استراتژی دو قله دو دره در RSI


اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI یک اندیکاتور «مومنتوم» (Momentum) است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اندیکاتور RSI میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی نواحی اشباع خرید یا اشباع فروش در بازار سهام یا سایر بازارهای مالی مثل ارز دیجیتال و فارکس به کار می‌گیرد. منظور از اندیکاتورهای مومنتوم اندیکاتورهایی استراتژی دو قله دو دره در RSI هستند که برای تعیین قدرت یا ضعف روند قیمت استفاده می‌شوند. مومنتوم، شتاب افزایش یا کاهش قیمت را در بازار اندازه ‌گیری می‌کند. از جمله اندیکاتورهای معروف مومنتوم اندیکاتور RSI و اندیکاتور MACD است.

اندیکاتور RSI به عنوان یک نوسانگرنما بین دو خط افقی نوسان می‌کند و مقادیری بین صفر تا صد را به خود می‌گیرد.

به طور سنتی، تفسیر و کاربرد اندیکاتور RSI به این صورت است که اگر مقدار شاخص بالای ۷۰ باشد در حالت اشباع خرید قرار داریم و شرایط برای تغییر روند از صعودی به نزولی محیا است. همچنین اگر مقدار شاخص زیر ۳۰ باشد، در حالت اشباع فروش هستیم و احتمال تغییر روند به صعودی وجود دارد.

در صورتی که مقدار اندیکاتور بین ۳۰ و ۷۰ باشد، بازار از نظر اشباع خرید یا فروش در وضعیت عادی قرار دارد. توجه کنید که استفاده از اندیکاتور RSI فقط با این قوانین اشتباه است.

اندیکاتور RSI مخفف عبارت «Relative Strength Index» است که به معنی «شاخص قدرت نسبی» می‌باشد. این اندیکاتور با توجه به میزان تغییرات قیمت اندازه‌گیری می‌شود و به عنوان شاخصی، قدرت نسبی بازار را در افزایش یا کاهش قیمت نشان می‌دهد. هر چه مقدار عددی این شاخص بیشتر باشد، نشانگر قوی بودن روند خرید و هر چه این مقدار کمتر باشد نشانگر قوی بودن روند فروش است.

پیش‌تر گفته شد که وقتی RSI به عددهای ۷۰ و ۳۰ میرسد اشباع خرید و فروش اتفاق می‌افتد و انتظار بازگشت روند را داریم. این انتظار بیشتر وقتی عملی می‌شود که قیمت در یک روند خنثی قرار گرفته باشد. اما زمانی که ما در یک روند صعودی یا نزولی قرار داریم ماجرا اندکی تفاوت می‌کند.

برای مثال در یک روند صعودی رفتن اندیکاتور RSI به بالاتر از سطح ۷۰ همیشه به معنای بازگشت روند نیست و در طی یک روند صعودی ممکن است بارها این اتفاق افتاده و روند تغییری نکند. حتی بعضی از تحلیل‌گران در روندهای صعودی به جای سطح ۳۰ سطح ۵۰ را سطح حمایت در نظر می‌گیرند و اگر در جریان یک روند صعودی اصلاحی اتفاق افتاده باشد انتظار دارند که در این سطح اصلاح تمام شود و قیمت به روند صعودی خود برگردد.

واگرایی در اندیکاتور RSI

واگرایی در RSI زمانی اتفاق می‌افتد که روند قیمت و روند RSI با یکدیگر یکی نباشند. برای مثال در شکل زیر در چارت قیمت، دو قله پشت سر هم شکل گرفته است که قله دوم بلند‌تر از قله اول می‌باشد ولی در اندیکاتور RSI می‌بینم که قله دوم پایین‌تر از قله اول تشکیل شده است و دلیل این موضوع هم قدرت پایین‌ تر خریدارها در قله اول نسبت به قله دوم می‌باشد. به این حالت واگرایی می‌گوییم و انتظار برگشت روند قیمت را داریم.

در بررسی واگرایی‌ها، واگرایی دو قله RSI و نمودار قیمتی، به مفهوم احتمال شروع روند نزول قیمت و واگرایی دو دره RSI و نمودار قیمتی به مفهوم احتمال شروع روند صعودی است.

اندیکاتور RSI واگرایی

شکست در خطوط روند اندیکاتور RSI

یکی از روش‌های دیگر تحلیل با اندیکاتور RSI رسم خطوط روند است. مانند رسم خطوط روند در چارت‌های قیمت این‌بار این خطوط را برای نوسان‌های اندیکاتور RSI رسم می‌کنیم و با شکستن این خط‌های روند می‌توانیم با توجه به اینکه خط روند شکسته شده صعودی یا نزولی بوده، آن‌ها را سیگنال خرید یا فروش در نظر بگیریم، مانند عکس زیر:

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI

RSI مانند تمامی اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال از آن‌ها استفاده می‌شود به تنهایی نتایج قابل اطمینانی به ما نمی‌دهد و بارها ممکن است سیگنال‌های خرید یا فروشی را صادر کند که اشتباه باشد. به همین دلیل در استفاده از RSI‌ دو نکته را باید توجه کنیم:

الگوی دو قله و دو دره چیست؟

الگوی دو قله و الگوی دو دره

الگوی دو قله و دو دره یا الگوهای دو وجهی بالا و پایین الگوهای نمودارهایی هستند که وقتی سرمایه گذاری اصلی در یک الگوی مشابه با حرف ‘W’ (دو قسمت پایین) یا ‘M’ (دو بالا) حرکت می کند ، رخ می دهد. تجزیه و تحلیل دو بالا و پایین در تجزیه و تحلیل تکنیکال برای توضیح حرکات در امنیت یا سرمایه گذاری دیگر استفاده می شود و می تواند به عنوان بخشی از یک استراتژی تجاری برای بهره برداری از الگوهای تکرار استفاده شود.

پیشگویی های کلیدی در مورد الگوی دو قله و دو دره

  • قله ها و دره های دوبل، الگوهای مهم تحلیل تکنیکال هستند که توسط معامله گران استفاده می شود.
  • سطح بالایی دوبل شکل ‘M’ دارد و نشان دهنده روند معکوس نزولی است.
  • یک پایین دوتایی شکل ‘W’ دارد و سیگنال برای حرکت قیمت صعودی است.

درک قله های دوتایی و رو به بالا و پایین یا دو قله و دره

الگوهای دو سطح بالا و پایین به طور معمول در یک بازه زمانی طولانی تر تکامل می یابند و همیشه تصویری ایده آل از یک الگو ارائه نمی شود زیرا تغییر قیمت ها لزوماً شبیه به ‘M’ یا ‘W’ نیست. هنگام بررسی الگوی نمودار ، مهم است که سرمایه گذاران توجه داشته باشند که قله ها و فرورفتگی ها برای رسیدن به الگوی ‘M’ یا ‘W’ لازم نیست که به همان نقاط برسند.

الگوهای دو طرفه بالا و پایین از تاپ ها و پشتی های متوالی شکل می گیرد. این الگوها غالباً در رابطه با سایر شاخص ها مورد استفاده قرار می گیرند زیرا الگوهای گرد به طور کلی می توانند به راحتی منجر به تقلب در روند معکوس شوند.

الگوی دو قله

یک الگوی بالایی دوتایی از دو قله متوالی شکل می گیرد. اولین قسمت گرد یک الگوی U وارونه به پایین تشکیل می دهد. قله های گرد اغلب می توانند شاخصی برای واژگونی نزولی باشند زیرا در اغلب موارد پس از یک روند گسترده صعودی رخ می دهند. قله های دوتایی هم استنتاج های مشابه دارند. در صورت رخ دادن یک بالابر دوتایی ، سطح بالای گرد دوم معمولاً کمی پایین تر از اولین قله گرد است که نشان دهنده مقاومت و فرسودگی است.قله های دوگانه اغلب منجر به یک وارونگی نزولی می شوند که در آن معامله گران می توانند از فروش سهام در روند نزولی سود کسب کنند.

الگوی دو دره

الگوهای دوتایی پایین در واقع بر خلاف الگوهای دوبل قله است. نتایج حاصل از این الگوی استنتاجهای متضاد دارند. یک پایین دوتایی در زیر یک الگوی پایین گرد شکل می گیرد که می تواند اولین علامت معکوس بالقوه باشد. الگوهای پایین گرد به طور معمول در پایان یک روند نزولی گسترش می یابد. تشکیل پایین دوتایی که از دو مرحله متوالی پشت سر هم ساخته شده است همچنین می تواند نتیجه بدهد که سرمایه گذاران از امنیت پیروی می کنند تا از آخرین فشار خود به سمت سطح حمایت سرمایه گذاری کنند. دو سطح پایین به طور معمول نشانگر وارونگی صعودی است که فرصتی را برای سرمایه گذاران برای بدست آوردن سود حاصل از یک حرکت صعودی فراهم می کند. استراتژی های تجارت مشترک پس از پایین ، موقعیت های طولانی را شامل می شوند که از افزایش قیمت امنیتی سود خواهند برد.

محدودیت های دو قله و دره

دو بالا و پایین در هنگام شناسایی صحیح بسیار مؤثر هستند. با این حال ، در صورت تفسیر نادرست ، آنها می توانند بسیار مضر باشند. بنابراین ، باید قبل از نتیجه گیری ، بسیار مراقب و صبور باشید.

به عنوان مثال ، یک اختلاف معنی داری بین یک دوبل بالا و یک شکست وجود دارد. یک رده بالایی واقعی یک الگوی فنی بسیار نزولی است که می تواند به کاهش شدید سهام یا دارایی منجر شود. با این وجود ، لازم است که صبور باشید و سطح حمایت بحرانی را برای تأیید هویت یک سطح بالا مشخص کنید. قرار دادن یک قله دوبل فقط بر روی تشکیل دو قله متوالی می تواند منجر به خواندن کاذب و باعث خروج زود هنگام از یک موقعیت شود.

هر آنچه که لازم است درباره واگرایی در تحلیل تکنیکال بدانید

Divergence واگرایی

بسیاری از معامله‌گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی‌توانند مفهوم واگرایی در تحلیل را با اندیکاتور نوسانگر به طور دقیق اعمال کنند. ما در مقاله حاضر، شما را با مفهوم Divergence در تحلیل آشنا می‌کنیم و یکسری قوانین ساده را برای شناسایی این معیار ارائه می‌دهیم.

واگرایی چیست؟

واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت دارایی در جهت مخالف آنچه یک شاخص فنی نشان می‌دهد، حرکت می‌کند. هنگامی که یک سهام در استراتژی دو قله دو دره در RSI حال واگرایی است، نشان دهنده روند ضعیف‌تر قیمت و شروع یک معکوس است.

به طور کلی دو نوع واگرایی وجود دارد که عبارتند از:

  • واگرایی صعودی زمانی است که قیمت به سمت پایین حرکت می‌کند اما اندیکاتور می‌چرخد و به سمت بالا می‌رود
  • واگرایی نزولی زمانی است که قیمت در حال حرکت بالاتر است اما نشانگر به سمت پایین می‌رود

منطق پشت Divergence در تحلیل قیمت بازار این است که این اندیکاتور، کاهش سرعت حرکت قیمت را نشان می‌دهد. بنابراین حرکت قیمت، اغلب قبل از خود قیمت تغییر می‌کند. به این فکر کنید که اگر یک بشقاب پرنده را در یک باد شدید بیندازید، بشقاب برای مدتی خلاف باد می‌رود، سپس سرعتش کم می‌شود و در نهایت تغییر جهت می‌دهد و همراه با باد پرواز می‌کند.

منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

در طول تجزیه و تحلیل تکنیکال واگرایی شاخصی از حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایین‌ترین سطح جدید کاهش می‌یابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را ردیابی می‌کند، الگوهای صعود را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین سطح جدید صعود می‌کند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز، یک اوج پایین‌تر را تشکیل می‌دهد یا شروع به نشان دادن علائمی از کند شدن می‌کند، مانند شروع یک روند نزولی.

به طور کلی، معامله‌گران از واگرایی در تحلیل برای دو هدف استفاده می‌کنند:

  • ارزیابی تحرکات قیمت دارایی
  • ارزیابی احتمال وقوع یک معکوس

اگر قیمت سهام و ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال – مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) – در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش تحرکات قیمت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش باشد اما RSI کندتر افزایش پیدا کند – واگرایی منفی خواهد بود – این سیگنالی است که نشان می‌دهد روند صعودی همراه با پتانسیل برگشت، شروع به تضعیف کرده است.

از آن زمان به بعد، معامله‌گر احتمالا تعیین می‌کند که چه زمانی توقفات ضرر یا محدودیت‌هایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین می‌آید، در حالی که ابزار تجزیه و تحلیل تکنیکال پایین‌ترین سطح را نشان می‌دهد، که ممکن است نشانه‌هایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را ابراز کند. از چنین نقطه‌ای، معامله‌گران احتمالا تصمیم می‌گیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه تکانه شروع به افزایش کند.

منظور از تحرکات قیمت چیست؟

حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه‌گیری می‌شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد می‌شود که می‌تواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه قوی با یک شیب تند با مدت طولانی مشخص می‌شود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا می‌تواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاه‌تر نشان داده شود.

نوسانات طولانی‌تر به سمت بالا نشان می‌دهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاه‌تر به سمت بالا، نشانه حرکت و قدرت ضعیف‌تر است.

واگرایی صعودی

کدام شاخص برای Divergence در تحلیل تکنیکال بهتر عمل می‌کند؟

هیچ شاخص مطلقی برای واگرایی معاملات وجود ندارد. هر شاخص فنی مزایا و مشکلات خاص خود را دارد. ما در ادامه سه شاخص محبوب را پوشش خواهیم داد: RSI، MACD و Stochastic.

استراتژی معاملات RSI برای واگرایی در تحلیل

اندیکاتور RSI یک اندیکاتور مومنتوم است که به عنوان یک نوسانگر بین ۰ تا ۱۰۰ در زیر نمودار کندل استیک ترسیم شده است و به عنوان اندیکاتور زیرین شناخته می‌شود. RSI با میانگین سود و زیان قیمت در ۱۴ دوره قبل محاسبه می‌شود. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر جونیور در کتاب خود با عنوان «مفاهیم جدید در سیستم‌های تجاری فنی» ایجاد شد.

این اندیکاتور یک خط صاف ایجاد می‌کند که تمایل به ردیابی روند قیمت دارد و به خوبی به معاملات واگرایی کمک می‌کند. وقتی روی تنظیم پیش‌فرض ۱۴ دوره تنظیم می‌شود، نشانگر RSI مقادیر کمی از خرید و فروش بیش از حد را نشان می‌دهد. این بدان معنا است که وقتی صحبت از کاربرد واگرایی به عنوان سیگنال معاملاتی می‌شود، سیگنال‌های کمتری وجود دارد؛ اما زمانی که رخ می‌دهند قابل اعتمادتر هستند.

استراتژی معاملاتی MACD برای واگرایی در تحلیل

MACD یک شاخص تکانه‌ای است که در محیط‌های دنبال‌کننده روند به بهترین شکل استفاده می‌شود. نشانگر روند یک خط سیگنال و همچنین یک هیستوگرام را ترسیم می‌کند که تفاوت بین دو میانگین متحرک را نشان می‌دهد. میانگین‌های متحرک با پیشرفت روند و در نهایت معکوس شدن، همگرا و واگرا می‌شوند.

هیستوگرام بصری به خوبی به واگرایی معاملات کمک می‌کند، اما وقتی یک «نقطه نوسان» جدید ایجاد شده باشد، کمتر قابل تفسیر است. هیچ منطقه از پیش تعریف شده‌ای برای خرید و فروش بیش از حد در MACD وجود ندارد، بنابراین تصمیم‌گیری در مورد اینکه کدام سیگنال‌های تجاری روند به اندازه کافی قابل اعتماد هستند، دشوارتر است. این را می‌توان با استفاده از پیک‌های قبلی در MACD به عنوان استفاده موثر از آنها به عنوان مناطق حمایت و مقاومت برطرف کرد. از آنجایی که MACD به بهترین وجه در محیط‌های پرطرفدار استفاده می‌شود، سیگنال‌های نادرست زیادی را تولید می‌کند.

استراتژی معاملاتی Stochastic برای واگرایی در تحلیل

Stochastic یک اندیکاتور تکنیکی مومنتوم است که با مقایسه آخرین قیمت بسته شدن با محدوده قیمت‌های قبلی در ۱۴ دوره گذشته کار می‌کند.

واگرایی در مکدی

استوکاستیک شاخص حساس‌تری است، به این معنی که سیگنال‌های بیشتری از Divergence در تحلیل را ارائه می‌کند و در نتیجه فرصت‌های معاملاتی بیشتری را ارائه می‌دهد، اما این به معنای سیگنال‌های نادرست بیشتری نیز می‌باشد.

آیا واگرایی معاملات سودآور است؟

بله، اما نه همیشه! ما باید به یاد داشته باشیم که اندیکاتورها عملکرد قیمت را فیلتر می‌کنند. این فیلتر می‌تواند به ما کمک کند تا بسته به تنظیم معاملات خود، بر روی آنچه مهم است تمرکز کنیم یا آنچه مهم است را از دست بدهیم.

مزیت اصلی استفاده از واگرایی به عنوان یک سیگنال معاملاتی برای نحوه زمان‌بندی ورود معاملات این است که قبل از تغییر روند قیمت، سیگنال را ارائه می‌دهد. این سیگنال اولیه، قیمت ورودی بهتری برای تجارت به معامله‌گر می‌دهد.

نقطه ضعف استفاده از واگرایی به عنوان بخشی از یک سیستم معاملاتی خوب این است که می‌تواند «سیگنال‌های نادرست» بدهد. همانطور که از نام آن پیدا است، این زمانی است که اندیکاتور تغییر جهت می‌دهد اما روند قیمت همانطور که نشانگر پیشنهاد می‌کند معکوس نمی‌شود. این اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که اندیکاتور در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باشد. به این ترتیب خواهیم دید که حرکت روند تضعیف خواهد شد اما روند همچنان در تدبیر باقی می‌ماند.

واگرایی در مقابل تأیید

تفاوت بین واگرایی و تأیید در این است که واگرایی در تحلیل به معامله‌گر می‌گوید که قیمت سهام و اندیکاتور فنی سیگنال‌های مخالف ارائه می‌دهند، در حالی که تأیید زمانی است که اندیکاتور و قیمت دارایی سیگنال‌های یکسانی را نشان می‌دهند.

هر دو در دوره‌های زمانی مختلف در طول معاملات مورد استفاده قرار می‌گیرند. تایید زمانی مهم است که یک معامله‌گر وارد موقعیتی شود تا اطمینان حاصل کند که تصمیم آنها با تجزیه و تحلیل فنی مناسب اثبات شده است. همچنین، از آن برای تعیین اینکه آیا حرکت قیمت احتمالا ادامه خواهد داشت یا خیر استفاده می‌شود.

محدودیت‌های Divergence در تحلیل

هنگام تعیین یک روند معکوس، استفاده از واگرایی به عنوان یک شاخص مستقل، پیشنهاد نمی‌شود. مهم است که شاخص‌ها را با سایر تکنیک‌های تحلیل تکمیل کنید تا الگوهای برگشت را مجدداً تأیید کنید. حتی اگر الگوهای واگرا شروع استراتژی دو قله دو دره در RSI به رخ دادن کنند، این تضمین نمی‌کند که قیمت به زودی معکوس شود.

از آنجایی که واگرایی می‌تواند در یک دوره زمانی طولانی مدت اتفاق بیفتد، اگر قیمت دارایی طبق پیش‌بینی حرکت نکند، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش‌بینی موقعیت خروج یا ورود می‌تواند منجر به بسیاری از فرصت‌های از دست رفته و زیان‌های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.

چگونه می‌توان بروز یک واگرایی در تحلیل تکنیکال را تایید کرد؟

برخی از تکنیک‌های آزمایش شده برای کاهش تعداد سیگنال‌های غلط و بهینه سازی تعداد معاملات سودآور وجود دارد. فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم‌گیری معاملاتی، باید از موارد زیر برای تایید یک معکوس استفاده کرد:

  • خطوط روند
  • سطوح پشتیبانی
  • سطوح مقاومت

سیگنال‌های Divergence در تحلیل را فقط در جهت روند بلند مدت یا به طور متناوب در یک بازار جانبی محدود اتخاذ کنید. به عنوان مثال در یک بازار نزولی، فقط سیگنال‌های RSI نزولی را دریافت کنید و در بازار صعودی فقط سیگنال‌هایی را برای خرید استراتژی دو قله دو دره در RSI از RSI دریافت کنید.

همیشه منتظر بمانید تا شمعی که واگرایی را تایید می‌کند، بسته شود. نشانگرها با توجه به وضعیت فعلی شمع، سیگنالی را ارائه می‌دهند. اگر شمع به طور متفاوت بسته شود، سیگنال معاملاتی ناشی از واگرایی، می‌تواند به همان سرعتی که ظاهر شد ناپدید شود.

از اندیکاتورهای دیگر برای تأیید استراتژی دو قله دو دره در RSI سیگنال مانند سطوح حمایت و مقاومت، اعداد گرد، نقاط محوری یا الگوی معاملاتی اقدام قیمت استفاده کنید.

۹ قانون برای تشخیص واگرایی در تحلیل تکنیکال

معامله‌گران در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف‌تر می‌شود یا نه، از واگرایی‌ها استفاده می‌کنند که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند معاملات‌شان شود. قبل از اینکه به سراغ پلتفرم معاملاتی‌تان بروید و شروع به جستجوی واگرایی‌های احتمالی کنید، به این ۹ قانون جالب برای واگرایی‌های معاملاتی نگاهی بیندازید. به شما اطمینان می‌دهیم که با آموزش طرز استفاده از آنها، تصمیمات معاملاتی بهتری خواهید گرفت.

انواع واگرایی در فارکس

۱. از موجود بودن واگرایی اطمینان حاصل کنید

برای اینکه واگرایی وجود داشته باشد، قیمت باید یکی از موارد زیر را تشکیل دهد:

  • ایجاد قله‌ای بالاتر از قله قبلی
  • ایجاد دره‌ای پایین‌تر از دره قبلی
  • تشکیل دو قله
  • تشکیل دو دره

با رخ دادن یکی از این ۴ سناریو، حتی احتیاج ندارید که زحمت نگاه کردن به یک اندیکاتور را هم به خود بدهید. اگر متوجه شدید که این شرایط مهیا نیست، بدانید که شما در حال معامله یک واگرایی نیستید.

۲. روی اوج و فرودهای متوالی خطوطی بکشید

بسیار خوب، حالا که اقدامی انجام دادید (اقدام قیمت اخیر) به آن نگاه کنید. به یاد داشته باشید، شما فقط یکی از چهار چیز را می‌بینید: یک قله بالاتر، یک قله هم سطح بالا، یک دره پایینتر، یا یک دره هم سطح پایین. حالا یک خط از آن اوج یا فرود به سمت قله یا دره قبلی بکشید. این خط باید در قله/ دره اصلی به صورت متوالی قرار بگیرد. اگر بین دو اوج/ فرود بزرگ، برآمدگی یا شیب کوچکی دیدید، بهتر است آن را نادیده بگیرید.

۳. فقط استراتژی دو قله دو دره در RSI قله‌ها و دره‌ها را به هم متصل کنید

برای تشخیص واگرایی در تحلیل، هنگامی که مشاهده کردید دو قله ایجاد شده است، کافی است که آنها را به هم وصل ‌کنید. اگر دو دره ساخته شده بود، شما دره‌ها را به یکدیگر وصل می‌کنید.

۴. مراقب عکس‌العمل‌های قیمت باشید

بنابراین شما یا دو قله یا دو دره را با یک خط روند به هم وصل کرده اید. اکنون به اندیکاتور فنی ترجیحی خود نگاه کنید و آن را با عملکرد قیمت مقایسه کنید. از هر شاخصی که استفاده می‌کنید، به یاد داشته باشید که صعود و نزول آن را با هم مقایسه می‌کنید. فراموش نکنید که برخی از شاخص‌ها مانند MACD یا Stochastic دارای خطوط متعددی هستند که همگی روی یکدیگر قرار دارند.

استراتژی واگرایی در بازارهای مالی

۵. با نوسانات بالا و پایین خود، سازگار باشید

اگر خطی را رسم می‌کنید که دو اوج را روی قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که این دو اوج را نیز روی نشانگر به هم متصل می‌کند. همینطور برای فرود نیز اگر خطی را رسم می‌کنید که دو نقطه پایین را در قیمت به هم وصل می‌کند، باید خطی بکشید که دو پایین روی نشانگر را به هم متصل می‌کند. آنها باید با همدیگر مطابقت داشته باشند!

۶. نوسانات قیمت و نشانگر را در تراز عمودی نگه دارید

اوج یا فرودهایی که در نشانگر شناسایی می‌کنید، باید آنهایی باشند که به‌طور عمودی با اوج یا فرودهای قیمت در یک راستا قرار گیرند. تراز عمودی را با صعود و نزول‌های نوسانی قیمت و اندیکاتور مورد استفاده‌تان حفظ کنید.

۷. برای تشخیص واگرایی در تحلیل، شیب‌ها را تحت نظر داشته باشید

Divergence در تحلیل فقط در صورتی وجود دارد که شیب خط اتصال دهنده بالا/پایین نشانگر با شیب قیمت اتصالات خط بالا/پایین متفاوت باشد. شیب باید به صورت یکی از این موارد باشد: صعودی (بالا رفتن) نزولی (پایین آمدن) صاف (هم سطح).

۸. اگر واگرایی رخ داده است، واگرایی بعدی را زیر نظر بگیرید

اگر واگرایی را مشاهده کردید اما متوجه شدید که قیمت از قبل معکوس شده است و برای مدتی در یک جهت حرکت کرده است، واگرایی باید انجام شده تلقی شود. شما این دفعه قایق را از دست داده اید. اکنون تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که منتظر بمانید تا یک نوسان دیگر بالا/پایین شکل بگیرد و جستجوی واگرایی خود را از نو شروع کنید.

Divergence در فارکس

۹. یک قدم به عقب برگردید

سیگنال‌های Divergence در تحلیل که در بازه‌های زمانی طولانی‌تری رخ می‌دهند، از دقت بیشتری برخوردار هستند. به این ترتیب سیگنال‌های غلط کمتری دریافت می‌کنید. این به معنای معاملات کمتر است، اما اگر تجارت خود را به خوبی ساختار دهید، پتانسیل سود شما می‌تواند بسیار بزرگ باشد.

واگرایی در بازه‌های زمانی کوتاه‌تر، بیشتر اتفاق می‌افتد اما کمتر قابل اعتماد هستند. ما توصیه می‌کنیم فقط در نمودارهای ۱ ساعته یا بیشتر به دنبال واگرایی باشید. معامله‌گران دیگر از نمودارهای ۱۵ دقیقه‌ای یا حتی سریع‌تر استفاده می‌کنند. در آن بازه‌های زمانی، سروصدای زیادی در بازار معاملات وجود دارد، بنابراین ترجیح ما این است که از آن دور بمانیم.

اگر می‌خواهید به طور جدی معاملات‌تان را با استفاده از واگرایی در تحلیل در نظر بگیرید، باید این ۹ قانون را رعایت کنید. با پیروی از این قوانین، شانس ایجاد واگرایی که منجر به معاملات سودآور می‌شود را برای خود به طور چشمگیری افزایش خواهید داد.

اکنون می‌توانید نمودارها را اسکن کنید و ببینید آیا می‌توانید برخی از واگرایی‌هایی را که در گذشته اتفاق افتاده است، به عنوان یک راه عالی برای شروع به ارتقای مهارت‌های واگرایی خود ببینید یا نه!

واگرایی روشی است که در تحلیل تکنیکال زمانی که جهت یک اندیکاتور فنی، معمولا نوعی نوسانگر از روند کلی قیمت «واگرا» می‌شود، استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، اندیکاتور در جهت مخالف قیمت شروع به حرکت می‌کند و نوسانگر معاملاتی سیگنال احتمالی معکوس شدن روند را ارائه می‌دهد.

الگوهای واگرایی در تحلیل نشان می‌دهد که یک معکوس به زودی در راه است و احتمال آن بیشتر می‌شود، اما این یک تغییر فوری نیست. هرچه واگرایی بیشتر قابل مشاهده باشد، احتمال برگشت آن بیشتر می‌شود. در اینجا چند دستورالعمل وجود دارد که توصیه می‌کنیم آنها را مد نظر قرار دهید:

استراتژی دو قله دو دره در RSI

تعریف اندیکاتور RSI: اندیکاتور RSI نخستین بار توسط J.Welles wilder در سال 1987 معرفی شد.این اندیکاتور در واقع اسیلاتور از نوع Banded می باشد و دارای دامنه نوسانات بین مقدادیر 0 الی 100 می باشد .طبق پیش فرض نرم افزار متاتریدر ، اسیلاتور RSI خط ماکزیمم روی عدد 700 و خط مینیمم روی عدد 30 نتظیم می باشد. بنابراین مناطق Overbought و Oversold به ترتیب بین اعداد 70 الی 100 و 0 الی 30 می باشند.روش محاسبه ی گام به گام و شیوه ی تفسیر این شاخص در کتاب وایلدر با عنوان "مفاهیم نوین در سیستم های معاملاتی تکنیکال" آمده است. نام شاخص قدرت نسبی کمی گمراه کننده است زیرا اندیکاتور RSI، قدرت نسبی دو سهام را مقایسه نمی کند بلکه قدرت درونی سهام را بررسی می کند و لذا می توان از نام بهتری همچون "شاخص قدرت داخلی" برای آن استفاده کرد. نمودارهای قدرت نسبی، دو شاخص بازار را مقایسه می کنند که معمولاً به آن ها "شاخص نسبی مقایسه ای" گفته می شود.

تفسیر اندیکاتور فارکس :

ابتدا در نرم افزار متاتریدر اندیکاتور RSI رو باز می کنیم . یک صفحه کوچکی باز می شود که در آن رنگ نمودار ، میزان ضخامت خط ، نقطه چین یا خط صاف بودن و پریود زمانی را مشخص می کنیم .این بستگی به سلیقه معامله گر دارد که به چه شکل و چه پریود زمانی استفاده کند. موردی را که باید بدانید اینکه هرچه پریود زمانی اسیلاتور RSI کمتر شود میزان حساسیت بیشتر می شود و این را بصورت موج های بیشتر نمایش می دهد .تجربه نشان داده است هرچه میزان حساسیت اندیکاتورRSI بیشتر شود درصد امواج خطا افزایش می یابد و این باعث افزایش خطا در تحلیل معامله گران می شود . توصیه می شود از نسبت های فیبوناچی در تنظیم پریود زمانی اندیکاتور RSI استفاده شود.دراسیلاتور RSI معمولا الگوهای نرخ مانند الگوهای سر و شانه و یا سه گوش که ممکن است در نمودار نرخ پنهان یا آشکار باشند، ایجاد می گردد. سوئینگ های شکست: به سوئینگ های شکست نفوذ در سطوح حمایت و مقاومت یا شکست سطوح حمایت و مقاومت گفته می شود و زمانی رخ می دهد که اسیلاتور RSI، ماکزیمم قله ی قبلی خود را رد می کند و یا از مینیمم دره قبل خود پایین تر می رود.

webmoney#

کاربردهای اندیکاتور RSI

1 -استفاده از مناطق اشباع: در اندیکاتورRSI خروج از منطقه Overbought و حرکت به سمت پایین به ما هشدار فروش می دهد و همچنین خروج از ناحیه oversold و حرکت به سمت بالا نشان سیگنال خرید می باشد .این نکته مهم رو توجه داشت باشید ورود به هرکدام از مناطق هشداری از جهت خرید یا فروش نمی باشد بلکه می توان تفسیر کرد ورود به هر یک از مناطق اشباع ، می توان نشانه از جهت خروج از معاملات باشد. 2 - تشخیص واگرایی ها: این الگوها یکی از معتبرترین سیگنال ها برای انجام معاملات می باشد. تشکیل Divergence روی اسیلاتورRSI از اعتبار بالایی برخوردار می باشد و زمانی که Divergence روی مناطق اشباع خرید و فروش شکل می گیرد از اعتبار بیشتری برخوردار می شود. 3 – تعیین جهت معاملات (نسبت به عدد 50) : زمانی که اسیلاتور RSI زیرخط 50 باشد نشان دهنده شیب نزولی قیمت می باشد و موقعیتی که بالای خط 50 رفته باشد حاکی از شیب صعودی قیمت است پس نتیجه می گیریم که وقتی RSI زیر خط 50 باشد باید به دنبال پوزیشن sell باشیم و زمانی که بالای 50 باشد پوزیشن buy بگیریم .

webmoney#

محدودیت های اندیکاتور RSI:

اندیکاتور RSI حرکت قیمت صعودی و نزولی را مقایسه می کند و نتایج را در یک نوسان نشان می دهد که می تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از شاخص های فنی ، سیگنال های آن هنگامی که با روند بلند مدت مطابقت داشته باشند، قابل اطمینان تر هستند. از آنجایی که شاخص حرکت را نشان می دهد ، وقتی جفت ارز حرکت قابل توجهی در هر دو جهت داشته باشد ، می تواند برای مدت طولانی خرید یا فروش بیش از حد باقی بماند. بنابراین، اسیلاتو RSI در بازار نوسانی که قیمت دارایی بین حرکتهای صعودی و نزولی متناوب است ، بیشترین کاربرد را دارد.

webmoney#

مزایای استفاده ازاندیکاتور RSI در بازار فارکس :

1-تجزیه و تحلیل نمودار آسان را می کند. از آنجا که سطح خرید و فروش بیش از حد RSI به وضوح مشخص شده است ، استفاده از این شاخص حتی برای معامله گران مبتدی بسیار آسان است - اما هنوز به اندازه کافی دقیق و بصیرت آمیز است که معامله گران کهنه کار همچنان به آن تکیه می کنند. 2- استفاده دیگر از آن برای معاملات لحظه می باشد. بیشتر معامله گران از RSI برای نشان دادن فرصت های تجاری بالقوه به جای تکیه بر آنها به عنوان تنها شاخص برای معاملات ابتکاری استفاده می کنند. در نتیجه ، بسیاری از معامله گران زمانی که خبرهای فاندامنتالی جفت ارز اعلام می شود به محض ایجاد شرایط خرید بیش از حد یا فروش بیش از حد اقدام به معامله کردن می شوند. این به معامله گران کمک می کند تا بدون از دست دادن معاملات احتمالی جدید ،در ابتدای روند جاری موفق به پوزیشن گرفتن بشوند. اطلاعات ارائه شده در اینجا فقط برای اهداف اطلاعاتی و آموزشی عمومی است . بنابراین مسئولیت انجام هرمعامله برعهده خوده معامله گر می باشد.

لیستی از بهترین بروکرهای بازار فارکس در اختیار شما قرار داده ایم که بتوانید استراتژی معاملاتی خود را با افتتاح حساب در بروکر بازار فارکس پیاده سازی کنید.

استراتژی خط روند

امروز قصد داریم استراتژی هایی را به شما معرفی کنیم که براساس معامله در جهت روند طراحی شده اند و می تواند درصد موفقیت در معاملات را بالا ببرد.

این استراتژی ها به شکلی طراحی شده اند که در تایم فریم های یک ساعت به بالا به خوبی سیگنال خرید و فروش صادر کند.

• شاید شما بتوان در تایم فریم های پایین تر از یک ساعت نیز از این استراتژی استفاده کرد اما این را به خاطر دشاته باشید که هرچه تایم فریم کاهش یابد امکان خطا افزایش می یابد.


اگر تایم فریم معاملاتی مد نظر شما 15 دقیقه است. ابتدا باید خط روند در تایم فریم معاملاتی 30 دقیقه را رسم نمایید.

در تصویر بالا تایم فریم معاملاتی مد نظر ما 4 ساعته است پس ابتدا خط روند در تایم فریم روزانه را رسم می کنیم. با این کار روند بلند مدت سهم مشخص می شود. در نتیجه زمانی که برای انجام معامله به تایم فریم 4 ساعته مراجعه می کنیم فقط اجازه داریم معاملاتی را انجام دهیم که در جهت روند روزانه باشد.


1- همانند تصویر بالا هرگاه فرراکتال صعودی در نزدیکی خط روند تشکیل شد معامله گر می تواند معامله ای در جهت روند نزولی باز نماید.



همانطور که در شکل بالا مشاهده می کنید در هر دو حالت می توانستید با سود مناسبی معاملات باز خود را ببندید.


اگر تایم فریم معاملاتی مد نظر شما 15 دقیقه است. ابتدا باید خط روند در تایم فریم معاملاتی 30 دقیقه را رسم نمایید.

در تصویر بالا تایم فریم معاملاتی مد نظر ما 4 ساعته است پس ابتدا خط روند در تایم فریم روزانه را رسم می کنیم. با این کار روند بلند مدت سهم مشخص می شود در نتیجه زمانی که برای انجام معامله به تایم فریم 4 ساعته مراجعه می کنیم فقط اجازه داریم معاملاتی را انجام دهیم که در جهت روند روزانه باشد.


1- همانند تصویر بالا هرگاه فرراکتال نزولی در نزدیکی خط روند تشکیل شد معامله گر می تواند معامله ای در جهت روند صعودی باز نماید.



همانطور که در شکل بالا مشاهده می کنید استفاده از واگرایی بهترین زمان خروج را به شما نشان می دهد. اما اگر از شکست خط روند استفاده نمایید با ضرر از معامله خارج خواهید شد.


اگر قیمت زیر SMA بود و اندیکاتور ADX نیز سیگنال ورود صادر کرد باید منتظر بمانید تا اندیکاتور PSar نیز بالای کندل تشکیل شود. زمانی که این حالت رخ داد.می توان یک معامله در جهت فروش باز کرد.

حد ضرر در این روش به وسیله PSar مشخص می شود. به این شکل کل حدضرر معامله باز شده را 2pip بالاتر از PSar قرار داده می شود.

در این روش حد سود متحرک است یعنی تا زمانی روند را دنبال می کنیم که PSar در پایین یکی از کندل ها تشکیل شود.


اگر قیمت بالای SMA بود و اندیکاتور ADX نیز سیگنال ورود صادر کرد باید منتظر بمانید تا اندیکاتور PSar نیز زیر کندل تشکیل شود. زمانی که این حالت رخ داد.می توان یک معامله در جهت خرید باز کرد.

حد ضرر در این روش به وسیله PSar مشخص می شود. به این شکل کل حدضرر معامله باز شده را 2pip بالاتر از PSar قرار داده می شود.

در این روش حد سود متحرک است یعنی تا زمانی روند را دنبال می کنیم که PSar در پایین یکی از کندل ها تشکیل شود.

همانطور که در شکل بالا مشاهده کردید امکان دارد دو جز از سیستم معاملاتی به طور همزمان سیگنال ورود به معامله را صادر کنند اما معامله گر زمانی اجازه ورود به معامله را دارد که جز سوم نیز سگنال ورود صادر کرده باشد.



نحوه خرید در یک کانال صعودی به این شکل است که هرگاه قیمت به کف کانال نزدیک شد معامله گر می تواند یک موقعیت در جهت خرید باز نمایید.

• در یک کنال صعودی هیچگاه اجازه ندارید معامله در جهت نزول قیمت باز نمایید زیرا ممکن است که اصلاح زمانی رخ دهد و هیچگاه قیمت به کف کانال باز نگردد.



نحوه خرید در یک کانال نزولی به این شکل است که هرگاه قیمت به سقف کانال نزدیک شد معامله گر می تواند یک موقعیت در جهت فروش باز نمایید.

• در یک کنال نزولی هیچگاه اجازه ندارید معامله در جهت صعود قیمت باز نمایید زیرا ممکن است که اصلاح زمانی رخ دهد و هیچگاه قیمت به سقف کانال باز نگردد.

© توجه: بازارهای مالی همواره همراه با ریسک هستند و بدون آموزش و کسب دانش کافی، خطر از دست رفتن سرمایه وجود دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.