تاخت و تاز سیگنال فروشان در بازار بورس
بازار سرمایه پس از 3 ماه ریزش و اصلاح ، چند هفته ای است که به حالت متعادل درآمده و توانسته سهامداران خرد را متقاعد به ورود دوباره به این بازار کند.
به گزارش پایگاه خبری رخداد اقتصادی؛ روند بورس در آذرماه به گونه ای پیش رفته است که دیگر نمی توان حتی ساعتی بعد را هم پیش بینی کرد. حجم ورود پول و عرضه و تقاضا در این مدت آن قدر نوسان داشته است که هر لحظه بازار را با خود به سمتی می برد.
در این مدت در بسیاری اوقات حجم تقاضا بسیار بالا بوده و در اکثر مواقع نمادها با صف خرید و یا نزدیک صف خرید معامله شده اند. اما در بعضی مواقع نیز آنقدر عرضه ها زیاد می شود که به یک باره بازار با ریزش شاخص مواجه می شود.
عوامل بنیادی در این مدت تغییر زیادی نداشته است؛ نمادها در وضعیت پایداری قرار دارند و این حجم بالای پول حقیقی است که تعیین کننده شکل بازار سرمایه است.
طی روزهای گذشته حجم بالایی از پول حقیقی وارد بورس شده است و حجم معاملات در بورس و فرابورس نیز به بالای 20 هزار میلیارد تومان رسیده است. این عدد نشان می دهد تا حدود زیادی اعتماد به بازار سرمایه برگشته است و حجم و میزان معاملات نیز دستخوش بازگشت این اعتماد شده است.
* بازار سرمایه و ورود به معاملات گاوی
در شرایط فعلی به نظر می رسد بازار سرمایه در ایران بازهم به حالت معاملات گاوی رفته است. این واژه برای مشخص کردن روند کلی بازار سرمایه به کار گرفته میشوند. به عبارت ساده، هنگامی که بازار رو به رشد باشد و قیمت سهام روندی صعودی دارد میگویند «بازار گاوی» است.
اینجا بیشتر بخوانید: علت صعود شاخص بورس چیست؟
در بازار گاوی تقاضا بسیار زیاد است و عرضه به ندرت صورت میگیرد. به عبارت دیگر، سرمایهگذاران با امید به آینده رو به رشد بازار، اقدام به خرید سهام جدید میکنند و فروشندگان نیز تمایلی برای فروش ندارند.
زمانی که بازار در شرایطی متفاوت با وضعیت فعلی است، گفته می شود که بازار به حالت خرسی رفته است. یعنی اگر قیمت سهام روندی نزولی داشته و رکود در اوضاع اقتصادی حاکم شده باشد، «بازار خرسی» نامی است که میتواند روند بازار را توضیح دهد.
در شرایط فعلی، در بازار گاوی، بیشتر افراد به امید کسب سود بیشتر، در بازار سرمایهگذاری میکنند، اما در بازار خرسی، جوی منفی بر بازار شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس حاکم است و همین امر رمقی برای سرمایهگذاران به منظور خرید سهام جدید باقی نمیگذارد. عکس این اتفاق نیز ممکن است؛ به عبارتی، اخبار ناخوشایند میتواند منجر به بازار خرسی شود و در مقابل، اخبار خوب بازار گاوی را رقم زند.
* کانال های سیگنال فروش همچنان سهم معرفی می کنند
اما نباید در این بین از دو مساله گذشت. اول از برخی شیطنت های شرکت های حقوقی که با افزایش عرضه در برخی نمادها که ظاهرا لیدری بازار را به عهده گرفته اند، سعی در کنترل این نمادها دارند. دوم، کانال ها و افراد سیگنال فروشی که هیچ تحلیل تکنیکال و بنیادی بر روی نمادها ندارند و فقط برای دریافت پول و رانت برخی سهم ها را تبلیغ می کنند.
به عبارت دیگر، کانالهایی که گردانندگان آنها خود را کارشناس بازار سهام معرفی میکنند؛ اما با دادن آدرس غلط به سهامداران تازهوارد سعی در انحراف معاملات به مقاصد منتخب خود دارند. این نسخه انحرافی در حالی پیچیده میشود که بهبود عوامل بنیادی، انتظار برای غلبه تحلیل بر هیجان در معاملات سهام را افزایش داده است؛ اما پارازیتهای ارسالی از سوی سیگنال فروشان میتواند در مجموع به تهدیدی برای معاملهگران سهام تبدیل شود.
بازار حالت متعادل به خود گرفته است
با نگاهی به نقشه بازار طی روزهای گذشت می توان دریافت در اکثر روزها شاخص کل هموزن، با رشد قابل توجهی همراه بوده است. این مساله در صورتی رخ داده است که شاخص کل به دلیل منفی شدن قیمت نمادهای شاخص ساز، قرمز رنگ بوده است. در ماه های گذشته که بورس روند نزولی داشت، در اکثر مواقع شاخص هموزن کاهشی بود و شاخص کل در روزهایی که از نمادهای دولتی حمایت می شد، سبز پوش بود.
این روند معکوس نسبت ماه های گذشته نشان از یک جهش در نوع معاملات سهامداران دارد. یعنی معاملات از هیجان خالی شده و جای خود را تحلیل داده است و سهامداران نیز از تجربه قبلی خود استفاده کرده و توانسته اند، نمادهای ارزنده را از نمادهای دولتی و غیرارزنده تشخیص دهند. همین مساله راه را برای چرخش آزادانه سرمایه در میان صنایع مختلف تا حدودی باز کرده است و هر روز شاهد بهبود معاملات در صنایع مختلف هستیم.
تشکیل صف های فروش در اکثر نمادها، اما مثبت شدن شاخص کل از طریق شاخص سازها، از یک سو، آزادی عمل سرمایه گذاران را با مانع روبهرو می کرد و از دیگر سو، سبب میشد تا خشک شدن تقاضا در مقابل فروشهای سنگین می شد. این کاهش نقدشوندگی در بازار سرمایه تاثیر منفی فراوانی بر اعتماد بر بورس گذاشته بود.
در حالحاضر کاهش میزان نقدشوندگی بورس، از سر راه برداشته شده و رشد قیمت سهام و کفه سنگین تقاضا شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس نهتنها در نمادهای شاخصساز بلکه در نمادهای کوچکی مشاهده میشود که تا چندی قبل سقوط آزاد قیمتها در آنها خود به مانعی روانی برای افزایش تقاضا بدل شده بود.
موج مثبت در بازار سهام و کالا/شاخص بیثباتی بورس چه میگوید؟
بورس های جهانی برای سومین روز متوالی، با کاهش ریسک خروج فرانسه از اتحادیه اروپا روند رو به رشدی را طی می کنند.
به گزارش مرور نیوز به نقل از بورس کالا، بورس های جهانی برای سومین روز متوالی، با کاهش ریسک خروج فرانسه از اتحادیه اروپا روند رو به رشدی را طی می کنند. به این ترتیب طی روز چهارشنبه بورس های شانگهای ۰.۳۶درصد، ژاپن ۰.۷۲درصد، هنگ کنگ ۰.۵۸درصد، آمریکا ۱.۱۲درصد با رشد همراه شدند .
از سویی شاخص VIX یا بی ثباتی بورس که نشاندهنده تمایل فعالان بازار به سرمایه گذاری بلندمدت تر است، به رقم ۱۰.۷۶ رسیده که بهترین رقم 3 سال گذشته بوده و سیگنال تداوم ورود سرمایه به بورس طی روزهای آینده را می دهد .
کاهش ریسک بازار همزمان با تضعیف ایندکس دلار (تقویت یورو)، شرایط را برای رشد محصولات پرریسک تر از قبیل قیمت کامودیتی ها فراهم آورده و برای این روز شاهد رشد قیمت فلزات اساسی شامل مس و روی هستیم. حتی چشم انداز طلا در کوتاه مدت نیز در حال بهبود بوده و از بازار این فلز گرانبها انتظار رشد می رود .
سنگ آهن و فولاد نیز روند صعودی در پیش گرفته اند و قیمت های امروز نشان می دهد که امروز بازارهای جهانی روز مثبتی را آغاز کرده است .
عرضه اوراق بدهی دولتی در شرایط فعلی مفید نیست
یک کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه در شرایط کنونی بازار کشش چنین عرضه ای را ندارد،تصریح کرد:بطورحتم افرادی که انتشار این اوراق را از طریق بازار سرمایه داشتند؛ از جذب سرمایه های خرد مردم نیز غافل نبودند.
مدیر عامل کارگرازی مهر اقتصاد درباره تبعات شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس انتشار اوراق بدهی دولتی در بازار سرمایه بدون توجه به حجم نقدینگی در گردش بازار به خبرنگار اقتصاد آنلاین گفت:با توجه به اینکه این اوراق درآمد ثابت حجمی نزدیک به سه هزار میلیارد تومان دارد و بازار سیگنال های خوبی از آن دریافت نکرده؛عرضه این اوراق زا مفید نمی دانم.
محسن محمدی با بیان اینکه در شرایط کنونی بازار کشش چنین عرضه ای را ندارد،تصریح کرد:بطورحتم افرادی که انتشار این اوراق را از طریق بازار سرمایه داشتند؛ از جذب سرمایه های خرد مردم نیز غافل نبودند.
این کارگزار بورس به استدلال برخی فعالان بازار مبنی بر جدایی بازار اوراق بدهی از بازار سهام نیز اشاره و اظهارداشت:این استدلال پذیرفته شده ای نیست؛اینها ظروف متصل بهم هستند بنابراین اثر خوبی در بازار شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس سهم نخواهند گذاشت.
تولید تراشه برای تشخیص سلول سرطانی
سيناپرس/ محققان دانشگاه ميشيگان در استفاده خلاقانه از فيزيک، موفق به توسعه تراشه ميکروفلوئيدي شده اند که از يک مسير پيچ و خم دار براي جداسازي سلول هاي سرطاني از جريان خون استفاده مي کند. شناسايي سلول هاي سرطاني دشوار است و در هر يک ميليارد سلول خون، يک سلول سرطاني است. چگونه مي توان يک سلول سرطاني را قرنطينه کرد تا بيماري تشخيص داده شده و روش درماني مناسب براي بيمار اتخاذ شود؟ شايد يکي از روش ها براي پاسخ دادن به اين سوالات، ترسيم يک ماز (maze) باشد. محققان موفق به توسعه تراشه ميکروفلوئيدي شده اند که از يک مسير پيچ و خم دار براي جداسازي سلول هاي سرطاني از جريان خون و شناسايي سلول هاي سرطاني شبه- بنيادي (stem-like cancer cells) که به صورت تهاجمي سرطان را گسترش مي دهند، استفاده کردند. منحني ها به گونه اي طراحي شده اند که سلول هاي سرطاني را به سمت جلو هدايت مي کنند (سلول هاي کوچکتر معمولي به ديواره ها مي چسبند) و گلبول هاي سفيد در موقعيت ايده آل قرار مي گيرند. از همه مهمتر، اين روش جداسازي بسيار سريعتر از روش هاي متداول است که از نشانگرها (markers)و تله ها براي به دام انداختن سلول هاي سرطاني استفاده مي کنند. خون به سرعت جريان پيدا مي کند و تنها چند دقيقه زمان لازم است تا سلول هاي سرطاني مشخص شوند؛ براي کسب نتيجه بهتر، بعد از مرحله اول بايد تراشه ديگري اضافه شود. اين روش مي تواند کليد توسعه درمان هاي جديد سرطان باشد. درصورتيکه بتوانيد سلول هاي سرطاني تهاجمي را (از ساير سلول ها) جداسازي کنيد، شانس بيشتري براي توسعه روش درمان سرطان خواهيد داشت. به عنوان مثال، در تست سرطان پستان که درحال انجام است، استفاده از تراشه ماز- مانند مي تواند نشان دهد که آيا مسدود کردن مولکول سيگنال دهي ايمني، تعداد سلول هاي سرطاني شبه- بنيادي را کاهش مي دهد يا خير. اين روش الزاما منجر به توسعه روش هاي درماني جديد براي سرطان هاي سخت نمي شود، اما مي تواند اميدهاي تازه اي براي سرطان هايي که اميدي به توقف آنها نيست، ايجاد کند. با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد
شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس
تله چارتی در بورس
عصر بازار- شما از چه نوع تحلیلی در بازار سهام پیروی میکنید؟ در بازارهای سهام دنیا معاملهگران، هر یک دلایل خاص خود را برای استفاده از تحلیلهای مختلف دارند. با این وجود در بازار سرمایه ایران و طی چند دهه اخیر همواره رقابت میان تحلیلگران فاندامنتال (بنیادی) و تکنیکالی از مهمترین موضوعات بوده است.
به گزارش پایگاه خبری «عصربازار» به نقل از دنیای اقتصاد ، تحلیل بنیادی وتکنیکال که هر کدام ابزارهای متفاوتی برای بررسی بازار دارند، میتوانند بهعنوان بزرگترین سیگنال درخصوص رفتار سهامداران در بورس مطرح باشند.از این رو بررسی این تحلیلها و انتخاب گزینه اصلحتر میتواند تا حد زیادی بر روند منطقی بازار اثرگذار باشد.
شواهد حاکی از آن است که عمده کارشناسان بر استفاده ترکیبی ازاین دو نوع تحلیل اجماع نظر دارند، این موضوع در حالی عنوان میشود که تحلیل تکنیکال عمدتا با انتقادهای زیادی همراه بوده است. بهزعم کارشناسان تحلیل تکنیکال بهعنوان یک ابزار سنجش بازار، میتوانست بر روند بورس تاثیر قابلتوجهی داشته باشد. اما بررسیها نشان داد که در چند سال اخیر تحلیل تکنیکال وارد مسیر انحرافی شده است تا جایی که بهعنوان یک تله تحلیلی در بازار چالش ساز شده است.
طبق بررسیها معایب تحلیلهای تکنیکال را میتوان در چند بخش اینطور بیان کرد: کاهش دید بلندمدت میان سهامداران، استفاده از قضاوتهای شخصی در تحلیلها، عدماستفاده از استانداردهای تحلیل تکنیکال، تاخیر زمانی و به تبع آن منطقی نبودن نسبت بازده به ریسک، شناسایی سطحهای پی در پی و سردرگمی معاملهگر در استنباط صحیح.
مهرتایید تحلیلگران بر اجماع هردو تحلیل
هدف اصلی هر سهامدار در بورس کسب سود مطلوب است. برای کسب سود و موفقیت در سرمایهگذاری نیز تحلیلهای دقیق با درصد خطای کمتری نیاز است. در این بین، عدهای با تکیه بر تحلیلهای بنیادی خط مشی معاملاتی خود را مشخص میکنند و عدهای با بررسی تحلیلهای تکنیکال به معامله میپردازند. با این حال در بازار سرمایه کشور، تحلیل بنیادی و فاندامنتال متعصبان خاص خود شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس را دارد.عدهای تحلیل بنیادی را علمی و مورد تایید برای بررسی آینده بازار دانسته و عدهای دیگر تحلیل تکنیکال را به واسطه بررسی بر مبنای نمودارها و رفتارشاخصها مناسب برای معاملهگری میدانند. با این وجود در نظرسنجیهای قبل «دنیای اقتصاد» در پاسخ به سوالی درخصوص استفاده از کدام نوع تحلیل، بیش از نیمی از کارشناسان تحلیلی را مناسب دانستهاند که ترکیبی از بنیادی و تکنیکال باشد.
نکته قابلتوجه در پاسخ به سوال مطرح شده این است که هیچ یک از کارشناسان شرکتکننده، تحلیل تکنیکال را بهتنهایی مرجعی کاملی برای استفاده در معاملات نمیدانند. با این وجود بهنظر میرسد همچنان نیاز است که این تحلیلها بررسی شود تا تواناییهای هر یک بهتنهایی مشخص شود.
تکنیکال و فاندامنتال چیست؟
بهطور خلاصه میتوان گفت در تحلیل شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس بنیادی، فرد با استفاده از دادههای صورتهای مالی و تجزیه و تحلیل آنها و بررسی پارامترهای اقتصادی موثر وضعیت سهام یک شرکت را مورد بررسی قرار میدهد.طرفداران نظریه بنیادی معتقدند شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس که قیمت در بلندمدت به سوی ارزش ذاتی میل میکند؛ بنابراین هرگاه تحلیلگران بنیادی در فرآیند ارزشگذاری بنیادی سهام، فاصله یا شکاف بین ارزش با قیمت روز را ملاحظه کنند از این مساله برای نتیجهگیری در مورد ارزندگی یا عدمارزندگی و متعاقب آن خرید یا فروش سهام استفاده میکنند.
به این ترتیب در تحلیل بنیادی آنچه اهمیت دارد، تشخیص صنایع برتر از لحاظ رشد سودآوری وپس از آن تعیین شرکتهایی است که در صنایع مذکور دارای وضعیت مناسبی هستند. تحلیل بنیادی معمولا بر اطلاعات و دادههای گنجانده شده در صورتهای مالی تمرکز دارد و از این طریق میتواند درخصوص ارزشگذاری سهام به سرمایهگذاران کمک کند.
اما تحلیل تکنیکال با مطالعه قیمتهای گذشته و حجم مبادلات، حرکتهای آینده قیمت سهم را پیشبینی میکند. اساس شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس این تحلیلها بر استفاده از نمودار و رابطههای ریاضی استوار است تا به این نحو با کشف روندهای تغییر قیمت، فرصتهای خرید و فروش مشخص شود؛ بنابراین میتوان گفت: تحلیل تکنیکی، فرآیند مطالعه و تحلیل قیمتهای تاریخی سهام در جهت تعیین قیمتهای احتمالی آینده است. این کار به وسیله مقایسه روند تغییرات جاری با حرکتهای مشابه قیمت در گذشته انجام میگیرد تا به این وسیله روند آتی پیشبینی شود.
نقدهایی بر تحلیل تکنیکال
بسیاری از کارشناسان سهام بر این باورند که در یک دهه گذشته، تحلیل تکنیکال ضربههای بسیاری بر بدنه بازار وارد کرده است.این کارشناسان بیان میکنند عدماستفاده از اطلاعات بنیادی شرکتها در این نوع تحلیل باعث شده سهامداران با دریافت سیگنالهای اشتباه مسیر بازار را از روند طبیعی خارج کنند. در همین زمینه، هفته گذشته کارگزاری بانک کشاورزی، با برگزاری مناظرهای با عنوان رفتارشناسی بازار سرمایه با تمرکز بر تحلیل تکنیکال به بررسی تحلیل تکنیکال در بازار سهام پرداخت.
در ابتدای این نشست، بهروز خدارحمی، دبیر کل نهادهای مالی و سرمایهگذاری در تشریح تحلیل تکنیکال گفت: این ابزار تحلیلی از سه پیش فرض تشکیل شده است.اول اینکه، قیمت همه چیز را در خود دارد، دومین مورد بازار از یک روند ثابت پیروی میکند و آخرین مورد اینکه در این تحلیل به ثبات رفتار فعالان بازار سرمایه و قابلپیشبینی بودن آن تاکید شده است.
خدارحمی در ادامه با بیان اینکه تحلیل تکنیکال و بنیادی در مقابل یکدیگر قرار دارند گفت: توجه به تفاوتهای این دو ابزار بسیار مهم است. تحلیل تکنیکال یک ابزار تحلیلی مستقل است و نباید آن را بهعنوان زیر شاخههای تحلیل کمی به حساب آورد. وی در ادامه گفت: از آفتهای تحلیل تکنیکال دور شدن بورس از فرآیند سرمایهگذاریها با دید طولانی مدت است.
با وجود اینکه در اصول اولیه تحلیل تکنیکال، به کارآیی آن در شرایط خاصی از بازار سرمایه اشاره شده است، اما دیده میشود که از این ابزار تحلیلی در همه شرایط استفاده میشود. خدارحمی همچنین در ادامه از دیگر ایرادات وارده بر این تحلیل را عدمتطبیق پیشفرضهای جهانی با شرایط بازار ایران دانست و گفت: در ایران 22 روز کاری وجود دارد و همچنین زمان فعالیت روزانه بازار سرمایه 4 ساعت است، در حالی که این ابزار متناسب با 25 روز کاری و بر اساس تقویم میلادی و همچنین فعالیت روزانه بازارهای سرمایه بیش از 4 ساعت طراحی شده است.این یکی از موضوعات بسیار مهمی است که کمتر تکنیکالیستی در ایران به او توجه میکند.
دبیرکل نهادهای مالی و سرمایهگذاری با اشاره به فن پیشبینی بیان کرد: در پیشبینی، دهها حالت بیان میشود و این امکان وجود دارد که یکی از این حالتها درست باشد. تحلیل تکنیکال نیز از همین قاعده پیروی میکند، دهها حالت متصور میشود که ممکن است یکی از آنها درست باشد.همچنین بعضا نمودارهای تحلیلی این ابزار، برای مطالعه بازار ارز و طلا طراحی شده و به هیچ عنوان برای تحلیل بازار سرمایه قابلاستفاده نیست و منابع آموزشی آن به روز نشده است.
وی با بیان اینکه افراد، تحلیل تکنیکال را معادل مدیریت بازار سرمایه میدانند، گفت: این یک تفکر رایج و اشتباه است. این فرآیند عامل بر هم زدن نظم بازار سرمایه است و همچنین به سرمایهگذاریهای کوتاهمدت منجر خواهد شد. بهروز خدارحمی یکی دیگر از ایرادات وارد شده به شناسایی سیگنال های انحرافی در بورس تحلیل تکنیکال را ذهنی بودن آن دانست و گفت: نمودارها بر اساس تصورات ذهنی افراد و منطق فردی تحلیل میشوند و از یک روند طراحی شده پیروی نمیکنند.
خدارحمی در پایان ضعفهای تحلیل تکنیکال را بهطور خلاصه طبقهبندی کرد:
1-شخصیت تحلیلگر و جهتگیری: تحلیل تکنیکال همچون تحلیل بنیادین ذهنی بوده و قضاوت شخصی افراد در تحلیل آنها تاثیرگذار است.
2- تفسیر آزاد: در یک تحلیل از جنس تکنیکال، تفسیرها متفاوت است. با وجود اینکه استانداردها در تحلیل تکنیکال مشخص است، عدمتوافق میان تحلیلگران تکنیکی در مورد یک نمودار واحد زیاد به چشم میخورد. این در حالی است که هر دو شخص ممکن است برای توجیه نظریه خود، به سطوح حمایت و مقاومت یا سطوح شکست قابلقبولی نیز تکیه کرده و دلایل موجهی ارائه کنند.
3- تاخیر زمانی: مهمترین انتقادی که به تحلیل تکنیکال وارد است، تاخیر زمانی آن است. تا قبل از اینکه یک روند بتواند بهطور کامل شناسایی شود، قسمت قابلتوجهی از حرکت قیمت انجام شده است و ممکن است نسبت بازده به ریسک منطقی نباشد.
4- سطحهای پی در پی: درست بعد از شناسایی یک روند جدید، همیشه یک سطح مهم دیگر در همین نزدیکی وجود دارد.
اختلال بازار با تحلیل تکنیکال؟
در ادامه مناظره درخصوص تحلیل تکنیکال کامیار فراهانی از تحلیلگران تکنیکال، به بیان دیدگاههای خود پرداخت. وی ضمن قبول نقدهای بیان شده عنوان کرد: برخی از نقدهای عنوان شده درست است، اما تحلیل تکنیکال عامل برهم زدن نظم بازار سرمایه نیست. این فعال بازار سرمایه ضمن بیان این نکته که منابع تحلیل بنیادی نیز مانند تحلیل تکنیکال بهروز نشده و دادههای مورد نیاز برای تحلیل بنیادی نیز در دسترس نیست، خاطر نشان کرد: در صورتی که تحلیل تکنیکال فاقد کارآیی بود توسعه پیدا نمیکرد.
وی در پایان بیان کرد: تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال یا هر تحلیل دیگری صرفا یک ابزار است. این ابزارها برای شناسایی سود طراحی شدهاند و هر یک از این ابزارها که بتواند به افزایش بازدهی منجر شود باید مورد استفاده قرار بگیرد. تفاوتی در ابزارهای تحلیلی نیست، به بیان دیگر در واقع تحلیل بنیادی نیز مشمول نقدهایی است که متوجه تحلیل تکنیکال است.
دیدگاه شما