روی سهم‌های بنیادی سرمایه‌گذاری کنید


بروزرسانی شده در اردیبهشت 1401

نکات مهم در تحلیل بنیادی

تحلیل بنیادی (تحلیل فاندامنتال)، یکی از روش‌های تحلیل بازار بورس است که به کمک آن، می‌توانید شرایط مالی شرکت یا صنعتی را تجزیه و تحلیل کنید و ارزش ذاتی و حقیقی آن را محاسبه کنید. با یادگیری تحلیل بنیادی در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مانند تابلوخوانی یا تحلیل تکنیکال، می‌توانید تصمیمات آگاهانه‌تری درخصوص خرید و فروش بگیرید و ریسک معاملات خود را کاهش دهید.

تحلیل بنیادی چیست؟

تحلیل صورت‌های مالی شرکت‌ها، شرایط مدیریتی و مزیت‌های رقابتی، تحلیل رقبا و بازارهای مرتبط از جمله موضوعاتی هستند که در تحلیل بنیادی مورد بررسی قرار می‌گیرند. در تحلیل بنیادی، تمرکز اصلی بر روی مباحثی همچون نرخ بهره، تولید و سودآوری است.

۸ نکته طلایی در تحلیل بنیادی که باید به آن توجه کنید

هر یک از روش‌های تحلیل بازار بورس دارای جزییات خاصی هستند که شما به عنوان فعال بازار سرمایه، باید توجه‌ ویژه‌ای به آن‌ها داشته باشید. تحلیل بنیادی نیز از این قاعده مستثنی نیست. در ادامه، با 8 نکته بسیار مهم آشنا خواهید شد که بررسی آن‌ها در تحلیل بنیادی از اهمیت بسیاری برخوردار است.

بررسی صورت سود و زیان

صورت سود و زیان، یکی از انواع صور‌‌‌ت‌های مالی شرکت‌ها است که اطلاعات مالی اصلی، شامل درآمدها، هزینه‌ها و سود یا زیان شرکت را برای مدت زمان معینی، گزارش می‌دهد. علت قرار گرفتن صورت سود و زیان در ۸ نکته طلایی در تحلیل بنیادی این است که صورت سود و زیان کامل‌ترین گزارش مالی است که میزان افزایش یا کاهش حقوق صاحبان سرمایه را در سهم، از بابت درآمدها و هزینه‌های دیگر نشان می‌دهد. بنابراین اولین نکته طلایی این است که هنگام تحلیل بنیادی نماد مورد نظر، زمان کافی برای بررسی صورت سود و زیان بگذارید.

بررسی نسبت جاری

یکی از مهم‌ترین نکات و فاکتورها در تحلیل بنیادی، تجزیه و تحلیل نسبت جاری است. به زبان ساده می‌توان گفت که نسبت جاری، در حقیقت نشانگر توانایی شرکت در بازپرداخت بدهی‌های جاری (کوتاه مدت) با دارایی‌های کوتاه‌مدت است. نکته بسیار مهم در تحلیل نسبت‌ جاری این است که عدد بهینه برای این نسبت عدد 1 می‌باشد.

  • اگر این نسبت بیشتر از 1 باشد، به این معنی است که مدیران شرکت در استفاده از منابع موفق نبوده و نقدینگی به بهینه‌ترین حالت مورد استفاده قرار نگرفته است.
  • اگر این نسبت عددی کمتر از 1 را داشته باشد، به این معنا است که شرکت در بازپرداخت بدهی‌های خود با مشکل مواجه است.

بررسی تراز نامه

ترازنامه در پایان سال مالی، دارایی‌ها، بدهی‌ها و حقوق سهامداران سهم را با جزئیات کامل، گزارش می‌دهد. نام دیگر تراز نامه، صورت وضعیت مالی نیز است زیرا ارزش خالص شرکت را نمایان می‌سازد. پس دقت داشته باشید که یکی از فاکتورهای تاثیرگذار بر خروجی تحلیل بنیادی، ترازنامه می‌باشد.

بررسی نسبت سود عملیاتی

نسبت سود عملیاتی در انتخاب سهم به‌ شدت تاثیرگذار است. به طور کلی نسبت‌های سودآوری نشانگر منبع درآمد شرکت و تأثیر آن بر کل سود شرکت است اما نسبت سود عملیاتی، تأثیر فروش در سود عملیاتی را بررسی می‌کند. به زبانی ساده با استفاده از این نسبت متوجه می‌شوید که یک ریال فروش محصولات یا خدمات، چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد. نسبت سود عملیاتی، تفاوت درآمد عملیاتی و تمام هزینه‌های آن محصول است.

بررسی نسبت بازده فروش

نسبت بازده فروش که از سری نسبت‌های سودآوری (Profitability ratios) می‌باشد، نشان می‌دهد یک ریال فروش چه مقدار سود خالص برای شرکت ایجاد می‌کند. این نسبت برای افرادی که اصطلاحا بنیادی‌کار محسوب می‌شوند، مهم و تاثیرگذار است، چرا که بهبود نسبت بازده فروش، در طول بازه‌های زمانی معین، بهبود عملیات شرکت را نشان می‌دهد و در نتیجه می‌توان انتظار بازده بیشتری را در قیمت آینده سهم داشت.

بررسی نسبت بازده ارزش ویژه

نسبت بازده ارزش ویژه، نشان ‌دهنده‌ میزان موفقیت شرکت در ماکسیمایز کردن بازده سهام‌داران خرد است و از این جهت برای بنیادی‌کاران بسیار مهم است. قطعا بزرگ بودن این نسبت، برای سهامدار شرکت بسیار مطلوب است. به عقیده‌ بسیاری، این نسبت طلایی‌ترین نسبت مالی می‌باشد زیرا نتایج سرمایه‌گذاری را نشان می‌دهد.

نسبت EPS

Earning Per Share یا EPS ، سود خالص به ازای هر واحد سهم می‌باشد که معمولا در بازه سال مالی محاسبه و در سایت tsetmc.com به صورت عمومی مشخص می‌گردد. میزان سودده بودن شرکت و شرایط مالی شرکت را به کمک نسبت EPS می‌توان تحلیل کرد.

نسبت درآمد بر قیمت (P/E)

نسبت P/E از تقسیم قیمت سهام شرکت بر سود هر سهم آن، به دست می‌آید. این نسبت یکی از پرکاربردترین روش‌های ارزش‌گذاری سهام شرکت‌ها در تحلیل به روش بنیادی است. محاسبه نسبت P/E به فاکتورهای زیادی مانند نرخ تورم، عوامل تاثیرگذار در صنعت شرکت و. بستگی دارد. توجه داشته باشید هر چقدر این نسبت مقدار بالاتری داشته باشد، آن سهم برای سرمایه‌گذاری گزینه‌ بهتری است. این نسبت در سامانه کدال و سایت tsetmc.com، قابل رویت است.

جمع‌بندی

قطعا سرمایه‌گذاری در شرکتی که بر شرایط مالی آن تسلط کامل دارید، ریسک معامله‌ شما را در مقایسه با حالتی که از شرکت شناختی ندارید، کاهش می‌دهد. تحلیل بنیادی (فاندامنتال) روشی است که با آن، می‌توان به این اطلاعات لازم دست یافت. در این مقاله از سری مقالات آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار به ۸ نکته بسیار مهم و طلایی که در تحلیل بنیادی تاثیرگذار هستند، را بررسی کردیم.

۱۰ شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

10 شاخص برتر تحلیل بنیادی (فاندامنتال) برای سرمایه‌گذاران

اصل “دانش قدرت است” تقریباً در هر جنبه‌ای از زندگی روزمره از جمله سرمایه گذاری در بازارهای مالی صدق می‌کند. در دنیای سرمایه‌گذاری آنلاین و کامپیوتر محور امروزی، داشتن اطلاعات مناسب مانند راننده‌ ماشین سرمایه‌گذاری خود بودن است، در حالی که نداشتن آن را میتوان به نشستن در ماشین سرمایه گذاری دیگر به عنوان یک مسافر تشبیه کرد. در حالی که روش‌های مختلفی برای ارزیابی ارزش و پتانسیل رشد یک سهام یا کوین وجود دارد، تحلیل بنیادی (فاندامنتال) یکی از بهترین راه‌ها برای کمک به شما برای ایجاد معیاری جهت سنجش عملکردتان در بازار سهام است. بررسی شرایط به کمک تحلیل‌ها منجر به تصمیمات آگاهانه سرمایه گذاری می‌شود. در ادامه مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل بنیادی را معرفی می‌کنیم.

درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

تحلیل بنیادی یا تحلیل فاندامنتال شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است. هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است. با رسیدن به پیش بینی تغییرات قیمت سهام در آینده، سرمایه گذاران آگاه می‌توانند بر این اساس از آن‌ها سود ببرند. تحلیلگران بنیادی معتقدند که قیمت یک سهم یا کوین به تنهایی برای دستیابی دقیق به تمام اطلاعات موجود کافی نیست. به همین دلیل است که آن‌ها معمولاً تحلیل‌های اقتصادی، صنعتی و شرکتی را مطالعه می‌کنند تا ارزش منصفانه فعلی را بدست آورند و ارزش آتی ارز دیجیتال و سهام مورد نظر خود را پیش‌بینی کنند.

 درک تحلیل بنیادی یا فاندامنتال

اگر ارزش منصفانه و قیمت فعلی ارز دیجیتال یا سهام با هم برابر نباشد، انتظار می‌رود که قیمت بازار در نهایت به سمت ارزش منصفانه حرکت کند. آن‌ها سپس از این اختلافات قیمتی استفاده کرده و از حرکات قیمت سود می‌برند. به عنوان مثال، اگر قیمت فعلی یک ارز دیجیتال در بازار بالاتر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، در این صورت ارزش گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود که منجر به توصیه فروش می‌شود. از طرف دیگر اگر قیمت فعلی یکی از ارزهای دیجیتال در بازار کم‌تر از ارزش منصفانه‌ی آن باشد، انتظار می‌رود قیمت در نهایت افزایش یابد و بنابراین خرید آن در حال حاضر ایده خوبی به شمار می‌رود.

برترین شاخص‌های تحلیل فاندامنتال

همانطور که می‌دانید مدل‌های مختلفی برای انواع تحلیل بازار وجود دارد، در این بین پارامترهای تحلیل بنیادی زیادی هستند که می‌توان از آن‌ها برای اطمینان از سلامت مالی یک پروژه استفاده کرد. محبوب‌ترین پارامترها حول محور رشد آتی، درآمد و ارزش بازار طراحی شده‌اند. درک این شاخص‌های کلیدی می‌تواند به شما در تصمیم گیری آگاهانه برای خرید یا فروش کمک کند.

۱. درآمد به ازای هر سهم (EPS)

این شاخص بخشی از سود یک پروژه است که به هر سهم از سهام آن اختصاص می‌یابد و اساساً درآمد خالص نهایی است که بر اساس هر سهم تعیین می‌شود. افزایش EPS نشانه خوبی برای سرمایه‌گذاران است؛ زیرا به این معنی است که ارزش سهام آنها احتمالاً بیشتر از موقعیت فعلی است. شما می‌توانید سود هر سهم یک شرکت را با تقسیم سود کل آن بر تعداد سهام موجود محاسبه کنید. به عنوان مثال اگر شرکت سود ۳۵۰ میلیون دلاری را گزارش کند و ۱۰۰ میلیون سهم وجود داشته باشد، EPS آن ۳.۵ دلار گزارش می‌شود.

۲. نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به درآمد، رابطه بین قیمت سهام یک شرکت و سود هر سهم آن را اندازه‌گیری می‌کند. این به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند آیا قیمت این سهام نسبت به سایر سهام در همان بخش کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی آن سهم است. از آنجایی که نسبت P/E نشان می‌دهد که بازار حاضر است برای یک سهام بر اساس درآمدهای گذشته یا آینده آن وضعیتی را در نظر بگیرد، سرمایه‌گذاران به سادگی نسبت P/E یک سهام را با رقبای آن و استانداردهای صنعت مقایسه می‌کنند. نسبت P/E کمتر به این معنی است که قیمت فعلی سهام نسبت به درآمد پایین است که برای سرمایه‌گذاران مطلوب است.

نسبت قیمت به درآمد (P/E)

نسبت قیمت به سود از تقسیم قیمت فعلی هر سهم بر سود شرکت به ازا هر سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال اگر قیمت سهام شرکتی در حال حاضر به ازای هر سهم ۷۰ دلار با سود ۵ دلار به ازای هر سهم فروخته شود، نسبت P/E برابر با ۱۴ است (۷۰ دلار تقسیم بر ۵ دلار).

دو نوع اصلی نسبت PE وجود دارد. نسبت PE آینده نگر (یا پیشرو) و گذشته نگر (روی سهم‌های بنیادی سرمایه‌گذاری کنید یا دنباله رو). تفاوت بین این دو مربوط به نوع درآمدی است که در محاسبه‌ی آن‌ها استفاده می‌شود. اگر سود پیش‌بینی‌شده (آینده) یک ساله به عنوان مخرج در محاسبه استفاده شود، نتیجه یک نسبت PE آینده‌نگر است. در حالی که اگر از درآمدهای ۱۲ ماهه پایانی استفاده شود، در نتیجه نسبت PE گذشته نگر را محاسبه خواهید کرد.

۳. رشد درآمد پیش بینی شده (PEG)

نسبت P/E یک شاخص تحلیل فاندامنتال یا بنیادی خوب است اما با در نظر گرفتن این واقعیت که شامل رشد درآمدهای آتی نمی‌شود، تا حدودی محدود است. PEG این را با پیش بینی نرخ رشد سود یک ساله سهام جبران می‌کند. تحلیلگران می‌توانند نرخ رشد آتی یک شرکت را با مشاهده نرخ رشد تاریخی آن تخمین بزنند. این روش تصویر کامل‌تری از ارزش‌گذاری سهام ارائه می‌دهد. برای محاسبه رشد سود پیش‌بینی شده، نسبت P/E را بر نرخ رشد ۱۲ ماهه شرکت تقسیم کنید. درصد در نرخ رشد در محاسبه حذف می‌شود.

به عنوان مثال، اگر نرخ رشد ۱۰٪ و نسبت PE ۱۵ باشد، فرمول PEG به شکل زیر است:

PEG = نسبت PE / رشد درآمد

PEG = 15 / 10 -> توجه کنید که چگونه ۱۰٪ به ۱۰ تبدیل می‌شود

PEG = 1.5

قاعده کلی این است که وقتی PEG سهام بالاتر از ۱ باشد، ارزش‌گذاری آن بیش از حد در نظر گرفته می‌شود. در حالی که اگر زیر ۱ باشد، ارزش آن کمتر از میزان واقعی تلقی می‌شود.

۴. جریان نقدی آزاد (FCF)

به عبارت ساده‌تر، جریان نقدی آزاد، وجه نقدی است که پس از پرداخت هزینه‌های عملیاتی و مخارج سرمایه‌ای یک شرکت باقی می‌ماند. پول نقد برای گسترش و بهبود یک تجارت بسیار مهم است. شرکت‌هایی با جریان نقدی آزاد بالا می‌توانند ارزش سهامداران را بهبود بخشند، نوآوری‌ کنند و بهتر از همتایان خود با نقدینگی کمتر از رکود جان سالم به در ببرند. بسیاری از سرمایه گذاران FCF را به عنوان یک شاخص اساسی می‌دانند زیرا نشان می‌دهد که آیا یک شرکت هنوز پول نقد کافی برای پاداش دادن به سهامداران خود از طریق سود سهام پس از عملیات تامین مالی و هزینه‌های سرمایه را دارد یا خیر.

FCF به عنوان جریان نقدی عملیاتی منهای مخارج سرمایه (CAPEX) همانطور که در صورت جریان نقدی ثبت می‌شود، به همان شکل محاسبه می‌شود. همچنین می‌توان از صورت سود و زیان به عنوان سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) به اضافه استهلاک، منهای سرمایه در گردش و مخارج سرمایه (CAPEX) استنباط کرد. عبارت و فرمول‌های زیر را بررسی کنید. ما FCF را برای شما محاسبه می‌کنیم:

NOPAT = EBIT مالیات –

NOPAT = 1105 – ۳۳۲ = ۷۷۴

FCF = NOPAT + استهلاک – ( CAPEX سرمایه در گردش و )

FCF = 774 + 50 – (۱۲۰ + ۳۰) = ۶۷۴

۵. نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

این نسبت همچنین به عنوان نسبت قیمت به حقوق صاحبان سهام نیز شناخته می‌شود. نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شاخص تحلیل بنیادی است که ارزش دفتری سهام را با ارزش بازار آن مقایسه می‌کند. P/B با نشان دادن تفاوت بین ارزش بازار سهام و ارزشی که شرکت در دفاتر مالی خود بیان کرده است، به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا تعیین کنند آیا ارزش سهام نسبت به ارزش دفتری آن کمتر است یا بیش از حد ارزش‌گذاری شده است که با تقسیم آخرین قیمت بسته شدن سهام بر ارزش دفتری هر سهم که در گزارش سالانه شرکت فهرست شده روی سهم‌های بنیادی سرمایه‌گذاری کنید است، محاسبه می‌شود. ارزش دفتری به عنوان بهای تمام شده تمام دارایی‌ها منهای بدهی‌ها محاسبه می‌شود. اگر شرکت منحل شود، ارزش نظری آن شرکت بر اساس مفهوم ارزش دفتری محاسبه می‌شود.

نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B)

با این حال، نسبت قیمت به ارزش دفتری یک شرکت خاص به تنهایی مفید نیست. یک سرمایه‌گذار باید نسبت P/B یک شرکت را با سایر شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت مقایسه کند. تنها در این صورت است که در تعیین اینکه کدام شرکت ممکن است نسبت به سایرین کمتر یا بیش از ارزش‌گذاری شده باشد مفید خواهد بود.

۶. بازده حقوق صاحبان سهام (ROE)

ROE یک نسبت سودآوری است که نرخ بازدهی را نشان می‌دهد که سهامدار برای بخشی از سرمایه‌گذاری خود در آن شرکت دریافت می‌کند. این نسبت اندازه‌گیری می‌کند که چگونه یک شرکت بازدهی مثبتی را برای سرمایه‌گذاری سهامداران خود ایجاد می‌کند. از آنجایی که سود محرک واقعی قیمت سهام است، تفکیک سود به دست آمده با حقوق صاحبان سهام در واقع یک شاخص بسیار خوب از سلامت مالی یک شرکت و ارزش منصفانه سهام آن است. شما می‌توانید بازده حقوق صاحبان سهام را با تقسیم سود خالص بر میانگین حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. تجزیه و تحلیل DuPont با اضافه کردن چندین متغیر برای کمک به سرمایه‌گذاران برای درک بهتر سودآوری شرکت، محاسبه را بیشتر گسترش می‌دهد. این تحلیل به این مؤلفه‌های اصلی می‌پردازد:

ROA = درآمد خالص / دارایی‌ها، که می‌توان آن‌ها را بیشتر به موارد زیر تقسیم کرد:روی سهم‌های بنیادی سرمایه‌گذاری کنید

حاشیه سود = درآمد/درآمد خالص

نسبت گردش مالی = درآمد / دارایی

اهرم = دارایی / حقوق صاحبان سهام

فرمول گسترش یافته ROE هنگام انجام تجزیه و تحلیل DuPont به شکل زیر است:

ROE = حاشیه سود x نسبت گردش مالی x اهرم

ROE = درآمد خالص / درآمد x درآمد / دارایی x دارایی / حقوق صاحبان سهام

با استفاده از تجزیه و تحلیل DuPont، سرمایه گذار می‌تواند تعیین کند که چه چیزی باعث ROE می‌شود. به نظرشما آیا دلیل آن حاشیه سود بالا و یا نسبت گردش مالی بسیار سریع و یا اهرم بالاست؟

۷. نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

همانطور که می‌دانید شرکت‌ها بخشی از سود خود را به صورت سود سهام به سهامداران خود پرداخت می‌کنند. اما این نیز مهم است که بدانیم درآمد شرکت تا چه حد از پرداخت سود سهام حمایت می‌کند. این همان چیزی است که نسبت پرداخت سود سهام در مورد آن است. این فاکتور به شما می‌گوید که یک شرکت چه بخشی از درآمد خالص را به سهامداران خود باز می‌گرداند و همچنین چه مقدار را برای رشد، ذخیره نقدی و بازپرداخت بدهی کنار می‌گذارد. DPR با تقسیم کل مبلغ سود سهام بر درآمد خالص شرکت در همان دوره و معمولاً به صورت درصد سالانه محاسبه می‌شود.

نسبت پرداخت سود سهام (DPR)

۸. نسبت قیمت به فروش (P/S)

نسبت قیمت به فروش یک شاخص تحلیل بنیادی است که می‌تواند با استفاده از ارزش بازار و درآمد شرکت به تعیین ارزش منصفانه سهام کمک کند. این نشان می‌دهد که بازار چقدر برای فروش شرکت ارزش قائل است که می‌تواند در ارزش‌گذاری سهام در حال رشدی که هنوز سودی به دست نیاورده‌اند یا به دلیل یک عقب‌گردی موقت، آن‌طور که انتظار می‌رود عمل نمی‌کنند، موثر باشد. فرمول P/S با تقسیم فروش هر سهم بر ارزش هر سهم محاسبه می‌شود. نسبت P/S پایین به عنوان نشانه خوبی از سوی سرمایه‌گذاران تلقی می‌شود. این معیار دیگری است که هنگام مقایسه شرکت‌ها در همان بخش یا صنعت نیز مفید است.

۹. نسبت سود سهام

نسبت سود تقسیمی به میزان پرداختی یک شرکت در هر سال به عنوان سود سهام در نسبت با قیمت سهام آن می‌پردازد. این تخمینی از بازده سود سهام یک سرمایه گذاری است. با فرض اینکه هیچ تغییری در سود سهام وجود نداشته باشد، بازده دارای یک رابطه معکوس با قیمت سهام است. زمانی که قیمت سهام کاهش می یابد بازدهی افزایش می‌یابد و بالعکس. این برای سرمایه گذاران مهم است، زیرا به آن‌ها می‌گوید که از هر دلاری که در سهام شرکت سرمایه‌گذاری کرده‌اند، چه میزان به آن‌ها باز می‌گردد.

نسبت سود تقسیمی به درصد بیان می‌شود و از تقسیم سود سالانه هر سهم بر قیمت فعلی سهم محاسبه می‌شود. به عنوان مثال، ۲ شرکت (الف و ب) سالانه ۳ دلار سود به ازای هر سهم پرداخت می‌کنند. سهام شرکت الف به ازای هر سهم ۶۰ دلار معامله می‌شود، در حالی که سهام شرکت ب با ۳۰ دلار به ازای هر سهم معامله می‌شود. این بدان معنا است که بازده سود سهام شرکت الف ۵% (۶۰/۳ x 100) و بازده سود سهام شرکت ب ۱۰% (۳۰/۳ x 100) است. به‌عنوان یک سرمایه‌گذار، احتمالاً سهام شرکت ب را به سهام دیگر شرکت الف ترجیح می‌دهید، زیرا بازده سود بیشتری دارد.

۱۰. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام آخرین شاخص تحلیل بنیادی در این فهرست است و رابطه بین سرمایه استقراضی شرکت و سرمایه ارائه شده توسط سهامداران آن را اندازه گیری می‌کند. سرمایه‌گذاران می‌توانند از آن برای تعیین نحوه تامین مالی دارایی‌های شرکت استفاده کنند. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E) به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند تا اهرم مالی یک شرکت را ارزیابی کنند و نشان می‌دهد که در صورت مواجهه کسب ‌و کار با مشکلات مالی، چقدر حقوق صاحبان سهام می‌تواند تعهدات را برآورده کند.

شما می‌توانید نسبت را با تقسیم کل بدهی‌ها بر کل حقوق صاحبان سهام محاسبه کنید. ترازنامه تلفیقی را در زیر بررسی کنید که نشان می‌دهد شرکت اپل در مجموع ۲۴۱ میلیارد دلار بدهی (که با رنگ قرمز مشخص شده است) و کل حقوق صاحبان سهام ۱۳۴ میلیارد دلار (با رنگ سبز مشخص شده) ثبت کرده است.

نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام (D/E)

بر اساس این ارقام، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام بصورت زیر محاسبه می‌شود:

$۲۴۱,۰۰۰,۰۰۰ ÷ $۱۳۴,۰۰۰,۰۰۰ = ۱.۸۰

نتیجه گیری

همه شاخص‌های تحلیل بنیادی که در بالا مورد بحث قرار گرفت، در نوع خود مهم هستند. در حالی که آن‌ها می‌توانند به شما در تعیین ارزش و پتانسیل رشد یک سهام کمک کنند، مهم است که بدانید چندین عامل دیگر نیز بر قیمت سهام تأثیر می‌گذارند که اندازه‌گیری اکثر آن‌ها چندان آسان نیست. به همین دلیل است که وقتی نوبت به ارزیابی سهام یک شرکت برای مقاصد سرمایه‌گذاری می‌شود، تحلیل فاندامنتال به بهترین وجه همراه با ابزارهای دیگر مانند تحلیل تکنیکال، اخبار اقتصاد کلان و داده‌های خاص صنعت استفاده می‌شود. این مسائل به شما کمک می‌کند تصویر واضح تری از آنچه که به عنوان یک سهام می‌خواهید در آن سرمایه گذاری کنید داشته باشید، در حالی که از شاخص‌ها به عنوان معیار برای اندازه گیری ارزش سرمایه گذاری‌های بالقوه استفاده می‌کنید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

تحلیل بنیادی یا فاندامنتال چیست؟

تحلیل بنیادی شامل بررسی انتقادی یک کسب و کار در ابتدایی‌ترین یا اساسی‌ترین سطح مالی آن است.

هدف از تحلیل فاندامنتال چیست؟

هدف این تحلیل ارزیابی مدل کسب و کار، صورت‌های مالی، حاشیه سود و سایر شاخص‌های کلیدی برای تعیین وضعیت مالی یک کسب‌وکار و ارزش ذاتی سهام است.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.

بهترین سهام برای خرید بلند مدت در آبان 1401 | سهام بنیادی و درحال رشد

این روزها به هر طرف بورس که سرتان را بچرخانید، خبر های جدید و جان گرفتن بازار را مشاهده می‌کنید؛ از گروه فرآورده‌های نفتی و شپنای آن گرفته تا خودرو و سایر سهام شرکت‌ها، همگی بعد از اتفاقات تلخ سال های گذشته دوباره پتانسیل رشد و سود دهی را دارند! قصد من از نوشتن این مطلب این است که بگویم شاید نتوانیم اتفاقات گذشته و ضرر های سال های اخیر بورس را فراموش کنیم؛ اما حداقل می‌توانیم کاری کنیم با معاملات و تصمیمات بهتر، بخشی از ضررهای خود را جبران کنیم. جهت آشنایی با بهترین سهام برای خرید بلند مدت در شهریور 1401، این مقاله را از دست ندهید.

در این مقاله لیستی از بهترین سهام برای خرید بلند مدت در 1401 معرفی شده که صرفا نتیجه بررسی تحلیلگران تیم تحلیلی سایت نظارت است. توصیه می‌شود پیش از تصمیم به خرید، حتما بررسی‌های جامع‌تری به عمل آورید.

نگاهی به تحلیل تکنیکال شاخص کل

از پایین حمایت داینامیک با خط سبز رنگ مشخص شده و از بالا مقاومت داینامیک با خط قرمز. درحال حاضر بازار بصورت کلی رنج است.

تاریخ بروزرسانی تحلیل شاخص کل آبان 1401

تحلیل شاخص کل آبان 1401

لیست سهم بلند مدت برای سرمایه گذاری در 1401

پیش از خرید سهام با دیدگاه بلند مدت باید به دقت در مورد آن شرکت، آینده صنعت حوزه فعالیتش، سابقه فعالیت‌های آن شرکت و سایر مسائل بنیادی آن تحقیق و بررسی به عمل آورید. سرمایه گذاری شما باید کاملا آگاهانه صورت گیرد که خدایی ناکرده منجر به پشیمانی نگردد. سرمایه گذاری در سهام بنیادی بلند مدت استرس و پیگیری مداوم نمی‌خواهد اما مستلزم صبوری بسیار است که این نیز کار آسانی نیست!

در ادامه، لیستی از بهترین سهام برای خرید بلند مدت در 1401 به صورت سهام پیشنهادی آورده شده است:

البته که تعداد بیشتری هم وجود دارد و این لیست مجموع سهم هایی است که بنا بر رصد تیم تحلیلی نظارت، جهت سرمایه گذاری بلند مدت مناسب هستند.

تحلیل سهم آینده دار بورس 1401

در مسیر سرمایه گذاری بلند مدت در بازار بورس، گاهی ممکن است ریزش‌ها و منفی‌های پی در پی موجب نگرانی شما شود اما فقط باید صبر کرد و از اخبار و اطلاعات غفلت نکنید. اما سهام کدام شرکت‌ها بنیادی محسوب شده و ارزش خرید با دیدگاه بلند مدت را دارند؟ در پاسخ باید گفت شرکت‌هایی که:

  • خدمات یا محصولی جدید ارائه بدهند.
  • صنعت حوزه فعالیتشان قابلیت رشد و پیشرفت را داشته باشد.
  • از حجم معاملات خوبی برخوردار باشند.
  • سود سالانه آن‌ها رشد داشته باشد.
  • سهامداران حقوقی از آن حمایت کنند.

در ادامه، 4 سهم بنیادی بلند مدت از لیست فوق را به لحاظ بنیادی و تکنیکال مورد بررسی قرار داده‌ایم.

1. سهام دجابر - دارو جابرابن حیان

نظر تحلیلگر: قیمت سهام دجابر با موفقیت مقاومت داینامیک را شکسته و در چند روز اخیر درحال تکمیل پولبک به سطح شکسته شده است. حال انتظار داریم که قیمت باتوجه به شرایط بازار و وضعیت خوب بنیادی از محدوده قیمت 900 حمایت شود. سهام شرکت دجابر؛ ۱۲۶ درصد رشد فروش کل و ۲۰۸ درصد رشد مقدار فروش نسبت به فصل گذشته داشته.اگر قصد خرید این سهام را دارید بهترین محدوده برای ورود و خروج به شرح زیر میباشد:

محدوده مناسب خرید: 910 تومان

تاریخ بروزرسانی تحلیل نماد دجابر : آبان 1401

تحلیل سهام دجابر آبان 1401

2. سهام کپشیر - پشم شیشه ایران

نظر تحلیلگر: شرکت پشم شیشه ایران از لحاظ بنیادی هرسال طبق گزارشات سودده بوده، بنابراین یکی از گزینه های مناسب برای سرمایه گذاری بلند مدت، همین سهام کپشیر است.

از لحاظ بنیادی که همیشه سودده بوده خوشبختانه و از لحاظ تکنیکالی هم محدوده های زیر میتونه برای خرید مناسب باشه:

محدوده مناسب خرید: 1060 تومان

تحلیل سهام کپشیر آبان 1401

3. سهام چکاوه - صنایع کاغذ سازی کاوه

سهام چکاوه در حال حاضر نزدیک حمایت استاتیک است، قیمت 1050 تومان برای چکاوه مهم و چنانچه بتواند با قدرت از این قیمت عبور کند می‌توان انتظار رشد بیشتر را برای این سهم داشت.

محدوده مناسب خرید این سهام 700 تا 710 تومان است.

تاریخ بروزرسانی تحلیل #چکاوه : آبان 1401

تحلیل سهام چکاوه آبان 1401

4.سهام شلعاب | شرکت لعابیران

شرکت شلعاب براساس داده‌های بنیادی درسال 1400 و 1401 رشد سودآوری بسیار خوبی را ثبت کرده. از لحاظ تکنیکالی نیز در محدوده مناسبی قراردارد. محدوده مناسب خرید بلند مدت 420 تا 440 تومان میباشد.

تاریخ بروزرسانی تحلیل شلعاب : آبان 1401

تحلیل سهام شلعاب آبان 1401

پیش بینی بورس در سال 1401

پیش بینی بازارهای مالی کار بسیار سخت و دشواری است و همه ما شاهد این مسئله بودیم که گاهی حرفه‌ای‌ها هم پیش بینی‌هایشان درست از آب درنمی‌آید! و این کاملا طبیعی‌است چون قیمت‌ها و رشد و رکود صنایع تحت تاثیر عوامل بیشماری است که هیچ کدام تحت کنترل ما نیستند. سامان کریمی شاد، کارشناس بازارهای مالی شاخص دو میلیونی بورس تا پایان سال 1401 را پیش بینی کرده و به احیای بازار بورس خوش‌بین است.

سهم های بنیادی بلند مدت

تجربه نشان داده تنها سهم هایی که در هر حال دین خود را به سهامدارانشان ادا می‌کنند و آن‌ها را از کسب سود بی بهره نمی‌گذارند، سهم های بنیادی هستند، که با دیدگاه بلند مدت خریداری می‌شوند. بورس یک بازار پر از نوسان است که سهام شرکت‌ها در آن ممکن است بنا به هر دلیلی دچار افت قیمت شوند. چنانچه، ما با دید کوتاه مدت به سهمی ورود کنیم، مجبوریم با اولین ریزش هرچه سریع‌تر سهام خود را فروخته و از آن خارج شویم. این امر نه به نفع سهامداران است و نه به نفع بازار سرمایه!

تصور کنید، با هر کاهش قیمت و ارزش، شاهد خروج سرمایه از بازار باشیم! در این صورت چطور فرصت رشد برای سهام شرکت‌ها فراهم خواهد شد؟! اگر اهل نوسان‌گیری و استرس فراوان نیستید، حتما به سراغ سهم های بنیادی با هدف سرمایه گذاری بلند مدت بروید. سهام بلند مدت ، اغلب ارزش ذاتی بالایی دارند و ممکن است زمان ببرد تا به ارزش ذاتی و واقعی خود دست یابند. در نوسانات بازار بورس، معمولا سهم هایی که از بنیاد ضعیف‌تر و ارزش ذاتی کمتری برخوردار هستند، راحت‌تر تحت تاثیر افت و خیزهای بازار قرار گرفته و سهامداران خود را ناامید می‌کنند.

بزرگترین مزیت سرمایه گذاری در سهام بنیادی بلند مدت حذف هزینه‌های مداوم بابت کارمزد معاملات، مالیات و. است. اگر اهل نوسان گیری و معاملات پیاپی هستید، همین هزینه‌ها را محاسبه کنید، می‌بینید که رقم قابل توجهی خواهد شد.

کدام نماد ها بیشترین ریزش را داشته اند؟

حتما تا به حال شنیده‌اید که می‌گویند فلان سهم خشک شده یا در کف قیمت خود قرار دارد؛ اما اصطلاح خشک شدن یا کف بودن سهام به چه معنی است؟ سهم هایی که برای مدتی نسبتا طولانی در یک رنج قیمتی خاص درجا می‌زنند، اصطلاحا خشک نامیده می‌شوند. در شرایطی که بازار وضعیت متعادلی دارد، ورود به یک سهمی که خشک شده می‌تواند مناسب باشد. در چنین موقعیتی پیشنهاد می‌شود همراه با پول هوشمند، به سهم ورود کرده، منتظر بمانید، سود کسب کنید و همراه با خروج پول هوشمند از سهم خارج شوید. شرط کسب سود در چنین سهامی، صبوری است!

چطور سهم خشک پیدا کنیم؟ برای پیدا کردن کف ترین سهام بورس در جستجوی نمادی باشید که در 1 الی 3 ماه اخیر، روند رو به بالایی نداشته است. با استفاده از فیلتر سهام خشک شده، می‌توان این سهم ها را پیدا کرد. همچنین، می‌توانید به دنبال سهامی باشید که در 3 ماه گذشته نهایتا 10 درصد رشد کرده باشد. چنین سهامی را در واچ‌لیست خود قرار داده و هنگامی که سهم تقریبا 10% بالاتر از کف قیمت در حال معامله بود، به آن ورود کنید؛ تا حدود 50% افزایش قیمت در آن بمانید و سپس از آن خارج شوید.

در ادامه، لیستی از شرکت‌هایی که در کف ترین قیمت دوره یکسال اخیر خود در حال معامله هستند را آورده‌ایم. برای هریک از این نمادها اختلاف ریالی و درصدی از سقف تاریخی یک ساله آن‌ها نیز محاسبه شده است.

سهام هایی که بیشترین ریزش را داشته اند

بروزرسانی شده در اردیبهشت 1401

بورس همچنان پتانسیل سرمایه گذاری دارد. اگر در پرتفوی خود سهامی با بنیاد قوی دارید ولی در حال حاضر در زیان هستید، دید خود را به سرمایه گذاریتان بلند مدت قرار داده و صبور باشید. در آینده این مطلب را بروز رسانی می‌کنیم و سهم های بنیادی بیشتری را همراه با تحلیل و نمودارشان در اختیار شما قرار خواهیم داد.

مشتاقیم تجربه‌های خود را از سرمایه گذاری در بورس با ما به اشتراک بگذارید تا ما نیز از تجربیات شما بهره‌مند شویم.

سوالات متداول

4 سهم برتر برای خرید در آبان 1401 کدامند؟

این که چه سهمی در آبان 1401 جهت سرمایه گذاری مناسب است، تا حد زیادی بستگی به نوع نگاه شما به سرمایه گذاری دارد؛ اما اگر دید بلند مدت دارید داخل مقاله 4 سهم بنیادی مناسب برای خرید بلند مدت را معرفی کرده ایم.

سهم های بنیادی بلند مدت کدامند؟

سهام شرکت های بورسی که ارزش ذاتی بالایی دارند ولی هنوز به اندازه ارزش واقعی خود، رشد نکرده‌اند و از نظر بنیادی قوی و مستعد رشد هستند جهت سرمایه گذاری بلند مدت مناسب هستند که ما در این مطلب به چند مورد اشاره کرده‌ایم.

کارگزاری هوشمند رابین

کارگزاری فارابی

کارگزاری فارابی

این مقاله به کوشش الهه سلوکی و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تک‌تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.

سهم بنیادی چیست؟

سهم بنیادی چیست؟

برای اینکه یک سرمایه گذاری خوب در بورس داشته باشیم ابتدا نیازمند یک استراتژی مناسب بر اساس مدت زمان، بازده انتظاری و میزان ریسک پذیری هستیم. در این راستا اولین قدم، شناسایی سهام شرکت‌ها با استفاده از یکی از متدهای حرفه‌ای تجزیه و تحلیل است. برای انتخاب یک سهم معیارهای مشخصی وجود دارد مانند چشم انداز صنعت، میزان سودآوری، میزان نقدینگی، بدهی­‌ها، نسبت قیمت به سود، درصد شناور آزاد، قدرت نقد شوندگی، سیاست شرکت در تقسیم سود، ترکیب سهامداران، سابقه قیمتی سهام و …. از سوی دیگر برای انتخاب سهام باید خصوصیات شخصیتی فرد، سود مدنظر و میزان ریسک پذیری فردی را نیز مدنظر قرار دهیم. یکی از روش‌های اصلی در رابطه با انتخاب سهم، تحلیل بنیادی سهام است؛ که به وسیله آن می‌توان یک سهم بنیادی ارزنده را انتخاب نمود.

تحلیل بنیادی یک شرکت در برگیرنده تحلیل صورت­‌های مالی شرکت، نحوه مدیریت، جایگاه رقابتی شرکت، سنجش رقبا و بازارهای وابسته و پیش بینی فروش و هزینه هست. در این روش اساس پیش بینی بر واقعیت وجودی شرکت قرار داده شده است. در این راستا معامله­‌گر با تحلیل رویدادها و اخبار بر اساس دانش خود به پیش بینی سهم می­‌پردازد. اساس نظر تحلیل­ گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمت یک سهم حتما یک علت بنیادی که ناشی از تغییرات سودآوری شرکت هست، دارد. “سهمی که از روش بنیادی انتخاب و خرید می‌شود سهم بنیادی نام دارد”. حال برای مشخص شدن زوایای مختلف یک سهم بنیادی، لازم است تجزیه و تحلیل بنیادی را دقیق‌تر بررسی نماییم.

چارچوب تحلیل و سهم بنیادی

چارچوب تحلیل و سهم بنیادی

برای انتخاب یک سهم بنیادی سرمایه‌گذار ابتدا اقتصاد کشور و اقتصاد جهانی را تجزیه و تحلیل می­‌کند تا روی سهم‌های بنیادی سرمایه‌گذاری کنید بتواند زمان مناسب ورود را تشخیص دهد. سپس به تحلیل صنایع می‌پردازد تا بیابد کدام بخش دارای چشم اندازهای آتی مناسبی برای سرمایه­ گذاری است و در گام آخر، اگر فرد بدین نتیجه رسد که زمان ورود مناسب است و صنایع مناسبی در اقتصاد فعالیت دارند به تحلیل شرکت‌های مربوط می‌پردازد. تحلیل اساسی در راستای انتخاب سهم بنیادی در سطح یک شرکت شامل تحلیل عوامل اصلی مالی از جمله سودآوری شرکت را برای تعیین ارزش ذاتی هست. این متغیرها شامل فروش، استهلاک، حاشیه سود، منابع مالی، نرخ مالیات، گردش دارایی‌ها است. گام بعدی در جهت انتخاب سهم بلندمدت می‌تواند شامل سنجش جایگاه رقابتی شرکت در صنعت مربوطه، سطح تکنولوژی، کیفیت مدیریت، رقابت خارجی و … باشد. تعدادی از این عوامل تحت کنترل خود شرکت است که باید در انتخاب سهم بنیادی مورد توجه قرار گیرد و به صورت اجمالی به آن‌ها اشاره می‌کنیم.

قطعا بهترین عامل برتری یک سهم میزان سودآوری آن است. سود را از چند جهت می‌توان بررسی کرد:

این مطلب را حتما بخوانید: گزارش اتمام کلاس تحلیل بنیادی کاربردی + تحلیل هفت صنعت بازار بورس خانه سرمایه

هرچقدر سودآوری یک شرکت بالاتر باشد قطعا در اولویت انتخاب سهام بنیادی ما قرار خواهد گرفت. درواقع این که شرکت چه مسیری را طی کرده تا به سود خالص برسد از نقطه درامد یا فروش شروع شده، و گام به گام صورت سود و زیان را طی می کند تا به سود خالص برسد، در این مسیر، بهای تمام شده، سایر درامدها و هزینه های عملیاتی و غیرعملیاتی، مالیات و هزینه مالی از جمله مهمترین فاکتورهای موثر بر سودآوری هستند. لذا در تحلیل بنیادی این اهمیت دارد که بررسی کنید دلیل و چرائی سوداوی شرکت از چه محلی بوده و این دلال چقدر در معرض تغییرند و در سالهای پیش رو چه سناریوهایی می توان برای انها تعریف کرد.

توجه به سود در یک سال، الزاما مبنای درستی برای تصمیم‌گیری نیست چرا که ممکن است سود ادامه دار نباشد؛ بنابراین باید در انتخاب سهام بنیادی به معیار ثبات سودآوری توجه شود. یکی از مهم ترین نکاتی که در سودآوری شرکت ها باید در نظر گرفت، تکرار سودآوری است، درواقع پس از طی کردن قدم قبلی شما به راحتی می توانید به این سوال پاسخ بدهید که سودآوری شرکت دقیقا از چه محلی بوده؟ ایا شرکت در سال های بعدی نیز می تواند آن را تکرار کند و به بیان بهتر آیا این سود تکرارپذیر است یا خیر؟

باید توجه داشت که این نسبت نباید در کوتاه مدت مورد توجه قرار گیرد و باید در بلندمدت بررسی گردد و روند بلندمدت آن آیتم مهمی در انتخاب سهام بنیادی هست. نسبت سود تقسیمی بالا یا پایین نباید ملاک تشخیص باشد، آنچه اهمیت دارید چرایی آن است، برای مثال اگر شرکت نسبت سود تقسیمی پایینی دارد اما دلیل آن، بر این است که سود را به شرکت برگردانده و وارد طرح توسعه کرده و در سالهای آتی بر سودآوری شرکت بیفزاید، این امر در بلند مدت به نفع سهامداران است.

این نسبت‌ها نشان دهنده قیمت هر سهم به ازای سودآوری به ازای هر سهم است. برعکس بسیاری از مقالات که به صورت قطعی عدد پایین تر این نسبت را بهتر می دانند، در اینجا به توضیحات دقیق تر آن خواهیم پرداخت:

این نسبت نشان می دهد بازار به ازای سودآوری هر سهم شرکت چه قیمتی را به آن اختصاص داده است. نسبت قیمت به سود دو حالت کلی دارد، گذشته نگر و اینده نگر، انچه برای تصمیم گیری شما باید در نظر گرفته شود، نسبت اینده نگر است و این نکته مهمی است که بسیاری از فعالان بازار در نظر نمی گیرند. در این حالت شما باید سودآوری اتی سهام را تخمین بزنید و در یک شرایط مقایسه ای، نسبت پایین تر آن می تواند بهتر باشد. در توضیحات بالا به دو واژه شرایط مقایسه ای و میتواند دقت کنید. دلیل آن است که این نسبت به هیچ وجه نمیتواند تنها دلیل تصمیم گیری شما باشد و همواره باید کنار سایر فاکتورهای بنیادی بررسی شود. نکته بعدی آن است که اگر شرکتی نسبت قیمت به سود بالایی داشت یعنی شرکت مناسبی برای سرمایه گذاری نیست؟

این مطلب را حتما بخوانید: گزارش اتمام کلاس تحلیل بنیادی کاربردی + تحلیل هفت صنعت بازار بورس خانه سرمایه

دقت داشته باشید که این نسبت در صنایع مختلف متفاوت است، برای مثال در شرکت های تکنولوژی محور این نسبت روی سهم‌های بنیادی سرمایه‌گذاری کنید بالاتر است، پس لزوما به معنی بدتر بودن آن نیست، بلکه نشان دهنده چشم انداز رشدی این شرکت هاست، همچنین در بطن این نسبت فرمول گوردون قرار دارد که در این فرمول سه فاکتور سودآوری تقسیمی آتی، نرخ بازدهی مورد انتظار و نرخ رشد شرکت مد نظر قرار می گیرد، همین توضیحات کوتاه نشان میدهد این نسبت بسیار فراتر و عمیق تر از آن است که بخواهیم خیلی صریح بگوییم بالا بهتر است یا پایین.

ارزش ویژه هر سهم نسبت به ارزش اسمی سنجیده می­‌شود و هرچه ارزش ویژه از ارزش اسمی بیشتر باشد سهام آن شرکت از موقعیت مستحکم تری برخوردار است؛ بنابراین تفاوت ارزش ویژه نسبت به اسمی بالاتر امتیاز مثبت درانتخاب سهام بنیادی است.

ساختار تامین مالی شرکت که شامل بدهی‌ها، حقوق صاحبان سهام است تاثیر زیادی در عملکرد و سود سازی شرکت دارد لذا توجه به ساختار تامین مالی و ترکیب‌بندی آن در انتخاب سهام بنیادی بسیار مهم هست.

هرچه سود نقدی هر سهم سریع‌تر پرداخت شود برای سهامداران مفیدتر خواهد بود؛ و در نتیجه سهمی با بازه پرداخت سود کوتاه‌تر در اولویت انتخاب سهام بنیادی قرار خواهد داشت. دلیل این امر بحث مهم ارزش زمانی پول در معقوله سرمایه گذاری است. در این بحث فاکتور نرخ تنزیل مطرح می شود و به بیان ساده به این معنی است که پولی که امروز دریافت شود، برای سرمایه گذاری مطلوبیت بیشتری دارد.

هرچه شرکت دارای اطلاعات شفاف‌تری باشد، افراد با داشتن اطلاعات کافی می‌توانند به راحتی تصمیم‌گیری نمایند بنابراین شرکت‌های شفاف‌تر دارای سهام بنیادی‌تر خواهند بود.

هرچه استهلاک ماشین آلات بیشتر باشد قطعا سودآوری شرکت پایین‌تر خواهد بود و در نتیجه از امتیاز سهام بنیادی شرکت کاسته خواهد شد. به طور کلی عوامل بیان شده کیفیت بنیادی یک سهم را مشخص خواهد کرد و به وسیله تحلیل آن‌ها می­‌توان یک سهم بنیادی ارزنده را انتخاب نمود. باید توجه داشت که در روش­‌های تحلیلی ۸۰ درصد اقتصاد بازار مبتنی بر حالات روانی افراد و ۲۰ درصد بر پایه منطق است. در حالی که تحلیل بنیادی وزن منطق را بالاتر در نظر می‌گیرد، ولی به طور کلی اهمیت حالات روانی را نمی‌توان مدنظر قرار نداد و نباید این را فراموش کرد که تحلیل سهم “بیش از آنکه یک علم باشد یک هنر” است و لازم است به صورت تخصصی فراگرفته شود.

سهام ارزشمند را در سه مرحله شناسایی کنیم

معمولاً سرمایه گذاران با خرید سهام‌هایی که توجه آن‌ها را جلب می‌کند – و نه با خرید سهام ارزان و مناسب – بازار را تحت تأثیر قرار می‌دهند. استفاده از این روش باعث کاهش قیمت می‌شود. چون سهم‌هایی که توسط رسانه پوشش داده می‌شوند و با حجم انبوهی همراه هستند، ارزشمند شمرده می‌شوند. علاوه بر این، اگر در سهمی که مورد توجه دیگران است سرمایه گذاری کنید در بهترین حالت، عملکرد شما مانند بقیه به صورت میانگین خواهد بود. نمی‌توانید مردم را به خاطر انتخاب‌هایشان مقصر بدانید، زیرا تجزیه و تحلیل کردن هزاران شرکت‌ ثبت شده در بورس، کار آسانی نیست. آیا راه آسان‌تری برای فیلتر کردن سهم‌های ارزشمند پنهان وجود دارد؟ در این مقاله با هم یاد می‌گیریم که چگونه سهام ارزشمند را در سه مرحله شناسایی کنیم. با خانه سرمایه همراه باشید.

قدم اول: ایجاد فکر و ایده

هدف: شناسایی بیش از ۳۰ شرکت برای آنالیز بیشتر

یافتن سهم برای آنالیز کردن موضوعی است که بسیاری از سرمایه گذاران با آن درگیر هستند در حالی که کار سختی نیست. اینترنت روی سهم‌های بنیادی سرمایه‌گذاری کنید اطلاعات زیادی در مورد بورس و لیست سهام موجود در بازار بورس را در اختیار ما قرار می‌دهد. علاوه بر این، می‌توان از ابزارهای پیشنهادی اینترنت برای فیلتر کردن اطلاعات اضافی استفاده کرد. استفاده از غربالگر آنلاین و رایگان سهم، راه حلی برای پیدا کردن ایده‌های سهم است، زیرا این اجازه را به شما می‌دهد تا یک انتخاب منطقی، مستقل و بدون تأثیرپذیری از عقاید و احساسات دیگران داشته باشید.

به یاد داشته باشید، پیدا کردن یک سهام ارزشمند، آن هم زمانی که وضعیت مالی یک شرکت دچار بحران است با محاسبه‌ای ساده امکان‌پذیر نخواهد بود. بنابراین، در قدم اول باید تعیین کنید چه زمانی یک سهم را نامناسب در نظر بگیرید و چه زمانی آن را یک موقعیت عالی به حساب آورید.

شاخص‌هایی که همواره در این مرحله استفاده می‌شوند عبارتند از:

  1. بازده حقوق صاحبان سهام: چنانچه بازده حقوق صاحبان سهام بیشتر از ۱۵ درصد باشد، نشان دهنده سوددهی بالا و پتانسیل رقابتی است.
  2. نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام کمتر از نیم باشد. این امر نشان دهنده این است که شرکت برای تأمین رشد خود به سرمایه خارجی نیازی ندارد.
  3. نسبت جاری بیشتر از ۲ باشد. آن شاخص اطمینان می‌دهد که شرکت قادر به پرداخت بدهی‌های کوتاه مدت خود است.

فیلتر کردن « P/E » کار مشکلی است ( مقاله نسبت P/E ) زیرا این نسبت در هر صنعت متفاوت است و تکیه کردن بر این نسبت به صورت بالقوه ایده‌های سرمایه گذاری درست را رد می‌کند. مهم‌تر از آن «P/E» اطلاعات چندانی در مورد اینکه آیا یک شرکت با توجه به ارزش ذاتی آن کم ارزش شده یا نه، نمی‌دهد. به دلایل مشابه، فیلتر کردن نرخ رشد « EPS » پشنهاد نمی‌شود. زیرا یک شرکت با رشد صفر درصد و قیمت مناسب، خرید جالبی می‌تواند باشد. در بعضی از مواقع بازده نقدی ناشی از تقسیم سود بیشتر از ۱ درصد می‌تواند معیار خوبی برای افرادی که تمایل به تقسیم درآمد دائمی سود دارند، باشند.

شاخص دیگری که برای فیلتر کردن مناسب است میزان سرمایه در بازار یا «مارکت کَپ» کمتر از یک میلیارد دلار است. زیرا کمپانی‌های کوچک توسط تحلیلگران کمتری دنبال می‌شوند و بنابراین احتمال بیشتری دارد تا به اشتباه قیمت گذاری شوند. این نظریه توسط همکاران « Ibboston » با توجه به برتری سرمایه گذاری در سهام شرکت‌های کوچک در بازار نسبت به سرمایه گذاری در شرکت‌های بزرگ در طول قرون گذشته، تأیید شده است.

هنگامی که شاخص‌ها مشخص شدند، از یک غربالگر آنلاین و رایگان استفاده کرده و سعی کنید تقریبا ۳۰ ایده از آنها پیدا کنید.

  1. Google finance یک غربالگر کاملاً رایگان است که رابطی برای جدا کردن خوب از بد دارد.
  2. Yahoo finance یاهو دو غربالگر بنیادی و جاوای پیشرفته را عرضه می‌کند که هر دو رایگان هستند.
  3. com غربالگرهای این مجموعه، منحصر به فردی هستند. زیرا براساس پیش‌بینی اعضای انجمن CAPS غربال را انجام می‌دهند.
  4. FINVIZ یک غربالگر سهم محبوب که به نظر می‌رسد تمام ویژگی‌های مورد نیاز را عرضه می‌کند.
  5. CNBC به شما این امکان را می‌دهد که برآوردهای تحلیل گران و نسبت‌های مالی مانند گردش دارایی‌ها و نسبت آنی را ترکیب کنید.

جایگزین‌ها: استفاده از غربالگرهای رایگان تنها راه شناسایی سهم نیست. در اینجا سه روش جایگزین که می‌توانید از آنها استفاده کنید مطرح می‌شوند:

  1. ایده‌های جدید را که توسط «old school value» مطرح شده‌اند دریافت کنید.
  2. «Gurus focus» را چک کنید تا خریدهای سرمایه داران محبوبتان را دنبال کنید. همچنین غربالگرهای منحصر به فردی را معرفی می‌کند.
  3. در یک خبرنامه سرمایه گذاری پولی مانند «AAII» یا «the motley fool» اشتراک بگیرید. با این حال کورکورانه به هرچه دیگران پیشنهاد می‌کنند عمل نکنید و همیشه وظایف خود را متعهدانه انجام دهید.

برخی پیشنهاد می‌کنند که وبلاگ‌ها و خبرهای مالی را دنبال کنید، اما بهتر است از این منابع صرفه نظر کنید، زیرا ایده‌های افراد دیگر باعث می‌شود تا قضاوت عقلانی درستی از شرایط نداشته باشید.

قدم دوم: یک لیست کوتاه تهیه کنید

هدف: ایده‌های خود را از ۳۰ به ۳ کمپانی کاهش دهید

اگر ۳۰ هدف خود را انتخاب کرده‌اید به این معنی است که اکثر ایده‌های نامناسب را فیلتر کرده‌اید. حال زمان آن رسیده که سهم‌ها را بررسی کرده تا بهترین گزینه را انتخاب کنیم. شما در قدم اول یک ارزیابی ساده را اجرا کردید. اکنون برای رسیدن به سهم بهتر باید عمیق‌تر فکر کنید. با آنالیز کردن نامه «وارن بافت» به سهامداران « Berkshire » می‌توانیم متوجه معیارهای مورد نظر او برای یک سهم مناسب شویم.

  • تداوم سوددهی بالا: سود خالص بالا و رو به افزایش می‌تواند نشانه خوبی برای کارایی یک شرکت در آینده و توانایی آن برای افزایش قیمت باشد. این معیار باید به عنوان یک ارزش، مدام افزایش یابد. همچنین باید از تولید جریان نقدی مناسب «FCF» توسط شرکت اطمینان حاصل کنید. اگر یک شرکت بتواند سود خالص را اعلام کند اما توانایی تولید «FCF» را نداشته باشد، وجود تغییرات و دستکاری در میزان درآمد را نشان می‌دهد.
  • سطوح بدهی پایین: مقدار زیاد بدهی منجر به ریسک نرخ بهره و افزایش «ROI» به میزان قابل توجهی می‌شود. در هنگام کاهش فروش یا نوسان نرخ بهره، شرکت‌هایی که بدهی سنگینی دارند با مشکلات بیشتری مواجه می‌شوند. نسبت بدهی بلند مدت به حقوق صاحبان سهام کمتر از نیم، همانند نسبت جاری بیش از ۲ مدنظر است.
  • مزیت رقابتی پایدار: در اینجا آنالیزها فراتر از اعداد و نسبت‌های مالی قرار می‌گیرند. تجارت‌ها با سودآوری بالا، رقیبان را جذب می‌کنند و هنگامی که رقابت افزایش می‌یابد سوددهی کاهش پیدا می‌کند؛ به جز مواردی که کمپانی دارای یک مزیت رقابتی پایدار باشد. این مزیت رقابتی شامل مواردی می‌شود که نمی‌توان آنها را به آسانی کپی کرد مانند ثبت اختراع، اثرات قفل گذاری، مقیاس و مقادیر شبکه. به دنبال این علائم مهم باشید.
  • مدیریت صحیح، لایق و صادقانه: مدیریت جامع، نقشی کلیدی در موفقیت کسب وکار بازی می‌کند؛ بنابراین همواره نام مدیران هر مجموعه را در گوگل جستجو کنید تا سوابق آنها را بیابید. همچنین کلماتی مانند رسوایی و تقلب را در فهرست جست و جوی خود وارد کنید تا ببینید در چه مسائلی دخیل بوده‌اند. همین کار را برای شرکت نیز انجام دهید. همچنین استراتژی‌های تخصیص سرمایه شرکت را آنالیز کنید. از قانون زیر استفاده کنید: یک شرکت با بازده ثابت و پتانسیل بالقوه رشد باید بخش عظیمی از درآمد خودش را دوباره در شرکت سرمایه گذاری کند، اگر شرکت سود سهام را بپردازد یا سهام‌ را بخرد برای دیگر سهامداران بهتر است. هرچند خرید سهام‌، تنها زمانی باید انجام شود که میزان خرید سهام به طور قابل توجهی پایین‌تر از ارزش ذاتی شرکت باشد.
  • انجام تجارتی که آن را درک می‌کنید: بافت، مطرح کرده است که او و شریکش به تجارتی روی آورده‌اند که آن را درک می‌کردند. شما نیز بهتر است همین کار را انجام دهید. آیا احتمال کمی وجود دارد که وضعیت بازار توسط شرکت‌های پیچیده بهتر شود؟ نه همیشه. با این حال، دلیل اجتناب از این گونه شرکت‌ها این است که هر چه کسب و کار پیچیده‌تر باشد پیدا کردن طرح و نظر منطقی در مورد عملکرد آینده آن سخت‌تر است. بنابراین با افرادی که با مدل تجاری قابل فهم شما کار می‌کنند آشنا شوید.

آنالیز کردن هرکدام از ۳۰ شرکتی که در لیست شما وجود دارد، طبق معیارهایی که در بالا مطرح شده است، کار زیادی می‌برد اما شما را قادر می‌سازد تا بهترین موقعیت سرمایه گذاری با بیشترین احتمال بازدهی در بازار را شناسایی کنید.

قدم سوم: تخمین ارزش ذاتی

هدف: در این مرحه سعی در پیدا کردن موقعیت‌های ارزشمند موجود در بین موقعیت‌های شناخته شده داشته باشید

اکنون که چندین شرکت فوق‌العاده را در لیست خود دارید، باید گام نهایی را برداشته و برای پیدا کردن بهترین قیمت، آنها را بررسی کنید. قیمت مناسب، قیمتی است که به شما حاشیه امنی می‌دهد. به طوری که احتمال ریسک را به حداقل می‌رساند؛ حتی اگر عملکرد شرکت آن‌گونه که انتظار می‌رفته نباشد. مثلا، تنها زمانی خرید را در نظر بگیرید که قیمت فعلی سهام ۲۵ تا ۵۰ درصد کمتر از ارزش ذاتی سهام باشد. به این ترتیب، خطر ریسک کاهش می‌یابد، زیرا سهم ارزان بوده است. در حالی که همزمان احتمال افزایش بازدهی وجود دارد. قیمت پایین خرید برای موفق شدن بسیار مهم است.

چندین راه را برای حساب کردن ارزش ذاتی یک کمپانی وجود دارد. مانند:

  1. قیمت و درآمد چندگانه: در این روش یک قیمت هدف ۵ ساله براساس یک ارزیابی منطقی و «P/E» محاسبه می‌شود و سپس با محاسبه «NPV» ارزش ذاتی محاسبه می‌شود.
  2. جریان نقدی تنزیل شده: محاسبه ارزش ذاتی براساس جریان نقدی که می‌تواند در طول عمر باقیمانده از یک کسب و کار خارج شود.
  3. ارزیابی بازدهی حقوق صاحبان سهام: این روش که آخرین روش است از راه‌های سودآوری وارن بافت است.

از مدل‌های محاسباتی ذکر شده برای تخمین ارزش ذاتی یک کمپانی استفاده کنید. آخرین قدم این است که ارزش‌های محاسبه شده توسط خودتان را با قیمت خرید و فروش سهم مقایسه کنید. آیا قیمت خیلی پایین‌تر از ارزش ذاتی تخمین زده شده است؟ به ندرت اتفاق می‌افتد که شرکتی تمام ویژگی‌های مورد نظر ما را در دو قدم اول داشته باشد.

در این نقطه، آنالیزهایتان را چک کرده و اعداد را بررسی کنید. اگر تنها در مورد یک کمپانی بسیار ارزشمند مطمئن هستید، زمان اقدام فرا رسیده است. همچنین اگر بتوانید در یک سال، چنین موقعیت‌هایی را به دست آورید بسیار خوشبخت خواهید بود. اگر بیشتر از یک بار چنین موقعیت‌هایی را به دست آوردید یا بورس دچار مشکل شده یا معیارهای شما برای فیلتر کردن دقیق نبوده است. اگر در این مرحله، قیمت‌ها مناسب نبود، این دسته‌ها را به چک لیست خود اضافه کنید و تا زمانی که یک موقعیت و قیمت مناسب ارائه می‌شود آن را تحت نظر داشته باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.