نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
بازده سرمایه گذاری چیست؟
در این مقاله بازده سرمایه گذاری یا نرخ بازدهی سرمایه را توضیح داده سپس نحوه محاسبه بازده سرمایه گذاری در مسکن و سهام را بررسی کرده و در آخر ارتباط بین ریسک و بازده سرمایه گذاری را خواهیم گفت.
بازده سرمایه گذاری
نرخ بازده سرمایه گذاری (Return Of Investment) چیست؟ بررسی میزان بازده یک سرمایهگذاری از نخستین اقداماتی است که باید قبل از سرمایهگذاری انجام شود. زمانی که وارد یک سرمایهگذاری مثال از دنیای واقعی کارگزاران خاص میشوید، درباره آینده دارایی مورد نظر پیشبینی مشخصی در ذهن و انتظاز بازده مناسبی هم از آن دارید.
هم چنین در فرمول نیز از بازده سرمایه گذاری به عنوان معیاری برای نتیجه بخش بودن یک سرمایه گذاری استفاده می شود.
قبل از مطالعه این مقاله پیشنهاد می کنیم حتما مقاله سرمایه گذاری چیست و انواع آن کدام است؟ را مطالعه بفرمایید.
محاسبه بازده سرمایه گذاری
مفهوم بازده در سرمایهگذاری در سهام چیست؟ نرخ بازده سرمایه گذاری، نرخ بازگشت سرمایه یا بازده سرمایه همه به یک مفهوم باز می گردند.معادل انگلیسی نرخ بازده سرمایه گذاری عبارت است از: ROI که مخفف انگلیسی Return of Investment است، در ساده ترین تعریف، معیار و نرخی است که با استفاده از آن کارایی و نتیجه بخش بودن یک سرمایه گذاری ارزیابی می شود. حتی اگر بخواهید بازدهی چند نمونه از سرمایه گذاری را با هم مقایسه کنید بهترین راه مقایسه بازده سرمایه گذاری آن هاست.
نحوه محاسبه و کاربردهای ROI
پس از توضیحی که راجع به بازده سرمایه گذاری و کاربردهای آن داشتیم حالا به سراغ نحوه محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری و کاربردهای آن خواهیم گفت.
فرمول بازده سرمایه گذاری
با نگاه بیشتر به فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری، متوجه می شویم که این فرمول همان نسبت سود یک سرمایه گذاری به هزینه ای که برای آن انجام گرفته می باشد. فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری به شکل زیر است:
نرخ بازده سرمایه گذاری =
کاربرد نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟
مهم ترین کاربرد بازده سرمایه گذاری، محاسبه سودی است که یک سرمایه گذاری به ما داده است. فرض کنید بعد از گذشت یک سال درنظر داریم تا سود سرمایه گذاری مان در سهام را با سرمایه گذاری در طلا مقایسه کنیم. برای اینکه بفهمیم کدام دارایی چه مقدارسود نصیب ما کرده باید از نرخ بازده سرمایه گذاری استفاده کنیم.
انواع بازده سرمایه گذاری
مفهوم بازده سرمایه گذاری در سهام چیست؟
یکی از مهم ترین دغدغه های سرمایه گذاران و سهامداران محاسبه نرخ بازده سبد یا پرتفوی سرمایه گذاری شان است. برای محاسبه نرخ بازده یک سهم نیاز به اطلاعات زیر داریم:
سود محقق شده در مجمع شرکت
باتوجه به 3 مورد گفته شده بازده یک سهم به صورت زیر محاسبه می شود:
قیمت حال حاضر منهای قیمت خرید به علاوه سود سهام تقسیم بر قیمت خرید
برای محاسبه نرخ سود صندوق ها نیز مثل سهام عمل می کنیم با این تفاوت که بعضی از صندوق ها تقسیم سود دوره ای داشته که به مانند سود محقق شده در مجمع بوده و بعضی نداشته که بازده از تفاوت قیمت ها حاصل می شود.
به عنوان مثال تعداد 1000 عدد سهم شرکت الف را به مبلغ 500 تومان خریداری کردیم و قیمت حال حاضر سهم نیز 520 تومان است. در این مدت در مجمع شرکت نیز 40 تومان سود تقسیم شده و به حساب سهامداران واریزشده است. بازدهی سرمایه گذاری ما در سهام شرکت الف این چنین است:12%
بازده سرمایه گذاری در مسکن
بررسی بازدهی دارایی هایی مثل مسکن، زمین و آپارتمان کمی پیچیده تراز دارایی هایی مثل سهام است.برای محاسبه بازدهی یک ملک باید هزینه هایی که درطی مدت مورد نظر برای آن شده کاسته شود. هم چنین بازدهی ملکی که درآن سرمایه گذاری کردیم به اجاره دادن یا ندادن آن نیز وابسته است.مثلا فرض کنید که یک ملک را به قیمت 1 میلیارد تومان خریده ایم و قیمت حال حاضر آن 1.5 میلیارد تومان است.اما در طی این سرمایه گذاری 100 میلیون تومان نیز برای تعمیرات آن هزینه کرده ایم. نرخ بازده این سرمایه گذاری 40 درصد است. اما اگر در طی این مدت مبلغ 200 میلیون تومان بابت اجاره به شخصی دریافت کرده باشیم، بازدهی این دارایی 60درصد است. پس برای محاسبه نرخ بازده یک ملک به اطلاعات زیر نیاز داریم:
هزینه های انجام شده
درآمدهای کسب شده
مزایای استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری (ROI)
بزرگترین مزیت بازده سرمایه گذاری این است که یک معیار به نسبت ساده و آسان است و اغلب از آن به عنوان معیار استاندارد و جهانی میزان سودآوری استفاده میشود. به عنوان یک معیار اندازهگیری، در اغلب مواقع استفاده از آن موجب سوء تفاهم و سوء تعبیر نمیشود، زیرا معنی خود را در قالبهای مختلف حفظ میکند.
معایب و مشکلات بازده سرمایه گذاری چیست؟
بازده سرمایهگذاری مدت زمان را در نظر نمیگیرد
مهم ترین عیب بازده سرمایه گذاری، صرف نظر از زمان است. به عنوان مثال بازدهی 2 سرمایه گذاری 100 درصد است ولی اولی در یک سال و دومی در 5 سال محقق شده. از نظر نرخ بازده سرمایه گذاری هردو بازده یکی است اما منطقا سرمایه ای که در زمان کمتری این بازده را محقق کرده مناسب تر است که این پارامتر در نرخ بازده سرمایه گذاری دیده نمی شود.اگر از بازده سرمایهگذاری به صورت سالانه و در بازه زمانی مشخص استفاده کنید، می توانید این مشکل را از بین ببرید.
بازده سرمایه گذاری نسبت به ریسک تنظیم نمیشود
یک اصل کلی و رایج در دنیای سرمایهگذاری وجود دارد که طبق آن بازده سرمایه گذاری رابطه مستقیمی با ریسک دارد: هرچه بازده احتمالی بیشتر باشد، ریسک احتمالی نیز بیشتر است. این را میتوان در دنیای واقعی سرمایهگذاری نیز مشاهده کرد.
به طور مثال، در اغلب مواقع، سرمایهگذاری که بازده پرتفوی ۱۲ درصد را هدف قرار داده است، باید درجه بالاتری از ریسک را در مقایسه با سرمایهگذاری که هدفش بازده ۴ درصدی است، بپذیرد. اگر یک سرمایهگذار بدون ارزیابی ریسک، فقط درصد بازده سرمایه گذاری را معیار قرار دهد، ممکن است نتیجه نهایی تصمیم بسیار متفاوت از نتیجه مورد انتظار باشد.
اگر تمام هزینههای مورد انتظار را درست محاسبه نکنید، بازده سرمایهگذاری درست نخواهد بود
درست محاسبه نشدن هزینههای مورد نظر برای سرمایه گذاری ممکن است، عمدا یا سهوا رخ دهد. به عنوان مثال، در ارزیابی نرخ بازده سرمایه گذاری در یک قطعه ملک، کلیه هزینههای مرتبط باید در نظر گرفته شود. این موارد شامل کمیسیون املاک، مالیات بر املاک، بیمه و کلیه هزینههای نگهداری میشود. این هزینهها میتوانند به میزان قابل توجه درصد بازده سرمایه گذاری را کاهش دهند.
مفهوم ریسک و بازده سرمایه گذاری چیست؟
زمان تصمیمگیری در خصوص یک سرمایهگذاری لازم است علاوه بر میزان ریسک، بازدهی مورد انتظار را نیز مورد بررسی قرار دهید. منظور از بازدهی، میزان سود بهدست آمده در مقابل تحمل ریسک آن سرمایه گذاری است. نکته قابل توجه در این خصوص این است که میزان ریسک و بازدهی مورد انتظار از یک سرمایهگذاری رابطه مستقیم دارند؛ یعنی اگر میزان ریسک سرمایه گذاری خود را افزایش دهید احتمال کسب بازدهی بالاتر، بیشتر میشود.
برای درک بهتر این موضوع، فرض کنید بین سرمایه گذاری در بانک و سکه طلا می خواهیم یکی را انتخاب کنیم. سرمایه گذاری در بانک امن تر بوده، اصل سرمایه حفظ می شود، پرداخت سود تضمین شده را دارد اما در عوض سود آن ثابت و حدودا 20 درصد است.
سکه طلا در کنار مالیات، به دلیل ماهیت فیزیکی خود امکان دزدیده شدن داشته و همراه با نوسان قیمت و حتی ضرر است. اما در عوض احتمال سود بیشتر در این سرمایه گذاری بالا تر است.
پس ریسک سرمایه گذاری در بانک کمتر بوده و به همین دلیل بازده آن نیز کمتر و ثابت است.
ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)
قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.
در این مطلب می خوانید:
لوریج (Leverage)
اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.
مثال از عملکرد ضریب اهرمی
در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.
ضریب اهرمی، خوب یا بد
با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.
شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!
نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی چقدر باشد؟
این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.
تغییر لوریج (Leverage)
برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران: با حذف ارز ترجیحی موافقم/ کجای دنیا ارز دونرخی است؟
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: من با حذف ارز ترجیحی موافقم، زیرا ارز باید تک نرخی شود. وظیفه دولت هم کنترل قیمت ارز است.
به گزارش دیده بان ایران؛ سیدافضل موسوی با بیان اینکه ارز دو نرخی فسادآور بوده و من با آن مخالفم، اظهار کرد: به جای ارز مثال از دنیای واقعی کارگزاران دو نرخی یا ترجیحی باید روشهای دیگری برای کمک به اقشار ضعیف جامعه به کار گرفته شود. این طور نیست که فقط از طریق ارز ترجیحی بشود به مردم کمک کرد.
وی ادامه داد: ممکن است با حذف ارز ترجیحی به طور موقت مشکلاتی ایجاد شود، اما پس از آن ثبات پیدا میشود. البته دولت هم باید درآمدهای ارزی خود را بیشتر کند تا مثال از دنیای واقعی کارگزاران در کشور ثبات ارزی بوجود بیاورد.
وی با اشاره به برخی مشکلات تخصیص ارز ترجیحی و حل نشدن مشکلات مردم تصریح کرد: من با حذف ارز ترجیحی موافقم، زیرا ارز باید تک نرخی شود. وظیفه دولت هم کنترل قیمت ارز است. وقتی قیمت ارز واقعی شود تولیدکننده و واردکننده هم تکلیف خود را میداند. به هر حال در اجرای سیاست ارز ترجیحی مشکلاتی بوجود آمد و این ارز در جای خود مصرف نشد. دولت هم که نمیتواند برای تک تک افراد مأمور بگذارد و کنترل کند که آیا این ارز در جای خود مصرف شده است یا خیر. در هیچ کجای دنیا هم نداریم که ارز چند نرخی باشد. به طور مثال همین ترکیه که با مشکلاتی مواجه است آیا ارز دو نرخی دارد؟
موسوی ادامه داد: دولت کمکهای خود را باید به تولیدکننده بدهد تا آنها ماشینآلات و تکنولوژی وارد کنند و از این طریق هم محصول باکیفیتتر و با قیمت پایینتری تولید کنند تا هم تولید و اشتغال در داخل کشور راه بیفتد و هم آنها توان صادرات داشته باشند. دولت باید به سرمایهگذاران و تولیدکنندگان وام بدهد و از آنها حمایت کند و پس از آنکه تولید به راه افتاد، از آنها مالیات بگیرد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب در پایان گفت: دولت در کنار حمایت از تولیدکننده باید به اقشار ضعیف جامعه هم کمک کند. البته نباید این گونه باشد که به همه مردم یارانه بدهد. اقشار ضعیفی که نیازمند کمک هستند باید از سوی دولت مورد حمایت قرار بگیرند و سایر مردم هم باید خود را با شرایط وفق داده و بیشتر کار کنند. اگر تولید به راه بیفتد، از سویی هم مشکل اشتغال حل میشود و هم دولت از طریق دریافت مالیات میتواند هزینههای خود را تأمین کرده و آن را خرج جامعه کند.
نقش کلیدی کارگزاران و بورس تهران در معاملات «فروش تعهدی»
در علم مالی ، فروش استقراضی عمل فروختن دارایی یا اوراق بهاداری است که از شخص ثالث و با هدف خرید همان دارایی در آینده و پس دادن آن به قرض دهنده، قرض گرفته میشوند. با توجه به کارکرد این نوع از معاملات در بورس ها و به خصوص نقش آنها در بازارهای نزولی، بازار سرمایه ایران نیز از مدتی قبل، با ارائه طرحی با عنوان «فروش تعهدی»، قدم در اجرای این نوع از معاملات گذاشت که انتظار می رود با موافقت نهایی سازمان بورس و اوراق بهادار،کمیته فقهی بورس و در نهایت تهیه دستورالعمل مربوط به آن، پس از فراهم سازی زیرساخت های فنی، طی ماههای آینده، شاهد آغاز این نوع از معاملات در بورس باشیم.
با توجه به نقش پررنگ کارگزاران در «فروش تعهدی» و تاثیر زیادی که در جذب طرفین معامله در طرح فروش تعهدی دارند، در گفتگو با سید روحاله میرصانعی دبیرکل کانون کارگزاران بورس و اوراق بهادار به بررسی زوایای بیشتر این طرح و پیشنهادات ارائه شده از سوی نمایندگان کارگزاران در جلسات مربوطه پرداختیم که شرح این گفتگو را در ادامه می خوانید.
با توجه به شمارش معکوس بازار سرمایه ایران در راه اندازی معاملات فروش تعهدی، به نظر شما تا چه حد توانسته ایم در متنوع سازی ابزارهای موجود در بازار سرمایه موفق باشیم ؟
به طور کلی در تمام بورس های دنیا و در طبقه بندی بازارها، بازاری را پیشرفته می نامند که همه ابزارهای آن کامل بوده و به همین دلیل معاملات در آن به نحوی بهینه انجام شود.
بدینترتیب ما نیز اگر قصد جذب سرمایهگذاران به بازار سرمایه را داشته باشیم، لازم است تمامی ابزارهای مورد نیاز را بر اساس تنوع عقاید و روحیه سرمایه گذاران و میزان ریسک گریزیشان، فراهم کنیم.
با این نگرش در چند سال اخیر بازار سرمایه ایران تلاش کرد ابزارهای متعددی همچون معاملات برخط، فیوچزر و آپشن را راه اندازی کند که خوشبختانه در مواردی همچون معاملات آنلاین یا برخط، فعالیت ها بسیار موفقیت آمیز بوده است.
البته در برخی موارد سطح و حجم معاملات ابزارها از آنچه پیش بینی می شد تا حدودی پایین تر است، بنابراین به نظر می رسد نیاز به آسیب شناسی، بسترسازی و تلاش بیشتری در مورد آنها وجود دارد.
به طور کلی نباید تنها به دنبال برگزاری جلسات کارشناسی با هدف طراحی ابزارهای مالی جدید باشیم ، بلکه باید ابزاری که هم اکنون وجود دارند را نیز با حضور متخصصان همان حوزه ، فعالان بازار و کارشناسان مورد بررسی متوالی قرار داده و زمینه افزایش حجم، استفاده بیشتر و به طور کلی افزایش تعداد معاملهگران آن ابزار را فراهم کنیم. ضمن اینکه در کنار لزوم ارزیابی روش های رونق بیشتر ابزار موجود، به نظر می رسد باید به برخی ابزار با توجه به پیچیدگی ها و ساختارشان، فرصت زمان بیشتری داده شود تا فعالان بازار با آن آشنا شوند.
در مورد فروش تعهدی، به نظر شما این ابزار تا چه حد در بازار سرمایه کاربرد خواهد داشت؟
در بازارهای سرمایه روندهای متعددی اعم از رکود تا شرایط رونق رخ می دهد که برای هر یک از این شرایط، ابزارهایی خاص تعیین شده است. برای مثال در بازاری که رونق وجود دارد معامله گران علاقه مندند از طریق معاملات اعتباری وارد بازار شوند اما در شرایطی که سهام بالاتر از قیمت واقعی خود معامله شود، یکی از ابزارهای مورد استفاده، فروش استقراضی یا همان فروش تعهدی است. در این روش، مالکان سهامی که قصد فروش سهم خود را ندارند، مانعی برای قرض دادن سهم خود نیز نمی بینند و سهم خود را به افرادی که انتظار روند کاهشی دارند، قرض می دهند تا این افراد بتوانند با فروش و سپس خرید همان سهم با قیمت ارزان تر، مثال از دنیای واقعی کارگزاران از این تحلیل خود، کسب سود کنند ضمن اینکه مالک نیز بابت قرض دادن سهم خود به سود و منفعتی معین می رسد اما در کنار منفعت معامله گران، باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که بهطورکلی تمامی ابزارها به شفافیت بیشتر بازار نیز کمک میکنند . وقتی بازاری رو به رشد است معامله گران با دریافت اعتبار و خرید سهام سعی می کنند قیمت را زودتر به قیمت واقعی و ارزش ذاتی برسانند و در مقابل، وقتی قیمت ها بالاتر از حدود منطقی است، از ابزار فروش تعهدی استفاده کرده و از این طریق کمک می کنند قیمت ها سریعتر به ارزش ذاتی خود بازگردند. بنابراین همه این ابزارها فرصت سودآوری و کسب منافع را هم برای فعال بازار فراهم میکنند و هم از طرف دیگر به منطقی شدن قیمت ها کمک کرده و باعث می شوند بازارها متعادل شوند. بنابراین اگرچه در نگاه نخست به نظر می رسد سهامدار در پی منافع خودش است اما واقعیت امر این است که این فرد با بهره مندی از ابزارهای معاملاتی به کاراتر شدن بازار و منطقی شدن قیمت ها کمک می کند. علاوه بر این باید در نظر داشته باشیم بازاری که معاملات آن صرفا بر محور سهام بچرخد برای همه فعالان بازار اعم از سهامداران و کارگزاران جذاب نخواهد بود چراکه تنوع درآمدی نخواهند داشت، اما ابزارها کمک می کنند سرمایهگذار در هر شرایطی چه صعودی چه نزولی، امکان طراحی استراتژیهای معاملاتی، بهره بردن از نوسانات و بهره مندی مالی را داشته باشد.
این نه تنها برای سرمایه گذار خوب بلکه برای کارگزار نیز با اهمیت است چراکه در زمانهایی که بازار با رکود مواجه است معاملات سهام کاهش و در نبود ابزارهای دیگر، کارگزار دچار زیان شده و یا تنوع درآمدی خود را از دست میدهد.
علاوه بر این برای بورسها، شرکت سپرده گذاری، مدیریت فناوری و … که از این محل کارمزد گرفته و درآمد کسب می کنند نیز مفید خواهد بود. بنابراین هر چه ابزارهای ما در بازار متنوع تر باشد برای همه فعالان بازار جذاب تر خواهد بود.
میزان ریسک این ابزار چه میزان است و توصیه شما به سهامداران چیست؟
طبیعتا این نوع از ابزار ریسک زیادی دارند و به معامله گرانی که حرفه ای نیستند، توصیه می شود بدون آشنایی کامل وارد این نوع از معاملات نشوند. بهتر است افراد حرفه ای که توانایی تحلیل و ارزیابی را داشته و می دانند در چه زمانی قیمت سهام بالاتر از ارزش ذاتی آن است، از این ابزار استفاده کنند.
البته به نظر می رسد در آیین نامه معاملاتی فروش تعهدی محدودیتی در نظر گرفته نشده است.
بله. این که گفته می شود تنها معامله گران حرفه ای وارد این نوع از معاملات شوند، فقط یک توصیه است نه الزام هرچند که در برخی بورس ها نه تنها ابزارهای پیچیده تر بلکه در حیطه معاملات عادی نیز مجوز فعالیت مستقیم به غیر حرفهای ها داده نمی شود.
اما به هر صورت در دستورالعمل فروش تعهدی محدودیتی برای ورود افراد تعیین نشده اما همواره این توصیه وجود دارد که غیر حرفه ای ها بدون اطلاع و دانش کافی وارد معاملاتی چون معاملات اعتباری و فروش تعهدی وارد نشوند.
آیا می توان گفت که با ورود ابزار «فروش تعهدی» بخش عمده ای از مجموعه ابزارهای معاملاتی در بازار سرمایه ایران تکمیل شده است؟
ابزارهای مالی جدید همواره در حال تولید هستند و ممکن است همچنان ابزارهای جدیدتر در دنیا معرفی شوند.
انتظار شما از میزان استقبال کارگزاران چیست؟
در مرحله نخست برای انجام معاملات فروش تعهدی، محدودیتی در نظر گرفته شده مبنی بر اینکه یک کارگزار باید بین مشتریان خود، زمینه انجام این نوع از معاملات را فراهم کند به این شکل که مالک سهم و متقاضی هر دو از طریق یک کارگزار معرفی شده باشند. البته این محدودیت می تواند در مراحل بعدی و در راستای رونق بیشتر معاملات و استقبال بازار برداشته شود اما با روش فعلی که برای آن طراحی شده، این احتمال وجود دارد که کارگزاران کوچک تر وارد این نوع از معاملات نشوند چراکه هماهنگ کردن با یک مشتری که مالک سهم بوده و به قرض دادن سهمش تمایل داشته باشد برای همه کارگزاران به خصوص کارگزاران کوچک که با سرمایه گذاران نهادی کمتری فعالیت می کنند سخت باشد. به طور کلی به نظر می رسد کارگزارانی که با سهامداران نهادی فعالیت می کنند از این منظر امکان موفقیت بیشتری خواهند داشت.
دلیل تعیین این محدودیت چه بود؟
از آنجا که مسئولیت نوشتن نرم افزار بر عهده شرکتهای برخط قرار گرفته و آماده سازی آن پیچیدگی های خاصی دارد، این محدودیت در نظر گرفته شد اما انتظار می رود در مراحل بعدی با آمادگی بیشتر شرکت های برخط و کارگزاران، معامله بین مالک سهم و متقاضی در سطح کل بازار انجام شود.
جذاب بودن بازار نقش مهمی در جذب و مشارکت بیشتر شرکت های برخط داشته است. «فروش تعهدی» برای این شرکت ها تا چه حد می تواند قابل توجه باشد؟
در حال حاضر نوشتن نرم افزارها به شرکت های برخط واگذار شده و مانند هر ابزار دیگری سوال اصلی آنها این است که آیا می توانند از این بازار سودی کسب کنند یا خیر. از مثال از دنیای واقعی کارگزاران سوی دیگر در صورتیکه جذابیت های لازم برای این شرکت ها فراهم شود، قطعا در تهیه نرم افزار به گونه ای عمل خواهند کرد که نیاز سرمایهگذاران نیز برآورده شود.
به طور کلی یکی از موانع توسعه بازارها عدم طراحی نرم افزارهای لازم و کاربردی است از این رو این نکته بسیار اهمیت دارد که انگیزه توسعه نرم افزارهای قبلی و طراحی ابزارهای مثال از دنیای واقعی کارگزاران جدیدی که منطبق با نیازهای بازار باشد، در بین شرکت های برخط وجود داشته باشد.
از اینرو لازم است تا مشوق ها و سوبسیدهایی به شرکت های برخط داده شود. در این صورت اگر شرکت های برخط ببیند حضور در این عرصه توجیه اقتصادی دارد ، خود بر سر طراحی نرم افزاری که این بازار را پوشش بدهد با یکدیگر رقابت خواهند کرد. کما اینکه در معاملات برخط نیز چنین شرایطی رخ داد و شاهدیم که شرکت های برخط تلاش می کنند خودشان را دائماً ارتقا بدهند.
البته می توان راه حل های دیگری را نیز برای سرعت بخشیدن به فرایند راه اندازی ابزارهای نوین در نظر گرفت برای مثال شرکت فناوری اطلاعات می تواند نرم افزارها را به جای اینکه سوبسید مستقیم بدهد آماده سازی کند.
کانون کارگزاران بورس برای رونق ابزارهای جدید چه برنامه هایی دارد؟
کانون، در تمامی ابزارهای نوین دوره های آموزشی را برای کارکنان و مدیران شرکت های کارگزاری می کند.
واقعیت امر نیز این است که کارگزاران نیز بسیار علاقه مند هستند در این جلسات شرکت کنند اما این نکته خیلی مهم است که اگر کاگزار دوره آموزش را گذراند و بر اساس آن شرایط و مقدمات استفاده از ابزار را فراهم کرده و در نهایت موفق به جذب سرمایه گذار شد، از آن سو با مشکلات و موانع مقرراتی، نرم افزاری و غیره که موجب تحمیل هزینه های غیر معمول می شود، مواجه نشود.
به بیانی دیگر فراهم بودن انجام معاملات و نتیجه بخش بودن آن برای کارگزار، در علاقه مندی آنها در آموزش و یادگیری کارکرد ابزارها بسیار تاثیرگذار است. به خصوص در ابزاری مانند فروش تعهدی که تمام اجرای سازوکار معاملات در مقررات و آیین نامه اجرایی، برعهده کارگزاران قرار گرفته است این موضوع اهمیت بیشتری پیدا میکند.
بنابراین نقش کارگزاران در فروش تعهدی زیاد است؟
بله. در دستورالعملی که تا کنون تهیه شده نقش کارگزار بسیار پررنگ دیده شده است. کارگزار باید طرفین معامله یعنی مالک سهم و متقاضی را پیدا کرده و زمینه انجام معامله بین آنها را با تنظیم قرارداد و خرید نرمافزار مربوطه را انجام دهد. به نظر می رسد بخش عمده ای از وظایف در این دسته از معاملات بر کارگزار سپرده شده است از این رو توجیه اولیه کارگزاران در ورود به این نوع از معاملات ارتباط زیادی با میزان رونق و سودآوری و تطابق مقررات آن با منافعشان دارد. البته می شد سازوکار فروش تعهدی به گونه ای تهیه شود که بخش عمده ای از سازوکار آن به شرکت مدیریت فناوری اطلاعات یا شرکت سپرده گذاری واگذار شود.
بورس تهران چقدر در موفقیت فروش تعهدی نقش دارد؟
بورس در فرهنگ سازی ابزارها و معاملات بازار سرمایه نقش بسزایی دارد. بورس تهران با دارا بودن تالارهای مناطق، نسبت به بقیه ارکان، مزیت نسبی در این حوزه دارد و قابلیت افزایش معامله گران از طریق این تالارها، برای آن فراهم است.
در تهران تعداد افراد آشنا به قرارداد ها و ابزارهای نوین معاملاتی زیاد نیست، اما در شهرستان ها تعداد این افراد بسیار کمتر از تهران است.
بنابراین بورس تهران به خوبی می تواند از طریق تالارهای مناطق در این بخش موفق باشد. به طور کلی اینکه هر ابزار جدیدی طراحی شده و توسعه پیدا کرده و کاملتر شود به نفع بازار است و این پیشرفت بر عهده همه اهالی بازار است تا با آسیب شناسی، نقد و ارائه راهکار به بهبود آن کمک کنند. در این مسیر کارگزاران نیز بواسطه ارتباط مستقیم با سرمایه گذار، می توانند نقش بسزایی در عیب یابی و معرفی ایرادات احتمالی و راه های توسعه ابزارهای مالی جدید داشته باشند.
سرمقاله دنیای اقتصاد/ انتظارات تورمی و آثار آن بر بازارها
برای درک مفهوم انتظارات تورمی بهتر است مثالی بزنیم. فرض کنید شما تصمیم دارید تا با جمعوجور کردن پسانداز خود در سال بعد یک دستگاه خودرو خریداری کنید. اگر در کشور بازارها آرام باشند، نرخ تورم هم همچون سالهای گذشته باشد و برای سال بعد انتظار افزایش غیرمنتظرهای وجود نداشته باشد، شما یک سال صبر میکنید تا یک خودروی جدید بخرید؛ اما اگر ببینید قیمتها در همه بازارها و بهخصوص در بازار خودرو در حال افزایش است، ممکن است در تصمیم خود تجدیدنظر کنید. ممکن است بسیاری دیگر از افراد نیز مانند شما فکر کنند، یعنی تصمیم بگیرند خرید خود را جلو بیندازند و قبل از اینکه قیمتها افزایش یابد، خودروی مورد نیاز خود را خریداری کنند.
اگر تعداد زیادی از افراد بهجای سال آینده اکنون تصمیم به خرید خودرو بگیرند، خودروسازان با افزایش ناگهانی تقاضا روبهرو خواهند شد و ازآنجاکه قادر به پاسخگویی به همه این تقاضاها نیستند، قیمتهای خود را بالا خواهند برد. قیمتهای بالاتر در مقیاس کلان منجر به افزایش نرخ تورم خواهد شد. افزایش تورم باعث میشود که مردم باور کنند که قیمتها باز هم افزایش خواهد یافت. در کشوری مانند ایران که نرخهای بالای تورم و حتی چند برابر شدن برخی کالاها و خدمات طی یک سال امری عادی و ویژگی ثابت اقتصاد ایران است، شکلگیری انتظارات تورمی بسیار سریع و خنثی کردن آن سخت است.
درباره چگونگی تاثیر انتظارات در اقتصاد دو نظریه اصلی وجود دارد: نظریه انتظارات عقلایی و نظریه انتظارات تطبیقی. در هر دوی این نظریات در اینکه علاوه بر تورم واقعی، انتظارات نیز نقش مهمی در اقتصاد بازی میکند، اتفاقنظر وجود دارد؛ بااینحال، تفاوت عمده درباره چگونگی شکلگیری این انتظارات است. بر اساس فرضیه انتظارات تطبیقی، انتظارات در پرتو تجربیات گذشته شکل میگیرند و پسازآن، کارگزاران اقتصادی از آن تجربیات درس میگیرند. درواقع انتظارات راجع به یک متغیر، صرفا بر اساس مقادیر گذشته آن شکل میگیرد و سایر اطلاعات در مثال از دنیای واقعی کارگزاران دسترس (اطلاعات حال حاضر و آینده) نقشی در آن نخواهند دشت. مشکل این نظریه این است که بر خطای سیستماتیک در پیشبینیهای آینده توسط آحاد فعالان اقتصادی دلالت دارد. بهعبارتدیگر، مردم با وجود اینکه به خطای خود در پیشبینی متغیرها در دوره بعد پی میبرند، تنها بخشی از خطای خود را تعدیل و همچنان بخشی از خطای خود را بدون تصحیح برای دورههای بعدی باقی میگذارند. نظریه انتظارات عقلایی درصدد رفع این خطا است. بر این اساس کارگزاران اقتصادی در نحوه شکلگیری انتظارات و تصمیمگیریهای اقتصادی خود اشتباه سیستماتیک نمیکنند. معنی آن این نیست که کسی در برآورد آینده اشتباه نمیکند، بلکه به این معنی است که اگر کسی متوجه اشتباه در برآورد قبلی خود شد، دیگر آن را آگاهانه تکرار نمیکند و انتظارات خود را مجددا بر اساس اطلاعات جدید تعدیل میکند. بنابراین طبق این دیدگاه مردم با توجه به اطلاعاتی که دارند و آشنایی با قوانین عام اقتصادی به سرعت برای محافظت خود در مقابل آثار سیاستهای اقتصادی دولت و بانک مرکزی عکسالعمل نشان میدهند و درواقع آثار این سیاستها را از همان ابتدای اجرای آن خنثی میکنند. در چنین شرایطی، بخش تقاضای کل اقتصاد منفعل میشود و مسوولان اقتصادی قادر به مدیریت آن نخواهند بود. اگرچه بهظاهر نظریه انتظارات عقلایی منطقیتر به نظر میرسد و حتی در مقام عمل نیز سیاستگذاری و مدیریت انتظارات را سادهتر میکند، اما در ایران بهدلیل وجود نرخهای بالای تورم مزمن و ساختاری، وجود تحریمهای اقتصادی و بیاطلاعی مردم از تصمیمهای دولت، انتظارات تورمی نیز عمدتا مبتنی بر تجربیات گذشته است.
چرا انتظارات تورمی مهم هستند؟
انتظارات تورمی صرفا نرخی مثال از دنیای واقعی کارگزاران است که مردم شامل مصرفکنندگان، تولیدکنندگان، صاحبان مشاغل، سرمایهگذاران و. انتظار دارند قیمتها در آینده افزایش یابد. انتظارات تورمی اهمیت دارد؛ زیرا نرخ تورم واقعی تا حدی به انتظارات ما بستگی دارد. اگر همه انتظار داشته باشند که قیمتها مثلا ۳۰درصد در سال آینده افزایش یابد، کسبوکارها میخواهند قیمتها را (حداقل) ۳۰درصد افزایش دهند و کارگران، کارمندان، معلمان و بازنشستگان خواهان افزایش حقوق و دستمزد خود به میزان (حداقل) ۳۰درصد خواهند بود. درهرحال اگر انتظارات تورمی یک درصد افزایش یابد، تورم واقعی نیز یک واحد درصد افزایش خواهد یافت. اگر مردم (کارگزاران اقتصادی) انتظار داشته باشند تورم افزایش یابد، نرخ تورم نیز افزایش خواهد یافت و اگر مردم انتظار داشته باشند نرخ تورم کاهش یابد، این نرخ کاهش خواهد یافت. در واقع انتظارات، تصمیمها و رفتارهای مصرفی و هزینهای آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. علاوه بر این، نرخ بهره واقعی که تفاوت بین نرخ بهره اسمی و انتظارات تورمی است، یکی از عوامل کلیدی تعیینکننده تصمیمات سرمایهگذاری و مصرف است. با توجه به نقش مهمی که انتظارات تورمی ایفا میکنند، درک چگونگی توسعه این انتظارات ضروری است. انتظارات تورمی مهم است؛ زیرا عامل اصلی تشکیلدهنده تورم است. نرخهای بالای تورم برهمزننده ثبات اقتصادی است. دستیابی به رشد اقتصادی پایدار تنها در سایه ثبات اقتصادی شکل میگیرد. ثبات اقتصادی زمانی شکل میگیرد که در کشور نرخ تورم پایین و پایدار (در کنار عوامل دیگری مانند کسری بودجه پایین، ثبات نرخ ارز و. ) وجود داشته باشد.
چرا سیاستگذار باید به انتظارات تورمی اهمیت بدهد؟
ماموریت سیاستگذار دستیابی به حداکثر اشتغال پایدار و ثبات قیمتها است. برای نیل به ثبات قیمتها، ثبات در انتظارات تورمی مهم است. اگر سیاستگذار (بانک مرکزی) دستیابی به نرخ تورم مثلا ۲۰درصد را هدفگذاری کند؛ اما مردم (کارگزاران اقتصادی) به هدفگذاری آن بیاعتماد باشند، قادر به نیل به هدف تورمی ۲۰درصدی نخواهد بود. اگر مردم به این سیاست اعتمادی نداشته باشند و دولت بخواهد صرفا قیمت برخی کالاها و خدمات (مانند افزایش کالاهای اساسی در سال ۱۴۰۱) را تغییر دهد و قیمت سایر کالاها و خدمات ثابت بماند، موفق نخواهد بود. بنابراین عدمتغییر انتظارات مردم در نوسانات کوتاهمدت برای سیاستگذار در جهت مدیریت نرخ تورم بسیار مهم است. اینجا اطلاع از انتظارات تورمی مردم برای سیاستگذار (بانک مرکزی) اهمیت پیدا میکند.
اندازهگیری انتظارات تورمی
سنجش انتظارات تورمی هم برای سیاستگذار در جهت راهبری و اصلاح سیاستها مهم است و هم اینکه کدام ابزار برای مثال از دنیای واقعی کارگزاران پیشبینی نرخ تورم دقیقتر است. سه روش عمده برای اندازهگیری انتظارات تورمی وجود دارد: (۱) سنجش مبتنی بر بازار که از قیمتهای مشاهدهشده در برخی از بازارهای مالی بهدست میآیند، (۲) نظرسنجی از افراد متخصص و خبره بر اساس انتظارات آنها از قیمتهای آینده و (۳) نظرسنجی مبتنی بر انتظارات مصرفکنندگان (Rachel,۲۰۱۷). البته اخیرا از روشها و شاخصهای ترکیبی نیز استفاده میشود.
سنجش انتظارات تورمی مبتنی بر اطلاعات بازار
سنجش انتظارات تورمی با این روش سادهترین و کاربردیترین روش ارزیابی انتظارات تورمی است. این شاخص بر اساس تفاوت نرخ تورم لحظهای و آتی یا تفاوت بین نرخ اسمی لحظهای و آتی اوراق قرضه دولتی محاسبه میشود. البته این شاخص با اثرات پوشش ریسک و قیمت دارایی تعدیل نمیشود. چنین تعدیلی برای استخراج مولفههای اصلی انتظارات «واقعی» ضروری است. هرچند این تعدیل هم پیچیده است و هم مستلزم مدلسازی است. مزیت اصلی این روش اندازهگیری این است که این شاخص با دورههای زمانی کوتاه تهیه میشوند (حداقل بهصورت روزانه در دسترس هستند)، این شاخص انتظارات تا ۳۰سال بعد را پوشش میدهد و منعکسکننده تصمیمات فعالان بازار مالی با اطلاعات کافی و ارزشمند است.
نظرسنجی از افراد متخصص و خبره
نظرخواهی از افراد متخصص و خبره از تورم مورد انتظار در دورهای از یک تا ۱۰سال صورت میگیرد. از بین سه معیار فوق، معمولا نظرسنجی از افراد خبره و متخصص با بیشترین دقت در پیشبینی همراه است و منعکسکننده انتظارات واقعی کارگزاران اقتصادی است. این افراد بهاحتمال زیاد مختصات اقتصادی وسیعتری را در پیشبینی تورم انتظاری خود میگنجانند. اما پیشبینیکنندگان حرفهای نیز ممکن است این انگیزه را داشته باشند که پیشبینیهای آنها به اجماع نزدیک باشد که این میتواند نظرات واقعی آنها را با تورش همراه کند. همینطور این شاخص نسبت به شاخصهای مبتنی بر بازار کمتر بهروز میشوند.
نظرسنجی از مصرفکنندگان
انتظارات مصرفکننده یا خانوار از تورم آینده با نظرسنجی از نظرات آنها درباره شرایط اقتصادی بهدست میآید. این نظرسنجیها در بین کشورها متفاوت است. در برخی کشورها هیچ بررسی منظمی درباره انتظارات تورمی مصرفکننده انجام نمیشود و در برخی کشورها تنها انتظارات تورمی کوتاهمدت پوشش داده میشود. فقط ایالاتمتحده و بریتانیا نظرسنجیهایی دارند که انتظارات تورمی بلندمدت را اندازهگیری میکند. عواملی وجود دارند که میتوانند بر دقت اندازهگیریهای نظرسنجی مصرفکننده از انتظارات تورمی تاثیر بگذارد. بهعنوان مثال، مصرفکنندگان ممکن است از مجموعه اطلاعات متفاوتی بر اساس تجربه شخصی خود استفاده کنند یا به برخی از اقلام وزن بیشازحد بدهد. علاوه بر این، برای مصرفکنندگان انگیزههای کمتری برای تلاش در جهت کنار هم قرار دادن پیشبینیهای آگاهانه وجود دارد؛ درحالیکه اندازهگیری انتظارات تورمی از پیشبینیکنندگان حرفهای و فعالان بازار مسلما با انگیزههای اعتباری و مالی همراه است.
جدای از شاخصهای ترکیبی که اخیرا در برخی کشورهای دنیا در حال استفاده است، در ایران نهادهای رسمی از هیچ شاخصی برای محاسبه انتظارات تورمی استفاده نمیکند. هرچند برخی موسسات پژوهشی یا مطبوعاتی از روش دوم یعنی نظرسنجی از خبرگان برای تورم انتظاری سالانه استفاده میکنند.
تاثیر انتظارات تورمی بر بازارها با تاکید بر بازار سهام
باوجود نرخهای تورم ۳۶ و ۴۰درصدی به ترتیب برای سالهای۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ و انتظارات بالای تورمی برای سال جاری این سوال مطرح است که چرا قیمتهای سهام در بازار سهام ایران در دوسالونیم گذشته نهتنها افزایش نیافته، بلکه کاهش نیز یافته است؟ تاثیر انتظارات تورمی بر بازارها موضوع مهم و قابلتوجهی است. معمولا تاثیر انتظارت تورمی در رفتارهای مصرفی و سرمایهگذاری فوری است؛ زیرا بهمحض انتظار افزایش تورم، افراد مصرف خود را جلو انداخته و تصمیم به سرمایهگذاری به تعویق خواهد افتاد؛ اما وضعیت در بازارهای مالی بهویژه بازار سهام کمی پیچیده است.
رابطه بین بازده سهام و نرخ تورم موضوع بسیاری از مطالعات بوده؛ اما نتایج قطعی و یکسان نبوده است. در برخی مطالعات این رابطه منفی، در برخی، این رابطه مثبت و در کشورهای دیگر رابطه بیمعنی بوده است. علت آن نیز وجود نرخهای تورم و ساختار اقتصادی متفاوت کشورهاست. فیشر معتقد بود که بین بخشهای واقعی اقتصاد هیچگونه رابطه مهمی وجود ندارد و نرخ واقعی بهوسیله عواملی نظیر کارآیی سرمایه و ترجیحات زمانی پساندازکنندگان تعیین میشود و از نرخ تورم انتظاری مستقل است.
در مطالعهای (Choudhry, ۱۹۹۹) رابطه بین بازده سهام (اسمی و واقعی) و تورم در چهار کشور دارای تورم بالای آمریکایی (مکزیک، آرژانتین، ونزوئلا و شیلی) طی دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بررسی شد. در این مطالعه اثر فیشر برای داراییهای ریسکپذیر در کشورهای با تورم بالا آزمون شد. نتایج نشان داد که رابطهای مستقیم (مثبت) و یکبهیک بین نرخ بازده اسمی سهام و تورم برای کشورهای آرژانتین و شیلی وجود دارد. یعنی سهام سپر خوبی در برابر تورم است. در مطالعه دیگری (Carolin, ۲۰۱۱) که روی بازارهای ایالاتمتحده، چین و مالزی انجام شد، مشخص شد که در هر سه کشور بین تورم انتظاری و نرخ بازدهی واقعی بازار سهام رابطه بلندمدت (و معکوس) وجود دارد؛ مثال از دنیای واقعی کارگزاران مثال از دنیای واقعی کارگزاران اما فقط درباره چین رابطهای کوتاهمدت تایید میشود.
درمجموع میتوان گفت:
* سرمایهگذاران سهام میتوانند در بلندمدت از سهام بهعنوان محافظی در برابر تورم استفاده کنند. این به آن معناست که ارزش پولی یک سهام یا سبد سهام میتواند در یک دوره تورمی افزایش یابد؛ بهطوریکه ثروت «واقعی» که سهامدار ذخیره میکند - کالاها یا خدماتی که میتوان با آن مبادله کرد - با وجود قیمتهای بالاتر ثابت بماند.
* در کوتاهمدت نگهداری سبدی از داراییها برای مصونیت از تورم توصیه نمیشود؛ زیرا رابطه بین قیمت سهام و تورم معکوس است؛ یعنی با افزایش تورم، کاهش قیمت سهام یا با کاهش تورم، قیمت سهام افزایش مییابد. اثر نامطلوب تورم بر قیمت سهام در کوتاهمدت میتواند ناشی از مجموعهای از عوامل ازجمله کاهش درآمد و سود کوتاهمدت شرکت، رکود اقتصادی که منجر به ایجاد محیط اقتصاد کلان نامطلوب برای بازار سهام و هزینههای مصرفکننده بهطورکلی میشود. درواقع با افزایش انتظارات تورمی بازده بازار سهام کاهش خواهد یافت؛ زیرا فشارهای تورمی سودهای آتی شرکتها را کاهش و نرخ تنزیل اسمی را افزایش میدهد، درنتیجه جریان ارزش حال منافع آتی شرکتها کاهش خواهد یافت و درنتیجه انتظار میرود که قیمت سهام شرکتهای بورسی نیز کاهش یابد.
دیدگاه شما