ارز دیجیتال شیبا چیست و آیا ارزی آینده دار است؟
تعداد افرادی که وارد دنیای رمزارزها میشوند و به خرید و فروش آنها میپردازند در سالهای اخیر بهشدت افزایش پیدا کرده و به دنبال آن تنوع کوینهای موجود در این بازار هم روز به روز بالاتر میرود. قدیمیترین و محبوبترین رمزارز موجود در بازار بیتکوین است که در سال 2009 منتشر شد. در این مقاله ارز دیجیتال ما قصد داریم شما را با ارز دیجیتال شیبا آشنا کنیم که شاید کمتر اسم آن را شنیده باشید و چندان از ویژگیهای آن مطلع نباشید.
ما در این مقاله به بررسی تمام جوانب رمزارز شیبا میپردازیم و به شما تصویری جامع از آن ارائه میکنیم. بعد از خواندن این مقاله شما میتوانید با چشمانی باز نسبت به ورود به بازار این ارز دیجیتال و خرید و فروش آن اقدام کنید. پس توصیه میکنیم حتماً تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
ویدیو توکن سوزی شیبا و تاثیر آن بر $ 0.01 قیمت
ویدیو آموزش خرید و فروش زمین در متاورس شیبا
ویدیو آیا الان زمان خوبی برای خرید دوج کوین و شیبا هست؟
داستان عجیب پیدایش ارز شیبا
داستان عجیبی در پس پرده ایجاد شیبا اینو نهفته است. این رمزارز نخستینبار در سال 2020 (مرداد 1399) توسط شخص ناشناسی با اسم مستعار Ryoshi پایهگذاری و وارد بازار شد. شیبا اینو از همان ابتدا با ورود خود دوجکوین را به چالش کشید. تصویر نمادین این رمزارز همان تصویر سگ معروف دوجکوین بود. این تصویر در ابتدا برای شوخی و بهعنوان میم در شبکههای اجتماعی وایرال شده بود.
شیبا اینو بر بستر بلاکچین اتریوم بنا شده و به همین دلیل نمیتوان آن را در دسته کوینها جا داد و توکن است. شیبا اینو خود را قاتل دوجکوین معرفی کرده است. در آغاز پیدایش ارز شیبا بسیاری از سرمایهگذاران توانستند با خرید و فروش آن به سودهای کلانی دست یابند که علت آن رشد انفجاری و بسیار سریع آن بود. اساساً خیلی از کارشناسان باور دارند که شیبا یک شتکوین (ارز دیجیتال کمارزش) است و در ابتدا هم به آن مثل یک جوک و شوخی نگاه میشد.
شیبا کار خود را با انتشار 1 کوآدریلیون (10 به توان 15) توکن شروع کرد که نصف این مقدار را برای توزیع بر روی شبکه اتریوم قرار داد و نصف دیگر آن به ارزش یک میلیارد دلار را در اختیار بنیانگذار اتریوم یعنی ویتالیک بوترین قرار داد. بوترین بعدها برای کمک به مهار بیماری کرونا در هند این توکنها را به این کشور اهدا کرد که این عمل باعث افت 50 درصدی شیبا در یک روز شد.
اما بوترین از این عمل شیبا اینو چندان رضایت نداشت و هشدار داد که چنانچه در آینده کسی رمزارزی ساخت و خواست که در سیستم مدیریتی این پروژه به او قدرتی اعطا کند یا اینکه کوین به او هدیه دهد بههیچوجه این کار را بدون رضایت او انجام ندهد و در عوض این کوینها را مؤسسات خیریه ببخشد (البته برای آن هم باید از خیریه اجازه بگیرد).
شیبا اینو هم مانند دوجکوین از تصویر سگ ژاپنی استفاده کرده است.
تفاوتهای ارز دیجیتال شیبا و دوجکوین
پیشتر هم گفتیم که شیبا خود را رقیب سرسخت دوجکوین میداند و حتی به خود لقب قاتل دوجکوین هم داده که جای بحث دارد ولی این دو ارز فارغ از شباهتهایی که دارند از جمله نماد سگ ژاپنی، ولی تفاوتهایی هم دارند. درواقع میتوان گفت بیشتر تفاوت دارند تا شباهت. از جمله تفاوتهای اساسی این دو ارز موارد زیر هستند:
- همینطور که قبلاً هم گفته شد شیبا اینو به دلیل اینکه بلاکچین اختصاصی ندارد کوین به شمار نمیرود و توکن است ولی دوجکوین بلاکچین اختصاصی خودش را داراست از همین رو در دسته کوینها قرار میگیرد.
- تعداد توکنهای شیبا محدود است ولی دوجکوین محدودیتی ندارد.
- هدف از ایجاد شیبا بررسی رفتار ارزی دیجیتال بدون پشتوانه مالی و تبلیغاتی بود در حالی که دوجکوین از ابتدا تنها برای سرگرمی خلق شده بود.
توکنهای دیگر گروه شیبا، LEASH و BONE
در وایت پیپر (معرفینامه پروژه) شیبا اینو گفته شده که این گروه قصد دارد اکوسیستمی بسازد که شامل سه نوع توکن با ذخایر متفاوت است: SHIB، LEASH و BONE. این دو هم بهنوعی به سگ معروف نماد شیبا مرتبط هستند. BONE به معنای استخوان و LEASH هم به معنای افسار سگ است.
تعداد توکنهای SHIB، LEASH و BONE به ترتیب عبارتاند از 1 کوآدریلیون، 107،646 و 250 میلیون توکن. توکن LEASH بهعنوان هدیه به افرادی که در تأمین مالی SHIB نقش داشته باشند داده میشود. BONE هم در اختیار کسانی قرار دارد که در سیستم مدیریت شیبا حق رأی دارند و کاربرد آن بیشتر در صرافی مخصوص شیبا یعنی ShibaSwap است.
حمایتهای پیدا و پنهان ایلان ماسک از ارز شیبا
برای افراد عادی جامعه که عموماً سواد اقتصادی چندانی ندارند درک دنیای رمزارزها امری تقریباً محال است ولی آنها نمیخواهند از این فضا و سودهای کلانی که در این بازار وجود دارد بهراحتی عبور کنند. پس آنها به جای افزایش اطلاعات و دانش خود در این زمینه که به نظر آنها کار دشواری میرسد به سراغ کار راحتتر میروند یعنی پیروی و تقلید از افراد مشهور یا به قولی سلبریتیها.
یکی از افراد مشهوری که همیشه با توییتهای خود فضای نوسانی و ملتهب ارزهای دیجیتال را پرتلاطمتر کرده آقای ایلان ماسک است. بهاحتمال بسیار زیاد اسم او را شنیدهاید. تاجر و کارآفرینی پرنفوذ و برجسته که صاحب شرکت معروف خودروسازی تسلا موتورز هم هست. این فرد گاهی بهصورت مستقیم و گاهی هم بهصورت غیرمستقیم حمایت خود از ارزی خاص را نشان میدهد. مثلاً به توییت زیر نگاه کنید:
او در این توییت میگوید: «اسم سگ شیبا اینوی من فلوکی خواهد بود.» گرچه او در این توییت بهصراحت اسمی از ارز دیجیتال نبرده ولی از این واضحتر هم نمیشد برای شیبا اینو تبلیغ کرد. همین توییت باعث رشد 25 درصدی در طی چند ساعت شد.
چند دلیلی که کارشناسان را متقاعد کرده ارز شیبا یک شتکوین است
پیشتر هم گفتیم که شیبا اینو ویژگیهایی دارد که هر کارشناسی را در مورد شتکوین بودن آن به شک میاندازد. در حوزه ارز دیجیتال و دنیای رمزارز اصطلاح شتکوین بسیار متداول است و به رمزارزی گفته میشود که بدون برنامه و هدف مشخصی ایجاد شده و نوساناتش بههیچوجه منطقی نیست و در آینده ارزش خود را از دست داده و به تاریخ خواهد پیوست.
حال چرا برخی کارشناسان اقتصادی باور دارند که شیبا اینو یک شتکوین است و آینده روشنی را نمیتوان برای آن متصور بود؟ خب این دلایل زیادی دارد که با هم تکتکشان را بررسی میکنیم.
1. نام و هویت بنیانگذار شیبا مشخص نیست
البته کسانی که با بیتکوین آشنایی داشته باشند میدانند که هویت اصلی سازنده آن هم نامعلوم و رازآلود است و این امر نهتنها از محبوبیت و قدرت آن نکاسته بلکه به اعتقاد بسیاری یکی از دلایل رشدش هم بوده. ولی این یک مورد استثنایی است و بهطورکلی رمزارزهایی که دارای مدیریت غیرشفاف هستند از اقبال خوبی برخوردار نمیشوند.
2. منتشر نشدن وایت پیپر
شاید در مورد وایت پیپر شنیده باشید. در این سند از اهداف کلی یک پروژه و مشکلاتی که قرار است حل کند صحبت میشود. وایت پیپر تنها محدود به حوزه ارزهای دیجیتال نیست ولی امروزه در این فضا بسیار از آن حرف میزنند.
با این تعاریف شاید متوجه اهمیت وایت پیپر شده باشید. اما شیبا اینو در ابتدای کار فاقد این سند مهم بود. گرچه بعدها اقدام به انتشار آن کرد که به Woofpaper معروف شده.
3. شیبا اینو بلاکچینی مخصوص خود ندارد
نداشتن سیستم بلاکچین اختصاصی مساوی است با کارمزد بیشتر بر روی تراکنشها و از آن مهمتر نداشتن پشتوانه محکم. شیبا بر بستر اتریوم بنا شده و فاقد بلاکچین اختصاصی است. یکی از ویژگیهای مشترک و برجسته شتکوینها نیز همین است.
4. رشد انفجاری نامعقول
هر ارزی که رشد انفجاری دارد شتکوین نیست ولی همه شتکوینها در یک دوره زمانی کوتاه جهش بسیار بزرگ قیمتی داشتهاند. ارز دیجیتال شیبا هم در یک دورهای شاهد جهش چشمگیر و انفجاری بود. شیبا در تاریخ 10 می 2021 تنها در یک روز 254 درصد رشد کرد. این عدد واقعاً دیوانهکننده است. ولی این رشد عجیب و غریب پایان خوشی نداشت و در روزهای آتی این ارز بهشدت افت کرد.
مزایا و معایب ارز دیجیتال شیبا
- نوسان زیاد: این ارز بهشت نوسان گیران است. نوساناتی بزرگ در طول یک روز فضایی ساخته که کسانی که به دنبال سرمایهگذاریهای کوتاهمدت هستند بتوانند سودهای بزرگی از آن به دست بیاورند.
- قیمت پایین: قیمت پایین هر توکن این رمزارز به شما امکان میدهد بهراحتی میلیونها توکن از آن را خریداری کنید.
- فاقد شبکه بلاکچین اختصاصی است: یقیناً برای ارزی که خود را قاتل دوجکوین میخواند مناسب نیست که از داشتن بلاکچین اختصاصی محروم باشد. این نقطهضعف شاید در آینده برطرف شود ولی در حال حاضر باعث میشود در رقابت با ارزهای دیگر کم بیاورد.
- نامگذاری نامناسب برای مباحث مربوط به جستجوی گوگل: اگر شما همینالان در گوگل کلمه «شیبا اینو» را سرچ کنید چیزی که بیشتر برای شما نمایش داده میشود تصاویر و اطلاعاتی مربوط به نوعی از سگهای ژاپنی است و نه رمزارز شیبا. خب این موضوع برای فراگیر شدن یک رمزارز چندان مناسب نیست و سبب میشود کاربران دنیای ارز دیجیتال کمتر درباره آن اطلاعاتی کسب کنند.
چه چیزی ارز شیبا را نسبت به دیگر ارزهای جایگزین بیتکوین متمایز میکند؟
شیبا اینو در ابتدا برای آزمایش یک فرضیه خاص به وجود آمد و تقلیدی بود از دوجکوین، جالب است که خود دوجکوین تقلیدی است از بیتکوین. اما چیزی که شیبا را به ارزی مناسب برای سرمایهگذاری تبدیل کرد تصمیماتی بود که توسط تیم نامتمرکز پایهگذار آن گرفته شد. برخی از این تصمیمات اینها بودند:
یکی از این تصمیمات که قدری هم عجیب مینمود واگذاری نیمی از توکنهای شیبا اینو به بنیانگذار اتریوم بود. هدف از این کار این بود تا از تصاحب درصد زیادی از توکنها توسط تنها چند سرمایهگذار بزرگ جلوگیری شود.
تصمیم دیگر شیبا که در راستای افزایش درآمد سرمایهگذاران خود گرفته شد این بود که محیطی فراهم کند تا همه سرمایهگذاران بتوانند بهآسانی میلیونها توکن بخرند.
آیا سرمایهگذاری روی ارز شیبا کار درستی است؟
اگر از دیدن میلیونها، میلیاردها و حتی تریلیونها واحد از رمزارزی خاص درون کیف پول دیجیتال خود به وجد میآیید پس بهتر است شیبا را انتخاب کنید. دلیل این امر هم واضح است: قیمت فوقالعاده پایین این ارز نسبت به ارزهایی مثل بیتکوین. در زمان نگارش این مقاله هر بیتکوین چیزی حدود 43 هزار دلار خریدوفروش میشود در حالی که قیمت شیبا 0،00000715 دلار است. یعنی یک بیتکوین 6 میلیارد برابر یک شیبا اینو قیمت دارد! به عبارت دقیقتر با پولی که میتوانید 1 بیتکوین بخرید میتوانید 6 میلیارد شیبا بخرید!
اگر از بحث قیمت عبور کنیم باید بگوییم که سرمایهگذاری در دنیای ارز دیجیتال همیشه کار پرریسکی است. علت آن هم مشخص است، ذات این بازار نوسانی است. این بازار بهصورت دائم در نوسان و تغییر است، حالآنکه ارز شیبا اینو نسبت به دیگر ارزها تغییرات بیشتر و نوسانات بزرگتری هم دارد. پس قبل از آنکه وارد این بازار پرتلاطم شوید بهتر است کمی درباره آن مطالعه کنید.
اما بهطورکلی بازار رمزارزها بهویژه توکنهای مبتنی بر شبکه بلاکچین اتریوم در حال رکود و ریزش است. البته احتمال معکوس شدن این روند وجود دارد و در آن صورت میتوان امیدوار بود که شیبا هم با این موج صعودی همراه شود.
مقایسه بیشترین قیمت شیبا که در تاریخ 21 اردیبهشت 1400 رقم خورد با قیمت آن در 31 شهریور 1400
پیشبینی روند قیمتی شیبا اینو در سال 2021 و 2022
کارشناسان اقتصادی با استفاده از ابزارهایی مبتنی بر تحلیل تکنیکال و بنیادی روند قیمتی و سرانجام ارز شیبا را در 3 ماه پایانی سال 2021 و آغاز سال 2022 پیشبینی کردهاند. البته به این نکته توجه داشته باشید گرچه این تحلیلها با استفاده از ابزارهای دقیق و روشهای علمی انجام شدهاند ولی هیچگاه نمیتوان گفت صددرصد اتفاق میافتند. پس تنها با تکیه بر این تحلیلها اقدام به خرید نکنید.
- تا پایان سپتامبر 2021 (8 مهر 1400): چیزی که از ظواهر امر برمیآید این است که بازار ارزهای دیجیتال در حال شروع روند صعودی خود است. در مورد شیبا باید گفت که این توکن احتمالاً تا پایان ماه بتواند به قله قبلی خود یعنی 0،0000090 دلار دست یابد.
- تا پایان سال 2021 (10 دی 1400): اگر قلهای که در ماه جون شکل گرفت شکسته شود میتوان انتظار داشت که شیبا تا چند هفته در یک رنج قیمتی بماند و بعد شروع کند به نزدیک شدن به ناحیه 0،00001 دلار.
- آغاز سال 2022 (دی 1400): با درنظرگرفتن قیمت فعلی شیبا و چشماندازی که برای آن طی ماههای آینده متصوریم، پیشبینی ما این است که با شروع سال 2022 شیبا میتواند تا قیمت 0،000015 دلار هم بالا برود.
آینده ارز دیجیتال شیبا
شیبا اینو بعد از جهش فوقالعاده و البته عجیبی که در اردیبهشت داشت بهشدت دچار افت قیمت و از دست رفتن ارزش خود شد. میتوان گفت آن جهش عجیب نتیجه خریدهای هیجانی و بدون منطق بود که البته حمایتهای سلبریتیها هم در رقم خوردن آن بیتأثیر نبود. اما حتی با این افت شدید هم شیبا همچنان در قیمتی بالاتر از روز عرضه خود در حال معامله است و حجم معاملات آن هم اصلاً پایین نیست.
نظر ۵ کارشناس مشهور درباره آینده رمزارزها پس از ریزش اخیر
امسال شاهد ثبت رکوردهای قیمتی تازهای برای بیت کوین بودهاید. همچنین تعداد کمپانیهایی که پرداخت از طریق این کریپتوکارنسی را پذیرفتهاند افزایش یافته است. به نقل از آکادمی بایننس: اتریوم، دومین ارز دیجیتال بزرگ، اخیراً به بالاترین حد خود رسیده است. مقامات دولت آمریکا به طور فزایندهای نسبت به تبیین مقررات جدید برای ارزهای دیجیتال ابراز علاقه کردهاند.
در تمام این مدت، علاقه مردم به ارزهای دیجیتال به شدت افزایش یافته است. این موضوع نه تنها در بین سرمایهگذاران بلکه در فرهنگ عامه نیز موضوع داغی است، از سرمایهگذاران قدیمی مانند ایلان ماسک گرفته تا آن دانشآموز دبیرستانی در اینستاگرام.
"دیو آبنر" رئیس توسعه جهانی شرکت Gemini که یک صرافی محبوب ارزهای دیجیتال است، میگوید: از بسیاری جهات، سال ۲۰۲۱ یک موفقیت بزرگ برای رمزارزها بوده است.
حتما شما نیز بیشتر از گذشته بر روی صنعت کریپتو تمرکز کردهاید. پس برای بررسی سناریوهای موجود از آینده رمزارزها تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
بازار ارزهای دیجیتال در مراحل ابتدایی خود قرار دارد و به طور دائم در مسیر تکامل است. شاید چرایی اینکه هر قله قیمتی بیت کوین را میتوان به راحتی با افت شدید دنبال کرد، همین باشد. در حالیکه پیشبینی اینکه قیمت در بلند مدت به کجا میرود دشوار است، نظر پنج کارشناس درباره آنچه که در فضای کریپتوکارنسی تا پایان سال ۲۰۲۱ رخ خواهد داد را جمعآوری کردهایم.
مقررات ارزهای دیجیتال
قانونگذاران در واشنگتن دی سی و در سرتاسر جهان در تلاش هستند تا چگونگی ایجاد قوانین و دستورالعملهایی را برای ایمنتر کردن ارزهای دیجیتال برای سرمایهگذاران و جذابیت کمتر برای مجرمان سایبری وضع کنند.
"جفری وانگ" مدیر بخش قاره آمریکا در شرکت "آمبر" یک شرکت مالی ارز دیجیتال در کانادا، میگوید: قانونگذاری احتمالاً یکی از بزرگترین چالشها در صنعت کریپتو در سطح جهان است. اما ما از قوانین روشن و شفاف بسیار استقبال میکنیم.
چین در ماه سپتامبر اعلام کرد که تمام تراکنشهای ارزهای دیجیتال در این کشور غیرقانونی هستند و عملاً هر گونه فعالیت مرتبط با رمزنگاری در مرزهای چین را متوقف میکند. در ایالات متحده، حتی از احتمالا رمز ارز با سیستم مالی آینده چین نیز وضعیت مبهم تراست. "جروم پاول" رئیس فدرال رزرو اخیراً گفته است که هیچ قصدی برای ممنوعیت رمزارزها در ایالات متحده ندارد، در حالی که رئیس کمیسیون امنیت و تبادل "گری جنسلر" به طور مداوم در مورد نقش آژانس خود و کمیسیون معاملات آتی کالا در نظارت بر ارز دیجیتال اظهار نظر کرده است.
مقررات جدید چه معنایی برای سرمایه گذاران می تواند داشته باشد
قوانین پیشنهادی اخیر میتواند یافتن موارد فرار مالیاتی در مورد ارزهای دیجیتال را آسانتر کند، سرمایهگذاران باید از قبل هرگونه سود یا زیان، داراییهای کریپتو خود را ثبت کنند. قوانین جدید مشاهده گزارش دقیق تراکنشهای رمزنگاری را آسان تر میکند.
"Shehan Chandrasekera" رئیس استراتژی مالیاتی در CoinTracker ، یک شرکت نرمافزاری ارزهای دیجیتال، اخیراً به NextAdvisorگفت: «این به این دلیل است که اگر این لایحه تصویب شود، صرافیها باید فرمهای مالیاتی را با اطلاعات دقیق برای سرمایهگذاران صادر کنند.
در نهایت، بسیاری از کارشناسان معتقدند مقررات چیز خوبی برای بازار است. "بن وایس"، مدیرعامل و یکی از بنیانگذاران CoinFlip، یک پلت فرم خرید و خودپرداز ارزهای دیجیتال، میگوید: قوانین منطقی برای همه یک برد است و به مردم اعتماد بیشتری نسبت به رمزارزها میدهد، اما من فکر میکنم این چیزی است که باید برای آن بیشتر وقت بگذاریم و آن را درست انجام دهیم.
تایید ETF کریپتوکارنسی
در حال حاضر پیشرفتی بزرگ در این زمینه صورت گرفته است، به طوری که اولین ETF بیت کوین اخیراً در بورس نیویورک شروع به کار کرد. این امر نشان دهنده یک روش جدید و مرسوم برای سرمایهگذاری در ارزهای دیجیتال است. این ای تی اف که BITO نام دارد، به سرمایهگذاران اجازه میدهد تا مستقیماً از کارگزاریهای سرمایهگذاری سنتی که ممکن است قبلاً در آنها حساب داشته باشند، از طریق ارز دیجیتال خریداری کنند.
آقای گنسلر در تابستان امسال در انجمن امنیتی آسپن گفت: "ما این کار را در بازار سهام انجام میدهیم، همچنین آن را در بازارهای اوراق قرضه انجام میدهیم، مردم خواهان آن هستند."
پذیرش گسترده تر ارزهای دیجیتال توسط نهادها
در سال ۲۰۲۱ شرکتهای زیادی در صنایع مختلف به ارزهای دیجیتال و بلاک چین علاقه نشان دادهاند. برای مثال، AMC اخیراً اعلام کرده است که تا پایان سال جاری پرداختهای بیتکوین را خواهد پذیرفت. شرکتهای فینتک مانند پیپال و اسکوئر نیز با اجازه دادن به کاربران خود برای تراکنش رمزارزی در پلتفرمهایشان، روی ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری میکنند. شرکت تسلا میلیاردها دارایی رمزنگاری شده در اختیار دارد. البته کارشناسان بیشتر از این مقدار را تخمین میزنند.
چشم انداز آینده بیت کوین
بیت کوین به طور کلی شاخص خوبی از بازار کریپتو است، زیرا بزرگترین ارز دیجیتال از نظر ارزش بازار است و بقیه بازار تمایل دارد دنباله رو آن باشد.
اما بیت کوین چقدر بالا خواهد رفت؟ به گفته کیانا دانیال، نویسنده کتاب «سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال برای آدمک ها»، گذشته بیت کوین ممکن است سرنخ هایی ارائه دهد.
دانیال میگوید که از سال ۲۰۱۱، جهشهای بسیار زیاد و به دنبال آن کاهش قیمت بیتکوین وجود داشته است. «چیزی که من از بیتکوین انتظار دارم، نوسانات کوتاهمدت و رشد بلندمدت است».
"بیل نوبل" تحلیلگر فنی ارشد TokenMetrics، یک پلتفرم تجزیه و تحلیل ارزهای دیجیتال، فکر میکند که قیمت بیت کوین در بقیه سال افزایش خواهد یافت. او میگوید: «من فکر میکنم احتمال اینکه بیتکوین به ۷۵۰۰۰ دلار برسد بیشتر از ۲۵۰۰۰ دلار است.
پیشنهاد میکنیم برای اطلاع از جدیدترین اخبار رمزارزها به قسمت تحلیل تکنیکال و فاندامنتال بیت کوین پی سی ام مراجعه فرمایید.
معنای نوسان قیمت بیت کوین برای سرمایهگذاران چیست؟
نوسانات بیت کوین دلیل بیشتری برای سرمایهگذاران برای داشتن دید طولانی مدت است. اگر برای پتانسیل رشد بلند مدت خرید می کنید، پس نگران نوسانات کوتاه مدت نباشید. بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که به سرمایهگذاری در ارز دیجیتال خود نگاه نکنید یا آن را تنظیم کنید و فراموش کنید. همانطور که کارشناسان به ما میگویند هر بار که یک نوسان قیمت وجود دارد، چه بالا یا پایین، واکنش عاطفی می تواند باعث شود که سرمایهگذاران عجولانه عمل کنند و تصمیماتی بگیرند که منجر به ضرر سرمایهگذاری آنها شود.
آینده ارزهای دیجیتال
میتوانیم در مورد سوآوری که ممکن است ارز دیجیتال در ماهها و سالهای آینده برای سرمایهگذاران داشته باشد، حدس بزنیم. اما واقعیت این است که هنوز یک سرمایهگذاری جدید و سوداگرانه است، بدون سابقه زیادی که بتوان بر اساس آن با اطمینان پیشبینی کرد. مهم نیست که یک متخصص چه فکر میکند. هیچ کس واقعا نمی داند! به همین دلیل ضروریست که فقط مقدار پولی را سرمایهگذاری کنید که آماده از دست دادن آن هستید.
بهتر است صحبت خود را با سخن آقای فردریک استانیلد، مدیر ثروت کمپانی لایف واتر، به اتمام برسانیم:
اگر یک روز صبح از خواب بیدار شوید و متوجه شوید که رمزارز توسط کشورهای توسعه یافته ممنوع شده و بیارزش شده است، آیا مشکلی ندارید؟
تحلیل رمز ارزها ، بنیادی و تکنیکال
بازار رمز ارزها در مقایسه با سایر بازارهای مالی مثل بازار بورس و فارکس بازاری نوپا با ویژگیهای خاص خود است اما برای تحلیل رمز ارزها رویکردهایی مشابه با سایر بازارها اتخاذ میشود. دو رویکرد عمده در تحلیل بازارهای مالی که اکثر فعالین بازارها استفاده میکنند، تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال یا بنیادی است که در این مقاله از آکادمی کیوسک، هدف ما بررسی احتمالا رمز ارز با سیستم مالی آینده این دو روش با تکیه بر بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل بنیادی: تحلیل مخصوص حرفهایها
تحلیل بنیادی یکی از موثرترین و مهمترین روشهای تحلیل در بازارهای مالی است. در این نوع تحلیل، افراد به دنبال ارزش ذاتی اقلام موجود در بازارهای مالی هستند تا با مقایسه آن با ارزش واقعی آنها که همان قیمت فعلی است، تصمیم به خرید یا فروش نمایند. بسته به این که در کدام بازار فعالیت میکنید ابزارهای لازم برای تحلیل فاندامنتال تغییر میکند.
در بازار بورس صورتهای مالی شامل ترازنامه، صورت سود و زیان و … مهمترین منبع برای تحلیل بنیادی هر سهم به شمار میروند. در بازار فارکس کلیه عوامل اجتماعی، سیاسی، اقتصادی که بر جفت ارز مد نظر ما تاثیر میگذارند مورد بررسی قرار میگیرند تا بتوان روند جفت ارز مورد نظر را مشخص کرد. در بازار رمزارزها نیز تحلیل بنیادی با توجه به پروژه ارز مد نظر و برنامههای گروه سازنده ارز صورت میگیرد. تحلیل فاندامنتال همانند سایر روشهای تحلیلی دارای مزایا و معایبی است که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
مزایای تحلیل بنیادی
همانطور که گفته شد اساس تحلیل بنیادی بر این نکته استوار است که قیمت در بلند مدت به ارزش ذاتی خود میل میکند. لذا اگر ارزش ذاتی یک کالا در هر بازاری بیشتر از قیمت واقعی آن باشد، کالای مورد نظر برای سرمایهگذاری مناسب خواهد بود.
مهمترین مزیتی که تحلیل بنیادی نسبت به سایر روشهای تحلیلی دارد این است که تحلیلگر بنیادی به تغییرات قیمتی کوتاه مدت سهم یا کالا توجه ندارد و فقط و فقط ارزش ذاتی سهم برای او مهم است. مزیت دیگر تحلیل بنیادی، بلند مدتی بودن آن است به گونهای که با یک بار تحلیل و انجام معامله، سرمایهگذار تا مدتها نیاز به درگیری با بازار و روند قیمتی کوتاه مدت ندارد. مزیت مهم دیگر این تحلیل نسبت به سایر روشها در دقت بالای آن است. با توجه به این که تحلیل فاندامنتال با ارزش ذاتی سر و کار دارد معمولا تحلیلگر در صورتی که دادههای درستی در اختیار داشته باشد و همهی عوامل مهم تحلیل بنیادی در هر بازار را مورد بررسی قرار دهد، به ندرت دچار اشتباه میشود.
معایب تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی علیرغم تمام مزایایی که دارد در برخی مواقع ممکن است روش مناسبی برای سرمایهگذاران نباشد. مهمترین عیب این روش این است که برای تحلیل بنیادی نیاز به تخصص بالا در زمینههای مختلف هست. به عنوان مثال تحلیل صنایع مختلف در بازار بورس ایران به یک شکل انجام نمیگیرد و تحلیلگر نیاز دارد که به همه مباحث این صنایع تسلط داشته باشد تا یک تحلیل جامع و درست از شرایط ارائه دهد. همچنین در بازار ارزهای دیجیتال تحلیلگر بنیادی باید بتواند مباحث فنی پروژهها را در کنار مباحث مارکتینگ بررسی و تحلیل کند. همین ویژگی باعث میشود تحلیل بنیادی معمولا فرآیندی زمانبر و پر هزینه شود.
عیب مهم دیگری که به این تحلیل میتوان نسبت داد وابستگی بیش از حد آن به دادههایی است که شرکتها یا دولتها ارائه میکنند. معمولا این دادهها شامل خطا هستند یا اینکه ناقص میباشند لذا ممکن است تحلیلگر در اثر نبود اطلاعات کافی یا وجود اطلاعات اشتباه نتواند تحلیل درستی از شرایط داشته باشد. به طور کلی خبره شدن در این حوزه کار سخت و زمانبری است. لذا برای تحلیل بنیادی نیاز است تحلیلگران بازارهای مالی زمان و هزینه زیادی صرف آموزش و تجربه اندوزی کنند.
تحلیل تکنیکال: همه اطلاعات روی نمودار است!
روش تکنیکال در تحلیل رمز ارزها نوع دوم از روشهای تحلیل در بازارهای مالی است که کاربرد بیشتری نسبت به سایر روشهای تحلیلی دارد. این تحلیل به دنبال بررسی نوسانات و تغییرات قیمتی اقلام بازار در گذشته به منظور پیشبینی حرکات آتی بازار است. برای این منظور مهمترین ابزاری که تحلیلگر تکنیکال دارد نمودار قیمتی است.
تحلیلگران تکنیکال معتقدند همه اطلاعات مهم مربوط به بازار شامل عوامل سیاسی، اقتصادی و روانشناختی به طور خلاصه در قیمت لحاظ شده و در نمودارها قابل مشاهده است. دومین اصلی که تکنیکالیستها به آن اعتقاد دارند این است که قیمت همیشه داخل یک ترند یا روند در حرکت است. آنها بازار را به سه روند اصلی صعوی، نزولی و خنثی تقسیمبندی میکنند و در هر لحظهای از نمودار روند حرکت قیمت را در یکی از این سه دسته قرار میدهند. معمولا فرض بر این است که روند حرکت قیمت در آینده مشابه با روند کنونی است مگر اینکه اثبات شود تغییر روند صورت گرفته است.
اصل سوم در تحلیل تکنیکال این است که آنها معتقدند تاریخ تکرار میشود. این بدین معنی است که تغییرات قیمتی در اثر معامله افراد با یکدیگر صورت میگیرد و بنابراین روانشناسی افراد در شکلگیری قیمت بسیار مهم است. لذا با درک الگوهای روانشناختی افراد میتوان به این نتیجه رسید که الگوهای مورد نظر دوباره تکرار خواهند شد. بنابراین در تحلیل تکنیکال ما با نمودار کار داریم تا با توجه به روند گذشته برای آینده اهداف قیمتی تعیین کنیم. در ادامه مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی خواهیم کرد.
مزایای تحلیل تکنیکال
مهمترین مزیت تحلیل تکنیکال نسبت به روش بنیادی در تحلیل رمز ارزها جهان شمول بودن آن است. به این معنی که در هر بازاری با هر مدل اطلاعات بنیادی، اگر دسترسی به نمودار قیمت مهیا شود، امکان تحلیل تکنیکال روی آن وجود دارد. لذا برای انجام تحلیل تکنیکال فرقی نمیکند شما در بازار فارکس فعالیت میکنید یا بورس ایران یا ارزهای دیجیتال.
مزیت دوم تحلیل تکنیکال آسانتر بودن یادگیری آن است. در تحلیل تکنیکال روشهای بسیاری برای بررسی بازارها وجود دارد که با مسلح شدن به هر یک از آنها میتوان اقدام به تحلیل و معامله نمود. مزیت دیگر تحلیل تکنیکال در هزینه و زمان کم آن برای تحلیل است. در این نوع تحلیل میتوان با کمترین زمان برای تحلیل به بهترین موقعیت برای خرید یا فروش کوتاه مدتی دست یافت. آخرین موردی که به عنوان مزایای این روش میتوان عنوان کرد این است که افراد با استفاده از این روش میتوانند تحلیلهای کوتاه مدت روزانه و ساعتی انجام بدهند و درآمد کوتاه مدت کسب کنند. این نکته برای افرادی که سرمایه زیادی ندارند و نمیتوانند سرمایهگذاری بلند مدت انجام دهند بسار مهم و حیاتی است.
معایب تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال روش ایدهالی که بدون عیب و نقص باشد نیست. بزرگترین عیبی که میتوان به این روش از تحلیل رمز ارزها وارد کرد این است که در مواقعی که سهمی یا ارزی تازه وارد بازار میشود و اطلاعاتی از روند قیمتی گذشته آن موجود نیست این روش دیگر کاربردی برای ما ندارد. در بازار ارزهای دیجیتال که بازار نوپایی است و بسیاری از ارزها سابقه قیمتی آنچنانی ندارند، این مشکل بیشتر نیز به چشم میآید.
دومین عیبی که میتوان به تحلیل تکنیکال وارد دانست خطای تحلیلی با ضرایب نسبتا بالا است. هر چه قدر در این روش زمان ما کوتاه مدتی باشد احتمال خطا نیز بیشتر خواهد شد. تناقض در نتیجه روشهای تحلیلی مختلف یکی دیگر از معایبی است که تحیل تکنیکال با آن روبهرو است. یک تحلیلگر تکنیکال ممکن است با تحلیل کلاسیک (یکی از روشهای متداول در تحلیل تکنیکال ) به یک نتیجه برسد ولی تحلیل با استفاده از امواج الیوت (یکی دیگر از روشهای تحلیل تکنیکال) او را دقیقا به نتیجه عکس تحلیل قبلی برساند. برای پرهیز از این تناقض معمولا تحلیلگران برای خود یک استراتژی مشخص انتخاب میکنند و فقط با نتایج آن به معامله میپردازند.
تحلیل تکنیکال و بنیادی در بازار رمزارزها
همان طور که در بخش روش تکنیکال تحلیل رمز ارزها ذکر شد این نوع تحلیل جهان شمول است و نیاز سرمایهگذاران در تمام بازارها را برطرف میکند. بازار رمزارزها نیز از این امر مستثنی نیست و تمام روشهای تحلیل تکنیکال در این بازار قابل استفاده هستند. تفاوت مهمی که این بازار با سایر بازارها دارد نوسان بالای قیمتی در این بازار است که به دلیل نوپا بودن این بازار و هجوم خیل عظیم افراد به سمت این بازار است. همین امر در کنار این که میتواند سودهای بسیار خوبی نصیب معاملهگران کند میتواند باعث ضررهای سنگین آنها شود. لذا استفاده از تحلیل تکنیکال در این بازار باید با وسواس بیشتری صورت بگیرد.
بهترین منبع برای تحلیل رمزارزها بررسی چارت ارزهای دیجیتال و انجام تحلیل تکنیکال سایت http://tradingview.com است. در این سایت نمودار اکثر ارزهای دیجیتال را در صرافیهای بزرگ دنیا میتوان دید. در نسخه رایگان این سایت شما به اکثر اندیکاتورها و ابزارهای رسم دسترسی دارید اما برای امکانات بیشتر مثل فیلترنویسی باید حساب کاربری پولی تهیه نمایید.
تحیلل بنیادی در بازار رمزارزها
بازار و تحلیل رمز ارزها بازار جدیدی است که از سال 2009 با تولد بیتکوین شروع به کار کرده است. در این بازار بیش از 8 هزار رمز ارز وجود دارد که هر روز هم احتمالا رمز ارز با سیستم مالی آینده به تعداد آنها اضافه میشود. با توجه به اینکه اطلاعات قیمتی چندان مناسبی برای رمزارها وجود ندارد تحلیل بنیادی در این حوزه بیش از سایر روشهای تحلیلی کاربرد دارد. اما چه پارامترهایی برای تحلیل بنیادی رمزارها مورد بررسی قرار میگیرند؟
نوآوری و هدف پروژه
برای بررسی ارزش ذاتی یک ارز دیجیتال توجه به هدف پروژه و نوآوری که انجام میدهد بسیار مهم است. تقریبا هر روز تعداد زیادی ارز دیجیتال جدید وارد بازار میشوند که هرکدام ادعا دارند یک هدف والا و یک نوآوری شگرف در بازار ایجاد میکنند. اما اکثر این اهداف یا غیرقابل دستیابی هستند یا کلا دردی از دردهای بشریت را دوا نمیکنند.
به عنوان نمونه فرض کنید که پروژه ارز دیجیتالی هدف خود را کاهش آلودگی هوا اعلان میکند! این هدف چقدر با واقعیت سازگار است؟ پس قدم اول در تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال توجه به اهداف و نوآوری پروژه است. برای دستیابی به این اطلاعات سپیدنامه (وایتپیپر)، سایت ارزها منبع مناسبی است. به عنوان نمونه بیتکوین به عنوان اولین رمزارز ایجاد شده هدف خود را انتقالهای نظیر به نظیر (P2P) معرفی کرده است. با این کار، هم در زمان و هزینه انتقال پول صرفه جویی شده و هم یک سیستم غیرمتمرکز ایجاد میشود که کسی قادر به دستکاری قیمت نیست. لذا بیتکوین هدف خلاقانهای ارائه کرده که قابلیت اجرایی داشته و به نفع مردم بوده است.
اعتبار مدیران و سرمایه گذاران یک پروژه
با توجه به این احتمالا رمز ارز با سیستم مالی آینده که تعداد زیادی از ارزهای دیجیتال توسط افراد در بخشهای خصوصی ایجاد و ارائه میشوند، توجه به پیشینه فعالیت مدیران، همکاران و سرمایه گذاران یک پروژه میتواند اطلاعات خوبی از واقعی بودن یک پروژه در اختیار ما قرار دهد.
ارزهای دیجیتال معمولا در سایت یا سپیدنامه خود، مدیران و همکاران و سرمایهگذاران را معرفی میکنند که میتوانید با مراجعه به پروفایل اعضای آن در شبکههای اجتماعی مختلف مثل لینکدین، پیشینه فعالیت آنها را بررسی کنید. ارز دیجیتالی احتمالا رمز ارز با سیستم مالی آینده که مدیران و همکاران آن نامشخص است و یا سپیدنامه ندارد به احتمال زیاد یک پروژه کلاهبرداری است! به عنوان نمونه شما اگر به سایت یا سپیدنامه پروژه Flow مراجعه کنید میبینید که تیم توسعهدهنده آن اپلیکیشنهای غیرمتمرکز موفق زیادی را ارائه کردهاند و شرکتهای بزرگی مثل cryptokitties ، NBA ، سامسونگ و … از این پروژه پشتیبانی میکنند. که این اطلاعات نشان میدهد احتمالا این پروژه یک پروژه فیک نیست.
برنامه راه پروژه
مدیران و اعضای هر پروژه در ابتدای هر پروژه برنامه زمانی خود را برای رسیدن به اهداف مد نظر خود به صورت تقریبی مشخص میکنند. با بررسی این برنامهها میتوان دریافت که اعضا چقدر به این برنامه پایبند بودهاند و چه مقدار از این برنامهها قابلیت اجرایی داشته است. اگر برای پروژهای فعالیتهای انجام شده مناسب برنامه راه نبود احتمالا آن پروژه تیم قوی نداشته است و به همین دلیل ارزش سرمایهگذاری ندارد.
ویژگیهای اقتصادی ارزهای دیجیتال
دادههای اقتصادی مثل تعداد کل ارزهای موجود، تعداد ارزهای در گردش، میزان عرضه در استخراج یا استیکینگ (روش جایگزین استخراج برای کسب ارز دیجیتال رایگان) یک ارز، میزان کارمزد شبکهای که ارز روی آن سوار است، میزان عرضه اولیه، میزان پول پاشی با هدف تبلیغات، قیمت ارز و سایر پارامترهایی که به نحوی با عرضه و تقاضای یک ارز در ارتباط هستند، برای تحلیل بنیادی ارز باید مورد بررسی قرار گیرد.
به عنوان نمونه ارز وایفای یا به عبارت دیگر وایفی (YFI) را در نظر بگیرید. کل ارزهایی که از آن میتواند ساخته شود 36666 است که همه آنها ساخته شده و بین سرمایهگذاران توزیع شده است. لذا عرضه این ارز از طرف گروه سازنده به اتمام رسیده و دیگر ارزی ساخته نخواهد شد. کنترل عرضه و تعداد کم این ارز نشان میدهد که با کوچکترین افزایش در سمت تقاضا قیمت این ارز رشد چشمگیری خواهد داشت.
لیست شدن در صرافیها
ارزهای دیجیتالی که هنور در صرافیهای بزرگ مثل بایننس لیست نشدهاند، در آینده با لیست شدن در این صرافیها با ورود نقدینگی، افزایش حجم بازار و در نتیجه افزایش قیمت مواجه میشوند. بنابراین ارزهایی که خبری از آنها مبنی بر لیست شدن در صرافیها پخش میشود احتمالا گزینه مناسبی برای سرمایهگذاری خواهد بود. از منظر دیگری نیز میتوان به این پارامتر توجه کرد. هر چه یک رمز ارز، در صرافیهای بزرگ بیشتری لیست شود، نشان میدهد که پروژه مورد نظر علاقه زیادی بین کاربران و متخصصان ایجاد کرده است. لذا سرمایهگذاری روی آن ریسک کمی به همراه دارد.
پارامتر FCAS(Fundamental Crypto Asset Scpre)
یکی دیگر از پارامترهای موثر در تحلیل بنیادی رمزارزها FCAS هست که در سایت http://coinmarketcap.com برای هر رمزارزی قابل مشاهده است. این پارامتر با بررسی پارامترهایی مثل اهداف پروژه، تیم برنامهنویس، عملکرد پروژه، فعالیت کاربران، سرمایهگذاران پروژه و مواردی از این قبیل محاسبه میشود که عددی بین صفر تا 1000 است و هر چه به عدد 1000 نزدیک باشد نشانگر قوی بودن پروژه است.
پارامتر NVT(Network value of Transaction)
این پارامتر از تقسیم ارزش کل شبکه یک رمز ارز، به تعداد تراکنشهای آن ارز به دست میآید. اگر این عدد مقدار بالایی داشته باشد نشان میدهد که قیمت رمز ارز با بالا رفتن تراکنشها و حضور سرمایهگذاران بالا نرفته است. لذا احتمالا در آینده روند آن نزولی خواهد بود. اگر این عدد مقدار پایینی داشت نشان میدهد که قیمت رمز ارز علی رغم حضور سرمایهگذاران و تراکنشهای بالا خیلی بالا نرفته است. لذا قیمت ارز میتواند در آینده صعودی باشد. برای رمز ارزی که NVT آن بالا اما همچنان قیمت صعودی است، وضعیت حبابی ایجاد شده است. با محاسبه این پارامتر برای یک رمز ارز در بازههای زمانی مختلف میتوان ارزشمندی آن را بررسی کرد. اگر این نمودار در طی زمان نزولی بود نشان میدهد که رمزارز مورد نظر از لحاظ بنیادی موقعیت خوبی دارد.
بهترین روش تحلیل رمزارزها کدام است؟
روش بنیادی و روش تکنیکال تحلیل رمز ارزها هر کدام از یک منظر متفاوت به بررسی شرایط بازار میپردازند. لذا نمیتوان گفت که یکی از این روشها بر دیگری ارجحیت دارد. افراد بسته به روحیات خودشان و تواناییهایی که دارند میتوانند از یکی از این روشها برای تحلیل استفاده کنند. برای سرمایهگذاران معمولا تحلیل بنیادی مناسبتر است چرا که تحلیل بنیادی به صورت بلند مدتی میتواند وضعیت یک رمزارز را مشخص کند. برای معاملهگران که روزانه در بازار معامله میکنند و به دنبال استفاده از نوسانهای کوتاه مدتی هستند تحلیل تکنیکال گزینه مناسبتری است.
جمعبندی
بازار و تحلیل رمز ارزها چون بازار نوپایی است برای بسیاری از رمز ارزها، اطلاعات تکنیکال زیادی موجود نیست لذا فعالان این بازار باید تا حدودی پارامترهای بنیادی را در معاملات خود مد نظر قرار دهند. به صورت کلی اعتقاد ما بر این است که هر دو این ابزارها در بازارهای مالی به ما کمک میکنند تا سودآوری مناسبی داشته باشیم. فقط کافی است از این دو ابزار درست استفاده شود. نظر شما چیست؟ حتما نظر خودتان را با ما به اشتراک بگذارید.
آینده رمزارزها و سناریوهای پیش رو
به صورت کلی چهار سناریو میتوان در خصوص آینده رمزارزها متصور بود. این سناریوها در شکل پایین نمایش داده شده است.
یاور دشتبانی
به صورت کلی چهار سناریو میتوان در خصوص آینده رمزارزها متصور بود. این سناریوها در شکل پایین نمایش داده شده است. با نگاه به این سناریوها که در آنها جوانب تغییرات بزرگ و کوچک برای فناوری و جامعه مورد بررسی قرار گرفته، همچنین با توجه به آنچه در مورد تعامل فناوری و جامعه میدانیم، میتوان به نتایج زیر دست یافت.
بسیار بعید است که بیتکوین یا سایر رمزارزهای توزیع شده و آنلاین برای یک دنیای دیجیتال و بدون مرز، باعث فروپاشی سیستم موجود شوند، چراکه هیچ نشانهای وجود ندارد که آنها بتوانند به سطح پذیرش مورد نیاز دست یابند. پیشبینیهای جاهطلبانه در مورد جایگزین شدن ارزهای حاکمیتی توسط رمزارزها، به وضوح اشتباه است. هیچ فناوری در تعامل با جامعه، بدون آسیب، به حیات خود ادامه نمیدهد. رمزارزها میتوانند آینده متفاوتی را رقم بزنند، اما آیندهای که در آن فناوری، ما را مجبور کند تا با تغییرات زیاد تکنولوژیک اما تغییرات اجتماعی تدریجی و فزآینده، در مورد پایه و اساس سیستم مالی خود تجدید نظر کنیم، قابلیت اجرایی شدن آن در هالهای از ابهام است.
میتوان انتظار داشت که پرداختهای دیجیتالی سهم بیشتری از تراکنشها را به خود اختصاص دهد و استفاده از پول نقد و چک - پول فیزیکی، همچنان رو به کاهش باشد. با این حال، بهتر است تغییر از پرداختهای فیزیکی به دیجیتالی به عنوان دور شدن از محل فروش، هم در زمان و هم در مکان، تصور شود. همچنین واضح است که فناوریهای متناظر و مورد استفاده برای ایجاد رمزارزها از کارایی و اثربخشی بالاتری نسبت به راهحلهای فعلی مبتنی بر واسطه برخوردار هستند. همچنین آیندهای که در آن متصدیان این فناوری جدید به منظور بهبود فرآیندهای موجود، آن را در فرآیندها و راهحلهای فعلی خود ادغام کنند، و تغییرات تکنولوژیکی و اجتماعی جدی را به وجود آورند، بعید به نظر میرسد.
همچنین نمیتوان تصور کرد که در آینده، الگوی جدیدی به وجود آید که در آن مصرفکنندگان قوانینی را مشخص نمایند و تعیین کنند که چگونه، چه موقع و با چه ارزی معامله نمایند؛ آیندهای که در آن فرآیندهای فعلی برای تبادل ارزش به وسیله تغییرات زیاد فناوری و اجتماعی دگرگون شده و تغییر شکل یابند. توازن قدرت ممکن است از سمت تاجر به نفع مشتری بالا رفته باشد، اما انتخاب مشتری در مورد چگونگی، زمان و ارز مورد معامله هنوز با توجه به زمینه فعالیت، محدود است.
در حالی که مشتریان یا تاجران ممکن است ترجیح دهند ثروت خود را ذخیره کنند و تمام پرداختهای خود را با بیتکوین انجام دهند، اما همچنین مجبور هستند تا با ترجیحات سایرین و محدودیتهایی که دولت برای آنها ایجاد کرده است، کنار بیایند. محتملترین نتیجه، انتقال به یک تعادل جدید است. آیندهای که شامل تغییرات قابل توجهی در روابط بین تاجران و مصرفکنندگان و همچنین بین موسسات در بخش مالی میباشد. همچنین آیندهای است که در آن فناوری مورد استفاده برای تبادل ارزش، به تدریج تغییر مییابد. ارزهای حاکمیتی باقی خواهند ماند و افراد همچنان به اندازهگیری و ذخیره ثروت خود (و مالیات از آنها) بر مبنای ارز حاکمیتی محلی ادامه خواهند داد، چراکه رابطه بین دولت و شهروند بدون تغییر باقی میماند. از طرف دیگر، رابطه مشتری و تاجر به طرز چشمگیری تغییر میکند. ارزش به جای اینکه از طریق تولید، ویژگیها و عملکردی که تاجران در دسترس قرار میدهند، تعریف شود، توسط مصرف و ترجیحات مصرفکننده تعریف میگردد. این بدان معناست که به جای فناوری، قدرتهای اجتماعی آینده پرداختها را شکل خواهند داد. عدم علاقه دیرینه مصرفکنندگان به کار با پول، پرداخت – تبادل ارزش – را از مرکز به مرز روابط آنها با تاجران سوق خواهد داد. انتظار بر این است که این پرداختها از طریق ارزهای مکمل که ارزش آنها نسبت به واحد پول حاکمیت محلی تعریف شده است، انجام شود. رویه فعلی پرداخت در نقطه مبادله کالا یا خدمات مصرفی احتمالاً رو به نابودی است. تسویهحساب بین موسسات به مکانیزمهای جدید پرداخت فوری انتقال مییابد. این مکانیزمها ممکن است بر مبنای مبادله ارزش از طریق یک واسطه معتمد در کوتاهمدت (مثلا نظیر بستر انتقال الکترونیکی املاک بورس استرالیا) باشد. در میانمدت و بلندمدت انتظار میرود تسویهحساب به سمت راهحلهای نظیر به نظیر یا متناظر انتقال یابد، که احتمالاً مبتنی بر زنجیره بلوکی یا سایر بسترهای تکنولوژی که از رمزارزها برگرفته شدهاند، صورت گیرد که کارایی و اثربخشی بیشتری نسبت به راهحلهای مبتنی بر واسطه دارند. در نهایت، نقل و انتقالات بینالمللی به راهحلهای مبتنی بر رمزارزهای نظیر به نظیر منتقل میشوند که در آن واحد پول محلی، به غیر از تسهیل روند پرداختها، تنها به عنوان ضلع سوم و واسطه ارتباطی بین دو ارز که بهطور معمول مورد مبادله قرار نمیگیرند، استفاده میشوند.
آینده دیفای – امور مالی غیر متمرکز چیست و چطور توسعه مییابد؟
احتمالاً در جریان هستید که بازارهای مالی کنونی غالباً از نوع متمرکز هستند؛ یعنی در اختیار نهادهای مالی متمرکز و دولتها هستند. قدرت مدیریت و قانونگذاری جریان پول و عرضه ارزها، سهام، اوراق مشارکت، بدهی، و نرخها در دست چند بانک مرکزی و کشورهای مرتبط با آنها است. این در حالی است که مطابق نظر افراد بسیاری، در آینده دیفای یا بازارهای مالی غیر متمرکز تا حد زیادی این تمرکز را به هم ریخته و بازارهای مالی دنیا را تغییر میدهد.
در حقیقت بانکها و مؤسسات مالی تقریباً نظارت کامل روی پول و ارزش آن دارند و تعیین میکنند چه کسی میتواند یا نمیتواند به خدمات مالی دسترسی داشته باشد. این یعنی امور مالی در دسترس همگان نیست و آنهایی که در داخل این نظام هستند نیز مجبور به حفظ پول خود در بانکها میشوند. برای مثال، در سال 2001، پول کافی برای جمعیت آرژانتین وجود نداشت و مردم نمیتوانستند پول خود را از بانک بگیرند. همین اواخر نیز پدیده مشابهی در هنگ کنگ اتفاق افتاده است و این فهرست به همین جا هم ختم نمیشود.
بیت کوین و آلت کوینها تصور مردم از کلمه «پول» را تغییر داد و آینده دیفای حالا در حال به هم ریختن تمام خدمات مالی است که حول پول سنتی یا فیات ایجاد شده است.
دیفای چیست؟
امور مالی غیر متمرکز (Decentralised Finance) که به اختصار به آن دیفای (DeFi) گفته میشود، یک اکوسیستم کامل است که هدف آن دادن دسترسی به خدمات مالی به همه افراد از طریق یک سیستم بدون مرز، بدون مجوز، و بدون سانسور است که بر پایه بلاکچین اتریوم ساخته شده است.
این یعنی آینده دیفای با ارائه راهکارهایی برای موارد استفاده امور مالی سنتی مثل معامله کردن، قرض دادن، قرض گرفتن، پرداخت، و بیمه مشخص میشود. تمام این موارد میتوانند در قراردادهای هوشمند مورد استفاده در اپلیکیشنهای غیر متمرکز (DApp) برای ایجاد یک شبکه جهانی مالی به شکل کد در بیایند.
دیفای به افراد اجازه میدهد که دسترسی و نظارت کامل روی داراییهای خود و همچنین تصمیماتی که هنگام استفاده از آنها میگیرند، داشته باشند.
از آنجا که بیشتر کدهای این اپلیکیشنهای غیر متمرکز در قراردادهای هوشمند اتریوم نوشته میشوند، منطق آنها برای هر کسی که بتواند آنها را بخواند قابل فهم است. علاوه بر این، بعضی از جنبههای مالی حکومتی نیز غیر متمرکز شدهاند؛ این به افرادی که یک ارز دیجیتال خاص را نگهداری میکنند و به خودکارسازی بیشتر در این فرآیند امکان میدهند، قدرت تصمیمگیری مناسبی میدهد. به این ترتیب آینده دیفای تا حد زیادی به این تکنولوژیها ارتباط دارد.
در اصل، یک کاربر، ارز دیجیتال خود را در یک قرارداد هوشمند پسانداز میکند، و وقتی کسی آنها را قرض بگیرد، بابت آن سود میگیرد. به زبان ساده، قراردادهای هوشمند قرضکنندهها را به قرضدهندهها وصل و در همین حال سود را بین آنها توزیع میکنند. بعضی از پروتکلها مثل میکردائو (MakerDAO) به دارندگان ارز دیجیتال امکان میدهند تا به بعضی از معیارهای ریسک، مثل نوع وثیقه مورد نیاز، میزان قرض، و کارمزدهای مختلف، رأی بدهند.
چرا دیفای؟
در اصل، دیفای دسترسی به امور مالی را برای هر کسی که به اینترنت دسترسی داشته باشد میسر میکند. امروزه بخش مالی اجازه دسترسی به خدمات را به افرادی که با برخی از معیارها مثل وضعیت مالی، موقعیت جغرافیایی، ارز، درآمد، سن یا تخصص مطابقت ندارد، نمیدهد. این تهدید بزرگی برای رشد اقتصاد جهانی محسوب میشود و به افزایش شکاف بین «داراها و ندارها» کمک میکند.
حالا که پول مقاوم در برابر سانسور به شکل بیت کوین وجود دارد، طبیعی است که خدمات مالی نیز به همان سمت بروند. اما در مورد آینده دیفای، اگرچه چالشها و موانع شناختی هنوز وجود دارند، زمانی خواهد رسید که دیفای همانقدر آشنا خواهد شد که پول امروزی هست. نقطه شروع دیفای به حتم چیزی جز ایجاد پروتکلهای همتا به همتا (P2P) و پیچیده نیست که امور مالی استاندارد را به شکلی که امروزه میشناسیم دستخوش تغییرات شگرف میکند.
جواهری روی تاج طلای بلاکچین؟
دیفای به شکل بالقوه یکی از نگینهای تاج تکنولوژی بلاکچین محسوب میشود؛ چراکه وعده یک نظام مالی باز و همتا به همتا را میدهد که روی ارائه خدمات به افرادی متمرکز است که در غیر این صورت، دسترسی به بازارهای مالی نخواهند داشت.
مطابق گزارش دیفای پالس (DeFi Pulse) که به عنوان استاندارد طلای اطلاعات این صنعت در نظر گرفته میشود، در حدود 2/3 میلیارد دلار تا به حال در پلتفرمهای مختلفی که زیرگروه این بخش مالی را تشکیل میدهند، تزریق شده است.
نیازی به گفتن نیست که با باز شدن فضا برای کاربردهای دیفای، این حوزه به شکل افزایندهای تبدیل به یک موضوع بحث غالب ، هم در بازارهای مالی سنتی و هم محافل ارز دیجیتال، میشود.
چالشها و آینده دیفای
این صنعت همچنان با موارد زیادی درگیر است تا آنها را بهبود ببخشد. یکی از چالشهای اصلی در پلتفرمهای قرضدهی این است که محصولات آنها وثیقهمحور هستند؛ یعنی کاربران نمیتوانند به سرمایهای که ندارند دسترسی پیدا کنند؛ چراکه در حال حاضر هیچ امتیازدهی اعتباری یا وثیقه مشترکی تعریف نشده است. این به معنای کاهش موارد استفاده قرض دادن/قرض گرفتن است.
در میان چالشهای بسیاری که صنعت دیفای با آنها مواجه است، منطقی بودن کامل قراردادهای هوشمند و غیر قابل برگشت بودن تراکنشها روی بلاکچین هم باعث نمیشود که کاربران متقلب از باگهای این پلتفرمها بهرهبرداری نکنند. برای پیشگیری از این مسئله، تعداد فزایندهای از شرکتها وجود دارند که اگر قراردادها به هر دلیلی با عدم توافق مواجه شدند، قراردادهای هوشمندِ دیفای را حسابرسی میکنند و بیمه را ارائه می دهند.
مشکل دیگری که در هنگام استفاده از پلتفرمهای بلاک چین، به خصوص اتریوم، وجود دارد، هزینههای تراکنش، مثل نرخ Gas (پورسانت انتقال اتریوم) است. هر وقت که اتریوم یا هر توکن دیگری از این مجموعه را به یک آدرس منتقل میکنیم، خواه این آدرس یک کیف پول اینترنتی باشد یا یک قرارداد هوشمند، لازم است که نرخ گاز پلتفرم اتریوم را هم پرداخت کنیم. اگرچه این نرخ حتی نزدیک به مبلغی هم نیست که کاربران امور مالی سنتی پرداخت میکنند، اما همچنان موضوعی است که لازم است هنگام فعالیت در این نوع پلتفرمها به آن توجه شود.
به طور کلی پلتفرمهای دیفای و بلاکچین باید بر موانع شناخت دنیای رمزارزها غلبه کنند؛ یعنی عموم کاربران لازم است بفهمند که آنها با نگهداری از کلیدهای خصوصی، مالک اصلی پول خود هستند. این امر باعث درک بهتر نحوه کار پلتفرمهای مبتنی بر بلاک چین میشود و کاری میکند این تجربه برای کاربرانی که بار اول آنها است، کمتر دلهرهآور شود.
سخن پایانی
در مجموع، آینده دیفای روشن است. همین که دیفای بتواند بر موانع طراحی تجربه کاربری و اعتماد عمومی به بلاکچین غلبه کند، خواهیم دید که این پروتکلها تبدیل به بخشی یکپارچه از اینترنت میشوند. درست همانطور که پروتکل تیسیپی/آیپی (TCP/IP) پروتکل ارتباطی شبکه است، دیفای نیز پروتکل امور مالی همتا به همتا میشود. به این ترتیب، پول دیجیتال غیر متمرکز و دسترسی به خدمات مالی سانسور نشده، در آینده تبدیل به استاندارد جدیدی میشود.
دیدگاه شما