محدودیت‌هایEPS در محاسبه سود سهام


درآمد هر سهم

بازدۀ حقوق صاحبان سهام ROE چیست؟

بازدۀ حقوق صاحبان سهام- ROE معیاری از عملکرد مالی است که با تقسیم درآمد خالص بر سهم سهامداران بدست می آید. از آنجاییکه سهم سهامداران برابر با دارایی های شرکت منهای قرض آن است، ROE می تواند بعنوان بازدۀ دارایی خالص نیز در نظر گرفته شود.

ROE بعنوان معیار ارزیابی کارآیی مدیریت شرکت در رابطه با استفاده از دارایی های شرکت برای بدست آوردن سود محسوب می شود. ROE بصورت درصد مشخص می گردد و در صورتیکه درآمد خالص و دارایی هر دو اعدادی مثبت باشند، می تواند برای هر شرکتی محاسبه گردد. درآمد خالص قبل از پرداخت سود سهام به سهامداران عادی و بعد از اینکه سود سهام به صاحبان سهام ممتاز و بهره ها به وام دهندگان پرداخت شد، محاسبه می شود.
فرمول بازدۀ حقوق صاحبان سهام (ROE) به اینصورت است:

بازدۀ حقوق صاحبان سهام - ROE = سود خالص تقسیم بر سهم سهامداران

درآمد خالص = میزان درآمد، هزینه های خالص، و مالیات که یک شرکت در یا بازه تولید می کند.

متوسط سهم سهامداران = با افزودن سهم در ابتدای دوره محاسبه می شود.

ابتدا و انتهای دوره ای که درآمد خالص بدست می آید، باید با هم مطابقت داشته باشند.


چگونگی محاسبۀ بازدۀ حقوق صاحبان سهام- ROE

درآمد خالص آخرین سال مالی و یا 12 ماه پیگیری اسناد در صورتحساب سود و زیان بدست می آید- مجموع فعالیت های مالی در یک دوره. سهم سهامداران از ترازنامه بدست می آید- تراز جاری از کل تاریخچۀ تغییرات در دارایی ها و بدهی های یک شرکت. بنظر می رسد بدلیل ناهماهنگی بین دو صورت مالی، بهترین شیوۀ محاسبۀ ROE بر اساس سهم متوسط در یک بازۀ زمانی باشد. می توانید اطلاعات بیشتری در رابطه با محاسبۀ ROE کسب کنید.
بازدۀ حقوق صاحبان سهام چه اطلاعاتی در اختیار شما قرار می دهد؟

بازدۀ حقوق صاحبان سهام (ROE) خوب یا بد، بستگی به آنچه دارد که برای سهامداران دیگر طبیعی محسوب می شود. بعنوان مثال، تسهیلات در مقایسه با میزان ناچیز درآمد خالص، دارایی ها و بدهی های زیادی در ترازنامۀ مالی خود دارند. یک ROE عادی در بخش تسهیلات می تواند 10 درصد یا کمتر باشد. یک شرکت فناوری یا خرده فروش با ترازنامۀ مالی کمتر احتمالا سطحی حدود 18 درصد یا بیشتر دارد.

یک قانون نانوشته این است که ROE ای برابر و یا کم ی بالاتر از سطح متوسط دیگر اعضای گروه سهامداران را هدف قرار دهید. بعنوان مثال تصور کنید که یک شرکت، TechCo، ROE ثابت 18 درصدی یا بیشتر را در مقایسه با دیگر شرکت ها که ROE 15 درصدی داشته اند، در چند سال اخیر بدست آورده است. در اینصورت، سرمایه گذار نتیجه می گیرد که مدیریت TechCo ، با استفاده از دارایی های شرکت سود بالای حد متوسطی را بدست آورده است.

نرخ های نسبتا بالا و پایینِ ROE به طور قابل توجهی در یک گروه صنعتی یا بخش با بخش و گروه دیگر متفاوت خواهد بود. وقتی برای ارزیابی یک شرکت در مقابل شرکت مشابه دیگر بکار رود، معنادار خواهد شد. روش میانبر برای سرمایه گذاران این است که بازدۀ حقوق صاحبان سهام را نزدیک به میانگین دراز مدت S&P 500 (14%) بعنوان نرخ قابل قبول در نظر بگیرند و هر مقدار پایین تر از 10 درصد ضعیف محسوب شود.
نکات اصلی

• بازدۀ حقوق صاحبان سهام میزان کارآیی مدیریت در استفاده از دارایی های شرکت برای تولید سود را ارزیابی می کند.

• ROE بد یا خوب بستگی به آنچه برای صنعت یا شرکت های دیگر طبیعی است دارد.

• بعنوان یک میانبر، سرمایه گذاران می توانند بازدۀ حقوق صاحبان سهام را نزدیک به میانگین دراز مدت S&P 500) 14%) بعنوان نرخ قابل قبول در نظر بگیرند و هر مقدار پایین تر از 10 درصد ضعیف محسوب شود.
مثالی از چگونگی استفاده از بازدۀ حقوق صاحبان سهام- ROE
بعنوان مثال، تصور کنید که یک شرکت درآمد سالانۀ 180000 دلار و بازدۀ حقوق صاحبان سهام سهامداران 12000000 دلار دارد. ROE این شرکت بصورت زیر محاسبه می شود:

• 15 درصد، یا 1800000 دلار/ 12000000 دلار = 15 درصد
شرکت اپل (NASDAQ: AAPL) را در نظر بگیرید- برای سال مالی که در 29 سپتامبر 2018 به پایان رسیده است این شرکت 59.5 بیلیون دلار درآمد خالص داشته است. در پایان سال مالی، سهم سهامداران در مقایسه با ابتدای سال که 134 بیلیون دلار بود، 107.1 بیلیون دلار شده است. بنابراین، بازدۀ حقوق صاحبان سهام شرکت اپل 49.4 درصد یا 59.5 بیلیون دلار (107.1 بیلیون دلار بعلاوۀ 134 بیلیون دلار/ 2) می باشد.
در مقایسه با سایر رقبا، شرکت اپل ROE بالایی کسب کرده است. آمازون (NASDAQ: AMZN) بازدۀ حقوق صاحبان سهام 27 درصدی، مایکروسافت (NASDAQ: MSFT) 23 درصد، و گوگل (NASDAQ: GOOGL) 12 درصد داشتند.

استفاده از ROE برای تخمین نرخ رشد

نرخ رشد پایدار و نرخ رشد سود سهام را می توان با استفاده از ROE و با فرض اینکه این نسبت تقریبا برابر است یا به طور متوسط بالاتر از میانگین گروه های دیگر است، محاسبه کرد. اگرچه این امر ممکن است چالش برانگیز باشد، اما می تواند مکان مناسبی برای توسعۀ تخمین های آینده در مورد نرخ رشد سهام و نرخ رشد سود سهام آن باشد. این دو محاسبات توابع یکدیگر هستند و می تواند برای مقایسه آسان تر بین شرکت های مشابه مورد استفاده قرار گیرد.

به منظور برآورد نرخ رشد آیندۀ شرکت، ROE را ضرب در نسبت نگهداری شرکت کنید. نسبت نگهداری، درصد درآمد خالص است که بمنظور رشد آینده توسط یک شرکت "حفظ" می شود. دو شرکت با ROE و درآمد خالص مشابه ولی نسبت نگهداری متفاوت را در نظر بگیرید. شرکت اول، DivCo، ROE 15 درصدی دارد و 30 درصد از درآمد خالص خود را به سهامداران در سود سهام می پردازد، یعنی DivCo 70 درصد از درآمد خالص خود را حفظ می کند. شرکت دوم، GrowthCo، نیز ROE 15 درصدی دارد ولی تنها 10 درصد از درآمد خالص خود را به سهامداران ارائه می کند و 90 درصد را حفظ می کند.

نرخ رشد برای DivCo، 10.5 درصد یا ROE برابر نسبت نگهداری است که می شود 15 درصد برابر 70 درصد. نرخ رشد GrowthCo 13.5 درصد یا 15 درصد برابر 90 درصد است. این تجزیه و تحلیل به عنوان مدل رشد پایدار معرفی می گردد. سرمایه گذاران می توانند از این مدل برای برای تخمین آینده و شناسایی سهام هایی که ممکن است به دلیل پیشروی از توانایی رشد پایدار خود خطرناک باشند، استفاده کنند. سهامی که کندتر از نرخ پایدار خود حرکت کند ممکن است کم ارزش محسوب گردد و یا بازار آنها را بعنوان نشانه های خطرناکی از شرکت در نظر بگیرد. در هر صورت، نرخ رشدی که بسیار بالاتر و پایین تر از نرخ پایدار باشد، باید مورد بررسی دقیق تری قرار گیرد.

این مقایسه نشان می دهد GrowthCo گزینۀ بهتری به نسبت DivCo است ولی مزایای نرخ سود بالاتر که ممکن است برای برخی از سرمایه گذاران جذاب باشد را نادیده می گیرد. می توانیم محاسبات را تغییر دهیم تا نرخ رشد سود سهام که برای سرمایه گذاران بسیار مهم است را تخمین بزنیم. نرخ رشد سود سهام می تواند به ضرب ROE در نرخ پرداخت سود بدست آید. نرخ پرداخت سود درصد درآمد خالصی است که از طریق سود سهام به سهامداران عادی بازگردانده می شود. این فرمول نرخ رشد سود سهام را در اختیار ما قرار می دهد که به نفع DivCo است.

نرخ رشد سود سهام DivCo 4.5 درصد یا ROE برابر نرخ پرداخت سود است که می شود 15 برابر 30 درصد. نرخ رشد GrowthCo 1.5 درصد یا 15 درصد برابر 10 درصد است. در هر صورت، نرخ رشدی که بسیار بالاتر و پایین تر از نرخ پایدار باشد، باید مورد بررسی دقیق تری قرار گیرد.


استفاده از ROE برای شناسایی مشکلات

منطقی است که تعجب کنید که آیا ROE متوسط یا کمی بالاتر از حد متوسط، بهتر از ی دو یا سه برابر و یا حتی بالاتر از حد متوسط دیگر گروه ها است یا خیر. آیا سهام با ROE بالاتر با ارزش تر نیست؟ گاهی اوقات ROE بسیار بالا در صورتیکه درآمد خالص در مقایسه با سهم بسیار بالا باشد، امری مثبت تلقی می شود. اگرچه در بیشتر موارد، ی بالا به دلیل سهم کمتر در مقایسه با درآمد خالص است که نشان دهندۀ خطر می باشد.

اولین مشکل دربارۀ ROE بالا می تواند مربوط به سود ناپایدار باشد. تصور کنید یک شرکت، LossCo، برای سالها هیچ سودی نداشته است. خسارت های هر سال در ترازنامه و در بخش سهم بعنوان خسارت حفظ شده ثبت شده اند. خسارت ها ارزش منفی دارند و سهم سهامداران را کاهش می دهند. تصور کنید LossCo در سالهای اخیر به سرمایه ای دست یافته و سودمند شده است. مخرج فرمول محاسبۀ ROE در حال حاضر بسیار پس از سالها خسارت، بسیار کوچک است که سبب می شود ROE بصورت گمراه کننده ای بالا باشد.

دومین مورد، بدهی های بیش از حد است. اگر یک شرکت قرض های زیادی داشته باشد، ROE را افزایش می دهد زیرا سهم برابر است بامیزان دارایی ها منهای بدهی ها. هر چه بدهی ها بیشتر شود، سهم کمتر می شود. یکی از اتفاقاتی که ممکن است منجر به وقوع این مورد شود زمانی است که شرکت میزان بالایی قرض می کند تا بدهی خود را پرداخت کند و صاحب سهم شود. این امر سود هر سهم (EPS) را افزایش می دهد اما تاثیری بر نرخ رشد واقعی یا عملکرد ندارد.

در نهایت، درآمد خالص منفی و سهم منفی سهامداران می تواند منجر به ROE بالای غیر طبیعی شود. اگرچه اگر یک شرکت زیان خالص و یا سهم منفی صاحبان سهام داشته باشد، ROE نباید محاسبه گردد. اگر سهم سهامداران منفی باشد، رایج ترین مشکلی که رخ می دهد بدهی بیش از حد و یا سود ناپایدار خواهد بود. اگرچه استثناهایی برای این قانون وجود دارد که برای شرکت هایی است که از پول نقد برای خرید سهام خود استفاده می کنند، صدق می کند. برای بسیاری از شرکت ها، این امر گزینۀ دیگر برای پرداخت سود سهام بشمار می رود و در نهایت منجر به کاهش سود سهام می شود که سبب منفی شدن محاسبات می گردد.

در تمامی موارد، سطوح خیلی بالا یا منفی ROE می تواند بعنوان هشداری برای نرخ رشد سود در نظر گرفته شود. در موارد نادری، نرخ ROE منفی می تواند بعلت پول نقد باشد که برنامه های رها کردن سهام و یا مدیریت عالی باشد اما این امر نتیجه ای نادر است. در هر صورت، ROE منفی نمی تواند با مقادیر مثبت ROE مقایسه شود.

تفاوت بین ROE و بازدۀ سرمایۀ سرمایه گذاری شده

در حالیکه بازدۀ حقوق صاحبان سهام بستگی به سود یک شرکت دارد، می تواند مربوط به سهم صاحبان سهام، بازدۀ سرمایۀ سرمایه گذاری شده (ROIC) شود که محاسبات را چند مرحله جلوتر می برد. هدف ROIC محاسبۀ میزان سرمایه بعد از سود سهام است که یک شرکت بر اساس منابع موجود سرمایه، شامل سهم سهامداران، و بدهی ها بدست می آورد. ROE بستگی به این امر دارد که یک شرکت تا چه اندازه از سهم سهامداران استفاده می کند، در حالیکه ROIC برای تعیین این موضوع است که یک شرکت چگونه از تمامی سرمایۀ موجود برای کسب درآمد استفاده می کند.


محدودیت های استفاده از بازدۀ حقوق صاحبان سهام- ROE

بازدۀ حقوق صاحبان سهام بالا ممکن است همیشه مثبت نباشد. ی بسیار بزرگ نشان دهندۀ موارد مختلفی مانند سودهای ناپایدار، و یا بدهی های بیش از حد می باشد. به همین صورت، ی منفی می تواند بعلت این باشد که یک شرکت دارای زیان خالص و یا سهم منفی سهامداران است که نمی تواند برای ارزیابی شرکت بکار رود و یا برای مقایسه با دیگر شرکت ها با ROE مثبت استفاده شود.

ترجمه شده در موسسه مطالعات راهبردی سپینود شرق

کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.

داده های بورسی

قالب وبلاگ

eps سود هر سهم با سود پیش بینی هر سهم و نحوه محاسبه و بررسی و تعریف آن

سفارش داده های eps برای شرکت های بورسی به تعداد دلخواه از همین سایت

در هر بازه زمانی

این نسبت که برای ارزشیابی قیمت سهام که به صورت ریال بیان می شود. از تقسیم سودخالص سهامداران عادی بر تعداد سهام عادی به دست می آید. نتیجه نسبت نشان می دهد که به ازای یک سهم، چه میزان عایدی به دست آمده است و هر چقدر نتیجه نسبت بیشتر باشد، گویای عملکرد مطلوب شرکت است، از این نسبت برای ارزشیابی سهام نیز استفاده می شود که با توجه به قیمت بازاری سهام(قیمت معاملاتی سهم)، ارزش سهام در آینده نیز معلوم می گردد(معین الدین و دیگران-۱۳۹۰).

سود هر سهم بدین صورت اندازه گیری می شود:

میانگین موزون تعداد سهام عادی / (سودسهم سهام ممتاز-سود خالص)

برای محاسبه میانگین موزون تعداد سهام عادی باید نکات زیر را در نظر گرفت:

1-انتشار سهام جدید از تاریخ انتشار به عنوان عامل مثبت در میانگین لحاظ می گردد.

2-بازخرید سهام از تاریخ بازخرید به عنوان عامل منفی در میانگین لحاظ می گردد.

3-ابطال سهام از محل سهام بازخریدی در میانگین بی تاثیر است.

4-توزیع سودسهمی، تجزیه سهام و معکوس تجزیه، عطف به ماسبق می شود و از ابتدای سال در نظر گرفته می شود(معین الدین و دیگران -۱۳۹۰).

سود هر سهم (EPS) یکی از آماره های مالی بسیار مهم است که مورد توجه سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می باشد. EPS از تقسیم سود پس از کسر مالیات شرکت، بر تعداد کل سهام، محاسبه می شود. که نشان دهنده سودی است که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی بدست آورده است (نوو، 1385). اولین جزء محاسبه ی EPS درآمد (درآمد اختصاصی سهامداران عمومی) است. در واقع درآمد سهامداران عمومی، باقی مانده سود، پس از توزیع سهم کارفرمایان، عرضه کنندگان، ارائه دهندگان خدمات، صاحبان سهام ممتاز و بستانکاران می باشد. دومین جزء EPS تعداد سهم منتشر شده در بازار توسط شرکت است. لازم به ذکر است، تعداد سهام موجود بازار را به عنوان جزئی از EPS شرکت تلقی می شود تا بتوان میزان مطالبات سهامداران عمومی را نسبت به درآمد در هر واحد اندازه گیری نمود به عبارت دیگر EPS مقدار سودی است که به هر سهم اختصاص می یابد با محاسبه سطح درآمد شرکت از این روش می توان به میزان درآمدی که هر فرد کسب می کند، دست یافت. با اینکه اجزای EPS ظاهرا ساده به نظر می رسد اما در واقعیت این طور نیست و این عناصر کاملا پیچیده اند. به عنوان مثال، تخمین تعداد سهام در بازار کاری ساده نیست چرا که به مرور زمان تعداد سهام دایما در حال تغییر یا جابه جایی است به طوری که انتشار سهام یا بازخرید سهام توسط شرکتها، تعداد سهام موجود در بازار را تغییر می دهد و با عرضه مقدار زیادی سهام توسط یک شرکت در انتهای یک دوره مالی، تعداد متوسط سهام در انتهای دوره بسیار بیشتر از اوایل دوره خواهد بود که به این ترتیب در محاسبه EPS مشکل ایجاد می کند.

اهمیت EPS و کاربردهای آن
سود منبع اصلی تأمین جریان نقد و زایش ثروت است. تعیین سطح سود که برای مقاصد تجزیه و تحلیل مالی مربوط باشد یک فرآیند تحلیلی پیچیده می باشد. با توجه به تفاوت ارقام سود شرکتهای مختلف و نیز تغییر ارقام سود یک شرکت در طی دوره های زمانی مختلف، مقایسه پذیری این ارقام تا حدودی مشکل می باشد. یکی از روش های استاندارد نمودن رقم سود ، تبدیل آن به یک مبلغ سود هر سهم می باشد. این اهمیت و حساسیت EPS باعث شده است که اولاً محاسبه و گزارش EPS واقعی و پیش بینی طبق قوانین بازار سرمایه بسیاری از کشورها الزامی گردد، ثانیاً مراجع تدوین استاندارد های حسابداری نیز الزامات معینی را جهت نحوه محاسبه و افشاء آن وضع نمایند تا سودمندی EPS را از طریق افزایش قابلیت مقایسه (بین شرکتها و طی دوره های مختلف) و کاهش صلاحدید مدیریت ارتقاء دهند.
براساس تحقیقات تجربی انجام شده در سایر کشورها، EPS استفاده های زیر را دارد :

  1. ارزیابی، تعیین و قضاوت در محدودیت‌هایEPS در محاسبه سود سهام خصوص قیمت سهام. تحلیل گران مالی با ضرب EPS در رقم P/E درخصوص پایین یا بالا بودن قیمت سهام قضاوت می کنند. این دو رقم به طور گسترده در تصمیمات سرمایه گذاری استفاده می شود و حتی بورس اوراق بهادار نیز بر همین مبنا در خصوص معقول بودن قیمت، قضاوت می کند. به دلیل اهمیت EPS، ضروری است رویکردی یکنواخت برای محاسبه آن وجود داشته باشد.
  2. پیش بینی EPS های آینده و نرخ رشد آن بر قیمت سهام تأثیر دارد. سهامداران و تحلیل گران، EPS های گزارش شده را برای بر آورد EPS های آینده و برآورد نرخ رشد آتی به کار می برند و در واقع توان زایش ثروت شرکت را ارزیابی می کنند.
  3. ارزیابی پوشش سود نقدی و توانایی پرداخت سود سهام. یکی از معیارهای قضاوت درخصوص محدودیت‌هایEPS در محاسبه سود سهام توان پرداخت سود سهام در زمان حال و آینده، مبلغ EPS می باشد. اگر چه سایر ملاحظات مالی و سرمایه گذاری، در تعیین خط مشی تقسیم سود مؤثر است ولی مسلم است که بدون وجود سود، امکان پرداخت سود سهام نمی باشد.
  4. قضاوت درخصوص وضعیت شرکت و عملکرد مدیریت و نیز ترسیم تصویری از آینده. رقم EPS نسبت به بازدهی نقدی (سود سهام) مبنای قابل قبول تری برای مقایسه عملکرد شرکت و مدیریت می باشد. اگر چه جریان های نقدی عامل مهم در ارزیابی ارزش شرکت است ولی اعتقاد بر این است که EPS معیار بهتری برای مقایسه عملکرد شرکت طی سالهای مختلف و نیز با رقبا می باشد.
  5. برآورد قدرت سودآوری و ارزیابی سطح و روند سود. بهترین برآورد ممکن از متوسط سود یک شرکت که انتظار محدودیت‌هایEPS در محاسبه سود سهام حفظ و یا تکرار آن با درجه ای از نظم در یک محدوده زمانی آتی می رود را قدرت سودآوری می گویند. بیشتر مدلهای ارزیابی به نحوی قدرت سودآوری را از طریق یک عامل یا ضریب که هزینه سرمایه و نیز ریسک و بازده های مورد انتظار آتی را در بر می گیرد، سرمایه ای می کنند. EPS در صورتی برای ارزیابی قدرت سودآوری مناسب است که با تأکید بر اقلام مستمر سود و زیان محاسبه شده باشد. تحلیل گران بر شناسایی اجزائی از جریان درآمد و هزینه تمرکز می کنند که با ثبات و قابل پیش بینی باشند.
  6. نسبت P/E یا قیمت به سود یکی از خلاصه های مهم مالی است که براساس سود هر سهم محاسبه می شود و دوره مورد انتظار برگشت سرمایه گذاری را نشان می دهد و معکوس آن را نیز نرخ بازده مورد توقع حسابداری را نشان می دهد .

محدودیت های EPS
تأکید شده است که کاربران اطلاعات مالی صرفا بر یک رقم، EPS، تمرکز ننموده و از سایر اطلاعات نیز در مدل های تصمیم گیریشان استفاده نمایند. با این وجود حتی در استفاده از EPS به همراه سایر اطلاعات نیز باید به محدودیت هایی که در اندازه گیری آن وجود دارد، توجه شود. محدودیت های EPS به شرح زیر است:

  1. EPS مبتنی بر سود تاریخی است. مدیریت ممکن است در گذشته تصمیماتی گرفته باشد که سود جاری را افزایش دهد، ولی در آینده رشد سود کاهش یابد. بنابراین رشد EPS نمی تواند پیش بینی کننده قابل اتکایی برای نرخ رشد آتی باشد. به عبارت دیگر به کیفیت سود نیز باید توجه شود.
  2. EPS بدون توجه به تورم محاسبه می شود. نرخ رشد واقعی EPSممکن است متفاوت از نرخ رشد اسمی آن باشد.
  3. EPS متأثر از انتخاب روش های حسابداری و زمانبندی معاملات توسط مدیریت است و این امر بر مقایسه بین شرکتها تأثیر می گذارد.
  4. با توجه به این که تغییر پذیری سود، نشانه ای از ریسک شرکت می باشد و باعث نوسان قیمت بازار محدودیت‌هایEPS در محاسبه سود سهام سهام می گردد، مدیران تمایل به هموارسازی سود از طریق انتخاب روش های حسابداری و زمانبندی معاملات دارند. بنابراین EPS ممکن است متأثر از صلاحدید مدیران باشد.
  5. EPS متأثر از ساختار سرمایه است. مثلاً تغییرات در تعداد سهام ناشی از صدور سهام جایزه (سود سهمی) بر مبلغ EPS دوره های جاری و گذشته تأثیر می گذارد و این مسئله مقایسه بین شرکتها را مشکل می نماید.

انواع EPS
برای یک شرکت بیش از یک نوع EPS وجود دارد که انواع مختلف آن با توجه به تغییر در روش تخمین تعداد سهام موجود در بازار، تغییر خواهد کرد. نوع اول EPS تحت تأثیر تغییرات بالقوه تعداد سهام موجود و حق تقدم و اختیار خرید و فروش در بازار قرار نمی گیرد و نوع دیگر آن که تحت تاثیر تغییرات تعداد سهام شرکت های بازار (سهم های منتشر شده جدید توسط شرکتها ) و حق تقدم و اختیار خرید و فروش قرارمی گیرد. البته این موضوع در مورد بازار ایران صدق نمی کند. در بازار فقط یک نوع EPS وجود دارد و از آنجا که بر حسب مقدار سرمایه ثبت شده در زمان تشکیل مجمع سالانه، محاسبه می شود، مگر اینکه حق تقدم ها به صورت سرمایه افزودنی قبل از تشکیل مجمع به سرمایه شرکت افزده شود که در این صورت میتوآن از آن بهره گرفت. براساس اصول و قوانین پذیرفته شده در آمریکا، شرکت های آمریکائی باید هر دونوع EPS را درصورت های مالی خود داشته باشند: چرا که EPS دراین کشور هر سه ماه یک بار اعلام خواهد شد و در مواردی که شرکت سود ده نیست، ازاین قاعده مستثنی می شود، چرا که با محاسبه تعداد سهم های جدید اضافه شده در بازار ( که از حق تقدم ها و اختیارها ناشی می شوند) مقدار زیان کوچک تر از حد واقعی آن نشان داده می شود و دومین مشکلی که در محاسبه تعداد سهام موجود در بازار برای محاسبه EPS وجود دارد این است که در ترازنامه شرکتها در بخش اوراق بهادار، هیچ گاه از میانگین تعداد سهم های موجود در بازار استفاده نمی شود بلکه تعداد سهامی را که در همان روز بستن ترازنامه، در دست صاحبان سهام است استفاده می کنند. همچنین این تعداد شامل اوراق تبدیلی نیز نمی شود چرا که EPS را کاهش می دهد بنابراین سرمایه گذاران باید در هنگام محاسبه EPS هر دوی این موارد را در نظر بگیرند. EPS به عنوان درآمد هر سهم، میزان سودآوری شرکت را نشان می دهد چرا که در هر شرکت درآمد هر سهم را به کل سهام شرکت تعمیم می دهند و براساس آن تصمیم می گیرند.

تعدیل EPS چیست؟
مدیران شرکت در ابتدای سال مالی با توجه به چشم انداز فعالیتهای شرکت EPS معینی را پیش بینی و اعلام می کنند. اما در طی سال با توجه به روند فعالیت ممکن است تغییر در اصلاح در EPS اعلام شده ضروری به نظر رسد، لذا براساس عملکرد شرکت EPS جدیدی اعلام می کنند که به آن تعدیل EPS گفته می شود.

DPS یا سود تقسیمی هر سهم 2

هر سال شرکتها بخشی از سود خالص را مطابق قانون و بخشی را براساس نیاز شرکت نزد خود نگهداری می کنند و مابقی را بین سهامداران تقسیم می نمایند. به مقدار سودی که شرکت تقسیم می کند و به طور نقدی به دست سهامدار می رسد DPS یا سود تقسیمی گفته می شود به عبارت دیگر DPS بخشی از سود پس از کسر مالیات به ازاء هر سهم 3 است که توسط شرکت پرداخت می گردد. سود پرداختی هر سهم از تقسیم کل سود پرداختی ( مصوب مجمع عادی سالانه ) بر تعداد سهام شرکت به دست می آید. چون DPS سود بخشی از EPS می باشد که سهامداران در مورد تقسیم آن نظر می دهند معمولا" کمتراز EPS می باشد . البته چنانچه تمام سود تقسیم شود EPS و DPS برابر می باشد در بعضی موارد خاص نیز DPS بیشتر از EPS است که این مبلغ اضافی معمولا" از محل سود انباشته سالهای قبل تامین می شود . البته این وضعیت اکثرا" نشان دهنده بی برنامه بودن شرکت می باشد چون سود انباشته همان سود سالهای گذشته است که توزیع نشده است و معمولا" جهت انجام برنامه ای خاص در شرکت باقی مانده است و توزیع آن در سالهای بعد نشانه خوبی نیست. باشروع فصل مجامع شرکتهای بورس موضوع تقسیم سود (DPS) ذهن تمامی سهامداران شرکت های بورسی را به خود جلب کرده به خصوص سهامداران حقیقی که ازاین راه امرار معاش می کنند.

اینکه چه میزان از سود تحقق یافته هر سهم به صورت نقدی توزیع شود و چه میزان در شرکت باقی بماند تصمیمی است که در مجمع عادی سالیانه توسط هیات مدیره به مجمع پیشنهاد داده می شود و سپس به تصویب سهامداران می رسد. براساس قانون تجارت در صورت تصویب در مجمع عمومی عادی سالانه تقسیم سود تصویب شده، حداکثر ظرف 8 ماه ازتاریخ تصویب به سهامداران می بایست پرداخت گردد. البته سود پرداختی یاDPS تنها به سهامدارانی پرداخت می گردد که درتاریخ برگزاری مجمع مالک آن میزان سهم باشند.

آموزش بورس

منظور از مجمع شرکت های بورسی چیست و هدف از تشکیل آن چیست؟

هدف از تهیه و انتشار این مقاله بیان اطلاعات جامع و کاربردی در رابطه با مجمع شرکت های بورسی می…

سامانه کدال چیست و کاربرد آن چیست؟(همه چیز در مورد کدال)

در این پست شما را با سامانه کدال و کاربرد آن آشنا می سازیم. اگر به تازگی وارد بازار بورس…

سبدگردانی در شیراز

مقدمه همانطور که می دانید یکی از روش های رایج معامله و خرید و فروش، روش غیر مستقیم و یا…

حداقل و حداکثر تعداد حجم سفارش در سیستم معاملات چه قدر است؟

مقدمه افراد حاظر در بورس برای خرید و فروش سهام و انجام معاملات در بورس سهام باید یک محدودیت خاصی…

سود پیش بینی شده (EPS) + فرمول و نحوه محاسبه EPS

همراهان گرامی بورس فردا تخمین میزان سود آخر سال یک کار بسیار صحیح است که معمولا هر شرکت و سازمان…

با بهترین بازار سرمایه گذاری در ایران آشنا شوید

هدف از انتشار این مطلب آشنایی و معرفی بهترین بازار سرمایه گذاری در ایران می باشد. اولین قدم در انتخاب یک…

حراج ناپیوسته بدون محدودیت دامنه نوسان قیمت یعنی چه؟

برای فعالیت در بورس باید با اصطلاحات بورسی آشنایی داشته باشید. یکی از این مفاهیم حراج پیوسته و حراج ناپیوسته می…

منظور از افزایش سرمایه شرکت های بورسی چیست؟ (انواع روش های افزایش سرمایه)

در این مطلب به بیان مفهوم افزایش سرمایه شرکت های بورسی و معرفی انواع روش های افزایش سرمایه می پردازیم.…

لیست نماد های بورس

مقدمه سرمایه گذاری در بورس یکی از روش های رایج سرمایه گذاری می باشد. در این بازار افراد می توانند…

بورس چه روز هایی تعطیل است؟

مقدمه فعالیت در بازار بورس و سرمایه گذاری در بورس، یکی از عناوین داغ در بحث ها و خبر ها…

نحوه پیش بینی درآمد هر سهم مدیران در آخر سال

درآمد هر سهم

درآمد هر سهم

با سلام خدمت همه کاربران خوب پرشین حساب. همانطور که میدونید پایان سال زمان محاسبه سود و زیان واحدهای تجاری و تقسیم سود بین صاحبان سرمایه شرکت هاست. روش صحیح محاسبه سود اصل مهمیه که حتی یکی از استانداردهای حسابداری را در بر گرفته . استاندارد شماره 30 حسابداری چگونگی محاسبه سود هر سهم را تشریح کرده . به دلیل تنوع شرکتهای تجاری از نظر نوع شرکت، آگاهی در ارتباط با نحوه تقسیم سود و محاسبه درآمد هر سهم در این شرکت ها مهم به شمار میاد.که من امروز برای شما در این خصوص مطلبی به همراه مثال بیان میکنم:

درآمد هر سهم
طبق ماده ی 20 قانون تجارت ، شرکت های تجاری بر 7 قسم است :
1)شرکت سهامی
2)شرکت با مسئولیت محدود
3)شرکت تضامنی
4)شرکت مختلط غیر سهامی
5)شرکت مختلط سهامی
6)شرکت نسبی
7)شرکت تعاونی تولید و مصرف

هر یک از این شرکتها شیوه های مختلفی برای تقسیم سود و درآمد های خود دارند. به عنوان مثال در شرکت های با مسئولیت محدود نحوه تقسیم سود در اساسنامه شرکت نوشته شده است در غیر این صورت به نسبت آورده هریک از شرکا تقسیم میشود، در شرکتهای تعاونی نحوه تقسیم سودبه نسبت خرید هریک از آن ها بیان شده است
ولی در شرکتهای سهامی باتوجه به اینکه سرمایه گذاران آن سهامداران هستند ضوابط خاص تری حاکم است.

طبق قانون مدیران تا 30 روز قبل از پایان سال مالی فرصت دارند تا درآمد پیش بینی شده هر سهم را با توجه به عملکردهای گذشته و برنامه های آتی خود، اعلام کنند.

تفاوت EPS و DPS
درآمد پیش بینی شده همان EPS است که البته برخی EPS را سود تحقق یافته هر سهم و DPS را سود تقسیمی عنوان میکنند، ولی به نقل از فرمایشات استاد بنده جناب آقای دکتر محسن دستگیر دومین استاد تمام حسابداری در ایران، DPSسود تقسیمی هر سهم و EPS درآمد هر سهم میباشد که به غلط آن را به عنوان سود هر سهم که تحقق یافته است، قلمداد میکنند.

درآمد هر سهم

سود هر سهم ( استاندارد شماره 30 حسابداری )

محاسبه سود هر سهم که فقط برای سهام عادی محاسبه و گزارش میشود به این طریق است

فرمول محاسبه سود هر سهم:

( سود سهام ممتاز ( سال جاری ) – سود خالص) تقسیم بر میانگین موزون تعداد سهام عادی

با یک مثال فرمول را بهتر درک خواهید کرد:

شرکتی در سال 95 سود خالصی معادل 5.000.000ریال ، تعداد سهام عادی در ابتدای سال5000سهم بوده که طی سال هیچ تغییری نداشته ( که اگر تغییر داشته باشد بحث میانگین موزون مطرح میشود که در ادامه به آن خواهیم پرداخت ) و این شرکت در ساختار سرمایه خود سهام ممتاز غیر قابل تبدیل داشته باشدکه سود تخصیص یافته به آن در سال قبل 2.000.000 ریال بوده است، سود هر سهم ؟

( 2.000.000 -5.000.000 ) تقسیم بر 5000 برابر میشود با 600
پس سود هر سهم 600 میباشد.

میانگین موزون تعداد سهام عادی

برای محاسبه میانگین موزون تعداد سهام عادی باید به تغییرات در حقوق صاحبان سهام توجه کنیم.

2 نوع تغییرات داریم تغییرات واقعی و تغییرات غیر واقعی

تغییرات واقعی: تغییراتی از قبیل صدور و فروش سهام جدید ، تبدیل بدهی به سهام و افزایش سرمایه از محل مطالبات سهامداران. که در صورت وجود چنین تغییراتی باید میانگین موزون برای سال جاری محاسبه شود.

تغییرات غیر واقعی : اینها تغییراتی هستند که اجزاء حقوق صاحبان سهام را تغییر میدهند ولی در جمع حقوق صاحبان سهام تغییر ایجاد نمیکنند مثل تجزیه سهام، تجزیه معکوس سهام و سود سهمی. در مواقعی که تغییرات غیر واقعی داشته باشیم میانگین موزون دوره نیاز به حساب شدن ندارد ولی اقلام محاسبه ای دوره قبل تجدید اندازه گیری میشود.

میانگین موزون تعداد سهام عادی برابر است با :

تعداد سهام عادی اول دوره و تغییرات سهام عادی طی دوره که با استفاده از عامل وزنی زمان تعدیل میشود.

عامل وزنی زمان برابر است با :
نسبت تعداد روزهای در جریان بودن سهام به مجموع تعداد روز های دوره

این هم یک مثال جامع برای شما خوبان:

شرکتی در سال 95 این تغییرات را در سهام عادی خود داشته است:
95/01/01 انتشار 420.000 سهم
95/04/01 انتشار 84.000 سهم
95/09/01 خرید سهام ( سهام خزانه ) 42.000 سهم
95/11/01 انتشار سهام 15.000 سهم
و درصورتی که سود خالص سال 95 مبلغ 5.000.000 ریال باشد.سود خالص هر سهم؟
(سه دوازدهم) 3/12* 420000 برای 3ماه اول
+
(پنج دوازدهم)5/12* ( 84000+420000 ) برای تیرماه تا آخر آبان ماه
+
(دو دوازدهم)2/12* ( 504000-42000 ) برای دو ماه آذر و دی
+
(دو دوازدهم)2/12* ( 462000+15000) برای دو ماه بهمن و اسفند
= 105000+210000+77000+79500=471500 میانگین موزون تعداد سهام عادی

5000000تقسیم بر 471500 برابر است با = 10.6 سود خالص هر سهم

با توجه به بند 12 استاندارد 31 ، در تعیین میانگین موزون تعداد سهام عادی در شرکت های سهامی عام ، تاریخ ثبت افزایش سرمایه در مرجع ثبت شرکت ها ملاک عمل قرار میگیرد.

حال و هوای حسابداری

P/E یا نسبت قیمت به سود یكی از ابزارهای قدیمی و عموما" پر استفاده به منظور ارزش گذاری سهام است. هر چند محاسبه P/E بسیار ساده است اما تفسیر آن عملا" دشوار می نماید . در شرایط معینی این نسبت بسیار گویا و در زمان ها ی دیگر كاملا" بی معنا جلوه می كند . از این رو ، غالبا" سرمایه گذاران این اصطلاح را نادرست به كار می گیرند و درتصمیماتشان بیش از حد لازم به آن وزن می دهند .

در بخش های بعدی این مقاله ابتدا به تشریح و تبیین P/E می پردازیم، سپس چگونگی استفاده از این نسبت را در تجزیه و تحلیل سهام بازگو می‌كنیم، و سرانجام به شرایطی می پردازیم كه نباید از این نسبت استفاده شود .

P/E كوتاه شده نسبت price)P یاقیمت سهم) به Earning Per Share( EPS یا سود هرسهم) است . همان گونه كه از نام آن پیدا است ، برای محاسبه P/E آخرین قیمت روز سهام یك شركت به سود هر سهم (EPS) آن تقسیم می شود :

غالبا" P/E در تاریخ هایی محاسبه می شود كه شركت‌ها اطلاعات EPS (معمولاٌ سه ماهانه) را افشا می‌كنند. این P/E را كه بر مبنای آخرین EPS محاسبه می شود بعضا" P/E دنباله دار نیز می‌گویند. اما گاهی از EPSبرآوردی برای محاسبه P/E استفاده می‌شود، اینEPS معمولاٌ معرف سود برآوردی سال آینده است. در این صورت به P/E محاسبه شده P/E برآوردی یا پیشتاز گفته می شود. محاسبه P/E گاهی روش سومی هم دارد كه مبتنی بر میانگین دو فصل گذشته و برآورد دو فصل باقیمانده سال است. تفاوت عمده ای بین این سه نوع وجود ندارد اما باید بدانید كه از محاسبات داده‌های تاریخی واقعی در مقایسه با برآوردهای تحلیل گران مالی استفاده كنید .

مشكل بزرگ محاسبه P/E مربوط به شركت‌هایی است كه سود آور نیستند و از این رو EPS منفی دارند. در خصوص چگونگی رفتار با این پدیده دیدگاه های متفاوتی وجود دارد . برخی قایل به محدودیت‌هایEPS در محاسبه سود سهام وجود P/E منفی هستند، گروهی در این حالت P/E را صفر می دانند و بسیاری دیگر هم معتقدند كه دیگر P/E محلی از اعراب ندارد .

به لحاظ تاریخی دربورس اوراق بهادار تهران عموماٌ میانگینP/E در دامنه 2/3 تا 2/13تجربه شده است. نوسان P/E در این دامنه عمدتا" بستگی به شرایط اقتصادی هر زمان دارد . درحال حاضر میانگین P/E كل شركت های پذیرفته شده در بورس تهران حدود2/8 می باشد. همچنینP/E بین شركت ها و صنایع می تواند كاملا" متفاوت باشد .

به لحاظ نظری ، P/E یك سهم به ما می گوید كه سرمایه گذاران چند ریال حاضرند به ازای هر ریال سود یك شركت پرداخت نمایند. به همین جهت به آن ضریب سهام نیز می گویند . به عبارت دیگر اگر P/E یك سهم 20 باشد بدین معنی است كه سرمایه‌گذاران حاضرند 20 ریال برای هر ریال از سود این سهم( كه شركت تولیدمی كند) بپردازند .

آنچه در بحث بالا به آن پرداختیم رشد شركت ها است . قیمت سهام بازتاب انتظارات سرمایه گذاران از ارزش و رشد آینده شركت است . اما توجه كنید كه اندازه سود (EPS ) معمولا" مبتنی بر سود های (EPSهای) گذشته است .

اگر شركتی انتظار رشد دارد بنابراین انتظار داریم كه سودش نیز رشد نماید . در نتیجه تفسیری بهتر از P/E آن است كه خوش بینی بازار از آینده رشد یك شركت را باز تاب می دهد .

اگر P/E شركتی بالاتر از میانگین بازار یا صنعت باشد بدین معنی است كه بازار در ماه ها یا سال های آینده انتظارات بزرگی از سهم این شركت دارد . شركتی با P/E بالا باید سود های فزآینده ایجاد كند، در غیر این صورت قیمت سهمش سقوط خواهد كرد .

مثالی از شركت ایران خودرو گویای این بحث است.

ب- ارزانی یا گرانی

P/E در مقایسه با قیمت بازار شاخص بهتری برای ارزش گذاری سهم است . مثلا" به شرط پایداری سایر متغیرها ، سهمی با قیمت 200 ریال و P/E برابر 10 بسیار گران تر از سهمی با قیمت20000وP/E برابر10 است . توجه كنید كه محدودیت هایی در این مثال وجود دارد . شما نمی‌توانید P/E های دو شركت كاملا" متفاوت را برای ارزش گذاری بهتر آنها مقایسه كنید. به عبارت دیگر تعیین بالا یا پایین بودن P/E بدون توجه به دو عامل اصلی بسیار دشوار است : 1) نرخ رشد شركت و 2) صنعت.

آیا اندازه رشد گذشته ی شركت ها می تواند معرف نرخ های انتظاری از رشد آینده باشد ؟ هر چند پاسخ این پرسش نمی تواند صریح باشد اما در عمل سرمایه گذاران برای پیش بینی سود (EPS ) و محاسبه P/E از نرخ های رشد گذشته استفاده می‌كنند .

مقایسه شركت ها تنها در صورتی فایده منداست كه به یك صنعت تعلق داشته باشند ، مثلا" شركت‌های صنعت . عمدتا" دارای ضرایب P/E پایین هستند چون به رغم ثبات صنعت رشد پایینی دارند . از طرف دیگر شركت های صنعت . به دلیل انتظار رشداز P/E های بالایی برخوردارند.

راه‌‌های كاربرد P/E

تا بدین جا آموختیم كه در شرایط معینی P/E می‌تواند ما را در تعیین بالا یا پایین بودن ارزش یك شركت كمك كند . همچنین پی بردیم كه P/E تنها در شرایط معینی معتبر است .اما علاوه براین دام‌های دیگری نیز در تحلیل P/E وجود دارد كه در ادامه درباره برخی از آنها بحث می شود .

سود یك اندازه حسابداری است كه در محاسبه‌اش از اقلام غیر نقدی نیز استفاده می شود . معیارهای اندازه گیری سود بر طبق اصول حسابداری همگانی (GAAP ) مقرر می شوند . این اصول در گذر زمان تغییر می كند و در هر كشوری نیز متفاوت از دیگر كشورها است . از این رو محاسبه سود (EPS) بسته به چگونگی دفتر داری و حسابداری می‌تواند به صورت‌های متفاوت ارایه شود . در نتیجه مقایسه سودها (EPS ها ) با یكدیگر گاهی به مقایسه سیب و پرتقال می‌ماند.

در شرایطی كه اقتصاد كشور تورم بالا یی را تجربه می كند طبعاٌ كالاها و هزینه های استهلاك به دلیل بالا رفتن هزینه های جایگزینی كالاها و تجهیزات در مقایسه با سطح عمومی قیمت ها كم نمایی می شود. بنابراین در زمان های تورمی P/E ها عموما" پایین‌تر می آیند زیرا بازار سودها را كه به صورت ساختگی به بالا گرایش دارد تخریب شده می بیند . بررسی P/E همانند تمامی نسبت ها ، در گذر زمان برای پی بردن به روند آن ارزشمند است . تورم این بررسی را دشوارمی كند زیرا اطلاعات گذشته در امروز از فایده مندی كمتری برخوردارند .

P/E پایین لزوما" بدین معنی نیست كه ارزش یك شركت كم نمایی شده است . بلكه به معنای آن است كه بازار معتقد است شركت در آینده نزدیك با مشكل روبه‌رو خواهد شد . سهمی كه قیمتش پایین می آید معمولا" دلیلی دارد .

عمده ترین دلیلش این است كه سود شركت كمتر از سود انتظاری اش خواهد بود . این مساله P/E دنباله دار بازتابی ندارد مگر آنكه سود در عمل نیز محقق گردد .

تنها به اتكای P/E سهام نخرید

یكی از پر بسامد ترین اشتباهاتی كه سرمایه گذاران غیر حرفه ای مرتكب می شوند خرید سهام صرفا" به اتكای P/E بالا یا پایین است . توجه كنید كه ارزش یابی سهام تنها با تكیه بر شاخص های ساده‌ای مانند P/E ساده انگارانه و نادرست است . P/E بالا ممكن است به معنی بیش نمایی ارزش سهم باشد و هیچ تضمینی وجود ندارد كه بعدا" به سرعت پایین نیاید . ضمنا" توجه كنید كه حتی اگر ارزش سهمی كم نمایی شده باشد ممكن است ماه‌ها یا حتی سال ها طول بكشد تا بازار ارزش آن را اصلاح نماید .

درهر صورت تجزیه و تحلیل سهام امری بسیار پیچیده تر از دانستن چند نسبت ساده است . به عبارت دیگر هر چند كلیدی برای معمای ارزش‌گذاری سهام است اما تمام آن نیست . از این رو توصیه می شود كه سرمایه گذاران برای خرید سهام محدودیت‌هایEPS در محاسبه سود سهام با خبرگان سرمایه گذاری رایزنی نمایند .

P/E همه چیز یا به عبارتی حرف آخر را درباره ارزش سهم نمی گوید اما برای مقایسه شركت‌های یك صنعت ، كل بازار یا روند تاریخی P/E یك شركت فایده مند است .

به یاد بسپارید كه :

1- P/E یك نسبت است و از تقسیم P (PRICE یا قیمت روز سهم ) به E (EPS یا سود هر سهم ) به دست می آید .

2- سه نوع EPS به نام های EPS دنباله دار ، آینده و میانگین وجود دارد .

3- به لحاظ تاریخی ، میانگین P/E ها در بازه 2/3 – 2/13 قرارمی گیرد .

4- به لحاظ نظری ، P/E یك سهم به ما می گوید كه سرمایه گذاران حاضرند چند ریال به ازای هر ریال سود بپردازند .

5- تفسیر بهتری از P/E این است كه آن بازتاب خوشبینی بازار از آینده رشد یك شركت است .

6- P/E در مقایسه با قیمت بازار شاخص بهتری برای ارزش گذاری یك سهم است .

7- بدون در نظر گرفتن نرخ های رشد صنعت ، صحبت از بالا یا پایین بودن P/E یك شركت بی‌معناست .

8- تغییر در اصول حسابداری شامل وجود چندین روش مجاز برای سود (EPS ) تجزیه و تحلیل P/E را دشوار می كند .



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.