زمانی که همه میترسند، اقدام به خرید کنید و زمانی که همه به آینده امیدوار شده و همه به دنبال رشدهای نجومی در بازار هستند، اقدام به فروش کرده و از بازار خارج شوید.
اصطلاحات بازار فارکس
بازار فارکس اصطلاحات فراوان و نسبتا پیچیده ای دارد که یادگیری آن برای هرمعامله گری لازم و واجب است. زیرا بدون دانش از اصطلاحات فارکس ممکن است ضرر زیادی متحمل شویم. و به موفقیتی در این بازار پردرآمد دست پیدا نکنیم.
اصطلاحات عمومی فارکس
SYMBOL: سیمبل معاملاتی نمادهایی هستند که در بازار برای معامله وجود دارند. مثلا نماد معاملاتی اپل AAPL هست. یا جفت ارز یورو به دلار که با نماد معاملاتی EUR/USD در بازار حضور دارد. برای معامله روی این سیمبل ها کلیک میکنیم و معامله را انجام میدهیم.
PRICE: نشان دهنده قیمت اکنون سیمبل معاملاتی است.
Bid PRICE: در بازار برای معامله کردن هر سیمبل دو قیمت وجود دارد. به قیمت فروش در بازار BID میگویند.
Ask PRICE: اگر بخواهیم در بازار فارکس نمادی را خریداری کنیم، باید قیمت ASK را بپردازیم. قیمت BID پایین تر و قیمت ASK بالاتر است. به عنوان مثال در این لحظه برای معامله طلا، ASK (قیمت خرید) برابر با 1،290.00 هست و BID (قیمت فروش) برابر با 1،289.5 است.Spread: به اختلاف ASK و BID اسپرد میگویند. برای مثال در طلا قیمت خرید برابر با 1،290 هست و قیمت فروش برابر با 1،289.5 بنابراین عدد اسپرد برابر با 0.5 دلار است.
تا به حال به صرافی مراجعه کردید؟ صراف ارز شما را به قیمت کمتری خریداری کرده، و اگر بخواهید از او همان ارز را بخرید به شما قیمت بیشتری پیشنهاد میدهد. این عدد همان اسپرد هست. پس تا اینجا مفهوم اسپرد چیست و اسپرد در فارکس چیست ر ا قطعا متوجه شده اید.
Trade: به هر معامله ای که در بازار فارکس و یا دیگر بازارهای مالی انجام میشود TRADE میگویند. واژه TRADE هم به معنای معامله کردن هست و هم به معنای معاملاتی که انجام داده ایم.
Trader: به کسی که در بازار فارکس و یا دیگر بازارهای مالی مانند بورس، آتی و CFD معامله میکند، معامله گر یا TRADER میگویند.
BUY: برای انجام معامله خرید در بازار فارکس، از گزینه BUY و یا خرید استفاده میکنیم و روی آن کلیک میکنیم.
Sell: برای انجام معامله فروش در بازار فارکس از گزینه SELL و یا فروش استفاده میکنیم.
نکته مهم این است که گزینه فروش به معنی فروش دارایی و سیمبلی که خریداری کردیم نیست. گزینه فروش برای کسب سود از پایین آمدن قیمت و یا در حقیقت فروش برای تحویل آتی هست. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، به مقاله بازار آتی چیست و بازار CFD چیست مراجعه کنید.
Close: برای بستن معاملات خرید و یا فروش در بازار فارکس از گزینه close استفاده میشود. برای مثال، ما صد سهم اپل خریداری کردیم. برای فروش این سهام و کسب سود خودمان از گزینه close استفاده میکنیم. و یا اگر سهام اپل را فروخته باشیم که از پایین آمدن قیمت کسب سود کنیم، باز برای کسب سود خود از گزینه close استفاده میکنیم. برای مطالعه بیشتر درباره نحوه معامله کردن در بازار فارکس به مقاله مقدمات معامله در بازار فارکس مراجعه کنید.
انواع اصطلاحات درخواست معاملاتی - Order Type
Instant Execution
برای معاملاتی که میخواهیم همین لحظه با قیمت الان به صورت دستی انجام دهیم، گزینه instant execution را انتخاب میکنیم. در این نوع از درخواست، معامله شما با سرعت زیاد، با قیمت همین لحظه و در همین لحظه انجام میشود.
Pending Orders
یکی از انواع معاملات بوده که معامله به صورت آنی انجام نمیشود. بلکه برای معامله خود میتوانیم قیمت و یا زمان مشخص کرده و هنگامی که آن قیمت فرا رسید، خود کارگزاری به صورت خودکار، معامله ما را فعال میکند
مثال: شما تصور میکنید که قیمت طلا با رد شدن از مرز 1،300 به شدت رشد خواهد کرد. بنابراین وارد حساب معاملاتی خود شده، روی طلا کلیک میکنیم. گزینه pending order را مشخص کرده و درخواست میدهیم در عدد 1،300 برای ما به صورت خودکار خرید کند. اما pending order چند نوع داشته که هر کدام کاربردهای متفاوتی برای خرید و فروش دارند.
انواع pending order
Buy Stop
فرض کنید میخواهیم نفت را در قیمت بشکهای 65 دلار بخریم. هم اکنون در یک روند صعودی قیمت 62 دلار هست. فکر میکنیم اگر قیمت به 65 دلار برسد، نشان دهندهی حجم زیاد تقاضا برای نفت، تایید قطعی روند صعودی است. ما باید یک درخواست خرید در قیمت 65 دلار به کارگزاری خود بدهیم.
اما چگونه؟ وارد حساب معاملاتی خود شده، روی نفت کلیک کرده و pending order را انتخاب میکنیم. در بخش انواع pending order روی گزینه BUY STOP کلیک میکنیم. BUY STOP برای معاملاتی هست که قیمتی که میخواهیم برای خرید سفارش دهیم، بالاتر از قیمت اکنون بازار هست. مثلا در یک روند صعودی میتوانیم در قیمت های بالاتر BUY STOP بگذاریم که هر چه قدر قیمت صعود میکند، به صورت خودکار خریدهای ما فعال شوند.
Buy limit
هنگامی که میخواهیم درخواست خرید یک سیمبل را پایینتر از قیمت کنونی بدهیم، از buy limit استفاده میکنیم. مثال: اکنون قیمت سهام اپل 170 دلار بوده و شما قصد دارید که اگر قیمت به 150 دلار رسید، سهام اپل را خریداری کنید. پس از گزینه buy limit استفاده میکنیم.
Sell Stop
اگر بخواهیم در یک روند نزولی، در قیمتی پایینتر از قیمت کنونی بازار، نمادی را بفروشیم، از sell stop استفاده میکنیم. مثال: مثلا در سال 2008 میلادی، بعد از اینکه شاخص داوجونز شروع به ریزش کرد، شما تصمیم میگیرید که در روند نزولی، داوجونز را فروخته و از پایین آمدن بازار کسب سود کنید. مثلا قیمت در 14،000 بوده، شما میتوانستید چند سفارش فروش در قیمت های 13،000؛12،000؛ 10،000 و … گذاشته و هنگامی که قیمت بازار به قیمت درخواستی شما رسید، کارگزاری به صورت خودکار برای شما این معامله را انجام دهد.
Sell limit
هنگامی که شما میخواهید سیمبلی را در قیمتی بالاتر از قیمت اکنون بفروشید، از گزینه Sell limit استفاده میکنیم. مثال: هم اکنون قیمت طلا در 1،290 بوده و میخواهیم هنگامیکه قیمت به 1،300 رسید، طلا را بفروشیم. زیرا فکر میکنیم که بعد از رسیدن به این قیمت، طلا فرو میریزد. در اینجا باید از سفارش Sell limit استفاده کنیم.
Order Price
در معاملاتی که به صورت pending هستند، ما باید قیمت خرید و یا فروش را به کارگزار خود اعلام کنیم. Order price قیمت مطلوب ما برای انجام سفارشات هست.
Order Time
هنگامی که از pending استفاده میکنیم، میتوانیم زمان انجام معامله را مشخص کنیم. آیا میخواهیم معامله همین امروز انجام شود، یا هر زمانی که رسید به آن قیمت صورت گیرد، و یا یک روز مشخص مدنظرمان هست.
Position
به معاملاتی که در بازار انجام شده است، پوزیشن نیز میگویند. به عنوان مثال طلا خریدهایم و میگوییم در طلا پوزیشن خرید داریم.
Volume
هنگامی که میخواهیم در بازار فارکس معامله کنیم، باید حجم و تعداد دارایی ای را که میخواهیم بخریم را مشخص کنیم. به عنوان مثال چند سهام اپل، چند بشکه نفت، چند اونس طلا، چند عدد بیت کوین و … برای مشخص کردن حجم در بازار فارکس از معیاری به عنوان لات استفاده میشود. هر لات تقریبا برابر است با 100 هزار از ارز پایه و یا تقریبا 100 هزار دلار. برای اطلاعات کامل درباره حجم در بازار فارکس به مقاله لات چیست مراجعه کنید.
Stop Loss
یکی از مواردی که حتما هر معاملهگری باید به فکر آن باشد، حد ضرر گذاشتن در بازار فارکس هست. فرض کنید ما طلا را در قیمت 1،300 دلار خریدیم و چند روز به آن نگاهی نمیکنیم. وقتی باز میگردیم متوجه میشویم که طلا ریزش کرده و به قیمت 1،280 دلار رسیده و ما تمام پول خود را از دست دادهایم. چه درسی از این اتفاق میگیریم؟
ما میتوانستیم حد ضرر بگذاریم. حد ضرر یعنی به کارگزار خود بگوییم هنگامی که قیمت به عدد 1،290 دلار رسید، معامله من را ببند. من نمیخواهم بیشتر از این ضرر کنم. هنگامیکه داریم معامله خود را چه به صورت instant execution و یا pending انجام میدهیم، میتوانیم حد ضرر خود را مشخص کنیم. توجه کنید حدضرر برای خرید، پایین تر از قیمت فعلی بازار است و برای فروش بالاتر از قیمت بازار است.
Take Profit
حد سود نیز مانند حد ضرر اهمیت زیادی در بازار فارکس دارد. حد سود قیمتی است که ما میخواهیم پوزیشنمان در آن قیمت و با سود مشخصی بسته شود. به عنوان مثال، طلا را در قیمت 1،300 دلار خریده، برای کارگزار خود سفارشی میگذاریم که اگر قیمت به 1،305 رسید، پوزیشن ما را با سود ببندد. در هنگام سفارش گذاری میتوانیم حد سود معامله خود را انتخاب کنیم. توجه کنید حد سود برای خرید، بالاتر از قیمت فعلی بازار بوده و برای فروش پایینتر از قیمت بازار است.
Balance, Equity, Margin
Balance: به موجودی حساب شما بدون در نظر گرفتن معاملات باز Balance میگویند.
Equity: به موجودی حساب شما با احتساب چند اصطلاح رایج در میان تریدرها کردیت، سود و زیان معاملات باز و بونوس Equity میگویند. به عنوان مثال اگر شما 1،000 دلار در حساب خود داشته باشید، مجموع معاملات بازتان 300 دلار سود باشد، Equity شما 1،300 دلار بوده و Balance شما 1،000 دلار.
Margin: هنگامیکه ما حساب خود را در بازار فارکس شارژ میکنیم، با توجه به اهرم (leverage) حساب معاملاتی خود کارگزاری به ما یک اعتبار معاملاتی میدهد.به عنوان مثال، اگر ما یک حساب 1،000 دلاری داشته و اهرم حساب ما هم 1:100 باشد، ما میتوانیم در بازار فارکس تقریبا 100 هزار دلار (1 لات) معامله کنیم. قبل از انجام معامله، مارجین حساب ما صفر بوده و هنگامیکه اولین معامله خود را انجام میدهیم، با توجه به حجم معامله مارجینی به حساب ما اضافه میشود.
مثال: فرض کنید ما 1،000 دلار در حساب خود داشته و اهرم حساب هم 1:100 هست. یعنی کارگزاری به ما 100 برابر پول مان را اعتبار معاملاتی میدهد. ما 0.01 لات یورو به چند اصطلاح رایج در میان تریدرها دلار بخریم، اندازه 10 دلار از حساب ما مارجین برداشته میشود. به زبانی دیگر، مارجین مقداری است که به ازای هر معامله در حساب ما قفل شده و دیگر نمیتوانیم معاملهای انجام دهیم. بنابراین با مفه وم مارجین چیست ک املا آشنا شدید.
Free Margin
مارجین آزاد به مارجین استفاده نشده در حساب ما گفته میشود. به عنوان مثال، ما یک حساب 1،000 دلاری با اهرم 1:100 داریم. 0.01 لات یورو به دلار خریداری میکنیم و 10 دلار مارجین میگیرد و 10 دلار نیز از مارجین آزاد ما کم میکند. حالا اگر ما چند تا معامله داشته باشیم و مارجین آزادی برایمان نمانده باشد، هنگامی که درخواست معامله جدید بدهیم، سیستم به شما خطا not enough money (کافی نبودن پول) را میدهد. بنابراین مارجین آزاد برای انجام معامله جدید لازم بوده و اگر مارجین آزاد ما به اندازه مارجین آزادی که برای خرید و یا فروش یک دارایی لازم هست نباشد، سیستم معامله را قبول نمیکند.
نحوه محسابه مارجین آزاد:
Equity + margin= free margin
اکویتی + مارجین= مارجین آزاد
یعنی اگر ما معاملهای داشته باشیم که در سود باشد به مارجین آزاد ما اضافه شده و میتوانیم معاملات بیشتری انجام دهیم.
Margin Level
سطح مارجین و یا مارجین لول، از تقسیم equity بر margin به دست میآید و در صفحه معاملات شما نمایش داده میشود. به عنوان مثال ما اگر 1،000 دلار در حساب معاملاتی خود داشته و 0.2 لات یورو به دلار بخریم که تقریبا 200 دلار مارجین استفاده میکند. اگر در لحظه اول حساب ما در سود و ضرر خاصی نباشد و عدد اکویتی اندازه موجودی حساب (balance) باشد، مارجین لول ما میشود:
این عدد در صفحه معاملات کنار مارجین و… نمایش داده میشود. بیشترین استفاده سطح مارجین و یا مارجین لول در شناسایی margin call level و stop out level هست.
Margin Call Level
Margin call level: مارجین کال به معنی آن است که ضرر شما به حدی میرسد که دیگر نمیتوانید معامله جدید باز کنید و فقط میتوانید معاملات باز خود را ببندید. در این لحظه کارگزاری شما از طریق ایمیل و یا تماس تلفنی به شما اطلاع داده که اوضاع حساب شما خطرناک بوده و ممکن است پول خود را از دست بدهید. مارجین کال زمانی اتفاق میافتد که سطح مارجین (margin level) شما به حدی برسد که دیگر نتوانید معامله جدید باز کرده و اگر حساب خود را شارژ نکنید، ممکن است تمامی معاملات باز شما بسته شوند.
به آن مقدار از سطح مارجین (margin level) که شما کال مارجین میشوید و دیگر نمیتوانید معامله ای انجام دهید، سطح مارجین کال (margin call level) میگویند. در مثال قبلی ما 1،000 دلار داشتیم، 0.2 لات یورو به دلار خریدیم و مارجینی که استفاده شد، 200 دلار بود. حال فرض کنید یورو به دلار ریزش کند، در حدی که ما 800 دلار در ضرر باشیم و تنها 200 دلار در حسابمان باقی مانده باشد. یعنی در حقیقت سطح مارجین ما بشود 100%.
Equity / margin *100% = margin level
200/200 *100%= 100%
حال اگر سطح مارجین کال کارگزاری شما 100% باشد، شما دیگر نمیتوانید معامله جدیدی باز کرده و کارگزاری به شما در خواست شارژ حسابتان را میدهد. زیرا اخطار مارجین کال دریافت کردید.
Stop Out Level
استاپ اوت یک اتفاق ناخوشایند برای تمامی معامله گران است. زیرا هنگامی که حساب ما به سطح استاپ اوت برسد، تمامی معاملات ما به صورت خودکار بسته شده و تنها اندکی از پول ما باقی می ماند.
مشکلات شغلی یک تریدر
تریدر بودن در بازارهای مالی شغلی است که صدای طبلش از دور برای همه بسیار جذاب و خوش است. اما وقتی که واردش میشوید تازه میفهمید که مشکلات شغلی یک تریدر چیست؟ و چگونه روی زندگی یک فرد میتواند اثر بگذارد. میخواهم امروز با شما کمی خودمانیتر بنشینیم و حرفهایی بزنیم که در هیچ کتابی به شما نمیگویند. پس اگر شما هنوز وارد این شغل نشدهاید و قصد دارید که وارد این حرفه جذاب اما دشوار شوید، ابتدا ذهن خود را از همه چیز پاک کنید و لطفا تا پایان این مقاله با من همراه باشید.
قصه از کجا شروع شد
روزی روزگاری که خدا نصیب گرگ بیابان هم نکند، بازار کار خراب شد. تورم بهشدت بالا رفت و رکود عجیبی کل جامعه رو گرفته بود. طوری که اگر هر پیشنهاد کاری به شما میشد، با یک دو دوتا چهارتای ساده میشد فهمید که اگر همان سرمایه را در بانک بگذاریم سودش بیشتر است، پس صرف ندارد.
روزی چند اصطلاح رایج در میان تریدرها در یک آژانس (خدا خیرش بدهد) درحال رفتن به سمت مقصد بودم که با راننده مشغول گفتگو شدیم. هیچوقت یادم نمیرود که به من گفت منم مثل شما بودم اما اکنون در اوقات بیکاریم در بازارهای مالی بورس و فارکس مشغول مطالعه و ترید هستم.
تا رسیدن به مقصد برایم کمی تعریف کرد اما من راستش چیزی متوجه نشدم. تنها گزینه مثبتی که داشت این بود که به من نرمافزار متاتریدر را معرفی کرد که میتوانی بهصورت آزمایشی با آن معامله کنی تا در آینده یک تریدر شوی.
چند هفتهای طول کشید تا سردربیاورم که داستان از چه قرار است. در آن زمان هم هنوز شبکههای اجتماعی وجود نداشت. در نهایت هم به دلیل نبودن سایتها و فیلمهای آموزشی و کسی که به عنوان پیشکسوت مرا راهنمایی کند، شاید اندازه 10 بار خرید یک محصول آموزشی، من زیان دادم تا به اشتباهات خود پی ببرم. در نهایت راه زندگی کردن بهعنوان یک تریدر را از بازار با هزینه گزافی آموختم.
چرا مردم تریدر میشوند
میتوانم با قطعیت بگویم که اکثر (بیش از 90%) مردم با امید ثروتمندشدن میخواهند در بازارهای مالی تریدر شوند. حقیقت این است که همه ما تحت تاثیر تبلیغات زندگی آسان، لوکس و بدون دغدغه مالی هستیم که دوری از این وسوسهها بسیار دشوار است. خود من هم بزرگترین سیلیهای بازار را به همین دلیل خوردم.
تریدر بودن یا نبودن، مسئله این است
چه کسی دوست ندارد در یک متر مربع جا و با آرامش کامل درحال نوشیدن یک فنجان نوشیدنی (غیرالکلی) و بدون نیاز به یک کارفرما وبدون محدودیت تایم کاری یا دغدغههای روزانه دیگر مثل ترافیک و گرما و سرما و مردم بعضا عصبانی در کوچه و خیابان، از هرجای دنیا سودآوری کند و درآمد داشته باشد؟
این ایدهآلترین تعریف از شغل یک تریدر است. از نظر شخصی من هرکسی چنین پیشنهاد شغلی جذابی را رد کند، در این دنیا زندگی نکرده است!
اما مشکل اینجاست که همیشه تعاریف ما از زندگی با آنچه که در واقعیت وجود دارد، کمی بیشتر از خیلی خیلی زیاد متفاوت است. چرا؟
چون اکثر مردم برا تریدر شدن، بدون داشتن هدفی مشخص و فقط برای کسب درآمد وارد بازارهای مالی میشوند. معمولا این افراد را میتوان در سه گروه زیر دستهبندی کرد
تریدرهای گروه اول
افرادی که ناخودآگاه و برای دستگرمی و ایجاد یک حس خوب و گذرا و با هدف بالا بردن آدرنالین خون خود، وارد بازارهای مالی میشوند. این افراد را میتوان با قماربازان ناف لاسوگاس نیز مقایسه کرد. آنها معمولا علاقهای به کسب درآمد ندارند و با هر نتیجهای خوشحالند. از این نوع تریدرها به بازندگان حرفهای نیز میتوان نام برد.
معمولا این افراد در مشاغل خود درآمد خوبی را دارند، اما همچنان اصرار دارند که مقداری از سرمایه خود را با سرمایهگذاری و ترید کردن در بازارهای مالی از دست بدهند.
تریدرهای گروه دوم
گروه دوم افرادی هستند که بسیار آرمانگرا و بلند پروازند. آنها میخواهند که در بازارهای مالی، یک تریدر شوند تا به همه ثابت کنند که شخصیتی منحصر بهفرد هستند تا پدر و مادرش و عمه کتی به او افتخار کنند. اگر این افراد را ریشهیابی کنید میبینیم که نهایتا با یک ویدیویی انگیزشی به این بازار وارد شدند و اصلا تمرکزی روی کار ندارند و بعد از مدتی میبینند که اصلا علاقهای هم به تریدر بودن در آنها وجود نداشته است.
یکیدیگر از افرادی که در همین دسته تریدرهای بلندپرواز جای میگیرند، افراد بدهکار و مالباخته هستند. امیدوارم که برای هیچکس پیشنیاید، اما من پیامهای بسیاری دریافت میکنم که بهعنوان مثال میگویند که ما سرمایهمان را در فلان کار از دست دادیم و اکنون میخواهیم با معامله در این بازار جبران گذشته را بکنیم و یا اینکه من بدهکارم و میخواهم با اینکار بدهیم را پرداخت کنم.
واقعیت این است که دو نوع جواب برای این افراد وجود دارد. یکی اینکه واقعیت را بگوییم و دیگری اینکه واقعیت را نگوییم.
برایتان مثالی میزنم. حتما همه شما روی لبه جدول راه رفتهاید. حتی من دیدهام که بعضیها میدوند، میپرند و . اما بیایید همین جدول را ببریم و بالای برج میلاد بگذاریم، آیا بازهم میتوانید روی آن راه بروید؟
مشکل دقیقا همینجاست، وقتی که ذهن شما از چیزی بترسد، دیگر مغزتان کارایی لازم را نخواهد داشت. وارن بافت هم که باشید در چنین شرایطی فرقی نخواهد کرد.
تریدرهای گروه سوم
تریدرهای حرفهای و افرادی که برای زندگی این شغل را برمیگزینند. این افراد معمولا از لحاظ تیپ شخصیتی، انسانهای گوشهگیری هستند، کمصحبت، منظم، آرمانگرا، اما صبورند و عموما افراد باهوشی هستند. در ادامه بیشتر راجع به این افراد صحبت میکنیم.
هر فردی که میخواهد وارد بازارهای مالی و به اصطلاح تریدر شود، باید به این سوال پاسخ دهد که چرا بازارهای مالی را انتخاب کردهام؟
اشتباه نکنید، تریدر بودن یک بازی نیست، یک شغل است. افرادی که در بازارهای مالی کار میکنند، درواقع از این راه زندگی میکنند. درست مثل کسی که میخواهد مهندس یا یک حسابدار. اگر شخصی فقط برای اینکه پولدار شود، شغلش را انتخاب کند، بعد از اینکه به نتیجه مورد نظر نرسد، کاملا سرخورده خواهد شد. پس اگر هدفتان ماندن در بازارهای مالی است، تریدر بودن در بازارهای مالی را به چشم یک شغل ببینید و نه فقط میانبری برای پولدار شدن. در این حرفه نیز مثل بقیه شغلها، هم روزهای خوب هست و هم روزهای بد.
مشکلات شغلی یک تریدر
اما شغل تریدری در بازارهای مالی هم مثل خیلی از مشاغل دیگر میتواند معایب و مشکلات زیادی خصوصا از لحاظ سلامت فیزیکی و روانی، برای ما ایجاد کند. این عوارض چه بخواهیم و چه نخواهیم در زندگی ما اثرگذار خواهد بود؛ پس سعی کنید قبل از اینکه وارد این حرفه شوید عوارض آن را خوب بشناسید و خود را با آن وفق دهید.
تریدر بدون امنیت شغلی
معمولا درصد زیادی از تریدرهای فعال در ایران بیمه و سابقه کار ندارند. بعد از سالها تحلیل و ترید در بازارهای مختلف به خودتان میآیید و میبینید که فقط خودتان هستید و خودتان، کسی از یک تریدر حمایت نمیکند، هیچ صنف یا سازمانی برای رسیدگی به مشکلات و شکایات وجود ندارد، جالبتر اینکه اگر دربازارهای جهانی هم فعال باشید، دستتان بهجایی نمیرسد.
پس اگر میخواهید یک تریدر شوید من پیشنهاد میکنم که از بیمههای خویشفرما و یا بیمههای شرکتهای خصوصی برای عمر و سرمایه استفاده کنید. البته درصد کمی از تریدرها و تحلیلگران بورسی هم هستند که در شرکتهای فعال در این زمینه و یا کارگزاریهای مختلف مشغول بهکار میشوند؛ معمولا این دسته از افراد مشکلی از بابت سابقه شغلی و یا بیمه ندارند.
تریدر بی تحرک
اگر مثل من علاقهمند باشید، بعد از سالها تحلیل و ترید به خودتان میآیید و میبینید که در روز 16 تا 20 ساعت را پای نمودار و روی یک صندلی و بدون تحرک نشستهاید. خوب دیگر همه ما میدانیم که کمتحرکی و پشتمیزنشینی یکی از عوامل مضر برای سلامتی ما محسوب میشود.
پس سعی کنید جدای از کار ساعاتی را در روز و برای ورزش و تحرک کنار بگذارید. ضمن اینکه شما برای ترید نیازی به ثابت ماندن ندارید، میتوانید سفر کنید و همزمان ترید کنید. مثلا یک هفته ویلایی را با منظره عالی در یکی از شهرهای شمالی کشور اجاره و آنجا کار کنید (اینکار تاثیر بسیار چشمگیری روی عملکرد ذهنی شما خواهد گذاشت).
تریدر فراموشکار
معمولا تریدرها بهخاطر اینکه غرق در اعداد و ارقام هستند، در اکثر مواقع و حتی در خواب هم به معاملات خود فکر میکنند، برای همین خیلی بیشتر از افراد عادی در فکر فرو میروند. این قضیه در دید عموم تریدرها افراد کم توجه و بعضا فراموشکاری بهنظر بیایند.
اگر از یک تریدر بپرسید که "دیشب شام چه خوردی؟" احتمال زیادی وجود دارد که فراموش کرده باشد. اما اگر از او بپرسید که در فلان تاریخ چه اتفاقی افتاد که قیمت فلان سهم ریخت، سریع و با جزئیات کامل برایتان شرح میدهد.
پس اگر فردی را ملاقات کردید که مجبور شدید هر حرفی را چندبار برایش تکرار کنید، درحالی که او به یک گوشه خیره چند اصطلاح رایج در میان تریدرها شده و مثل مجسمه خشک شده است؛ نگران نباشید احتمالا با یک تریدر روبهرو شدهاید.
عوارض کمخوابی و بیخوابی
یکی از مشکلاتی که تقریبا همه تریدرها با آن روبهرو میشوند، کمخوابی و بیخوابی است. براساس نوع استراتژی، تریدرها ممکن است که روزی 16 الی 18 ساعت هم مجبور باشند که پای چارت بمانند. همچنین اثر نگاه کردن طولانی به صفحه نمایشگر به مدت طولانی، مخصوصا در تایم شب، میتواند علاوهبر کمخوابی، برای یک تریدر مشکلات بینایی را نیز بههمراه داشته باشد.
برای حل این مشکل، میتوان از استراتژیهای معاملاتی میانمدت و بلندمدت استفاده کرد و یا حتی بازارهایی را انتخاب کرد که 24 ساعته نباشند.
مشکلات روانی یک تریدر
شاید یک تریدر بیشترین چالشی که دارد همین احساسات مختلفی است که در زمانهای مختلف برایش پیش میآید. من شخصی را میشناختم که وقتی ریزش قیمت را در یک سهم دید، با اینکه تنها از سودش ضرر کرده بود، بازهم سکته قلبی کرد و کارش به بیمارستان کشید.
باور کنید که این یک شوخی نیست و احساسات در تریدرها میتوانند معضلهای بسیار زیادی را برای ما بهوجود بیاورند که باعث عدم موفقیت یک تریدر باشد. در ادامه باهم چند مورد از اشتباهات شغلی یک تریدر را بررسی میکنیم.
اضطراب زیاد
برای همه تریدرها پیش آمده که در گوشهای دنج درحال معامله هستید که ناگهان بازار خراب شده و دستهای پشت پرده و همه دنیا دست بهدست هم میدهند که شما ضرر کنید.
این زمان است که استرس و اضطراب در ما پدیدار میشود. میزان بروز احساسات و آستانه تحمل فشار، در طول ترید و برای هر فردی ممکن است متفاوت باشد. اما بدون شک میزان کنترل بر استرس و اضطراب یک تریدر در نتیجه عملکرد او تاثیر مستقیم خواهد داشت.
یعنی هرقدر یک تریدر بتواند آستانه تحمل فشار بالاتری داشته باشد و بتواند احساسات خود را بیشتر کنترل کند، مسلما نتیجه عملکرد بهتری نیز خواهد داشت.
راه حل
ترس از شکست و از دست دادن سرمایه و . همه اینها در ذهن ما است. یادمان باشد که سود و زیان یک مسئله کاملا نسبی و وابسته به زمان است. یعنی وقتی یک تریدر وارد معاملهای میشود، تا زمانیکه از معامله خارج نشود، سود و زیانی ندیده است و این ذهن ما است که باعث میشود تا یک تریدر سودهایش را سریع خارج کند اما به ضررهایش اجازه پیشرفت بدهد.
اگر در زمان یک معامله استرس زیادی به شما وارد میشود پس حجم معاملاتتان را کمتر کنید. زیرا شما هنوز برای آن حجم آمادگی لازم را ندارید. سعی کنید آنقدر این تمرین را ادامه دهید تا اینکه اگر معامله بازی هم داشتید بتوانید با خیال راحت و بدون هیچ استرسی بخوابید.
احساس غرور
غرور یکی از مشکلات رایج و بسیار خطرناک در تریدری است. بسیاری از معاملهگران، دقیقا زمانیکه احساس میکنند تبدیل به استادان معاملهگری شدهاند، ضررهای بزرگی میکنند. افراد مبتدی بعد از چندین ترید موفق، اعتماد به نفس زیادی را کسب میکنند.
این امر حتی برای تریدرهای حرفهای نیز میتواند اتفاق بیفتد. موفقیتهای منظم و پشت سر هم ذهن آنها را از واقعیت دور میکند. درست همینجا است که بازار به ما درسهای بزرگی میدهد.
راه حل
برای حل این مشکل باید بگویم که سعی کنید برای خود یک استراتژی معاملاتی تهیه کنید و طبق آن عمل کنید. به امید سود بیشتر زیاد ترید نکنید و همیشه به استراتژی خود وفادار باشید، حتی اگر ضرر کردید، با دل و جان ضررها را بپذیرید.
در اینصورت اگر سود هم کردید نباید هیچگاه خارج از استراتژی خود چند اصطلاح رایج در میان تریدرها معامله کنید. این قضه را باور کنید که همه سودهای بازار مال ما نیست. همانطور که یک شیر از یک گله فقط یک شکار را انتخاب میکند، ماهم بهاندازه سهم خود از بازار سود میکنیم. برای خود یک تارگت روزانه برای سود و ضرر تعریف کنید و اگر در روز به همان مقدار سود/ضرر کردید، دیگر در آن روز ترید نکنید.
تایم فریم چیست؟
به منظور کسب درآمد مداوم در بازارها ، تریدرها باید بیاموزند که چگونه یک روند اساسی را شناسایی کرده و بر اساس آن ترید کنند . کلیشه های رایج عبارتند از: “ترید همراه با روند”، “با روند مبارزه نکنید” و “روند دوست شما است“ اما روند چقدر ادامه دارد؟ چه زمانی باید وارد ترید شوید یا از آن خارج شوید ؟ معامله کوتاه مدت دقیقاً به چه معناست ؟ در اینجا ما بیشتر به چارچوب های زمانی معامله میپردازیم.
روشهای کلیدی
- چارچوب زمانی به مدت زمانی که یک روند برای یک بازار ادامه می دهد اشاره دارد که توسط تریدرها قابل شناسایی و استفاده است.
- چارچوب های زمانی اولیه یا فوری در حال حاضر قابل اجرا هستند و مورد توجه تریدرهای روز و معاملات با فرکانس بالا هستند.
- بازه های زمانی دیگری نیز باید در رادار شما باشد که بتواند الگویی را تأیید یا رد کند ، یا روندهای همزمان یا متناقضی را که در حال وقوع است نشان دهد.
- این بازه های زمانی ممکن است از چند دقیقه یا چند ساعت تا چند روز یا هفته یا حتی بیشتر باشد.
دوره زمانی
روندها را می توان به عنوان اولیه، میانی و کوتاه مدت طبقه بندی کرد . با این حال ، بازارها به طور همزمان در چندین بازه زمانی وجود دارند . به همین ترتیب ، بسته به بازه زمانی در نظر گرفته شده ، ممکن است روندهای متناقضی در یک سهام خاص وجود داشته باشد. در شرایطی که سهام در روند نزولی میان مدت و کوتاه مدت قرار دارد ، قرار گرفتن در روند صعودی اولیه غیر عادی نیست .
به طور معمول ، تریدرهای مبتدی در یک بازه زمانی خاص قفل می شوند، و روند اصلی قدرتمندتر را نادیده می گیرند. متناوباً تریدرها ممکن است روند اصلی را معامله کنند اما اهمیت تصفیه ورودی های خود را در یک بازه زمانی کوتاه مدت ایده آل دست کم میگیرند.
چه تایم فریم های زمانی را باید ردیابی کنید؟
یک قانون کلی این است که هرچه بازه زمانی طولانی تر باشد، سیگنال های داده شده قابل اطمینان تر هستند. همانطور که در چارچوب های زمانی تمرین می کنید ، نمودارها با حرکات کاذب درگیر می شوند. در حالت ایده آل ، تریدرها باید برای تعیین روند اصلی هرکاری که معامله می کنند، از یک بازه زمانی طولانی تر استفاده کنند.
پس از تعریف روند اساسی، تریدرها می توانند از چارچوب زمانی ترجیحی خود برای تعریف روند میانی و یک چارچوب زمانی سریعتر برای تعریف روند کوتاه مدت استفاده کنند. برخی از مثالهای استفاده از چندین چارچوب زمانی عبارتند از :
یک تریدر در نوسان، که برای تصمیم گیری بر روی نمودارهای روزانه تمرکز دارد، می تواند از نمودارهای هفتگی برای تعیین روند اولیه و نمودارهای 60 دقیقه ای برای تعریف روند کوتاه مدت استفاده کند.
یک تریدر روزانه می تواند در نمودارهای 15 دقیقه ای معامله کند، از نمودارهای 60 دقیقه ای برای تعریف روند اولیه و یک نمودار پنج دقیقهای (یا حتی نمودار کناری) برای تعریف روند کوتاه مدت استفاده کند.
یک تریدر در بلند مدت می تواند در نمودارهای هفتگی تمرکز کند در حالی که از نمودارهای ماهانه برای تعریف روند اصلی و نمودارهای روزانه برای اصلاح ورودی ها و خروجی ها استفاده می کند.
انتخاب اینکه چه گروهی از بازه های زمانی استفاده شود، مختص هر تریدر است. در حالت ایده آل، تریدرها چارچوب زمانی اصلی مورد نظر خود را انتخاب می کنند و سپس برای تکمیل چارچوب زمانی اصلی، چارچوبی را در بالا و پایین آن انتخاب می کنند.
به این ترتیب، آنها از نمودار بلند مدت برای تعریف روند، نمودار میان مدت برای ارائه سیگنال معاملاتی و نمودار کوتاه مدت برای تصفیه ورود و خروج استفاده می کنند. با این حال، یک یادداشت هشدار این است که درگیر هیجانات نمودار کوتاه مدت نشوید و بیش از حد یک معامله را تجزیه و تحلیل کنید. نمودارهای کوتاه مدت معمولاً برای تأیید یا از بین بردن یک فرضیه از نمودار اصلی استفاده می شوند.
مثال برای ترید در تایم فریم های متفاوت
شرکت Holly Frontier (NYSE: HFC) ، Holly Corp، در اوایل سال 2007 با نزدیک شدن به بالاترین سطح 52 هفته ای خود و نشان دادن قدرت نسبی در برابر سهام دیگر در بخش خود، شروع به ظاهر شدن در برخی از صفحات نمایش سهام ما کرد. همانطور که از نمودار زیرمشاهده می کنید، نمودار روزانه یک محدوده تجاری بسیار محدود را نشان می دهد که بالاتر از میانگین متحرک ساده 20 و 50 روزه است. بولینگر باند نیز به دلیل کاهش نوسانات و هشدار نسبت به افزایش احتمالی راه، انقباض شدیدی نشان داده است. از آنجا که نمودار روزانه چارچوب زمانی ترجیحی برای شناسایی معاملات بالقوه نوسان است، برای تعیین روند اصلی و تأیید همسویی آن با فرضیه ما، باید از نمودار هفتگی کمک گرفت.
با یک نگاه سریع به هفته نامه مشخص شد که نه تنها HOC قدرت نشان می دهد، بلکه بسیار نزدیک است که به بالاترین رکورد جدید برسد. علاوه بر این، این یک معامله احتمالی بازگشت احتمالی در محدوده معاملات تجاری نشان داده شده بود، نشان می دهد که شکست به زودی رخ می دهد.
هدف پیش بینی شده برای چنین شکستی 20 امتیاز بود. با همگام سازی دو نمودار، HOC به عنوان یک ترید بالقوه به لیست تماشا اضافه شد. چند روز بعد، HOC اقدام به شکستن کرد و پس از یک هفته و نیم ناپایدار، HOC موفق شد کل آن را ببندد.
HOC به دلیل افزایش نوسانات، ترید بسیار دشواری در نقطه شکست بود. با این وجود، این نوع شکست ها معمولاً در اولین بازگشت پس از شکست، ورود بسیار مطمئنی دارند. هنگامی که شکست در نمودار هفتگی تأیید شد، در صورت یافتن ورودی مناسب، احتمال خرابی در نمودار روزانه به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. استفاده از چندین بازه زمانی به شناسایی دقیق پایین بازپرداخت در اوایل آوریل 2007 کمک کرد. نمودار زیر نشان می دهد که یک کندل چکشی در میانگین متحرک ساده 20 روزه و پشتیبانی میانی بولینگر باند تشکیل شده است. همچنین نشان می دهد HOC در حال نزدیک شدن به نقطه شکست قبلی است که معمولاً پشتیبانی نیز ارائه می دهد. ورودی در نقطه ای بود که سهام می توانست قسمت بالای کندل چکشی را ترجیحاً با افزایش حجم پاک کند.
با کار کردن در یک بازه زمانی پایین تر، تشخیص اینکه عقب نشینی رو به پایان است و احتمال بالقوه شکست وجود دارد آسان تر شد. نمودار زیر یک نمودار 60 دقیقه ای با یک کانال روند نزولی روشن را نشان می دهد.
توجه کنید که HOC به طور مداوم با میانگین متحرک ساده 20 دورهای پایین می آید. نکته مهم این است که اکثر شاخص ها در چندین بازه زمانی نیز کار خواهند کرد . HOC در اولین ساعت معاملات در 4 آوریل 2007 بیش از بالاترین نرخ روز گذشته بسته شد و این نشان دهنده ورود بود. کندل 60 دقیقه ای بعدی، با حرکت قوی روی افزایش حجم، به وضوح تأیید کرد که این عقب نشینی تمام شده است. ترید می تواند در چندین بازه زمانی بیشتر که به روند طولانی تر اختصاص داده می شود، کنترل شود.
با اختصاص وقت برای تجزیه و تحلیل چندین بازه زمانی، تریدرها می توانند شانس خود را برای یک ترید بسیار موفق افزایش دهند. مرور نمودارهای بلند مدت می تواند به تریدرها کمک کند تا فرضیه های خود را تأیید کنند، اما مهمتر از آن، همچنین می تواند به تریدرها از عدم اختلاف سنسورهای زمانی جداگانه هشدار دهد.
با استفاده از چارچوب های زمانی کم تر، تریدرها می توانند ورودی و خروجی خود را نیز بسیار بهبود بخشند. در نهایت، ترکیب چندین بازه زمانی به تریدرها امکان می دهد روند معاملات خود را بهتر درک کنند و به تصمیمات خود اعتماد کنند.
ویژگی های تریدر موفق
تریدر یا معامله گر به کسی گفته میشود که وظیفه تحلیل را برعهده دارد. همچنین به دنبال خرید و فروش هر گونه دارایی مالی را در بازارهای مالی است. تفاوت اصلی بین تریدر و سرمایه گذار، مدت زمانی می باشد که شخص دارایی ها را نگه میدارد.تریدرها خرید و فروش بیشتری در مدت زمانی یکسانی نسبت به سرمایه گذاران انجام میدهند. تریدر به زمان کوتاه علاقه دارند تا از روند کوتاه مدت سود کسب نماید. در صورتی که سرمایه گذاران چشم انداز طولانی مدت علاقه دارند. معامله بیت کوین به معنای خرید با قیمت پایین و فروش با قیمت بالا میباشد. معاملات ارزهای رمزپایه را از بسیاری جهات میتواند با معاملات فارکس مقایسه نمود. برخلاف سرمایه گذاری که به معنی نگهداری بیت کوین برای مدت طولانی می باشد، معامله گر در ترید میخواهد که قیمت بیت کوین را پیشبینی نماید. فردی که معامله گر میباشد برای رسیدن به مهارت نیاز به زمان، سرمایه و تلاش زیاد میباشد.
سرمایه گذاران با نگاه بلند مدت به دنبال نگهداری یک تا چند ساله ارزهای دیجیتال در کیف پول هایشان می باشند. یعنی حتی اگر شاهد زیان یا سود کلان باشند، تصمیم به خرید یا فروش نمیگیرند! اما معامله گران در بازار ارزدیجیتال کسانی هستند که در بازه زمانی یک روزه تا چندماهه به خرید و فروش و مبادله ارزهای دیجیتال مختلف می پردازند. هدف تریدر ارز دیجیتال، خرید و فروش در کوتاه مدت است.
فهرست مطالب
ویژگی های یک تریدر موفق
- از این شاخه به ان شاخه نپرید
- در معامله گری جدی باشید
- حداقل پنج سال به خودتان فرصت بدهید
- بیش از ۳% ریسک نکنید
- معامله های قبلی خود را تحلیل و بررسی نمایید
- از ترید کردن لذت ببرید
- تریدر باید مسئولیت پذیر باشد
- از روش میانبر دوری کنید
- همه معامله ها را از قبل برنامه ریزی کنید
- تریدر باید چک لیست معاملاتی داشته باشه
عوامل که باعث تضعیف بازار ارزهای دیجیتال میشوند
- هک و حمله ارزدیجیتال
- شایعه پراکنی در خصوص رمزارزها
- مخالفت دولت ها، افراد مشهور و سلبریتی ها
اشتباهاتی که در ترید رایج میباشد
1. نداشتن برنامه
نداشتن برنامه شفاف و مشخصی که بصورت جدی ان را تنظیم نموده اید یکی از اشتباهتی میباشد که در هنگام ترید با ان مواجه میشوید. افراد نمیدانند به چه دلیل وارد یک معامله خاص شده و مهمتر از ان نمیدانند چه زماتنی از ان خارج شوند. در نتیجه باید قبل از ورود به معامله هدف و حد سود و ضرر خود را مشخص کنند.
2. نگهداری پول در یک صرافی
از اساسی ترین اشتباهات میتوان به این گزینه اشاره نمود؛ از قوانین اساسی برای هر معامله گر در دنیای ارز دیجیتال نگهداری پول ذز یک صرافی میباشد. هیچ وقت پولی که در حال حاضر با ان معامله نمیکنید را در صرافی نگهداری نکنید. اگر صرافی هک شود یا به هردلیلی از دسترس خارج شود شما هیچ دسترسی به پولتان ندارید و ممکن است پولتان را از دست بدهید. برای همین است که گفته میشود اگر پول شما در صرافی باشد هیچ کنترلی بر ان ندارید.
3. ریسک کردن بیش از حد معمول
ترید کار بسیار خطرناکی می باشد. بزرگترین اشتباه میتواند از دست دادن سرمایه ای باشد که توانش را ندارید. به همین دلیل ابتدا قبل از هر معامله به مبلغی که قصد انجامش را دارید نگاه کنید. بدترین حالت ممکن این میباشد که تمام مبلغ را از دست میدهید.
4. تسلیم ترس و طمع شدن
ترس و طمع دو نمونه از اقدامات مهم معامله گران میباشد. ممکن است با شایعات و اخبار پراکنده ای که خوانده و شنیده میشود میتواند به دلیل ترس باعث خرج شدن سریع از معامله شود.
5. تکرار اشتباه
هیچ معامله گری همیشه تمام معامله هایش موفقیت امیز نمی باشد و هیچکس بدون شکست نمیتواند سود اوری مداوم و برنامه صحیح خودش برسد. همیشه باید از معامله های خود درس بگیرید.
تریدر تازه کار بیت کوین هستید؟پس از این اشتباهات دوری کنید!
افرادی که به تازگی وارد بازار ارزهای دیجیتال میشوند، ترید و خرید و فروش ارزهای دیجیتال را به عنوان راهی برای کسب درآمد انتخاب میکنند. این افراد احتمالا برای اولین بار به بازار بیت کوین کشیده میشوند. در این مقاله قصد داریم اشتباههای رایجی که یک تریدر تازه کار بیت کوین مرتکب میشود را معرفی کنیم. با شناخت این خطاها میتوان از زیانهای احتمالی جلوگیری کرد.
ما در این نوشتار به بررسی چند اشتباه رایج میپردازیم که یک تریدر تازهکار بیت کوین یا سایر ارزهای دیجیتال معمولا در ابتدای کار مرتکب میشوند. تریدرهایی که به تازگی وارد بازار رمزارزها میشوند زمانی که پول واقعی را وارد فضای ترید میکنند، باید مراقب باشند تا دچار این اشتباهها نشوند. ترید در بازار ارزهای دیجیتال به دلیل نوسانات بالای قیمتی بسیار پرریسک بوده و بدون داشتن دانش کافی، نباید وارد این کار شد. سایر راههای کسب درآمد همچون استیکینگ، مشارکت در پلتفرمهای وام دهی در حوزه دیفای و شرکت در ایردراپها راههای کم خطرتری برای کسب درآمد از این بازار نوظهور است.
اما اگر تصمیم خود را مبنی بر ترید ارزهای دیجیتال گرفتهاید، پیش از انجام این کار، مطالب زیر را مطالعه کنید.این مقاله در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۹۹ بروزرسانی شده است.
اشتباههای یک تریدر تازه کار بیت کوین
ترید در بازارهای مالی نیاز به دانش کافی در زمینه اقتصاد دارد. حداقل باید با سازوکار بازارهای مبتنی بر عرضه و تقاضا آشنا بود. تحلیل فاندامنتال، تحلیل تکنیکال، روانشناسی بازار و شناخت رفتار بازیگران بزرگ بازار، جزو نیازهای اولیه انجام معامله در بازارهای مالی است. تنها یه دهه از عمر بازار ارزهای دیجیتال میگذرد و دیتا و اطلاعات زیادی برای شناخت عمیق این بازار در دست نیست. در ادامه اشتباههای رایج در میان تریدر های تازه کار بیت کوین را معرفی میکنیم.
نداشتن برنامه ریزی در ترید
وقتی که اقدام به خرید و فروش بیت کوین میکنید، باید با برنامهریزی وارد فضا شوید و برای ورود، خروج در صورت زیان یا حد ضرر، خروج در صورت سود یا حد سود، خرید پلهای یا فروش پلهای و هر اقدام دیگر خود از قبل برنامه داشته باشید. داشتن برنامه باعث میشود که تسلیم احساسات نشوید و بهترین نتیجه را از احتمالات کسب کنید. در جریان ترید، همواره باید به این قوانین و برنامهریزیهای خود پایبند بمانید و هرگز آنها را رها نکنید.
یکی از اشتباههای تریدر های تازه کار در بازار ارزهای دیجیتال این است که پیش از خرید بیت کوین هیچ برنامهی مشخصی برای فروش آن تنظیم نمیکنند. اگر قیمت خیلی افزایش یابد، دچار طمع شده و به امید سود بیشتر حاضر به فروش بخشی از بیت کوینهای خود نیستند.
برعکس در صورتی که بازار روی خوش به آنها نشان ندهد و بلافاصله پس از خرید آنها قیمت بیت کوین کاهش یابد، آنها به امید رشد قیمت، هر روز ضرر بیشتری میکنند اما حاضر به فروش بیت کوین خود نیستند. تریدری که با دید کوتاه مدت وارد بازار میشود با مشاهده ریزش قیمتها به یکباره سیاست خود را تغییر میدهد و دید بلندمدتی پیدا میکند. همه این مشکلات ریشه در احساساتی شدن این تریدر تازه کار دارد. این یک رویه غلط در بازار ارزهای دیجیتال است.
برای رهایی از این دام، حتما پیش از خرید بیت کوین یا هر رمز ارز دیگر، قیمت خرید، حدسود، حدضرر، مقدار سرمایهای که قصد دارید خرید انجام دهید و دید سرمایهگذاری خود را مشخص کنید. بسیاری پیشنهاد میدهند که همه این موارد را بر روی کاغذ بنویسید و هر اتفاقی در بازار افتاد، به این برنامه پایبند باشید.
مطمئنا این برنامه دارای ایراد و خطاست. اما داشتن آن به مراتب بهتر از گرفتن تصمیمهای احساسی در بازار است. مخصوصا در بازار ارزهای دیجیتال که نوسانات قیمتی بسیار بالاست. قیمت بیت کوین در یک روز بیش از ۴۰ درصد ریزش میکند(اسفند سال ۹۸ در اثر کرونا) و یا قیمت در عرض چند ساعت چند ده درصد رشد میکند( خبر خرید بیت کوین توسط شرکت تسلا). اگر در چنین بازاری برنامه معین و مشخصی برای ترید نداشته باشید، مطمئن باشید در بلند مدت ضرر خواهید کرد.
ترس عقب ماندن از قافله بازار
یک تریدر تازه کار بیت کوین احتمالا به دلیل رشد بالای قیمت اولین ارز دیجیتال جهان وارد این بازار میشود. او برای اولین بار نمودار قیمت را دیده و احتمالا شنیده که قیمت بیت کوین روزگاری زیر ۱۰,۰۰۰ دلار بوده و اکنون قیمت آن به بیش از ۴۰,۰۰۰ دلار رسیده است. او خود را جامانده از بازار میداند. فقط کافی است که او از کسی بشنود و یا تحلیلی را مطالعه کند که اهداف بالای ۱۰۰,۰۰۰ دلار برای بیت کوین در نظر گرفته است. او دچار فومو شده و در قله اقدام به خرید بیت کوین میکند.
این اشتباهی وحشتناک است؛ تریدرهای باتجربه همواره سعی میکنند که در کف قیمت و وقتی که افراد دیگر میترسند، اقدام به خرید کنند و در اوج قیمت هم که افراد عادی گرفتار طمع میشوند، اقدام به فروش آن میکنند. بازار بیت کوین یک بازار ۲۴ ساعته و همیشگی است و همواره فرصت مناسب برای اقدام موجود خواهد بود؛ پس سعی کنید دچار ترس و وحشت نشوید.
بیت کوین روزگاری زیر ۱,۰۰۰ دلار بوده و روزگاری در یک رشد وحشتناک به ۲۰,۰۰۰ دلار رسیده است. افرادی که در ۲۰,۰۰۰ دلار اقدام به خرید بیت کوین کردهاند، باید بیش از دو سال صبر میکردند تا مجددا قیمت بیت کوین به قیمت خرید آنها برسد و آنها از زیان خارج شوند. بازار فرار نمیکند. همواره فرصت برای کسب سود در بازار وجود دارد.
بررسی ترس و هیجان در معاملات -بخش اول
استفاده از لوریج بالا
بسیاری از تریدر های تازه کار بیت کوین برای یک شبه پولدار شدن و رسیدن سریع چند اصطلاح رایج در میان تریدرها به ثروت، از لوریج استفاده میکنند. لوریج ابزاری است که میتوان با استفاده از آن با چند برابر اصل سرمایه خود اقدام به ترید کرد تا در صورت موفقیت در معامله، سود را چند برابر کرد. اما این افراد روی دیگر سکه را نمیبینند. لوریج، زیان شما را نیز چند برابر خواهد کرد تا جایی که ممکن است دارایی شما صفر شود.
به طور کلی استفاده از لوریج در معاملات، مخصوص تریدر های تازه کار بیت کوین نیست. معامله در بازارهای مارجین نیاز به دانش و تجربه بسیار بالایی در ترید دارد. مطمئنا اگر روزی شما هم تجربه کافی را کسب کنید، میتوانید از این ابزار استفاده کنید. این ابزار همواره در بازار هست و همیشه میتوان از آن استفاده کرد.
در بازار ارزهای دیجیتال لوریجها گاهی تا ۱۲۵ برابر نیز ارائه میشود. استفاده از چنین لوریجی، آنهم در بازار ارزهای دیجیتال که قیمتها وحشیانه نوسان میکنند، واقعا به قمار نزدیک است تا به سرمایهگذاری و ترید.
کنترل نکردن ترس و طمع
ترس و طمع، دو احساس غالب در بازارهای مالی است. احتمالا نام شاخص ترس و طمع بیت کوین را شنیدهاید. این دو احساس در تریدرهای بازارهای مالی به قدری زیاد است که شاخصی تحت همین عنوان ایجاد شده است. زمانی که قیمت بیت کوین افزایش مییابد، همه از صدهزار دلاری شدن بیت کوین و نیم میلیون دلاری شدن قیمت آن صحبت میکنند؛ در چنین شرایطی طمع بر بازار حاکم است. برعکس زمانی که قیمت بیتکوین کاهش مییابد و ارزش آن مدام ریزش میکند، همه از حباب بودن قیمت و صفر شدن قیمت بیت کوین صحبت میکنند؛ در چنین شرایطی ترس بر بازار حاکم است.
اگر شما دچار نگرانی و یا طمع شدید در مورد معامله خود شدهاید، باید بدانید که اشتباهی را مرتکب شدهاید و احتمالا سرمایهای را وارد بازی کردهاید که توان از دست دادن آن را ندارید. همان طور که اشاره شد، تریدر باید برنامه داشته باشد و به احساسات اجازه ندهد که بر تصمیمات او تاثیر بگذارند. احساسات بزرگترین دشمن یک تریدر هستند.
نقل قول مشهوری از وارن بافت، سرمایهگذار موفق بازار سهام، در زمینه ترس و طمع بازار وجود دارد:
زمانی که همه میترسند، اقدام به خرید کنید و زمانی که همه به آینده امیدوار شده و همه به دنبال رشدهای نجومی در بازار هستند، اقدام به فروش کرده و از بازار خارج شوید.
چک کردن مداوم قیمتها
اگر شما همیشه در برابر صفحه کامپیوتر خود باشید و به حرکات بازار چشم دوخته باشید، قطعا دچار استرس میشوید و این برای شما و اطرافیانتان خوب نیست. برنامه داشته باشید و اهداف و حد ضرر را برای خود تعیین کنید و بدون داشتن استرس به پیادهروی بپردازید و اوقاتی را با عزیزان خود سپری کنید. همواره دید بلند مدت داشته باشید و از حرکتهای بزرگ قیمت استفاده کنید. در ترید کوتاه مدت ممکن است گرفتار نوسانات شوید و هر آنچه را که اندوختهاید، به راحتی از دست دهید.
به طور کلی در ابتدای کار تکلیف خود را مشخص کنید، اگر علاقه به ترید روزانه و مداوم در بازار ارزهای دیجیتال دارید، استراتژی مخصوص این نوع معاملات را انتخاب کنید.
اگر علاقه به سرمایهگذاری بلندمدت در بیت کوین و دیگر رمزارزها دارید، استراتژی شما متفاوت خواهد بود. چک کردن مداوم قیمتها، نگاه به چارت قیمتی و دیدن کندلهای بلند سبز و قرمز، احساسات شما را برمیانگیزد که ممکن است تصمیم منطقی نگیرید. فارغ از بحث سرمایهگذاری و کسب درآمد، به فکر ابعاد دیگر زندگی خود باشید. تفریح، مطالعه و هر کاری که حس خوبی به آن دارید را فدای چارت و نگاه کردن به آن و ترید نکنید.
صبور نبودن!
گاهی در بازار فقط باید منتظر بمانید و هیچ کاری نکنید. در این شرایط، باید منتظر اقدام بعدی قیمت بود و اگر نسنجیده عمل کنید، متحمل ضرر میشوید. بیش از حد ترید نکنید و خود را ملزم نکنید که حتی در شرایط نامطلوب هم اقدام به ترید کنید زیرا این ضررهای کوچک رفتهرفته جمع میشوند و حساب شما را خالی میکنند. این گفته وارن بافت (Warren Buffet) را همیشه به یاد داشته باشید که بازارهای مالی جایی برای انتقال ثروت از افراد عجول به افراد صبور است. عجله کردن یکی از اشتباهات رایج در زندگی حرفهای یک تریدر تازه کار بیت کوین است.
جنگ با بازار
بازارهای مالی دارای روندهای قیمتی هستند. روند صعودی، روند نزولی و روند خنثی یا ساید، روندهای بازاراند. این روندها را بشناسید و در جهت روند حرکت کنید. اگر روند صعودی، دست به فروش دارایی خود نزنید. اگر روند بازار نزولی است و قیمتها مدام کاهش مییابند، دست از ترید بکشید و منتظر تغییر روند بازار باشید.
شما نمیتوانید با روند بازار بجنگید. تریدرهای باتجربه همواره در جهت روند ترید میکنند و از نوسانات سود میبرند. تریدرها باید روندهای صعودی، نزولی و یا دورانهای بدون روند را شناسایی کنند و مطابق با آنها اقدام به معامله کنند. یک تریدر تازه کار بیت کوین بدون توجه به روند کلی حاکم بر بازار، دست به ترید میزند. روند نزولی است و او به دنبال کسب سود است. یا گاهی روند صعودی است و او مدام به فکر نوسان گرفتن از ارزهای مختلف است. این نیز یکی از اشتباهات رایج در مورد تریدر های تازه کار در بازار ارزهای دیجیتال است.
سخن پایانی
ترید و معاملهگری انواع مختلفی دارد. کسی که به صورت ساعتی معامله انجام میدهد و کسی که دید ماهانه دارد و کسی که به دید چند ساله یک دارایی مثل بیت کوین را خریداری میکند، همه این افراد تریدر هستند. اگر یک تریدر تازه کار بیت کوین و ارزهای دیجیتال هستید، مشخص کنید که شما جزو کدام دسته از افراد هستید. و مطابق با آن، استراتژی معاملاتی خود را انتخاب کنید. در این مقاله سعی کردیم تا اشتباهاتی که در میان تریدرهای بازار ارزهای دیجیتال رواج دارد را معرفی کنیم. اگر در این زمینه تجربهای دارید که احساس میکنید برای دیگران مفید است، در بخش نظرات آن را به اشتراک بگذارید.
دیدگاه شما