجر میشود.
به علاوه، بین گوشدادن دقیق به پاسخهای مشتریان و میزان علاقه و اعتماد مشتری به شما رابطه مستقیمی وجود دارد. واقعیت این است که گوش دادن اعتماد به وجود میآورد. برای ایجاد ارتباطی قابل اعتماد بین فروشنده و مشتری، هیچ راهی سریعتر و موثرتر از پرسیدن سوالات بسیار از مشتری و گوش سپردن دقیق به پاسخها نیست.
هر چه دقیقتر به سخنان مشتری گوش بسپارید، علاقه و اعتماد او به شما افزونتر شده و پذیرای محصولات و خدمات شما خواهد بود. سوالات، کلید کار و اعتماد، عامل حیاتی در این فرایند هستند.
قانون سوم : تشخیص دقیق نیازها
بسیاری از مشتریان وقتی با شما صحبت میکنند نمیدانند نیازی دارند که برآوردن آن از عهده محصول یا خدمت شما ساخته است. آنها افرادی مردد هستند و صرفا به جمعآوری اطلاعات میپردازند.
وقتی با مشتری صحبت میکنید، ممکن است نیازی داشته باشد که مشخص، نامشخص یا غیرواقعی باشد. اگر نیاز مشخص باشد، ممکن است مشتری روش دقیق برآورده کردن آن را بداند یا نداند. ممکن است نیاز واقعی او با آنچه فکر میکند نیاز دارد، بسیار متفاوت باشد.
اگر نیاز نامشخص و مبهم باشد، شما و مشتری تنها از طریق معاینه و تشخیص میتوانید نیازهای موجود را به دقت بشناسید و روش برآورده کردن آنها به وسیله محصولات و خدمات خود را مشخص کنید.
در بسیاری از موارد، مشتری ممکن است فکر کند نیازی دارد، در حالی که شرایط او واقعا رضایتبخش است. او به محصول یا خدمت شما احتیاجی ندارد و کار شما به عنوان فروشنده حرفهای آن است که این موضوع را به او گوشزد کنید.
پرسیدن سوالات مختلف کلی و جزئی و گوش سپردن به پاسخ آنها، روش دقیق تعیین نیازها است. پر درآمدترین فروشندهها، سوالات خود را از قبل به دقت آماده میکنند، آنها را یاداشت کرده و به ترتیب میپرسند.
بدترین هفت توصیه برای انجام برندینگ موفق فروشنده کسی است که هر چه به ذهنش میرسد را بیان کند و در حین مکالمه فروش، از یک مطلب به مطلب دیگر بپرد. پرسیدن سوالات نامرتبط بدون شک از اعتبار شما میکاهد و دستیابی به فروش را بسیار دشوار میکند.
قانون چهارم فروش : ارائه متقاعدکننده
ارائه همان چیزی است که منجر به فروش واقعی میشود. در فرایند فروش میتوانید اشتباهات زیادی مرتکب شوید، اما کیفیت ارائه، تعیینکننده خرید یا عدم خرید مشتری است.
بهترین روش فروش، نشان دادن، توضیح دادن و پرسیدن یک سوال است؛ برای مثال میگویید: «این یک نرمافزار حسابداری برای مشاغل کوچک است که با آن میتوانید همه اعداد کسبوکار خود را مدیریت کنید. آیا به این موضوع علاقه دارید؟»
در ارائه فروش از «فروش آزمایشی» استفاده کنید. این سوالی است که میتواند بدون متوقف کردن فرایند فروش، جوابی «منفی» داشته باشد، زیرا فرصت دیگری برای ارائه پاسخ در اختیار فروشنده قرار میدهد. برای مثال:
فروشنده: آیا مایلید این نرمافزار را روی کامپیوتر منزل خود نصب کنید؟
مشتری: نه ترجیح میدهم در دفتر خود از آن استفاده کنم.
فروشنده: مشکلی نیست. این نرمافزار هم روی کامپیوترهای خانگی کار میکند و هم روی سیستمهای سرور.
به علاوه، در ارائه فروش قوی و حرفهای، مرتبا به تجارب مشتریانی که با موفقیت از این محصول یا خدمت استفاده کردهاند اشاره میشود. داستان مشتریانی را تعریف کنید که شرایطی نزدیک یا مشابه با مشتریان احتمالی داشته، محصول یا خدمت شما را خریدهاند و از نتایج آن راضی هستند.
قوانین مهم فروش موفق
قانون پنجم فروش : پاسخگویی موثر به اعتراضات
هیچ هفت توصیه برای انجام برندینگ موفق فروشی بدون اعتراض انجام نمیشود. اعتراضها نشانگر علاقه هستند. هر چه مشتری احتمالی سوالات بیشتری درباره محصولات و خدمات شما بپرسد، احتمال اینکه علاقه کافی برای خرید آن پیدا کند، بیشتر است.
«قانون شش» در مورد اعتراضات صدق میکند. این قانون میگوید تعداد اعتراضات به یک خدمت یا محصول بیشتر از شش مورد نیست. گاهی فقط یک یا دو مورد وجود دارد اما بیشتر از شش نخواهد شد. یک ورق کاغذ بردارید و پاسخ این سوال را بنویسید:
«مشتری احتمالی متناسب ممکن هفت توصیه برای انجام برندینگ موفق است چه دلایلی برای عدم خرید محصولات و خدمات من ارائه دهد؟»
حتی اگر ظرف مدت یک هفته یا یک ماه اعتراضات زیادی دریافت میکنید، میتوان همه آنها را در شش گروه یا کمتر طبقهبندی کرد. اعتراضات احتمالی مهم را مشخص کنید و پاسخهایی منطقی و مستحکم برای هر کدام از آنها در نظر بگیرید تا وقفهای در فرایند فروش ایجاد نشود.
قانون ششم : قطعی کردن فروش
بازیکنان گلف میگویند: «اولین ضربه را برای نمایش میزنیم، اما در ضربات بعد، پول جایزه را نشانه میرویم.»
تاکنون همه مراحل فروش که درباره آنها صحبت کردهایم را انجام دادهاید، اما توانایی شما برای قطعی کردن فروش و وادار کردن خریدار به اتخاذ تصمیم خرید همان زمانی است که «پول را نشانه میروید.»
قدرتمندترین واژه در فرایند فروش «درخواست» است. افراد زیادی از عدم پذیرش یا شنیدن واژه «نه» در مکالمه فروش هراسانند و به همین دلیل، هیچگاه درخواست نمیکنند. آنها منفعلانه مینشینند و امیدوارند مشتری پیشقدم شود و خدمات و محصولات آنها را بخرد؛ اما چنین اتفاقی به ندرت روی میدهد. حتی اگر مشتری محصولی را بخواهد، به آن نیاز داشته باشد، بتواند از آن استفاده کند و استطاعت مالی خرید آن را داشته باشد، مسئولیت فروشنده این است که به این موضوع پرداخته و از مشتری درخواست خرید کند.
دعوت به خرید. شاید سادهترین تکنیک قطعی کردن فروش دعوت به خرید است. وقتی محصول را ارائه کردید، بپرسید: «آیا نگرانی یا سوالی دارید که در موردش صحبت نکرده باشیم؟»
وقتی مشتری میگوید: «نه، فکر میکنم در مورد تمام موارد صحبت شد.» با گفتن هفت توصیه برای انجام برندینگ موفق جمله: «خوب، پس چرا آن را امتحان نمیکنید؟» مشتری را دعوت به خرید میکنید.
همچنین، میتوانید درباره نحوه تحویل محصول یا خدمت صحبت کنید.
بسیاری از مشتریان تنها به اندازه یک درخواست با خرید فاصله دارند. تنها چیزی که احتیاج دارند کمی تشویق و ترغیب است. وقتی از آنها میپرسید: «اگر علاقهمند هستید، چرا آن را امتحان نمیکنید؟» از شنیدن پاسخ: «حتما، چرا که نه؟» شگفتزده خواهید شد.
خبر خوب این که اگر اعتماد و صمیمیت کافی ایجاد کنید، نیازها را به دقت تشخیص دهید، یک ارائه منفعتمحور شفاف تدارک ببینید و به تمامی اعتراضات مشتری احتمالی پاسخ دهید، فروش خودبهخود به سوی قطعی شدن پیش میرود. این کار ساده، آسان و تقریبا از پیش تعیینشده است. هیچگاه از درخواست کردن نترسید.
قانون هفتم : تکرار فروش و جذب مشتریان توصیهشده
این قانون، مهمترین بخش فرایند فروش است. هدف همه کارهایتان باید مراقبت از مشتریان و حفظ آنها به گونهای باشد که منجر به خریدهای مجدد آنها شده و باعث شود شما را به دوستان و آشنایان خود نیز توصیه کنند. با هر مشتری مانند مشتری میلیوندلاری برخورد کنید و فرض کنید که توانایی خرید حجم عظیمی از محصولات و خدمات شما را دارد و شما را به تعداد قابل توجهی از مشتریان احتمالی دیگر توصیه خواهد کرد.
به طور میانگین، هرکس سیصد نفر را به اسم میشناسد، این افراد میتوانند دوستان، اقوام، معلمان، همکلاسیها، همکاران، افرادی که در حیطه کاری خود با آنها سروکار دارید یا معاشران شما مانند بانکدار یا حسابدار باشند.
فرض کنید تنها 10 درصد افرادی که مشتریان شما میشناسند، مشتریان احتمالی محصولات یا خدمات شما باشند. پس اگر با مشتری خود به بهترین نحو برخورد کنید، او میتواند سی مشتری دیگر به شما معرفی کند. هر کدام از این سی مشتری نیز 300 نفر را میشناسند و تقریبا 10 درصد آن افراد نیز میتوانند مشتریان احتمالی شما باشند.
پس میبینیم که خریدار محصولات و خدمات شما میتواند ظرف چند ماه آینده 900 مشتری احتمالی دیگر برای شما به ارمغان آورد. آیا جالب توجه نیست؟ آیا این موضوع، در نحوه برخورد شما با مشتریانی که اکنون روبهرویتان ایستادهاند، تفاوتی ایجاد نمیکند؟ امیدواریم اینطور باشد.
فروش به مشتری معرفیشده به یکپانزدهم زمان، پول و انرژی لازم برای فروش تلفنی یا فروش به یک مشتری جدید نیاز دارد. در خردهفروشی مواد مصرفی، وقتی مشتری راضی شما را به فردی توصیه میکند، 95 درصد فرایند فروش قبل از اولین دیدار انجام شده است. توصیه شفاهی، اگر به طور منظم و اصولی به کار گرفته شود، روشی بسیار قدرتمند برای رشد کسبوکار است.
درخواست برای ارجاع. «قابل توصیه بودن» کلید جذب مشتریان توصیه شده است. ارائه خدمات عالی و اطلاعات آموزشی به مشتری موجب میشود که با اطمینان شما را به دوستان، خانواده و آشنایان خود توصیه کند. وقتی از مشتریان خود مراقبت میکنید، آنها راغب میشوند دوستانشان نیز از چنین تجربه لذتبخشی برخوردار شوند.
در هر فرصت ممکن درخواست ارجاع کنید. میتوانید بگویید: «مشتری گرامی، من واقعا علاقهمندم با افرادی مانند شما کار کنم، آیا افراد فوقالعاده دیگری مانند خودتان میشناسید که شاید به محصولات و خدمات ما علاقهمند باشند؟»
چه کسی ممکن است به شما بگوید هیچ فرد فوقالعاده دیگری را نمیشناسد؟
وقتی یک مشتری راضی، مشتری احتمالی جدیدی معرفی میکند، نتیجه کار را به مشتری معرف گزارش دهید و جزئیات را برای او تعریف کنید. مردم نسبت به آنچه به دوستان و آشنایان آنها گفتهاید و پاسخ آنها، کنجکاوی بیش از حدی دارند.
وقتی مشتری ارجاعی خرید میکند، یک نامه تشکر یا حتی یک هدیه برای فردی که او را معرفی کرده بفرستید. گزینه مورد علاقه من سبد هدیهای پر از خوراکیهای خوشمزه است. مردم همیشه از دریافت هدایا خوشحال میشوند و اگر قدردانیتان را به آنها نشان دهید، احتمالا در آینده نیز شما را به دیگران توصیه خواهند کرد.
کتابها، مقالات، سیدیها و برنامههای آموزش فروش بسیاری به این هفت گام فرایند فروش پرداختهاند. نکته مهم آن است که گاهی بهبودی کوچک در یک حوزه، منجر به موفقیتهای بزرگ میشود.
فال حافظ با تفسیر امروز جمعه 7 مرداد 1401/ توصیه های امروز حافظ به شما
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین فروردین
ای خرم از فروغ رخت لاله زار عمر
بازآ که ریخت بی گل رویت بهار عمر
این یک دو دم که مهلت دیدار ممکن است
دریاب کار ما که نه پیداست کار عمر
تعبیر فال حافظ :
تفسیر فال حافظ امروز شما نشان می دهد که تا کی کار امروز را به فردا موکول کردن و غرق بودن در شیرینی خواب غفلت؟ آیا واقعا از فردای خود مطمئن هستی؟ زندگی امروز را چنان باید که گویا فردایی در کار نیست. هرچه می خواهی انجام می دهی و از خود یادگارهای نیک برجای بگذاری. همین امروز شاید که فردایی نباشد.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین اردیبهشت
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند
گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
ساکنان حرم ستر و عفاف ملکوت
با من راه نشین باده مستانه زدند
تـعـبـیـر فال حافظ:
تفسیر فال حافظ امروز شما نشان می دهد ایام فراق و هجران به پایان خواهد رسید و کسی شما را آزار نخواهد داد. به زودی اطرافیان شما؛ چه دوست و چه دشمن برای کمک به شما خواهند آمد. تو استحقاق این اتفاقات خوب را داری. همیشه امید داشته باش.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین خرداد
طایر دولت اگر باز گذاری بکند
یار بازآید و با وصل قراری بکند
دیده را دستگه در و گهر گر چه نماند
بخورد خونی و تدبیر نثاری بکند
تـعـبـیـر فال حافظ:
فال حافظ امروز شما نشان می دهد آنقدر مقصود و هدف برایت مهم است که حاضری هرچه داری برای به دست آوردن آن بدهی . دوستانت در اطرافت هستند و به یاری تو خواهند آمد. به زودی به هدف خود رسیده و دشمنانت ناکام می شوند.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین تیر
چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد
هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد
تـعـبـیـر فال حافظ:
فال حافظ امروز شما می گوید عجله کنید. روزهای تان را به بطالت می گذرانید. این باعث می شود که علم و دین را فراموش کنید. به یاد عهدی بیفتید که در زمان قدیم با خود و خدا بسته اید. صفای دل را در راه عشق پیدا کنید که بدون عشق باز هم عمرت به هدر خواهد رفت.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین مرداد
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
تـعـبـیـر فال حافظ:
تفسیر فال حافظ شما می گوید از اینکه دوستان تان از زحماتی که شما برای شان کشیدید چنانکه باید قدردان نبوده اند ناراحت هستی. اگر کاری را برای رضای خداوند انجام داده ای پس چرا دیگر شکایت می کنی؟ خداوند مزد تو را می دهد.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین شهریور
شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت
حدیث هول قیامت که گفت واعظ شهر
کنایتیست که از روزگار هجران گفت
تـعـبـیـر فال حافظ:
فال حافظ امروز شما نشان می دهد عزیزی داری که از تو دور است و در فراق او می سوزی و بسیار ناراحت هستی، ناراحت مباش که به زودی از او خبری به دستت می رسد.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین مهر
به جان خواجه و حق قدیم و عهد درست
که مونس دم صبحم دعای دولت توست
بکن معامله ای وین دل شکسته بخر
که با شکستگی ارزد به صد هزار درست
تـعـبـیـر فال حافظ:
فال حافظ امروز شما این تفسیر را دارد که دل شکسته و شور عاشق همواره مالامال از مهر ماندنی محبوب است و عاشق نباید از سرسختی ها و سردی های یار ناامید شود. باید مردانه راه بپیماید و رنجیده نشود و بر صفای خود بیفزاید.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین آبان
یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
حالیا خانه برانداز دل و دین من است
تا در آغوش که می خسبد و همخانه کیست
تـعـبـیـر فال حافظ:
فال حافظ امروز شما نشان می دهد اگر در عشق شکست خورده ای تقصیر کسی نیست و افسوس خوردن بی فایده است و از دست کسی کاری بر نمی آید. همت کن، از جای برخیز و کارهای گذشته را جبران کن. ان شاءالله که موفق می شوی. دنیا به آخر نرسیده است ؛باز هم فرصت داری.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین آذر
بیا که قصر امل سخت سست بنیادست
بیار باده که بنیاد عمر بر بادست
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزادست
تـعبـیـر فال حافظ:
تفسیر فال حافظ شما می گوید به دنبال آمال و آرزوهای دور از دسترس مباش و به دنیا اطمینان مکن، از هر فرصتی که به دست می آوری نهایت استفاده را بکن. غم و حسرت مال دنیا را هم مخور، به امید خدا موفق می شوی.
فال حافظ امروز 7 مرداد متولدین دی
خیال روی تو در هر طریق همره ماست
نسیم موی تو پیوند جان آگه ماست
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست
تـعـبـیـر فال حافظ:
فال حافظ امروز شما می گوید که وفاداری و دانستن قدر محبت دیگران از صفات نیکی است که در همه کس یافت نمی شود. به آرزویی که داری به همین سادگی نمی رسی مگر اینکه علاوه بر تلاش وکوشش توکل را نیز پیشه کنی و امیدوار باشی که لطف خداوندی شامل حالت شود.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین بهمن
گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب
گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین غریب
گفتمش مگذر زمانی گفت معذورم بدار
خانه پروردی چه تاب آرد غم چندین غریب
تعبیر فال حافظ:
فال حافظ امروز شما حکایت از این دارد که اگر توقع داری به موفقیت برسی باید کمتر دنباله رو دل و هوی و هوس خود باشی زیرا فرصت های مهم زندگی را از تو می گیرد ولی اگر عقل و احساس را به هم آمیزی چندان دور نیست که کارها مطابق میلت پیش روند.
فـال حـافـظ امروز 7 مرداد متولدین اسفند
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها
همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر
نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل ها
تـعـبـیـر فال حافظ:
فال حافظ امروز شما می گوید کارهایی که ساده می نمود یکباره دشوار شد، تلاش و زحمت شما کمتر نتیجه بخشید، اشتباهات شما هم مزید آن شده است، حالا فقط با صبر و تلاش و بردباری و دقت می توانی کارهایت را سامان بخشی.
ضرورت برند سازی
ضرورت برند هفت توصیه برای انجام برندینگ موفق سازی یکی از اصلیترین مفاهیم بازاریابی است و با وجود پیچیده بودن و ابهامی در مفهوم اصلی آن وجود دارد، از پایههای یک بازاریابی خوب به حساب میآید.
فرهنگ لغت کمبریج برند سازی را اینگونه تعریف میکند: «اختصاص دادن طرح یا نماد خاص به یک شرکت به منظور تبلیغ محصولات و خدماتش». تا چند سال پیش که صنعت بازاریابی انقدر پیشرفت نکرده بود، این توصیف بسیار دقیقی از برند سازی بود و یا حداقل میتوان گفت، این تعریف همان چیزی بود که در اذهان عمومی وجود داشت.
با این حال، در اکثر موارد، درک درست از مفهوم برند سازی مستلزم درک مناسبی از تجارت، بازاریابی و حتی اصول ارتباطی (انسانی) است. اما، به منظور کاهش انتشار اطلاعات قدیمی، نادرست و ناقص در مورد برند سازی، ما تعریف کاملتری را در این مقاله ارائه میدهیم:
تعریف برند سازی
برند سازی چیست؟ با توجه به توسعه مفهوم بازاریابی و مارکتینگ میتوان گفت برند سازی فرآیند معنا بخشیدن به سازمان، شرکت، محصولات یا خدمات خاص با ایجاد و شکل دادن به یک برند در ذهن مصرف کنندگان است. هدف از برند سازی جذب و حفظ مشتریان وفادار و سایر ذینفعان با ارائه خدمات و محصولی است که همیشه با آنچه برند وعده می دهد، همسو باشد.
اگر این تعریف را با تعریف رسمی کمبریج که بالاتر به آن اشاره کردیم، مقایسه کنید؛ به وضوح می بینید که تعریف قدیمی برند سازی درک نادرستی را به خواننده میدهد و یکی از دلایلی است که اکثر مردم این تعریف را صحیح دانسته و از آن به عنوان پایه و اساس دانش خود در مورد ضرورت برند سازی استفاده میکنند. در حقیقت، پایهگذاری یادگیری خود در مورد برند سازی بر تعریفی که آن را تنها به یک عنصر (هویت بصری) کاهش میدهد، باعث میشود که هیچگاه در مسیر تجارت و کسب و کار خود پیشرفت نکنند.
اهمیت برند سازی
یک برند منحصر به فرد و خاص میتواند با ایجاد مزیت رقابتی نسبت به رقبایتان و کمک به جذب و حفظ مشتریان با هزینهی بسیار کمتر، تأثیر زیادی بر سود حاصل از فروش شما داشته هفت توصیه برای انجام برندینگ موفق باشد. در تجارت و کسب و کارهای دیجیتالی، جایی که شرکتهای جدید (و در نتیجه رقبای جدید) روز به روز بیشتر میشوند، یک برند تثبیتشده و یا ایجاد یک برند سازی اینترنتی، میتواند به یک بیزینس پر رونق در جذب مشتری و ایجاد سودهای هنگفت تبدیل شود.
با ساختن یک شخصیت ویژه برای برند خود از طریق ایجاد رابطه با مشتری هدف، پیامهای بازاریابی منحصر به فرد و ویژگیهای بصری خاص، این فرصت را دارید که انتظارات مشتریان خود را شناسایی کرده و با آنها پیوندی منحصر به فرد ایجاد کنید که فراتر از رابطه خرید و فروش است.
یکی دیگر از دلایلی که ضرورت برند سازی را بیشتر میکند این است که برند سازی اساساً تنها چیزی است که تاثیری به یاد ماندنی در مصرف کنندگان ایجاد میکند؛ همچنین به مخاطبان و مشتریان شما اجازه میدهد تا بدانند از شرکت شما چه انتظاری باید داشته باشند. این کوتاهترین و بهترین راه است برای متمایز کردن خود از سایر رقبا و روشن کردن این موضوع که چرا مخاطب باید شما را انتخاب کند. فراموش نکنید که برند سازی کسب و کار شما به گونه ای ساخته و پرداخته شود که نشان دهنده واقعی شخصیت شما به عنوان یک کسب و کار باشد، و اینکه خدمات و محصولاتتان چه مزایای بیشتری نسبت به سایر رقبا دارد.
برای داشتن یک برند موفق و برند سازی اصولی، زمینه های زیادی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید، از جمله تبلیغات، خدمات مشتری، مسئولیت اجتماعی، شهرت و تصاویر بصری. همه این عناصر (و بسیاری موارد دیگر) همدیگر را تکمیل میکنند تا یک ظاهر منحصر به فرد برای جلب توجه مشتری ایجاد شود.
اهمیت برند سازی
برند سازی به دلیل تأثیر کلی که روی شرکت شما میگذارد، برای یک تجارت موفق بسیار حیاتی است. برند سازی میتواند نحوه درک مردم از برند شما را تغییر دهد، میتواند کسبوکار جدید را هدایت کرده و ارزش برند را افزایش دهد. در عین حال مثل هرچیز دیگری علاوه بر مزایا، معایبی هم دارد و اگر اشتباه انجام شود یا اصلاً انجام نشود، میتواند اثری وارونه داشته باشد و در مدت بسیار کوتاهی باعث شکست کسب و کارتان شود.
بگذارید واضحتر صحبت کنیم؛ در هر حال شهرت ایجاد میشود و دیر یا زود سر زبانها خواهید افتاد، چه برند سازی انجام شود و چه انجام نشود! اما این نتیجه است که مهم است و این نتیجه میتواند یک شهرت خوب یا بد باشد. درک ضرورت برند سازی و استفاده از برندینگ تنها به این معنی است که شما کنترل را در دست بگیرید و سعی کنید آن شهرت را کنترل کنید. به همین دلیل است که توصیه می شود از همان ابتدای راه اندازی کسب و کار خود، برند سازی را در نظر گرفته و با تولید یک استراتژی برندینگ خوب، به آن شهرت خوب دست پیدا کنید.
برخلاف تصور اشتباه عمومی، برند سازی یک « تاکتیک بازاریابی گران قیمت نیست که فقط برندهای بزرگ از آن استفاده میکنند » و برعکس؛ برند سازی امری کاملا منطقی برای هر کسب و کاری است و به شدت تحت تأثیر بازاری است که در آن فعال هستید و همچنین سطحی از پیشرفت که مد نظر شماست.
برند سازی شامل ترکیبی از صلاحیتها و فعالیتهای مختلف است، بنابراین هزینه آن در هر مورد متفاوت است. استفاده از مشاوران سطح بالای فعال در حوزه برندینگ و اجرای بی عیب و نقص، البته از هر چیزی گران تر خواهند بود اما بدون شک کاملاً ارزش امتحان دارند. بنابراین برای مثال، انجام برند سازی برای یک تجارت بینالمللی و چند محصولی بسیار چالشبرانگیزتر و پر هزینهتر از یک کسبوکار محلی و کوچک خواهد بود.
دیدگاه شما