انتخاب یک استراتژی معاملاتی مناسب
یافتن دو نفر در جهان که دارای خصوصیات اخلاقی و ظاهری کاملا یکسان باشند غیرممکن است؛ هر شخص با دیگری تفاوت دارد و این تفاوتها هستند که جهان را میسازند.
درگذشته توضیح دادیم که شرط موفقیت در بازارهای سرمایهگذاری داشتن یک استراتژی مناسب و تعهد به آن میباشد. شخصیتشناسی یکی از پیشنیازهای انتخاب یک استراتژی مناسب است و هر فردی که قصد ورود به بازارهای سرمایهگذاری را دارد میبایست ابتدا شناخت کافی از انتخاب بازار معاملاتی مناسب شخصیت خود داشته باشد تا یک استراتژی مناسب با شخصیت خود را طراحی کند.
خانواده، جامعه، سبک زندگی و فرهنگی که با آن رشد کردیم به مرور زمان شخصیت ما را شکل دادهاند. شخصیت هر فرد به طور مستقیم با تصمیمگیریهای معاملاتی آن در ارتباط است و به همین دلیل است که نمیتوان یک نسخه را برای همه معاملهگران پیچید. اگر شخصی با یک استراتژی توانسته است موفقیتهای چشمگیری را در بازارهای سرمایهگذاری کسب کند به این معنی نیست که همان استراتژی برای فردی دیگر نتایج یکسانی را به بار داشته باشد.
برخی از افراد شخصیت آرام و برخی شخصیتی هیجانی دارند، برخی قدرت ریسک بالایی دارند و برخی ریسکگریز هستند، برخی از افراد قدرت صبر و تحمل بالایی دارند و برخی بسیار عجول هستند؛ همچنین سبک زندگی شما تاثیر مستقیمی در انتخاب و یا طراحی استراتژی شما دارد. به فرض مثال سبک زندگی یک کارمند با سبک زندگی فردی که شغل آزاد دارد متفاوت است؛ شخص کارمند میبایست در ساعاتی از روز در محل کار خود حضور داشته باشد و طبیعتا امکان انجام معامله در آن زمان برای فرد فراهم نیست و با توجه به محدودیت زمانی که دارد نمیتواند مدام در مقابل مانیتور وضعیت معاملاتی خود را رصد کند و فردی که شغل آزاد دارد میتواند زمان بیشتری را برای معاملات اختصاص دهد.
میبایست کاملا با خود صادق باشید و دقیقا شخصیت خود را تعریف کنید و استراتژی معاملاتی خود را بر اساس شخصیت انتخاب بازار معاملاتی مناسب خود طراحی یا انتخاب کنید. در ادامه قصد داریم تا شما را با برخی از سبکهای معاملاتی آشنا کنیم.
اسکالپرها (Scalpers):
سریعترین سبک معاملاتی که قطعا در بورس تهران کاربردی ندارد و مخصوص بازارهای پر نوسان و با سرعت بالا میباشد. در روش اسکالپینگ معاملات در چند ثانیه و یا نهایتا چند دقیقه بسته خواهند شد و سودهای نسبتا کوچکی را نصیب اسکالپر خواهد کرد. اسکالپرها معمولا بر روی بازههای زمانی ۱ تا ۱۵ دقیقه تمرکز دارند و از ریسک بالا هراسی ندارند. اگر عاشق هیجان هستید و در معاملات خود عجول هستید، این سبک میتواند برای شما مناسب باشد ولی باید توجه داشته باشید که این سبک معاملاتی بسیار پر ریسک میباشد، لذا میبایست مهارتهای تحلیلی خود را در حد قابل قبولی افزایش دهید و تبدیل به یک تحلیلگر مجرب شوید.
امروزه اکثر اسکالپینگها توسط الگوریتمها و اکسپرتها انجام میشود. سرعت کامپیوترها به شکل قابل توجهی از انسان بالاتر است و با توجه به انتخاب بازه زمانی انتخاب بازار معاملاتی مناسب یک دقیقهای و چند دقیقهای در اسکالپینگ، الگوریتمها و اکسپرتها میتوانند حداقل از نظر سرعت عملکرد قابل قبولتری نسبت به انسان داشته باشند.
نکاتی که یک اسکالپر باید رعایت کند:
۱-گزینه های سرمایهگذاری با نقدشوندگی بالا را برای اسکالپینگ انتخاب کنید.
۲-در زمانهایی که بازار نقدشوندگی بالایی دارد معامله کنید.
۳-به دلیل اینکه با این روش، مکررا وارد معامله می شوید، قیمت کارمزدهایی که به تنهایی ناچیز هستند در مجموع قابل توجه میشوند. لذا باید مطمئن شوید که مابهالتفاوت قیمت خریداری شده و فروخته شده سود معقولی را نصیب شما میکند.
۴-با توجه به اینکه ریسک معاملات در اسکالپینگ بسیار بالا میباشد بهتر است تا زمانی که در تحلیلگری به مهارت کامل نرسیدید از این سبک استفاده نکنید.
۵-مبنای معاملات خود را نمودار قیمت و زمان قرار دهید؛ در این روش تحلیل بنیادی کاربرد زیادی ندارد.
۶-تبدیل استراتژی معاملاتی خود به الگوریتم میتواند در زمان صرفهجویی کند و با توجه به سرعت بالایی که دارد میتواند مدیریت سرمایه شما را با کیفیت بهتری انجام دهد.
معاملهگران روزانه (Day Traders):
این سبک معاملاتی نیز مانند اسکالپینگ در کوتاهمدت انجام میشود با این تفاوت که معاملات در بازه زمانی یک روزه انجام میشود. در این سبک موقعیتهای خوب معاملاتی برای یک روز شناسایی میشوند و تا پایان همان روز بسته خواهند شد. این روش برای افرادی مناسب است که وقت کافی برای رصد بازار را ندارند و مایل هستند تا معاملات خود را در همان روز معاملاتی ببندند. این افراد نسبت به اسکالپرها از ریسکپذیری پایینتری برخوردار هستند ولی باید توجه داشت که این سبک نیز ریسک کمی ندارد. معاملهگری روزانه معمولا در بازارهای سرمایهگذاری ۲۴ ساعته کاربرد دارد و یکی از سبکهای معاملاتی رایج در بازارهای جهانی میباشد.
نکاتی که یک معاملهگر روزانه باید رعایت کند:
۱-از نقدشوندگی گزینه سرمایهگذاری خود اطمینان کسب کنید.
۲-در روزهای خاص مانند اواخر سال که بازار ملتهب است معامله نکنید.
۳-در طول روز حتما چند بار معاملات باز خود را بررسی کنید.
معاملهگر نوسانی (Swing Trading):
معامله نوسانی سبکی زمانبر میباشد و معاملات آن برای چندین روز باز خواهند ماند. این سبک نسبت به دو روش قبلی کمی کندتر و کم ریسکتر میباشد و مناسب افرادی هست که وقت کافی برای رصد روزانه بازار را ندارند. معامله گران نوسانی معمولا با شناسایی نواحی برگشتی معتبر معاملاتی را انجام میدهند و با شناسایی انتهای موج از آن خارج میشوند. البته باید در نظر داشت که در بازارهای دوطرفه، معاملهگران نوسانی این شانس را دارند که پس از شناسایی انتهای موج معامله خود را offset کنند و از موج بعدی نیز کسب سود کنند.
معاملهگر نوسانی دارای صبر و شکیبایی بالاتری نسبت به دو گروه قبلی میباشد و شخصیتی ریسکگریز دارد. معاملهگران نوسانی تعداد معاملات کمتر با سود مطمئنتر را ترجیح میدهند و از معاملات زیاد پرهیز میکنند با این اوصاف میتوان نتیجه گرفت که این سبک از حاشیه امنیت بالاتری نسبت به دو سبک قبلی برخوردار است.
نکاتی که یک معاملهگر نوسانی باید رعایت کند:
۱-سعی کنید موجهایی را شناسایی کنید مومنتوم و شتاب حرکتی مناسبی دارند.
۲-هر روز وضعیت معاملات خود را رصد کنید تا اگر واکنش غیر منتظرهای از بازار رخ داد تصمیماتی را اتخاذ نمایید.
سرمایه داری (Position Trading):
بلند مدتترین سبک معاملاتی میباشد که از چندین ماه تا چند سال ممکن است زمان ببرد. این سبک مورد علاقه تحلیلگران بنیادی و تحلیلگران اقتصاد کلان میباشد که با شناسایی یک گزینه سرمایهگذاری، آینده آن را در بلندمدت مورد پیشبینی قرار میدهند. این روش معاملاتی طرفداران زیادی ندارد و معمولا افرادی بسیار صبور جذب چنین سبکی میشوند. ریسک این سبک نسبتا پایین است ولی باید دقت داشته باشید که یکی از فاکتورهای مهم در این سبک معاملاتی تحلیلزمانی است؛ باید در نظر داشته باشید که ریسک تورم بر بازدهی سرمایهگذاری شما چه تاثیری خواهد داشت.
نکاتی که یک سرمایهدار باید رعایت کند:
۱-در انتخاب گزینه معاملاتی عجله نکنید و ماشه را زمانی فشار دهید که طعمه مد نظر شما به صورت کامل در نقطه هدف قرار گرفته باشد.
۲-هر هفته تحلیل خود را به روز رسانی کنید و از کیفیت آن اطمینان کامل را کسب نمایید.
۳-اخبار پیرامون سرمایهگذاری خود را به دقت رصد کنید زیرا ممکن است در بلند مدت سناریوی شما دچار تغییرات عمدهای گردد.
سعی شد تا به صورت شفاف مزایا و معایب هر یک از سبکهای معاملاتی ارائه شود، حال شما هستید که تصمیم میگیرید به چه سبکی وارد بازارهای سرمایهگذاری شوید. در نظر داشته باشید که انتخاب درست و در نظر گرفتن جزئیات شانس شما را برای حضور بلندمدت در بازار افزایش خواهد داد.
طراحی سیستم معاملاتی مناسب
طراحی سیستم معاملاتی مناسب شاید یکی از بزرگترین دغدغه های سرمایه گذاران در بازار سرمایه به حساب آید و نکته جالب این است که بسیاری از سرمایه گذاران اصلا به این موضوع توجهی ندارند و شاید یکی از دلایل از دست دادن سرمایه در بورس صرفا به همین موضوع ختم شود.
یکی از الزامات معامله گری در بازار سرمایه اینه که شخص معامله گر دارای یک سیستم معاملاتی مناسب و مکتوب در بازار باشه و بر اساس اون سیستم معاملاتی، معاملاتش رو تنظیم کنه. عدم طراحی سیستم معاملاتی مناسب در بازار شبیه اینه که بدون اینکه شنا بلد باشید برید در یه جای عمیق شنا کنید. در این حالت احتمال از بین رفتن تقریبا 100% هست. در بازارهای مالی هم سرمایه گذار بدون طراحی یک سیستم معاملاتی مناسب قادر به حفظ سرمایش تو بازار نیست و هیجان بازار هم طوریه که ممکنه کل سرمایش رو به راحتی از دست بده. سیستم معاملاتی میتونه به کار سرمایه گذار نظم بده و جلوی هر عامل منفی اثرگذار در روحیه سرمایه گذار رو بگیره و به همین جهت معامله گر میتونه بدون استرس و هیجان تو بازار معامله کنه و در واقع با پیش آمدن هر وضعیتی بدونه که قدم بعدی چیه و باید چیکار کنه. پس طراحی سیستم معاملاتی به عنوان یک نیاز است و برای هر سرمایه گذاری لازم و ضروری می باشد.
مراحل طراحی سیستم معاملاتی
مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید.
اولین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی انتخاب بازه زمانی برای معامله است. بازه زمانی به کار رفته در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بین 15دقیقه تا 1 ماه هست و هر معاملهگری هم میتونه بستگی به تجربهای که تو بازار داره و یا جنس معاملاتش (اینکه معامله گر ترجیح نمیده کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت معامله کنه)، یکی از بازههای زمانی رو به دلخواه انتخاب کنه. به عنوان مثال تحلیلگری که رو نمودارهای هفتگی کار میکنه نمیتونه طول مدت سرمایه گذاریش رو یک ماهه در نظر بگیره و کوتاه مدت معامله کنه و به همین دلیل هم نیاز نیست که هر روز بره سایت های بورسی رو چک کنه و ببینه قیمت سهمش چنده و بازار در مورد اون سهم چی میگه. پس اولین قدم اینه که شخص بازه زمانی سرمایه گذاری رو تعیین کنه.
مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید.
مرحله دوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تشخیص شروع روند است. به نظر من تشخیص شروع یک روند کار نسبتا سختیه و صرفا با ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشه نمیشه شروع روند رو حدس زد. البته تو بحث امواج الیوت و شمارش موج ها میشه انتهای موج 5 رو همراه با مشاهده واگرایی ها تشخیص داد ولی ممکنه خطاهایی هم داشته باشه و از طرفی زمان زیادی هم برای شروع روند صرف بشه. پس بهتره که با همون شرایط رایجی که در خصوص تشکیل روند در بازار وجود داره (در روند صعودی: سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی: سقف ها پایین تر و کف ها پایین تر) شروع روند رو حدس بزنیم. بزارید یه نکته رو در خصوص روند بگم. در کل دیدگاه معامله گرا مبنی بر اینکه یه روند غالب در بازار وجود داره موجب ایجاد نظم در معاملات میشه و همین هم موجب معاملات موفقتری در بازار می شه و در نهایت هم از معاملات هیجانی و استرس زا هم دوریم. البته در تشخیص شروع روند ممکنه قیمت ها بالاتر بره ولی روند تایید میشه و آدم با خیال راحت تری میتونه سهم رو بخره چون تشخیص یک روند شروع کار هست و بعد از اون باید قدم های بعدی برداشته بشه.
مرحله سوم: نسبت ریسک و ریوارد خود را تعیین کنید:
مرحله سوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین R/R درمعاملات است در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایه گذار با چه نسبتی از حد سود و ضرر قادره یه معامله موفق در بازار داشته باشه. در بحث طراحی سیستم های معاملاتی هم باید میزان ریسک معامله ای که قراره توش بریم رو تعیین کنیم. حالا این میزان ریسک میتونه درصدی از حجم پول سرمایه گذاری باشه (دیدگاه عامیانه در بین سرمایه گذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) و یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشه. به عبارت دیگه سرمایه گذار باید بدونه که با رسیدن به حد ضرر، قراره چه تصمیمی برای سرمایه گذاری بگیره و این موضوع رو از قبل به صورت مکتوب داشته باشه.
مرحله چهارم: مقدار سرمایه ای که قصد ورود به سهم را دارید تعیین کنید:
چهارمین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین مقدار سرمایه لازم برای ورود به سهم است. در این مرحله لازمه تعیین کنیم که چه میزان سرمایه ای رو باید وارد سهم کنیم و از خودمون بپرسیم که قراره خرید رو یکباره انجام بدیم و یا برای اون هم برنامه ریزی داشته باشیم. یعنی خرید پله ای با معیار های موجود داشته باشیم و یا از روش های دیگه ای استفاده کنیم. یه نکته رو در این خصوص بهتون یادآور میشم که در خرید پله ای حتما پتانسیل های سهم رو هم مد نظر داشته باشید و بعد از اون میانگین قیمت خرید خودتون رو کاهش بدید. چون حس زیان گریزی موجب میشه که چون دوست ندارید زیان شناسایی کنید دست به خریدهای مجدد میزنید در صورتی که اون سهم اصلا سهم خوبی نیست و حساسیت بی مورد رو اون سهم دارید.
مرحله پنجم: نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.
بعد از اینکه چهار مرحله اول رو با موفقیت پشت سر گذاشتید باید قادر به تشخیص محدوده مناسب برای ورود به سهم باشین. عموما افرادی که درگیر بازارند نقاط ورود به سهم رو با اندیکاتورها تعیین میکنند هر کسی هم به نوع خودش از یه ابزاری استفاده میکنه و به همین دلیل هم عموما فصل مشترکی بین همه سرمایه گذارا در تعیین نقطه ورود مناسب وجود نداره. به نظر من تعیین یه نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفا با این روش صورت باشه و معامله گر در کنار این ابزارها باید روند حرکتی سهم و رفتار خریدارا و فروشنده ها رو هم در نظر گرفته و سپس تاییدی برای خرید سهم بگیره. اینجاست که میشه یک نقطه بهینه برای خرید سهم رو تشخیص داد. برای تعیین قیمت فروش هم میتونیم از مقاومت های استاتیک و داینامیک تو بازار استفاده کنیم. یعنی هر زمانی با یه مقاومت رو به رو هستیم ببینیم شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت هست و سپس تصمیم درست رو بگیریم. عده ای هم هستند که در این شرایط خروج پله ای رو در نظر میگیرند تا بتونن حداکثر سود رو ببرند و از طرفی ریسک خودشون رو هم کاهش بدن و عده ای هم از تریل کردن استفاده میکنند.
مرحله ششم: از سیستمتان استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید.
آخرین مرحله از طراحی یک سیستم معاملاتی تست سیستم می باشد. در این مرحله عملیات سیستم رو مکتوب کنین و طبق اصول و ضوابطی که تعیین کردید جلو برید و هیچ وقت سعی نکنید اصول رو زیر پا بگذارید. سیستم معاملاتی که طراحی کردین رو چند بار تست کنید و هر بار سعی کنید که اون رو بهینه کرده و کارایی رو بالا ببرین. برای تست سریع تر هم میتونید از دیتاهای چند ماه گذشته استفاده کنید و فکر کنید که به صورت واقعی دارید معامله انجام میدین. به همین ترتیب قادرید سیستمی که طراحی کردید رو جلوتر تست بگیرید و مشکلاتی که داره رو تشخیص بدین و سیستم معاملاتیتون رو تقویت کنید.
ثبت معاملات ضامن داشتن یک سیستم معاملاتی خوب
خب تا به اینجای کار توضیح دادیم که چگونه باید یک سیستم معاملاتی خوب را طراحی کنیم و ملزومات داشتن یک سیستم معاملاتی خوب چیست اما نکته ای که باید در نظر داشت این است که آیا صرفا داشتن یک سیستم معاملاتی کافی است یا خیر. توصیه می شود که در کنار داشتن سیستم معاملاتی مناسب حتما کار ثبت معاملات را هم دنبال کنید. نوشتن برخی از پارامترها در هنگام سرمایه گذاری کمک میکند که معاملات خود را بهتر مدیریت کنید. در زیر برخی از مواردی که نیاز به ثبت است را با هم مرور میکنیم:
استراتژی معاملاتی موفق
استراتژی معاملاتی در بورس، سرمایه گذار حرفه ای یا تازه کار نمی شناسد و تفاوتی ندارد که در مورد انواع تحلیل ها چه می دانید؛ در واقع اگر استراتژی معاملاتی مناسبی نداشته باشید، دیر یا زود شرایط بازار برای شما سخت خواهد شد. کلمه استراتژی از اصطلاحات جنگی است و به معنای راه های مدیریت فرماندهان در جنگ می باشد. علت استفاده از اصطلاح استراتژی نیز به این دلیل است که شاید بتوانیم بازارهای مالی را مانند جنگ فرض کنیم و اگر شما این جنگ را بلد نباشید، دیر یا زود صدمات آن را مشاهده خواهید کرد و لازم به ذکر است که یک استراتژی معاملاتی موفق، می تواند به عنوان بهترین روش سرمایه گذاری در بورس مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه همراه ما باشید تا با نحوه تدوین یک استراتژی معاملاتی انتخاب بازار معاملاتی مناسب موفق آشنا شویم. در این مقاله می خوانیم:
- استراتژی معاملاتی چیست؟
- چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
- اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
- مراحل تدوین استراتژی معاملاتی مناسب شرایط سرمایه گذاران مختلف
- انتخاب بازه زمانی
- ساخت یک ذهن سرمایه گذار
- مشخص کردن روند بازار
- مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
- مشخص کردن نقاط ورود و خروج
- مشخص کردن حد سود و حد ضرر
- آزمایش استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی چیست و چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی هایی که در بازارهای مالی تدوین می شوند، یک سری از قوانین و تدابیری هستند که مشخص می کنند سرمایه گذار در هر شرایطی که اتفاق افتاد، چه تصمیمی بگیرد. اکثر فعالان در بازار سرمایه به دنبال تبدیل شدن به تحلیلگر و معامله گر حرفهای هستند و بدست آوردن سود و متضرر نشدن، از شرایطی هستند که یک استراتژی معاملاتی موفق برای شما به ارمغان می آورد.
معامله گرهای حرفه ای، در شرایط نامساعد یا شرایط غیر معمول بازار، آرامش خود را حفظ می کنند و تصمیمات لحظه ای و احساسی نمی گیرند و موفقیت های زیادی را با استفاده از این رویکرد تجربه می کنند. فعالان حرفه ای بازار، برنامه ای به همراه قوانین و پیش بینی ها دارند که در رفتارها و تغییرات غیر معمول بازار، نسبت به آن ها تصمیم گیری می کنند.
استراتژی معامله گران، نحوه سرمایه گذاری و خرید و فروش را برای آن ها روشن می کند. در واقع، استراتژی های معاملاتی براساس دیدگاه و سرمایه شما شکل می گیرند و میزان نقدینگی شما و بازه زمانی که در نظر دارید در آن کسب سود کنید، تمام معنای استراتژی شما هستند. در ادامه مقاله با مراحل ایجاد یک استراتژی معاملاتی موفق آشنا می شویم.
اهمیت تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
یکی از مهم ترین جملاتی که پیرامون بازار سرمایه شنیده ایم، اهمیت حفظ سرمایه است و مهم ترین هدف استراتژی های معامله گران بازار نیز همین موضوع می باشد. با داشتن یک استراتژی معاملاتی موفق و مناسب، سرمایه خود را در بازار از دست نمی دهید و آن را حفظ می کنید. تجربه های مختلف در سال های اخیر به ما نشان داده است که این بازار، روزهای هیجانی نیز دارد و اگر استراتژی معاملاتی موفق داشته باشید، در روزهای هیجانی نیز به بهترین نحو تصمیم گیری می کنید.
در واقع، معامله گران با مراجعه به استراتژی خود در شرایط هیجانی، روحیه خود را حفظ کرده و تصمیم های احساساتی نخواهند گرفت. همیشه تصمیماتی که بر پایه عصبانیت، ترس یا طمع باشند؛ احتمال شکست بالایی دارند و استراتژی معاملاتی نیز برای این شرایط طراحی می شود.
مراحل تدوین استراتژی معاملاتی موفق و مناسب برای سرمایه گذاران
یک استراتژی معاملاتی موفق، از ویژگی های خاصی برخوردار است و سرمایه گذاران باید از یک سری اصول پیروی کنند که در ادامه به معرفی آن ها می پردازیم.
انتخاب بازه زمانی
سرمایه گذاران با در نظر گرفتن دیدگاه خود از کسب سود، مشخص می کنند که در چه مدت زمانی می خواهند به سود برسند. 4 نوع بازه زمانی کسب سود داریم که هر سرمایه گذار با توجه به شرایط خود، توانایی ها و سرمایه مورد نظر، در یکی از این 4 گروه قرار می گیرد:
-
: نوسان گیرهای بازار طی مدت 1 روز تا 1 ماه (حتی لحظه ای)، سهم خریده شده را معامله می کنند و در نظر دارند در بالا و پایین های بازار، سودهای اندک را بدست آورند.انتخاب بازار معاملاتی مناسب
- سرمایه گذاری کوتاه مدت: در صورتیکه دیدگاه سود نسبت به سهم خریداری شده، بین 1 ماه تا 3 ماه باشد، در دسته کوتاه مدت قرار می گیرد.
- میان مدت: معمولا سرمایه گذاران میان مدت، بین 3 ماه تا 6 ماه برای بازدهی سهم صبر می کنند. : سرمایه گذاران بلند مدت، با قدرت تحلیل بنیادی بالا، بررسی سهم را از ریشه انجام داده و در صورتیکه از پیش بینی پیشرفت شرکت مربوطه اطمینان حاصل کنند، از 6 ماه تا 1 سال یا بالاتر، برای سوددهی آن صبر می کنند.
برای تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق، باید در ابتدا بازه زمانی مناسبی انتخاب کنید. در تحلیل تکنیکال، بازه های زمانی مختلف مانند یک دقیقه، یک ساعت، یک روز و. نمایش داده می شود و براساس تجربه، سرمایه، دانش و. هر سرمایه گذار دیدگاه زمانی فعالیت خود را مشخص می کند. در نظر داشته باشید معامله گری که در بازه زمانی بلندمدت فعالیت می کند، نیازی ندارد همانند انتخاب بازار معاملاتی مناسب معامله گران کوتاه مدت یا نوسان گیر، هر روز سایت های خبری و تحلیلی و یا تابلو معاملاتی سهام شرکت ها را بررسی کند.
ساخت یک ذهن سرمایه گذار
علم روانشناسی در تمامی مراحل زندگی به کمک ما می آید. در بازار سرمایه نیز، سرمایه گذاران موفق، ذهن خود را شناخته اند و معامله گران قدرتمند، یاد گرفته اند عواطف، احساسات، خشم، طمع و اعتماد به نفس کاذب خود را کنترل کنند. هیچ گاه یک سرمایه گذار موفق، تصمیمی احساسی در بازار نمی گیرد؛ در واقع سرمایه گذاران، چارچوب ذهنی قدرتمندی دارند. برای داشتن استراتژی معاملاتی موفق، باید ابتدا نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید و یک چارچوب رفتاری برای خود ایجاد کنید.
مشخص کردن روند بازار
تشخیص روند سهم در بحث تحلیل تکنیکال جای می گیرد. ایجاد خط روند براساس رفتار نمودار سهم، شکل صعودی یا نزولی بودن سهم را به شما نمایش خواهد داد. اگر مبحث تحلیل تکنیکال را به خوبی آموزش ببینید، می توانید در چند دقیقه روند سهم را مشخص کنید. ایجاد خط های روند بر روی کف ها و سقف های قیمتی، کانال ها را تشکیل می دهد و با توجه به دیدگاه سرمایه گذاری خود، کانالی معتبر برای سهم در نظر بگیرید. یک کانال معتبر، 5 نقطه برخورد با خط های روند دارد و می توانید از سیگنال دریافت شده استفاده کنید.
در نظر داشته باشید که تشخیص یک روند کار سختی است و با قطعیت خیلی بالا نیز نمی شود تصمیم گیری کرد. در این زمان، تحلیل بنیادی به میان می آید و می توانید با توجه به آمارهایی که از تحلیل بنیادی استخراج می کنید، تشخیص روند بهتری داشته باشید.
مشخص کردن میزان سرمایه برای ورود
میزان سرمایه برای ورود به هر بازار، با توجه به شرایط هر سرمایه گذار متفاوت است. این میزان سرمایه به سوددهی بازار و ریسک متقابل نیز بستگی دارد. پس از مشخص کردن میزان سرمایه ای که می خواهید وارد بازار کنید، باید نوع خرید سهام را نیز در نظر بگیرید. با توجه به مقدار سرمایه، می توانید به صورت خرید و فروش پله ای اقدام کنید، یا تمام سرمایه را به یکباره وارد سهام کنید. لازم به ذکر است که نوع حالت ورود به سهام را نیز باید در استراتژی خود مشخص کرده و به آن پایبند باشید.
در خرید سهام به صورت پله ای، سرمایه گذار با کمی ترس وارد می شود و مقداری از سرمایه را در مرحله اول وارد کرده و در صورتیکه سهام با ضرر مواجه شود، در حدضرری که مشخص کرده، با وارد کردن دوباره قسمتی از سرمایه، اقدام به کاهش قیمت میانگین می کند.
در این مقاله تنها اشاره ای به مفهوم خرید سهام به صورت پله ای نمودیم. برای استفاده از این نوع خرید و ورود به سهام با توجه به این روش، سعی کنید به طور کامل با استراتژی های مربوط به خرید و فروش پله ای آشنا شوید.
مشخص کردن نقاط ورود و خروج
مشخص کردن نقاط ورود به سهم با استفاده از ابزارهای تکنیکالی انجام می پذیرد؛ تصور کنید که طبق تحلیل بنیادی، متوجه شده اید که سهام یک شرکت"در سال آینده" سود خوبی خواهد داد؛ با استفاده از تحلیل تکنیکال متوجه می شوید با ورود در چه قیمتی، بیشترین سودآوری را خواهید داشت. مشخص کردن یک نقطه مناسب برای خرید، نیاز به دانش کافی دارد. شما باید بتوانید محدوده های حمایتی و مقاومتی را تشخیص داده و شرایط انتخاب بازار معاملاتی مناسب خرید و فروش سهم را در بازه مورد نظر بررسی کنید و نه تنها برای خرید، بلکه در زمانی که بخواهید سهم را بفروشید نیز این قائده وجود دارد و باید بهترین نقطه خروج از سهم مشخص شود.
مشخص کردن حد سود و ضرر
مشخص کردن حد سود، فرآیندی است که طی آن محدوده ای از قیمت سهام که در آنجا درصدی سود حاصل شده است و سرمایه گذار اقدام به فروش خواهد کرد، پیش بینی می شود. به عنوان مثال، سرمایه گذار در قیمت 1000 تومان وارد سهم شده و با تحلیل و بررسی، احتمال می دهد سهم تا 1600 رشد کند. سهامدار براساس استراتژی شخصی خود قیمت 1500 را حد سود مشخص کرده و به محض رسیدن قیمت سهام به 1500، اقدام به فروش می کند.
در صورتیکه پیش بینی رشد قیمت محقق نشود و سهم با کاهش قیمت روبرو شود، سهامدار در محدوده حد ضرر، از سهم خارج می شود. حد ضرر محدوده و قیمتی است که سهامدار مشخص کرده و در صورت رسیدن قیمت سهم به آن مقدار، سرمایه گذار اقدام به خروج از سهم می کند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار در قیمت 500 تومان وارد سهام می شود و حد سود 50 درصد و حد ضرر 20 درصد برای خود مشخص کرده است؛ تا زمانیکه سهم قیمتی بالاتر از 400 تومان داشته باشد، حد ضرر سهامدار را رد نکرده و زمانیکه به قیمتی بالاتر از 750 تومان برسد، به حد سود سرمایه گذار رسیده و این فرد اقدام به فروش می کند.
لازم به ذکر است که حد ضرر و حد سود اعدادی شانسی نیستند که سرمایه گذار با حدس و گمان برای خود مشخص کند؛ در واقع، با استفاده از تحلیل ها (مخصوصا تکنیکال) مشخص می شود که سهم پس از قیمت ورود، اگر بخواهد صعود کند تا چه قیمتی مقاومت خاصی نخواهد داشت و به راحتی صعود می کند و در صورتیکه دچار نزول شود، قیمت سهام شرکت مذکور تا چه حدی پایین می آید. اگر سهم از لحاظ تکنیکالی وارد کانال نزولی شود، سهامدار اقدام به خروج می کند و مشخص کردن حد ضرر، معمولا در قیمتی بالاتر از حد ورود به کانال نزولی خواهد بود.
آزمایش استراتژی معاملاتی موفق
فرض کنید استراتژی معاملاتی خود را تدوین کرده اید و می خواهید طبق آن معاملات خود را انجام دهید. هیچ انسانی نمی تواند با قطعیت بگوید که در آینده چه اتفاقی رخ می دهد؛ شما نیز با تعیین استراتژی، آینده را مشخص نکرده اید، بلکه پیش بینی خود را از اتفاقاتی که خواهد افتاد، به روی کاغذ آورده اید. بنابراین، بهترین کاری که شما بایستی انجام دهید، این است که میزان موفقیت احتمالی استراتژی خود را بسنجید و ببینید که استراتژی شما تا چه اندازه در موقعیت های مختلف، موفق عمل می کند.
به عنوان مثال، فرض کنید که استراتژی خود را 2 سال پیش تدوین کرده اید و تا به حال 2 سال از اتفاقاتی که بر مبنای استراتژی خود رقم زده اید، می گذرد. آیا استراتژی معاملاتی شما موفق بوده است؟ پاسخ این سوال را آزمونگرهای استراتژی معاملاتی به شما می دهند و شما می توانید با استفاده از این مکانیسم، استراتژی معاملاتی خود را بسنجید.
جمع بندی
فعالیت در بازارهای مالی، کار ساده ای نیست و موفقیت در این بازارها، نیازمند دانش تحلیلی فراوان و استراتژی معاملاتی موفق است؛ لازم به ذکر است که صرف داشتن استراتژی معاملاتی، نمی تواند به طور قطعی سرمایه گذاری شما را با موفقیت روبرو کند، اما داشتن استراتژی، صد برابر بهتر از نداشتن آن است. در بازار سرمایه شما مانند سربازی هستید که به جنگ رفته است و استراتژی معاملاتی به منزله زره و تجهیزات شما خواهد بود و شما را برای رویارویی با شرایط مختلف جنگی آماده می کند.
استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات
همیشه داشتن یه استراتژی مناسب احتمال موفقیت رو به میزان چشمگیری افزایش میده. برای همینه که بزرگان مدیریت انتخاب بازار معاملاتی مناسب داشتن استراتژی رو یکی از اجزای حیاتی هر کسب و کار و سرمایه گذاری میدونن. معامله توی بازار ارزهای دیجیتال هم از این قاعده مستثنی نیست. قطعا داشتن یه استراژی مدیریت سرمایه گذاری در این زمینه میتونه بهتون کمک کنه که سود های خیلی خوبی کسب کنید.
استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات به باید ها و نباید هایی و برنامه هایی گفته میشه که سرمایه گذار واسه خودش مشخص میکنه. داشتن استراتژی باعث میشه که امکان کسب سود به حد اکثر برسه، و ریسک در مدیریت سرمایه و معاملاتی که انجام میشه به میزان چشمگیری کاهش پیدا بکنه.
اگر علاقمند به دونستن در مورد انواع استراژی های مختلف توی بازار ارزهای دیجیتال هستین با ما همراه باشین.
اهمیت مدیریت سرمایه در معاملات ارز دیجیتال
قبل از اینکه استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال رو براتون معرفی کنیم، در این قسمت درمورد اهمیت مدیریت کردن سرمایه و داشتن یه استراتژی خوب مطالبی رو ارائه خواهیم کرد.
توی معاملات ارز دیجیتال مدیریت سرمایه به این معنی هست که چطوری و به چه طریقی سرمایه و پولی رو که میخوایم در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنیم. در واقع به پروسه بودجه بندی و راه های خرج کردن سرمایه واسه خرید ارزهای دیجیتال مدیریت سرمایه گفته میشه. اگه که مدیریت سرمایه توسط معامله گر با راهبرد یا شیوه خاصی که از قبل تعیین شده انجام بشه میگیم که این معامله گر دارای استراتژی هست.
امروزه استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات یکی از مهم ترین بحث ها توی بازار ارزهای دیجیتال هست، چون که این بازار خیلی متلاطم هست و معامله گر اگه بلد نباشه چطوری سرمایشو مدیریت بکنه و یا اگه یک استراتژی قوی واسه خودش نداشته باشه حتما ضرر خواهد کرد، و این امکان وجود داره کل سرمایش یک جا از دست بره.
با توجه به این که مدیریت سرمایه در بازار ارز های دیجیتال یه بحث تخصصی هست، نمیشه که برای همه یک نسخه واحد واسه نحوه مدیریت سرمایشون مشخص کرد. این سرمایه گذار هستش که باید مهارت های لازم رو در این زمینه کسب بکنه، و با توجه به میزان سرمایه ای که داره و وضعیت بازار با انتخاب یه استراتژی مناسب معاملات خودشو انجام بده.
یک سرمایه گذار اگه که با استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات آشنا باشه با اصول روانشناسی پول و روانشناسی بازار هم آشنا خواهد بود. این شخص میتونه که بازار ها و موقعیت های پر سود رو شناسایی کنه، و بازار در هر شرایطی که باشه قادر خواهد بود راه خودش رو بره و سود کسب کنه.
در ادامه مهم ترین استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال رو خدمتتون معرفی میکنیم.
بهترین استراتژی های مدیریت سرمایه
از پراستفاده ترین استراتژی های مدیریت سرمایه توی بازار ارزهای دیجیتال که تونستن محبوبیت بالایی در بین سرمایه گذارها پیدا کنن میتونیم به موارد زیر اشاره کنیم.
• سبد سرمایه گذاری متنوع
با توجه به این که بازار ارزهای دیجیتال نوسان های پرتلاطمی داره، به طبع ریسک معامله و سرمایه گذاری هم در این بازارها بالاست. یکی از بهترین استراتژی های مدیریت سرمایه توی این شرایط این هست که معامله گر یا سرمایه گذار سبد متنوع و مختلفی رو برای خرج کردن پولش انتخاب کنه و همه تخم مرغ هاش رو توی یک سبد نزاره.
مثلا معامله گر میتونه درصد مشخصی از سرمایه شو انتخاب کنه و اون مقدار رو برای هولد کردن اختصاص بده، یا میتونه درصد دیگه از سرمایشو به معاملات کوتا مدت اختصاص بده. همچنین موقع خرید رمز ارز ها به جای خرید یک ارز دیجیتال میتونه چند تا ارز دیجیتال مختلف رو خریداری بکنه، و از طریق این متنوع سازی ریسکش رو کاهش بده.
هرچند که متنوع سازی هرچقدر بیشتر باشه ریسک به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکنه، ولی از طرفی این استراتژی معایب خاص خودشو هم داره. اگه متنوع سازی بیش از حد انجام بشه امکان کسب سود هم به مقدار خیلی زیادی پایین میاد، و معامله گر نمیتونه به مقدار مناسب سود کسب کنه. از عیب های دیگه این روش اینه که باعث از دست رفتن تمرکز معامله گر میشه، و معامله گر با صرف زمان بالا برای مدیریت دارایی های متنوع فرصت این رو که بتونه وضعیت های سود آور رو سریع شناسایی بکنه از دست میده.
یکی دیگه از معایب این روش اینه که متنوع سازی به خاطر این که باعث میشه معامله گر معاملات بیشتری انجام بده هزینه های بیشتری هم داره چون که موقع انجام هر معامله میزان مشخصی کارمزد کسر میشه.
اما با این حال باز هم توصیه متخصصان مدیریت مالی واسه مدیریت سرمایه اینه که همیشه سعی کنید کمی از سبد سرمایه گذاریتون رو متنوع کنید، تا موقع ضرر کردن یک دارایی تون به خاطر اتفاقات غیر منتظره، دارایی های دیگتون این ضرر رو جبران کنن و میزان زیانتون زیاد سنگین نباشه.
• در نظر گرفتن بازه زمانی
شما برای مدیریت سرمایتون چه توی بازار رمزارزها و چه توی بازارهای مالی دیگه باید یه بازه زمانی در نظر بگیرید. این بازه میتونه کوتاه مدت و یا بلند مدت باشه. استفاده از بازه زمانی توی مدیریت سرمایه باعث میشه میزان استهلاک پولتون کاهش پیدا بکنه.
مثلا شاید شما یک معامله بکنید و توی یک سال 30 درصد سود کنید. در حالی که اگه بازه زمانی کوتاه تری مثل سه ماه واسه کسب سود 30 درصد در نظر میگرفتین، اجازه نمیدادین سرمایتون به مدت یک سال با یه بازه سود دهی خیلی پایین توی این وضعیت بمونه.
یا مثلا ممکنه از انتشار اخبار یه رمزارز خاص شما این طوری تحلیل کنید که تا 5 سال آینده ارزش این ارز دیجیتال به شدت افزایش پیدا میکنه، و تصمیم بگیرید مقدار مشخصی از سرمایتون رو به مدت پنج سال برای خرید و نگه داری این رمزارز اختصاص بدین؛ و بعد از پنج سال به قدری سود کنید که ارزش پولتون چندین انتخاب بازار معاملاتی مناسب برابر بشه.
در کل اگه بدونید که توی چه بازه زمانی (کوتاه مدت یا بلند مدت) تمایل دارید که معامله و یا سرمایه گذاری کنید، باعث میشه چشم انداز واضحی نسبت به خرید و فروش هایی که انجام میدین داشته باشین، و موقعی که جزو بازار هیجانی شد؛ با داشتن این استراتژی شما جز اون دسته ای خواهید بود که هیجانی عمل نمیکنن.
• مدیریت منفعل
توی استراتژی مدیریت منفعل سرمایه گذار میاد و با توجه به تحلیل هایی که انتخاب بازار معاملاتی مناسب انجام داده یک پرتفوی سرمایه گذاری برای خودش ایجاد میکنه، و بر این اساس یه سبد دارایی تشکیل میده. بعد از این که سبد دارایی تشکیل شد، سرمایه گذار مدیریت فعالی روی پورتفو نداره، و بیشتر روی این دارایی ها نظارت میکنه. تنها کاری که این مدل سرمایه گذارها میکنن اینه که با منفعل بودن منتظر میشن، تا بتونن سود مورد نظر خودشون. توی یه زمان مناسب کسب کنن.
این روش به دلیل این که زیاد پویا نیست، و سرمایه گذار نیازی نمیبینه فعالانه سبد دارایی هاشو مدیریت که و معاملات متعددی انجام بده؛ هزینه و کارمزد خیلی پایینی نسبت به روش فعال داره.
البته این روش هم معایبی داره، که از جمله مهم ترین اون ها میتونه این باشه، که با مدیریت منفعل این امکان بوجود میاد که حد ضرر توی معاملات به میزان بالایی افزایش پیدا بکنه.
• مدیریت فعال
توی این روش سرمایه گذار بعد از تشکیل دادن پرتفوی سرمایه گذاری فعالانه اونو مدیریت میکنه. اگه دارایی که توی سبدش وجود داره زیان ده باشه، سعی میکنه هرچه سریع تر اون رو با یه دارایی ارزشمند جایگزین کنه؛ و با تعیین حد ضرر همیشه سعی میکنه از زیان بالا جلوگیری کنه. سرمایه گذار با انجام معاملات متعدد و با رویکرد مدیریت فعالانه سعی میکنه تا جایی که امکانش هست میزان کسب سود و بازده رو افزایش بده.
از مزیت های این روش اینه که سرمایه گذار از این طریق میتونه سود بالایی توی مدت زمان کوتاه تری کسب کنه، اما به خاطر تعداد معاملات بالا باید کارمز بیشتری هم پرداخت کنه.
از جمله کسایی که از این استراتژی مدیریت سرمایه استفاده میکنن میتونیم به جرج سوروس مدیر صندوق سرمایه گذاری کوانتوم اشاره کنیم. جرج سوروس توی کتابش به اسم سرمایه داری علیه سرمایه داری گفته که بعضی روز ها برای مدیریت سبد سرمایه گذاریش به قدری وقت میزاشت و توی مدیریت اون فعال بود که بعد از اتمام ساعات کاری دچار دردهای عضلانی شدیدی به خاطر نداشتن تحرک و نشستن پشت میز به مدت طولانی میشد.
• استراتژی های ترکیبی
استراژی ترکیبی به روش های مدیریت سرمایه از طریق ترکیب کردن چند تا استراتژی های مختلف باهم دیگه گفته میشه. برای مثال ممکنه که استراتژی متنوع سازی در یک بازه زمانی کوتاه مدت و با روش مدیریت فعال ترکیب بشه، و از این طریق یه استراتژی ترکیبی به وجود میاد.
استراتژی های ترکیبی باعث میشن توی بازار های پیچیده و پر ریسک سرمایه گذار بتونه با کارایی بالایی عمل بکنه. اما گاهی اوقات به دلیل ترکیب بیش از حد استراتژی های مختلف باهم دیگه خود این رویکرد باعث به وجود اومدن و ایجاد پیچیدگی بیش از حد میشه، که ممکنه باعث ایجاد سردرگمی واسه سرمایه گذار بشه.
• برون سپاری
امروزه از برون سپاری به عنوا یکی از دیگه از استراتژی های مدیرت سرمایه یاد میشه به این دلیل که مدیریت دارایی و علم فایننس یک مبحث تخصی هست شاید همه افراد نتونن توانایی لازم رو در این زمینه پیدا بکنن و یا اصلا به دلیل مشغله بالا زمان کافی برای یادگیری تخصصی در این مورد رو نداشته باشن.
به همین دلیل واگذاری مدیریت سرمایه واسه انجام معامات متعدد به یک شخص متخصص و حرفه ای میتونه به میزان چشمگیری امکان خطا و اشتباه رو کاهش بده، و همچنین به همون میزان امکان کسب سود رو هم افزایش میده.
این روش در بین معامله گران ارز دیجیتال طرفدارای خاص خودش رو داره به طوری که جدیدا صندوق ها مدیریت سرمایه ای به وجود اومدن که این کار رو برای مشتری هاشون به نحو احسن انجام میدن. این صندوق ها معامله گرهای حرفه ای دارن، که میتونن سودهای خیلی خوبی کسب کنن؛ و توی این سودها با صاحبان سرمایه شریک میشن.
نکته ای که در این جا لازمه بهش توجه کنید، اینه که قبل از توافق واسه معامله با اینگونه افراد و شرکت ها برای مدیریت سرمایه تون، اعتبارشون رو به طور دقیق برسی بکنید. چون ممکنه که به راحتی توی دام اسکمرها (کلاه بردارها) گرفتار بشین و پولتون از دست بره.
• روش های تهاجمی
بعضی افراد به سود های کم قانع نیستن، و دوست دارن که درصد بالایی سود در زمان کوتاه کسب کنن. روش های تهاجمی مجموعه ای از استرتژی ها و روش های کوتاه مدت و داینامیکی مدیریت سرمایه هستن، که در اون سرمایه گذار به جای حفظ سرمایه اش و کسب سود توی بلند مدت تمایل داره اونو توی معاملات به گردش بندازه؛ و با روش های حساب شده ای سود کسب کنه.
در واقع فلسفه این استراتژی به این صوت هست که به جای راکد گذاشتن سرمایه و یا منتظر سودهای بلند مدت موندن سرمایه گذار میاد معاملاتی رو انجام میده که ارزش سرمایه اش توی کوتاه ترین زمان ممکن به بیشترین حد برسه. این روش اگر همراه با آگاهی کافی نباشه به شدت میتونه که آسیب زننده باشه، و به قدری پر ریسک هست که باعث میشه توی مدت کوتاهی همه سرمایه شخص از دستش بره.
برای مثال توی بازار رمز ارزها وقتی یک کوین جدید قراره عرضه بشه، ممکنه از همون اول مشخص باشه بازدهی چندانی نداره؛ و ارزش خریدن نداشته باشه. با این حال یه سری میان بعد از این که این ارز دیجتال توی بازار عرضه شد، میخرنش و بعد از این که دیدن داره رشد میکنه سریع میفروشنش که باعث میشه سود کسب کنن.
همون طور که گفتیم استفاده از روش های تهاجمی با این که ریسک بالایی داره ولی باعث میشه که سرمایه گذار توی مدت زمان خیلی کوتاهی بتونه سود کسب کنه.
• تعیین ضریب ریسک
اگه شما توی سرمایه گذاری که قصد انجامشو دارین بیاین و میزان ریسکشو مشخص کنید، میتونید به راحتی تصمیم بگیرید که سرمایه گذاریتون ارزش هزینه کردن داره یا نه. تعیین کردن مقدار ریسک یه استراتژی مهم توی مبحث مدیریت سرمایه هست، و در اکثر موارد موفقیت و شکست یه سرمایه گذاری یا معامله با این موضع رابطه مستقیم و تنگاتنگی داره.
تعیین کردن ضریب ریسک توی معاملات میتونه سرعت تصمیم گیری رو افزایش بده و باعث افزایش سرعت عمل و تمرکز معامله گر بشه. سرمایه گذار به این دلیل که میدونه تا چه مقداری میتونه ریسک کنه به راحتی موقعیت هایی رو که ضریب ریسکشون بالاست نادیده میگیره و توی پوزیشن هاییی متمرکز میشه که میتونه براش سود آور باشه.
اما بعضی ها هم بر این عقیده هستن که ضریب ریسک چیزی نیست که بشه به این راحتی مشخصش کرد، و بینهات متغیر در دنیای واقعی وجود داره که حتی وجودشون به فکر ما هم نمیرسه؛ چه برسه به این که بخوایم این متغیر ها رو به صورت فرمول در بیاریم و توی معاملاتمون استفاده کنیم.
توی بازار ارز های دیجیتال تعیین کردن ضریب ریسک همیشه میتونه کمک کننده باشه چون که باعث میشه شتاب زده عمل نکنیم و توی پوزیشن هایی اقدام به خرید و فروش کنیم که میدونیم ریسک معقولی برامون داره.
• استراتژی تقلید
به عنوان آخرین مورد میخوایم به استراتژی تقلید به عنوان یکی دیگه از استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات اشاره بکنیم. توی این استراتژی سرمایه گذار معامله گرهای دیگه رو در نظر میگیره و رفتارشون رو کاملا تحلیل میکنه و از این طریق موفق میشه به روش های جدیدی دست پیدا کنه، که براش سود آور هستن و از این متد ها و روش های جدید واسه مدیریت سرمایه اش و معامله های جدیدی که میخواد انجام بده استفاده میکنه.
به عنوان مثال وارن بافت تکنیک هایی که بنجامین گراهام از اون ها برای مدیریت کردن دارایی مشتری هاش استفاده میکرد رو کاملا یاد گرفت، و از این روش ها توی مدیریت سرمایه و معاملات شخصی خودش استفاده کرد؛ و از این طریق تونست سرمایه زیادی بدست بیاره. وارن بافت اکثرا به این موضوع توی مصاحبه هاش کرده، و بارها گفته موفقیتی رو که الان داره مدیون بنجامین گراهام هست.
توی بازار رمزارز ها هم استفاده از این روش میتونه کارایی خیلی خوبی داشته باشه. شما با شناسایی معامله گر های حرفه ای و تحلیل رفتار اون ها میتونید متوجه بشید که این افراد سرمایشون رو به چه طریقی مدیریت میکنن، و چه روش هایی رو توی معاملات خودشون استفاده میکنن. این نوع تحلیل ها توی دنیای بازارهای مالی به قدری رایجه که گاها باعث کشف استراتژی های پرکاربرد تر و جدید تری میشه.
کاربرد استراتژی های مدیرت سرمایه
وقتی که از استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال صحبت میکنیم دو هدف اصلی مطرح میشه، کاهش ریسک؛ و افزایش سود. وقتی که بدونید سرمایه ای که توی دستتون هست رو چطوری واسه معاملات مختلف بودجه بندی و مدیریت کنید، و برای این کار استراتژی تعیین کنید؛ احتمال موفقیتتون حتی توی بدترین شرایط هم افزایش پیدا میکنه.
همچنین به دلیل این که ریسکتون رو به روش های کاربردی یاد میگیرین که چطوری مدیریت کنید، در شرایطی که دیگران ضرر میکنن شما فقط ممکنه سودتون سربه سر بشه؛ و یا فقط درصد افزایش سودتون کمی کاهش پیدا کنه.
بهتون توصیه میکنیم که بحث مدیریت سرمایه رو اگر واقعا علاقمند به انجام فعالیت حرفه ای توی بازارهای مالی هستین کامل و اصولی یاد بگیرین. چون اگه ندونید با چه استراتژی میخواین سرمایه تون رو واسه انجام دادن معاملات مختلف مدیریت کنید، به احتمال بالا نخواهید تونست در این زمینه مخصوصا توی بازار ارزهای دیجیتال موفقیت چندانی کسب کنید.
کلام پایانی
امیدواریم مطالبی که مطرح کردیم براتون مفید واقع شده باشه، و تونسته باشین به اهمیت استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات مخصوصا توی بازار ارزهای دیجیتال به طور کامل واقف بشین. شاید کسب مهارت کافی برای مدیریت سرمایه به دلیل پیچیدگی روش های علمی مدیریت ریسک و انواع روش های مدیریت سرمایه که با فرمول های ریاضی همراه هستن کمی زمانبر باشه، اما مطمئن باشید که در صورت یادگیری کامل توی بلند مدت نتیجه اش رو خواهید دید.
بهترین استراتژی فارکس در سال 2022 چیست؟
شاید امروزه انجام معاملات در بازار فارکس بسیار محبوب باشد. اما باید این را در نظر داشته باشید که سرمایهگذاری در این بازارها زمانی پرسود است، که ما به تمام بازارهای معاملاتی ارزی آشنا باشیم و اطلاعات زیادی در این باره داشته باشیم. سرمایهگذاری در بازار فارکس نیازمند یادگیری اصطلاحات، قوانین و استراتژی های معاملاتی فارکس است. ما در این مقاله از آکادمی پارسیان بورس، برگزار کننده دوره آموزش فارکس در مشهد، سعی کردیم استراتژیهای معاملاتی در فارکس، بهترین استراتژی فارکس، و ساده ترین استراتژی فارکس را برای شما شرح دهیم پس تا پایان با ما همراه باشید.
برای سرمایه گذاری در بازارهای بورس و فارکس شما باید یک برنامه برای چگونگی خرید یک سهم و نحوه خرید و فروش آن داشته باشید. به این برنامه که دقیقاً زمان خرید و فروش یک جفت ارز را برای شما تعیین میکند استراتژی فارکس میگوییم. در این بازار ما با انتخاب بازار معاملاتی مناسب استراتژی های معاملاتی بسیاری روبرو هستیم که میتوانیم برای سرمایهگذاری و معاملات از آنها استفاده کنیم. یکی از این استراتژی ها استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال است.
استراتژی های فارکس چگونه در پیشرفت معاملات ما تاثیر میگذارد؟
شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چگونه استراتژی فارکس میتواند به ما در پیشرفت معاملات و کسب سود کمک کند؟
باید بگویم که وقتی شما یک برنامه برای تمام کارهای خود در بازار فارکس داشته باشید یعنی این که بازار را به طور کامل تجزیه و تحلیل کردهاید و از وضعیت آینده ارز خود به طور کامل اطلاع دارید و این عمل باعث میشود که شما معامله کم ریسک تری را داشته باشید.
باید بدانید که موفقترین معاملهگران کسانی هستند که زمان زیادی را در بازار فارکس صرف یادگیری میکنند. علاوه بر یادگیری روشهای معاملاتی و استراتژیهای مناسب برای معامله، مدیریت ریسک خود را نیز قوی کرده اند. پارسیان بورس در همین راستا یک دوره جامع حضوری دیگر برای فارکس تحت عنوان آموزش فارکس در اصفهان برگزار میکند که افراد علاقهمند و ساکن اصفهان میتوانند در آن شرکت کرده و به کسب سود بپردازند.
نکته بسیار مهم این است که باید بدانید اگر یک استراتژی سودمند و سودده را برای خود انتخاب کنید میتوانید در این بازار سرمایه خود را چندین برابر کنید. ابزارهایی که شما در یک استراتژی فارکس مورد استفاده قرار میدهید عبارت است از:
- چارتها
- اندیکاتورهای تکنیکال و بنیادی
- اطلاعات بازار
بهترین استراتژی فارکس
لازمهی پیدا کردن یک استراتژی فارکس نیازمند این است که شما چندین عامل مختلف را در کنار هم قرار داده و برآیند آنها یک استراتژی خوب را به شما تحویل دهد. همانطور که قبلاً گفتیم استراتژیهای بسیار زیادی وجود دارد که شما میتوانید از آنها در معاملات خود بهره ببرید. اما مهم است که شما سادهترین و کارآمدترین و در عین حال قابل فهمترین استراتژی را برای معاملات خود انتخاب کنید.
حال این سوال پیش میآید که چگونه این استراتژیها را شناسایی کنیم؟
باید بگوییم که لازم است شما برای انتخاب استراتژی خود حداقل سه معیار تعیین و آن را بررسی کنید. برای مثال بگویید که چه مقدار زمان لازم است که به سوددهی برسد، فرصت های معاملاتی سهم چگونه است و فاصله معمول برای رسیدن به هدف چقدر است و در آخر نتایج را با همدیگر مقایسه کنید و حال شما میتوانید یک استراتژی فارکس کارآمد برای خود انتخاب کنید.
انواع استراتژی فارکس
در ادامه شما را با استراتژیهای فارکس آشنا میکنیم و درباره هر کدام توضیح مختصری به شما داده و میزان ریسکی که در این استراتژی فارکس وجود دارد را برای شما بیان میکنیم تا شما بتوانید که به استراتژی دلخواه خود دست یافته و در معاملات خود از آن ها استفاده کنید.
استراتژی معامله بر اساس پرایس اکشن در فارکس
این استراتژی، یکی از بهترین استراتژی های فارکس میباشد. ما در این نوع استراتژی با قیمتهای معاملاتی سر و کار داریم؛ ما باید طبق فرمول معاملاتی قیمت ها را مورد بررسی و تحلیل قرار بدهیم. گفتنی است که در دوره های آموزش فارکس پارسیان بورس نیز این استراتژی فارکس تدریس میشود. شما میتوانید از استراتژی معامله بر اساس پرایس اکشن به دو صورت استفاده کنید:
- به تنهایی برای انجام معاملات
- به عنوان اندیکاتور
ما از اصول تحلیل فاندامنتال به ندرت در استفاده از استراتژی پرایس اکشن استفاده میکنیم. شما میتوانید از چندین روش معاملاتی برای اثبات درستی استراتژی خود در دسته پرایس اکشن استفاده کنید.
دیدگاه شما