شرکت های سرمایه گذاری
با پیشرفت سازوکارهای مالی در سال های اخیر و گسترده شدن فعالیت های بورس اوراق بهادار تهران، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی، نهادهای مالی متعددی به وجود آمدند. شرکت های سرمایه گذاری یکی از همین نهادها هستند که در حال حاضر خدمات متعددی را در حوزه خرید و فروش سهام و. ارائه می کنند. در واقع، هدف اصلی از تاسیس چنین شرکت هایی، تسهیل و فراهم کردن زمینه برای سرمایه گذاری افراد در قالب این شرکت ها است و تجربه ها نشان داده است که این نهادها می توانند خدمات و فعالیت های گسترده ای را برای سرمایه گذاران به وجود بیاورند. در ادامه مقاله به معرفی شرکت های سرمایه گذاری و همچنین گروه سرمایه گذاری ها در بورس ایران می پردازیم.
شرکت سرمایه گذاری سرمایه چیست؟
براساس بند 21 ماده یک قانون بازار اوراق بهادار، شرکت سرمایه گذاری (Investment Company) از مصادیق نهادهای مالی می باشد که حرفه اصلی و در واقع موضوع اصلی فعالیت آن در اساسنامه، سرمایه گذاری در سهام، سهم الشرکه، واحدهای سرمایه گذاری صندوق ها یا سایر اوراق بهادار دارای حق رای شرکت ها، موسسات یا صندوق های سرمایه گذاری با هدف کسب انتفاع بدون کسب کنترل یا نفوذ قابل ملاحظه در شرکت، مؤسسه یا صندوق سرمایه گذاری سرمایه پذیر در چارچوب قوانین و مقررات است. توجه داشته باشید که فعالیت این شرکت ها در حوزه و محدوده مشخص شده توسط سازمان بورس و اوراق بهادار است و عملکرد آن ها توسط این نهاد ارزیابی می شود.
در واقع، شرکت های سرمایه گذاری نهادهایی هستند که با گردآوری افراد متخصص در حوزه بازارهای مالی، اقتصاد، تحلیل بنیادی و. ، اقدام به خرید و فروش سهام شرکت ها و یا دیگر اوراق بهادار در بازار سرمایه می کنند و یک پرتفوی متشکل از دارایی های مختلف تشکیل می دهند. لازم به ذکر است که پرتفوی شرکت های سرمایه گذاری، فقط به سهام شرکت های بورسی ختم نمی شود و گستره سرمایه گذاری آن ها ممکن است شرکت های غیربورسی را نیز با خود همراه کند.
تفاوت شرکت های سرمایه گذاری با هلدینگ
سوالی که پیش می آید این است که با تعریفی که از شرکت های سرمایه گذاری گفته شد، این نهادها چه تفاوتی با شرکت های مادر (هلدینگ) دارند؟ پاسخ این سوال را بایستی در اهداف این 2 نهاد جستجو کرد؛ به این معنا که یک شرکت سرمایه گذاری، تنها با هدف کسب سود و منفعت اقدام به خرید و فروش سهام شرکت ها می کند، به اینصورت که اگر قیمت سهام از ارزش ذاتی آن بالاتر برود، آن را می فروشند و در طرف مقابل، وقتی که قیمت سهام به زیر ارزش ذاتی برسد، شروع به خرید می کنند. بنابراین، این شرکت ها هیچگونه دخل و تصرفی در روند مدیریتی شرکت هایی که سهام آن را خریده اند، ندارند.
اما نوع فعالیت و اهداف شرکت های هلدینگ متفاوت است؛ به این معنا که اکثر شرکت های هلدینگ با هدف در اختیار گرفتن بخشی از مدیریت شرکت ها، سهام آن ها را خریداری می کنند و الزاما معاملات و خرید و فروش های آن ها برای کسب سود نیست.
برای تاسیس یک شرکت سرمایه گذاری، چقدر سرمایه لازم است؟
مطابق مصوبه مورخ 1391/6/25 هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار، حداقل سرمایه شرکت های سرمایه گذاری و مادر (هلدینگ) مبلغ یکصد میلیارد ریال (10 میلیارد تومان) تعیین شده است.
انواع شرکت های سرمایه گذاری
این شرکت ها انواع مختلفی دارند و به لحاظ ساختار، آن ها را می توان با 4 دیدگاه دسته بندی کرد:
1) برحسب حوزه فعالیت
-
سرمایه گذاری با حوزه فعالیت عام
انواع معیارهای سرمایهگذاری
- شرکت سرمایه گذاری با حوزه فعالیت خاص
2) برحسب نوع فعالیت
- شرکتهایی با فعالیت عام
- شرکتهایی با فعالیت خاص
3) برحسب پذیرش در بازار بورس
- شرکت های سرمایه گذاری پذیرفته شده در بورس
- شرکت های خارج از بورس
4) برحسب نوع مالکیت
- شرکت سرمایه گذاری با مالکیت دولتی
- شرکت سرمایه گذاری با مالکیت خصوصی
- شرکت سرمایه گذاری وابسته به نهادهای عمومی غیردولتی
- شرکت سرمایه گذاری با مالکیت مختلط
شرکت های سرمایه گذاری در بورس
حوزه فعالیت این شرکت ها به بازار سرمایه نیز رسیده است و در این بازار، گروهی تحت عنوان «سرمایه گذاری ها» وجود دارد که در حال حاضر میزبان تعداد زیادی از این شرکت ها است و به لحاظ ارزش بازار، می توان آن را به عنوان یک گروه متوسط در نظر گرفت. شرکت های فعال در گروه سرمایه گذاری ها عبارت اند از:
- سرمایه گذاری تدبير گران فارس و خوزستان (سدبير)- بازار اول فرابورس
- سرمايه گذاری صبا تامين (صبا)- بازار اول فرابورس
- سرمایه گذاری و خدمات مديريت صندوق بازنشستگی كشوری (مديريت)- بازار اول فرابورس
- سرمايه گذاری مالی سپهر صادرات (وسپهر)- بازار اول فرابورس
- سرمايه گذاری سبحان (وسبحان)- بازار اول فرابورس
- گسترش سرمايه گذاری ايرانيان (وگستر)- بازار اول فرابورس
- مجتمع صنايع و معادن احياء سپاهان (واحيا)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمايه گذاری پارس آريان (آريان)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمايه گذاری مس سرچشمه (سرچشمه)- بازار دوم فرابورس
- سرمايه گذاری هامون صبا (وهامون)- بازار اول فرابورس
- سرمايه گذاری ملت (وملت)- بازار پايه نارنجی فرابورس
- سرمايه گذاری آوا نوين (وآوا)- بازار اول فرابورس
- سرمايه گذاری پويا (وپويا)- بازار اول فرابورس
- سرمايه گذاری افتخار سهام (وفتخار)- بازار پايه زرد فرابورس
- شركت سرمايه گذاری اعتلاء البرز (اعتلا)- بازار اول فرابورس
- سرمايه گذاری جامی (وجامی)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمايه گذاری وثوق امين (وثوق)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمايه گذاری ساختمانی نوين (وثنو)- بازار پايه زرد فرابورس
- تكادو (وكادو)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمايه گذاری ارس صبا (وارس)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمایه گذاری کارکنان صنعت برق زنجان وقزوی (وبرق)- بازار پايه زرد فرابورس
- شركت توسعه اقتصادی آرين (وآرين)- بازار پايه زرد فرابورس
- گروه صنايع معادن فلات ايرانيان (فلات)- بازار پايه زرد فرابورس
- مديريت انواع معیارهای سرمایهگذاری سرمايه گذاری كوثر بهمن (وكبهمن)- بازار اول فرابورس
- احياء صنايع خراسان (واحصا)- بازار پايه زرد فرابورس
- گروه توسعه مالی مهر آيندگان (ومهان)- بازار دوم فرابورس
- سرمايه گذاری معيار صنعت پارس (معيار)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمايه گذاری صنايع ايران (وايرا)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمایه گذاری چشم انداز توسعه شمال (وشمال)- بازار پايه نارنجی فرابورس
- سرمايه گذاری نيروگاهی ايران (وسنا)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمايه گذاری توسعه گوهران اميد (گوهران)- بازار دوم فرابورس
- سرمايه گذاری لقمان (ولقمان)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمايه گذاری ايساتيس پويا (ويسا)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمايه گذاری اقتصاد نوين (سنوين)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمایه گذاری آرين توسكا (وآتوس)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمایه گذاری امين توان آفرين ساز (وامين)- بازار پايه زرد فرابورس
- سرمایه گذاری فنی و مهندسی مشانير (ومشان)- بازار پايه زرد فرابورس
سودآوری شرکت های سرمایه گذاری به چه شکل است؟
فعالیت اصلی این شرکت ها به اینصورت است که با در اختیار داشتن مبلغی معین، اقدام به سرمایه گذاری در گروه ها و شرکت های مختلف بورسی یا خارج از بورس می کنند و یک پرتفوی تشکیل می دهند و عملکرد یک شرکت سرمایه گذاری کاملا وابسته به بازدهی دارایی های داخل سبد سرمایه گذاری خود است و به طور کلی، این شرکت ها از 2 راه می توانند بازدهی خلق کنند:
1) سود نقدی
یکی از ویژگی های بسیار خوب بازار سهام، تقسیم سود نقدی در بین سهامداران است؛ اما سوال مهم این است که یک شرکت سرمایه گذاری، چگونه می تواند به ازای هر سهم، بازدهی داشته باشد؟ همانطور که گفته شد، شرکت سرمایه گذاری در سهم ها و شرکت های مختلف، سرمایه گذاری می کند و خود این سهم ها که داخل پرتفو هستند، سودسازی دارند و سود این شرکت سرمایه گذاری نیز به شکل غیرمستقیم ناشی از سودسازی شرکت هایی است که سهام آن ها در پرتفوی سرمایه گذاری وجود دارد.
به عنوان مثال، یک شرکت سرمایه گذاری، بخشی از پرتفوی خود را به خرید سهام یک شرکت پتروشیمی اختصاص می دهد و این شرکت پتروشیمی، به ازای هر سهم، 800 تومان سود تقسیم کرده است؛ بنابراین، شرکت سرمایه گذاری که سهام این پتروشیمی را در اختیار دارد، از سود تقسیمی پتروشیمی منتفع می شود و این شرکت سرمایه گذاری نیز، سود بدست آمده را در بین سهامداران خود تقسیم می کند. در واقع، در اینجا 2 مرحله رخ داده است: در مرحله اول، پتروشیمی به شرکت سرمایه گذاری سود داده است و در مرحله دوم، این شرکت سرمایه گذاری، سود بدست آمده را در بین سهامداران تقسیم کرده است.
2) رشد قیمت دارایی های داخل پرتفوی
همانطور که گفته شد، شرکت های سرمایه گذاری سبد متنوعی از دارایی های مختلف (سهام، اوراق مشارکت و. ) را در اختیار دارند؛ بنابراین، وقتی که قیمت این دارایی ها به هر دلیلی بالا می رود، ارزش سبد شرکت سرمایه گذاری نیز افزایش پیدا می کند و این موضوع، خود را در قیمت سهام این شرکت سرمایه گذاری نشان می دهد.
به عنوان مثال، ارزش دارایی های داخل پرتفوی یک شرکت سرمایه گذاری به میزان 30 درصد بالا رفته است، بنابراین قیمت دارایی های در اختیار این شرکت، به اندازه 30 درصد افزایش پیدا می کند. قطعا این موضوع باعث بالا رفتن قیمت سهام شرکت سرمایه گذاری مذکور می شود.
جمع بندی
پیچیده شدن فعالیت ها و سازوکارهای اقتصادی باعث به وجود آمدن نهادهای مالی متعددی شده است. یکی از همین نهادها، شرکت های سرمایه گذاری هستند که فعالیت آن ها در حوزه خرید و فروش دارایی های مختلف مانند سهام، اوراق بهادار و. است و ساختار آن ها با شرکت های هلدینگ تفاوت دارد و در حال حاضر گروهی تحت عنوان «سرمایه گذاری ها» در بازار سرمایه به وجود آمده است که میزبان این شرکت ها می باشد.
شاخص آلفا یک معیار مهم برای ارزیابی صندوقهای سرمایهگذاری
در شرایط تورمی اقتصاد کشور، که همه مردم در مرحله اول به دنبال حفظ ارزش سرمایه و سپس رشد آن هستند، انتخاب روش سرمایهگذاری بسیار اهمیت دارد. در سالهای اخیر، صندوقهای سرمایهگذاری به عنوان یک روش محبوب سرمایهگذاری شناخته شده است. یکی از معیارهای مهم برای انتخاب یک صندوق، توجه به شاخص آلفا و بتاست.
چرا شاخص آلفا اهمیت دارد؟
با توجه به اینکه تعداد صندوقهای سرمایهگذاری زیاد است، انتخاب صندوق مناسب، ممکن است کمی مشکل به نظر برسد. از طرفی، برای درک بهتر روش سرمایهگذاری خود بهتر است با برخی مزایا و معایب و مفاهیم اصلی مرتبط با آن آشنا شوید. در صورتی که قصد دارید سرمایهتان را در صندوقهای سرمایه گذاری وارد کنید، لازم است در ابتدا با چگونگی و شیوهی کارکرد صندوق سرمایه گذاری و مفاهیم اولیهی آن آشنا شوید. یکی از مفاهیم مهم، شاخص آلفا است که عملکرد مدیر صندوق را در سرمایهگذاری مشخص میکند.
در نظر گرفتن انواع ریسکهای سرمایهگذاری در کنار انتظار بازده، میتواند سطح انتظارات ما را در سرمایهگذاری منطقیتر کند. بنابراین، مشخص کردن درجه ریسکپذیری، قبل از سرمایهگذاری میتواند نقش مهمی در موفقیت شما بازی کند. صندوقها نیز با توجه به گزینههایی که برای سرمایهگذاری انتخاب میکنند، ریسک متنوعی دارد. صندوق با درآمد ثابت و صندوقهای سهامی به ترتیب کمترین و بیشترین ریسک سرمایهگذاری در بین صندوقها دارد. البته اخیرا، صندوقهای اهرمی نیز به لیست صندوقهای سرمایهگذاری اضافه شدهاند که در مقالهای مجزا به آن پرداخته میشود. بنابراین، اطلاع از میزان ریسک و نحوهی محاسبهی آن در تصمیمگیری افراد، کمک زیادی میکند.
تعاریفی از شاخص آلفا
برای اندازهگیری ریسک صندوقهای سرمایهگذاری پنج شاخص اصلی وجود دارد که شاخص آلفا یکی از مهمترین آنها به شمار میرود. آلفا معیاری است که عملکرد صندوق را با در نظر گرفتن ریسک سرمایهگذاری میسنجد. خیلی از کارشناسان، شاخص آلفا را به عنوان بازده فعال سرمایهگذاری میدانند، چرا که عملکرد را نسبت به تحرکات شاخص و نوسانات بازار در نظر میگیرد. در تعریفی دیگر، بازده اضافی صندوق در مقایسه با بازده شاخص معیار، گفته میشود در واقع نسبت بازده اضافی به بازده شاخص معیار، همان آلفای صندوق سرمایهگذاری است. علاوه بر تعاریفی که گفته شد، به نرخ بازده غیرعادی اوراق بهادار نیز آلفا میگویند.
آلفا یکی از پنج شاخص اصلی صندوق سرمایهگذاری است که میتوان با استفاده از آنها، رابطهی ریسک و بازده صندوق سرمایهگذاری را تعیین کند.
محاسبه آلفا
برای بررسی آلفای صندوق سرمایهگذاری مورد نظر، در مرحلهی اول دارایی آن را بررسی و سپس رشد صندوق را بر اساس شاخص مربوطه به محاسبه کنید. نکتهای که نباید فراموش شود این است که هیچ صندوقی تمام دارایی خود را به یک ابزار محدود (برای مثال سهام) محدود نمیکند، بنابراین نمیتوان رشد یا افت صندوق را فقط با شاخص کل سهام مقایسه کرد. با این حال، سایت مرکز پردازش اطلاعات مالی ایران (معروف به فیپیران)، کار را انواع معیارهای سرمایهگذاری راحت کرده است و شاخص آلفای تمام صندوقها را محاسبه کرده و این امکان را فراهم کرده است که همه صندوقها را با هم مقایسه کنید.
آلفای منفی، صفر و مثبت به چه معنا است؟
همانطور که گفته شد آلفا نشانگر عملکرد صندوق است که میتواند یک عدد مثبت، منفی یا صفر باشد. در صورتی که آلفای صندوق منفی باشد به این معنا است که صندوق عملکرد ضعیفتری نسبت به شاخص معیار داشته است در حالی که آلفای مثبت بیانگر مثبت بودن عملکرد آن نسبت به شاخص معیار است.
به عنوان یک قاعدهی کلی میتوان گفت هر اندازه آلفا بیشتر باشد، به این معنا است که عملکرد صندوق نیز بهتر بوده است.
سخن پایانی
با توجه به تنوعی که ابزارهای سرمایهگذاری دارد، یادگیری مفاهیم و اصول سرمایهگذاری بسیار حیاتی است. برای تجربه یک سرمایهگذاری موفق، داشتن تخصص و صرف زمان برای تحلیل مولفههای اقتصادی اهمیت بالایی دارد.
سامانه مدیریت ثروت مانو، این امکان را فراهم کرده است که همه افراد جامعه با هر سطح دانش اقتصادی و بدون نیاز به صرف زمان، متناسب با درجه ریسکپذیری خود، به صورت غیرمستقیم بهترین گزینههای سرمایهگذاری را انتخاب کنند.
انواع صندوق های سرمایه گذاری مشترک
صندوق سرمایه گذاری مشترک به سه دسته صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت، صندوق سرمایه گذاری در سهام و صندوق سرمایه گذاری مختلط تقسیم بندی می شود. ماهیت هر یک از این صندوق ها متفاوت می باشد و به همین دلیل سرمایه گذار باید با توجه به میزان ریسک و انتظار بازدهی خود یکی از صندوق سرمایه گذاری مشترک را انتخاب کند. يعني اگر سرمايه گذاري تمايل به رييك داشته باشد ميتواند در صندوق سهامي و اگر تمايل به ريسك كمتر داشته باشد در صندوق مختلط و اگر سرمايه گذاري ريسك گريز باشد بهتر است در صندوق با درآمد ثابت سرمايه گذاري كند و ماهانه بازدهي ثابتي را كسب كند. البته براي افرادي كه تمايل به سرمايه گذاري در صندوق هاي درآمد ثابت دارند پيشنهاد ميكنم كه در صندوق قابل معامله در بورس كه بازدهي ثابتي دارند سرمايه گذاري كنند كه در مقاله اي جداگانه در خصوص اين صندوق توضيحاتي داده شده كه از طريق لينك صندوق قابل معامله در بورس قادر به مطالعه آن مي باشيد.
انواع صندوق سرمايه گذاري مشترك انواع معیارهای سرمایهگذاری در بورس : كدام صندوق را براي سرمايه گذاري انتخاب كنيم
۱- بهترين صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت
نوعی از صندوق سرمایه گذاری مشترک می باشد که حداقل بازده تضمین شده ( كه تقريبا برابر با نرخ سود بانكي باشد ) را نصیب سرمایه گذاران میکند بنابراین کسانی که واحدهای این صندوق ها را خریداری میکنند تمایل به پذیرش ریسک بالایی ندارند. مدیران این صندوق ها برای تضمین این بازدهی منابع صندوق را به خرید اوراق بهادار کم ریسک مانند اوراق مشارکت و اوراق اجاره و …. صرف می کنند. این صندوق ها معموما دارای ضامن نقدشوندگی هستند و سرمایه گذاری در این صندوق ها ریسکی را متوجه سرمایه گذار نمیکند و عموما افرادی که به دنبال سرمایه گذاری کم ریسک هستند میتوانند این صندوق ها را انتخاب کنند و بازدهی ثابتی داشته باشند. در متن بالا گفتيم كه به جای انتخاب صندوق های با درآمد ثابت، بهتر است که سرمایه گذار در اوراق دیگری که به همین منظور در بازار سرمایه وجود دارد و جز صندوق های قابل معامله می باشد مانند امین یکم، پارند و .. سرمایه گذاری کند.
چگونه در صندوق سرمایه گذاری در سهام سرمايه گذاري كنيم
نوع ديگري از صندوق هاي سرمايه گذاري مشترك كه داراي ريسك بالاتري مي باشد صندوق هاي در سهام مي باشند. عمده سرمایه گذاری این صندوق ها در سهام می باشد و به همین دلیل دارای ریسک می باشد و ریسک آن به مراتب از صندوق های با درآمد ثابت بالاتر است و برای کسانی که اهل ریسک هستند ولی بنا به دلایلی مانند نداشتن فرصت در یادگیری تحلیل و … امکان خرید و فروش مستقیم در بازار سرمایه را ندارند بسیار مناسب است. این صندوق ها طبق مصوباتی که برایشان تعیین میشود مجاز به داشتن حداقل ٩٠ درصد از سهام و ١٠ درصدی از اوراق مشارکت و سپرده می باشد.
مبلغ پایه هر واحد سرمایه گذاری صندوق در ابتدا تاسيس ۱۰۰ هزار تومان است که هرچقدر عملکرد صندوق بهتر و سوآوری آن بیشتر باشد ارزش صندوق ها به مرور افزایش پیدا کرده و برعکس اگر عملکرد صندوق ها ضعیف باشد ارزش سرمایه گذاری صندوق کاهش پیدا میکند. پس برای ارزیابی صندوق ها با توجه به قیمت آن سرمایه گذار باید زمان تاسیس صندوق را نیز در نظر بگیرد. به عنوان مثال اگر قیمت هر واحد صندوقی ۲۵۰ هزار تومان باشد و حدود ۲ سال از فعالیت صندوق میگذرد، به این نتیجه میتوان رسید که بازدهی صندوق در طول دو سال گذشته ۱۵۰% بوده است. قيمت صندوق هاس سرمايه گذاري مشترك بر اساس Nav يا خالص ارزش دارايي هاي آن تعيين مي شود. يعني ممكن است صندوقي قيمت آن ٤ ميليون تومان باشد و قيمت صندوق ديگر ١٤٠٠٠٠ تومان؛ پس قيمت صندوقي كه كمتر است به معني ارزش كمتر آن نمي باشد بلكه قيمت صندوق بر اساس ارزش دارايي هاي ان و سرمايه و تعداد واحد هاي سرمايه گذاري آن تعيين مي شود.
مدیران صندوق سرمايه گذاري در سهام منابع مالی این صندوق ها را به خرید سهام اختصاص میدهند. بازده صندوق های سهام مستقیما به بازدهی بازار ارتباط دارد. بنابراین هر چقدر وضعیت بازار سرمایه مناسب و رو به بالا باشد، وضعیت سودآوری این صندوق ها هم مناسب تر است. به عنوان مثال فرض كنيد كه دارايي صندوقي فولاد مباركه و سهام فملي و … باشد. زماني كه قبمت سهام اين شركت ها افزايش مي يابد به تبع آن قيمت صندوق نيز افزايش مي يابد و بالعكس زماني كه قبمت سهام اين شركت ها كاهش مي يابد ارزش هر واحد سرمايه گذاري صندوق نيز كاهش مي يابد؛ بنابراين سرمايه گذار با سرمايه گذاري در اين صندوق ها نبايد انتظار بازدهي ثابتي ( مانند سرمايه گذاري در بانك ) را داشته باشد. البته این نکته را باید یاداور شد که انتخاب سهام مناسب و پیشرو بازار میتواند در افزایش سودآوری صندوق موثر باشد که این هم نیازمند تخصص مدیریت صندوق در انتخاب سهام مناسب و پیشتاز بازار است.
3- صندوق سرمایه گذاری مختلط:
يكي ديگر از انواع صندوق سرمايه گذاري مسترك، صندوق سرمايه گذاري مختلط مي باشد. صندوق سرمایه گذاری مختلط نوع دیگری از صندوق سرمایه گذاری مشترک می باشد که منابع اش را به سرمایه گذاری در سهام و یا اوراق بهادار با درآمد ثابت و اوراق مشارکت اختصاص می دهند. صندوق های سرمایه گذاری مختلط ترکیبی از سهام و اوراق با درآمد ثابت می باشد. میزان ریسک این صندوقها در مقایسه با صندوق های در سهام کمتر می باشد چرا که برخی از منابع صندوق صرف خرید اوراق با درآمد ثابت و يا سرمايه گذاري در بانك و يا ديگر اوراق با بازدهي ثابت می شود. البته در حال حاضر برخی از صندوق های سرمایه گذاری مشترک در انواع مختلف در بازار وجود دارد که تحت عنوان صندوق های قابل معامله در بورس نام گذاری شده اند که سرمایه گذار می تواند به صورت آنلاین این صندوق ها را معامله و خرید و فروش کند.
با توجه به موارد گفته شده سرمایه گذار باید با توجه به انتظارات خود از بازدهی و میزان ریسکی که میتواند متحمل شود یکی از صندوق سرمایه گذاری مشترک را انتخاب کند. بالطبع برای سرمایه گذارانی که به دنبال بازدهی ثابتی هستند صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت و برای سرمایه گذارانی که به دنبال ریسک و بازدهی بالا می باشد انتخاب صندوق سرمایه گذارای در سهام اولویت دارد.
حال برای شروع یک سرمایه گذاری موفق و مطمئن در بازار سرمایه پیشنهاد میکنم که علاوه بر محتوای این سایت به طور کامل، کتاب به بورس خوش آمدید با تالیف اینجانب را به صورت کامل مطالعه کنید تا اولا با ابزارهای سرمایه گذاری مانند خرید و فروش طلا و سکه، صندوق های بدون ریسک با بازدهی ثابت بهتر از بانک و … که در بورس وجود دارد به طور کامل آشنا شوید و ثانیا بتوانید با یادگیری تحلیل بنیادی کاربردی معاملات موفقی را در این بازار داشته باشید و بتوانید به سرمایه گذاری در بورس به عنوان شغل دوم خود نگاه کنید.
۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایهگذاران
اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبهای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق میکند. در دنیای سرمایهگذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده ماشین سرمایهگذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روشهای مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راهها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام است. بررسی شرایط به کمک تحلیلها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری میشود. در ادامه مهمترین شاخصهای تحلیل بنیادی را معرفی میکنیم.
درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال
تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه میتوانند بر این اساس از آنها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آنها معمولاً تحلیلهای اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه میکنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیشبینی کنند.
اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار میرود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آنها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود میبرند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانهی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود که منجر به توصیه فروش میشود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای انواع معیارهای سرمایهگذاری دیجیتال در بازار کمتر از ارزش منصفانهی آن باشد، انتظار میرود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار میرود.
برترین شاخصهای تحلیل فاندامنتال
همانطور که میدانید مدلهای مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که میتوان از آنها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوبترین پارامترها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شدهاند. درک این شاخصهای کلیدی میتواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.
۱. درآمد به ازای هر سهم (EPS)
این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص مییابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین میشود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایهگذاران است؛ زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما میتوانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش میشود.
۲. نسبت قیمت به درآمد (P/E)
نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازهگیری میکند. این به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان میدهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایهگذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه میکنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایهگذاران مطلوب است.
نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازای هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).
دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبهی آنها استفاده میشود. اگر سود پیشبینیشده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آیندهنگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.
۳. رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)
نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمیشود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران میکند. تحلیلگران میتوانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کاملتری از ارزشگذاری سهام ارائه میدهد. برای محاسبه رشد سود پیشبینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف میشود.
به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:
PEG = نسبت PE / رشد درآمد
PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل میشود
PEG = 1.5
قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزشگذاری آن بیش از حد در نظر گرفته میشود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی میشود.
۴. جریان نقدی آزاد (FCF)
به عبارت سادهتر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینههای عملیاتی و مخارج سرمایهای یک شرکت باقی میماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکتهایی با جریان نقدی آزاد بالا میتوانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی میدانند زیرا نشان میدهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینههای سرمایه را دارد یا خیر.
FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت میشود، به همان شکل محاسبه میشود. همچنین میتوان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمولهای زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه میکنیم:
NOPAT = EBIT مالیات –
NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴
FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )
FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴
۵. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)
این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته میشود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه میکند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایهگذاران کمک میکند تا تعیین کنند آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزشگذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده است، محاسبه میشود. ارزش دفتری به انواع معیارهای سرمایهگذاری عنوان بهای تمام شده تمام داراییها منهای بدهیها محاسبه میشود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه میشود.
با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایهگذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکتها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزشگذاری شده باشد مفید خواهد بود.
۶. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)
ROE یک نسبت سودآوری است که نرخ بازدهی را نشان میدهد که سهامدار برای بخشی از سرمایهگذاری خود در آن شرکت دریافت میکند. این نسبت اندازهگیری میکند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایهگذاری سهامداران خود ایجاد میکند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما میتوانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایهگذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش میدهد. این تحلیل به این مؤلفههای اصلی میپردازد:
ROA = درآمد خالص / داراییها، که میتوان آنها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:
حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص
نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی
اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام
فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:
ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم
ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام
با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار میتواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE میشود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟
۷. نسبت پرداخت سود سهام (DPR)
همانطور که میدانید شرکتها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت میکنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت میکند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما میگوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز میگرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار میگذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه میشود.
۸. نسبت قیمت به فروش (P/S)
نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که میتواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان میدهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که میتواند در ارزشگذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاوردهاند یا به دلیل یک عقبگردی موقت، آنطور که انتظار میرود عمل نمیکنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه میشود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایهگذاران تلقی میشود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکتها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.
۹. نسبت سود سهام
نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن میپردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش مییابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آنها میگوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایهگذاری کردهاند، چه میزان به آنها باز میگردد.
نسبت سود تقسیمی به درصد بیان میشود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه میشود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت میکنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله میشود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله میشود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. بهعنوان یک سرمایهگذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح میدهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.
۱۰. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)
نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری میکند. سرمایهگذاران میتوانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی داراییهای شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایهگذاران کمک میکند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان میدهد که در صورت مواجهه کسب و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام میتواند تعهدات را برآورده کند.
شما میتوانید نسبت را با تقسیم کل بدهیها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان میدهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.
بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه میشود:
$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰
نتیجه گیری
همه شاخصهای تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آنها میتوانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر میگذارند که اندازهگیری اکثر آنها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایهگذاری میشود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و دادههای خاص صنعت استفاده میشود. این مسائل به شما کمک میکند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام میخواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخصها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاریهای بالقوه استفاده میکنید.
سوالات متداول
تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟
تحلیل بنیادی شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتداییترین یا اساسیترین سطح مالی آن است.
هدف از تحلیل فاندامنتال چیست؟
هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورتهای مالی، حاشیه سود و سایر شاخصهای کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسبوکار و ارزش ذاتی سهام است.
نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.
انواع ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در تعریفی ساده به این معنی است که، با علم بر غیر قابل پیشبینی بودن موضوعی، دست به عملی بزنیم که اطمینانی از نتیجه بخش بودن آن نداریم. کلمه ریسک مفهوم خطر را تداعی میکند اما ریسک الزاما منفی نیست و بیشتر معنای عدم قطعیت دارد. در حقیقت ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. گاهی اتفاق میافتد که ما خود را در معرض ریسک قرار میدهیم و با فرصتهای مثبت روبهرو میشویم. در مقالات قبلی مفهوم ریسک و بازده در سرمایه گذاری را مفصل بررسی کردیم و انواع معیارهای سرمایهگذاری در این مقاله، انواع ریسک در سرمایهگذاری را بررسی خواهیم کرد.
ریسک سرمایهگذاری چیست؟
ریسک در سرمایهگذاری نیز عبارت است از عدم اطمینانی که در بازدهی سرمایهگذاری وجود دارد. اصل ثابت سرمایهگذاری سودآوری آن است؛ تا از سود ده بودن معاملهای اطمینان نداشته باشیم تمایلی برای سرمایهگذای در آن نداریم. به همین خاطر افرادی که ریسکگریز هستند از سرمایهگذاری در جایی که احتمال ریسک و خطر از بین رفتن سرمایه وجود دارد امتناع میکنند انواع معیارهای سرمایهگذاری و وارد پروسههای سرمایهگذاری پر مخاطره نمیشوند، مگر آن که سود برآورد شده بسیار زیاد باشد.
ریسک قابل اندازهگیری است و شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را برای شناسایی ریسکهای احتمالی قرار میدهند تا بتوانند ریسک سرمایهگذاری خود را مدیریت و کنترل کنند. برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری، معیارهای وجود دارد که از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی است. این که انحراف معیار بازده تاریخی محاسبهشده بالا باشد به آن معنا است که ریسک سرمایهگذاری بسیار زیاد است.
انواع ریسک سرمایهگذاری
در بالا به تعریفی از ریسک سرمایهگذاری اشاره کردیم، در ادامه باید بدانیم که هرگاه بخواهیم درباره سرمایهگذاری صحیح تصمیم بگیریم باید با انواع ریسک سرمایهگذاری آشنایی داشته باشیم. به طور معمول ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
- ریسک سیستماتیک: ریسکی را که به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه مرتبط است، ریسک سیستماتیک میگویند. این ریسک محدود به صنعت خاصی نمیشود و بر تمامیت بازار تأثیر میگذارد و به هیچ عنوان قابل حذف شدن نیست به این معنی که در هر شرایطی باید پذیرای ریسک سیستماتیک باشید.
- ریسک غیر سیستماتیک: این نوع، برخلاف سیستماتیک قابل کنترل است و بستگی به تصمیم سرمایهگذار دارد. به عنوان مثال شخص میتواند سهام شرکتی را که عملکرد نامناسبی در شرایط بحرانی دارد، خریداری نکند و ریسک خود را کاهش دهد.
انواع دیگری از ریسک وجود دارند که زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک هستند و در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
ریسک نرخ سود
زمانی که سرمایه خود را در چند حوزه مختلف سرمایهگذاری میکنیم ریسک نرخ سود مطرح میشود. تصور کنید مقداری از سرمایه را به اوراق مشارکت با سود ۱۵ درصد اختصاص دهیم، مقداری از آن را در بانک با سود ۱۵ درصد بگذاریم و مقداری را سهام با سود ۲۰ درصد خریداری کنیم. در این جا با برآورد میزان سوددهی این سه حوزه، به نتیجه میرسیم که خرید سهام برای ما به صرفهتر است و بهتر است پول بیشتری را در این حوزه مالی سرمایهگذاری کنیم و عکس این مطلب هم صادق است. در واقع تفاوت نرخ سود این سه سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از سه گزینه که ریسک کمتری دارد، سوق دهد.
ریسک تورم
ریسک تورم یا به تعبیری ریسک قدرت خرید، به احتمال کاهش ارزش دارایی بر اثر تورم و کم شدن ارزش واحد پول یک کشور در آینده گفته میشود. رشد نرخ تورم ارتباط مستقیم با بازدهی سرمایهگذاری دارد و عبارت است از ریسک قدرت خرید یا کاهش قدرت خرید. برای توضیح بیشتر، اگر شخصی انتظار بازدهی ۵۰ درصدی از سرمایهگذاری خود داشته باشد و تورم سالانه ۲۰ درصد باشد در نهایت ۳۰ درصد بازدهی خواهد داشت بنابراین هرچه نرخ تورم افزایش یابد، میزان بازدهی سرمایهگذاری ما کم میشود. پس باید گزینهای را انتخاب کنیم که پس از کسر تورم موجود و تورم پیشبینی شده، بازدهی قابل قبولی داشته باشد.
ریسک مالی
تعهدات مالی و وامهای شرکتی که قرار است در آن سرمایهگذاری شود برای بسیاری از سرمایهگذاران مسئله مهمی است؛ زیرا هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی آن بیشتر باشد، توان شرکت برای توسعه و گسترش و نهایتا افزایش سوددهی کم میشود. این تعهدات و تسهیلات در صورتهای مالی شرکتها موجود است و سرمایهگذاران میتوانند با مطالعه صورتهای مالی، از شرکتهایی که تعهدات مالی زیاد و در نتیجه ریسک مالی بالا دارند حذر کنند و به سراغ شرکتهای کم ریسک تر بروند.
ریسک نقدشوندگی
داراییهایی که خرید و فروش آنها به آسانی صورت میگیرد، ریسک نقدشوندگی کمتری دارند. سرمایهگذاری مطلوب، آن است که سرمایهگذار هرزمان که اراده کند بتواند سهام خود را نقد کند. اگر شما سهمی داشته باشید که به دلیل عملکرد نامناسب شرکت کسی آن را نمیخرد، شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. در واقع هرچه سرعت خرید و فروش سهامتان بیشتر باشد، معاملات آن روانتر و ریسک آن کمتر است.
ریسک نرخ ارز
این نوع ریسک در مورد شرکتهایی است که عمده مواد اولیه خود را وارد میکنند. با رشد نرخ ارز، این شرکتها درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهند شد و باید هزینه زیادی را متحمل شوند و روشن است که هزینه بالای شرکت، میزان سوددهی آن را کاهش میدهد و در نتیجه سرمایهگذاری در آن با ریسک همراه خواهد شد.
ریسک تجاری
ریسک تجاری شامل تمامی هزینههای یک شرکت برای عملیاتی کردن پروژههایش است. شرکتی که قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است از ریسک تجاری کمتری برخوردار است. این هزینهها شامل حقوق پرسنل، هزینه تولید، اجاره تسهیلات و هزینههای اداری میشود.
ریسک اعتباری
ریسک اعتباری یا نکول، مربوط به زمانی است که یک شرکت توانایی وصول سود قراردادی و اصل سرمایه را براساس تعهدات خود نداشته باشد. ریسک اعتباری یا ریسک عدم بازپرداخت سود، برای سرمایهگذاران نگرانکننده است. توجه داشته باشید اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک را دارند و بازدهی آنها نیز کم است و در مقابل اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک اعتباری و در نتیجه نرخ بهره بالاتری هستند.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک و نوعی از ریسک مالی به حساب میآید. بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی و تغییر قوانین دولتی سبب میشود که دولت یک کشور بصورت ناگهانی سیاستهای خود را تغییر دهد و این امر روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. نام دیگر این نوع ریسک، ریسک ژئوپلیتیک است. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، به مقاله «تاثیر ریسکهای سیاسی بر بازار بورس ایران و جهان چیست؟» مراجعه بفرمایید.
ریسک بازار
ریسک بازار در بین انواع ریسکها، آشناترین ریسک به حساب میآید و عبارت است از تغییر بازدهی بر اثر نوسانات کلی بازار. تمامی اوراق بهادار در معرض ریسک بازار قرار دارند، عواملی مانند: رکود، جنگ، تغییرات ساختاری در اقتصاد و… باعث تغییر بازار و پیدایش این نوع ریسک میشوند. در بازار سهام، آتی سکه و فارکس و بازارهایی با نوسان بالا، بیشتر از باقی بازارها با این ریسک مواجه هستیم.
طبقهبندی افراد از نظر ریسکپذیری
افراد از نظر پذیرش میزان ریسک به ۳ دسته زیر تقسیمبندی میشوند:
- افراد ریسکگریز: کسانی که در مقابل سرمایهگذاری خود سیاستی محافظهکارانه پیش میگیرند. این افراد تنها در جایی سرمایهگذاری میکنند که مطمئن باشند که احتمال موفقیت بسیار بالا است.
- افراد ریسکپذیر: استراتژی این افراد جسارات و شجاعت در سرمایهگذاری است. این افراد پذیرای ریسک بالا هستند و به شانس و هوش مالی خود اعتقاد زیادی دارند.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: این گروه نسبت به ریسک کردن در زندگی خود واکنشی خنثی دارند. در مقابل سود و یا زیان پول خود خنثی هستند زیرا ارزش پول را همان ارزش اسمی آن میدانند.
نکته دیگر این است که به طور طبیعی به دست آوردن سود بیشتر با پذیرش ریسک بیشتر، امکانپذیر است. پس نمیتوان ریسک نکرد و سود فراوان کسب کرد. زمانی که شما با پذیرش ریسک بالا، سود زیادی به دست میآورید این سود پاداش شما است و در اصطلاح به آن صرف ریسک میگویند.
سخن آخر
در آخر لازم است به این نکته اشاره کنیم که، مهار کردن همه ریسکهای سرمایه گذاری عملا ممکن نیست اما با داشتن دانش و تجربه مدیریت ریسک، میتوان میزان ریسک را کاهش داد. یکی از راهکارهای کاهش ریسک سرمایه گذاری در بورس، تنوع بخشیدن به سبد دارایی است. شنیدهایم که از قدیم گفته اند؛ همه تخم مرغهای خود را در یک سبد نگذارید. با تنوعبخشی به داراییهایمان در واقع از بالا رفتن ریسک کلی سبد جلوگیری میکنیم. سرمایهگذاری در حوزههای مختلف مالی باعث میشود که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع، در مجموع ریسک کمتری را متحمل شویم. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی همراه باشد و در این زمینه لازم است با تحلیلگران و کارشناسان و متخصصان مالی مشورت کرده و از آنها مشاوره دریافت کنیم.
دیدگاه شما