بورس تهران وارد فاز خرسی شد؟
براساس تعاریف مالی-رفتاری، هرگاه نماگر یک بازار نسبت به سقف پیشین خود، با کاهش بیش از ۲۰ درصد مواجه شود، از اصطلاح بازار خرسی استفاده میشود.
به گزارش سرویس بورس مشرق، براساس تعاریف مالی-رفتاری، هرگاه نماگر یک بازار نسبت به سقف پیشین خود، با کاهش بیش از ۲۰ درصد مواجه شود، از اصطلاح بازار خرسی استفاده میشود. بورس تهران پس از تجربه اولین ماه منفی در سال ۹۹، اولین روز کاری شهریورماه را نیز با نزول آغاز کرد. به این ترتیب شاخص از نقطه اوج خود در ۱۹ مرداد ۱۶ درصد پایینتر ایستاد و حالا تا فاز خرسی فقط ۴درصد فاصله دارد. این گزارش نشان میدهد کدام صنایع بیشترین نقش را در هدایت بورس به سمت بازار خرسی بازی کردهاند؟
چرا نمادهای منفی بورس را متوقف نمیکنند؟
بورس تهران پس از پشتسر گذاشتن اولین ماه منفی خود در سال ۹۹، اولین روز کاری شهریور ماه را نیز با کاهش قیمت سهام آغاز کرد. از اینرو روز شنبه نماگر اصلی بورس تهران با افت ۷/ ۱ درصدی مواجه شد وتا محدوده یکمیلیون و ۷۲۷ هزار واحدی عقب نشست. به این ترتیب دماسنج تالار شیشهای از اوج ۱۹ مرداد ماه با کاهش ۹/ ۱۶ درصدی مواجه شد و حال تا ورود به فاز خرسی تنها ۷/ ۳ درصد فاصله دارد. اما کدام صنایع بیشترین نقش در هدایت بازار سهام به سمت یک بازار خرسی را ایفا کردهاند؟ چه عواملی این نزول را رقم زد و چگونه میتوان مانع از ورود بازار سهام به این فاز شد؟
دو سوی بازارهای مالی
بازار خرسی (Bear market) و بازار گاوی (Bull market)؛ دو واژهای که به گوش همه فعالان بازارهای سرمایهگذاری آشنا است حتی اگر درخصوص معنای واقعی آن اطلاعاتی نداشته باشند. قبل از اینکه به وضعیت بورس تهران و فاصله تا فاز خرسی وارد شویم، لازم است نگاهی کلی به دو اصلاح مزبور داشته باشیم. بازار خرسی و گاوی چیست؟ چرا از این واژهها در زمان صعود و نزول بازارها استفاده میشود؟ بورس نیویورک یکی از بزرگترین بازارهای مالی است که در والاستریت بنا شده است. چند متر مانده به درب ورودی بورس نیویورک دو مجسمه بزرگ دیده میشود.
مجسمه برنزی یک گاو بزرگ که در مقابل یک خرس تنومند قرار گرفته است. مجسمه «گاو» معرف همه سرمایهگذارانی است که ریسکپذیری زیادی دارند و معتقدند ظرفیت رشد در بازار وجود دارد و مجسمه «خرس» نمادی از سرمایهگذارانی است که میترسند بازار با افت مواجه شود. اما چرایی این نامگذاری به رفتار دو حیوان مذکور در زمان مبارزه بازمیگردد. گاوها هنگام مبارزه و جنگ، با حرکت دادن سر و شاخ خود از پایین به بالا سعی در ضربه زدن به دشمن را دارند و به عبارتی حریف خود را به بالا پرت میکنند. در خرس اما عکس این موضوع صادق است.
خرسها در نبرد، همواره با دستان پر قدرت و ضربات از بالا به پایین دستها، به حریف ضربه زده و آن را شکست میدهند. از اینرو بازار صعودی به بازار گاوی و بازار نزولی به بازار خرسی معروف است. اما افزایش یا کاهش قیمتها در یک روز یا یک هفته نشان از گاوی یا خرسی بودن آن بازار نیست، بلکه آنچه نوع بازار را مشخص میکند، روند بلندمدت آن است. بر اساس تعاریف مالی-رفتاری، زمانی که نماگر یک بازار نسبت به سقف پیشین خود با کاهش بیش از ۲۰ درصدی مواجه شود، از اصطلاح بازار خرسی استفاده میشود.
اصلاح بازار سهام؛ از دلایل تا راهکارها
بررسیهای «دنیای اقتصاد» نشان میدهد پس از ثبت قله تاریخی ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحد در ۹ روز کاری گذشته، نماگر اصلی بورس تهران پس از فراز و فرود فراوان با کاهش ۹/ ۱۶ درصدی نسبت به اوج اخیر خود مواجه شده است و از این منظر در فاز اصلاحی قرار دارد. اما در صورت رسیدن نماگر اصلی بازار سهام به سطوح کمتر از یک میلیون و ۶۶۲ هزار واحد که حکایت از افت بیش از ۲۰ درصدی نسبت به قله ۱۹ مرداد دارد، میتوان از ورود شاخص سهام به فاز خرسی خبر داد.
سیاستهای یک بام و دو هوای دولت در عرضه باقیمانده سهام دولتی در بورس، قوانین خلقالساعه و غیرکارشناسانه سیاستگذار بورسی و اعمال محدودیتهای بیشتر بر بازار و کوبیدن بر طبل شایعاتی همچون نرخ سود ۲۲ درصدی سپردههای بانکی همگی از دلایلی بودند که نماگر سهام را به این مسیر سوق دادند.
هر چند پس از رشدهای افسارگسیخته در یک سال گذشته، اصلاح قیمتی امری طبیعی محسوب میشود. در شرایط فعلی اما بهنظر میرسد رفع محدودیتهای خودساخته همچون دامنه نوسان تغییر بازار از گاوی به خرسی قیمت، احترام به قانون عرضه و تقاضا در بازار و ممانعت از دخالتهای دولتی، کاهش ریسک هسته معاملاتی با اندیشیدن راهکاری برای جلوگیری از هنگ سامانههای معاملاتی و افزایش ساعت معاملاتی بازار سهام بتواند به کمک بازار سهام آمده و مانع ورود این بازار به فاز خرسی شود. آخرینباری که بورس تهران به فاز خرسی وارد شد، پاییز سال ۹۷ بود؛ جاییکه شاخص کل سهام در ۹ مهرماه تا ارتفاع ۱۹۵ هزار و ۴۸۰ واحد صعود کرد و پس از آن در روندی نزولی تا محدوده ۱۵۴ هزار و ۵۵۰ واحد عقبنشینی کرد که بیانگر سقوط بیش از ۲۰ درصد این نماگر و ورود بورس تهران به فاز خرسی بود. این روند اما ۵۴ روز معاملاتی به درازا کشید و نوسان قیمت دلار مهمترین عامل عقبنشینی بیش از ۲۰ درصدی شاخص کل بود.
در دهه ۸۰ نیز چندینبار شاهد ورود بازار سهام به فاز خرسی بودیم.
قلب تپنده خرس
در حالی نماگر اصلی بورس تهران در ۹ روز معاملاتی اخیر متحمل افت ۹/ ۱۶ درصدی شده است که بررسیهای «دنیایاقتصاد» نشان میدهد از ۳۹ صنعت فعال بورسی، ۳۶ گروه با افت میانگین قیمت سهام زیرمجموعه خود مواجه شده است. این در حالی است که میانگین قیمت سهام در ۱۳ گروه با کاهش بیشتر از شاخص کل روبهرو شده است. در این میان سهامداران شاهد افت بیش از ۲۰ درصدی در ۶ گروه بورسی بودند.
گروه چندرشتهای صنعتی با سهم ۹/ ۱۰ درصدی از کل ارزش بازار و ۵ سهم زیرمجموعه که البته «شستا» را نیز در خود جای داده است، با افت ۲/ ۲۶ درصدی مواجه شد و بیشترین تاثیر در روند کاهشی شاخص کل را نیز ایفا کرد. پس از آن گروه فرآوردههای نفتی با ۸ شرکت و سهم ۹/ ۸درصد از ارزش بازار نیز متحمل کاهش قیمت۲/ ۲۵ درصدی سهام زیرمجموعه خود شد. گروه محصولات فلزی دیگر گروهی بود که در ۹ روز معاملاتی گذشته که بورس تهران به فاز اصلاحی فرو رفته، با افت ۱/ ۲۲درصدی مواجه شده است.
این گروه اما از سهم ناچیز ۴/ ۰ درصدی از ارزش کل بازار برخوردار است. خودروییها دیگر گروهی بودند که با توجه به سهم ۶درصدی، افت ۵/ ۲۱ درصدی را ثبت کردند. دو گروه رایانه و زراعت نیز در بازه زمانی مورد بررسی به ترتیب شاهد کاهش ۵/ ۲۰ و ۱/ ۲۰ درصدی میانگین قیمت سهام شرکتهای زیرمجموعه خود بودند. این در حالی است که ۳ گروه توانستند در برابر رشد قیمتها مقاومت کنند و با سهم ۴/ ۴ درصدی خود از ارزش کل بورس تهران، مانع از افول بیشتر نماگر بورس تهران شوند. در اینخصوص میتوان به گروههای مخابرات، زغالسنگ و منسوجات اشاره کرد که با افزایش ۴ تا ۵/ ۱۰ درصدی شاخص صنعت خود همراه شدند.
تفاوت بورس، فرابورس و بازار پایه چیست؟
تفاوت بورس، فرابورس و بازار پایه چیست؟ بازارهای مالی تشکیلات پیچیدهای دارند که با ساختار اقتصادی و سازمانی خاص خود نقش مهمی در قیمتگذاری بازار برعهده دارند. هر بازاری را که در آن معاملات اوراق بهادار انجام شود بازار مالی محسوب میکنیم: بازار سهام، بازار فارکس، بازار اوراق قرضه، و بازار مشتقات. بازارهای مالی برای عملکرد صحیح اقتصاد سرمایهداری نقشی حیاتی ایفا میکنند. در سالهای اخیر بسیاری از بازارهای مالی دنیا معاملات خود را از طریق بورس به انجام میرسانند.
پیش از شروع مقاله، به شما پیشنهاد میکنیم در صورتی که قصد یادگیری بورس جهانی و فارکس را دارید، در دوره آموزش بورس جهانی شرکت کنید. همچنین اگر قصد دارید در بازار بورس ایران فعالیت کنید، دوره آموزش تابلو خوانی را از دست ندهید!
تفاوت بورس، فرابورس و بازار پایه چیست؟
هدف از تشکیل بازارهای مالی چیست؟
تأمین سرمایه از مهمترین اهداف و موضوعات مورد توجه شرکتها است. عرضهی سهام در بورس از بهترین راههای جذب سرمایه شناخته شده است که عموماً با استقبال روبرو شده است. بی شک برای این بازار ساختار قانونمندی طراحی شده که هر شرکتی اجازهی ورود به آن را ندارد. فرابورس هم، مثل بازار بورس اوراق بهادار، بستری جهت داد و ستد اوراق بهادار یا سهام فراهم کرده که شرایط و قوانین معاملاتی آن برای شرکت ها به مراتب در دسترستر است.
تفاوت بورس، فرابورس و بازار پایه چیست؟
در فرابورس، نظارت کمتری به نسبت بازار بورس دیده میشود. شرکتهای بورسی ملزم به انتشار تعداد گزارش بیشتری، در طول یک سال مالی هستند. همین موضوع باعث شفافیت بیشتر بورس شده و ریسک سرمایهگذاری در فرابورس به مراتب از بورس بیشتر شده است.
در بازار بورس، داراییهای مختلف از جمله دارایی مالی و واقعی، خرید و فروش می شوند. به بورسی که در آن داراییهای مالی (داراییهای کاغذی) و اسنادی مانند سهام و اوراق مشارکت معامله میشود، بورس اوراق بهادارگفته میشود. همچنین بورسی که در آن داراییهای واقعی یا کالاهای فیزیکی مورد معامله قرار میگیرد، تحت عنوان بورس کالا شناخته شده است.
علاوه بر مواردی که ذکر شد، نوع دیگری از بورس، به نام بورس ارز داریم که در آنجا، پول رایـج کشورها رد و بدل میشود. بورس اوراق بهادار، بازاری سازمان یافته و رسمی است که در آن خرید و فروش سهام شرکتها، اوراق قرضهی دولتی و یا مؤسسات معتبر خصوصی، مطابق با قوانین آن، انجام میپذیرد.
خرید و فروش اوراق بهادار در کشور ما به شکل رسمی در بورس اوراق بهادار تهران به وقوع میپیوندد. هر سهم بر مبنای میزان عرضه و تقاضای آن قیمتگذاری میشود. یک سرمایهگذار میتواند با هر اندوختهای وارد بورس شود و در سرمایهگذاری شرکتهای حاضر در بورس سهیم شود.
بازار فرابورس ایران در سال 1387 فعالیت خود را تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار شروع کرد. این بازار از جایگاه و تشکیلاتی قانونی مشابه بورس برخوردار است. با این وجود شرایط پذیرش و معامله در آن به مراتب آسانتر از بورس تعریف شده تا بتواند به چرخیدن چرخ اقتصادی کشور کمک کند.
از مهمترین وظایف بازار فرابورس سازماندهی آن قسمت از بازار سرمایه است که شرایط ورود به بورس اوراق بهادار را ندارد و خواهان آن است که به سرعت وارد بازار سرمایه شود.
عدم نیاز به فرآیندهای پیچیده و همچنین متنوع بودن شرایط پذیرش شرکتها در فرابورس ایران، این امکان را برای بنگاههای اقتصادی بهوجود آورده که با دارا بودن حداقل شرایط و در کمترین زمان، به این بازار مالی وارد شوند. درحالیکه از تمامی مزایای شرکتهای حاضر در بازار مبادلات اوراق بهادار بهرهمند میشوند.
فرابورس از چه بازارهایی تشکیل شده است؟
فرابورس پنج بازار دارد که با نامهای بازار اول، بازار دوم، بازار سوم، بازار ابزارهای نوین مالی و بازار پایه مشخص شدهاند.
بــازار سهام فرابورس ایران بازارهای اول، دوم و پایه را شامل میشود. سهام شرکتهایی که شرایط لازم را داشته باشند در بازار اول و دوم معامله میشوند و شرکتهایی که فاقد شرایط لازم باشند، میتوانند سهام خود را در بازار پایه مبادله کنند.
در بازار اول فرابورس، شرکتهای سهامی عام، مطابق با دستورالعمل پذیرش، اجازهی معاملهی سهام خود را دارند. نوسان قیمت 5 درصد بدون حجم مبنا است. آخرین سرمایهای که برای شرکتهای پذیرفته شده در این بازار ثبت شده، حداقل 10 میلیارد ریال تخمین زده شده که یک سال از زمان بهرهبرداری آن میگذرد و زیان انباشته ای متوجه آن نشده است.
در بازار دوم مانند بازار اول، معاملات سهام شرکتهای سهامی عام صورت میگیرند. با این وجود شرایط پذیرش در این بازار، از بازار اول سادهتر است. بازار پایه ی فرابورس، بهمنظور ساخت بستری مناسب برای خرید و فروش سهام شرکتهای سهامی عام – که در بورس یا بازارهای فرابورس اجازه ی ورود ندارند- پا به عرصه ی ظهور گذاشته است. این بازار تنها شرکتهای سهامی عام را شامل میشود. سهام شرکتهایی که احتمال زیان دارند، شرکت های تازهتاسیس، و شرکتهایی که با افزایش سرمایه مایل هستند از سهامی خاص به سهامی عام تبدیل شوند، در بازار دوم یافت میشود. آخرین سرمایهی ثبت شده برای شرکتهای این بازار، حدود 1 میلیارد ریال برآورد شده است.
بازار پایه چیست؟
بازار پایه، یکی از بازارهای فرابورس معرفی شده که به منظور عرضه و تبادل اوراق بهادار به وجود آمده است. شرکتهای این بازار بدون طی فرآیند پذیرش وارد فرابورس میشوند و شامل سه دستهی زیر هستند:
اصل و منشاء اصطلاحات بازار گاوی(Bull Market) و بازار خرسی (Bear Market)
هر فردی که در ابتدای مسیر معامله گری فارکس(Forex Trading) و آموزش فارکس(Learning Forex) قرار دارد، با اصطلاحات و عبارات گیج کنندهای روبرو میشود که هر یک معنا و مفهومی دارد.برخی از این اصطلاحات در بورس/فارکس معانی وداستانهای جالبی دارند در این بخش با داستان نمادهای گاوی و خرسی در فارکس آشنا می شوید.
احتمالا با عبارات “بازار خرسی“ و “بازار گاوی” پیش از این برخورد کردهاید. در بازار از این اصطلاحات برای نشان دادن چگونگی اوضاع و شرایط آن استفاده میشود.
همچنین از این عبارات برای بیان شرایط اقتصادی هم استفاده میشود که هر چه باشد در بازار نیز منعکس میشود. موردی که این عبارات در توصیف آن استفاده میشود نقش مهمی دارد. معمولا از بازارهای گاوی و خرسی برای مشخص کردن شرایط داراییهایی مانند سهام، املاک یا حتی اقتصاد استفاده میشود.
- بطور کلی بازار گاوی (Bull Market) شرایط مثبت و در حال گسترش را توصیف میکند.
- بازار خرسی (Bear Market) عکس شرایط بازار گاوی را توصیف میکند، یعنی شرایطی منفی و رو به کاهش.
بنابراین وقتی بازار در حال صعود باشد، گفته میشود بازار گاوی است و هنگامی که بازار در حال نزول باشد، میگویند بازار خرسی است.
در کل اگر یک حرکت اصلاحی به اندازه ۲۰ درصد یا بیشتر از یک سقف قیمتی سالانه رخ دهد، گفته میشود بازار خرسی یا نزولی است. البته بسته به اینکه از چه کسی میپرسید، این عدد میتواند بین ۱۰ تا ۲۰ درصد متغیر باشد.
بطور مشابه، وقتی بازار به اندازه ۲۰ درصد یا بیشتر از یک اصلاح قیمتی صعود میکند، میگویند بازار صعودی است. برای بازار گاوی عبارت دیگری نیز وجود دارد و آن “بازار گاوی سکولار” است. بازار گاوی سکولار بازاری است که بین ۵ تا ۲۵ سال به طول میانجامد.
در طول دوره بازار گاوی سکولار معمولا حرکات اصلاحی به اندازه حداقل ۱۰ درصد نیز مشاهده میشود.
اصل و منشاء اصطلاحات
واضح است که عبارت بازار گاوی از گاو گرفته شده. گاوها با شاخهای تیز و رو به بالایی که دارند، برای حمله معمولا سر خود را به سمت بالا حرکت میدهند.
از طرفی دیگر اصطلاح بازار خرسی نیز از خرس گرفته شده. خرسها معمولا با پنجههای خود و رو به پایین حمله میکنند. نکته دیگر در مورد خرسها این است که برای مدت طولانی به خواب میروند.
بنابراین معاملهگران با قیاس ویژگیهای بازارهای گاوی و خرسی، از این اصطلاحات برای توصیف نزولی یا صعودی بودن بازار استفاده میکنند. به عبارتی دیگر، این عبارات تمایلات و گرایشات معاملهگران را بیان میکنند.
با مقایسه بازارهای گاوی و خرسی، مشاهده میشود که بازارهای خرسی ماهیتی کوتاهمدت دارند. در نتیجه بازارهای گاوی برای مدت زمان بیشتری غالب هستند. مطالعات مختلف نشان میدهند که اگر شاخص S&P500 را در طول یک دهه در نظر بگیرید، بازار گاوی به مراتب بیشتر از بازار خرسی حاکم بوده است.
بطور کلی، بازارهای خرسی در بهترین حالت بین یک تا دو سال دوام میآورند، در حالیکه بازارهای گاوی بطور میانگین ۶ سال یا بیشتر عمر میکنند.
ویژگیهای بازارهای گاوی و خرسی
بازارهای گاوی و خرسی ویژگیهای مشخصی دارند که در جدول زیر به آنها اشاره شده است.
بازار گاوی | بازار خرسی |
سرمایهگذاران خوشبین هستند | سرمایهگذاران بدبین هستند |
اقتصاد در حال گسترش است | اقتصاد رو به افول است |
داراییها سودآور هستند | داراییها زیانبار هستند |
اطمینان بیشتری در بازار وجود دارد | اطمینان کمتری در بازار وجود دارد |
برای اقتصاد مفید است | برای اقتصاد مضر است |
اصطلاحات دیگر و کاربرد آنها
از عبارات بازارهای گاوی و خرسی برای توصیف دیگر ویژگیهای بازار نیز استفاده میشود. برای مثال در واژگان و اصطلاحات مربوط به بانکهای مرکزی، معادل بازار گاوی، شاهینی (Hawkish) و معادل بازار خرسی، کبوتری (Dovish) است.
اگر دقت کنید در اینجا نیز از قیاس حیوانی یا پرندهای استفاده شده است. کبوتر معمولا پرندهای رام و مطیع است، اما شاهین روی قله زنجیره غذایی قرار دارد. بنابراین هنگامی که مدیران بانکهای مرکزی سخنرانی میکنند یا گزارش سیاستهای مالی خود را ارائه میدهند، یا کبوتری هستند یا شاهینی.
وقتی یک بانک مرکزی کبوتری است، به این معنی است که سیاستگذاران انتظار دارند که اقتصاد عملکرد ضعیفی داشته باشد که یعنی نرخ بهره کاهش مییابد یا سیاستهای مالی سبکتر میشوند. در مقابل، زمانی که بانک مرکزی شاهینی است، سیاستگذاران انتظار دارند اقتصاد رشد و توسعه پیدا کند. به بیانی دیگر نرخ بهره افزایش مییابد یا سیاستهای مالی سختتر میشوند.
در پایان خواه بازار گاوی باشد یا خرسی، کبوتری باشد یا شاهینی، متوجه میشوید که اگرچه لغات و اصطلاحات ممکن است تغییر کنند، اما همه آنها به جنبههای مشابهی از بازارهای مالی اشاره میکنند. اما استفاده از قیاسهای حیوانی صورت زیباتری به آن میدهد.
قیمت در بازارهای مالی چیست؟ گاوها و خرسها چه نقشی در بازار دارند؟
آیا شما میتوانید تعریفی دقیق از قیمت ارائه دهید؟ قیمت در بازار سهام یا ارز، دقیقا به چه چیزی گفته می شود؟ نقش گاوها و خرسها در بازارهای مالی اعم از سهام، فیوچر یا آپشن چیست؟
- بازارهای مالی
- خرداد ۱۶, ۱۳۹۷
- ۹:۱۱ ب.ظ
- 5,163 بازدید
- 2 نظر
سجاد صفری
قیمت در بازارهای مالی چیست؟ بگذارید قبل از اینکه شروع به توضیح موضوع این مقاله در سایت علم پول نماییم، مروری داشته باشیم بر بازار سهام آمریکا.
نام وال استریت برگرفته از نام دیواری است که در بالای منهتن کشیده شده بود، تا زیستگاه احشام را از محل زندگی مردم جدا کند و از ورود حیوانات به داخل شهر جلوگیری کند.
به یاد بود آن دوران در وال استریت، از چهار حیوان به عنوان نماد نام برده میشود:
گاو ، خرس ، خوک و گوسفند
معاملهگران میگویند گاوها و خرسها پول در میآورند، اما خوک ها و گوسفند ها قربانی می شوند.
یک گاو با شاخ هایش میجنگد و به وسیله آن حریف را به سمت بالا پرتاب می کند. گاوها خریداران هستند. کسانی که روندهای صعودی را تشخیص میدهند و از افزایش قیمت پول در می آورند.
با ورود یا ثبت نام در سایت علم پول، از تمامی امکانات سایت و تالار بهره مند شوید.
اما یک خرس با پنجه هایش حریف را به زمین میکوبد، خرس ها فروشندگانی هستند که با فروش در روندهای نزولی از ریزش قیمت به سود می رسند.
(توضیح اینکه در بازار ارزهای خارجی، برخلاف بازار بورس اوراق بهادار تهران که تنها از افزایش قیمت سهام میتوان سود کسب کرد، بدلیل ماهیت جفت ارزی بودنشان، میتوان از کاهش قیمت نیز سود کسب نمود.)
خوک ها نماد طمع کارانند، زمانی که برای برآوردن حس طمع خود دست به معامله می زنند، خود را قربانی می کنند. بعضی از خوک ها اقدام به معاملاتی با حجم بسیار بالا نسبت به میزان سرمایه شان می کنند، که با یک نوسان کوچک بر خلاف جهت معاملههایشان نابود میشوند.
خوکهای دیگر به امید سودهای بیشتر و بزرگتر آنقدر در معامله ای که به سود نشسته است میمانند تا جهت بازار عوض میشود، و همان سود را نیز از دست می دهند.
گوسفند ها بسیار منفعل و ترسو عمل می کنند. و منتظر میمانند تا از روند حاکم و اساتید اعظم و نظرات دیگران پیروی کنند. آنها گاهی شاخ گاوها را بر سر خود می گذارند و گاهی نیز لباس خرس می پوشند و سعی می کنند که مثل آنها رفتار کنند.
گوسفندها را میتوان از روی بع بع کردن های سوزناک شان زمانی که بازار دچار تغییر و نوسان می شود شناخت.
زمانی که بازار باز میشود گاوها می خرند، خرسها می فروشند، خوکها و گوسفندها زیر دست و پا له میشوند و معامله گرانی که هنوز تصمیمی نگرفته اند خارج از گود به نظاره می نشینند.
تابلوهای معاملاتی به صورت آنلاین نرخ همهی اقلام معاملاتی را در سراسر دنیا به صورت یکسان نشان می دهند. هزاران چشم در سرتاسر دنیا به قیمتها دوخته شده است، که افراد بر مبنای آن تصمیمات معاملاتی خود را اتخاذ میکنند.
بحث پیرامون قیمت
اگر شما از معاملهگران بپرسید قیمت چیست؟ آنها چه پاسخی خواهند داد؟ پاسخ شما به این سوال چیست؟
شاید بعضی پاسخ بدهند:” قیمت ارزشی است که برای چیزی تعیین می شود”
یا برخی دیگر بگویند: “قیمت بهایی است که شخصی در یک زمان مشخص برای خرید کالایی به شخص دیگر می پردازد.” یا شخص دیگری نیز بگوید:” قیمت یعنی بهایی که آخرین نفر برای چیزی می پردازد که قیمت لحظهای را تعیین میکند.”
در حالیکه ممکن است معاملهگری دیگر، تعریفش از قیمت این چنین باشد: ” نه، بهایی که آخرین نفر میپردازد مهم نیست، بلکه بهایی که پس از آن پیشنهاد می شود قیمت را تعیین می کند.”
معاملهگرانی که نمیتوانند تعریف شفاف و روشنی از قیمت را ارائه دهند، خود نیز نمی دانند که دقیقاً چه چیزی را آنالیز می کنند. موفقیت و یا شکست شما به عنوان یک معامله گر بستگی به مدیریت قیمتها دارد. پس بهتر است بدانید که قیمت چیست؟
بیایید برای شما مثالی را در بدبینانه ترین حالت ممکن در بازار سهام آمریکا بزنیم، در سقوط شدید بازار در سال ۱۹۲۹ سهام سینگر ۱۰۰ دلار فروخته می شد، ولی ناگهان شرایطی به وجود آمد که هیچ پیشنهادی برای خرید وجود نداشت. تا اینکه یک فروشنده به تالار خرید و فروش رفت، و اعلام کرد که من قصد دارم سهام خود را بفروشم، چند می خرید؟
یکی از خریداران جواب داد: یک دلار، و سهام فروشنده را به ازای هر سهم یک دلار از او خریداری کرد. در نتیجه قیمت، بالاترین بهایی است که یک خریدار برای خرید چیزی می پردازد. در سال ۱۹۸۷ شاخص کل بازار سهام آمریکا ۵۰۰ واحد سقوط را تجربه کرد. در حالی که ارزش شرکت های سهامی قبل و بعد از ریزش شاخص تغییری نکرده بود. بنابراین این افت قیمت ناشی از تفاوت بین ارزش ذاتی سهام و کاهش اشتیاق و تمایل در پرداخت پول برای خرید سهام بود.
ممکن است پا را از این نیز فراتر بگذارید، تا آنجا که بگویید آنچه را که برایش پول می پردازید کاملا بی ارزش است و فقط یک تکه کاغذ است. تنها ارزشی که دارد سود محقق شده سالانه ای است که بین سهامداران تقسیم میشود.
درست مثل این که اوراق قرضه خریداری کرده و سود آن را دریافت کنید، با این تفاوت که هر زمان که بخواهید آن را بفروشید، این دیگران هستند که ارزش آن را تعیین می کنند. و همان قدر می ارزد که کسی حاضر است برایش پول بپردازد و اگر هیچ کسی حاضر نشود آن را بخرد هیچ ارزشی نخواهد داشت.
ولی این یک تصور غلط است، اگر سهمی بازدهی نداشته باشد هرگز ارزش آن صفر نخواهد شد، زیرا شرکت هایی که اقدام به انتشار سهام میکنند دارایی ها و اموال نقدی و غیرنقدی مختلفی دارند که متعلق به همه سهامداران است.
بنابراین برای مثال کسی که سهامدار آی بی ام است، اگر تصور کند که روزی هیچکس حاضر نشود سهام او را بخرد در نتیجه فقط به درد روشن کردن سیگار می خورد، در اشتباه است زیرا هرگز چنین نخواهد شد که هیچ کس حاضر به خرید سهام آی بی ام نباشد.
اگر به نمودار قیمت سهم United Airlines نگاهی بیاندازید، یک روز قیمت سهم روی ۳۰۰ دلار است و روز دیگر روی ۱۵۰ دلار، در حالی که هیچ تغییری در Airline به وجود نیامده، درآمد و تعداد مشتریان تغییری نکرده و میزان نقدینگی و دارایی ها ثابت است. پس این اختلاف از کجا سرچشمه میگیرد؟
شرکتی که سهامی را عرضه می کند در مورد قیمت آن نقش چندانی ندارد، یعنی شرکت آی بی ام نمیتواند قیمت سهام خود را در بازار تعیین کند.
اینگونه تصور کنید که قیمت سهام به وسیله یک کش بلند به آی بی ام متصل است. که گاهی اوقات میتواند خیلی بالاتر و گاهی نیز خیلی پایینتر از قیمت واقعی آن باشد.
قیمت در واقع تقاطع منحنی عرضه و تقاضاست. هر معامله گری که به این کار جدی نگاه میکند باید معنی قیمت را به درستی درک کند، قبل از اینکه به خرید و فروش در سهام فیوچرز یا آپشن مبادرت کنید باید بدانید که چه چیزی را تحلیل می کنید.
خاتمه ی تقابلی دو طرفه
ASK یا قیمت تقاضا بهایی است که فروشنده برای کالایش مطالبه میکند و BID یا قیمت عرضه بهایی است که خریدار برای خرید همان کالا پیشنهاد میدهد.
خریداران و فروشندگان همواره در کشمکش هستند. خریداران میخواهند کمترین قیمت ممکن را بپردازند، و فروشندگان می خواهند به بالاترین قیمت بفروشند.
اگر اعضای دو گروه خریدار و فروشنده بخواهند اینگونه به خواستهی خود پافشاری کنند هیچ معامله ای به ثبت نخواهد رسید.
زمانی که هیچ معامله ای به ثبت نرسد، هیچ قیمتی نیز ثبت نخواهد شد، و خریداران و فروشندگان فقط قیمتهای ایدهآل خود را اعلام میکنند.
یک فروشنده دو انتخاب دارد:
یا آنقدر به انتظار بنشیند تا قیمت تا آنجا که مدنظر اوست افزایش پیدا کند و یا با یک خریدار بر روی یک قیمت پایینتر برای کالای خود به توافق برسد.
خریدار نیز به همین ترتیب دو انتخاب دارد:
یا آنقدر صبر کند تا قیمت تا آنجا که او میخواهد پایین بیاید و یا با یک فروشنده در یک مبلغ بالاتر به توافق برسد.
یک معامله زمانی رخ می دهد که یکی از دو حالت اتفاق بیفتد:
یا یک خریدار مشتاق نرخ فروشنده را بپذیرد و حاضر به پرداخت آن شود و یا یک فروشنده مشتاق شرایط خریدار را پذیرفته و کمی ارزانتر از آنچه مدنظر دارد به فروش برساند.
این تعداد زیاد معاملهگران بی تصمیم است که خریداران و فروشندگان را وادار میکند کمی کوتاه بیایند، تا این فرصت از دستشان نرود. زمانی که یک خریدار و یک فروشنده به تنهایی معامله ای را انجام می دهند، ممکن است یک مدت زمان نسبتا طولانی را به چانه زنی و بحث بر سر قیمت بگذارند تا به توافق برسند.
اما در این بازار چنین نیست، و خریداران و فروشندگان باید سرعت عمل بیشتری به خرج دهند، آنها میدانند توسط خیل عظیمی از معاملهگران دیگر احاطه شده اند و اگر دیر بجنبند و بیش از حد معطل کنند ممکن است معاملهگر دیگری با یک پیشنهاد بهتر این فرصت را از آن خود کند.
یک خریدار میداند که اگر بخواهد بیش از حد فکر کند، معاملهگر دیگری پا پیش گذاشته و این معامله را از چنگ او در می آورد، و یک فروشنده نیز به خوبی میداند که اگر بخواهد آنقدر منتظر بنشیند تا به قیمت بالاتری بفروشد، فروشنده دیگری پیش دستی کرده و این معامله را با یک قیمت پایینتر از آن خود میکند.
جماعت معاملهگران بی تصمیم با به وجود آوردن این نگرانی در ذهن خریداران و فروشندگان باعث میشوند که آنها با یکدیگر راه بیایند و یک معامله زمانی رخ می دهد که یک خریدار و فروشنده که اینگونه فکر می کنند با یکدیگر مواجه شوند.
اتفاق نظر بر ارزش
هر تیک بر صفحه نمودار شما نشان دهنده انجام یک معامله بین یک خریدار و یک فروشنده می باشد. خریداران میخرند چون انتظار رشد قیمت را دارند، و فروشندگان میفروشند چون انتظار ریزش قیمت را دارند.
خریداران و فروشندگان در حالی با یکدیگر معامله میکنند که توسط معاملهگران بی تصمیم احاطه شده اند، که هنوز معلوم نیست به خریداران خواهند پیوست یا به فروشندگان. با تغییر قیمت و یا گذشت زمان تصمیمگیری خواهند کرد.
پیوستن به جمع خریداران باعث افزایش قیمت و پیوستن به جمع فروشندگان باعث کاهش قیمت میگردد، و معاملهگران بی تصمیم با ایجاد حس الزام به تصمیم گیری سریع در خریداران و فروشندگان افزایش و کاهش قیمت را سرعت می بخشند.
معاملهگران از سراسر دنیا به صورت حضوری یا آنلاین و یا از طریق کارگزاری های خود به بازار می پیوندند. همه این شانس را دارند که بخرند یا بفروشند.
هر قیمت به معنی یک اجماع آنی بر ارزش بین کل شرکت کنندگان در بازار است که منجر به انجام معامله شده و به عمل در می آید. قیمت یک پدیده روانی است. یک تعادل أنی افکار بین خریداران و فروشندگان است. قیمت زاییده توده معاملهگران اعم از خریداران، فروشندگان و معاملهگران بی تصمیم است. الگوهای قیمت و حجم بازتاب روانشناسی جمعی در بازار است.
جمع وسیعی به بازارهای سهام، کالا، آبشن و … چه شخصا و چه از طریق کارگزاری های خود روی می آورند. پول های ریز و درشت، پول های تاثیرگذار و بی تاثیر( از نظر حجم و سرمایه گذاری هوشمندانه)، سرمایه های حقیقی و حقوقی همه باهم به میدان معامله گری وارد می شوند.
قیمت بیانگر یک اجماع آنی بر سر ارزش آن کالا بین خریداران و فروشندگان و معاملهگران بی تصمیم در لحظه انجام معامله است. پشت هر یک از الگوهای نموداری جمعی از معاملهگران قرار دارند.
توافق جمع، لحظه به لحظه در حال تغییر است. گاهی اوقات این تغییرات در محیطی آرام و ملایم و گاهی اوقات نیز در محیط متلاطم اتفاق می افتد.
در زمان های آرام بازار قیمت ها در یک بازه تغییر بازار از گاوی به خرسی تغییر بازار از گاوی به خرسی کوچک نوسان می کنند، و حرکات قیمت ملایم است. ولی زمانی که جماعت در بازار هیجان زده و یا سراسیمه می شوند قیمت ها شروع به جهش می کنند.
تصور کنید جمعیتی بر روی عرشه یک کشتی در حال غرق شدن به سمت جلیقه های نجات هجوم ببرند. این دقیقا مثل زمانی است که از معاملهگران به خاطر یک روند، احساساتی میشوند و باعث ایجاد حرکت سریع در بازار می گردند.
یک معاملهگر زیرک همواره سعی می کند تا در مواقع آرام وارد بازار شود، و در هنگامی که بازار متلاطم می شود معامله خود را با سود می بندد و از بازار خارج میشود.
تحلیلگران تکنیکی به بررسی نوسانات و تغییرات روانشناسی جمعی در بازارهای مالی می پردازند. هر روز کاری در معامله گری نبرد بین گاوها که از افزایش قیمت پول در میآورند و خرس ها که از ریزش قیمت منتفع میشوند، میگذرد.
هدف یک تحلیلگر تکنیکی این است، که تشخیص دهد خرس ها از توان بیشتری برخوردار هستند یا گاوها، سپس به گروهی که احتمال برد بیشتری دارد بپیوندد. اگر گاوها خیلی قوی تر باشند، باید بخرید و اگر خرسها از قدرت بیشتری برخوردار بودند باید بفروشید.زمانیکه خریداران و فروشندگان از یک قدرت یکسان برخوردارند یک معاملهگر منطقی کنارمی ایستد و اجازه می دهد که گاوها و خرسها با یکدیگر بجنگند و هر زمان با دلایل منطقی احتمال برد یکی را بیشتر داد به او بپیوندد. قیمت ها، حجم و تعداد معاملات باز، بازتاب رفتار جمعی است. بنابراین از اندیکاتورهایی استفاده کنید که بر مبنای این سه فاکتور طراحی شده اند.
این کار تحلیل تکنیکال را شبیه یک نظرسنجی می سازد. در واقع این کار تلفیقی از علم و هنر است. علمی است از آنجا که از روشهای آماری و کامپیوتری بهره میگیرد، و هنری است چون ما برای تفسیر یافتههای خود باید از قضاوت شخصی و تفسیر فردی استفاده کنیم.
با ورود یا ثبت نام در سایت علم پول، از تمامی امکانات سایت و تالار بهره مند شوید.
منظور از نهنگ ، گاو و خرس در بازار ارز دیجیتال چیست؟
برخی مفاهیم در د نیای ارز دیجیتال ممکن است گیج کننده باشد. اگر اصطلاحات نهنگ ، خرس و گاو نر را بشنوید، احتمالاً این سوال برای شما پیش می آید که این حیوانات چه ارتباطی با ارزهای دیجیتالی مانند بیت کوین دارند؟ در این مقاله خلاصه ای از تعریف هر اصطلاح و توضیح کار آن ها در فضای ارزهای دیجیتال تهیه شده است.
نهنگ ها
نهنگ ارز دیجیتال اصطلاحی است که به افراد یا نهادهایی گفته می شود که مقادیر زیادی ارز دیجیتال را در حساب خود جای داده اند. دقیقاً مانند پستانداران دریایی که با آنها یک نام مشترک دارند ، نهنگ های بیت کوین در اطراف فضای ارز دیجیتال حرکت می کنند و در هر نوبت یک موج ایجاد می کنند.
بسیاری از نهنگ های بیت کوین معامله گران یا صندوق های سرمایه گذاری ناشناختهای هستند که فقط با آدرس عمومی قابل شناسایی هستند. برخی نهنگ های معروف مانند دوقلوهای وینکلوس یعنی تایلر و کامرون ، در زمانی تخمین زده می شد که ۱ درصد از کل بیت کوین های موجود در جهان را داشته باشند.
اما چرا این یک مسئله مهم است؟ خب به یاد داشته باشید که بلاکچین یک شبکه غیرمتمرکز است ، پس می توان درک کرد که چرا اشخاصی که مقادیر زیادی سکه دارند می توانند برای بازار مشکل ساز شوند.
با توجه به اینکه بازار ارزهای دیجیتال تا حد زیادی قابل کنترل نیست ، نهنگ ها می توانند نفوذ کافی برای جهت دهی بازار به سمت دلخواه خود را داشته باشند. بنابراین منطقی است که سرمایه گذاران به حرکات نهنگ ها توجه زیادی داشته و مشاهده کنند که چگونه ، چه موقع و در کجا معامله می کنند.
خرس ها
هنگامی که ما در مورد خرس در بازار ارزهای دیجیتال صحبت می کنیم ، به وضعیتی از بازار اشاره می کنیم که بازار نزولی است و در آن فشار فروش بیشتر از فشار خرید می باشد. در طی یک بازار خرسی ، می توانید انتظار داشته باشید که قیمت ها پایین ترین سطح را داشته باشند.
یک مثال از بازار خرسی ، روند بیت کوین در آغاز سال ۲۰۱۸ است. مهم این است که بازار خرسی را با اصلاح قیمت اشتباه نگیرید. بازار خرسی یک دوره زمانی پایدار است که با حرکات قابل توجه رو به پایین مشخص می شود. اصلاح قیمت زمانی صورت می گیرد که قیمت ارز یا کالایی که بیش از ارزشش معامله می شود ، اصلاح شود.
گاو ها
بازار گاوی مخالف بازار خرسی است. بنابراین ، اگر روند بازار رو به رشد باشد و شاهد صعود بازار باشیم ، پس بازار گاوی یا بازار گاو نر در جریان است. بازارهای گاو نر معمولاً با خوش بینی و اعتماد سرمایه گذاران مشخص می شوند. به عنوان مثال ، رسیدن بیت کوین به ۲۰۰۰۰ دلار در دسامبر ۲۰۱۷ ، نمونه بارز بازار گاوی است.
بنابراین خرس ها ، گاوها و نهنگ ها در صحنه ارز دیجیتال دست به دست هم می دهند و هر کدام مفهومی را منتقل می کنند. امیدواریم اکنون درک بهتری از تعریف و نحوه عملکرد آنها داشته باشید.
برای شناخت بهتر اصطلاحات ارز دیجیتال ، مقاله ۱۰ اصطلاح در معاملات ارز دیجیتال را حتما مطالعه کنید.
مهندس بختیار آهنی
بختیار آهنی کارشناسی ارشد هوش مصنوعی، ۱۸ سال سابقه برنامه نویسی، هم بنیان گذار کریپتوتانگ و مدیرمسئول پایگاه تحلیلی کارآفرینان کردستان است.
۵ سال هست که تمام تمرکز خود را روی بازار رمزارزها گذاشتم و در حال توسعه کریپتوتانگ و ساخت یک پلتفرم تخصصی برای ارزیابی پروژه های رمزارزی هستم.
دیدگاه شما