از لحاظ کمیت، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی ارزیابی می شود.
ریسک مالی چیست + انواع ریسک مالی
ریسک، کلمه ای است که برای همه ما آشناست اما ممکن است شناخت دقیق از آن نداشته باشیم. در دنیای پیرامونی ما، خطرات و ریسک های متنوعی وجود دارند که ما هر روزه با بخشی از آنها سر و کار داریم.
ریسک را احتمال وقوع اتفاقی غیر منتظره یا منفی دانسته اند که بر اثر آن چیزی از دست می رود. قانونی وجود دارد که هر چه ریسک بیشتر باشد، افراد توقع پاداش بیشتری در مقابل آن را دارند.
از بین انواع ریسک، ریسک مالی اثرات بسیار مهمی بر زندگی ما دارد. بنابریان لازم است اطلاعات خود را درباره ریسک مالی تکمیل کنیم تا در شرایط نیاز بتوانیم بهتر تصمیم بگیریم و سرمایه خود را حفظ کنیم؛ بنابراین باید پیش از شروع سرمایه گذاری با ریسک و خصوصا ریسک مالی بهتر آشنا شویم و بدانیم که ریسک مالی چیست، انواع آن کدام است ریسک نقدینگی در مقابل پاداش و چطور باید با آن برخورد کنیم.
آنچه که باعث بالا رفتن ریسک در سرمایه گذاری میشود، اشتباهاتیست که سرمایه گذران مرتکب میشوند، برای جلوگیری از انجام این اشتباهات شما را به دیدن این وبینار دعوت میکنیم: وبینار اشتباهات رایج سرمایه گذاری
تعریف ریسک و انواع آن
پیش از آن که به بررسی ریسک مالی و انواع آن بپردازیم، خوب است که با خود مفهوم ریسک آشنا شویم. ریسک را احتمال وقوع اتفاقی غیر منتظره یا منفی دانسته اند. ریسک، رخ دادن اتفاقاتی برخلاف انتظار و همراه با خطر از دست دادن چیزیست و بدیهی است که هر سرمایه گذاری یا پس انداز، ریسک هایی را به همراه دارد.
ریسک دارای انواع متفاوتی است اما یکی از مهم ترین دسته بندی ها، تقسیم بندی سه گانه زیر است:
- ریسک تجاری
- ریسک غیر تجاری
- ریسک مالی
- ریسک تجاری: این نوع از ریسک توسط شرکت و در طی عملیات های تجاری شرکت ایجاد و به عهده گرفته می شود تا بتوانند با فعالیت های خود، ارزش و سود سهامدارانشان را افزایش دهند. برای مثال شرکت ها برای معرفی یک محصول جدید توسط تیم بازاریابی با ریسک های پر هزینه ای مواجه هستند.
- ریسک غیر تجاری: این نوع از ریسک ها توسط شرکت ها قابل کنترل نیستند. مثلا خطرات ناشی از عدم ثبات سیاسی و اقتصادی، نوعی از ریسک های غیر تجاری هستند.
- ریسک مالی: ریسک مالی همانطور که از نامش پیداست، ریسکی است که شامل متضرر شدن مالی سرمایه گذار است. به طور کلی ریسک های مالی به واسطه عدم ثبات و ضرر در بازارهای مالی رخ می دهند که دلایل زیادی دارد مانند: تغییر در قیمت بازار، دارایی ها، نرخ بهره و…
در ذیل ریسک مالی، زیر شاخه ها و دسته بندی های دیگری نیز وجود دارند که در ادامه به آنها می پردازیم.
تفاوت ریسک تجاری و ریسک مالی
ریسک تجاری، آن نوعی از ریسک است که از روز اول با کسب و کار زاده می شود. ریسک تجاری به توانایی شما به کسب سود و پوشش دادن هزینه های عملیاتی کسب و کارتان مثل هزینه حقوق، اجاره، هزینه تولید و هزینه های دفتری مربوط است.از سوی دیگر، ریسک مالی مربوط به هزینه های تامین مالی و میزان بدهی است که برای تامین مالی عملیات خود متحمل می شوید.
مبانی ریسک
شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایه گذاران یکی از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایه گذاری فردی و اهداف ریسک خصوصا ریسک مالی باید در نظر گرفته شوند. و این سبب می شود تا هر سرمایه گذار، پروفایل ریسک مخصوص خود را داشته باشد.
بازارهای مالی به دلیل نیروهای اقتصاد کلان، تغییرات نرخ بهره بازار یا احتمال نکول توسط بخش ها یا شرکت های بزرگ با ریسک های مالی روبرو هستند. افراد زمانی که تصمیماتی می گیرند که ممکن است درآمد یا توانایی بازپرداخت وام هایشان را به خطر بیندازد، با ریسک مالی روبرو می شوند.
ریسک های مالی در هر جایی با هر شکل و اندازه ای رخ می دهند. این شمایید که باید همیشه گوش به زنگ باشید، خطر را بشناسید و راه مقابله با آن را بدانید اما نکته آن است که هر چند داشتن آمادگی مانع از بروز ریسک مالی نمی شود ولی می تواند آسیب یا اثرات منفی را کاهش دهد.
ریسک مالی چیست و انواع ریسک مالی
ریسک مالی یکی از انواع ریسک با اولویت برای هر کسب و کاری است. ریسک مالی به دلیل حرکات بازار ایجاد می شود و حرکات بازار می تواند شامل مجموعه ای از عوامل باشد. بر این اساس ریسک مالی را که بر ارزش دارایی ها تاثیر می گذارند به دو دسته عمده ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک تقسیم می کنند.
ریسکهای سیستماتیک که به عنوان ریسکهای بازار نیز شناخته میشوند، ریسکهایی هستند که کل بازار اقتصادی یا درصد زیادی از آن را تحت تأثیر قرار می دهند. ریسک بازار، خطر از دست دادن سرمایه به دلیل عواملی مانند ریسک سیاسی و ریسک کلان اقتصادی است که بر عملکرد کل بازار تأثیر می گذارد. ریسک بازار را نمی توان به راحتی از طریق تنوع پرتفوی کاهش داد.
ریسک غیر سیستماتیک نیز که به ریسک خاص یا معروف است خطراتی است که فقط بر یک شرکت یا یک صنعت خاص تاثیر می گذارد. این نوع ریسک به خطرات خاصی که یک شرکت یا صنعت خاص را تهدید می کند توجه دارد، موارد زیر نمونه هایی از ریسک غیر سیستماتیک هستند:
- تغییر مدیریت
- ارائه یک محصول جدید به بازار
- تغییرات نظارتی که سبب کاهش فروش شرکت است
- ظهور یک رقیب جدید در بازار و امکان اتخاذ بخشی از سهم بازار
دسته بندی دیگری که در ریسک مالی مورد توجه است، تقسیم بر اساس بازاری است که سرمایه گذاری در آن رخ می دهد و شامل چند مورد است:
- ریسک اعتباری (ریسک نکول یا ریسک پیشفرض): خطری است که با قرض گرفتن پول مرتبط است. اینکه قرض گیرنده در شرایطی قرار گیرد که نتواند وام خود را پرداخت کند یک ریسک پیشفرض است. سرمایه گذاران مواجه با خطر ریسک اعتباری با کاهش درآمد ناشی از عدم بازپرداخت وام و از دست دادن اصل و بهره پول خود مواجه هستند. اعتباردهندگان همچنین ممکن است با افزایش هزینه های وصول بدهی روبرو گردند.
- ریسک بازار: این ریسک با حرکات بازار پدید می آید. ریسک بازار را به دو نوع مستقیم و غیر مستقیم می کنند. ریسک مستقیم ناشی از تغییرات قیمت سهام، نرخ بهره و … است و ریسک غیر مستقیم، می تواند ناشی از نوسانات باشد.
- ریسک عملیاتی: این ریسک زمانی اتفاق می افتد که شرکت از مدیریت مالی ضعیف رنج می برد. یکی دیگر از دلایل رخ دادن ریسک عملیاتی، نداشتن یا اشتباه بودن استراتژی سرمایه گذاری است.
- ریسک نقدینگی: این نوع ریسک به دلیل ناتوانی معامله گر ایجاد می شود. ریسک نقدینگی می تواند به دوسته تقسیم شود: ریسک نقدینگی تامین مالی و ریسک نقدینگی دارایی ها. ریسک نقدینگی دارایی ها به دلیل ناکافی بودن خریداران یا فروشندگان در برابر سفارش های خرید و فروش به وجود می آید.
ریسک در ترید (معاملات) به چه معناست؟
ریسک در معاملات به معنای احتمال از دست دادن همه یا بخشی از سرمایه اولیهتان است اما جنبه مثبت آن، پاداشی بالقوه است، یعنی سودی که می توانید کسب کنید است. به طور کلی ما می گوییم هر چه ریسک بزرگتر و بیشتر باشد، انتظار می رود که سود هم به همان اندازه بزرگ باشد.
با این حال، معامله گران و سرمایه گذاران همیشه به دنبال راهی برای دریافت پاداش بیشتر در ازای ریسک کمتر هستند. برای دریافت پاداش بیشتر، ممکن است به دنبال راه هایی برای افزایش اهرم Leverage) ) خود باشند و برای کاهش مواجهه با ریسک، ممکن است از دستورات توقف ضرر (stop-loss orders) یا یک استراتژی پوشش ریسک (hedging strategy) استفاده کنند.
نتیجه گیری
ریسک، جزو جدایی ناپذیر تمامی بازارهای مالی است و برای کسی که قصد ورود به این بازارها را دارد هیچ راه گریزی نیست اما تنها راه آن است که دانش خود نسبت به ریسک را بالاتر ببریم تا بتوانیم از سرمایه خود در برابر اتفاقات ناخوشایند محافظت کنیم و همچنین سرمایه گذاری مناسب و پر سودتری داشته باشیم.
ریسک مالی از مهمترین انواع ریسک است که طی تقسیمات مختلف به سیستماتیک و غیر سیستماتیک تقسیم می شود و سایر انواع آن نیز در مقاله تشریح گردید.
برای آشنایی بیشتر با بازارهای مالی و الزامات آن، پیشنهاد میکنیم از بخش مقالات آموزشی اتاق تحلیل دیدن فرمایید.
29/01/1401
ریسک از دیدگاه مالی
ریسک از دیدگاه مالی به عنوان شرایطی تعریف شده است، که بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد. معمولا ریسک، با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج گذشته ارزیابی می شود. به طور کلی، مدیریت ریسک های سرمایه گذاری، با درک مبانی ریسک و نحوه اندازه گیری آن امکان پذیر است. آشنایی با ریسک هایی که در سناریوهای مختلف بروز می کنند و همچنین یادگیری روش های مدیریت این ریسک ها، به همه سرمایه گذاران و مدیران کسب و کارها کمک می کند تا از زیان های بزرگ و غیر ضروری جلوگیری کنند.
ریسک چیست؟
ریسک از دیدگاه مالی به عنوان شرایطی تعریف شده است، که بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد. معمولا ریسک، با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج گذشته ارزیابی می شود. به طور کلی، مدیریت ریسک های سرمایه گذاری، با درک مبانی ریسک و نحوه اندازه گیری آن امکان پذیر است. آشنایی با ریسک هایی که در سناریوهای مختلف بروز می کنند و همچنین یادگیری روش های مدیریت این ریسک ها، به همه سرمایه گذاران و مدیران کسب و کارها کمک می کند تا از زیان های بزرگ و غیر ضروری جلوگیری کنند.
اصول مبانی ریسک
همه مردم درطول روز در معرض ریسک های مختلفی قرار می گیرند. مانند رانندگی، راه رفتن در خیابان، سرمایه گذاری، برنامه ریزی اقتصادی و فعالیت های دیگر.
شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایه گذاران، برخی از پارامترهای اصلی برای شناخت نحوه مدیریت سرمایه گذاری فردی و مشخصات ریسک هستند. هر سرمایه گذار دارای مشخصات ریسک منحصربفردی است که تمایلات و توانایی آنها را در برابر ریسک تعیین می کند. به طور کلی، با افزایش ریسک های سرمایه گذاری، سرمایه گذاران انتظار دارند که در مقابل، بازده بالاتری وجود داشته باشد.
یک ایده اصلی در امور مالی، رابطه بین ریسک و بازده است. هرچه میزان ریسکی که سرمایه گذار می پذیرد، بیشتر باشد، بازده بالقوه آن نیز بیشتر است. ریسک ها انواع مختلفی دارند و سرمایه گذاران در مقابل ریسک اضافی، خواستار بازده بیشتری هستند. برای نمونه، اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده (U.S. Treasury bond )، یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها محسوب می شود و در مقایسه با اوراق قرضه یک شرکت (a corporate bond)، نرخ بازده کمتری را ارائه می دهد. بنابراین احتمال ورشکستگی یک شرکت بسیار بیشتر از دولت ایالات متحده است.
یا به عنوان مثال، چون ریسک پیش فرض سرمایه گذاری در اوراق مشارکت بیشتر است، به سرمایه گذاران نرخ بازدهی بالاتری پیشنهاد می شود.
در امور مالی، انحراف معیار، یک شاخص متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار، بیانگر اختلاف قیمت یک دارایی، نسبت به میانگین آن است. انحراف معیار بیشتر، نوسانات بیشتر دارایی را نشان می دهد، که نشان دهنده درجه بالاتری از ریسک است.
افراد، مشاوران مالی، و شرکت ها، برای بهینه سازی بازدهی سرمایه گذاری ها و فعالیت های تجاری خود، می توانند استراتژی های مدیریت ریسک را توسعه دهند. از نظر علمی، چندین نظریه، معیار و استراتژی وجود دارد که برای اندازه گیری، تحلیل و مدیریت ریسک ها تعریف شده اند. برخی از این موارد عبارت اند از: انحراف معیار، بتا (beta)، میزان ارزش در معرض خطر (Value at Risk) و مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (the Capital Asset Pricing Model).
اندازه گیری و کمی سازی ریسک، اغلب به سرمایه گذاران، معامله گران و مدیران مشاغل، اجازه می دهد تا با استفاده از استراتژی های مختلف، از جمله معاملات بازار مشتقات و تنوع بخشی، بخشی از ریسک ها را کم کنند.
نکات کلیدی
- ریسک، شکل های مختلفی دارد اما به طور کلی به عنوان احتمال ایجاد تفاوت، بین بازده واقعی و بازده موردنظر، در سرمایه گذاری، تعریف می شود.
- در ریسک، احتمال از دست دادن یک بخش یا همه سرمایه وجود دارد.
- انواع مختلفی از ریسک وجود دارد و همچنین روش های مختلفی برای تعیین میزان ریسک در ارزیابی های تحلیلی وجود دارد.
- ریسک را می توان با استفاده از استراتژی های مقابله با ریسک و تنوع بخشی، کاهش داد.
اوراق بهادار بدون ریسک
این حقیقت وجود دارد که هیچ سرمایه گذاری کاملا عاری از ریسک نیست، اما برخی از اوراق بهادار عملا ریسک خیلی کمی دارند که آنها را بدون ریسک در نظر می گیرند.
اوراق بهادار بدون ریسک، اغلب مبنایی برای تحلیل و اندازه گیری ریسک است. این نوع سرمایه گذاری ها نرخ بازدهی مورد انتظار را با ریسک بسیار اندک یا بدون ریسک ارائه می دهند. اغلب اوقات، همه انواع سرمایه گذاران برای حفظ پس انداز های اضطراری یا نگهداری دارایی هایی که نیاز به دسترسی فوری دارند، از این اوراق بهادار استفاده می کنند.
نمونه هایی از اوراق بهادار و سرمایه گذاری های بدون ریسک، شامل گواهی سپرده (certificates of deposits)، حساب های بازار پول دولت و اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده است. اوراق قرضه خزانه داری 30 روزه آمریکا به طور کلی به عنوان اوراق بهادار بدون ریسک و مبنایی برای مدل سازی مالی در نظر گرفته می شود. این اسناد، با پشتوانه و اعتبار کامل دولت ایالات متحده پشتیبانی می شوند و با توجه به سر رسید نسبتاً کوتاه، دارای نرخ حداقل بهره هستند.
ریسک و افق های زمانی
افق زمانی و نقدینگیِ سرمایه گذاری ها، اغلب یک عامل کلیدی تاثیرگذار در ارزیابی ریسک و مدیریت ریسک هستند. اگر سرمایه گذار خواستار دسترسی سریع به وجوه باشد، احتمال کمی وجود دارد تا در سرمایه گذاری هایی با ریسک زیاد یا سرمایه گذاری هایی که بلافاصله قابل نقد کردن نیستند، سرمایه گذاری کند و به احتمال زیاد پول خود را در اوراق بهادار بدون ریسک قرار می دهد.
افق زمانی نیز عامل مهمی برای سبدهای سهام شخصی خواهد بود. ممکن است سرمایه گذاران جوان، تمایل به سرمایه گذاری با ریسک بالاتر و بازه زمانی طولانی تر داشته باشند و قاعدتا انتظار بازده بالقوه بالاتری را دارند. سرمایه گذاران مسن تر توان ریسک پذیری متفاوتی خواهند داشت زیرا نیازمند دسترسی راحت تر، به منابع مالی هستند.
رتبه بندی ریسک شرکت مورنینگ استار
مورنینگ استار (Morningstar)، یکی از آژانس های برتر است که رتبه بندی ریسک را به صندوق های سرمایه گذاری مشترک (mutual funds) و صندوق های قابل معامله (exchange-traded funds) اعطا می کند.
انواع ریسک های مالی
هر نوع پس انداز یا سرمایه گذاری شامل ریسک ها و بازده های مختلف می شود. به طور کلی، نظریه مالی، ریسک های سرمایه گذاری که بر ارزش دارایی ها اثر می گذارند را به دو دسته ریسک سیستماتیک (systematic risk) و ریسک غیر سیستماتیک (unsystematic risk) طبقه بندی می کند. در کل، سرمایه گذاران در معرض ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک قرار دارند.
ریسک های سیستماتیک، که به عنوان ریسک های بازار نیز شناخته می شوند، ریسک هایی هستند که می توانند روی کل بازار اقتصادی یا درصد زیادی از کل بازار تاثیر بگذارند. ریسک بازار، ریسک از دست دادن سرمایه گذاری به دلیل عواملی مانند ریسک سیاسی و ریسک اقتصاد کلان است که بر عملکرد کل بازار تاثیر می گذارد. ریسک بازار را نمی توان به راحتی از طریق تنوع سبد سهام کاهش داد. سایر انواع متداول ریسک سیستماتیک شامل ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک ارزی، ریسک نقدینگی، ریسک کشوری و ریسک اجتماعی_سیاسی است.
ریسک غیر سیستماتیک، که به عنوان ریسک خاص شناخته می شود، مجموعه ای از ریسک ها است که فقط بر یک صنعت یا یک شرکت خاص تاثیر می گذارد. ریسک غیر سیستماتیک، ریسک از دست دادن سرمایه گذاری به دلیل ریسک های مربوط به آن شرکت یا صنعت خاص است. به عنوان نمونه می توان به تغییر در مدیریت، فراخوان محصول، تغییر مقررات که می تواند فروش شرکت را کاهش دهد، و رقیب جدید در بازار با قابلیت سلب سهم بازار از یک شرکت اشاره کرد. سرمایه گذاران اغلب از تنوع بخشی برای مدیریت ریسک غیر سیستماتیک با سرمایه گذاری در انواع دارایی ها استفاده می کنند.
علاوه بر ریسک های گسترده سیستماتیک و غیر سیستماتیک، چندین نوع ریسک خاص نیز وجود دارد، از جمله:
ریسک کسب و کار
ریسک کسب و کار به دوام اولیه یک کسب و کار اشاره دارد. سوال این است که آیا یک شرکت قادر خواهد بود فروش کافی داشته باشد و درآمد کافی برای تامین هزینه های عملیاتی خود و کسب سود داشته باشد. در حالی که ریسک مالی مربوط به هزینه های تامین مالی است، ریسک کسب و کار مربوط به سایر هزینه هایی است که یک کسب و کار باید برای کاربردپذیری و دایر ماندن آن تامین کند. این هزینه ها شامل حقوق، هزینه های تولید، اجاره تاسیسات، دفتر و هزینه های اداری می شود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تاثیر عواملی مانند هزینه کالا، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که به فروش می رسد.
ریسک اعتباری یا پیش فرض
ریسک اعتباری، ریسکی است که وام گیرنده قادر به پرداخت سود قراردادی و اصل سرمایه بر اساس تعهدات بدهی خود نباشد. این نوع ریسک، به ویژه برای سرمایه گذارانی است که اوراق قرضه در سبد سهام خود دارند. اوراق قرضه دولتی، به ویژه اوراق منتشر شده توسط دولت فدرال، دارای کمترین میزان ریسک پیش فرض و در نتیجه، کمترین بازده هستند. از سوی دیگر، اوراق قرضه شرکتی دارای بیشترین ریسک پیش فرض هستند، اما نرخ بهره بالاتری نیز دارند. به اوراق قرضه با احتمال ریسک پیش فرض کمتر، رتبه سرمایه گذاری گفته می شود، در حالی که اوراق با ریسک بیشتر، اوراق قرضه با بهره بالا یا اوراق قرضه ناکارآمد، تلقی می شوند. سرمایه گذاران می توانند از آژانس های رتبه بندی اوراق قرضه مانند استاندارد و پورز (Standard and Poor’s)، فیچ اند مودیز (Fitch and Moody’s)،برای تعیین رتبه سرمایه گذاری اوراق بهادار استفاده کنند.
ریسک کشوری
منظور از ریسک کشوری، این است که یک کشور نتواند به تعهدات مالی خود نسبت به سرمایه گذاران عمل کند. وقتی کشور به تعهدات خود عمل نکند، می تواند به عملکرد همه ابزارهای مالی دیگر در آن کشور و همچنین سایر کشورهایی که با آن روابط دارند، آسیب برساند. ریسک کشوری می تواند روی سهام، اوراق قرضه، صندوق های سرمایه گذاری مشترک، اختیار معامله و معاملات آتی اثر بگذارد. این نوع ریسک بیشتر در بازار های نوظهور یا کشورهایی که کسری بودجه شدید دارند مشاهده می شود.
ریسک ارز خارجی
هنگام سرمایه گذاری در کشور های خارجی، توجه به این واقعیت مهم است که نرخ تبدیل ارز می تواند قیمت دارایی را نیز تغییر دهد. ریسک ارز خارجی ( یا ریسک نرخ ارز) در کلیه ابزارهای مالی که در ارز دیگری غیر از ارز داخلی شما وجود دارند، اعمال می شود. به عنوان نمونه اگر در ایالات متحده زندگی می کنید و در سهام کانادا به دلار کانادا سرمایه گذاری می کنید، حتی اگر ارزش سهم افزایش یابد، ممکن است در صورت کاهش ارزش دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا، ضرر کنید.
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ بهره، ریسکی است که به دلیل تغییر در نرخ بهره، اختلاف بین دو نرخ، به شکل منحنی بازدهی و یا هر رابطه دیگری با نرخ بهره، ارزش سرمایه گذاری تغییر می کند. این نوع ریسک ارزش اوراق قرضه را مستقیم تر از سهام تحت تاثیر قرار می دهد و برای همه دارندگان اوراق ریسک نقدینگی در مقابل پاداش قرضه ریسک قابل توجهی است. با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه کاهش می یابد، و بالعکس با کاهش نرخ بهره، قیمت اوراق در بازار ثانویه افزایش می یابد.
ریسک سیاسی
ریسک سیاسی، ریسکی است که بازده سرمایه گذاری ممکن است به دلیل بی ثباتی سیاسی یا تغییرات در یک کشور متحمل شود. این نوع ریسک می تواند ناشی از تغییر در دولت، مجلس قانونگذاری، دیگر سیاست گذاران خارجی یا کنترل نظامی باشد. همچنین به عنوان ریسک ژئوپولیتیک شناخته می شود، با طولانی شدن افق زمانی سرمایه گذاری، این ریسک بیشتر به یک عامل تبدیل می شود.
ریسک طرف مقابل
ریسک طرف مقابل احتمالی است که یکی از طرفین معامله تعهدات قراردادی خود را نقض کند. ریسک طرف مقابل می تواند در معاملات اعتباری، سرمایه گذاری و معاملاتی وجود داشته باشد، به ویژه در معاملاتی که در بازار های فرابورس (over-the-counter) انجام می شود. محصولات سرمایه گذاری مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و معاملات بازار مشتقات دارای ریسک طرف مقابل هستند.
ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی به توانایی سرمایه ریسک نقدینگی در مقابل پاداش گذار برای انجام سرمایه گذاری نقدی بستگی دارد. به طور معمول، سرمایه گذاران برای دارایی های غیر نقدی به مقداری حق بیمه احتیاج دارند که بابت نگهداری اوراق بهادار در طول زمان، که به راحتی قابل نقد شدن نیستند، غرامت پرداخت می کند.
ریسک در مقابل پاداش
توازن بین ریسک و بازده، به تعادل بین تمایل به کمترین ریسک ممکن و بالاترین بازده ممکن گفته می شود. به طور کلی، سطوح پایین ریسک با بازدهی بالقوه کم و سطوح بالای ریسک با بازدهی بالقوه بالا همراه است. هر سرمایه گذار باید تصمیم بگیرد که چه مقدار ریسک برای بازده مورد نظر می پذیرد. این امر بر اساس عواملی مانند سن، درآمد، اهداف سرمایه گذاری، نیاز های نقدینگی، افق زمانی و شخصیت درجه بندی می شوند.
نمودار زیر تصویری از توازن ریسک و بازده برای سرمایه گذاری را نشان می دهد، که در آن انحراف معیار بالاتر به معنای سطح یا ریسک بالاتر و همچنین بازده احتمالی بالاتری است.
به خاطر داشته باشید که ریسک بالاتر به معنی بازدهی بیشتر نیست. توازن ریسک و بازده، تنها نشان می دهد که سرمایه گذاری های با ریسک بیشتر احتمال بازده بالاتری دارند، اما هیچ تضمینی بابت آن وجود ندارد. در قسمت های کم ریسک طیف، نرخ بازده بدون ریسک قراردارد (نرخ بازدهی فرضی سرمایه گذاری بدون ریسک). این نشان دهنده گرایشی است که از یک سرمایه گذاری کاملا بدون ریسک در یک دوره زمانی خاص انتظار دارید. از نظر تئوری، نرخ بازده بدون ریسک حداقل بازدهی است که شما برای هرسرمایه گذاری انتظار دارید زیرا شما ریسک اضافی را نمی پذیرید مگر اینکه نرخ بازدهی بالقوه، بیشتر از نرخ بدون ریسک باشد.
ریسک و تنوع بخشی
تنوع بخشی، اساسی ترین و موثر ترین استراتژی برای به حداقل رساندن ریسک است. تنوع بخشی به شدت بر مفاهیم همبستگی و ریسک استوار است. یک سبد متنوع مناسب، شامل انواع مختلف اوراق بهادار از صنایع مختلف است که دارای ریسک و همبستگی و با بازدهی متفاوت از یکدیگر هستند.
درحالی که اکثر سرمایه گذاران حرفه ای معتقدند که تنوع بخشی نمی تواند هیچ تضمینی برای جلوگیری از ضرر باشد اما این مهمترین بخش برای کمک به سرمایه گذار، در رسیدن به اهداف مالی بلند مدت و در عین حال به حداقل رساندن ریسک است.
در اینجا به چند روش تنوع بخشی اشاره می کنیم:
- سبد خود را بر اساس کلاس های مختلف سرمایه گذاری از جمله پول نقد، سهام، اوراق قرضه، صندوق سرمایه گذاری مشترک، صندوق های قابل معامله و دیگر صندوق ها گسترش دهید. به دنبال دارایی هایی باشید که در گذشته بازده ریسک نقدینگی در مقابل پاداش آنها در یک جهت و به میزان یکسان حرکت نکرده است. به این ترتیب، اگر بخشی از مجموعه شما کاهش یابد، ممکن است بقیه مجموعه همچنان در حال رشد باشند.
- در هر سرمایه گذاری تنوع داشته باشید. اوراق بهاداری که به واسطه بخش، صنعت، حوزه و حجم بازار، متنوع هستند را در نظر بگیرید. ایده خوبی است که سبک ها را مانند رشد، درآمد و ارزش ترکیب کنید. همین امر برای اوراق قرضه نیز صادق است: سر رسید ها و ویژگی های اعتباری متنوع را در نظر بگیرید.
- اوراق بهادار که به ریسک تنوع می دهند را در نظر بگیرید. شما محدود به انتخاب سهام بلوچیپ ( سهام شرکت های بسیار بزرگ و معتبر) نیستید. در واقع، خلاف آن واقعیت دارد. انتخاب سرمایه گذاری های متفاوت با نرخ های بازدهی متفاوت، تا حد زیادی تضمین می دهد که سود های بزرگ، زیان حوزه های دیگر را جبران می کند.
جمع بندی
همه ما در طول روز با ریسک مواجه می شویم، مانند زمانی که در حال رانندگی هستیم، سرمایه گذاری می کنیم یا کسب و کاری را مدیریت می کنیم. ریسک از دیدگاه مالی به عنوان شرایطی تعریف شده است، که بازده واقعی سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار، متفاوت باشد.
تنوع بخشی و ارزیابی، موثر ترین روش مدیریت ریسک هستند. اگرچه تنوع بخشی، سود و زیان شما را تضمین نمی کند اما احتمال بهبود بازده بر اساس مقدار ریسک تعیین شده را مهیا می کند. پیدا کردن تعادل مناسب بین ریسک و بازده به سرمایه گذاران و مدیران کسب و کار کمک می کند تا با توجه به روش معاملاتی که انتخاب کرده اند به اهداف مالی خود برسند.
رابطه بین ریسک و بازده
بر اساس یک اصطلاح رایج در تجارت، قدرت ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری در پی خواهد داشت. در واقع میزان بازده، کاملاً با مقدار ریسک مرتبط است؛ اما همانطور که در مباحث قبلی ذکر شد، این بدان معنی نیست که صرف کسب بازده بالاتر، ریسکهای نجومی تقبل کنید!
سرمایهگذاری بدون ریسک!
زمانی که شما در داراییهایی با درآمد ثابت سرمایهگذاری کنید، تقریباً هیچگونه ریسکی شامل حال شما نخواهد شد. پر واضح است که در چنین شرایطی بازدهی محدودی نیز نصیب شما میشود. به همین دلیل افراد ریسک گریز اغلب به دنبال سپردههای بانکی هستند تا ضمن کسب بازده حداقلی، اصل سرمایه آنها نیز در معرض خطر نباشد. در این نوع اوراق بهادار، معمولاً اصل و سود سرمایه توسط دولت، بانک مرکزی یا یک نهاد رسمی مالی، تضمین میشود. در بسیاری از کشورها درصد سود بدون ریسک، به اندازه نرخ تورم یا کمی بیشتر است تا حداقل سرمایهگذاران قادر به حفظ ارزش پول خود باشند. اما در طرف مقابل، سرمایهگذاران ریسک پذیر به دنبال تضمین خاصی نبوده و ضمن مدیریت دارایی، خواهان بازدهی بیشتری هستند؛ به طور کلی قانون همیشگی سرمایهگذاری این است؛ تقبل ریسک بیشتر، در ازای احتمال کسب بازدهی بالاتر.
نسبت بازده به ریسک
یکی از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه، نسبت پاداش به ریسک میباشد.این نسبت، حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی هر موقعیت معاملاتی است.فعالان بازار مالی باید پیش از ورود به سرمایهگذاری در هر نوع دارایی، این نسبت را محاسبه نموده و آن را ارزیابی کنند.مقدار این شاخص، بیانگر میزان ارزشمندی سرمایهگذاری شما است.در واقع نسبت بازده به ریسک نشان میدهد که به ازای در معرض خطر قرار دادن بخشی از سرمایه خود، چند برابر بازده احتمالی کسب خواهید نمود.
حداقل مقدار نسبت پاداش به ریسک
بر مبنای اصول سرمایهگذاری منطقی، حداقل مقدار مجاز برای این نسبت، عدد ۱ میباشد. بدین معنی که توان ریسکپذیری شما در یک موقعیت معاملاتی، باید حداکثر به اندازه بازده مورد انتظار باشد و مقادیر کمتر از ۱ برای این نسبت، اصلاً قابل پذیرش نیست.
اصولاً ورود به چنین معاملاتی صحیح نمیباشد زیرا، نسبت به بازده احتمالی ریسک بیشتری را متقبل شدهاید و چنین رویکردی در بلند مدت، قطعاً به زیان شما خواهد بود. یکی از اصلی ترین کاربردهای نسبت پاداش به ریسک، ایجاد محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی با ریسک غیرمنطقی است؛ تا مجبور باشند قبل از ورود به معامله، میان ریسک و بازده خود تناسب معقولی برقرار کنند؛ زیرا رؤیای بدست آوردن سودهای نجومی، منجر به پذیرش ریسکهای سنگین و نابود کنندهای خواهد شد.
نسبت بازده به ریسک بهینه
برخی از مربیان معاملهگری و بزرگان بازار، پاداش ۲ تا ۳ برابری نسبت به ریسک را، مقدار مناسبی در نظر میگیرند.طبق این نظریه، اگر ریسک شما در یک موقعیت معاملاتی ۱۰ درصد است، باید انتظار بازدهی ۲۰ تا ۳۰ درصدی داشته باشید.چنین رویکردی برای رشد سرمایه در بلند مدت مناسب است اما، لزوماً صحیح نیست؛ زیرا تعیین بازده مورد انتظار چند برابری نسبت به ریسک احتمالی، مستلزم شناسایی سود نقدی حداکثری در گزارشات مالی شرکت و در نظر گرفتن اهداف نموداری خوشبینانه میباشد که ممکن است به واقعیت تبدیل نشوند.گاهاً به واسطه داشتن چنین تفکراتی، سودهای معقول و در دسترس نیز به خاطر لجاجت و تعصب نسبت به بازدهی آتی سهم، از دست خواهند رفت.به عبارت دیگر، در صورتی که فرد از تجربه و مهارت کافی در معاملهگری برخوردار نباشد؛ نسبت بازده به ریسک چند برابری، سبب کاهش تعداد معاملات سودده و بروز تفاوت آشکار میان بازده واقعی و مورد انتظار، خواهد شد.
بهتر است در ابتدای شروع به فعالیت در بازار بورس، حداقل عدد ۳ را برای این نسبت در نظر بگیرید.سپس در صورت رشد سرمایه و انجام معاملات موفقیت آمیز در میان مدت، با توجه به استراتژی و شخصیت معاملاتی خود، این نسبت را افزایش داده و به سطح بهینه برسانید. توجه داشته باشید که بالا بودن نسبت بازده به ریسک، به هیچ عنوان ضامن سوددهی شما نخواهد بود و در صورت داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و مدیریت سرمایه منطقی، حتی با نسبت ۱ هم میتوانید معاملات پرسودی را تجربه کنید!
افت سرمایه
سر و کار داشتن با مفهومی تحت عنوان افت سرمایه، بخش اجتناب ناپذیری از فرآیند کاری معاملهگران حرفهای بازار است. مجموع زیان یک حساب معاملاتی نسبت به سرمایه اولیه و طی دوره زمانی مشخصی را افت سرمایه مینامند. به طور مثال، اگر با سرمایه اولیه ۱۰ میلیون تومانی شروع به فعالیت نموده و پس از گذشت ۶ ماه، موجودی حساب ۷ میلیون تومان باشد؛ میزان افت سرمایه شما طی این مدت، ۳۰ درصد خواهد بود!
درصد افت سرمایه، تابع مستقیمی از میزان ریسک هر معامله و سیاستهای کلی مدیریت ریسک، در خلال انجام معاملات است.در کنار این مفهوم، شاخص دیگری به نام حداکثر افت سرمایه مطرح میشود؛ که به معنی بیشترین میزان افت سرمایه، در میان دورههای زیانده معاملاتی است. معاملهگرانی که به هر نحو، درصد افت سرمایه کمتری در کارنامه معاملاتی خود داشته باشند؛ به لحاظ کارایی استراتژی و مدیریت سرمایه، از سطح کیفی بالاتری نسبت به سایرین برخوردارند و به منظور اموری همچون سبدگردانی و …، بیشتر مورد توجه سرمایهگذاران غیر متخصص قرار خواهند گرفت.
جبران ضرر
پس از مشخص شدن دلایل و میزان افت سرمایه، نحوه جبران ضررها و بازگشت به مدار سوددهی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بر اساس قوانین ریاضی، زمانی که در یک موقعیت معاملاتی متحمل زیان میشویم؛ برای جبران آن باید درصد بیشتری سود کنیم تا، به سرمایه اولیه یا اصطلاحاً نقطه سر به سر برسیم.
به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که در هر موقعیت معاملاتی از قانون ۳ درصد ریسک و نسبت پاداش به ریسک برابر، پیروی میکند. اگر موجودی حساب این شخص ۱ میلیون تومان بوده و ۵ معامله اخیر وی به صورت متوالی زیان ده باشند، میزان افت سرمایه و درصد جبران ضرر او، به شرح جدول زیر خواهد بود.
سرمایه اولیه (تومان) | ۱۰۰۰.۰۰۰ |
% ۳ – | ۹۷۰.۰۰۰ |
% ۳ – | ۹۴۰.۹۰۰ |
% ۳ – | ۹۱۲.۶۷۳ |
% ۳ – | ۸۸۵.۲۹۳ |
% ۳ – | ۸۵۸.۷۳۵ |
مجموع درصد زیان | % ۱۴- |
درصد سود لازم برای رسیدن به نقطه سر به سر | % ۱۷+ |
تلاش مضاعف برای کسب سود بیشتر به منزله رسیدن به نقطه سر به سر، میتواند برای بسیاری از معاملهگران منشأ استرس بوده و منجر به تصمیمات اشتباه شود.در نتیجه داشتن قوانینی برای کنترل و کاهش میزان افت سرمایه، به منظور رشد داراییها در بلند مدت، الزامی است.
۱۱ نکته بسیار مهم درباره ریسک در سرمایه گذاری و چگونگی مدیریت آن
ریسک در سرمایه گذاری گاها یک انتخاب و رویدادی اجتنابناپذیر است. زندگی روزمره ما نیز از این قاعده مستثنی نیست. همه ما هر روز با خطراتی روبرو هستیم، چه در حال رانندگی به سمت محل کار، و چه در حال بازی فوتبال یا قدم زدن حتی، و یا سرمایهگذاری یا مدیریت یک تجارت.
در دنیای مالی، ریسک در سرمایه گذاری به این احتمال اشاره دارد که بازدهی یا سود واقعی یک سرمایهگذاری با آنچه مورد ریسک نقدینگی در مقابل پاداش انتظار است میتواند متفاوت باشد؛ احتمال اینکه یک سرمایهگذاری آنطور که میخواهید نشود، یا اینکه در نهایت پول را از دست بدهید.
زاکربرگ یکی از بزرگترین کارآفرینان جهان و مالک شرکت متا، نقل قولی دارد که میگوید:
در دنیایی که واقعاً به سرعت در حال تغییر است، تنها استراتژی که شکست آن تضمین شده است، ریسک نکردن است.
موثرترین راه برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری، از طریق ارزیابی منظم ریسک و تنوع بخشی است. اگرچه تنوع، تضمین کننده سود یا تضمین عدم ضرر نیست اما پتانسیل بهبود بازدهی سرمایه را بر اساس اهداف مالی و سطح ریسک هدفتان فراهم میکند. همیشه برقراری تعادل متوازن بین ریسک و بازده، به سرمایهگذاران و مدیران کسبوکارها کمک میکند تا از طریق سرمایهگذاریهایی که میتوانند با آن راحتتر باشند، به اهداف مالی خود برسند.
در این مطلب سعی کردهایم به فراخور وضعیت نابسامان اقتصادی و سیاسی کشور و تحولاتی که طی ماههای اخیر پشت سر گذاشتهایم، محدودیتهایی که تجربه میکنیم و همه آنچه باعث شده سردرگم شویم، ریسک را تعریف ریسک نقدینگی در مقابل پاداش کنیم و به انواع حالات آن بپردازیم. احتمالا این یادداشت سرنخهای مهمی را به شما خواهد داد.
۱. ریسک به چه معناست؟
ریسک در اصطلاح مالی به عنوان احتمالی تعریف میشود که یک نتیجه یا سود واقعی سرمایه گذاری با یک نتیجه یا بازده مورد انتظار، متفاوت باشد. ریسک شامل احتمال از دست دادن بخشی یا تمام سرمایه اولیه است.
از لحاظ کمیت، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی ارزیابی می شود.
در امور مالی، انحراف استاندارد یک معیار رایج مرتبط با ریسک است. انحراف استاندارد مقیاسی از نوسانات قیمت داراییها در مقایسه با میانگینهای تاریخی آنها در یک بازه زمانی معین ارائه میدهد.
به طور کلی، مدیریت ریسکهای سرمایه گذاری با درک اصول پایه ریسک و نحوه اندازهگیری آن ممکن و هوشمندانه است. یادگیری و درک انواع ریسکهایی که میتواند در سناریوهای مختلف اعمال شود و برخی از راههای مدیریت آنها میتواند به طور کلی به طیف وسیعی از سرمایهگذاران و مدیران کسب و کارها کمک کند تا از زیانهای غیر ضروری و پرهزینه جلوگیری کنند.
مبانی پایه (اساسی) ریسک
شخصیت، سبک زندگی و سن یک سرمایه گذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایه گذاری فردی و اهداف مربوط به ریسک باید در نظر گرفته شود. هر سرمایه گذار دارای یک پروفایل ریسک منحصر به فرد است که تمایل و توانایی آنها را برای مقاومت در برابر ریسک تعیین میکند. به طور کلی، با افزایش ریسک در سرمایهگذاری، سرمایهگذاران انتظار بازده بالاتری برای جبران این ریسکها دارند.
یک ایده بنیادی در امور مالی، رابطه بین ریسک و بازده است. هرچه میزان ریسکی که یک سرمایهگذار مایل به پذیرش آن است بیشتر باشد، بازده نهفته بیشتری در انتظار خواهد بود.
ریسکها میتوانند از راههای مختلفی به وجود بیایند و سرمایهگذاران باید بابت این ریسکهای اضافی خسارت بدهند. به عنوان مثال:
اوراق قرضه خزانه داری ایالات متحده یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها در نظر گرفته میشود و در مقایسه با اوراق قرضه شرکتی، نرخ بازده کمتری را ارائه میدهد. احتمال ورشکستگی یک شرکت بسیار بیشتر از دولت ایالات متحده است. از آنجایی که ریسک پیش فرض سرمایه گذاری در اوراق قرضه شرکتی بیشتر است، به سرمایه گذاران نرخ بازده بالاتری پیشنهاد میشود.
ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی ارزیابی می شود. در امور مالی، انحراف استاندارد یک معیار رایج مرتبط با ریسک است. انحراف استاندارد مقیاسی از نوسانات یک ارزش کالا در مقایسه با میانگین تاریخی آن ارائه می دهد. انحراف استاندارد بالا نشان دهنده نوسانات ارزشی زیاد و در نتیجه درجه بالایی از ریسک است.
افراد، مشاوران مالی و شرکتها همگی میتوانند شیوههای مدیریت ریسک را برای کمک به کنترل ریسکهای مرتبط با سرمایهگذاریها و فعالیتهای تجاری خود در نظر داشته باشند. از دیدگاه آکادمیک، چندین نظریه، معیار و شیوه وجود دارد که برای اندازهگیری، تحلیل و مدیریت ریسکها شناسایی شدهاند. برخی از این موارد عبارتند از: انحراف استاندارد، بتا، ارزش در معرض خطر (VaR) و مدل ارزش گذاری دارایی (CAPM).
اندازهگیری و کمیسازی ریسک اغلب به سرمایهگذاران، معاملهگران و مدیران کسبوکار اجازه میدهد تا با استفاده از شیوه های مختلف از جمله تنوعسازی و موقعیتهای مشتق، از بعضی ریسکها جلوگیری کنند.
نکات کلیدی:
- ریسک اشکال مختلفی دارد (به طور کلی به عنوان احتمالی که با یک نتیجه یا سود واقعی حاصل از سرمایهگذاری مورد انتظار متفاوت است، طبقهبندی میشود).
- ریسک شامل احتمال از دست دادن بخشی یا تمام یک سرمایهگذاری است.
- چندین نوع ریسک و چندین روش برای تعیین کمیت ریسک برای ارزیابیهای تحلیلی وجود دارد.
- ریسک را میتوان با استفاده از تنوعبخشی در سرمایهگذاری و شیوههای کاهش ریسک، محدود کرد.
۲. اوراق بهادار بدون ریسک
اینکه گزینهای برای سرمایهگذاری کاملاً امن باشد یا خطراتی به همراه نداشته باشد کاملا دروغ است. برخی گزینهها مثل اوراق بهادار و سرمایهگذاری در حوزه املاک از جمله خرید آپارتمان و همچنین خرید زمین ریسک بسیار محدودی دارند که عملا بدون ریسک در نظر گرفته میشوند.
اصطلاح «اوراق بهادار» (Securities) یک ابزار مالی دارای ارزش پولی است که قابلیت تبدیل به پول نقد را دارد. اوراق بهادار میتواند نمایانگر ایفای مالکیت در یک ریسک نقدینگی در مقابل پاداش شرکت سهامی عام (از طریق سهام) یا رابطه طلبکاری با یک نهاد دولتی یا یک شرکت (از طریق اوراق قرضه) یا حقوق مالکیت دیگری باشد.
اوراق بهادار غالبا مبنایی برای تجزیه و تحلیل و اندازهگیری ریسک دارد. این نوع سرمایهگذاریها بازده مورد انتظار را با ریسک بسیار کم یا بدون ریسک ارائه میدهند. اغلب، بیشتر سرمایهگذاران برای حفظ پسانداز اضطراری خود یا برای نگهداری داراییهایی که نیاز به دسترسی فوری دارند، این روش را انتخاب میکنند.
۳. ریسک در سرمایه گذاری و افقهای زمانی
افق زمانی و نقدینگی سرمایهگذاریها اغلب عامل کلیدی مؤثری بر ارزیابی و مدیریت ریسک است. اگر یک سرمایهگذار نیاز به دسترسی فوری به وجه نقد داشته باشد، احتمال کمتری دارد که در سرمایهگذاریهای پرریسک یا سرمایهگذاریهایی که نمیتوانند فوراً نقد شوند سرمایهگذاری کنند، و احتمال بیشتری دارد که پول خود را در اوراق بهادار بدون ریسک قرار دهند.
افق زمانی همچنین میتواند عامل مهمی بر سرمایهگذاریهای فردی باشد. سرمایهگذاران جوان با افقهای زمانی طولانیتر تا بازنشستگی ممکن است مایل به سرمایهگذاری پرریسک با بازده نهفته بالاتر باشند. قاعدتا سرمایهگذاران مسنتر تحمل ریسک متفاوتی دارند، چراکه دسترسی آسانتر به منابع مالی برایشان اولویت است. (پیشنهاد بررسی: سرمایهگذاری ملکی در منطقه آزاد انزلی با خرید خانه )
۴. ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک به چه معناست؟
ریسکهای سیستماتیک که به عنوان ریسکهای بازار نیز شناخته میشوند، ریسکهایی هستند که میتوانند کل بازار اقتصادی یا درصد زیادی از کل بازار را تحت تأثیر قرار دهند. ریسک بازار، فشار از دست دادن سرمایهگذاریها به دلیل عواملی مانند پیچیدگی یا نابسامانی سیاسی و شرایط متشنج اقتصادی در سطح کلان است که نتیجتا بر عملکرد کل بازار تأثیر می گذارد.
ریسک بازار را نمیتوان به راحتی از طریق تنوع سبد سرمایهگذاریها کاهش داد. نمونههای دیگر ریسکهای سیستماتیک شامل ریسک نرخ بهره، ریسک تورم، ریسک ارز، ریسک نقدینگی و ریسک اجتماعی – سیاسی باشد.
ریسک غیر سیستماتیک که به عنوان ریسک خاص یا ویژه نیز شناخته میشود، دستهای از Risk است که تنها بر یک صنعت یا یک شرکت خاص تأثیر میگذارد. ریسک غیرسیستماتیک Risk از دست دادن سرمایهگذاری به دلیل خطرات خاص شرکت یا صنعت است. به عنوان مثال:
تغییر در مدیریت، فراخوان محصول، تغییرات منحصربفرد میتواند فروش شرکت را کاهش دهد و رقیب جدیدی در بازار ایجاد کند که توانایی گرفتن سهم بازار را دارد. سرمایهگذاران اغلب از رویکرد تنوعبخشی در سرمایهگذاری برای مدیریت ریسک غیرسیستماتیک استفاده میکنند. (پیشنهاد بررسی: سرمایهگذاری ملکی در بهترین شهرک ساحلی شمال ایران )
۵. ریسک کسب و کار
ریسک تجاری به ابتداییترین ظرفیت یک کسب و کار یعنی دوام و استمرار فعالیت آن اشاره دارد. این سؤال پیش میآید که آیا یک شرکت میتواند فروش کافی داشته باشد و درآمد کافی برای پوشش هزینههای عملیاتی خود و کسب سود ایجاد کند؟ این در حالیست که ریسک مالی مربوط میشود به هزینههای تامین مالی.
اساسا ریسک تجاری مربوط به تمام هزینههایی است که یک کسب و کار باید پوشش دهد تا در سطح عملیاتی و عملکردی باقی بماند. این هزینهها شامل حقوق، هزینههای تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری است. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند قیمت تمام شده کالا، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد.
۶. ریسک کشور
ریسک کشور به این معناست که یک کشور نتواند به تعهدات مالی خود عمل کند. هنگامی که کشوری (بخوانیم دولت) تعهدات خود را نادیده میگیرد، میتواند به عملکرد سایر ابزارهای مالی در آن کشور و همچنین سایر کشورهایی که با ان رابطه دارد آسیب برساند. ریسک کشور به سهام، اوراق قرضه، صندوقهای سرمایهگذاری متقابل، اختیار معامله و قراردادهای آینده که در ریسک نقدینگی در مقابل پاداش یک کشور خاص در اختیار قرار میگیرد، گفته میشود. این نوع ریسک بیشتر در بازارهای نوظهور یا کشورهایی که کسری شدید دارند دیده میشود.
۷. ریسک تبادل ارز خارجی
هنگام سرمایهگذاری در کشورهای خارجی، توجه به این واقعیت که نرخ ارز میتواند قیمت دارایی را نیز تغییر دهد، مهم است. ریسک ارز خارجی (یا ریسک نرخ مبادله) برای همه عوامل مالی که به ارزی غیر از واحد پول داخلی شما هستند، اعمال میشود.
به عنوان مثال، اگر در ایالات متحده زندگی میکنید و در یک سهام کانادایی به دلار کانادا سرمایهگذاری میکنید، حتی اگر ارزش سهم افزایش پیدا کند، اگر دلار کانادا نسبت به دلار آمریکا کاهش یابد، ممکن است ضرر کنید.
۸. ریسک سیاسی
ریسکی است که بازده یک سرمایهگذاری به دلیل بیثباتی سیاسی یا تغییرات در یک کشور متحمل میشود. ریسک سیاسی میتواند ناشی از تغییر در دولت، نهادهای قانونگذاری، سایر سیاستگذاران خارجی یا کنترل نظامی باشد. این وضعیت به عنوان ریسک ژئوپلیتیکی نیز شناخته میشود که با طولانیتر شدن تایم لاین زمانی سرمایهگذاری، ریسک بیشتر میشود.
۹. ریسک طرف مقابل
ریسک طرف مقابل به احتمال این که یکی از افراد درگیر در یک معامله ممکن است تعهد قراردادی خود را واگذار نکند گفته میشود. ریسک طرف مقابل میتواند در معاملات اعتباری، سرمایهگذاری و تجاری، بهویژه برای معاملاتی که در بازارهای خارج از بورس (OTC) رخ میدهند، وجود داشته باشد. موارد متعدد سرمایهگذاری مالی مانند سهام، اختیار معامله، اوراق قرضه و مشتقات آن، ریسک طرف مقابل را به همراه دارند. (پیشنهاد بررسی: قبل از سرمایهگذاری ملکی این مقالات مهم حقوقی را بخوانید )
۱۰. ریسک نقدینگی
ریسک نقدینگی به میزان توانایی یا امکان یک فرد برای معامله موارد سرمایهگذاری خود به جهت دریافت پول نقد گفته میشود. همانطور که پیشتر اشاره کردیم رویکرد بلند مدت یا کوتاه مدت و ظرفیت تبدیلی سرمایهگذاری به پول نقد از اهمیت بالای برخوردار است و برای بسیاری از تصمیمگیران به عنوان یک اصل قلمداد میشود.
فرض بگیرید در کشور ما با شرایط فعلی سرعت تبدیل طلا و دلار به نسبت سایر روشها ریسک کمتری دارد. از طرفی در سایر مبادلات یا سرمایهگذاریها (فرض برای درک بهتر موضوع) بسیار میبینیم که مثلا آپارتمانهای مسکونی تک خوابه یا در بخش خودرو خرید و فروش پراید بسیار ریسک کمتری به همراه داشته و سرعت نقدینگی بالاتری دارند.
۱۱. ریسک در مقابل پاداش
توصیف این وضعیت در واقع اشاره به توازن و مبادله ریسک و بازده سرمایهگذاری است. به طور کلی، هرچه سطح ریسک کم تر باشد سود آن هم کمتر و هر چه سطح ریسک بیشتر باشد بازده آن نیز بیشتر است. هر سرمایهگذار باید تصمیم بگیرد که چقدر ریسک را برای بازده مورد نظر میخواهد و میتواند بپذیرد. این روند بر اساس عواملی مانند سن، درآمد، اهداف سرمایهگذاری، نیازهای نقدینگی، تایم لاین زمانی و شخصیت فرد متفاوت خواهد بود.
این امر ضروری است که به خاطر داشته باشید که ریسک بالاتر همیشه به معنای بازده بالاتر نیست. مبادله ریسک و بازده فقط نشان میدهد که سرمایهگذاریها با ریسک بالاتر امکان بازدهی بالاتری دارند اما هیچ تضمینی وجود ندارد.
حرف آخر
شرایط پیشروی ما در ایران پیشبینی و فرض پیشامدهای احتمالی را بسیار دشوار میکند. میدانیم که نوسانات بازار بسیار شدید است. باید خیلی سنجیده عمل کنیم. باید قبول کنیم که با وضع فعلی انتخابهای متعدد یا متنوعی نداریم. تجربیات کارشناسان ما در موسسه «خانه انزلی» به عنوان یکی از بهترین مشاوره املاکهای شهر انزلی ، نشان داده که سرمایهگذاری در حوزه املاک و مستغلات (اگر نگوییم در ۱۰۰٪ موارد) غالب اوقات یک انتخاب امن و موفق بوده که بازدهی قابل توجهی به همراه داشته است.
با این اوصاف پیشنهاد میکنیم بیشتر تحقیق و مطالعه کنید. قبلا در مطلبی درباره سرمایهگذاران موفق در حوزه املاک موارد مهمی از تجربیات ارزشمند افراد موفق را بازگو کردهایم. علاوه بر این در مقالهای جامع به سوگیریهای شناختی رایج در سرمایهگذاری پرداختهایم، موارد مهمی که می تواند خطرات تصمیمگیری شما را کاهش دهید و شما را واقعبینانه به سمت سرمایهگذاری سوق دهد.
۷ ریسک استیکینگ ارز دیجیتال (Crypto staking) چیست؟
استیکینگ ارز دیجیتال به عنوان یک روش بسیار محبوب برای کسب درآمد از سرمایه گذاری در بازار رمز ارزها است. با این حال، مانند انواع سرمایه گذاریها، استیکینگ نیز ریسکهای خاص خود را دارد. در این راهنما، ۷ ریسک استیکینگ ارز دیجیتال را به شما آموزش خواهیم داد تا درصورت تصمیم گیری برای انجام این کار، دقیقاً بدانید که درگیر چه چیزی هستید.
استیکینگ ارز دیجیتال چیست؟
استیکینگ رمز ارز (Crypto staking) به فرآیندی گفته میشود که کاربر در طی آن برای مشارکت در حفظ امنیت شبکهی بلاک چین (بلاک چین الگوریتم اثبات سهام)، داراییهای خود را در یک کیف پول مخصوص “قفل یا نگهداری” میکند.ریسک نقدینگی در مقابل پاداش
به کاربری که در این فرآیند مشارکت میکند، اعتبار سنج گفته میشود. اعتبارسنجها به ازای حفظ امنیت شبکه پاداش دریافت میکنند. پاداش همان رمز ارزهای تازه استخراج شده است.
استیکینگ توسط الگوریتم اثبات سهام (PoS) انجام میشود. این روش جایگزین اثبات کار (PoW) است که برای استخراج رمز ارزهایی چون بیت کوین انرژی زیادی مصرف میکند.
برخلاف شبکههای اثبات کار که به ماینرها برای تأمین امنیت شبکه از طریق محاسبات نیاز دارند، شبکههای اثبات سهام از کاربران میخواهند سهمی (یا تمام) داراییهای خود را برای استیک کردن و امنیت شبکه و ادامه کار قفل کنند.
در روزهای ابتدایی بیشتر آلت کوینها مشابه بیت کوین از پروتکل PoW استفاده میکردند. در سالهای اخیر، اکثر بلاک چینها سعی کردند از الگوریتم اثبات سهام استفاده کنند.
سود استیکینگ ارز دیجیتال
دلیل اصلی محبوبیت زیاد استیکینگ ارز دیجیتال این است که دارندگان رمز ارز را قادر میسازد سود سالانه (APY) قابل توجهی نسبت به حسابهای پس انداز سنتی یا وجوه بدست آورند.
به عنوان مثال، با استفاده از تراست ولت، در حال حاضر میتوانید بیش از ۲۳٪ سود سالانه برای استیکینگ بایننس کوین (BNB) بدست آورید.
علاوه بر این، میتوانید Algorand (ALGO) ،کاوا (KAVA) ،Tezos (XTZ) ،Cosmos (ATOM) و ترون (TRX) را استیک کنید و بین ۶ تا ۱۲ درصد سود سالانه از تراست ولت بدست آورید.
۷ ریسک استیکینگ ارز دیجیتال چیست؟
استیکینگ ارز دیجیتال میتواند برای سرمایه گذاران، سود زیادی داشته باشد. با این وجود، خطرات زیادی نیز در این روند وجود دارد که باید از آنها آگاه باشید. بیایید در مورد ریسک استیکینگ رمز ارز صحبت کنیم.
۱- ریسک بازار
بزرگترین ریسکی که سرمایه گذاران هنگام خرید ارز دیجیتال با آن روبرو هستند، قیمت دارایی (ها) است که قصد دارند آنها را استیک کنند.
به عنوان مثال، اگر سود سالانه ۱۵٪ برای ذخیره یک دارایی بدست میآورید، اما ارزش آن در طول سال ۵۰٪ کاهش مییابد، باز هم ضرر خواهید کرد.
بنابراین، سرمایه گذاران باید داراییهایی را که تصمیم به استیک آنها دارند با دقت انتخاب کنند و به آنها توصیه میشود دارایی سهام خود را صرفاً براساس سود سالانه انتخاب نکنند.
۲- ریسک نقدینگی
نقدینگی دارایی مورد نظر شما یکی دیگر از ریسکهایی است که باید از آن آگاه باشید.
اگر در حال استیکینگ آلت کوینها با ارزش بازار کم هستید که به سختی نقدینگی در مبادلات مالی دارد، ممکن است فروش دارایی خود یا تبدیل بازده استیکینگ خود به بیت کوین یا استیبل کوین مشکل داشته باشید.
ذخیره داراییهای نقدینگی با حجم معاملات بالا در صرافی میتواند ریسک نقدینگی را کاهش دهد.
۳- دورههای قفل کردن
برخی از داراییهای که قابل استیک هستند، دورههای قفل شده دارند که در طی آن شما نمیتوانید به داراییهای استیک شدهی خود دسترسی پیدا کنید. ترون و کازماس نمونههایی از این موارد هستند.
اگر قیمت دارایی استیک شده شما به میزان قابل توجهی کاهش یابد و شما نتوانید آن را لغو کنید، این کار بر بازده کلی شما تأثیر میگذارد.
ذخیره دارایی بدون دوره قفل راهی برای کاهش خطر قفل شدن است.
۴- مدت زمان پاداش
مشابه دورههای قفل، برخی از داراییهای استیک شد، روزانه پاداش را پرداخت نمیکنند. در نتیجه، استیکرها برای دریافت پاداش خود باید منتظر بمانند.
اگر “هودل کرده” و دارایی را برای کل سال استیک میکنید، این امر نباید بر سود سالانه شما تأثیر بگذارد. با این حال، مدت زمانی را که میتوانید پاداشهای استیک خود را برای سرمایه گذاری مجدد (یا با استفاده از سهام یا با استفاده از دارایی در پروتکلهای DeFi) استفاده کنید، کاهش می دهد.
برای کاهش تأثیرات منفی مدت زمان طولانی پاداش بر سود کل سرمایه گذاری سرمایه گذاران میتوانند داراییهایی را استیک کنند که ریسک نقدینگی در مقابل پاداش روزامه از آن پاداش استیکینگ دریافت کنند.
۵- ریسک اعتبار سنجی
اجرای یک گره اعتبار سنج برای استیکینگ ارز دیجیتال شامل دانش تکنیکال برای اطمینان از عدم ایجاد اختلال در روند استیکینگ است. گرهها باید ۱۰۰٪ زمان کافی برای اجرا داشته باشند تا مطمئن شوند که بازده استیکینگ را به حداکثر میرسانند.
علاوه بر این، در صورت رفتار نادرست یک گره اعتبارسنج ممکن است مجازاتهایی را متحمل شوید که سود کل استیکینگ را تحت تأثیر قرار دهد. در بدترین حالت، اعتبارسنجان حتی میتوانند استیک خود را “اسلش یا slashed” کنند، در آن زمان بخشی از توکنهای استیکینگ از بین می رود.
جریمه عملکرد غلط تایید کنندگان شبکه به جریمه کاهش سهم یا اسلشینگ (Slashing) معروف است.
برای کاهش خطرات همراه با استفاده از گره اعتبار سنجی، میتوانید از ارائه دهندهای مانند تراست ولت برای نمایندگی استیکینگ خود به یک اعتبارسنج شخص ثالث استفاده کنید.
۶- هزینههای اعتبار سنجی
علاوه بر ریسک اجرای یک گره اعتبارسنج یا استفاده از سرویس شخص ثالث برای استکینگ، هزینههای استیکینگ رمز ارز را نیز شامل میشود.
اجرای گره اعتبار سنجی خود باعث هزینههای سخت افزاری و برق میشود در حالی که خرید و فروش با ارائه دهنده شخص ثالث معمولاً چند درصد از پاداشهای استیکینگ را در بر می گیرد.
هزینهها چیزی است که سرمایه گذاران باید مراقب آن باشند تا اطمینان حاصل کنند که در نتیجه شامل سود استیکینگ نمیشوند.
۷- ضرر یا سرقت
سرانجام، همیشه این احتمال وجود دارد که در صورت عدم توجه کافی به امنیت، کلیدهای خصوصی کیف پول خود را گم کنید یا وجوه شما به سرقت برود.
صرف نظر از اینکه شما داراییهای دیجیتال خود را استیک یا به سادگی “HODLing” میکنید، اطمینان از اینکه از کیف پول خود پشتیبان تهیه میکنید و کلیدهای خصوصی خود را با خیال راحت ذخیره میکنید، برای ذخیره سازی امن دارایی دیجیتال ضروری است.
علاوه بر این، توصیه میشود با استفاده از برنامههایی که کلیدهای خصوصی را در آن دارید، در مقابل استفاده از پلتفرم استیکینگ شخص ثالث در اختیار داشته باشید.
تراست ولت: سادهترین و امنترین روش برای به دست آوردن استیکینگ
تراست ولت هر کسی را در سراسر جهان قادر می سازد تا با خیال راحت رمز ارز را خریداری کرده و استیک کنند و از این طریق از سرمایه گذاری در رمز ارزها درآمد کسب کنند.
تمام آنچه نیاز دارید این است که برنامه تراست ولت را دانلود کنید. سپس دارایی را که قصد استیک آن را دارید با استفاده از کارت نقدی یا اعتباری خریداری کنید و سپس فرآیند استیکینگ را مستقیماً با کنترل کلید خصوصی از طریق برنامه انجام دهید.
دیدگاه شما