پرکاربردترین استراتژی معاملاتی در تحلیل تکنیکال
استراتژیهای معاملاتی مختلفی برای معامله کردن در بازارهای مالی وجود دارد، که درهر کدام از این استراتژیهای معاملاتی از ابزارها و اندیکاتورهای خاصی استفاده میکنیم. ما در این مقاله یکی از سادهترین و کاربردیترین روشهای معاملاتی را به شما آموزش میدهیم، در این روشهای ابزارهایی را معرفی میکنیم که اکثر معامله گران چه تازهکار و چه باتجربه از آن استفاده میکنند.
قبل از معرفی استراتژی معاملاتی چند نکته را در تحلیل تکنیکال باید در نظر بگیرید.
- اول اینکه از ابزارهای همخانواده استفاده نکنید. یعنی در یک استراتژی معاملاتی از دو ابزار که یک کار را انجام میدهد استفاده نکنید. مثلاً از دو ابزار RSI و MACD همزمان استفاده نکنید چراکه هر دو میل تقریبی معامله گران به خریدوفروش را نشان میدهد .
- در هر تایم فرم که تحلیل میکنیم باید منتظر بمانیم که آخرین شمع (کندل) بسته شود. بعد آن کندل را در تحلیل بهحساب بیاوریم. پس تا شمعی بسته نشده باشد اعتباری ندارد.
- تایم فرمهای بزرگتر به تایم فرمهای کوچکتر غالب است چونکه حجم بیشتری در آن معامله میشود. مثلاً اگر تایم فرم چهارساعته نزولی بودن بازار را نشان دهد ولی تایم فرم نیمساعته صعودی بودن بازار را نشان دهد، باید مراقب باشیم و بدانیم این صعود موقتی است و امکان ریزش قیمت وجود دارد.
- یک قانون خیلی مهم در بازارهای مالی، اول حفظ سرمایه بعد افزایش سرمایه میباشد.پس تا زمانی که شاخص بازار مثبت نباشد،نباید وارد معامله شد.
معرفی ابزارهایی برای تحلیل تکنیکال
1- RSI :
اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی که مخفف Relative Strength Index هست اندیکاتوری بازگشتی است که برای تایید و تعیین نقاط و سطوح بازگشتی بازار به کار برده می شود و از گروه اسیلاتور های مومنتوم است.
اندیکاتورRSI از عدد ۰ تا ۱۰۰ درجهبندیشده و در بین این سطوح نوسان میکند. فعالان بازارهای سرمایه و بورس دو سطح ۳۰ و ۷۰ را بهعنوان سطوح ویژه انتخاب کردهاند.
در این درجهبندی ۳۰ نشان از فروشهای افراطی و سطح حمایتی که بهاحتمالزیاد برگشت قیمت را در پیش خواهد گرفت و درجه ۷۰ نشان از خریدهای افراطی و سطح مقاومتی که احتمال کاهش قیمت را خواهد داشت.
درجه ۵۰ هم بهعنوان سطح میانی در نظر گرفته میشود. اگر نوسانات اسیلاتورRSI به درجات ۲۰ و ۸۰ یا ۱۰ و ۹۰ برسد قدرت بازگشتی آن نیز بیشتر میشود.
2- Stochastic :
در حالت کلی استوکاستیک بهعنوان اسیلاتوری شناختهشده است که از قیمت ارز و حجم معاملات پیروی نمیکند بلکه چیزی که در این اندیکاتور مهم است سرعت و جهت حرکت قیمت است.
ابتدا باید این را در نظر داشته باشیم که در این اندیکاتور هم نقاط اشباع خرید (over bought) و اشباع فروش (over sold) اهمیت دارد. عموماً بازهای که این اندیکاتور در آن نوسان میکند ۲۰ تا ۸۰ است .( البته بازه اصلی که در آن نوسان دارد بین ۰ تا ۱۰۰ است اما از منظر دیدگاه قدیمیتر بین بازه ۲۰ تا ۸۰ پذیرفته تر است. ) در منابع مختلف ممکن است با اصطلاح بیش فروش یا فروش افراطی که منظور همان اشباع فروش است و همینطور با اصطلاح بیش خرید یا خرید افراطی که همان اشباع خرید میباشد روبهرو گردید . نکته مهمی که باید در نقطه اشباع خرید (خرید افراطی ) مدنظر داشت این است که احتمال کاهش قیمت و شروع روند نزولی در سهم وجود دارد . همچنین درزمانی که در نقطه اشباع فروش (فروش افراطی ) قرار داریم منتظر افزایش قیمت و تغییر روند سهم به حالت صعودی باید باشیم.
3- واگرایی در اندیکاتور RSI :
واگرایی بین rsi و خطوط قیمت درزمانی که اعداد بالاتر از ۷۰ و یا پایینتر از ۳۰ را نشان میدهد اخطار بسیار جدیای تلقی میشود که حتماً باید به آن توجه کرد. این واگرایی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و نشان از برگشت نمودار قیمت خواهد بود.
زمانی که در روندی صعودی شاهد واگرایی بین اندیکاتور و نمودار قیمت در تراز ۷۰ و بالاتر باشیم بهاحتمالزیاد شاهد برگشت روند و نزول قیمت خواهیم بود. و در شرایطی که در انتهای یکروند نزولی شاهد واگرایی بین قیمت و اندیکاتور rsi در ترازهای ۳۰ و کمتر از آن باشیم احتمال عوض شدن روند و افزایش قیمت سهم بسیار بالا خواهد بود.
واگرایی بیت کوین
ممکن است در ترازهای کمترتر از ۷۰ و بالاتر از ۳۰ نیز واگرایی بین قیمت و اندیکاتور مشاهده شود ولی این واگرایی به نسبت از اعتبار و اهمیت کمتری برخوردار
4- خط ترندلاین (Trend Line)
خط روند یکی از اساسی ترین مفاهیم تحلیل تکنیکال می باشد. برای درک روند قیمت ها ابتدا باید با مفاهیم قله و کف آشنا شد.
خط روند روش نموداری است که در آنیک خط به نمودار برای نشان دادن روند بازار یا سهام اضافه میشود. رسم یک خط روند بهسادگی کشیدن یک خط مستقیم است که با متصل کردن مینیممها یا ماکزیممها میتوان جهت روند کلی بازار یا سهام را نشان داد.
گفتنی است این خطوط به این دلیل استفاده میشوند که نوسانهای قیمتی را از تحلیل حذف کرده و نشان دهند که قیمت به کدام سمت میرود و مناطق حمایت و مقاومت نیز چگونه است.
اعتبار یک روند را تعداد دفعات برخورد قیمت با خط روند (ترند لاین) ، میزان زمان باقی ماندن قیمت در روند و شیب روند تعیین می کند و در صورتی که هر کدام از سه پارامتر بالا بیشتر و بزرگتر باشد اطمینان کردن به روند غالب اهمیت بیشتری پیدا می کند.
ترندلاین صعودی ونزولی
گفتنی است این خطوط به این دلیل استفاده میشوند، که نوسانهای قیمتی را از تحلیل حذف کرده و نشان دهد که، قیمت به کدام سمت میرود و مناطق حمایت و مقاومت نیز چگونه است.
4- میانگین متحرک یاMA
ابزار دیگر مورداستفاده میانگین متحرک (MA) می باشد.همانطور که از نامش پیدا است. میانگین تعداد کندل هایی که میخواهیم را میگیرد و بهصورت یه خط حمایت یا مقاومت نشان میدهد.که در بازارهای صعودی بیشتر نقش حمایتی رادارند.
طبق استراتژی معاملاتی ما برای تشخیص تغییر روند، نیاز به سه MA10،MA20 وMA100 داریم. همانطور که میدانید هر چه عدد MA کمتر باشد، حساسیت و واکنش بیشتری نسبت به تغییر قیمت از خود نشان میدهد. پس زمانی که MA20،MA10 یا MA100 را به سمت بالا قطع کند یکی از نشانههای تغییر روند و رشد قیمت می باشد. همچنین اگر عکس این قضیه اتفاق بیافتد، یعنی MA10،دوMA دیگر را به سمت پایین قطع کند ریزش قیمت اتفاق میافتد و روند نزولی میشود.
بهترین استراتژی های بازار معاملاتی
اولین چیزی که قرار است به شما آموزش دهم، بسیار ساده است، استراتژی معاملاتی روزانه با حداکثر سود میباشد. از سال ۲۰۰۷ از استراتژی معاملاتی روند استفاده میکنم و هنوز هم امروزه کاربرد دارد. سعی دارم مختصر و مستقیم به این نکته اشاره کنم.
یک جفت ارز یا یک سهام که در حال افزایش یا کاهش را پیدا کنید.
سهامهای مختلف را بررسی کنید تا سهمی که جهت روند قابل توجهی داشته باشد را بیابید. بایستی جهت روند به سادگی مشخص باشد. سادهتر این است که ببینیم بیشتر این استراتژی چگونه کار میکند.
وارد سیستم کارگزاری خود شوید و به سهمها نگاه کنید که در حال حرکت هستند. تایم فریم خود را روی یک ساعت قرار دهید، چارت را بزرگتر و درشتتر کنید و هر روند را مشخص نمایید. وقتی روند را مشخص کردید، تایم فریم را کوچکتر انتخاب کنید مثل چارت ۵ دقیقهای.
سهامها را بررسی کنید تا ببینید آیا الگویی که برای شما آشناست وجود دارد؟ مانند این تصویر شما میتوانید یک الگوی شکستن ساده را مشاهده کنید.
منتظر پولبک در جهت مخالف روند میمانیم
استراتژی کلیدی برای ورود به معامله، تایم فریم کوتاهتر را انتخاب میکنیم و منتظر سهم میمانیم تا در جهت مخالف روند حرکت کند. برای مثال اگر نموداری با تایم فریم یک ساعته را رصد میکنید، تایم فریم آن را کوتاهتر و به ۵ دقیقه تغییر دهید. منتظر پولبک باشید.
وقتی شما یک روند صعودی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید تا کمی به سمت پایین حرکت کند. اگر روند نزولی پیدا کردید، نیاز به ابزاری دارید تا کمی به سمت بالا حرکت کند. این کار را برای کاهش ریسک و افزایش نسبت سود به ریسک انجام می دهید.
اکثر سهامها به صورت موج حرکت میکنند، به منظور این که شانس موفقیت خود را به شدت افزایش دهید، بایستی یک روند پیدا کنید و زمانی که پولبک صورت گرفت و متوقف شد، در اسرع وقت وارد بازار میشوید.
بهترین مکان خرید، جایی است که روند صعودی است و دوره کوتاهی برای کسب سود وجود دارد بدین معنی که مردم در حال فروش هستند. روشی است که میتوانید از موج بزرگ، ریسک کمتر و سود بیشتر را به دست آورید.
مهم: از حد ضرر (SL) جهت کنترل ریسک استفاده کنید.
۹۰% معاملهگران موقعیت را از دست میدهند زیرا آنها نمیتوانند ضررهای خود را کنترل کنند. معاملهگران به ضرر کردن خود ادامه میدهند و تمام سرمایه خود را از دست میدهند. تمام معاملهگران حرفهای به این مشکل روحی و روانی آگاه هستند و همیشه جلوی باخت خود را در همان ابتدا میبندند و به برندهشدن خود ادامه میدهند.
قبل از این که وارد معامله شوید بایستی بدانید در کجا با ضرر خارج خواهید شد. ضرر کردن یک امر عادی است، تنها ترفند این است که به محض اینکه معامله به راه خود ادامه نداد، سریع پوزیشن را ببندید.
بهترین روش برای این که در کجا از معامله خارج میشوید، زمانی که قصد خرید دارید حد ضرر (SL) را زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبلی قرار دهید و اگر قصد فروش دارید در بالای حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار دهید.
در بازار معاملاتی بالا، مشاهده میکنیم که یک روند نزولی در حال روی دادن است. فلش قرمز رنگ موقعیت خوبی را برای فروش پیشنهاد میدهد. در این مورد حد ضرر (SL) را میتوان کمی بالاتر از حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار داد (خط قرمز در عکس). این مورد ریسک خیلی کمی به همراه دارد اما همان طور که در نمودار میبینید، میتوان به سود زیادی دست یافت.
زمانی که روند شکسته می شود بفروشید
روندها زمانی میتوانند سودآور باشند که سود خود را حفظ کنید، بنابراین بایستی بدانید چه زمانی از معامله خارج شوید. برای این که بفهمید چه زمانی از روند خارج شوید، به روند با دقت نگاه کنید و اگر شکسته شدن روند را دیدید فورا از معامله خارج شوید.
زمانی که روند شکسته میشود چگونه مشخص میشود؟
قانون کلی در مورد شکسته شدن روند زمانی روی میدهد که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایینتر از حداکثر قیمت “High” شمع قبلی در روند صعودی قرار گیرد و حداقل قیمت “Low” شمع بعدی بالاتر از حداقل قیمت Low”” شمع قبلی در روند نزولی باشد. مثال مشابه دیگری را مشاهده کنید:
اگر حداقل قیمت Low”” شمع جدید بالاتر از حداقل قیمت شمع قبلی باشد روند شکسته میشود. زمانی که قیمت به به حداکثر قیمت “High” شمع قبلی برمی گردد از معامله خارج میشوید. همچنین در روند صعودی زمانی روند شکسته میشود که حداکثر قیمت “High” شمع جدید پایینتر از حداکثر “High” شمع قبلی است و زمانی از معامله خارج میشوید که قیمت به حداقل “Low” شمع قبلی رسیده باشد.
اکنون شما یک استراتژی بسیار قدرتمند را آموختید، سعی کنید از آن استفاده کنید.
استراتژی الگوی کانال
استراتژی الگوی کانال اغلب در معاملات کاربرد دارد. چرا؟ زیرا بیشتر زمانها، ابزارهای معاملاتی تشکیل کانال را میدهند. این کانالها تشکیل مثلث را میدهند. خسته کننده به نظر میرسند اما میتوانند بسیار سودآور باشند. اگر بتوانید نوع الگو را تشخیص دهید، پیشبینی این که برای سهام مورد نظر در آینده چه اتفاقی میافتد آسانتر است و این اغلب موارد کاربرد دارد.
حالا این که با این استراتژی چگونه معامله کنیم را مرحله به مرحله نشان خواهم داد:
این الگو چگونه به نظر میرسد؟
این استراتژی شامل یافتن الگوی چارت است که شبیه به کانال یا مثلث میباشد. همان طور که در شکل نشان داده شده است. برای تایید کانال، حداقل نیاز به دو بانس دارید. شما زمانی برای بار سوم وارد معامله میشود که چارت به لبه رسیده باشد و متوجه شوید که قیمت از خطوط حمایت و مقاومت قبلی عبور نمیکند. شما میتوانید هر زمان که قیمت شروع به بانس از لبه کرد، وارد معامله شوید، فقط نبایستی در زمان بانس سوم وارد پوزیشن بشوید.
اگر کانال حفظ شود، می توانید از آن سود ببرید، اما اگر یک دفعه حفظ کانال بهم خورد از معامله خارج شوید و منتظر فرصت دیگری باشید.
چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را میگیرید؟
زمانی که میخواهید وارد معامله شوید لازم است بدانید چه زمانی به سود می رسید و چه زمانی جلوی ضرر را میگیرید. در این استراتژی از ۳/۱ محدوده کانال برای سطح حد ضرر (Stop Loss) استفاده کردم و ۳/۲ کانال را به قیمت هدف (Target Price) اختصاص دادم، همان طور که در تصویر بالا نشان داده شده است.
زمانی که این الگو ظاهر میشود اغلب نتیجه میدهد و میتواند پرتفوی شما را به سود برساند. اغلب بازار به تمایل به حرکت در کنار یگدیگر دارد (حالت رنج) و این به شما کمک میکند که در این زمان به اصطلاح “خسته کننده” به سود برسید.
آنچه شما باید انجام دهید این است که در جستجوی الگوی روشن و واضح باشید. اغلب نمودارها، نامنظم هستند و قیمت به صورت سر به سر حرکت میکند. زمانی که الگو به آسانی قابل شناسایی بود شروع به معامله کنید. پول خود را به چیزی که شبیه به نوعی کانال است دور نریزید.
اگر می خواهید متعلق به ۱۰٪ از معامله گران برتر باشید، لازم است هشیار باشید و تنها زمانی وارد معامله شوید که در مورد الگوی کانال مطمئن هستید. یک نکته بسیار مهمی که به بسیاری از معاملهگران حرفهای کمک میکند تا واقعا در حرفه خود پیشرفت کنند، پیگیری معاملات و الگوهای مختلف است. جاهایی که استراتژی کاربرد دارد و جاهایی که کاربرد ندارد را یادداشت کنید و بر اساس آمار خودتان اقدام به عمل نمایید.
یک مثال واقعی
در چارت ۳۰ دقیقهای بالا، روند نزولی را مشاهده میکنید. من الگوی کانال را در تایم فریم ۳۰ دقیقه بعد از کنترل نمودار در تایم فریمهای مختلف شناسایی کردم. به نظر میرسد معامله در محدوده زمانی، ۱۴ اکتبر باشد. سطح بالا، قیمت ۱٫۶۱ و سطح پایین، قیمت ۱٫۵۹ است. زمانی که نمودار به حداکثر قیمت (Higher) شمع نزدیک میشود، پوزیشن خرید میگیرم. نوار صورتی رنگ جایی است که میفروشم و نوار نارنجی رنگ جایی است که حد ضرر (ST) را قرار دادم و بر روی نوار سبز رنگ، هدف سود (Target Profit) را مشخص کردم. در این مورد از ۳/۱ برای حد ضرر (SL) و ۳/۲ برای قیمت هدف (Target Price) را دنبال نکردم چون در اینجا میخواستم ضرر کمتری را داشته باشم.
نتیجه چیست؟ یک معامله سودآور را به همراه داشت. میزان ریسک کاملا به دید شما از چارت معاملاتی بستگی دارد. با این استراتژی از ریسک کم با سود بالا استفاده کردم.
استراتژی دوقلوی سقف یا دبل تاپس (Double Tops)
اکثر معاملهگران موفق از تحلیل تکنیکی استفاده میکنند و الگوهای نمودار برای کسب درآمد را به کار میبندند. آنها فهرستی از الگوهای اصلی که کاربردی است را دارند و دائم از این الگوها استفاده میکنند. هر زمان که شکل خاصی ظاهر شود، آنها معامله خود را آغاز میکنند و میدانند که ۵۵ تا ۹۰ درصد مواقع برنده هستند.
یکی از این الگوهای بسیار موفق، استراتژی دو قلوی سقف یا دبل تاپس (DT) است. اغلب این الگو در نمودار ظاهر می شود و تقریبا هر روز الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس یا (DT) را مشاهده میکنم. به این بستگی دارد که چه قدر از روز را پشت کامپیوتر مینشینید و از چند ابزار مختلف برای بررسی نمودار استفاده میکنید. هنگامی که دو قلوی سقف مناسب را مشاهده کردید، میتوانید وارد معامله شوید و بدانید شانس به نفع شماست. در ادامه مراحل یافتن استراتژی دبل تاپس معاملاتی را نشان خواهم داد. این یکی از الگوهای سودآوری است که توصیه میکنم به آن توجه کنید.
سهام مختلف را بر روی صفحه کارگزاری خود مرور کنید.
برای یافتن الگوی دو قلوی سقف، نمودار سهام یا ارزهای مهم را بررسی میکنم. نمودار یک ساعته و ۵ دقیقه را بررسی میکنم تا دوتایی بالا و پایین را پیدا کنیم. با بزرگ نمایی نمودار، بهتر میتوان آن را بررسی کرد.
در نمودار بالا، الگوی دو قلوی سقف به خوبی قابل مشاهده است. شما میتوانید تایم فریم را بر اساس علاقمندی خود انتخاب کنید. بستگی به این دارد که معامله شما چه قدر طول میکشد. اگر میخواهید معامله را در عرض ۵ دقیقه تا چند ساعت انجام دهید، باید از نمودار ۵ یا ۱۵ دقیقه استفاده کنید، اگر به دنبال استراتژی سویینگ یا (نوسانگیری) هستید از تایم فریم بیشتر مثلا ۳۰ دقیقه یا یک ساعته یا بیشتر استفاده کنید.
این الگو چه شکلی است؟
بایستی به دنبال الگوی W شکل باشید، زمانی که روند به سرعت به بالا حرکت میکند سپس پولبک میکند و دوباره بالا میرود، حد ضرر (SL) را در همان سطح یا در زیر حداکثر قیمت (High) شمع قبلی قرار میدهید و مجددا شروع به پایین آمدن میکند.
در تصویر بالا مثالی از الگوی دو قلوی سقف رسم شده است. در آنجا شما می توانید ببینید که سهام قادر نیست به بالاترین جایگاه اولیه برسد و قدرت را از دست داده است. حالا بایستی صبر کنید تا روند به زیر حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود برسد که بین دو سطح بالایی قرار دارد. زمانی که روی حداقل قیمت (Low) شمع قبل از خود ایستاد (زمانی که نوار مشکی به عنوان خط گردن (Neckline) را رسم کردید)، اقدام به خرید یا فروش سهام میکنید.
گاهی این الگو به درستی کار نمیکند، به همین دلیل همیشه حد ضرر (SL) را بین دبل تاپس و محل ورود به پوزیشن قرار میدهم. اگر این بار کار نکرد، نگران نباشید، مهم است که در زمان مناسب از معامله خارج شوید تا سرمایه خود را حفظ کنید و در زمان دیگری آن را مجددا امتحان کنید.
برای به دست آوردن سود بیشتر، (TP) را یک و نیم تا دو برابر بیشتر از حد ضرر (SL) مشخص میکنم. همان طور که در نمودار بالا مشاهده میکنید. اغلب نسبت حد سود (TP) به حد ضرر (SL) یک و نیم برابر کافی است و در باند مدت سودآور است.
استراتژی دو قلوی کف یا دبل باتم (Double Bottom)
عکس روش بالا کار میکند.
شکل بالا مانند نمونه قبلی فقط به صورت برعکس کار میکند. توجه: بسیار مهم است تا خط گردن (Neckline) تشکیل نشده وارد معامله نشوید. بعضی از معاملهگران حد ضرر (SL) را آزادانهتر در بالا یا پایین دو قلوی کف یا دبل باتم قرار میدهند؛ اما من نسبتا محافظهکارانه عمل میکنم و حد ضرر (SL) و حد سود (TP) را به همان روش بالا قرار میدهم تا در معاملات به موفق دست پیدا کنم. من از استراتژی خودم استفاده میکنم و شما آزاد هستید تا سطوح مختلف را تجربه کنید.
نمودار بالا، مثال بسیار خوبی از الگوی دو قلوی سقف یا دبل تاپس است.
نوبت شماست
حلا نوبت شماست که از این استراتژی استفاده کنید. مطالب را دوباره بخوانید و سعی کنید در الگوهای دو قلوی سقف و کف به کار برید. از حد ضرر (SL) و حد سود (TP) منطقی استفاده کنید و معاملات خود را یاداشت کنید. سپس آماری از یاداشتهای خود بگیرید و بینید که آیا این الگوها هم برای شما به درستی جواب داده یا خیر و سعی کنید اشتباهات خود را پیدا کنید و در معامله بعدی، اشتباه خود را اصلاح نمایید.
چکیده:
استراتژی مورد نظر با استفاده از روند معاملاتی، ورود و خروج از پوزیشن را بررسی میکند. همچنین پولبک، شکست روند، الگوهای کانال و الگوهای سقف و کف به شما کمک میکند تا پوزیشن مناسب را با در نظر گرفتن حد ضرر (SL) انتخاب کنید.
6 مرحله برای ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران
نداشتن یک سیستم و استراتژی معاملاتی مدون و مکتوب در بازار شبیه این است که بدون داشتن مهارت شنا کردن در جای عمیق شنا کنید.
هیجانات و ریسکهای موجود در بازارهای مالی میتواند باعث شود که کل سرمایه یک سرمایهگذار از دست برود؛ به همین دلیل، سرمایهگذاران نمیتوانند بدون داشتن استراتژی معاملاتی دارایی خود را حفظ کنند.
استراتژی معاملاتی مدون و مکتوب به فعالیت معاملهگر نظم داده و مانع اثرگذاری عوامل منفی بر روحیه سرمایهگذار میشود و برای او، زمینه لازم را برای انجام معاملات بدون استرس و هیجان در بازار فراهم میکند.
در این حالت سرمایهگذار با ایجاد هر اتفاقی، قادر به تشخیص اقدام بعدی است و راهکارهای مورد نیاز برای هر مرحله را میداند.
به همین دلیل است که نوشتن استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و کیفیت معاملات و فعالیتهای معاملهگر را در بازار افزایش میدهد.
اگر مایلید که نحوه نوشتن استراتژی معاملاتی را بدانید، این مطلب را تا انتها بخوانید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی یک روش سیستماتیک است که برای خرید و فروش داراییها در بازارهای مالی استفاده میشود. استراتژی معاملاتی بر اساس قواعد و قوانین از پیش تعیینشدهای است که باید موقع تصمیمگیری برای معاملات اجرا شوند.
استراتژی معاملاتی میتواند ساده یا پیچیده باشد و مسائلی مثل سبک سرمایهگذاری، اندازه بازار، اندیکاتورهای تکنیکال، تحلیل بنیادی، صنعتی که شرکت در آن فعال است، میزان تنوع سبد سرمایهگذاری، افق زمانی سرمایهگذاری، میزان تحمل ریسک، اهرم، ملاحظات مربوط به مالیات و مسائل مختلف دیگر را هم در برگیرد.
نحوه نوشتن استراتژی معاملاتی
همانطور که گفته شد، با نوشتن استراتژی معاملاتی، فعالیت شما در بازار نظم و ترتیب بیشتری مییابد و بنابراین نتیجه بهتری هم خواهید گرفت.
در بخشهای بعدی، مراحل طراحی و ساخت یک استراتژی معاملاتی را جداگانه توضیح میدهیم.
1. بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید
اولین مرحله در طراحی یک استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی به کار رفته در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بین 1 دقیقه تا 1 ماه است و انتخاب بازه زمانی مناسب برای هر معاملهگری به تجربه و یا نوع معاملات او بستگی دارد (بعضی از معاملهگران ترجیح میدهند در بازه های زمانی کوتاهمدت، برخی بازه زمانی میانمدت و برخی دیگر در بازه زمانی بلندمدت در بازار فعالیت کنند).
به عنوان مثال تحلیلگری که روی نمودارهای هفتگی معامله میکند، اجازه فعالیت در بازه زمانی کوتاهمدت را ندارد و به همین دلیل نیاز نیست که روزانه در سایتهای بورسی به دنبال بررسی قیمت سهم، خواندن اخبار و اظهار نظرهای دیگر سرمایهگذاران در مورد سهم باشد.
پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایهگذاران است.
2. روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید
تشخیص شروع یک روند کار نسبتاً سختی است و صرفاً با ابزارهای تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم.
البته در بحث امواج الیوت و شمارش موجها میتوان انتهای موج 5 را همراه با مشاهده واگراییها به عنوان شروع روند در نظر گرفت، ولی ممکن است با خطاهایی همراه باشد.
پس بهتر است با همان شرایط رایج، شروع روند در بازار را تشخیص دهیم (در روند صعودی شاهد سقفها و کفهای بالاتر و در روند نزولی شاهد سقفها و کفهای پایینتر هستیم).
در کل دیدگاه معاملهگران مبنی بر وجود یک روند غالب در بازار، موجب ایجاد نظم در معاملات میشود.
البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم، ولی با تایید روند، سرمایهگذار میتواند با خیال راحتتری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.
قسمت مهمی از استراتژی معاملاتی شما به تشخیص روند و تایید گرفتن از آن میپردازد تا بتوانید با اطمینان بیشتری وارد معاملات در بازار شوید.
3. نسبت ریسک به ریوارد خود را تعیین کنید
در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایهگذار میتواند با چه نسبتی از حد سود و حد زیان، یک معامله موفق در بازار داشته باشد.
در بحث طراحی سیستمهای معاملاتی هم باید تعیین کنیم که در یک معامله چه میزان ریسک را قبول کنیم.
حال تعیین مقدار ریسک باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایهگذاری (دیدگاه عمومی در بین سرمایهگذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) یا بر اساس تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R در معامله باشد.
به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درستی بگیرد و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
4. مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهام را تعیین کنید
در این مرحله باید تعیین کنیم که چه میزان از سرمایه خود را به خرید سهم اختصاص دهیم. همچنین باید مشخص کنیم که قرار است خرید را یکباره انجام دهیم یا برنامهریزی برای خرید پلهای داشته باشیم.
در خرید پلهای، حس زیانگریزی سرمایهگذار و تمایل او برای شناسایی زیان باعث میشود که با رسیدن سهم به محدوده حد ضرر، شروع به خریدهای دوباره با هدف کاهش میانگین قیمت خرید کند؛ در حالی که ممکن است سهم مورد نظر او اصلاً سهم مناسبی نباشد یا سرمایهگذار دچار حساسیت بیمورد شده باشد. به همین دلیل یک نکته مهم در خرید پلهای، توجه به پتانسیلهای سهم و در نظر گرفتن آن است.
5. نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید
بعد از این که چهار مرحله اول را با موفقیت پشت سر گذاشتید، باید بتوانید محدوده مناسب برای ورود به سهم را تشخیص دهید. فعالان بازار عموماً نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکال تعیین میکنند و به دلیل وجود ابزارهای گوناگون برای تشخیص نقطه بهینه ورود به سهم، معمولاً بین همه سرمایهگذاران اتفاق نظر وجود ندارد.
توجه کنید که نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با ابزارهای تکنیکالی تعیین شود و معاملهگر باید در کنار این ابزارها، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندهها را هم در نظر بگیرد. پس از در نظر گرفتن همه این عوامل و رعایت این نکات، سرمایهگذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم خواهد بود.
برای تعیین قیمت فروش هم سرمایهگذار در مرحله اول باید از مقاومتهای استاتیک و داینامیک موجود در نمودار استفاده کند.
اما باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدودههای مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است. در واقع باید ببینیم که آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم یا فروش قوی و سپس بر این اساس، تصمیم درستی بگیریم.
عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
6. از استراتژی معاملاتی استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید
مرحله آخر، تست استراتژی معاملاتی است.
در این قسمت، مراحل استراتژی معاملاتی خود را اجرا و طبق اصول و ضوابط تعیینشده معامله کنید و هیچ وقت اصول را زیر پا نگذارید. استراتژی معاملاتی طراحیشده را چند بار تست کرده و هر بار سعی کنید با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن را افزایش دهید.
توجه کنید که پس از ساخت استراتژی معاملاتی کار تمام نشده است؛ قسمت مهمی از وظیفه شما تشخیص و بهبود ایرادهای استراتژیتان در طی زمان است.
برای تست سریعتر سیستم هم از دادههای چند ماه گذشته سهام استفاده کنید.
به عنوان مثال به 3 ماه گذشته برگردید و شرایط خرید سهم در آن محدوده زمانی را تعیین کنید. سپس بر اساس مستندات موجود، پنج مرحله گفتهشده را بهترتیب اجرا کنید و با در نظر گرفتن بازه زمانی مورد نظر در طول 3 ماه، عملکرد استراتژی بورس ایران و بهترین آن استراتژی بورس ایران و بهترین آن معاملاتی خود را بسنجید.
اینگونه میتوانید استراتژی و سیستم طراحیشده را تست کنید و با تشخیص مشکلات آن و سپس رفع این مشکلات، کارایی استراتژی خود را مرحله به مرحله افزایش دهید.
سوالات متداول
استراتژی معاملاتی یک روش سیستماتیک است که برای خرید و فروش داراییها در بازارهای مالی استفاده میشود. استراتژی معاملاتی بر اساس قواعد و قوانین از پیش تعیینشدهای است که باید موقع تصمیمگیری برای معاملات اجرا شوند.
استراتژی معاملاتی مدون و مکتوب به فعالیت معاملهگر نظم داده و مانع اثرگذاری عوامل منفی بر روحیه سرمایهگذار میشود و برای او، زمینه لازم را برای انجام معاملات بدون استرس و هیجان در بازار فراهم میکند. در این حالت سرمایهگذار با ایجاد هر اتفاقی، قادر به تشخیص اقدام بعدی است و راهکارهای مورد نیاز برای هر مرحله را میداند.
برای ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران، ابتدا باید بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید. سپس روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید. در مرحله بعد، نسبت ریسک به ریوارد خود را تعیین کنید. بعد باید مقدار سرمایهای را که برای خرید سهم در نظر گرفتهاید مشخص کنید. سپس باید نقاط ورود و خروج سهم را تعیین نمایید و در آخر باید از استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید و بهمرور، با استفاده از آزمون و خطا، تست، تشخیص ایرادها و رفع آنها، کارایی استراتژی خود را افزایش دهید.
سخن آخر
هر سرمایهگذار باید طراحی یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار را به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مد نظر قرار دهد؛ چرا که یک استراتژی معاملاتی درست و بهینه میتواند به عنوان چراغ راه سرمایهگذار عمل کند.
در این صورت، سرمایهگذار هم بهراحتی میتواند موقعیت های مختلف در خرید و فروش سهام را تشخیص دهد و استراتژی مربوط به آن موقعیت را در بازار سرمایه پیش بگیرد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
استراتژی بورس ایران و بهترین آن
مشاوره رایگان
برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.
- 02191004770
- [email protected]
- تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15
خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
ما در این مطلب قصد داریم به معرفی بهترین و مشهورترین استراتژی سرمایهگذاری بپردازیم.
هر سرمایه گذاری باید یک استراتژی سرمایهگذاری داشته باشد! استراتژی سرمایهگذاری مجموعهای از باورها، ارزشها، عقاید، قواعد و اقدامات می باشد که مسیر سرمایهگذاری هر فرد را تا رسیدن به هدفش مشخص خواهد کرد. داشتن استراتژی به فرد کمک می کند تا زودتر و بهتر به هدفش برسد.
استراتژی سرمایهگذاری چیست؟
استراتژی سرمایهگذاری مجموعهای از باورها، ارزش ها، عقاید، قواعد و اقدامات میباشد که مسیر سرمایهگذاری هر فرد را تا رسیدن به هدفش مشخص خواهد کرد.
شاید فکر کنید که هدف هر فرد کسب بیشترین مقدار سود می باشد؛ اما این فکر درست نیست. بعضی از افراد به دنبال بیشترین مقدار سود در زمانی کوتاه می باشند، اما عده ای دیگر میخواهند در بلندمدت سود نهایی خود را حداکثر نمایند، حتی با پذیرش زیان موقتی و کوتاه مدت.
بعضی از افراد هم کمترین مقدار ریسک را میخواهند اما بعضی از افراد از ریسکپذیری لذت میبرند.
بعضی ها بهدنبال بیشترن مقدار سود در مدت زمان کوتاه میباشند، بعضی دیگر میخواهند در بلندمدت «سود نهایی» را حداکثر نمایند.
شاید معنی استراتژی سرمایهگذاری برای شما گنگ و مبهم باشد به همین با یک مثال درک این مطلب را آسان تر می کنیم.
مثلا زمانی که سکه گران میشود بعد از زمانی افرادی که سکه دارند تصمیم خواهند گرفت که دارایی خود را نقد نمایند سپس قیمت پایین خواهد آمد. پایین آمدن قیمت موج دوم خریداران را به بازار میفرستد. با فشار تقاضا قیمت دوباره بالا خواهد رفت.
محمد در اولین رشد قیمت سکه میخرد. فاطمه وقتی قیمتها برای اولین بار نزولی میشود خرید میکند. امیر در دومین رشد قیمت به بازار میرود. زهرا از قدیم سکه داشته، با دومین رشد قیمت سکههای خود را نقد میکند.
اما چه چیز باعث خواهد شد که این آدمها رفتارهایی متفاوت انجام بدهند؟ آیا آنها برای خود استراتژی دارند، یا تنها تحت تاثیر هیجان است که به بازار پاسخ میدهند؟ در ادامه شما را با انواع استراتژی در سرمایه گذاری آشنا می کنیم.
استراتژی سرمایهگذاری گلهای
فکر کنید که یک گله گوسفند در حال چریدن می باشند. یکی از آن گوسفندها علفی تازه پیدا میکند و میخورد. یکهو گله به سمتی میدود. آن گوسفند نمیداند چرا گله جابجا شدند؛ اما علف تازه خود را ول میکند و به دنبال گله میدود اینکار به قیمت از دست دادن علف تازه و خوشمزه خودش تمام خواهد شد.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
بعضی از سرمایهگذاران هیچگونه استراتژیای ندارند. فقط میخرند و میفروشند. حتی بدون توجه به آنکه بدانند سهامی که میخرند مربوط به چه شرکتهایی می باشد. این افراد احتمال دارد که سود یا زیان کنند؛ اما باید به این نکته توجه داشته باشند که سودهای کسب شده توسط آن ها فقط به بختواقبال و شانس مربوط بوده نه به شم قوی آنها در سرمایهگذاری.
این افراد همیشه در صف می باشند یا در کنار بقیه افراد صف ایستادهاند که خرید کنند یا میخواهند چیزی که دیروز در صف خریدند را بفروشند.
استراتژی سرمایهگذاری بخر – نگهدار
بعضی از افراد باور دارند که قیمت همهچیز بالاخره یک روز بالا خواهد رفت؛ بطور مثال زمانی خواهد آمد که سکه از ۳ میلیون در مدتی کوتاه برسد به ۴ میلیون.
افرادی هم که پس از پرش به صورت گله ای به بازار حمله میکنند شاید چند صدهزار سود یا زیان کنند؛ اما سود اصلی را کسی خواهد برد که سکه را قبل از پرش قیمت خریده بوده است.
این اشخاص موارد سرمایهگذاری را برای نوسان گیری و به قصد فروش نمیخرند. بلکه میخرند که نگه دارند مدت زمان آن هم مشخص نیست شاید ۵ سال، شاید ۱۰ سال یا حتی بیست سال! سهام، طلا، یا زمین، فرقی نمیکند. چون که این سرمایهگذاران بجای قیمت، به دنبال ارزش می باشند. این افراد چیزی را خریداری می کنند که ارزش زیادی دارد، اما قیمت آن ارزان می باشد.
پس از مدت طولانی صبر مینمایند تا زمانی که دنیا هم به ارزش خرید آنها پی ببرد. مثلا فردی که در ۱۹۲۰ نقاشیهای پیکاسو و سالوادور دالی را خریداری کرده بود.
استراتژی سرمایهگذاری بلند-کوتاه
برخی با استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت-کوتاه مدت پیش می روند. بطور مثال یک کشاورز از این موضوع آگاهی دارد که قیمت بادام از نوبر تا اشباعشدن بازار در حال کاهش می باشد. اما در صورتی که قیمت برنج روز به روز افزایش می یابد. اما کاهش روزبه روز قیمت بادام او را اذیت می کند چون کشاورز هنوز بادامهایش را برداشت نکرده است حالا از طرفی او قصد دارد بادام هایش را بفروشد و برنج خریداری کند اما مشکل اینجاست که هر روز قیمت برنج بالا میرود.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
او در حال حاضر میتواند برنج را بصورت نسیه برای یک تاریخ خاصی بخرد و از آن طرف بادام را بهصورت پیشفروش تا همان تاریخ پرداخت نسیه برنج، بفروشد. زمانی که برنج گران می شود، کشاورز چون برنج را ارزان خریده بود سود میکند. به علاوه زمانی که بادام ارزان شود، او بادام را از قبل به قیمت گرانتر فروخته است.
پس از مدت زمانی این کشاورز بجای این که بادام بکارد، تصمیم میگیرد بادام را گرانتر بفروشد و سر فرصت از دیگران ارزان خریداری کند و تحویل دهد. با این استراتژی او به یک سرمایهگذار بلند- کوتاه تبدیل میشود.
استراتژی سرمایهگذاری تکانهای
فکر کنید شما میخواهید برای یک تیم فوتبال بازیکن بخرید. احتمالا سعی میکنید تا بهترین بازیکنان فوتبال جهان را خریداری نمایید و ضعیفترین بازیکنان خودتان را بفروشید؛ اما اگر شما به این روند ادامه دهید، خیلی زود ورشکست خواهید شد. اما شما باید برای ساختن ثروت بهترین بازیکنان خود را بفروشید و بازیکنان جوان و آینده دار و رو به رشد را خریداری کنید.
یک استراتژی سرمایهگذاری دیگر شامل گران خریدن و گرانتر فروختن می باشد. البته تعدادی از این افراد بر این باورند که ارزانخریدن و گرانفروختن سودآور نیست. شما در فاصله زمانی بین خرید وفروش باید هزینه کنید؛ مانند دستمزد بازیکن جوان، هزینه اقامت، تمرین، سفر، آموزش و…
یک استراتژی سرمایهگذاری دیگر شامل گران خریدن و گرانتر فروختن میباشد. مانند تیمی که هازارد را با قیمت بالایی جذب مینماید و او را گران تر از قیمت خریدش با باشگاهی دیگر میفرستد. یک تیم قادر خواهد بود که این کار را در مدت یک فصل انجام بدهد تا اینکه منتظر بماند تا دنیا به ارزشهای استعدادی آن بازیکن جوان پی ببرد، که شاید هم نبرد.
استراتژی سرمایهگذاری ساز مخالف
بسیاری از سرمایه گذاران نیز با استراتژی سرمایهگذاری ساز مخالف پیش میروند. در نقطه مقابل استراتژی گلهای، ساز مخالف قرار دارد. در این استراتژی زمانی که همه به یک مورد سرمایهگذاری علاقه نشان دهند، شخص آن را خواهد فروخت و زمانی که همه فروشندهاند او خرید مینماید.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
مثلا وقتی همه به دنبال این هستند که سکه طلا بخرند چون قیمت دارد روزبهروز بیشتر میشود، سرمایهگذار سکههایش را با قیمت بالا عرضه می نماید. و زمانی که قیمت پایین آمد و همه وحشتزده به دنبال فروشنده میباشند، شخص سکههای فروشندگان را با قیمت خیلی ارزان میخرد.
در بورس اینگونه افراد برای خرید و فروش سهام، در صف خرید میفروشد و هرگز وارد صف نمیشود. و زمانی که همان سهم صف فروش شد، فرد سهمی که فروخته را با قیمتی کمتر میخرد. این در حالی است که بیشتر مردم در صف خرید آرزو میکنند بتوانند خرید کنند و در صف فروش از خدا میخواهند داراییشان فروش برود
استراتژی سرمایهگذاری سود تقسیمی
چه سازه مخالف بزنید چه تکانهها را دنبال نمایید، تا به اینجا فقط به قیمتها توجه داشته اید، نه به سود سرمایهگذاری.
در این زمان سرمایهگذار از بالا رفتن قیمت سهام سود خواهد برد نه از سود تقسیمی شرکت.اما بعضی از سرمایهگذارها مستقل از قیمت، به دنبال دریافت سود تقسیمی می باشند و برای آنها پیشبینی سود شرکت از هرچیزی دیگری مهمتر میباشد.
برای این افراد شرکتی که سود تقسیمی خوب، منظم، قابل پیشبینی و رشدکننده دارد یک مورد سرمایهگذاری مطلوب است. در این حالت سرمایهگذار باید بهره انتظاری خود را تعریف کند؛ مثلا اگر توقع داریم سالی ۲۵ درصد سود کنیم، شرکتی که هر سال یکچهارم قیمتش را به شکل سود تقسیم کند و سودش سالانه دستکم بهاندازه تورم رشد کند، خوب است.
استراتژی سرمایهگذاری دریپ
دریپ یا DRIP اصطلاحی مالی میباشد. Dividend Reinvestment Plan یا برنامه سرمایهگذاری مجدد سود تقسیمی یکی از استراتژیهای رایج در بین سرمایهگذاران می باشد.
استراتژی سرمایهگذاری یعنی چه؟
در حالت کلی این استراتژی سرلوحه کار شخصی است که از پول حاصل از فروش گندم، زمین زراعی بیشتر خریداری کند.
دقت فرمایید اگر قیمت زمین بالا رود او از افزایش قیمت زمینهایش سود خواهد برد و زمانی که قیمت زمین ارزان شود او زمین بیشتری را خریداری خواهد کرد. پس او از ریسک نوسان قیمت زمینهای زراعی در امان میماند.
استراتژی خرید پلکانی
فکر کنید قصد دارید با ۱۰ میلیون تومان در بازار طلا سرمایهگذاری نمایید. فرض کنید در حال حاضر قیمت طلا ۱۰۰ هزار برای هر گرم می باشد.
شما قادر خواهید بود که به بازار رفته و ۱۰۰ گرم طلا خریداری نمایید و به خانه برگردید. اگر بعد از ده روز قیمت طلا به ۱۰۲ هزار تومان برسد، ۲۰۰ هزار سود میکنید اما اگر بشود ۹۸ هزار، ۲۰۰ تومان ضرر نصیب شما می شود.
حالا در این مثال استراتژی خرید پلکانی به این صورت است که بجای خرید ۱۰۰ گرم طلا، هرروز استراتژی بورس ایران و بهترین آن ۱ میلیون تومان خرید کنید. اگر قیمت هرروز کمی بالا برود تا به ۱۰۲ هزار تومان برسد، شما درنهایت سود میکنید؛ اما اگر بعد از ۱۰ روز قیمت طلا به ۹۸ هزار تومان رسیده باشد، شما بیشتر از ۱۰۰ گرم طلا دارید.
درست است که در صورت رشد قیمت سود کمتری نصیب شما میشود اما به همان میزان ریسک کاهش قیمت هم برای شما کاهش می یابد.
استراتژی میانگینگیری هزینه ریالی
این جمله که میگوید من ماهی ۵۰۰ هزار تومان سهم خواهم خرید یکی از مهمترین استراتژیهای سرمایهگذاری می باشد. فکر کنید که این ماه سهم شرکت موردعلاقه من ۵۰۰ تومان باشد. این ماه هزار سهم از این شرکت خریداری میکنم .
در ماه آینده قیمت سهم به ۴۰۰ تومان خواهد رسید حالا با ۵۰۰ تومانم ۱۲۵۰ سهم میخرم. ماه بعد قیمت به ۶۰۰ میرسد، ۸۳۳ سهم میخرم. باز قیمت به ۵۰۰ باز میگردد. هزارتای دیگر میخرم.استراتژی بورس ایران و بهترین آن
در ماه اول با دو میلیون تومان میتوانستم ۴۰۰۰ سهم بخرم؛ اما الان ۴۰۸۳ سهم دارم؛ یعنی ۴۱ هزار و ۵۰۰ تومان سود کردهام. در این استراتژی بعضی از افراد اگر و فقط اگر کمی خوششانستر از بقیه باشند ممکن است عملکرد بهتری از دیگران داشته باشند.
Compatible data.
Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.
enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.
- Pina & Associates Insurance
- Payment at Contingency
- Amount of Payment
Two Most-Cited Reason
Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.
آموزش استراتژی معاملاتی بورس به سبک جیمی جانسون
بازار سرمایه را می توان به جنگی تشبیه نموده که تنها افراد دارای آمادگی کامل که تمامی وقایع را پیش بینی کرده باشند از آن پیروز بیرون خواهند آمد. حتما شما نیز تا به حال با افرادی در بازارهای مالی مواجه شده اید که بخش زیادی از سرمایه خود را از دست داده اند.
هر ساله افراد بسیاری به بازار سرمایه ورود خواهند کرد و شواهد حاکی از آن است که از بین این شمار افراد تقریبا 90 درصد آن ها، بخش قابل توجهی از سرمایه خود را از دست می دهند و به ناچار بازار سرمایه را شکست خورده ترک خواهند نمود. اما به نظر شما 10 درصد باقی مانده چطور موفق شده اند؟ کاملا دور از باور است اگر بخواهیم تمامی این موارد را به شانس ربط دهیم. واقعیت آن است که برای بقاء در بازارهای سرمایه باید استراتژی داشت.
یک تریدر حرفه ای بورس بایستی همواره به بازار به چشم یک دشمن نگاه کند و برای تک تک رفتارهای بازار از پیش برنامه ای چیده باشد؛ به نوعی از قبل باید بتواند دست بازار را بخواند و اجازه ندهد که بازار با رفتارهای غیرقابل پیش بینی او را غافلگیر کند.
معامله گران کاربلد برای حفظ سرمایه خود یک استراتژی معاملاتی را در پیش می گیرند. چرا که هیجانی بودن جو حاکم بر بازار ممکن است هر لحظه کل سرمایه آن ها را به باد بدهد. در واقع هر معامله گری برای نظم بخشی به فعالیت های خود در بازار سرمایه به یک استراتژی مکتوب و مدون نیازمند می باشد. به نوعی داشتن استراتژی معاملاتی مانع از درگیر شدن معامله گر با احساساتی نظیر طمع، خشم، ترس و… خواهد شد.
استراتژی معاملاتی به سبک جیمی جانسون
یکی از شاگردان و همکاران برجسته رابرت ماینر، آقای جیمی جانسون می باشد که این روزها به یک تحلیلگر ارشد و استراتژیست تجاری برای سهام ، صندوق های سرمایه گذاری (ETF) و بازار ارز تبدیل شده است. ویدئوهای آموزشی آورده شده در ادامه نیز از جیمی جانسون می باشد. این تحلیلگر در این مجموعه به آموزش تجربیات و استراتژی شخصی خویش پرداخته است. این مجموعه به زبان اصلی است و بر روی آن به منظور راحتی هر چه بیشتر شما عزیزان دوبله فارسی انجام شده است.
این کارگاه آموزشی تنها مختص معامله گران حرفه ای نیست و بلکه اگر شما به تازگی در زمینه معامله گری پای گذاشته اید نیز بسیار به کارتان خواهد آمد. در واقع این مجموعه برای تمامی معامله گران از معامله گران روزانه و نوسانی تا معامله گران بلند مدت بسیار مفید و آموزنده می باشد.
در این کارگاه در 9 بخش به سرفصل های کلی تدریس پرداخته شده است که دربرگیرنده بالغ بر 10 استراتژی تجاری می باشد و در کنار نقاط منطقی برای ورود به معاملات در جهت حرکت روند، نقاط منطقی حد ضرر برای کنترل ضرر و همچنین استراتژی های خروج برای به حداکثر رساندن سود را نیز شامل می شود.
از مواردی که در این کارگاه آموزش داده خواهد شد می توان به موارد زیر اشاره نمود:
- مومنتوم (اسیلاتور)
- مشخصه های روند و مقایسه تمامی اصلاحات قیمتی
- مشخصه های قیمت و زمان فیبوناچی
- معاملات چندگانه
- معامله در راستای روند
- روندهای درجه بالاتر
گفتنی است که پایان 9 مورد از 11 بخش این کارگاه با مسابقه ای آنلاین انجام می گردد و در حقیقت این آزمون باعث خواهد شد که تمامی آموخته ها در ذهن شما نهادینه گردد.
عنوان هر بخش از کارگاه
بخش 1: نحوه استفاده از این کارگاه و نوع معامله گری شما چیست؟
بخش 2: مدیریت پول و دیگر ضرورت های معاملات
بخش 3: عناصر پس از تحلیل و استراتژی معاملاتی ما
بخش 4: استراتژی ورود و خروج پایه
بخش 5: مقدمه ای بر اصلاحات
بخش 6: بازخوانی پایان اصلاحات
بخش 7: استراتژی های بازاریابی اصلاح ABCDE و اضافه کردن دوره زمانی درجه بالاتر
بخش 8: واحد چندگانه و راهبردهای خروج از اصلاحات
بخش 9: الگوهای پنجگانه تجاری
بخش 10: استراتژی خروج از واحد چندگانه برای الگوهای پنج موج
بخش 11: پایان پکیج، نمونه های تجاری بیشتر از هرآنچه که آموختید.
دیدگاه شما