ارزيابي اجزا مدل بازار (شارپ-مارکويتز)(با استفاده از تحليل رابطه برخي از عوامل بازار با ريسک کاهش يافته ناشي از متنوع سازي سرمايه گذاري در سهام شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)
بخشی از متن ارزيابي اجزا مدل بازار (شارپ-مارکويتز)(با استفاده عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک از تحليل رابطه برخي از عوامل بازار با ريسک کاهش يافته ناشي از متنوع سازي سرمايه گذاري در سهام شرکت هاي پذيرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران) :
نام کنفرانس یا همایش : اولين کنفرانس بين المللي حماسه سياسي (با رويکردي بر تحولات خاورميانه) و حماسه اقتصادي (با رويکردي بر مديريت و حسابداري)
چکیده مقاله:
این مطالعه براساس مدل بازار, ارائه شده توسط شارپ مارکویتز, به بررسی رابطه ریسک کاهش یافته ناشی از تشکیل سبد متنوع سرمایه گذاری (ریسک غیرسیستماتیک) وعوامل بازار مؤثر بر ریسک سیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 تا 1388 می پردازد. در این تحقیق ابتدا 5 سبد سرمایه گذاری از شرکتهای فعال در صنایع مشابه به عنوان اولین گروه پورتفوی و 5 سبد سرمایه گذاری از شرکتهای فعال در صنایع غیر مشابه به عنوان دومین گروه پورتفوی تشکیل و پس از حصول اطمینان نسبت به آثار متنوع سازی با استفاده از ماتریس همبستگی بین بازده ها در هر پورتفوی, اقدام به تشکیل پورتفوی تجمیع ده دو گروه اول و دوم گردیده است. ریسک کاهش یافته ناشی از متنوع سازی, حاصل تفاوت انحراف معیار سومین گروه پورتفوی و اولین گروه پورتفوی, به عنوان متغیر وابسته اندازه گیری و ارتباط آن با شاخص های اقتصادی مؤثر بر ریسک سیستماتیک شامل درصد تغییرات عواملی همچون درآمد حاصل از صادرات نفت, درآمد مالیاتی دولت, قیمت نفت, رشد GDP, رشد جمعیت,حجم نقدینگی تورم و نرخ ارز همراه با یک متغیر کنترلی یعنی نسبت داراییهای جاری به دارایی های بلند مدت, به عنوان متغیرهای مستقل در یک مدل رگرسیون مورد آزمون قرار گرفتند. مجموع مدل های قابل استناد جهت استحصال نتایج با استفاده از آماره های استخراج شده انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهند که ریسک کاهش یافته ناشی از متنوع سازی با متغیرهای مستقل معرف تغییرات شاخص های اقتصادی موثر بر ریسک سیستماتیک در کلیه پورتفوی های انتخاب شده در عموم موارد دارای ارتباط معنی دار قابل ملاحظه ای می باشند. وجود چنین روابط با اهمیتی بین آثار نهایی ناشی از متنوع سازی یعنی کاهش ریسک غیرسیستماتیک و عوامل موثر بر یسک سیستماتیک در بورس اوراق بهادار تهران نشان دهنده نوعی اختلال در مدل بازار ارائه شده توسط شارپ-مارکوئیز در بورس اوراق بهادار تهران می باشد.
ریسک چیست و انواع ریسک سرمایه گذاری کدامند؟
معمولا زمانی که صحبت از انواع ریسک به میان میآید، کلمه خطر برجسته میشود؛ اما باید بدانیم که ریسک فقط دربردارنده خطر و مفهومی منفی نیست. ریسک در معنای کلی، نا اطمینانی از آینده را نشان میدهد. ممکن است ما خود را در معرض ریسک قرار دهیم و با فرصتهای مثبت مواجه شویم. این فرصتهای مثبت در مفاهیم مالی قابل توضیح هستند. بنابراین ریسک دارای دو بعد مثبت و منفی است. عموماً مفهوم ریسک در مالی و سرمایهگذاری مورد توجه است. در مقاله پیش رو قصد داریم به توضیح انواع ریسک بپردازیم.
چرا ریسک وجود دارد و انواع آن کدامند؟
از آغاز پیدایش تمدن، انسانها همواره با عوامل متغیر و خطرهای زیادی مواجه بودهاند و احتمال خسارت همواره وجود داشته است. انسان نخستین با مخاطرات طبیعی مواجه بوده و به تدریج آموخته است که اتفاقات ناخوشایند را پیشبینی کند و برای مقابله با آنها آماده باشد. هر چه میزان رشد و پیشرفت انسان بیشتر میشود، در معرض تصمیمگیریها و پیچیدگیهای بیشتری قرار میگیرد و در معرض ریسکهای بیشتری قرار میگیرد.
به طور کلی، موقعیتهای ریسکی که افراد با آن مواجه میشوند معمولا شامل دو دسته میشود:
این ریسکها در واقع همان خطرات فیزیکی مثل خطر تصادف، بیماری، طلاق، بلایای طبیعی و …. هستند که عمدتا در اختیار ما نیستند و در صورت وقوع، نتیجهای جز خسارت ندارند. این ریسکها عموماً قابلیت بیمه شدن دارند و همیشه موجب زیان میشوند.
این نوع ریسکها معمولا در شرایط اقتصادی قابل اندازهگیری هستند و نتیجه احتمالی آنها میتواند سود یا زیان باشد. انواع سرمایهگذاریهای اقتصادی، بازیهای مبتنی بر شرطبندی، از جمله چنین ریسکهایی هستند.
ریسکهای نوع اول کاملا زیان ده هستند و با بیمه کردن میتوان خسارات ناشی از آن را کاهش داد. اما ریسکهای نوع دوم میتوانند به نتایج مثبت و سود ده ختم شوند. در ادامه به تقسیم بندی ریسکهای پویا که در سرمایهگذاری با آن مواجه هستیم، میپردازیم. بهتر است ابتدا “مفهوم ریسک” در سرمایهگذاری را تعریف کنیم، در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش انواع ریسک
سرمایهگذاران را از منظر پذیرش ریسک میتوان به سه دسته تقسیم نمود:عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک
- افراد ریسکگریز: این افراد رویکرد محافظهکارانه دارند. این شخص ترجیح میدهد، بازده مطمئنی داشته باشد و احتمال موفقیت وی بالا باشد.
- افراد ریسکپذیر: این افراد رویکرد جسورانه دارند شخص ریسک بالا را به منظور دریافت سود بالاتر میپذیرد.
- افراد خنثی نسبت به ریسک: سومین گروه افرادی هستند که به اصطلاح آنها را ریسک خنثی مینامند. این افراد ارزش پولی را مقدار ارزش اسمی آن میدانند.
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست. بلکه نشان میدهد، افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی انتظار دارند. همچنین افراد ریسکپذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسکپذیرفته شده قبلی توقع دارند. این اصل که کسب بازده بالاتر تنها با پذیرش ریسک بیشتر امکان پذیر است بیانگر این حقیقت است که نمیتوان ریسک نکرد و بازده به دست آورد و در مقابل نیز اگر سرمایهگذاری ریسک بالاتری بپذیرد به طور طبیعی باید انتظار بازده بالاتری داشته باشد. در واقع شما با پذیرش ریسک بیشتر پاداش دریافت میکنید که به آن صرف ریسک میگویند. صرف ریسک در سرمایهگذاریهایی که ریسک بالاتری دارند، بیشتر است.
معیارهای سنجش انواع ریسک سرمایه گذاری
برای اندازهگیری ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد که یکی از مهمترین آنها انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است. بالا بودن انحراف معیار محاسبه شده نشاندهنده بالا بودن ریسک سرمایهگذاری میباشد. شرکتهای بسیاری زمان و منابع مالی خود را صرف شناسایی ریسکهای متفاوتی که در معرض آن هستند قرار داده تا بتوانند ریسک خود را ارزیابی و مدیریت کنند. عموماً ریسکهای سرمایهگذاری، به دو نوع اساسی تقسیم میشود:
۱- ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک، مربوط به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه است که قابل حذف نیست. ریسک سیتماتیک بر کل بازار اثر میگذارد و محدود به صنعت خاص نیست.
۲- ریسک غیرسیستماتیک
برخلاف ریسک سیستماتیک، این نوع ریسک قابل کنترل و کاهش است. ما میتوانیم شرکتی را که در اثر تصمیمگیریهای نادرست یا شرایط بحرانی با افت قیمتی مواجه شده را خریداری نکنیم و از این ریسک جلوگیری کنیم. به جز دو مورد فوق، انواع دیگری نیز از ریسک وجود دارد که برخی زیرمجموعه همین دو نوع ریسک هستند.
۳- ریسک نرخ سود (Interest rate risk)
اگر چند گزینه برای سرمایهگذاری داشته باشیم، این نوع ریسک مطرح میشود. به عنوان مثال سرمایهگذاری در سهام یا اوراق مشارکت. تفاوت نرخ سود این دو سرمایهگذاری میتواند ما را به یکی از دو گزینه که ریسک کمتری برای ما دارد، سوق دهد. مثلاً اگر خرید سهام ۲۰ درصد سود و خرید اوراق سود ثابت ۱۵ درصدی داشته باشد و بانک سود اوراق را تا سطح ۲۰ درصد افزایش دهد در این صورت به صرفه است که با ریسک کمتری اوراق خریداری کنیم نه سهام. این نوع ریسک معمولا روی اوراق مشارکت و اوراق بدهی بیشتر اثر میگذارد.
۴- ریسک تورم (Inflation risk)
رشد نرخ تورم باعث میشود بر بازدهی سرمایهگذاری موثر است؛ زیرا بازدهی خالص از اختلاف بازدهی ناخالص و نرخ تورم حاصل میشود. به طور مثال اگر انتظار بازدهی ۵۰ درصدی داشته باشیم و نرخ تورم سالانه ۱۵ درصد داشته، در نهایت ۳۵ درصد بازدهی خواهیم داشت. هرچه نرخ تورم افزایش یابد از میزان بازدهی ما در این حالت کاسته میشود. پس باید سرمایهگذاری انتخاب کنیم که بازدهی بیشتری داشته و در نهایت پس از کسر تورم، رضایت ما را فراهم کند. به این نوع ریسک که در اثر افزایش نرخ تورم به فرد تحمیل میشود، ریسک تورم میگویند.
۵- ریسک مالی (Financial risk)
شرکتها در صورتهای مالی خود بخشی تحت عنوان، تسهیلات و تعهدات مالی دارند. هرچه تعهدات مالی شرکت و وامهای دریافتی بیشتر باشد، توان شرکت جهت توسعه و گسترش و افزایش سوددهی کاهش مییابد. به این نوع ریسک، ریسک مالی گفته میشود. بسیاری از سرمایهگذاران با لحاظ این نکته سهام شرکتها را خریداری میکنند و از شرکتهایی که تعهدات مالی زیادی دارند به دلیل ریسک مالی فاصله گرفته و به سراغ گزینههای کم ریسک تر میروند.
۶- ریسک نقدشوندگی (liquidity risk)
دارایی مطلوب، دارایی است که قدرت نقدشوندگی بالا دارد. اگر دارایی به راحتی فروش نرود، صاحب آن دارایی، با ریسک نقدشوندگی مواجه است. در مورد سهام نیز این ریسک وجود دارد. فرض کنید قصد دارید سهام شرکتی را در بازار به فروش برسانید ولی به دلیل عملکرد نامناسب شرکت، کسی سهام را نمیخرد. در این حالت شما با ریسک نقد شوندگی مواجه هستید. هرچه سرعت خرید و فروش سهمی بیشتر باشد و معاملات آن را روانتر باشد این ریسک در آن کم رنگتر است.
۷- ریسک نرخ ارز (currency risk)
در مورد شرکتهای واردات محور، ریسک نرخ ارز بسیار با اهمیت است. اگر شرکت مورد نظر شما، عمده مواد اولیه خود را وارد میکند، با رشد نرخ ارز، درگیر چالش ریسک نرخ ارز خواهد شد و هزینه زیادی را متحمل میشود. با رشد هزینهها، سود دهی شرکت کاسته شده و نتیجه نهایی، عدم رغبت سرمایهگذاران به خرید شرکت مذکور است. البته این ریسک، نوعی ریسک غیر سیتماتیک محسوب میشود که توسط شرکتها قابل کنترل نیست.
۸- ریسک تجاری
در ریسک تجاری به این موضوع توجه میشود که آیا شرکت قادر به فروش محصولات و تامین هزینههای عملیاتی خود است یا خیر؟ به عبارتی، ریسک تجاری کلیه هزینههای یک کسب و کار برای عملیاتی ماندن را در نظر میگیرد. این هزینهها شامل حقوق، هزینه تولید، اجاره تسهیلات، دفتر و هزینههای اداری میشود. سطح ریسک تجاری یک شرکت تحت تأثیر عواملی مانند هزینه کالاها، حاشیه سود، رقابت و سطح کلی تقاضا برای محصولات یا خدماتی است که میفروشد، میباشد.
۹- ریسک اعتباری یا ریسک نکول
ریسک اعتباری یا نکول، ریسک عدم بازپرداخت سود یا اصل بدهی قلمداد میشود. این نوع ریسک برای سرمایهگذاران اوراق قرضه، نگران کننده است. اوراق قرضه دولتی، کمترین میزان ریسک نکول و به همین ترتیب کمترین بازده را دارند. از طرف دیگر اوراق بهادار شرکت، دارای بالاترین میزان ریسک نکول و در نتیجه نرخ بهره بالاتر هستند.
۱۰- ریسک کشور
ریسک کشور، به عدم توانایی یک کشور در پرداخت تعهدات مالی گفته میشود. در صورت بروز چنین ریسکی، به عملکرد سایر بخشهای مالی کشور نیز صدمه وارد میشود. آسیب سایر کشورهای در ارتباط با آن نیز محتمل است. این ریسک در غالب کشورهای در حال توسعه که کسری بودجه شدید دارند، رخ میدهد.
۱۱- ریسک سیاسی
ریسک سیاسی زیرمجموعه ریسک سیستماتیک است. در این حالت، بیثباتی سیاسی، جنگ، کنترلهای نظامی، تغییر قوانین دولتی، روی تصمیمهای سرمایهگذاری اثر میگذارد. این نوع ریسک با عنوان ریسک ژئوپلیتیک نیز شناخته میشود. نکتهای که در مورد این ریسک وجود دارد، آن است که هر چه افق زمانی سرمایهگذاری طولانیتر شود، این عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک ریسک بیشتر میشود.
جمع بندی انواع ریسک
در این مقاله با تعریف ریسک آشنا شدیم. انواع مختلف ریسک از منظرهای مختلف را بررسی کردیم. همچنین با طبقه بندی پذیرش ریسک در افراد مختلف، آشنا شدیم. به طور کلی، ریسکهایی که با آن مواجه هستیم؛ دو نوع قابل پویا و خالص هستند. ریسکهای خالص عموماً زیان ده هستند و هدف ما صرفا کنترل ریسکهای پویا است. به منظور کاهش زیانهای ناشی از ریسکهای سرمایهگذاری، چندین راه حل وجود دارد. لازم به ذکر است که ما قادر نیستیم همه ریسکهای سرمایهگذاری را مهار کنیم. بلکه با دانش و تجربه حاصل از مدیریت ریسک میتوانیم آن را به سطح قابل تحملی کاهش دهیم. یکی از راههای کاهش ریسک سرمایهگذاری، سبد دارایی است. در واقع با سرمایهگذاری در چند سهام، ریسک کلی سبد سهام کمتر از مجموع ریسکهای تک تک سهام خواهد شد. استفاده از تنوع بخشی این امکان را فراهم میکند که با کنار هم قراردادن داراییهای مالی متنوع ریسک کمتری را متحمل شویم. استفاده از سهام مختلف در سبد سرمایهگذاری موجب کاهش ریسک غیرسیستماتیک میگردد. تنوعبخشی باید با دانش و تجربه کافی صورت بگیرد و در صورت امکان از متخصصین این امر بهره گرفته شود. درحالیکه اکثر متخصصان سرمایهگذاری موافق هستند که تنوع سازی نمیتواند در برابر ریسک آنها را تضمین کند، میتوان گفت تنوع سازی مهمترین مؤلفه برای کمک به یک سرمایهگذار در رسیدن به اهداف مالی دوربرد است و این درحالیکه ریسک مالی را به حداقل میرساند.
چگونه رابطه ریسک و بازده ، قدرت تصمیمگیری سرمایهگذاران را افزایش میدهد؟
ریسک و بازده در مدیریت مالی و اقتصادی همانند دو کفه یک ترازو هستند که تعادل بین آنها در رسیدن به موفقیتهای مالی کمخطر و ایمن بسیار حائز اهمیت است. درواقع افراد با توجه به میزان ریسکی که انجام میدهند، متناسب با آن بازده و نتیجه متفاوتی خواهند داشت. ازآنجاییکه رابطه ریسک و بازده در تجارت و اقتصاد خرد و کلان جایگاه بسیار مهمی دارد، در ادامه این مطلب به تشریح و شفافسازی بیشتر آن پرداخته میشود.
بررسی رابطه کلی ریسک و بازده :
ریسک و بازده دو مفهوم جدا از هم و قابلتفکیک از یکدیگر نیستند و در کنار هم معنا پیدا میکنند. بهعبارتیدیگر در هنگام سرمایهگذاری همیشه دو حالت وجود دارد یا سود و زیان آن از همان ابتدا روشن و واضح است یا اینکه هیچ چیزی صد درصد مشخص نیست و باید ریسک کرد تا بازده آن معلوم شود. بنابراین هر چه فرد بیشتر ریسک کند به همان اندازه احتمال شکست یا پیروزی و در اصل بازده او نیز بیشتر است. برای شناخت بهتر رابطه بازده و ریسک تعاریف متفاوتی را به کار میبرند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود.
انحراف معیار ریسک و بازده :
ازآنجاییکه ریسک مفهومی نسبی دارد برای درک بهتر و به دست آوردن نتایج احتمالی آن از محاسبات آماری استفاده میکنند که انحراف معیار بهترین انتخاب جهت نشان دادن رابطه ریسک عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک و بازده است. به همین منظور چنانچه یک موقعیت مالی دارای انحراف معیار ریسک رو به بالا و زیادی باشد، پتانسیل بازده بیشتری نیز در آن وجود دارد و بالعکس. اما باید توجه کرد که این بازده فقط به معنای سود بیشتر نیست بلکه با ریسک بیشتر، ممکن است ضرر بیشتری هم در نتیجه و بازده کار عاید سرمایهگذار شود. حتی خطر از دست رفتن تمام سرمایه نیز در ریسک بالا وجود دارد که در این مورد بازده صفر خواهد بود.
ریسک برابر با اختلاف بازده اصلی با بازده مورد انتظار :
اکثر سرمایهگذاران معتقدند که بازده و نتیجهای که در ابتدا انتظار میرود به آن دست یابند با میزان بازده واقعی و پس از انجام کار متفاوت است که با به دست آوردن اختلاف میان این دو، ریسک یا احتمال آن سرمایهگذاری یا موقعیت مالی نیز مشخص میشود. بنابراین هر چه اختلاف بازده واقعی و مورد انتظار کمتر باشد، ریسک کمتری هم وجود دارد و با افزایش این اختلاف، فرد باید ریسک بیشتری کند. بهترین مثال برای درک این موضوع احتمال برنده شدن فرد در یک مسابقه بختآزمایی است که در با خرید برگه شانس یا جایزه اصلی (بازده موردانتظار) را خواهد برد و یا هیچ چیزی (بازده واقعی) عاید او نخواهد شد. بنابراین احتمال (ریسک) شرکت در آن بسیار بالا است.
انواع ریسک :
بهطورکلی بر اساس اینکه ریسک تحت تأثیر عوامل داخل یا خارج از شرکت یا بنگاه اقتصادی به جود آمده، به دو دسته زیر تقسیم میشوند:
۱. ریسک سیستماتیک :
چنانچه ریسک از عوامل دولتی یا عوامل بازار هدف که خارج از دسترس سرمایهگذار هستند، ناشی شده باشد.
۲. ریسک غیرسیستماتیک :
این دسته از ریسکها ربطی به عوامل خارج از دستگاه یا شرکت نداشته و به سیاستها و تصمیمات اتخاذشده در داخل مجموعه برمیگردد. مانند نرخ ارز
عوامل ایجادکننده ریسک :
اما عواملی سبب به وجود آمدن ریسک سیستماتیک یا غیرسیستماتیک میشود، متنوع و مختلف هستند که در ادامه نگاهی گذرا به برخی از آنها میکنیم:
۱. بازار :
شاید اصلیترین عامل تأثیرگذار در ریسک که سیستماتیک بوده و تحت کنترل سرمایهگذاران نیست را میتوان نوسان بازار ناشی از جنگ، تحریم، رکود اقتصادی، تغییرات در سیاستهای اقتصادی و امثال آن دانست که سبب تغییرات در بازده شده و ریسک بازار را ایجاد میکنند. ریسکهای که اغلب غیرقابلپیشبینی بوده و در سود و زیان سرمایهگذاری تأثیر مستقیمی دارد.
۲. نرخ ارز :
ارزش پول خارجی نسبت به پول رایج در یک کشور را نرخ ارز گویند که معمولاً دارای نوسانات زیاد و بالا و پایین شدن است. نرخ ارز یکی از عوامل مؤثر در ریسک است که از آن بهعنوان ریسک نرخ ارز یاد میکنند. درواقع میتوان گفت با تغییر در بازده سهام، نرخ ارز دچار نوسان میشود.
بنابراین برای بازرگانان و افرادی که در کار واردات و صادرات هستند همواره ریسک نرخ ارز وجود دارد که جز ریسکهای سیستماتیک است. با بالا رفتن نرخ ارز، واردکننده مجبور است با قیمت بیشتر محصول را وارد کنند بنابراین اغلب سود کمتری نصیبش خواهد شد. اما این وضع به سود صادرکنندگان بوده که با صادر کردن کالاهای داخلی به سود بیشتری عاید او شود.
۳. نرخ بهره :
سود یا زیان حاصل از مشارکت در سرمایهگذاریها را نرخ بهره گویند که یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار در ریسک است. سرمایهگذار هنگامیکه اوراق مشارکتی با ارزش پایین تهیه میکند، ریسک نرخ بهره را به جان خریده است. زیرا با نوسانات نرخ بهره، بازده و سود او کم یا زیاد عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک شده و متغیر است.
۴. تورم :
با افزایش تورم، قدرت خرید کاهش در نتیجه تقاضا در بازار کم میشود که از آن بهعنوان ریسک قدرت خرید یاد شده و جز عوامل ایجادکننده ریسک سیستماتیک محسوب میشود. همچنین ریسک ناشی از تورم باعث پایین آمدن ارزش سهام نیز میگردد که درواقع بهنوعی ریسک نرخ بهره به وجود میآورد.
۵. کسبوکار :
هنگامیکه یک سرمایهگذار در یک کسبوکار یا یک محصول خاص سرمایهگذاری میکنند ریسک تجاری کرده است. زیرا با نوسانات قیمت آن محصول، بازده و سود او نیز تغییر خواهد کرد. مانند سرمایهگذاری بر روی طلا که با بالا و پایین رفتن قیمت، سرمایهگذار سود یا زیان خواهد کرد.
۶. امور مالی :
این نوع ریسک ناشی از تصمیمات شرکت یا سرمایهگذار بوده و درواقع ریسکی غیر سیستماتیک که به آن ریسک مالی گفته میشود. مانند وقتیکه عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک تقاضای دریافت وام میکند، میزان بدهیها را در مقابل نقدینگی افزایش میدهد و چنانچه نتواند اقساط آن را بهراحتی و در زمان مقرر پرداخت نکند، دچار ضرر شده و حتی امکان ورشکستگی نیز وجود دارد.
همانطور که اشاره شد، رابطه ریسک و بازده خطی بوده و هر دو با هم معنا پیدا میکنند. عوامل بسیاری باعث به وجود آوردن تغییرات در بازده موردانتظار و بازده واقعی میشود که ریسکهای متفاوتی را ایجاد میکنند که برخی از این عوامل خارجی و برخی از داخل مجموعه نشاءت میگیرند. میزان شناخت این عوامل و بازار و نیز اتخاذ تصمیمات درست و بهجا، قدرت ریسکپذیری شرکت یا فرد را نشان میدهد.
انتشار اطلاعات براساس واقعیت
معدن: ریسک سیستماتیک در دانش مالی و اقتصادی، ریسکی است که در اثر عوامل کلی بازار بهوجود میآید که بهطور همزمان بر قیمت کل اوراق بهادار موجود در بازار مالی تاثیر دارد.
ریسک سیستماتیک یا غیرقابل اجتناب، خاص یک یا چند شرکت نبوده، بلکه به کل بازار مربوط میشود و از جمله عوامل موثر بر آن میتوان سیاستهای کلان دولت، تغییرات نرخ ارز، تورم، چرخههای تجاری و غیره را نام برد. وجود ابهام در صورتهای مالی شرکتها، بسته شدن برخی نمادها در بورس و بالا بودن این ریسک در کشور باعث شده سرمایهگذاران تمایل چندانی به سرمایهگذاری نداشته و گاه فعالان بازار تحلیل درستی از روند بازار نداشته باشند. برای اطلاع از نقش و اثرگذاری این نوع از ریسک در بازارسرمایه و گرفتن راهکارهایی برای این معضل در بازار سرمایه، نظرات حمید میرمعینی استاد دانشگاه و کارشناس خبره بازارسرمایه را جویا شدیم که پیش روی شماست.
به گفته وی، بازارسرمایه از ساختارهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک رنج میبرد و همواره چه در مواقع رکود یا رونق این دغدغه وجود داشته که در بازار، تغییرات محتوایی، ساختاری و بنیادی بهوجود بیاید.
نقش ریسکهای سیستماتیک در بازار سهام چیست؟
ریسک سیستماتیک در همه بازارهای دنیا وجود دارد، ریسکهای سیستماتیک در ارتباط با عوامل غیرقابل کنترل بازار هستند یا به عبارتی عوامل غیرقابل کنترلی که در آن حوزه از بازار وجود دارند. به این معنی که شاید عوامل کنترلی بازارسرمایه عوامل بازار پول به شمار نیاید.
عواملی که قابل کنترل و پیشبینی نیستند و در حیطه اختیارات و وظایف آن بازار نیستند مثل عوامل قانونی، ورود حوادث طبیعی و. تاثیرشان در بازارهای مختلف متفاوت است اما در بازارهای ایران ریسکهای سیستماتیک وزن بیشتری از ریسکهای غیرسیستماتیک دارند. این ریسکها به دلیل ناپایداری و اینکه عهدنامه مدونی درباره این ریسکها وجود ندارد چه در نظامهای سیاسی یا اقتصادی و سایر نظامها، ریسکهای آنها افزایش پیدا میکند و بازارها هر لحظه منتظر اتفاقات غیرقابل پیشبینی هستند. این ریسک در کشور ما خیلی بالا است و متاسفانه همین دلیل باعث شده فضا برای سرمایهگذاری خیلی مناسب نباشد و سرمایهگذاران بیشتر در جاهایی سرمایهگذاری کنند که این ریسک به طور کامل از بین رفته، مثل سپردهها و اوراقمشارکتها و یا اینکه به حداقل رسیده است. به هر حال در حوزهای که باید سرمایهگذاری و اشتغالزایی شود تا رشد و توسعه اقتصادی ایجاد شود، آن پولها وارد بازارها نشده و باعث شده چند سال پی در پی شاهد رکود باشیم و ساختار اقتصادی به درستی ایجاد نشود.
به نظر شما راهکارهای به حداقل رساندن ریسک سیستماتیک در بازارسرمایه کشور از سوی سیاستگذاران کلان و تصمیمگیرندگان چیست؟
سیاستگذاران با سیاستگذاری و تدوین برنامههای جامع و پایبندی به آن برنامهها میتوانند ریسکها را کاهش دهند. اگر قرار است سرمایهگذاران یا فعالان و تولیدکنندگان بخواهند براساس آن سیاستها برنامهریزی کنند با اطمینان نمیتوانند هیچ نوع عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک برنامهریزی انجام دهند. گاهی برنامهریزی بلندمدت از سوی دولت براساس نرخهای جهانی یا نرخ تورم و پایبندی به آن بسیار کمککننده است. نه اینکه یک روز بگویند این گروه نفع میبرند یا گروه دیگری ضرر میکنند، نرخ را تغییر داده و برای اینکه سرمایهگذاری شکل بگیرد بیایند و برنامهها را تغییر دهند.
این نوع عملکرد، برنامهریزی بلندمدت برای امور جاری را غیرممکن کرده و ریسکهای سیستماتیک را افزایش میدهد. درباره ریسکهای غیرسیستماتیک هم، ریسکهایی که حتی قابل کنترل و پیشبینی و پیشگیری هستند در بازارهای کشور و از سوی نهادهای متولی به نوعی به بازارهای سرمایه کشور تحمیل میشود و ریسکهای غیرسیستماتیکی هم که میتوانست وجود نداشته باشد وجود دارد، مثل بسته شدن یا متوقف شدن نمادها، نحوه انتشار اطلاعات، نقدشوندگی بازار و. که قابل کنترل هستند؛ اما به دلیل اینکه ساختارهای بازارسرمایه کشور ایرادهای بسیاری دارد متاسفانه بازار سرمایه غیرقابل کنترل شده و متاسفانه شاهد ریسکهای غیرسیستماتیک دیگری هم هستیم. بازارسرمایه از ساختارهای سیستماتیک و غیرسیستماتیک رنج میبرد و همواره چه در مواقع رکود یا رونق این دغدغه بوده که در بازار تغییرات محتوایی، ساختاری و بنیادی بهوجود بیاید. هنوز این اتفاق نیفتاده که بازار به رکنی مثبت در اقتصاد و نهادی مناسب برای تامین مالی برای بنگاههای اقتصادی تبدیل شود و از طرف دیگر جایگاه و محل امنی برای سرمایهگذاری باشد.
ابهام در صورتهای مالی چقدر میتواند در این جریان نقش داشته باشد؟
ابهام در صورتهای مالی شرکتها ریسک غیرسیستماتیک است و قابلیت حل شدن دارد اما متاسفانه ابهام در صورتهای مالی زیاد شده و نحوه برخورد با این مشکلات و مصلحتاندیشی باعث شده هر ناشری به خودش اجازه میدهد هر اطلاعاتی که صلاح میداند را منتشر کرده و براساس آن منافع خود را تامین کند. در حالی که عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک با این شرکتها باید با قاطعیت برخورد شده و یا سیستم کنترلی مناسبی وجود داشته باشد تا بتوانند اطلاعات را براساس واقعیت بررسی و منتشر کنند. از ناشری که اطلاعات را منتشر میکند یا حسابرسی که مورد اعتماد سازمان بورس است همه باید به درستی به وظایف خود عمل کنند تا فعالان بازار سرمایه بتوانند با اطمینان بیشتری سرمایهگذاری کرده یا براساس آن تحلیل کنند.
عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک
دوره 3، شماره 10، آبان 1391، صفحه 71-92
عبدالله خانی؛ مجید حقیقی
بررسی نقش ساختار هیئت مدیره بر سرمایه فکری شرکتها با رویکرد فازی، مطالعه موردی شرکتهای عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک داروسازی بورس اوراق بهادار تهران
دوره 3، شماره 8، خرداد 1391، صفحه 73-93
احمد احمدپور؛ اسفندیار ملکیان؛ محمد جواد زارع بهنمیری؛ زینب نادی
دانش و مهارتهای مورد نیاز برای دانشآموختگان مقطع کارشناسی حسابداری دیدگاه استادان دانشگاه، شاغلان در حرفه و دانشجویان حسابداری (بررسی موردی: استان آذربایجان غربی)
دوره 1، شماره 1، مرداد 1389، صفحه 73-87
ویدا مجتهدزاده؛ سید حسین علوی طبری؛ فاطمه مرادی پر
رابطه نظام راهبری و حقالزحمه حسابرسی مستقل شرکتها
دوره 2، شماره 5، شهریور 1390، صفحه 75-101
سید حسین علوی طبری؛ روحاله رجبی؛ منصوره شهبازی
بررسی نوع مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
دوره 1، شماره 2، آبان 1389، صفحه 75-93
مهدی بهارمقدم؛ علی کوهی
بررسی تأثیر مدیریت سود بر کیفیت سود شرکتهای دارای بحران مالی
دوره 4، شماره 13، شهریور 1392، صفحه 75-103
بررسی اثر بندهای تعدیلی گزارش حسابرس مستقل بر سیاست تقسیم سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
دوره 5، شماره 19، اسفند 1393، صفحه 75-94
پرویز پیری؛ وحید حسینپور
بررسی رابطۀ مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتی و خطر سقوط آتی قیمت سهام
دوره 8، شماره 1، خرداد 1396، صفحه 75-105
دکتر سید علی حسینی؛ فتانه امجدیان
شناسایی نوع اظهارنظر حسابرسان با استفاده از شبکههای عصبی
دوره 1، شماره 3، دی 1389، صفحه 77-97
امید پورحیدری؛ زینب اعظمی
محیط اطلاعاتی بدون ساختار، سبکهای شناختی سرمایه گذاران، و ظرفیت پردازش اطلاعات انسانی
دوره 5، شماره 17، شهریور 1393، صفحه 77-95
علی بیات؛ قدرتالله طالبنیا؛ زهرا پورزمانی
تعیین و اولویتبندی مهارتهای آموزشی حسابداری بر اساس الگوی تحلیل سلسله مراتبی
دوره 6، شماره عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک 23، اسفند 1394، صفحه 77-98
عبدالله خانی؛ جمیله طیبی
بررسی تأثیر ویژگیهای هیئتمدیره شرکت بر میزان گزارشگری زیست محیطی، اجتماعی و راهبری شرکتی
دوره 10، شماره 2، مرداد 1398، صفحه 77-112
دکتر اسفندیار ملکیان؛ دکتر حسین فخاری؛ دکتر منیر جفایی رهنی
بررسی پایداری اجزای نقدی سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
دوره 3، شماره 9، مرداد 1391، صفحه 79-99
ولی خدادادی؛ رامین قربانی؛ سعید حاجی زاده؛ پیمان حیدری مقدم
تحلیل تأثیر نقدشوندگی بر بازده سهام با کنترل سبکهای سرمایهگذاری: رویکردی جدید با معیاری چند بعدی
دوره 4، شماره 15، اسفند 1392، صفحه 79-103
مدلسازی اجتناب مالیاتی با استفاده از اطلاعات حسابداری: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران
دوره 7، شماره 25، شهریور 1395، صفحه 79-100
شکراله خواجوی؛ محمد کیامهر
تأثیر چسبندگی هزینه بر تقارن زمانی سود با تأکید بر ارتباط میان چسبندگی هزینه و محافظهکاری شرطی
دوره 5، شماره 16، خرداد 1393، صفحه 81-99
سیدحسین سجادی؛ سعید حاجیزاد؛ جواد نیککار
ویژگیهای ساختاری و فرایندی هیأت مدیره و ریسک مالی: تغییر در نقدینگی- تغییر در بحران مالی
دوره 6، شماره 22، آبان 1394، صفحه 81-105
فرزانه نصیرزاده؛ مهدی صالحی؛ بهزاد بیگی
تأثیر تخصص مالی کمیته حسابرسی بر محیط اطلاعاتی شرکت
دوره 8، شماره 3، آذر 1396، صفحه 81-112
دکتر حسین فخاری؛ یاسر رضائی پیته نوئی
راهبری شرکتی و اجتناب مالیاتی
دوره 6، شماره 20، خرداد 1394، صفحه 83-103
بیتا مشایخی؛ سیدجلال سیدی
تأثیر تصاحب شرکتها بر محدودیتهای مالی شرکتهای هدف
دوره 7، شماره 27، بهمن 1395، صفحه 83-108
آرش گودرزی؛ رضا تهرانی
پایداری مالی شرکت و گزارشگری مالی متقلبانه: نقش کیفیت ساز و کارهای راهبری شرکتی
دوره 13، شماره 2، مرداد 1401، صفحه 83-104
غریبه اسماعیلی کیا؛ محمد اوشنی
تأثیر نقدینگی و فرصت سرمایهگذاری بر تصمیمات سرمایهگذاری با نقش تعدیلگری محدودیت مالی
دوره 13، شماره 1، اردیبهشت 1401، صفحه 83-96
شهناز مشایخ؛ الهه احمدی امین
بررسی مدیریت زمان اعلان سود شرکتها
دوره 3، شماره 11، اسفند 1391، صفحه 85-104
محمدحسین قائمی؛ حسن جهانفر؛ فرامرز رضایی
تغییرات مقطعی بازده: نقدشوندگی و اثر ریسک غیرسیستماتیک
دوره 7، شماره 26، آذر 1395، صفحه 85-106
مریم دولو؛ حمیدرضا فرتوکزاده
بررسی اثر میانجی مدیریت سود بر رابطۀ میان هزینههای تحقیق و توسعه و حقالزحمۀ خدمات حسابرسی
دوره عوامل موثر بر ریسک غیرسسیتماتیک 8، شماره 2، مرداد 1396، صفحه 85-104
دکتر محمدرضا عباس زاده؛ مصطفی قناد؛ فائزه غلامی مقدم
هموارسازی سودهای تقسیمی بر مبنای انعطاف پذیری مالی و اصلاح ساختار سرمایه
دوره 11، شماره 1، اردیبهشت 1399، صفحه 85-112
دکتر محسن رشیدی باغی
بررسی تأثیر خطای پیشبینی سود دورۀ قبل بر واکنش بازار به پیشبینی سود مدیریت، و انواع مختلف مدیریت سود
دوره 6، شماره 21، شهریور 1394، صفحه 87-112
احمد خدامی پور؛ حجت حسینی نسب؛ حسین حیاتی
شناسایی و تبیین عوامل موثر بر مدیریت مالیات
دوره 4، شماره 12، خرداد 1392، صفحه 89-110
بررسی ویژگیهای شرکت و اثربخشی کمیتۀ حسابرسی با استفاده از رویکرد الگوسازی معادلات ساختاری
دوره 9، شماره 3، آبان 1397، صفحه 89-114
دکتر رضوان حجازی؛ صدیقه عزیزی
تحلیل نقش حسابداران مدیریت به عنوان مشاوران استراتژیک شرکتها براساس آزمون الگوی اقتضایی
دوره 10، شماره 3، آذر 1398، صفحه 89-138
علی صیادی سومار؛ دکتر فریدون رهنمای رودپشتی؛ دکتر زهرا پورزمانی؛ دکتر هاشم نیکومرام
دیدگاه شما