بیشتر بودن میزان حجم معاملات سهام افزایشی/ کاهشی نسبت به تعداد این سهام، موجب میشود شاخص آرمز عددی کمتر از یک داشته باشد. به همین ترتیب با کمتر شدن میزان حجم معاملات در مقایسه با نسبت سهام افزایشی/ کاهشی، شاخص آرمز اعدادی بزرگتر از یک را نشان خواهد داد.
نوسان گیری در بورس به کمک اندیکاتورهای نوسانی
در بازارهای مالی، نوسان گیری به کمک اندیکاتورها یکی از اصلیترین استراتژیهای معاملاتی میباشد. ذات بازارهای مالی با نوسانات بسیار آمیخته شده است و میتواند سودهای بسیار جذابی را نصیب معاملهگران حرفهای کند. اما قبل از هر چیزی لازم است تا افراد مهارتهای تحلیلی خود را ارتقا دهند و بتوانند تحرکات بازار را پیشبینی کنند.
تحلیل تکنیکال ابزارهای گوناگونی را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد که میتوانند با کمک آنها اقدام به تحلیل نمودارها کنند. یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال، اندیکاتور ها میباشند که با تجزیه و تحلیل اطلاعات موجود در نمودار، کمک بسیاری در بررسی حرکات قیمت به تحلیلگران میکند. در این مطلب قصد داریم تا پرکاربردترین اندیکاتورهای نوسان گیری را معرفی کنیم و استراتژیهای نوسان گیری با کمک اندیکاتورها را به شما آموزش دهیم.
اندیکاتور چیست و چه کاربردی در بورس دارد؟
اندیکاتورها یکی از پر طرفدارترین ابزارهای تحلیل در بازار بورس میباشند. اندیکاتورها فرمولهایی ریاضی هستند که ورودی این فرمولها، اطلاعات نمودار از قبیل اولین قیمت و آخرین قیمت، بیشترین و کمترین قیمت و حجم معاملات است. خروجی این اندیکاتورها میتواند در پیدا کردن جهت روند قیمت، شتاب حرکتی، نوسانات قیمت و سایر عوامل مهم جهت انجام معاملات، به سرمایه گذاران کمک کند. در این مطلب تمرکز ما بر روی اندیکاتورهای نوسانی میباشد که میتوانند ما را در دستیابی به سود از طریق نوسان گیری یاری کنند.
بهترین اندیکاتورها برای نوسان گیری
اندیکاتورهای بسیاری در بازارهای مالی وجود دارند که هریک از آنها میتوانند در جای خود بهترین عملکرد را در نوسان گیری نصیب سرمایه گذاران کنند.
از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) ، اندیکاتور مکدی (MACD)، اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) و اندیکاتور CCI میتوان به عنوان کاربردیترین و بهترین اندیکاتورها جهت نوسان گیری، نام برد. اندیکاتورهای بسیار دیگری نیز وجود دارند که میتوانند در نوسان گیری استفاده شوند، اما در این مطلب هدف ما بررسی و آموزش کامل برترین و کاربردیترین اندیکاتورهای این دسته میباشد. اندیکاتورهای ذکر شده با ارسال سیگنالهای خرید و فروش، بهترین نقاط جهت ورود و خروج سهم را برای سرمایهگذاران مشخص میکنند.
نوسان گیری با اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
اندیکاتور RSI یا به صورت کاملتر، اندیکاتور Relative Strength Index به معنا شاخص قدرت نسبی میباشد. RSI را میتوان به عنوان یکی از محبوبترین و کاربردیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال نام برد که همواره در میان تحلیلگران از جایگاه ویژهای برخوردار است.
این اندیکاتور نوسان نما با مقایسه قدرت میان خریداران و فروشندگان اقدام به محاسبه شاخص قدرت نسبی میکند و آن را در قسمت پایین نمودار نمایش میدهد. این شاخص در محدودهی بین صفر تا صد نوسان میکند. بالا بودن عدد شاخص نشان از قدرت بیشتر خریداران و پایین بودن عدد شاخص نشان از قدرت بیشتر فروشندگان در حرکت فعلی دارد.
سطح 30 و 70 در RSI
دو سطح بسیار مهم 30 و 70 در اندیکاتور RSI وجود دارد که عبور از این سطوح برای تحلیلگران بسیار ارزشمند میباشد. دو منطقهی اشباع خرید و اشباع فروش در اندیکاتور RSI بسیار مهم میباشند که سیگنالهای خرید و فروش از طریق این نواحی به دست میآید.
- به ناحیه پایینتر از سطح 30، منطقه اشباع فروش گفته میشود. در این ناحیه فروشندگان بسیاری اقدام به فروش سهم میکنند و قدرت آنها بیش از خریداران میباشد. ورود شاخص اندیکاتور به این منطقه، میتواند نشاندهنده خروج کامل فروشندگان از سهم باشد و کمکم باید منتظر ورود خریداران و تغییر جهت روند حرکتی قیمت باشید.
- به ناحیه بالاتر از سطح 70، منطقه اشباع خرید گفته میشود. در منطقه اشباع خرید، داستان برخلاف منطقه اشباع فروش است، یعنی خریداران بسیار زیادی اقدام به خرید این سهم کرده و سبب رشد قیمت شدهاند. اما ورود شاخص اندیکاتور به منطقه اشباع خرید میتواند نشاندهنده اتمام روند ورود خریداران جدید به سهم باشد و باید منتظر ظهور فروشندگان و تغییر جهت روند حرکتی باشید.
در بیش از 70% مواقع، شاخص اندیکاتور در نواحی بین سطح 30 تا 70 که اصطلاحاً سطح خنثی یا بیتفاوتی نامیده میشود، نوسان میکند. از آنجا که در این ناحیه قدرت خریداران و فروشندگان بسیار به یکدیگر نزدیک میباشد، آن را ناحیه خنثی نامیدهاند. عمده بررسیها در این مقاله در اندیکاتور RSI در مناطق اشباع خرید و اشباع فروش صورت میپذیرد.
سیگنال خرید در اندیکاتور RSI
هنگامی که شاخص اندیکاتور به منطقه اشباع فروش نفوذ میکند، اولین هشدار جهت رصد کردن سهم ارسال میشود. سپس زمانی که شاخص اندیکاتور از منطقه اشباع فروش به سمت بالا حرکت میکند و سطح 30 را به سمت بالا میشکند، سیگنال خرید توسط اندیکاتور RSI صادر میشود.
سیگنال فروش در اندیکاتور RSI
هنگامیکه شاخص اندیکاتور RSI به منطقه اشباع خرید وارد میشود، اولین هشدار جهت زیر نظر داشتن سهم در روزهای آینده و آمادگی جهت خروج از سهم را به سهامداران میدهد. سپس هنگامی که شاخص اندیکاتور، سطح 70 را به سمت پایین قطع کند و از منطقه اشباع خرید خارج شود، سیگنال فروش توسط اندیکاتور RSI صادر میشود.
نوسان گیری با تفاوت بین نمودار تیک و نمودار حجم اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی نیز یکی دیگر از اندیکاتورهای پرطرفدار در میان تحلیلگران میباشد که میتوان با استفاده از آن به تحلیلهای معتبری از شرایط بازار دست یافت.
- اندیکاتور مکدی از 2 میانگین به طول دوره 12 و 26روزه و یک هیستوگرام تشکیل شده است. به 2 خط موجود، خط مکدی و خط سیگنال نیز گفته میشود.
- هیستوگرام، میلههایی با طول متغیر میباشد که فاصلهی بین دو میانگین را نشان میدهد.
مکدی (MACD) بدون دامنه نوسان میباشد و در بالا یا تفاوت بین نمودار تیک و نمودار حجم پایین سطح 0 نوسان میکند. زمانی که میلههای هیستوگرام مکدی در بالا سطح صفر باشند، بیانگر صعودی بودن روند فعلی نمودار قیمت و هنگامی که میلههای هیستوگرام در پایین سطح صفر باشند، نشان از نزولی بودن روند فعلی نمودار قیمت میباشد.
به منظور بررسی بهتر و دقیقتر حرکات قیمت با استفاده از اندیکاتور MACD بهتر است تا تنظیمات آن را مطابق تصویر تغییر دهید. پس از باز کردن پنجره تنظیمات اندیکاتور مکدی، از طریق بخش Style تیک قسمت هیستوگرام را بردارید و از طریق گزینه سمت راست، خط مکدی را به صورت هیستوگرام تنظیم کنید.
سیگنال خرید در اندیکاتور MACD
نحوه دریافت سیگنالهای خرید و فروش در اندیکاتور مکدی (MACD) مقداری پیچیدهتر از اندیکاتور RSI میباشد.
همانطور که گفته شد، اندیکاتور مکدی در اطراف سطح 0 نوسان میکند. اگر میلههای هیستوگرام در بالای سطح 0 باشند به معنا جهت صعودی روند نمودار قیمت است و بلعکس اگر میلهها در پایین سطح 0 باشند، جهت روند نزولی نمودار قیمت را مشخص میکند. همچنین طول این میلهها بیانگر قدرت روند میباشد، به این صورت که هرچه طول میلهها بیشتر باشد، حرکت آن روند قویتر میباشد.
زمانی که طول میلههای MACD در حال کوتاه شدن باشند و سپس خط سیگنال (خط قرمز رنگ) از پایین میلهها خارج شود، سیگنال خرید صادر میشود. اگر پس از این سیگنال خرید، میلهها از قسمت منفی خارج شوند و به بالای سطح صفر بیایند، نشاندهنده قدرت بالای حرکت صعودی میباشد.
سیگنال فروش در اندیکاتور MACD
زمانیکه خط سیگنال (خط قرمز رنگ) با خط MACD (خط آبی رنگ) تقاطع ایجاد کند و بالاتر از آن قرار بگیرد، در این حالت با روند نزولی مواجه هستید و وجود این اتفاق در مکدی، به عنوان سیگنال فروش تلقی میشود.
اندیکاتور MACD، سیگنالهای خرید و فروش را با فاصله زمانی بیشتری نسبت به اندیکاتور RSI انتقال میدهد اما درصد خطا در سیگنالهای اندیکاتور MACD بسیار کمتر از اندیکاتور RSI میباشد. در کل میتوانید با کوتاه کردن دوره میانگینهای مکدی سرعت حرکات شاخصههای آن را افزایش دهید اما درصد خطا در سیگنالهای آن افزایش مییابد. همچنین میتوانید از دو میانگین 6 و 13 روزه به جای میانگین 12 و 26 روزه استفاده کنید. پس از تغییر دورههای میانگینها به بررسی عملکرد گذشته سیگنالهای خرید و فروش بپردازید.
نوسان گیری با اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic)
استوکاستیک (Stochastic) یکی از نوسانیترین اندیکاتورهای موجود در بازارهای مالی میباشد و مخصوص شناسایی بسیار سریع و آنی حرکات قیمت و استفاده از نوسانات کوتاه مدت قیمتی است. در استفاده از اندیکاتور استوکاستیک نباید به دنبال سودهای 30-40 درصدی بود، اگرچه در برخی روندها این مقدار سود را هم میتوان کسب کرد، اما به تفاوت بین نمودار تیک و نمودار حجم طور کلی این اندیکاتور برای تایم فریمهای کوچکتر و نوسان گیری حرفهای 10-20 درصدی است.
شاخص اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) همانند اندیکاتور RSI در بازهی صفر تا صد نوسان میکند. استوکاستیک از دو خط %K (خط آبی رنگ) و %D (خط قرمز رنگ) تشکیل شده است. همچنین دیگر شباهت این اندیکاتور با اندیکاتور شاخص قدرت نسبی، وجود دو منطقهی اشباع خرید و اشباع فروش در استوکاستیک است. کاربرد و مفهوم این دو منطقه دقیقاً مانند اندیکاتور RSI میباشد اما نحوه دریافت سیگنال خرید و فروش در استوکاستیک مقداری متفاوت است.
منطقهی اشباع فروش در اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) به ناحیه پایینتر از سطح 20 گفته میشود. (در اندیکاتور RSI به ناحیه پایینتر از سطح 30، اشباع فروش میگویند) همچنین به ناحیه بالای سطح 80، منطقهی اشباع خرید گفته میشود. (در اندیکاتور RSI به ناحیه بالاتر از سطح 70، اشباع خرید میگویند) در یک نگاه کلی متوجه میشویم که ناحیه بی تفاوتی در استوکاستیک بیش از RSI میباشد که علت آن تحرکات نوسانی و متعدد در استوکاستیک است.
جهت دریافت بهتر سیگنالهای خرید و فروش از طریق اندیکاتور استوکاستیک بهتر است تا تنظیمات آن را بر روی 3، 3 و 5 تنظیم کنید.
همانطور که در مقایسه اندیکاتور استوکاستیک با RSI متوجه شدهاید، سیگنالهای خرید و فروش در استوکاستیک شباهت بسیاری به سیگنالهای خرید و فروش RSI دارند.
سیگنال خرید در اندیکاتور استوکاستیک
هنگامی که خطوط اندیکاتور در منطقه اشباع فروش قرار دارند و سپس خط %K (خط آبی رنگ) خط %D (خط قرمز رنگ) را به سمت بالا بشکند، پس از این شکست، خطوط آبی و قرمز باید سطح 20 را به سمت بالا بشکنند و از منطقهی اشباع فروش خارج شوند، در این زمان سیگنال خرید سهم صادر شده است.
سیگنال فروش در اندیکاتور استوکاستیک
زمانی که هر دو خط %K و %D در منطقه اشباع خرید قرار دارند و در این زمان خط %K (خط آبی رنگ) خط %D (خط قرمز رنگ) را به سمت پایین میشکند، پس از این شکست باید هر دو خط %D و %K سطح 80 را به سمت پایین بشکنند و از منطقه اشباع خرید خارج شوند، در این زمان سیگنال فروش سهم صادر شده است.
جمعبندی
با توجه به شرایط هر بازاری بهتر است بتوانید استراتژی خود را تغییر داده و با شرایط حال حاضر بازار خود را منطبق کنید. گاهی لازم است تا با نگهداری از سهم خریداری شده و اصطلاحاً با سهامداری کردن، به سودهای مناسب دست پیدا کنید. گاهی نیز با توجه به نوسانی شدن بازار و پس گرفتن سودهای کسب شده توسط بازار، بهتر است تا از استراتژی نوسان گیری استفاده کنید و به سودهای کمتر قانع باشید. در این مطلب شما را با کاربردیترین اندیکاتورهای نوسانگیری و همچنین نحوه نوسان گیری با اندیکاتورها آشنا کردیم. به منظور آموزش بورس و نوسانگیری، مقالات آموزشی سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه فرمایید.
اندیکاتور TRIN یا Arms Index چیست؟ معیاری برای سنجش نسبت عرضه و تقاضا
آموزش کامل اندیکاتور TRIN
از جمله مهمترین مسائلی که در تحلیل سهام به آن توجه میشود، میزان عرضه و تقاضاست؛ دو عامل مهمی که میتوان گفت اساس معاملات را در بازارهای مالی تشکیل میدهند. به دلیل همین اهمیت است که ابزارهایی برای درک روابط میان این دو عامل ابداع شدهاند. یکی از این ابزار، اندیکاتور TRIN نام دارد که با نام شاخص آرمز (arms) یا بازو بورس (شاخص معاملاتی کوتاهمدت) نیز شناخته میشود. به کمک این شاخص میتوان سهام در حال رشد و افت و حجم معاملات این سهام را با هم مقایسه کرد. در ادامه این مقاله از اخبار بورس، بیشتر به این شاخص خواهیم پرداخت و فرمول آن را نیز بیان خواهیم کرد.
فهرست مطالب این مقاله با دسترسی سریع
اندیکاتور TRIN یا شاخص arms (شاخص معاملاتی کوتاهمدت) چیست؟
واژهی TRIN مخفف اصطلاح Short-Term Trading Index است که به معنای شاخص معاملاتی کوتاهمدت است. اگر نسبت سهام در حال رشد و افت را AD Ratio بنامیم و نسبت حجم معاملهشدهی این سهام را AD Volume نامگذاری کنیم، میتوانیم این دو فاکتور را توسط شاخص آرمز با یکدیگر مقایسه کنیم. این اندیکاتور بازتابی از احساسات بازار است. مبدع این اندیکاتور شخصی است به نام ریچارد. آرمز. جونیور (Richard W. Arms. Jr) که در سال ۱۹۶۷ این ابزار را توسعه داد.
درست است که اعدادی که این شاخص نشان میدهد، بسیار مهم هستند اما تنها این عدد نیست که از اهمیت برخوردار است. بلکه چگونگی تغییر شاخص نیز عامل مهم دیگری است که معاملهگران به آن توجه میکنند. به کمک این اندیکاتور میتوان تحرکات آیندهی قیمت را در معاملات روزانه پیشبینی کرد. از این رو افراد به دنبال نقاطی هستند که در آنها اشباع خرید و فروش صورت میگیرد؛ چرا که این نواحی میتوانند به صورت بالقوه، از تغییر جهت شاخص و سهام خبر دهند. از این نواحی میتوان برای ورود و خروج به دارایی استفاده کرد. به منظور هموارسازی دادهها معمولا از یک میانگین متحرک استفاده میشود.
فرمول اندیکاتور TRIN
فرمول اندیکاتور arms به این صورت است:
- Advancing Stocks یا سهام در حال پیشروی برابر است با تعداد سهامی که در قیمتی بالاتر از قیمت پایانی قبلی معامله میشوند.
- Declining Stocks یا سهام در حال افت برابر است با تعداد سهامی که در قیمتی پایینتر از قیمت پایانی قبلی معامله میشوند.
- Advancing Volume حجم کلی سهام در حال پیشرفت.
- Declining Volume حجم کلی سهام در حال افت.
دقت کنید که منظور از حجم، تعداد سهام معاملهشده است نه ارزش ریالی یا دلاری آنها. به این ترتیب اگر سهمی به میزان زیادی معامله شود ولی قیمتی پایین داشته باشد، بیشتر از سهمی که قیمت بالایی دارد ولی تعداد معاملاتش کم است در شاخص اثرگذار خواهد بود.
بیشتر بودن میزان حجم معاملات سهام افزایشی/ کاهشی نسبت به تعداد این سهام، موجب میشود شاخص آرمز عددی کمتر از یک داشته باشد. به همین ترتیب با کمتر شدن میزان حجم معاملات در مقایسه با نسبت سهام افزایشی/ کاهشی، شاخص آرمز اعدادی بزرگتر از یک را نشان خواهد داد.
نحوهی محاسبه اندیکاتور TRIN در تحلیل تکنیکال
شاخص آرمز (شاخص معاملاتی کوتاهمدت) در بسیاری از برنامههایی که برای تحلیل تکنیکال و نمودار وجود دارند، قابل دسترسی است. با اینهمه بد نیست برای آشنایی بهتر با کارکرد این ابزار، نگاهی به نحوهی محاسبهی فرمول آن داشته باشیم.
- در گام اول باید در فواصل مشخص و معین (مثلا هر پنج دقیقه یکبار) AD Ratio را با تقسیم تعداد سهام در حال رشد بر تعداد سهام در حال کاهش محاسبه کنیم.
- در این مرحله باید تعداد سهام در حال رشد را بر تعداد کل سهام در حال افت تقسیم کنیم تا بتوانیم AD Volume را محاسبه کنیم.
- حال باید نتایج بهدستآمده از گامهای یک و دو را بر هم تقسیم کنیم.
- در گام چهارم نتیجه را به دست میآوریم و آن را به صورت نمودار ترسیم میکنیم.
- محاسبات را با انتخاب یک بازهی زمانی دیگر ادامه میدهیم و تکرار میکنیم.
- پس از به دست آوردن چندین نقطه روی نمودار، آنها را به هم متصل میکنیم تا بتوانیم از روند اندیکاتور TRIN در طول زمان مطلع شویم.
مقادیر کمتر از یک در شاخص آرمز، با افزایش قیمت سهام همراه است. در این حالت، حجم سهام در حال پیشروی بیشتر از سهام در حال افت است.
مقادیر بیشتر از یک در شاخص آرمز، یک سیگنال نزولی است زیرا نشان میدهد که سهام در حال افت، به میزان بیشتری در حال دادوستد هستند.
بیشتر بخوانید
تفسیر شاخص آرمز
شاخص arms به دنبال آن است تا حرکات سهام در بازارهای اوراق بهادار همچون نزدک یا بورس نیویورک را به شکلی منطقی توضیح دهد و تفسیر کند. به عنوان مثال زمانی که ارزش شاخص برابر با یک باشد، نشان از این دارد که حجم معاملهی سهام در حال پیشرفت و در حال افت با نسبت آنها برابری میکند. یعنی بازار در حالتی خنثی به سر میبرد.
اما زمانی که عدد بزرگتر از یک باشد، نشان از آن دارد که حجم نقلوانتقالات، بیشتر معطوف به سهام در حال رشد است. به همین ترتیب، نزولی شدن ارزش شاخص (اعداد کمتر از یک) نشان میدهد که حجم سهام در حال افت بیشتر است. با مقایسهی نتایج مختلف اندیکاتور آرمز میتوان دریافت که این شاخص مخالف جهت بازار حرکت میکند.
تحلیلگران بازار بر این باورند که شاخص آرمز در مواقعی که کمتر از یک باشد، میتواند سیگنال صعودی ارائه کند. چرا که حجم میانگین سهام صعودی نسبت به میانگین سهام در حال افت بیشتر است. این شرایط تاییدکنندهی جهتگیری صعودی در بازار است.
در سمت مقابل مقادیر بیشتر از یک در اندیکاتور TRIN را میتوان به منزلهی یک سیگنال نزولی تلقی کرد چرا که در این شرایط میانگین سهام در حال افت حجم بیشتری از میانگین سهام در حال رشد دارند. دورتر شدن ارزش این شاخص از عدد یک نشان از تضاد بالا در خرید و فروش در آن بازهی زمانی دارد.
اعداد بالاتر از سه در این اندیکاتور، خبر از اشباع فروش میدهد. در این شرایط احساسات با گرایش نزولی در بازار به وفور دیده میشود. این شرایط به معکوس شدن قیمت و حرکت آن به سمت بالا منجر میشود. اما اعداد کمتر از ۰.۵ در این شاخص، از شرایط اشباع خرید خبر میدهد. در این شرایط میتوان دید که احساسات معاملهگران به صورت واکنشهایی بروز پیدا میکند که در نهایت به خرید و افزایش قیمت منجر میشود.
به کمک نمودار بالا میتوان دادهها را به خوبی تفسیر کرد. زمانی که حجم سهام رو به رشد از سهام نزولی بسیار بیشتر است AD Volume به عدد ۷.۱۷ رسیده است. این امر منجر به آن شده است که میزان اندیکاتور TRIN تا عدد ۰.۴۲ کاهش پیدا کند و به زیر یک برسد.
به طور مشابه وقتی سهام نزولی قدرت بیشتری داشته باشد، شاخص آرمز مقدار بیشتری خواهد داشت. چرا که حجم سهام نزولی بیشتر از سهام پیشرو میشود و این مسئله موجب میشود عددی که در مخرج کسر وجود دارد، کوچکتر باشد.
در مثالی که در تصویر مشاهده میکنید، زمانی که حجم سهام نزولی بیشتر از سهام رو به رشد بوده است AD Volume کم شده و به عدد ۰.۰۵ کاهش پیدا کرده است. این امر منجر به آن شده است که مقدار شاخص از عدد یک بگذارد و به عدد سه برسد.
مقیاسبندی نمودار شاخص
در این قسمت از آموزش اندیکاتور TRIN، بهتر است نگاهی گذرا به مقیاسبندی نمودار هم داشته باشیم. شاخص آرمز را میتوان در دو مقیاس مختلف مشاهده کرد. یکی مقیاس نیمهلگاریتمی (semi-log scale) و دیگری مقیاس حسابی (arithmetic scale).
در مقیاس نیمهلگاریتمی، فاصله بر اساس درصدهای حرکتی مشخص میشود. مثلا فاصلهی حرکت شاخص از ۰.۵ تا یک با فاصلهی حرکت شاخص از یک تا دو برابری میکند. در تصویر بالا میبینید که خط آبی رنگ دقیقا در وسط نمودار قرار گرفته است.
در مقیاسبندی حسابی، تعداد واحدهای حرکتی ملاک تعیین فاصله است. مثلا حرکت از یک تا دو، یک واحد در نظر گرفته میشود ولی حرکت از ۰.۵ تا یک برابر است با نصف واحد. پس خط آبیرنگ به نسبت یک به دو روی نمودار شاخص قرار داده شده است.
با نگاهی به دو تصویر بالا میتوان دریافت که دادههای کاملا یکسان هستند. تنها نحوهی نمایش است که تفاوت دارد. به این ترتیب این تفسیر معاملهگران است که از اهمیت برخوردار است. هر فرد با توجه به ترجیحات شخصی خود میتواند برداشتی از این نمودارها داشته باشد.
چه تفاوتی میان شاخص آرمز و شاخص تیک Tick در تحلیل تکنیکال وجود دارد؟
اندیکاتور TRIN تعداد سهام پیشرو و نزولی را با حجم آنها مقایسه میکند. اما شاخص تیک تعداد سهامی را که منجر به ایجاد یک تیک صعودی میشود با تعداد سهامی که یک تیک نزولی را تشکیل میدهند، مقایسه میکند. شاخص تیک برای سنجش میزان احساسات در معاملات روزانه کاربرد دارد. در این شاخص معیار حجم جایی ندارد اما باز هم مقادیر بالاتر یا پایینتر این شاخص سیگنالهای اشباع خرید و فروش را صادر میکنند.
محدودیتهای اندیکاتور TRIN
شاخص آرمز چندین مسئله و نکتهی ریاضی دارد که باید به آن توجه شود. مسئله اینجاست که این اندیکاتور تمرکز ویژهای بر حجم دارد. مشکل زمانی به وجود میآید که حجم سهام پیشرو آنچنان که انتظار میرود زیاد نباشد. هرچند این شرایط چندان معمول نیست ولی اگر به وجود بیاید، میتواند منجر به نتایجی شود که اعتبار شاخص را زیر سوال میبرد. دو مثالی که در ادامه بیان میشود به مشکلاتی که ممکن است در این خصوص پیش بیاید به خوبی اشاره خواهد کرد:
- در نظر بگیرید که بازار در حال سپری کردن یک روند کاملا صعودی است. در این روز تعداد و حجم سهام پیشرو دوبرابر تعداد و حجم سهام نزولی است. با وجود این شرایط شاخص آرمز یک روز خنثی را نشان میدهد. چرا که پس از جایگذاری در فرمول، به این نتیجه میرسیم: ۱.۰ = (۲/۱)/(۲/۱). میبینید که تاکید فراوان بر حجم میتواند منجر به انحراف نتیجه شود.
- مجددا یک روز صعودی دیگر را در بازار در نظر بگیرید. در این حالت فرض کنید که تعداد سهام پیشرو سهبرابر تعداد سهام نزولی است. ولی حجم سهام پیشرو دوبرابر حجم سهام نزولی است. نتیجهی محاسبات در این مثال عبارت است از ۱.۵ = (۲/۱)/(۳/۱) که تفسیری نادرست ارائه میکند.
یک راهحل کاربردی برای رفع این مشکل این است که دو جزء این شاخص را از هم جدا کنیم. یعنی تعداد و حجم را به جای استفاده در یک فرمول، به صورت جداگانه به کار ببریم. مثلا از تقسیم تعداد سهام پیشرو بر نزولی میتوان یک روند مشخص را به دست آورد. به همین ترتیب از تقسیم حجم سهام پیشرو بر نزولی نیز روندی جداگانه را محاسبه کرد. این نسبتها به ترتیب نسبت تعداد سهام پیشرو به نزولی (advance/decline ratio) و نسبت حجم سهام پیشرو به نزولی (upside/downside ratio) را نشان میدهد. هر دوی این نسبتها میتوانند حقایقی را در مورد وضعیت بازار سهام بازگو کنند.
جمعبندی
شاخص آرمز یا همان اندیکاتور TRIN مانند بسیاری از اندیکاتورهای دیگر سیگنالهایی در مورد نواحی اشباع خرید یا فروش ارائه میکند. این شاخص نشان از احساسات خریداران و فروشندگان دارد که منجر به خرید یا فروش بیشازاندازه میشود. در این اندیکاتور به سهام پیشرو و نزولی توجه میشود. منظور از سهام پیشرو سهامی است که قیمت بستهشدنشان از قیمت روز قبل بیشتر باشد. سهام نزولی نیز سهامی هستند که در قیمتی کمتر از قیمت روز قبل بسته میشوند. این اندیکاتور ابتدا نسبت این دو گروه سهام را در نظر میگیرد و سپس نتیجهی به دستآمده را بر نسبت میان حجم معاملات این دو گروه تقسیم میکند.
سوالات متداوم با پاسخهای کوتاه
شخص آرمز یا همان اندیکاتور TRIN (شاخص معاملاتی کوتاهمدت) ابزاری در تحلیل تکنیکال است که به کمک آن میتوان برای یافتن نواحی اشباع خرید یا فروش سیگنالگیری کرد. این شاخص تکنیکال به نوعی از عواطف و احساسات کلی حاکم بر سهامداران خبر میدهد.
(TRIN=(Advancing Stocks / Declining Stocks)/(Advancing Volume/Declining Stocks
Advancing Stocks یا سهام در حال پیشروی برابر است با تعداد سهامی که در قیمتی بالاتر از قیمت پایانی قبلی معامله میشوند.
Declining Stocks یا سهام در حال افت برابر است با تعداد سهامی که در قیمتی پایینتر از قیمت پایانی قبلی معامله میشوند.
Advancing Volume برابر است با حجم کلی سهام در حال پیشرفت.
Declining Volume برابر است با حجم کلی سهام در حال افت.
خط روند (Trendline)
خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمتها (سقفهای قیمت) یا پایینترین قیمتها (کفهای قیمت) رسم میشود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.
خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش میدهند.
خطوط روند همچنین نشاندهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازههای زمانی مختلف هستند.
نکات کلیدی:
- یک خط روند واحد را میتوان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضحتری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
- خطوط روند را میتوان به کفها و سقفهای قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
- دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده میشوند برای هر معاملهگر متفاوت هستند.
خطوط روند به شما چه میگویند؟
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) میگردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک میکند تا مسیر کنونی قیمتهای بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
برخی تحلیلگران مایلند از بازههای زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر میگیرند.
برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار میگذارند و ترجیح میدهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.
آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند میشود این است که میتوان از این خطوط صرفنظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.
اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله میشود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت میکند.
اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر میگوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.
با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.
ساختار کلی خط روند
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
روند سه جهت دارد
از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان میدهد. ولی برای به کارگیری آن میبایست تعریف دقیقتری را ارائه کنیم.
پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمیکند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص میشود.
این زیگزاگها همانند یکسری موجهای پی در پی میباشند که شامل موجهای صعودی (پیکها یا رالیها) و موجهای نزولی (حفرهها) میباشند.
برآیند حرکات این موجهای صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل میدهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی میباشد.
روند صعودی به عنوان یکسری از موجها و حفرههای بالارونده تعریف میشود و روند نزولی برخلاف آن از موجها و حفرههای پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موجها و حفرههایی است که جهت مستقیم دارند.
همانطور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.
اکثر مردم فکر میکنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت میکند: صعودی، نزولی و خنثی.
تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یکسوم مواقع قیمتها روند خنثی یا افقی به خود میگیرند.
روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی میباشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیدهاند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).
اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.
اکثر ابزارها و سیستمهای تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شدهاند که در جهت بالا و پایین حرکت میکنند.
آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار میکنند یا حتی اصلاً کار نمیکنند. نمیتوان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیتهایی (بدون روند) استفاده کنند درحالیکه این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشدهاند.
سه انتخاب کلی برای هر معاملهگری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظارهگر بازار باشد.
زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درستتر به نظر میرسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانهترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.
روندها به سه دسته تقسیم میشوند
علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت میباشد به سه دسته نیز تقسیم میشود:
در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر میگیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.
هرچند غالب تحلیلگران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیلگران از هر روند وجود دارد.
به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه میدانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه مینامید.
هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگتر را تشکیل میدهد.
هر روند میتواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط میتواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح میکند.
این روند تصحیح نیز میتواند خود شامل روندهای کوتاهمدتتر که همان موجهای صعود و نزولی کوتاهمدت هستند باشد.
رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معاملهگران برداشتهای متفاوتی از یک روند دارند.
برای معاملهگران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بیاهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاهمدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل میدهد.
به بیان کلی اکثر روشهایی که بر اساس تعقیب روند کار میکنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول میکشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاهمدت میتوان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاهمدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار میباشند.
مثالهایی واقعی از خط روند
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.
معاملهگر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمتهای باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایینترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرمافزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میلهای و…) نمایش میدهند.
در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را میبینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.
این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان میدهد و میتوان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.
در این مورد، معاملهگر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.
اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایینتر رود، معاملهگر میتواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معاملهگر اجازه میدهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال میکند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.
خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معاملهگر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معاملهها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعدهمند داشته باشند.
نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش میدهد:
فیلم آموزش رسم خط روند
در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده میشود.
به این ترتیب یاد گرفتید چطور خط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.
اعتبار خط روند چگونه سنجیده میشود؟
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی میکنیم:
1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.
تفاوت بین خطوط روند و کانالها
بر یک نمودار بیش از یک خط روند را میتوان اعمال کرد.
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند. کانال میتواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
محدودیتهای خط روند
خطوط روند محدودیتهایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.
هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.
یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معاملهگران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب میکنند.
ممکن است خط روندی که توسط یک معاملهگر رسم شده، توسط معاملهگران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.
به عنوان مثال، برخی معاملهگران در یک بازه از کفهای قیمت استفاده میکنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایینترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.
نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوبهای زمانی کوچکتر میتوانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژههای اقتصادی و مالی را ببینید .
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
تفاوت بین نمودار تیک و نمودار حجم
شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.
- مجموعه انیمیشن های اصول موفقیت از ری دالیو
- فیلم آموزشی مهندسی ذهن و روانشناسی معامله گری توسط سعید مرادیان
- دوره مربیگری پرایس اکشن به سبک ICT توسط مایکل هادلستون
- فیلم آموزشی تورم و معامله گری در فارکس توسط مهدی متین
- فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
- فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در بازارهای مالی با کمیل آزادیان
- فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
- کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
- فیلم آشنایی با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
- فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
اصطلاحات تحلیل تکنیکال
واژه | لاتین | توضیحات |
روند | Trend | روند زمانی تشکیل میشود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع میپیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم. |
خط روند | Trend line | خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است) |
روند نزولی | Down trend | به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود. |
روند صعودی | Up trend | به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند. |
کانال | Channel | محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال |
چارت | Chart | نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد. |
ضرر | Loss | |
حد ضرر | Stop Loss | به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید. |
هدف | Target | به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما. |
حد سود | Take Profit | به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود. |
خرید | Long | به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد) |
فروش | Short | به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد) |
خرید | Buy | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
فروش | Sell | به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد) |
اشباع خرید | Overbought | به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند) |
اشباع فروش | Oversold | به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند) |
ماشه (تریگر) | Trigger | به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله) |
حمایت | Support | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود |
مقاومت | Resistance | به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد. |
پیوت | Pivot | پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است. |
سووینگ | Swing | در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low) |
های و لو | Lowو High | به همان قله ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد. |
سوپلای و دیماند | Supply & Demand | سوپلای به معنی محل عرضه و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد. |
پیوت لاین | Pivot line | خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد. |
معامله | Trade | معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز) |
معامله گر | Trader | تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند. |
پولبک | Pullback | پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.) |
بازار خرسی | Bear Market | اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است) |
بیریش | Bearish | که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است |
بازار گاوی | Bull Market | اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است) |
بولیش | Bullish | از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر میآید و یعنی بازار صعودی است. |
شکست به بیرون | Break Out | اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند. |
معامله گری و مدیریت سرمایه
معرفی ما
فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.
حق نشر
لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )
تحلیل تکنیکال در بورس چیست؟
سرمایه گذاری در بورس یکی از راه های مناسب برای کسب سود است. ورود به بورس از دو روش (سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم) امکان پذیر است. در روش اول یا سرمایه گذاری مستقیم، شخص سرمایه گذار باید اقدام به خرید و فروش سهام کند. روش دوم یا سرمایه گذاری غیرمستقیم به دو شکل صندوق های سرمایه گذاری و سبدگردانی اختصاصی انجام می شود و برای افرادی مناسب است که وقت و دانش کافی برای انجام معاملات مستقیم در بازار بورس ندارند.
همان طور که گفته شد ورود به بازار بورس مستلزم داشتن اطلاعات کافی در حوزههای مرتبط با بورس و سرمایهگذاری است. این اطلاعات در کنار دانش بورسی می تواند موفقیت در بورس را ممکن کند. اطلاعات کافی باید به همراه استفاده از تحلیلهای مورد نیاز برای بررسی وضعیت بازار سهام و همچنین پیگیری اخبار مرتبط باشد تا سرمایهگذاری به صورت هوشمندانه انجام شود و ریسکهای موجود را کاهش دهد. تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال مهمترین روشهای مورد استفاده فعالان بازار بورس برای شناخت و انتخاب بهتر گزینههای سرمایهگذاری در بورس هستند. در این مطلب قصد داریم به بررسی تحلیل تکنیکال بپردازیم.
برای رسیدن به این هدف ابتدا باید بتوان به دو سؤال مهم پاسخ داد!
تحلیل تکنیکال چیست؟
به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیکها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف میپردازد. در ادامه به تعریف کاملی از تحلیل تکنیکال در بورس میپردازیم.
تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایهگذاریها و تعیین فرصتهای معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیتهای معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده میکند.
تجزیه و تحلیل تکنیکال میتواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است مورد استفاده قرار گیرد. این موارد میتوانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا، ، و سایر اوراق بهادار باشند. اما ابزار تحلیل تکنیکال بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس استفاده میشود.
- تجزیه و تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایهگذاریها را ارزیابی و فرصتهای معاملاتی را با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودارها مشخص میکند.
- تجزیه تفاوت بین نمودار تیک و نمودار حجم و تحلیل تکنیکال بیان میکند که فعالیتهای معاملاتی گذشته و تغییرات قیمتی یک سهم میتواند نشانههای ارزشمندی از تحرکات آتی قیمت سهم باشد.
طی سالیان متمادی از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تا امروزه هزاران الگو و تکنیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. تحلیلگران تکنیکال بسیاری از این الگوها و تکنیکها را باهم ترکیب میکنند تا به استراتژی بهینه معاملاتی خود دست یابند و با استفاده از استرانژی خود به خرید و فروش سهام بپردازند.
فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال چیست؟
همان طور که چارلز داو هم عنوان کرده است، اولین و مهمترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را نشان میدهد. در حقیقت تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه میکند و تلاش میکند تا با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روند قیمت آینده را پیشبینی کند. داو همچنین معتقد است که در بازارهای کارا عواملی که بر قیمت سهام تاثیرگذارند مشخص است و در هر نقطه از زمان قیمت همه اطلاعات مورد نیاز معاملهگران را در اختیار آنها قرار میدهد. با این که ممکن است این فرضیه در حالت کلی درست باشد اما امکان نوسان قیمت سهم در کوتاهمدت یا بلندمدت توسط اخبار یا اطلاعیهها وجود دارد. در حالتی که کارایی بازار تا حد کمی وجود داشته باشد تحلیل تکنیکال به خوبی قابل استفاده است.
یکی دیگر از فرضیات تحلیل تکنیکال که توسط داو بیان شده است این است که نوسانات قیمتی بازار تصادفی نیستند و الگوها و روندها طی زمان تکرار میشوند. این فرضیه نشان میدهد که روندها در کوتاهمدت و بلندمدت به وجود میآیند و معاملهگران را قادر میسازند تا با استفاده از تحلیل این روندها کسب سود کنند.
امروزه تحلیل تکنیکال در بورس بر ۳ اصل استوار است:
۱.قیمت همه چیز را نشان می دهد:
بسیاری از منتقدان تحلیل تکنیکال این موضوع را که تنها در نظر گرفتن تحرکات قیمتی برای پیشبینی رفتار سهم کافی است و عوامل بنیادی مورد توجه قرار نمیگیرند را قبول ندارند. تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز از جمله اصول بنیادی نیز در قیمت سهم مشخص است و توجه به آن سبب حذف سایر عوامل قبل از تصمیمگیری برای سرمایهگذاری است. تنها چیزی که مهم است تحرکات قیمتی است که میزان عرضه و تقاضای بازار را نشان میدهد.
۲.قیمت در روند نمودار حرکت میکند:
تحلیلگران تکنیکالی معتقدند که قیمتها در روندهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت، حرکت و روندهای گذشته را تکرار میکنند.
۳.گذشته تمایل دارد تا تکرار شود:
طبیعت روند قیمت بدین گونه است که تکرار شود. در واقع براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار میشود. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل میکند و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام میپردازد. برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای روندهای ۱۰۰ ساله است که مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ زیرا تحلیلگران بر این باورند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را تکرار میکنند.
تحلیل تکنیکال چگونه مورد استفاده قرار میگیرد؟
تحلیلگر تکنیکال تلاش میکند تا برای هر نوع اوراق بهادار تحرکات قیمتی را پیشبینی کند. او میتواند در کنار استفاده از قیمت سهم، حجم معاملات سهم را نیز برای تحلیل خود به کار برد. در هر صنعتی از بازار، هزاران الگو و سیگنال وجود دارد که در تحلیل تکنیکال به کار میرود. برخی از ابزارها و اندیکاتورها بر تعیین وضعیت فعلی بازار تمرکز میکنند و برخی دیگر بر وضعیت آینده بازار. برای مثال حدود حمایت و مقاومت بر تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن استفاده میشود.
محدودیتهای تحلیل تکنیکال
با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال در بورس است، یکی از محدودیت های آن نیز می تواند باشد. طبق این فرضیه قیمتهای بازار، همه اطلاعات گذشته و حال را منعکس میکند و بنابراین هیچ راهی برای کسب منفعت از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارایی کامل نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار میتواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمتها تصادفی حرکت میکنند.
دومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که این روش در برخی از اوقات کاربرد دارد. برای مثال اگر معاملهگران حد ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، با رسیدن سهم به قیمت نزدیک حد ضرر بسیاری از سهامداران شروع به فروش میکنند و این موضوع سبب میشود که قیمت سهم پایین بیاید و پیشبینیها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیشبینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.
مهم ترین تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی پرکاربردترین روشهای معاملاتی هستند. هر دوی این روشها برای جستجو، تحلیل، پیشبینی و انتخاب اوراق بهادار و سهام هستند و مانند هر روش سرمایهگذاری دیگری حامیان و منتقدان خود را دارند.
تحلیل بنیادی روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی میکند. این تحلیل دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکتها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی مهم است.
تحلیل تکنیکال از این حیث با تحلیل بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام را تنها ورودیهای این روش میتوان برشمرد. در تحلیل تکنیکال تلاش نمیشود تا ارزش ذاتی سهام تعیین شود و به جای آن از نمودار سهام استفاده میشود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.
سخن آخر:
با توجه به مطالب عنوان شده در این مطلب میتوان نتیجهگیری کرد تحلیل تکنیکال میتواند یکی از کاربردیترین روشهای مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیکهای مختلف موجود در این روش همه افراد میتوانند برای انتخاب گزینههای سرمایهگذاری خود از آن استفاده کنند و به پیشبینی روند قیمتها بپردازند. این نوع %D
دیدگاه شما