انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟


فرض کنید شرکت بزرگی دارید و شما مدیر شرکت هستید. در بین کارمندان شما یک کارمند از روز اول تاسیس شرکت در کنار شما بوده است و بخش های مختلف کار را به صورت کامل و دقیق یاد گرفته است و حتی کمک می کند آموزش به گروه های جدید نیز داده شود. حال فرض کنید که مدتی است کارمند مورد نظر به خوبی قبل کار نمی کند، دل به کار نمی دهد و بر روی سایر کارمندها نیز تاثیر منفی می گذارد. شما این موضوع را متوجه شده اید و او تلاش کرده اید که او را از این مسیر خارج کنید، به او پاداش داده اید و یا از روش های ترغیب کننده استفاده کردید اما باز هم تاثیر چندانی ندیده اید.
حال شما به عنوان مدیر دو راه بیشتر ندارید. راه اول اخراج کارمند است و این یعنی شرکت شما درگیر یک ریسک بسیار بزرگ می شود. به هر حال کارمند مورد نظر اگر کمتر کار می کند از هیچی بهتر است و در صورت اخراج وی می بایست کسی را پیدا کنید که تا حد زیادی به مسائل کاری تسلط دارد و این کار شاید ماه ها طول بکشد.
راه دوم شما این است که اجازه دهید او در شرکت بماند و در این صورت کارمند برای شما هم سود دارد و ضرر!
در هر دو روش مشخص شد که شما برای شرکتتان درگیر ضرر می شوید! در این راستا نیاز به مدیریت ریسک داریم!

مدیریت ریسک به ما کمک می کند در شرایط خطر آفرین نیز باز هم اهداف خود را جدی بگیریم! در واقع وقتی مدیریت ریسک به درستی دنبال شود به جای فرار از خطراتی که بر سر راه ما قرار گرفته است و مدیریت صحیح را در میدان ایفا می کنید و خطر را تا حد زیادی کاهش می دهیم.
مدیریت ریسک به این صورت است که در ابتدا ریسک شناسایی و تحلیل و ارزیابی و کنترل می شود و تمام هدف این است که نتایج نامطلوب حاصل به حداقل برسد. دقت کنید که در این راه نیاز است که یک سری حوادث قابل پیش بینی یا ناگهانی به صورت همه جانبه در نظر گرفته شود و تلاش صورت می گیرد که کسب دانش و آگاهی به شکل درستی باشد تا موقعیت بهتر و سودآوری فراهم شود.

ریسک سیاسی چیست و چه تاثیری بر بورس دارد؟

گاهی پیش می‌آید که رشد یک بازار ناشی از تصمیمات یک کشور باشد. ممکن است همین تصمیمات، بازار دیگری را تضعیف کند. همچنین برخی مواقع ممکن است یک رویداد منجر به روند نزولی یا صعودی بازارها شود. در نتیجه با وقوع هر اتفاقی در یک بازار، می‌توان بازتاب آن را در سایر بازارها ملاحظه کرد.

گاهی پیش می‌آید که رشد یک بازار ناشی از تصمیمات یک کشور باشد. ممکن است همین تصمیمات، بازار دیگری را تضعیف کند. همچنین برخی مواقع ممکن است یک رویداد منجر به روند نزولی یا صعودی بازارها شود. در نتیجه با وقوع هر اتفاقی در یک بازار، می‌توان بازتاب آن را در سایر بازارها ملاحظه کرد. در این مطلب کوشیده‌ایم انواع ریسک را مورد مطالعه قرار دهیم و سپس تاثیرات ریسک سیاسی را در بازارهای داخلی و خارجی بررسی کنیم.

چرا بازارها تحت تاثیر ریسک سیاسی و سایر ریسک‌ها قرار می‌گیرند؟

برای اینکه موضوع این بحث بهتر برایتان جا بیفتد، مطلب را با ارائه‌ی یک مثال ادامه می‌دهیم. فرض کنید نرخ بهره در یک کشور افزایش پیدا می‌کند. در نتیجه افراد تمایل بیشتری به تهیه‌ی ارز آن کشور و سرمایه‌گذاری نشان می‌دهند. این اتفاق منجر به خروج سرمایه از بازارهای دیگر و تزریق آن به بازار ارز خواهد شد. اگر افراد زیادی اقدام به خروج سرمایه از بازارها کنند و این عمل توسط قشر وسیعی از مردم صورت گیرد، سایر بازارهای مالی با روند نزولی مواجه خواهند شد. اما در سوی دیگر بازار ارز رونقی چشم‌گیر را به خود خواهد دید.

در مثالی که ارائه کردیم یک تصمیم اقتصادی منجر به وقوع چنین اتفاقی شد. اما ممکن است این روند نزولی و یا صعودی، ناشی از تصمیمات سیاسی باشد. پس ریسک سیاسی نیز می‌تواند همواره در کمین بازار بورس باشد. هر چند میزان اثرگذاری رویدادهای مختلف بر هر بازار، به عمق آن بازار هم وابسته است.

همچنین بخوانید: یک روش برای کاهش ریسک در بورس

اگر تغییرات دلار در کشور ایران را در نظر بگیریم اثر آن را بر بازار بورس درمی‌یابیم. به این ترتیب در مدتی که قیمت دلار روند صعودی دارد، خروج مقداری سرمایه را از بورس شاهد هستیم. نتیجه‌ی این امر نزولی شدن روند بازار بورس است. چنین اتفاقی نشان‌دهنده‌ی عمق کم بورس ایران است. سرعت حرکت نزولی و صعودی بازار با عمق آن نسبتی معکوس دارد. یعنی بازاری عمق بیشتری دارد که سرعت نزول و یا صعود در آن کمتر باشد. در ادامه‌ انواع ریسک در بازار سرمایه و اثر ریسک سیاسی در این بازارها را بررسی خواهیم کرد.

انواع ریسک در بازار سرمایه

به طور کلی ریسک در بازارهای مالی شامل دو دسته‌ی سیستماتیک و غیرسیستماتیک است. ریسک‌های سیستماتیک دربردارنده‌ی موارد کلی هستند و قابل حذف نیستند. این ریسک‌ها اجتناب‌ناپذیرند و نمی‌توان به کمک تحلیل و پیش‌بینی آن‌ها را از بین برد. تنها شیوه‌ی معقول و مرسوم در مواجهه با چنین ریسک‌هایی، سرمایه‌گذاری در بازارهای مختلف است. هر چند این اقدام نیز منجر به کاهش ریسک سیستماتیک نخواهد شد؛ بلکه تنها مدیریت آسان‌تر دارایی را (با در نظر گرفتن ریسک) در پی دارد. با این تعریف درمی‌یابیم که ریسک‌ سیاسی دردسته‌ی ریسک‌های سیستماتیک قرار می‌گیرد.

این طور در نظر بگیرید که جنگی در یک کشور رخ می‌دهد. رویدادی مانند جنگ از نوع ریسک‌های سیستماتیک به شمار می‌رود. چنین واقعه‌ای تاثیر منفی بر بازارهای کشورهای درگیر جنگ خواهد داشت. فارغ از این که افراد در کدام یک از بازارهای مالی سرمایه‌گذاری کرده‌اند، اثر منفی جنگ بر دارایی آن‌ها نیز نمایان خواهد شد. اما در نظر بگیرید که فرد دارایی خود را در بازارهای مختلفی نظیر بورس، طلا و مسکن سرمایه‌گذاری کرده باشد. به این صورت هنگام وقوع رویدادی غیرمنتظره مانند جنگ، راحت‌تر می‌تواند بخشی از دارایی خود را نقد کند.

از دیگر ریسک‌های سیستماتیک می‌توان به وقایع اقتصادی و سیاسی، تورم و تحریم اشاره کرد. در مقابل، ریسک‌های غیرسیستماتیک قابل پیش‌بینی و کنترل و اصطلاحا حذف‌شدنی هستند. رویدادها و اتفاقات درون‌سازمانی یک مجموعه و یا شرکت که سقوط سهام آن شرکت را در پی دارد، ریسک‌هایی غیرسیستماتیک هستند. در کل ریسک‌های مربوط به یک صنعت یا سهام خاص و مواردی از این دست، در دسته‌ ریسک‌های غیرسیستماتیک قرار می‌گیرند. این ریسک‌ها با پیگیری اخبار سهام و بر اساس تحلیل‌ها، قابل پیش‌بینی و مدیریت هستند. فردی که چنین توانایی و مهارتی را برای مدیریت این قبیل ریسک‌ها نداشته باشد، یک فرد مبتدی در بازارهای مالی است.

اثرات ریسک سیاسی بر بازارهای جهانی بورس

تغییرات سیاسی که ممکن است بهبود شرایط یک کشور را در پی داشته باشد به مرور زمان اتفاق می‌افتد. اگر این تغییرات به سرعت رخ دهد، پای ریسک سیاسی به میان می‌آید. تغییرات تدریجی تاثیر فراوانی در مسائل اقتصادی دارند اما چون به مرور رخ می‌دهند، قابل پیش‌بینی هستند. به همین جهت نمی‌توان چنین تغییراتی را ریسک نامید.

تصمیمات ناگهانی دولت‌ها، دخالت دولت در امور اقتصادی و‌ وقایع ناخواسته سیاسی در زمره ریسک سیاسی قرار می‌گیرد. این ریسک‌های ناخواسته و غیرقابل پیش‌بینی را ریسک‌های حاکمیتی نیز می‌نامند.

در بازارهای مالی جهان، زمانی که سرمایه‌گذاران قصد سرمایه‌گذاری در بازارهای خارجی را دارند، به برخی مسائل توجه می‌کنند. آن‌ها در مسیر سرمایه‌گذاری رتبه کشور و درجه شفافیت اطلاعاتی و قوانین حاکم بر آن کشور را مدنظر قرار می‌دهند. هرچه قوانین یک کشور قابل‌درک‌تر و روان‌تر باشد و فساد مالی نیز در آن کمتر باشد، آن کشور می‌تواند از نظر سرمایه‌گذاری برای معامله‌گران خارجی جذاب‌تر باشد.

کدام کشور‌ها برای سرمایه‌گذاری مناسب نیستند؟

در نقطه مقابل کشورهایی وجود دارند که برای سرمایه‌گذاری مطلوب نیستند. این کشورها نمی‌توانند سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را به بازارهای مالی خود جذب کنند. دلایل این امر می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • احتمال وقوع انقلاب یا سایر تحولات حکومتی
  • محدودیت تبدیل پول در قوانین آن کشور
  • تحریم‌ و مشکلات و موانع بر سر راه واردات
  • سلب مالکیت دولت از املاک
  • اقدامات مرتبط با کوچک شدن یا حذف بخش خصوصی

کشورهایی که از ثبات سیاسی و ثبات اقتصادی کمی برخوردارند، برای سرمایه‌گذاری مناسب نیستند. این کشورها در جذب سرمایه‌گذاران (چه خارجی و چه داخلی) عاجزند. سرمایه‌گذاران داخلی این کشورها دارایی‌های خود را در بازارهای خارجی سرمایه‌گذاری می‌کنند. در پی این اتفاق، ارزش اوراق بهادار در آن کشور افت می‌کند. پس از آن سیر نزولی اتفاق می‌افتد و شاهد ریسک سیاسی خواهیم بود.

بیمه‌نامه ریسک سیاسی

برخی شرکت‌های بین‌المللی اوضاع سیاسی و اقتصادی کشورها را تجزیه‌وتحلیل می‌کنند. آن‌ها بر اساس ارزیابی‌های خود کشورها را رتبه‌بندی می‌کند. مجله معروف یورومانی (Euromoney) این رتبه‌بندی را دو بار در سال منتشر می‌کند. این مجله این اطلاعات را با تکیه بر دانش مدیران ارشد اتحادیه‌های صنفی بازارهای اروپایی و بیمه‌گران ریسک سیاسی جمع‌آوری می‌کند. این رده‌بندی از چندین منظر صورت می‌گیرد. اعتبار بین‌المللی کشورها، پیشینه سیاسی و تامین مالی تجاری و حسن سابقه از جمله فاکتورهایی هستند که این رتبه‌بندی با توجه به آن‌ها انجام می‌شود.

کشورهایی که در این رده‌بندی در رتبه‌های بالا قرار دارند، بیمه‌نامه‌هایی برای مدیریت ریسک سیاسی دارند. یکی از شرکت‌های معروف در این زمینه، شرکت سهامی سرمایه‌گذاری خصوصی خارجی اوپیک (OPIC) است. فعالیت این شرکت در ایالات متحده آمریکا است و اغلب سرمایه‌گذاری‌های خارجی انجام شده در این کشور را تحت پوشش بیمه‌ای قرار می‌دهد.

همچنین بخوانید: بعد از ضرر بزرگ در بورس چه باید کرد؟

سرمایه‌گذاران خارجی در کشورهای دیگر نیز بیمه می‌شوند. سه نهاد مرتبط با این امر در سه کشور انگلستان، آلمان و کانادا عبارتند از:

  • سازمان تضمین اعتبار صادرات (ECGD) در انگلستان
  • نهاد هرمس (Hermes) در آلمان
  • شورای توسعه صادرات کانادا (EDC)

اما در کشورهای آسیایی خبری از چنین نهادهایی نیست و اصلا بیمه‌نامه ریسک سیاسی وجود ندارد. البته کشورهایی مانند ژاپن و کره جنوبی که اقتصاد قوی‌تری دارند، چنین کاری را از طریق اوراق تضمین برای سرمایه‌گذاران انجام می‌دهند.

اثرات ریسک سیاسی بر بازار بورس ایران

ایران اکنون در برهه‌ای از زمان قرار دارد که تحریم‌های فراوانی علیه آن صورت گرفته است. به همین دلیل بازارهای مالی در ایران شرایط متزلزلی دارند. هر رویدادی می‌تواند منجر به نوسان بازار بورس شود. عده‌ای این میزان اثرپذیری را به دلیل عمق کم بازار ایران می‌دانند. اما متخصصان تحلیل بنیادی عقیده‌ای دیگر دارند. این تحلیل‌گران با دید بلندمدت و نگاهی عمیق به مسائل می‌نگرند. آن‌ها چنین نوساناتی را زودگذر می‌دانند. به عقیده آن‌ها به رغم اثرگذاری ریسک‌های سیستماتیک بر بازار، ارزش ذاتی سهام در طی زمان نمایان خواهد شد.

همچنین بخوانید: چرا پی‌درپی ضرر می‌کنیم؟

البته نوسانات زودگذر مسئله‌ای است که به کرات شاهد آن بوده‌ایم. افزایش قیمت دلار یکی از بهترین مثال‌هاست. هنگام افزایش قیمت دلار، برخی افراد مخصوصا سفته‌بازان برای مدت کوتاهی از بازار بورس خارج می‌شوند. آن‌ها با این سرمایه به خرید و فروش دلار می‌پردازند و از نوسان‌گیری کسب سود می‌کنند. در طی این مدت بازار بورس روندی نزولی را تجربه می‌کند.

کارشناسان چنین شرایطی را سطحی و زودگذر می‌دانند. پس از گذشت زمان، تثبیت قیمت دلار تاثیر خود را بر قیمت کالاهای دیگر می‌گذارد. در نتیجه شاهد سیر صعودی قیمت در تمام صنایع خواهیم بود. در پی انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟ این امر احتمالا سود شرکت‌ها نیز زیاد می‌شود و بازارهای مالی نظیر بازار بورس مثبت می‌شوند. هر چند ممکن است در این مسیر شاهد نوسان باشیم اما نهایتا ثبات نسبی بر بازار حکم‌فرما خواهد شد. کارشناسان این شرایط با ثبات را با دید طولانی‌مدت و عمیق خود پیش‌بینی می‌کنند.

روان‌شناسی رفتار سهام‌داران در بورس ایران حاکی از آن است که رویدادهای سیاسی تصمیمات دو گروه را تحت تاثیر قرار می‌دهد:

  1. نوسان‌گیران
  2. افراد غیر حرفه‌ای که بر اساس احساسات و شایعات معامله می‌کنند

سرمایه‌گذاری افراد خارجی در ایران

دو نکته مثبت و منفی در خصوص سرمایه‌گذاری افراد خارجی در ایران وجود دارد. موسسه کردندو (Credendo) در سال 2019 ایران را در دسته پرریسک‌ترین مناطق برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد. طبق این رده‌بندی، ایران در جایگاه هفتم مناطق پرریسک دنیا برای سرمایه‌گذاری قرار گرفت. در این رده‌بندی هیچ کشور دیگری پس از ایران در رتبه هشتم قرار نگرفته است. این موضوع اثری بسیار منفی در جذب سرمایه‌گذاران خارجی دارد.

از سوی دیگر افراد خارجی برای سرمایه‌گذاری در ایران، معمولا به سراغ ماشین‌آلات و تجهیزات تولیدی می‌روند. چرا که این ادوات به آسانی به پول نقد انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟ تبدیل نمی‌شوند. به همین دلیل خروج سرمایه خارجی‌ از بازار ایران امر دشواری خواهد بود.

در این میان تحمیل تحریم‌های بانکی علیه ایران، شرایط نقل‌وانتقال ارز را در سطوح بین‌المللی با مشکل مواجه کرده است. هر چند این امر نکته‌ای منفی است اما تا حدودی مانع خروج سرمایه خواهد شد و می‌توان آن را نکته‌ای مثبت تلقی کرد.

تاثیر ریسک سیاسی بر بورس در یک نگاه

سرمایه‌گذاری در هیچ یک از بازارهای مالی بدون ریسک نخواهد بود. این نکته‌ای است که باید همیشه آویزه‌ی گوش سهام‌داران و سرمایه‌گذاران باشد. حتی وجود ضمانت‌نامه‌ها و بیمه‌نامه‌هایی برای پوشش ریسک سیاسی نیز در این میان منجر به عدم وجود ریسک نخواهد شد. این گمان که سرمایه‌گذاری در کشورهای خارجی بدون ریسک است، از پایه و اساس اشتباه است.

گفتیم که ریسک سیاسی از انواع ریسک‌های سیستماتیک به شمار می‌رود؛ یعنی ریسکی که اجتناب‌ناپذیر است. در این میان سرمایه‌گذاری در چند بازار مختلف و پرهیز از رفتارهای هیجانی می‌تواند اقدام صحیحی باشد. مدیریت ریسک مهارت و دانشی است که در پی ارتقای دانش مالی، یادگیری روش‌های تحلیلی (مانند تحلیل تکنیکال و بنیادی) و هم‌چنین برگزیدن استراتژی معاملاتی صحیح به دست می‌آید.

نمی‌توان به دلیل وجود ریسک، فعالیت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های مالی را متوقف کرد. چرا که چشم‌پوشی از سود سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی امری منطقی نیست. بهتر است مهارت‌های سرمایه‌گذاری را در خود تقویت کنیم و با کسب دانش مالی به فعالیت‌ خود در بازار بورس و سایر بازارها ادامه دهیم.

آشنایی با مدیریت ریسک و راهکار هایی برای کاهش خطرات در کسب و کار

مدیریت ریسک

اول از هر چیز باید تعریف درستی از مدیریت ریسک در ذهنمان وجود داشته باشد و این تصور که مدیریت ریسک یعنی ریسک به صفر برسد اشتباه است!

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک

فرض کنید شرکت بزرگی دارید و شما مدیر شرکت هستید. در بین کارمندان شما یک کارمند از روز اول تاسیس شرکت در کنار شما بوده است و بخش های مختلف کار را به صورت کامل و دقیق یاد گرفته است و حتی کمک می کند آموزش به گروه های جدید نیز داده شود. حال فرض کنید که مدتی است کارمند مورد نظر به خوبی قبل کار نمی کند، دل به کار نمی دهد و بر روی سایر کارمندها نیز تاثیر منفی می گذارد. شما این موضوع را متوجه شده اید و او تلاش کرده اید که او را از این مسیر خارج کنید، به او پاداش داده اید و یا از روش های ترغیب کننده استفاده کردید اما باز هم تاثیر چندانی ندیده اید.
حال شما به عنوان مدیر دو راه بیشتر ندارید. راه اول اخراج کارمند است و این یعنی شرکت شما درگیر یک ریسک بسیار بزرگ می شود. به هر حال کارمند مورد نظر اگر کمتر کار می کند از هیچی بهتر است و در صورت اخراج وی می بایست کسی را پیدا کنید که تا حد زیادی به مسائل کاری تسلط دارد و این کار شاید ماه ها طول بکشد.
راه دوم شما این است که اجازه دهید او در شرکت بماند و در این صورت کارمند برای شما هم سود دارد و ضرر!
در هر دو روش مشخص شد که شما برای شرکتتان درگیر ضرر می شوید! در این راستا نیاز به مدیریت ریسک داریم!

مدیریت ریسک به ما کمک می کند در شرایط خطر آفرین نیز باز هم اهداف خود را جدی بگیریم! در واقع وقتی مدیریت ریسک به درستی دنبال شود به جای فرار از خطراتی که بر سر راه ما قرار گرفته است و مدیریت صحیح را در میدان ایفا می کنید و خطر را تا حد زیادی کاهش می دهیم.
مدیریت ریسک به این صورت است که در ابتدا ریسک شناسایی و تحلیل و ارزیابی و کنترل می شود و تمام هدف این است که نتایج نامطلوب حاصل به حداقل برسد. دقت کنید که در این راه نیاز است که یک سری حوادث قابل پیش بینی یا ناگهانی به صورت همه جانبه در نظر گرفته شود و تلاش صورت می گیرد که کسب دانش و آگاهی به شکل درستی باشد تا موقعیت بهتر و سودآوری فراهم شود.

مدیریت ریسک را با مدیریت بحران اشتباه نگیرید!

وقتی صحبت از مدیریت بحران است یعنی وضعیت بحرانی ایجاد شده است و این وضعیت پس از یک حادثه ناگهانی است و قرار است که وضعیت ایجاد شده مدیریت شود. در خصوص مدیریت ریسک شرایط فرق دارد و قرار است که مدیریت و پیشگیری پیش از وقوع حادثه صورت بگیرد. دقت کنید که مدیریت بحران سبب می شود بنابراین مدیریت ریسک به نوع زیادی آسیب های احتمالی را به حداقل می رساند.

لزوم حیاتی بودن مدیریت ریسک برای کسب و کار

یک کسب و کار هر چقدر وسیع و جا افتاده و مطرح و یا تازه کار نوپا همیشه در معرض خطر است! ما انسان ها همیشه در خطر هستیم همین حالا که نفس می کشیم این امکان وجود دارد که یک ذره آلوده وارد تنفس ما شود و ما را بیمار کند بنابراین ریسک در هر لحظه از زندگی ما وجود دارد. در خصوص کسب و کار ضررهای مالی و زمانی از موارد بسیار مهم و رایج هستند و مدیریت ریسک برای کسب و کار اهمیت زیادی دارد.
برای اینکه پروسه مدیریت ریسک در کسب و کار دقیق دنبال شود نیاز به یک مدیر پروژه متخصص دارید. او باید همه موارد ریسک آفرین را بررسی و جمع آوری سازد و از سوی دیگر فهرستی تهیه کند تا در آن به همه موضوعات اشاره شده باشد. دقت کنید که شما به عنوان فردی که قرار است برای شرکت خود مدیریت ریسک در نظر بگیرد باید واقع بین باشید. هرچه اطلاعات جمع آوری شده بیشتر و بهتر باشد پروسه مدیریت ریسک بهتر پیش می رود. از سوی دیگر ذهنیت اولیه برای همه افراد ارزیابی می شود و نیاز است که بدترین رویدادهای کاری نیز گزارش و پیش بینی شوند.

9 مرحله از مدیریت ریسک

برای مدیریت ریسک 9 مرحله جالب وجود دارد که بهتر است دنبال کنید:

محلی برای ثبت ریسک:

نیاز به سیستمی است تا مدیریت ریسک در آن به خوبی صورت بگیرد. این سیستم باید به شکلی دنبال شود که ریسک بر اساس تاریخ ثبت شود و احتمالات مرتبط ارزیابی شود و وضعیت آنها مشخص شود.

شناسایی خطرات:

مرحله دوم مربوط به شناسایی خطرات است. در واقع باید اطمینان حاصل شود که همه تیم به اندازه لازم برای مقابله با خطر آماده هستند. خطرات باید همه جانبه شناسایی شود و تفاوت آنها نیز بررسی شود. مساله نیاز به دسته بندی مختلف و بررسی خطرات هر دسته است.

شناسایی فرصت مختلف:

وقتی که در حال شناسایی ریسک هستید یک سری فرصت ها در آن وجود دارد. فرصت های جدیدی که همه رویدادها را مدنظر قرار می دهد و از سوی دیگر می تواند اثر گذاری خوبی داشته باشد. به هر صورت فرصت های مثبت جدید و ناگهانی بسیار اثر بخش هستند.

تحلیل خطرها:

یک بخش مهم دیگر این است که تحلیل درستی از خطرها در نظر گرفته شود. در واقع باید تحلیل صورت بگیرد که احتمال وقوع این خطرات چقدر است. هر یک از آثار مخرب ارزیابی می شود. به طور کلی تخمین در زمینه ریسک بسیار مهم است و خسارت مالی باید پیش بینی شود.

ارزیابی و رتبه بندی خطرات:

خطرات باید رتبه بندی و بازاریابی شوند. در واقع باید مشخص شود کدام ریسک ها مهم تر هستند و نیاز است که برای پیشگیری آنها وقت بیشتری گذاشته شود. نیاز است که معیار رتبه بندی ریسک موجود را ارزیابی کنید.

یافتن راه حل رفع خطر:

زمانی که شناسایی و تحلیل و رتبه بندی ریسک به پایان رسید نیاز است که روش های مقابله با آن پیدا شود. در واقع باید تکنیک خاصی برای آن مشخص شود.

انتخاب فرد مناسب برای مقابله با ریسک:

برای مقابله با هر ریسک نیاز است که یکی از اعضای تیم بر اساس توانایی و روحیاتی که دارد انتخاب شود. فردی که انتخاب می شود باید برای ریسک مورد نظر مناسب باشد.

به روزسانی و بررسی مدام خطرات:

زمانی که خطرات مشخص شدند بسیار مهم است که درک خوبی از خطرات ایجاد شود و سطح ریسک ها بررسی شود به این ترتیب باید گزارش کاملی از خطرات و ریسک های مختلف بررسی شود و مرتب سازمان زیر ذره بین قرار بگیرد.

پیام نهایی مدیریت ریسک:

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک بر اساس یک تمرین دنبال نمی شود و باید کار مداوم صورت بگیرد و توجه و زمان مناسبی صرف شود. بسیار مهم است که بتواند رویکرد مدیریت ریسک بررسی و قابل قبول باشد.

مدیریت ریسک و کاهش آن با شناسایی صحیح

ریسک باید به طور صحیح شناسایی شود! اولین گام برای غلبه به ریکس این است که سطح شناسایی به درستی صورت بگیرد. برندها معمولاً به این نکته توجه کمتری می کنند و این موضوع دردسر ساز می شود. بسیاری از شرکت ها در زمان بروز بحران اقدام به تصمیم گیری برای شناخت ریسک احتمالی می کنند و این پروسه بسیار دردسر ساز خواهد بود.
مدیریت ریسک یعنی ما همیشه آمادگی لازم برای رویایی با خطر را داشته باشیم بنابراین باید شیوه هایی برای شناسایی ریسک ها و تفاوت ریسک ها با هم انتخاب کنید. یکی از روش های مناسب در شناسایی ریسک این است که از افراد خبره در این زمینه استفاده شود. کسانی که تخصص بالایی دارند و ریسک های زیادی را مدیریت کرده اند.
گاه برای شناسایی یک ریسک نیاز است که تامل بیشتری بر روی کسب و کار داشته باشیم. فشار کاری زیاد شناسایی ریسک در کار را بسیار سخت می کند برای شناسایی ریسک و کاهش خطرات در کسب و کار باید بتوانیم:

  • اطلاعات دقیق و طبقه بندی شده ای داشته باشیم.
  • موقعیت برندمان را شناسایی کنیم.
  • بودجه مناسبی بر اساس برندمان در نظر بگیریم.
  • نیاز است شرایط رویارویی با ریسک را داشته باشیم.

پیش بینی ریسک به شیوه تاثیر گذار

یکی از روش های مدیریت ریسک که سبب می شود خطرات کسب و کار بسیار کاهش یابد پیش بینی ریسک است. پس از اینکه ریسک ها شناسایی شدند می بایست یک سری شیوه های مناسب در نظر گرفته شود که بتواند پیش بینی ریسک را عمیق تر سازد. پیش بینی نحوه اثر گذاری یک ریسک روی کسب و کار اغلب با مقداری ابهام روبرو است. این موقعیت سبب می شود که ماهیت متغیری در حوزه کسب و کار صورت بگیرد. بنابراین باید پیش بینی های غیر واقع گرایانه کنار گذاشته شود.
تلاش هرچه دقیق تر روی کسب و کار پروسه مدیریت ریسک را آسانتر می کند. میزان دقت در پیش بینی ریسک سبب می شود که ریسک کاه یابد.

کنترل و پذیرش ریسک

مدیریت ریسک

تا زمانی که ریسک را نپذیریم، نمی توان اثری از مدیریت ریسک در نظر داشت. نیاز است که ریسک های موجود به نوبت مورد بررسی قرار بگیرند. در واقع بسیاری از برند ها این بخش را فراموش می کنند. زمانی که آگاهی از یک ریسک ایجاد شد می بایست آن را پذیرفت! وقتی پذیرش زودتر صورت بگیرد نتیجه ویرانگر ریسک به حداقل می رسد. دقت شود که پذیرش ریسک باید در عمل مشخص باشد. وجود نرم افزار های گزارش فصلی سبب می شود تا مدیریت ریسک رویکرد بهبود یافته تری داشته باشد.

پرهیز از ریسک

یکی از روش های کنترل و کاهش خطرات در کسب و کار این است که پس از شناسایی انواع ریسک ها و آثار آنها بیشترین تلاش صورت بگیرد تا از ریسک پرهیز شود. به طور کلی سرمایه گذاری در یک کشور به همراه ریسک یک سری نوسانات اقتصادی دارد. دقت کنید که ریسک های موجود به طور کلی بر اساس سطح کسب و کار تعیین می شوند. بازده سرمایه گذاری به واسطه پرهیز از ریسک می تواند رشد بهتری داشته باشد.

حذف ریسک به روش مدرن

فرض کنید صاحب کسب و کاری هستید که به طور مداوم در معرض سرقت اطلاعات الکترونیکی قرار می گیرد در این شرایط باید اقدام به نصب نرم افزارهای امنیتی پیشرفته شود تا میزان ریسک به حداقل برسد. دقت کنید که این بخش برای برندها نقش بسیار مهمی ایفا می کند و حوزه کسب و کار را تحت تاثیر قرار می دهد.

با فینتو هوشمندانه ریسک کنید!

فرقی نمی کند شما درگیر یک کسب و کار بزرگ هستید و یا قرار است کسب و کار نوپای خود را به رشد برسانید، ریسک از رگ گردن به شما نزدیک تر است. در این شرایط به واسطه خدمات فینتو می توانید ریسک را به طور دقیق شناسایی کنید، پیش از شناسایی دقیق شرایط برای پیش بینی بهتر می شود و کنترل ریسک بهتر صورت می گیرد. کنترل و مدیریت ریسک به هر نحو سبب می شود تا کسب و کار جنبه سودآوری بیشتر داشته باشد. خدمات فینتو در زمینه ارائه نرم افزارهای امنیتی و حقوقی و مالی برای کسب و کار های متنوع برای شما فراهم شده است.

مراحل و استاندارهای مدیریت ریسک

مدیریت ریسک

مدیریت ریسک فرایند شناسایی و پاسخ مناسب به عوامل خطرساز می‌باشد.
با مدیریت ریسک می‌توان ریسک‌های احتمالی، کیفیت آن‌ها و همچنین تاثیر آن‌ها در آینده معاملات و پروژه‌ها را مورد بررسی قرار داد، و همچنین راهکارهای لازم را برای کاهش ریسک‌ها و نحوه درست برخورد با شرایط در هنگام مواجهه با ریسک را انجام داد.

معاملات در بازارهای مالی مختلف مثل فارکس، سهام، قراردادهای آتی و… همیشه چالش برانگیز و سودآور است و هیچوقت نمی‌توان درمورد سوددهی یا زیان‌دهی هیچ معامله‌ای با قطعیت نظر داد. قبل از تصمیم گیری درمورد انجام یا عدم انجام معامله در چنین بازارهایی شما باید به چند نکته توجه داشته باشید، این موارد شامل هدف از سرمایه‌گذاری، سطح تجربه و توانایی شما است.
ریسک سرمایه خود را در نظر بگیرید و تاکید می‌شود که لطفاً مبالغ و سرمایه‌ای را برای معاملات استفاده کنید که در زندگی شما جنبه‌ی ضروری ندارند.

زیرا در چنین معاملاتی احتمال خسارت یا از دست دادن کلیه سرمایه اولیه وجود دارد و شما نباید سرمایه‌ای که توان از دست دادن آن را ندارید برای چنین معاملاتی استفاده کنید. برای گرفتن نتیجه مطلوب شما باید مدیریت ریسک داشته باشید و با انواع ریسک در بازارهای مالی و پروژه‌های مختلف آشنا باشید.
یک معامله‌گر حرفه‌ای همیشه دارای یک برنامه معاملاتی است که این برنامه متشکل از بخش‌های مختلفی است و کوچکترین قسمت این برنامه سیستم معاملاتی است که فرد در معاملات خود از آن استفاده می‌کند.

پس از برنامه معاملاتی مهم‌ترین نکته‌ای که باید به آن توجه داشت مدیریت ریسک می‌باشد و در آخرین مرحله برنامه بهینه‌سازی است که معامله‌گر در معاملات خود از آن استفاده می‌کند.
در این محتوا قصد بررسی مدیریت ریسک به عنوان یکی از مهم‌ترین عنصرهای فرمول موفقیت افراد در زندگی مالی و شغلی و حتی زندگی شخصی را داریم.

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک فرایندی است که هدف آن کاهش آثار زیان‌آور یک فعالیت از طریق اقدامات آگاهانه برای پیش‌بینی حوادث ناخواسته می‌باشد. طبق دستورالعمل‌های مدیریت ریسک، می‌توان آن را بدین صورت تعریف کرد، استفاده سیستماتیک از سیاست‌ها و رویه‌ها برای برقراری ارتباط و مشاوره، ایجاد زمینه و ارزیابی، معالجه، نظارت، بررسی، ضبط وگزارش ریسک.

ریسک چیست؟

پس از شنیدن کلمه ریسک تنها چیزی که در ذهن می‌آید، خطر و خطر کردن است. اما جالب است بدانید ریسک فقط به معنای خطر کردن و معنی و مفهوم منفی نیست، بلکه مفهوم این کلمه عدم اطمینان از آینده را نشان می‌دهد و حتی ممکن است افراد ریسک‌پذیر پس از قرار گرفتن در شرایط ریسکی نتایج مثبت و سازنده‌ای هم بگیرند.

چرا باید مدیریت ریسک انجام شود؟

مدیریت ریسک با هدف شناسایی ریسک‌های احتمالی، کاهش یا تعدیل ریسک‌ها، فراهم کردن اصول منطقی برای تصمیم‌گیری بهتر در رابطه با ریسک‌ها و همچنین برنامه‌ریزی انجام می‌شوند.

در واقع مدیریت ریسک شامل مراحل زیر است:

مرحله اول

در مرحله اول یعنی برنامه‌ریزی نحوه مدیریت خطرات احتمالی در معاملات یا پروژه مشخص شده و با توسعه طرح‌ها، مدیریت ریسک برای پروژه تکمیل می‌شود. این طرح تیم مدیریت ریسک را مشخص خواهد کرد و نقش‌ها و مسولیت‌های افراد را تعریف می‌کند و همچنین معیار ارزیابی ریسک‌های شناسایی شده را مستند خواهد کرد.

مرحله دوم

در مرحله دوم یعنی شناسایی باید ریسک‌ها شناسایی شوند، که می‌توانند شامل موارد مختلفی مثل ریسک در تولید، کاربرد ابزارآلات، کارمندیابی، برنامه و بودجه و…. باشد. دراین مرحله افراد تیم دورهم جمع می‌شوند و ریسک‌های احتمالی را شناسایی می‌کنند، سپس آن‌ها را در لیست ریسک‌های پروژه ثبت می‌کنند. پس از ثبت ریسک‌ها، افراد تیم جلساتی را تشکیل داده و در این جلسات از تجربیات هم استفاده می‌کنند و ریسک‌ها را مورد بررسی و تبیین قرار می‌دهند.

مرحله سوم

در مرحله سوم یعنی ارزیابی، ریسک‌هایی که شناسایی شده‌اند بر اساس وقوع و پیامدهای احتمالی‌‌شان ارزیابی می‌شوند، در مرحله ارزیابی پیامدهای حاصل از ریسک از نظر هزینه، برنامه‌ریزی و تکنیک و همچنین انتخاب پیامد دارای بیشترین تاثیر، بسیار مهم و قابل توجه است.
برای مثال یک ریسک از نظر هزینه ممکن است نشان‌دهنده تاثیر کم آن بر پروژه باشد اما این درحالی است که این ارزیابی از نظر برنامه‌ریزی می‌تواند حاکی از تاثیر بالای آن بر پروژه باشد، از این رو باید سطح بالایی از ریسک را در برنامه‌ریزی در نظرگرفت.

مرحله چهارم

مرحله چهارم مرحله اداره کردن است که چهار روش برای اداره وجود دارد.

کاهش به معنای ایجاد طرح‌هایی عملیات برای کاهش احتمال ریسک و پیامدهای احتمالی‌‌ آن است.

در این روش تلاش بر این است که تغییر در چیزی برای اجتناب کامل از ریسک انجام شود.

در روش واگذاری ریسک به گروه دیگری واگذار می‌شود، که تهیه بیمه نامه مثال خوبی برای آن است.

در این روش بدون ایجاد طرح‌های کاهشی، احتمال وجود ریسک پذیرفته می‌شود و علت آن ممکن است به این دلیل باشد که هزینه طرح‌های کاهشی بیشتر از آن است که هزینه‌های ناشی از ریسک احتمالی را پوشش دهد.

البته روش معمول برای کاهش ریسک استفاده از طرح‌های کاهشی می‌باشد.

مرحله پنجم

در مرحله پنجم که نظارت و گزارش‌دهی می‌باشد باید از کارکردهای موثر برنامه‌های مربوط به اداره کردن اطمینان حاصل کرد، از این‌رو ریسک را باید در حین تکمیل مراحل مدیریت ریسک، مجدداً مورد ارزیابی و بازنگری قرارداد تا از احتمال وجود آن آگاه شد. البته ممکن است ریسک کاملا از بین نرود اما می‌توان آن را تا حد ممکن کاهش داد. حتی باید توجه داشت که ریسک‌های کم و کوچک نیز تحت کنترل باشند تا از بروز ریسک‌های بزرگ‌تر جلوگیری شود.

استاندارهای مدیریت ریسک

استاندارهای مختلفی برای مدیریت ریسک توسط موسسه ملی استانداردها و فناوری، موسسه مدیریت پروژه، انجمن محاسبات بیمه و مالی و استانداردهای ایزو برای خدمت به حوزه‌های مدیریت پروژه، مهندسی، امنیت، اوراق بهادار مالی، ارزیابی‌های عملیاتی، فرآیند‌های صنعتی و… تدوین شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند.

استاندارهای مدیریت ریسک در بسیاری از مواقع باعث افزایش اطمینان در فرضیات، اهداف و تصمیمات خواهند شد.
این استانداردها برای ادغام بهترین روش‌ها و کمک به ساده‌سازی و بهبود پیاده‌سازی‌های مدیریت ریسک برای مشاغل طراحی شده‌است.

مدیریت ریسک چقدر باید ادامه داشته باشد؟

مدیریت ریسک درواقع یک فرایند مستمر است و افراد برای اخذ بهترین نتایج و کسب بیشترین سود، باید مدیریت ریسک را در تمام طول عمر فعالیت‌های خود انجام دهند. معمولا در ابتدای شروع یک پروژه مثل معامله یا فعالیت اقتصادی، بسیاری از ریسک‌های احتمالی پیش‌بینی می‌شوند و با گذشت زمان پروژه به وقوع ریسک‌ها نزدیک و نزدیک‌تر خواهند شد. به همین دلیل نیاز است که مدیریت ریسک در تمام مراحل یک پروژه انجام شود.

سخن پایانی

در نهایت توجه داشت باشید همانطور که گفته شد مدیریت ریسک در ابعاد مختلف زندگی مخصوصا مالی و سرمایه‌گذاری بسیار مهم است و باعث می‌شود امور لازم در زمانی که باید به بهترین شکل ممکن انجام شوند و همچنین باعث تمایز شرکت‌ها و فروشندگان هنگام تصمیم‌گیری در شرایط مختلف خواهد شد. علاوه بر این توجه داشته باشید، مدیریت ریسک و برنامه‌ریزی برای یک مدیریت ریسک موفق باید باتوجه به ریسک شرایط پروژه یا معامله صورت بگیرد و یک مدیریت ریسک موفق باید به صورت روزانه و دائم انجام شود تا بهرین نتیجه از آن گرفته شود.

به پایان مدیریت رسیدیم، امیدواریم این مقاله مفید واقع شده باشد.

ممنون از همراهیتان.
مجموعه AccTrain طی سالها تلاش ارايه کننده انواع نرم افزارحسابداری موجود در بازار می باشد،.
مفتخریم پاسخ گوی نیاز شما باشیم .

جهت کسب اطلاعات بیشتراز حسابدار‌‌ی و نرم افزارهای حسابداری با ما همراه شوید.

هجینگ (hedging) چیست و چه ریسک و کاربردهایی دارد؟

ابزارهای مالی

در این مطلب با معنی کلمه هجینگ و انواع کاربردهای آن آشنا خواهید شد. یک هج (Hedge) عبارت از انجام دادن یک سرمایه­‌گذاری به منظور کاهش دادن ریسک مربوط به تغییرات نامطلوب قیمت یک دارایی است. معمولا یک هج شامل گرفتن یک پوزیشن جبران‌کننده در اوراق بهادار مربوطه می­‌باشد. منبع:

هجینگ hedging چیست ؛ معنی و کاربردها

تعریف هج

هجینگ (hedging) مشابه یک سیاست بیمه­‌ای است؛ برای مثال در صورتی که خانه شما در یک منطقه دارای خطر سیل باشد، تمایل خواهید داشت تا از طریق بیمه سیل، دارایی خودتان را در برابر ریسک سیل محافظت کنید (به بیان دیگر شما تمایل به هج کردن آن خواهید داشت). در این مورد شما نمی‌­توانید از وقوع سیل پیشگیری کنید، ولی می‌توانید قبل از وقوع سیل خطرات آن را کاهش دهید. هجینگ به صورت طبیعی یک بده بستانی مابین ریسک و پاداش است؛ با وجود اینکه هجینگ منجر به کاهش ریسک بالقوه می­‌شود، ولی همچنین منجر به از بین رفتن سودهای بالقوه هم می­‌شود. به زبان ساده می­‌توان گفت که هجینگ رایگان نیست.

در مثال مربوط به سیاست بیمه­‌ای سیل شما باید به صورت ماهیانه یک سری هزینه‌­ها را پرداخت کنید و در صورتی‌که هیچ وقت سیل اتفاق نیفتد، هیچ نوع دریافتی نخواهید داشت. با این وجود اکثر افراد ترجیح می­‌دهند که این زیان قابل پیشبینی و محدود را متحمل شوند، ولی هیچ وقت کل دارایی­شان را به صورت یکجا از دست ندهند.

در دنیای سرمایه‌­گذاری، هجینگ دقیقا به همین روش صورت می­‌گیرد. سرمایه­‌گذاران و مدیران مالی از روش‌های مختلف هجینگ استفاده می­‌کنند تا میزان ریسک­‌های موجود را کاهش دهند و آن‌ها را کنترل کنند. به منظور اینکه بتوانیم یک هج مناسب در سرمایه­‌گذاری داشته باشیم، باید از ابزارهای مختلفی به صورت استراتژیک استفاده کنیم تا ریسک مربوط به نوسانات نامطلوب قیمت کاهش پیدا کند.

کاربرد هج

بهترین روش برای انجام این کار عبارت از انجام دادن یک سرمایه­‌گذاری دیگر به صورت هدفمند و کنترل‌شده است. البته موارد مشابه مثال بیمه که در بالا بیان شد، محدود هستند: در مثال مربوط به بیمه سیل، زیان فرد بیمه‌شونده به صورت کامل جبران خواهد شد و احتمالا یک سری مبالغ کسر خواهد شد (برای مثال بابت مالیات). در فضای سرمایه­‌گذاری بحث مربوط به هج پیچیده­‌تر است و علم مربوط به آن ناکامل می­‌باشد.

یک هج کامل عبارت از هجی است که تمامی ریسک‌های مربوط به یک موقعیت یا دارایی را از بین ببرد؛ به انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟ عبارت دیگر این هج دارایی همبستگی معکوس 100% نسبت به دارایی باارزش دارد. این شرایط بیشتر دارای ماهیت ایده­‌آل است و کمتر در دنیای واقعی مصداق پیدا می­‌کند و حتی یک هج کامل فرضی هم بدون هزینه نیست. ریسک پایه مربوط به ریسک تغییرات همسو دارایی و هج مطابق انتظار می­‌باشد؛ در واقع پایه به معنای معکوس و ناهمخوانی است. (منبع: https://capital.com/hedging-definition)

نحوه کار هجینگ

رایج‌ترین روش هجینگ در سرمایه­‌گذاری از طریق مشتقات است. مشتقات عبارت از الگوهای بهاداری هستند که همسو با یک یا چند دارایی مرتبط نوسان می­‌کنند. مشتقات شامل قراردادهای اختیارات یا آپشن، سواپ، فیوچرز و فوروارد می­‌باشد. دارایی مربوطه می‌تواند سهام، اوراق قرضه، محصولات، ارزها، شاخص‌ها یا نرخ­‌های بهره باشد. مشتقات می­‌توانند هج­‌های مناسبی در مقابل دارایی­‌های مربوطه باشند، چرا که رابطه مابین این دوتا کم و بیش به صورت مشخصی تعریف شده است. با استفاده از مشتقات می­‌توان یک استراتژی تجاری تنظیم کرد که در نتیجه آن زیان یک سرمایه­‌گذار از طریق سود ایجادشده در مشتق مشابه، کاهش یابد یا جبران شود.

یک مثال

برای مثال در صورتی که فردی 1000 سهم plc را با قیمت 10 دلاری مربوط به هر سهم خریداری کند، می­‌تواند از طریق پوت آپشن آمریکایی 5 دلاری در قیمت استرایک 8 دلاری در پایان سال اقدام به هج کند. این آپشن به این فرد اجازه خواهد داد تا در هر زمانی از سال دیگر، 100 سهم خودش را به قیمت 8 دلار بفروشد. در صورتی که سال آینده این سهم با قیمت 12 دلاری معامله شود، این فرد آپشن را اجرا نخواهد کرد و 5 دلار (قیمت هج) زیان خواهد دید.

این فرد زیان قابل توجهی نخواهد دید چرا که سود شناخته‌نشده وی 200 دلار است (که 195 دلار آن شامل قیمت پوت می­‌باشد). از طرف دیگر در صورتی که این سهم به قمیت صفر دلار معامله شود، این فرد قرارداد آپشن را اجرا خواهد کرد و سهم خودش را به قیمت 8 دلار خواهد فروخت و زیان 200 دلاری خواهد داشت (20 دلار مربوط به قیمت پوت است). این فرد در صورتی که قرارداد آپشن را نداشت، کل سرمایه خودش را از دست می­‌داد.

کارایی یک هج مشتق از طریق عبارت دلتا (delta) بیان می­‌شود که در برخی مواقع به عنوان «نرخ هج» شناخته می­‌شود. دلتا عبارت از مقدار تغییر در قیمت یک مشتق است که به ازای یک دلار تغییر در قیمت دارایی مربوطه مشخص می­شود.

ابزار های هج کردن ریسک

خوشبختانه وجود داشتن انواع مختلف قراردادهای آپشن­‌ها و فیوچرز این اجازه را به سرمایه­‌گذاران داده است تا در مقابل هر نوع سرمایه­‌گذاری هج کنند؛ این سرمایه­‌گذاری­‌ها شامل سهام، نرخ­‌های بهره، ارزها، محصولات و سایر مواردند. درباره صفر تا صد قرارداد فیوچرژ می‌توانید مقاله مربوط به آن را در وبسایت مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان بخوانید.

استراتژی هجینگ مشخص و همچنین انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟ قیمت­‌گذاری ابزارهای هجینگ بستگی به ریسک منفی اوراق بهادار مدّ نظر دارند که سرمایه­‌گذار متمایل به هج کردن آن می­‌باشد. معمولا هر چقدر که ریسک معکوس بیشتر باشد، هج هم بزرگتر خواهد بود. ریسک معکوس در نتیجه وجود داشتن سطح بالایی از نوسان و در طول زمان افزایش پیدا خواهد کرد؛ آپشنی که بعد از یک دوره طولانی خاتمه می­‌یابد و به اوراق بهادار دارای نوسان بیشتری مرتبط است، به عنوان یک ابزار هجینگ دارای قیمت بالاتری خواهد بود.

هر چقدر که قیمت استرایک در مثال سهام بیان شده در بالا بیشتر باشد، آپشن هم قیمت بالاتری خواهد داشت ولی پوشش قیمتی بیشتری را هم ارائه خواهد کرد. این متغیرها می‌توانند برای ایجاد آپشن ارزانتری تعدیل شوند که پوشش کمتری خواهد داشت؛ همچنین این متغیرها می­‌توانند برای ایجاد آپشن گرانتری تعدیل شوند که پوشش گسترده­‌تری دارد. با این وجود از نقطه­‌ای به بعد، خرید پوشش قیمیتی اضافی از دیدگاه کارایی هزینه­‌ای غیرقابل توجیه می­‌باشد.

هجینگ از طریق ایجاد تنوع

استفاده از مشتقات به منظور هج کردن یک سرمایه­‌گذاری باعث می­‌شود که محاسبه دقیق ریسک امکان­‌پذیر شود، ولی این کار به اندازه­‌گیری ماهرانه نیاز دارد و در اغلب مواقع منجر به از دست رفتن بخشی از سرمایه می‌شود. با این وجود، مشتقات تنها راه ممکن برای هج کردن نیستند.

تنوع­‌سازی استراتژیک یک پرتفلیو به منظور کاهش دادن ریسک­‌های خاص هم می‌تواند به عنوان یک هج در نظر گرفته شود، هر چند که در برخی مواقع خام می­‌باشد. برای مثال فردی می­‌تواند در شرکت کالاهای لوکسی سرمایه­‌گذری کند که دارای مارجین‌های صعوی است. با این وجود این فرد ممکن است نگران این موضوع باشد که یک رکود منجر به از بین رفتن میزان قابل توجهی از مصرف کالاهای لوکس شود. یک روش مقابله با این ریسک عبارت از خرید سهام دخانیات یا صنایع دخانیات می­‌باشد؛ دلیل این موضوع عبارت از این است که بخش دخانیات دوره­‌های رکود را به صورت مناسبی تحمل می­‌کند و منجر به بدست آمدن درآمد قابل توجهی برای صاحبان خودش می­‌شود.

نقطه ضعف این استراتژی

این استراتژی دارای یک سری نقاط ضعف و قوت است: در صورتی که دستمزدها بالا باشد و شغل­‌های فراوانی وجود داشته باشند، بازار کالاهای لوکس پیشرفت خواهد داشت، ولی سرمایه­‌گذاران محدودی نسبت به تحمل کردن سهام ضدچرخه­‌ای متمایل خواهند بود؛ دلیل این موضوع عبارت از این است که سرمایه­‌ها بیشتر به سمت صنایع جذابتر حرکت خواهند کرد.

این مورد ریسک­های خاص خودش را هم دارد: هیچ ضمانتی وجود ندارد که سهام کالاهای لوکس و هج به صورت معکوس حرکت کنند. هر دوی این موارد ممکن است به دلیل یک اتفاق فاجعه­‌آمیز کاهش یابند. این اتفاق مصیبت‌بار می‌تواند شامل بحران مالی یا یک دلیل نامرتبط باشد؛ برای مثال اتفاق افتادن سیل در چین منجر به افزایش قیمت تنباکو خواهد شد و ایجاد بحران در مکزیک منجر به افزایش قیمت نقره خواهد شد.

هجینگ اسپریدینگ

در حوزه مربوط به شاخص، کاهش­‌های قیمت معتدل یک مورد کاملا رایج است و همچنین این کاهش­‌ها غیرقابل پیشبینی هستند. سرمایه­‌گذارانی که بر روی این حوزه تمرکز دارند ممکن است بیشتر نگران کاهش­‌های معتدل باشند و کمتر به موارد شدیدتر توجه کنند. معمولا در این شرایط یک پوت اسپرید (put spread) به عنوان یک استراتژی هجینگ بکار گرفته می­‌شود.

در این نوع از اسپرید، سرمایه­‌گذار شاخص یک پوتی را خریداری می­‌کند که دارای قیمت استرایک بالاتری است. این سرمایه­‌گذار در مرحله بعدی یک پوت دارای قیمت پایین­‌تر ولی دارای همان تاریخ سررسید را می­‌فروشد. سرمایه‌گذار براساس روشی که شاخص رفتار می­‌کند یک درجه از پوشش قیمت را دارد که برابر است با تفاوت مابین دو قیمت استرایک. در حالیکه احتمال دارد این مقدار یک مقدار پوشش متوسط باشد، ولی در اغلب مواقع برای پوشش یک کاهش مختصر در شاخص کافی خواهد بود.

ریسک­ های هجینگ

هجینگ hedging چیست ؛ معنی و کاربردها

هجینگ تکنیکی است که به منظور کاهش ریسک به کار گرفته می­‌شود، ولی نکته مهمی که همواره باید در نظر داشته باشیم عبارت از این است که تقریبا تمامی روش­‌های هجینگ دارای یک سری نواقص هستند. مورد اولی که در بالا هم بیان شد عبارت از این است که هجینگ یک روش ناقص است و هیچ تضمینی برای موفقیت آن در آینده وجود ندارد؛ همچنین هجینگ این اطمینان را ایجاد نمی­‌کند که زیان­‌ها کاهش پیدا کنند.

در مقابل، سرمایه‌گذار باید نقاط قوت و ضعف هجینگ را به صورت هم‌زمان مد نظر داشته باشد. آیا منفعت مربوط به یک استراتژی خاص بیشتر از هزینه­‌های آن است؟ به دلیل اینکه هجینگ در موارد نادری منجر به ایجاد درآمد برای سرمایه­‌گذار می­‌شود، نکته مهمی که باید همواره به یاد داشته باشیم عبارت از این است که یک هج موفق فقط منجر به پیشگیری از زیان می‌شود.

سرمایه­ گذاری روزمره

اکثر سرمایه‌گذاران در فعالیت‌های مالی خودشان از هجینگ استفاده نمی­‌کنند. همچنین اکثر این افراد از قرارداد مشتقه استفاده نمی­‌کنند. یکی از دلایل این موضوع عبارت از این است که سرمایه­‌گذاران دارای یک استراتژی بلندمدت (همانند افرادی که برای دوره بازنشستگی خودشان پس­‌انداز می­‌کنند)، هیچ تمایلی نسبت به دنبال کردن نوسانات روزمره اوراق بهادار خودشان ندارند. در این موارد نوسانات کوتاه­‌مدت اهمیت زیادی ندارد، چرا که یک سرمایه­‌گذاری به احتمال زیاد همراه با کل بازار رشد خواهد داشت.

در مورد سرمایه­‌گذارانی که در گروه سرمایه­‌گذاران خریدار و نگهدارنده قرار دارند، هیچ دلیلی برای یادگیری هجینگ وجود ندارد. با این وجود به دلیل اینکه شرکت‌ها و صندوق­‌های سرمایه­‌گذاری بزرگ به صورت منظم می­‌خواهند از ابزارهای هجینگ استفاده کنند و به دلیل اینکه این سرمایه­‌گذاران ممکن است نهادهای مالی بزرگتر را دنبال کنند یا حتی جزئی از آن‌ها باشند، شناخت مواردی که شامل هجینگ می­‌باشد اهمیت زیادی دارد چرا که توانایی افراد را برای شناخت بهتر و درک بهتر اقدامات این بازیگران بزرگتر افزایش می‌دهد.

اشتهای ریسک (Risk Appetite )

اشتهای ریسک متمرکز بر ریسک و پارامترهایی است که سازمان باید در تصمیم‌گیری‌ها به‌کار گیرد تا زیان کمتری متحمل شود. اشتهای ریسک انواع ریسک‌های یک سازمان اعم از ریسک بازار، محصول و خدمات و مشتریان را تعریف می‌کند. اشتهای ریسک انواع ریسک سازمانی که مورد انتظار است را نشان داده و بین ریسک‌های پذیرفته شده و پذیرفته نشده تفاوت قائل می‌شود. اشتهای ریسک باید محیط عملیاتی فعلی را منعکس ساخته و نشان دهد چطور تغییرات ممکن است رخ دهد. همچنین باید به‌صورت دوره‌ای بازنگری شده و بر مبنای استانداردهای بین‌المللی، تصمیمات مدیریت و مبتنی بر فعالیت بانک تعیین شود. شناسایی عناصر اصلی اشتهای ریسک از جمله تحمل ریسک، حدود ریسک و بودجه ریسک برای قانونگذاران دارای اهمیت است.

تعریف به حد

اشتهای ریسک یکی از اصول مدیریت ریسک جامع سازمانی بوده و متمرکز بر ریسک و پارامترهایی است که سازمان باید در تصمیم‌گیری‌ها به‌کار گیرد تا زیان کمتری متحمل شود. اشتهای ریسک تعریف می‌کند چه نوع ریسک‌هایی را یک سازمان مواجه خواهد شد اعم از ریسک بازار، محصول و خدمات و مشتریان. سطح اشتهای ریسک بستگی به دوره زندگی و دوره عمر یک بانک دارد.

وجوه افتراق یا شقوق مختلف

اشتهای ریسک در کنار اهداف ریسک، ساختار ریسک و فرهنگ ریسک از انواع اصول مدیریت ریسک جامع سازمانی تلقی می‌گردد که از لحاظ ساختار و ویژگی‌ها و اجزای سازنده با یکدیگر متفاوت می‌باشد. نقش محوری اشتهای ریسک، در تصمیم‌های کسب و کار، مربوط به پوشش ریسک‌های غیر مالی نظیر انطباق، ریسک مقررات و سایر ریسک‌های غیر مالی علاوه بر ریسک‌های مالی است.

فهرست مطالب

محتویات

مقدمه [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

اشتهای ریسک پس از بحران ۲۰۰۷ بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت و سیاستگذاران توجه خود را به اینکه چطور می‌توانند ثبات بانک را حفظ کنند، متمرکز نمودند. در ابتدا سیاستگذاران متمرکز بر الزاماتی نظیر الزامات سرمایه و نقدینگی برای کاهش احتمال ورشکستگی بودند و روش‌هایی را جستجو می‌کردند که بتوانند مانع از رخداد ورشکستگی بانک‌ها شوند. امروزه سیاستگذاران و ناظران بر حاکمیت ریسک و بهبود فرآیند داخلی بانک جهت ممانعت از ورشکستگی آن تأکید دارند، اشتهای ریسک و حسابداری شفاف ریسک از جمله این موارد است. نقش محوری اشتهای ریسک، در تصمیم‌های کسب و کار، مربوط به پوشش ریسک‌های غیر مالی نظیر انطباق، ریسک مقررات و سایر ریسک‌های غیر مالی علاوه بر ریسک‌های مالی است. پوشش همه این موارد توسط اشتهای ریسک، چالش صنعت بانکداری است. صنعت بانکداری کشور ما نیز با چالش مدیریت ریسک مواجه است. یکی از عناصری که می‌تواند به بهبود کیفیت و نظارت بر حسن مدیریت ریسک کمک نماید، پیاده‌سازی چارچوب اشتهای ریسک است. اما قبل از پیاده‌سازی ضروری است، ادبیات نظری مربوط به اشتهای ریسک بیان شود. بنابراین در این فصل با توجه به اهمیت موضوع چارچوب اشتهای ریسک بررسی می‌شود.

تعریف اشتهای ریسک و جایگاه آن در استراتژی ریسک بانک [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

اشتهای ریسک متمرکز بر ریسک و پارامترهایی است که سازمان باید در تصمیم‌گیری‌ها به‌کار گیرد تا زیان کمتری متحمل شود. اشتهای ریسک تعریف می‌کند چه نوع ریسک‌هایی را یک سازمان مواجه خواهد شد اعم از ریسک بازار، محصول و خدمات و مشتریان. سطح اشتهای ریسک بستگی به دوره زندگی و دوره عمر یک بانک دارد. تحمل ریسک [۱] حداکثر ریسکی را که یک سازمان می‌تواند در نظر بگیرد را کمی‌سازی می‌کند. به عنوان مثال، انواع مختلف ریسک‌های مالی چیست؟ حداکثر ریسکی که یک سازمان می‌تواند با توجه به سرمایه خود، سطح نقدینگی و ظرفیت استقراض، میزان شهرت و الزامات قانونی، محدودیت‌های عملیاتی و تعهدات به سهامداران، مشتریان و ذینفعان تحمل کند. سطحی از تحمل ریسک که یک سازمان می‌تواند متحمل شود، بستگی به سطح ‍پیچیدگی، اهداف استراتژیک و تعریف چارچوب ریسک دارد. گروه‌بندی ریسک در یک مدل ارزیابی ریسک سازمانی تعریف می‌شود که در آن ریسک بر اساس احتمال رخداد ریسک گروه‌بندی می‌شود [۲] . اشتهای ریسک انواع ریسک سازمانی که مورد انتظار است را نشان داده و بین ریسک‌های پذیرفته شده و پذیرفته نشده تفاوت قائل می‌شود. اشتهای ریسک باید محیط عملیاتی فعلی را منعکس ساخته و نشان دهد چطور تغییرات ممکن است رخ دهد. همچنین باید به‌صورت دوره‌ای بازنگری شده و بر مبنای استانداردهای بین‌المللی، تصمیمات مدیریت و مبتنی بر فعالیت بانک تعیین شود. شناسایی عناصر اصلی اشتهای ریسک برای قانونگذاران دارای اهمیت است. مهم است که مشخص شود، اشتهای ریسک چگونه عمل می‌کند و نقش مدیران میانی و بالادستی چیست؟

عناصر اصلی اشتهای ریسک عبارت هستند از [۳] :

ظرفیت ریسک [۴] : حداکثر سطح ریسک که یک نهاد مالی می‌تواند فرض کند بر اساس منابع مشخص خود(قبل از اینکه سرمایه و نقدینگی مورد نیاز را آماده‌سازد) و محیط عملیاتی( زیر ساخت و تخصص مدیریت ریسک)، و تعهدات سهامداران.

ریسک‌پذیری اشتهای ریسک [۵] : سطح مجموع و انواع ریسکی که نهاد مالی می‌خواهد برای دستیابی به اهداف کسب و کار بپذیرد یا اجتناب نماید. مجموعه اشتهای ریسک باید شامل مقادیر کمی و کیفی شرح‌داده شده مرتبط با سودآوری، سرمایه و اندازه ریسک و نقدینگی باشد و ریسک‌های مالی و غیر مالی را نیز پوشش دهد.

اشتهای ریسک: سطوح مجموع و انواع ریسک‌هایی که یک نهاد مالی می‌خواهد در ظرفیت ریسک خود بپذیرد.

چارچوب اشتهای ریسک: روش کلی شامل، سیاست‌ها، فرآیند‌ها، محدودیت‌ها، کنترل‌ها و سیستم‌هایی است که اشتهای ریسک در نظر گرفته و مدیریت می‌کند. انتظارات در مورد اینکه چارچوب اشتهای ریسک چطور کار می‌کند، در قلب نهاد مالی قرار دارد. در بالاترین سطح، چارچوب اشتهای ریسک باید هماهنگ با مدل کسب و کار و استراتژی بانک باشد. به عبارت دیگر، در برنامه سالانه مدیریت باید سازگاری اشتهای ریسک را با استراتژی بانک بررسی کند و تغییرات لازم را در استراتژی بانک ایجاد نموده و مجدد اشتهای ریسک را ارزیابی نماید.

در بررسی اشتهای ریسک چند سوال مطرح است. یک بانک چطور اشتهای مربوط به فعالیت‌های جاری را تعیین می‌کند. چه حدی را باید در شرایط استرس در نظر گرفت. آیا همبستگی بین اشتهای ریسک کسب و کارهای مختلف و انواع ریسک وجود دارد اگر بله چطور؟. زیان‌ها چطور تعیین می‌شود. با این وجود این مسائل قابل بررسی هستند و این روش برای اولین بار تمام مدل کسب و کار و انواع ریسک را بر پایه یکسان قرار می‌دهد: مدل کسب و کار می‌تواند مقایسه شود و اشتهای ریسک می‌تواند به‌صورت مجموع بیان شود. زیان مورد انتظار نمی‌تواند تنها معیار قابل اندازه‌گیری باشد،معیار نقدینگی برای سطوح بالای اشتهای ریسک و مقادیر کیفی مورد نیاز است. این معیار در کنارمعیار اشتهای ریسک، حاکمیت و کنترل قرار می‌گیرد.چارچوب جامع اشتهای ریسک در استراتژی شرکتی و فرهنگ ریسک بانک قرار می‌گیرد.

اجزای اشتهای ریسک [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

برای اینکه یک بانک بتواند از منافع اشتهای ریسک بهره‌مند شود باید 5 مرحله بیان شده در ادامه را تعریف نماید.

مفاد بیاینه اشتهای ریسک [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

مفاد بیانیه اشتهای ریسک۳ به عنوان بخشی از شناسایی اشتهای ریسک منتشر می‌شود. بخشاول این مفاد، محیط بیرونی کسب و کار برای بانک است. به طوری‌که در این محیط فرصت‌های پیش‌رو، حسن شهرت بانک و رضایت‌مندی مشتریان دارای اهمیت است.

اولین عنصر از مفاد اشتهای ریسک، محیط بیرونی کسب و کار است که بانک در حال فعالیت است. دومین عنصر، عناصر داخلی نظیر فرهنگ ریسک بانک است و سومین عنصر، مفاد مدیریت ریسک مشتمل بر مسئولیت هیأت مدیره در مورداشتهای ریسک، تحمل و استراتژی است.

برای گروهی که اشتهای ریسک را بررسی می‌کنند، بررسی ریسک‌های اصلی و اثر آن بر توانایی بانک در دستیابی به اهداف استراتژیک مهم است. اشتهای ریسک در بطن محیط مقرراتی، فرهنگ سازمانی و چارچوب عملیاتی طراحی می‌شود. اهداف استراتژیک از طراحی اشتهای ریسک عبارت هستند از:

  • تداوم ابداعات بر مبنای تجربیات مشتریان
  • ارائه خدمات اثر بخش با بهترین ارزش افزوده
  • حداکثرسازی ارائه خدمات و استفاده بهینه از فرصت‌ها
  • دستیابی به جایگاه بهترین در محیط

طراحی و محتوای اشتهای ریسک [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

در طراحی اشتهای ریسک باید به اینکه اطلاعات مربوط به ریسک چطور معماری اشتهای ریسک و تصمیمات مربوط به آن را تحت تأثیر قرار می‌دهد توجه داشت. تیم مدیریتی باید از مهارت‌های لازم برای ارزیابی ریسک‌های پیش روی بانک برخوردار باشد.

در طراحی چارچوب اشتهای ریسک، هر ریسک به مجموعه ریسک‌ها مرتبط می‌شود و این ارتباط باعث می‌شود،ساختار مشابه برای مجموعه اشتهای ریسک ایجاد شود.برخی ازموارد مجموعه اشتهای ریسک نیاز به چارچوب خاص دارد نظیر استراتژی هدجینگ، نرخ بهره و ریسک بازار، مشتمل بر قیمت کالا، نرخ ارز و نرخ بهره.

در طراحی محتوای اشتهای ریسک، موارد زیر در نظر گرفته می‌شود:

  • استراتژی‌ها و چارچوب عملیاتی به‌روز می‌شود.
  • گروه مدیریتی، برنامه استراتژیک سه ساله و بودجه‌بندی را تعیین می‌کند.
  • موضوعات قابل بررسی برای مدیریت مشخص شده است.
  • گروه ارزیابی ریسک تشکیل می‌شود.
  • گزارش‌ها برای حسابرسان د اخلی و خارجی ارائه می‌شود.
  • رهنمود اشتهای ریسک متناسب با ریسک‌های پیش‌روی بانک تهیه می‌شود.

کمیته مدیریت ریسک اشتهای ریسک را برای هر یک از ریسک های اصلیارزیابی خواهد کرد. اشتهای ریسک متناسب با نیازهای حاکمیت شرکتی و کمیته ریسک به‌روز می‌شود. این به روزرسانی شامل تعریف سطح نوسانات ریسک متناسب با کسب وکار است.

کمیته حسابرسی، کدهای حاکمیت شرکتی را با کدهای مدیریت ریسکو کنترل داخلی انطباق می‌دهد. کمیته فرآیند مدیریت ریسک را بازنگری می‌کند و بررسی می‌کند که چطور اشتهای ریسک توسط مدیریت اندازه‌گیری می‌شود. گروه مدیریت ریسک عملیاتی، ریسک‌های عملیاتی ناشی از عوامل داخلی و خارجی را مورد بررسی قرار می‌دهد.

گروه ارزیابی ریسک بازار، اطلاعات مربوط به ریسک قیمت کالا،نرخ ارز، نرخ بهره و نوسانات قیمت سهام و سایر اطلاعات مربط به ریسک بازار را در اختیار کمیته اشتهای ریسک قرار می‌دهد. این گروه ریسک نقدینگی ناشی از عدم تناسب سررسید منابع مصارف را اندازه‌گیری نموده و استراتژی مناسب مدیریت نقدینگی را به کمیته اشتهای ریسک پیشنهاد می‌دهد. بنابراین انواع ریسک‌های مالی و غیر مالی اندازه‌گیری شده و به کمیته اشتهای ریسک ارائه می‌شود.

اجرای بیانه اشتهای ریسک [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

عناصر اصلی قرآیند مدیریت ریسک شامل موارد زیر است که توسط اعضای کمیته ریسک تهیه می‌شود:

  • تعریف ریسک: تعریف ریسک بر اساس مدل کسب و کار
  • تحلیل ریسک: دلایل اصلی ایجاد هر ریسک و اثر و احتمال رخداد آن
  • بازنگری: ارزیابی مجدد ریسک

اشتهای ریسک در این فرآیند آستانه‌های پذیرش ریسک را برای مدیریت ریسک تهیه و ابلاغ می‌کند و به این ترتیب به کمیته ریسک در شناسایی و کنترل ریسک کمک می‌کند.

بررسی اشتهای ریسک در دوره زمانی مورد نیاز برای اجرای کسب و کار، اطلاعات اینکه چطور اشتهای ریسک اجرا شود را فراهم می‌کند.انواع ریسک‌های مورد بررسی شامل امنیت، تطبیق، تأمین مالی، قانونی و فن‌آوری اطلاعات. بررسی‌های اشتهای ریسک باید قسمتی از برنامه حسابرسی داخلی باشد.

مراحل اجرایی اشتهای ریسک در نهادهای مالی مختلف متفاوت است. مراحل کلی آن به شرح زیر است:

  • شناسایی سهامداران و انتظارات آنها، تحلیل ریسک‌های مرتبط با استراتژی ها، انطباق و عملکرد
  • انتشار سطح مورد انتظار اکسپوژر ریسک که منجر به ایجاد وضعیت اشتهای ریسک می‌شود که مجموعه‌ای از معیارهای کمی و کیفی را مشتمل می‌شود.
  • تعریف دامنه قابل پذیرش از نوسان و نااطمینانی برای هر ریسک
  • دامنه ریسک مرتبط با اکسپوژر ریسک و برنامه اجرایی برای پوشش ریسک‌های جاری در چارچوب اشتهای ریسک
  • فرموله‌کردن اشتهای ریسک و ارائه آن به سهامداران

کنترل اثر اشتهای ریسک [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

اطلاعات آماده شده برای کنترل و مدیریت اشتهای ریسک، شامل، تعریف مدل کسب و کار، شناسایی ریسک‌های پیش‌روی بانک متناسب با مدل کسب وکار، اندازه‌گیری ریسک‌ها، گزارش به حسابرسان داخلی وخارجی، تعیین آستانه بحرانی برای هر ریسک و تهیه گزارش اشتهای ریسک است. این فرآیند به مدیریت مناسب فرآیند اشتهای ریسک کمک می‌کند. کنترل هر ریسک ضروری بوده و عملکرد موفق مالی با مدیریت ریسک به واسطه تصمیم‌سازی هوشمندانه و کنترل محیط به صورت اثربخش امکان‌پذیر است. بنابراین منافع زیادی در به هم تنیدگی و همراهی مدیریت ریسک و فعالیت اشتهای ریسک وجود دارد که اعتبار اشتهای ریسک یکی از قسمت‌های فرآیند مدیریت ریسک است.

حاکمیت اشتهای ریسک [ ویرایش | ویرایش مبدأ ]

مدیریت اشتهای ریسک، اهداف استراتژیک اشتهای ریسک را مشخص می‌کند، برنامه استراتژیک را فراهم می‌کند، آستانه‌های اشتهای ریسک برای هریک از اجزای ریسک فراهم می‌کند. اهداف استراتژیک اشتهای ریسک عبارت هستند از:

  • کفایت سرمایه
  • ارائه رشد درآمد با ثبات
  • طراحی دستیابی به نقدینگی کافی و پایدار
  • دستیابی به اعتماد سهامداران

اهداف ریسک استراتژیک پلی بین مدل کسب و کار و محدودیت‌های اشتهای ریسک بوده و به مدیریت ریسک‌های پیش‌روی کسب و کار به صورت روزانه کمک می‌کند. در واقع اشتهای ریسک، منعکس‌کنننده ماهیت ریسک‌هایی است که یک نهاد مالی به دنبال مدیریت آن است. بر این اساس، مشخص می‌شود که اهداف چیست استراتژی مناسب برای دستیابی به اهداف استراتژیک کدام است، چه تصمیماتی برای دستیابی به اهداف اتخاذ می‌شود و منابع چطور اختصاص داده می‌شود. نقش کمیته ریسک باید تصریح شده باشد و اینکه چه مسئولیتی در ارتباط با اشتهای ریسک دارند باید مشخص شده باشد.

جستارهای وابسته

  • ریسک جامع سازمانی
  • اهداف ریسک
  • ساختار ریسک
  • فرهنگ ریسک
  • بودجه ریسک
  • تحمل ریسک

پانویس/ پاورقی



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.