مقایسه مدل های انتخاب سهام جهت تشکیل پرتفوی از نظر برآورد بازده مورد انتظار، بازده واقعی آتی و ریسک آن ها در بورس اوراق بهادار تهران
هدف اصلی این مطالعه بررسی و مقایسه روش های انتخاب سهام در سه قالب مدل های فاما و فرنچ، بازده اضافی (نفاضلی) و CAPM بوده است. اجرای روش ها شامل سه مرحله: برآورد بازده مورد انتظار، ارزش گذاری سهام و تشکیل پرتفوی ها می باشد. برای ارزش گذاری سهام از روش گوردون استفاده گردیده و پس از تشکیل پرتفوی ها متغیرهای مورد نیاز جهت مقایسه روش ها محاسبه و برآورد شده اند. این تحقیق به صورت شبیه سازی در دوره زمانی 1378 تا پایان 1388 صورت گرفته است که شامل دو زیر دوره اول جهت استفاده از سری های زمانی برای برآورد متغیرهای لازم و زیر دوره دوم برای تشکیل و مقایسه پرتفوی ها می باشد. برآورد متغیرها جهت محاسبات و مقایسه آن ها در بیست نقطه زمانی صورت گرفته است. فرضیات تحقیق بر پایه روش تحقیق واهداف آن تدوین شده و از تمایم روش های آماری جهت آزمون فرضیه ها به صورت کامل استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که مدل های مورد نظر در بورس اوراق بهادار قابل اجرا و معنی دار می باشند. با استفاده از آزمون های دیگری نتایج تحقیق از نظر معنی داری تفاوت آن ها مورد آزمون قرار گرفت. نتیجه تحقیق این بود که مدل های مورد نظر از نظر برآورد بازده مورد انتظار و بازده آتی و ریسک با یکدیگر تفاوت معنی داری داشته و هم چنین از نظر ایجاد آلفای تاریخی، واریانس، انحراف معیار و ضریب تغییرات با هم متفاوت می باشند. آزمون نهایی مقایسه سه روش مذکور با استفاده از معیارهای تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار نیم واریانس و ضریب تغییرات صورت گرفت که در نهایت مشخص شد که نه تنها بین سه مدل تفاوت معنی داری وجود دارد، بلکه روش بازده اضافی به طور مشخصی عملکرد بهتری داشته است.
مدیریت مالی وسرمایه گذاری
بازده چیست؟
طبق آنچه در مثال ۱ گفته شد، بازده را میتوان پاداشی تعریف کرد که سرمایهگذار به ازای سرمایهگذاری خود به دست میآورد.
بازده ممکن است “بازده مورد انتظار” یا “بازده واقعی” باشد.
بازده مورد انتظار (بازده پیش بینی شده) مقدار بازدهای است که سرمایه گذار انتظار دارد آن را در سرمایهگذاری کسب کند، یعنی پیشبینی میکند که احتمالاً در سرمایهگذاری مورد نظر خود به میزان مثلاً ۱۵% سود کند.
بازده واقعی مقدار عملی و حقیقی بازدهای است که سرمایهگذار به واسطه سرمایهگذاری خود در پایان مدت سرمایهگذاری به دست میآورد.
مثال ۲: آقای کریمی قصد دارد روی پروژه خاصی سرمایهگذاری کند. او انتظار دارد که این پروژه برای او ۴۰% بازدهی طی سال به همراه داشته باشد؛ ولی در انتهای سال متوجه میشود که به واسطه عوامل مختلف بازده او بسیار کمتر از مقدار مورد انتظار وی شده و بازده خالصی در حدود ۲۵% به دست آورده است. پس در این مثال بازده انتظاری (مورد انتظار) آقای کریمی ۴۰ درصد ولی بازده واقعی او ۲۵ درصد بوده است. این اختلاف ممکن است ناشی از عوامل متعددی در زمان محاسبه بازده مورد انتظار باشد. ممکن است آقای کریمی برخی مولفههای تاثیرگذار را در محاسبه بازده پروژه مورد نظر خود، لحاظ نکرده باشد و یا نسبت آنها را با خطا در نظر گرفته است.
ریسک چیست؟
اکنون که با مفهوم بازده آشنا شدید، لازم است به تعریف مفهوم مهم دیگر، یعنی ریسک بپردازیم.
ریسک همان احتمال اختلاف میان میزان بازده واقعی و بازده مورد انتظار است. بنابراین وقتی از ریسک یک دارایی صحبت میشود، تغییرات احتمالی بازده آن دارایی در آینده مورد نظر است.
بازده واقعی – بازده مورد انتظار = ریسک
غالب سرمایهگذاران بر این باور هستند که بازده واقعی کمتر از بازده مورد انتظار است. با افزایش ریسک در یک تصمیمگیری مالی، اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی بیشتر خواهد بود و با کاهش ریسک این اختلاف کاهش مییابد. ایجاد تعادل مناسب بین ریسک و بازده، مهمترین تصمیمگیری مالی به شمار میآید.
در مثال دیگر شرایطی را در نظر بگیرید که شما در یک مسابقه شرکت کردهاید و ۱ میلیون تومان برنده شدهاید؛ به شما پیشنهاد میشود که ۱ میلیون تومان را بگیرید و از قرعهکشی حذف شوید یا بهجای دریافت ۱ میلیون تومان وارد قرعهکشی شود که دو احتمال زیر را در پی دارد:
۱- ۵۰ درصد احتمال دارد شما ۵ میلیون تومان در قرعهکشی برنده شوید.
۲- ۵۰ درصد احتمال دارد هیچ پولی در قرعهکشی نگیرید.
شما کدام پیشنهاد را انتخاب میکنید؟ این مثال ساده بیانگر آن است که هرچه شما بازده بالاتری را انتظار داشته باشید، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید.
انواع ریسک و عوامل ایجاد کننده ریسک:
در یک تقسیم بندی کلی ریسک به دو نوع ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک بخشبندی میشود. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که از عوامل بازار ناشی شده و بر یک سرمایهگذاری (مثلاً قیمت سهام شرکتها) تاثیر دارد و مدیریت آن از دست مدیران شرکتها خارج است. اما ریسک غیرسیستماتیک، به ریسکی گفته میشود که ناشی از عوامل کلان حاکم بر یک بازار نیست و به ساختار یک شرکت یا بنگاه اقتصادی مربوط میشود. برای مثال ساختار سرمایه شرکت، نوع محصول (کالا یا خدمات)، تصمیمگیری در شرایط مختلف و مولفههایی از این قبیل تاثیراتی را روی سهام آن شرکت خواهد گذاشت که همگی در تقسیم بندی ریسک غیرسیستماتیک قرار میگیرند.
دلایلی باعث به وجود آمدن ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک میشود. حال سوال این است که چه چیزی باعث ایجاد ریسک میشود؟ تحلیلگران و سرمایهگذاران معمولا به عوامل مختلفی به عنوان عوامل ریسکی اشاره میکنند. در تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار ادامه با شرح مختصری به توضیح انواع ریسک موجود بر سر راه یک سرمایهگذاری پرداخته خواهد شد.
ریسک نرخ ارز:
نرخ ارز، ارزش برابری یک واحد پول خارجی به پول داخلی است؛ یعنی ارزش خرید یا فروش یک واحد پول خارجی به پول رایج یک کشور را نرخ ارز گویند.
نرخ ارز در کشورها به طور متناوب در حال تغییر است و همین موضوع میتواند روی میزان هزینهها، تولید، فروش و سود شرکتهایی که واردات و صادرات دارند، به شدت تاثیرگذار باشد. وقتی نرخ ارز شروع به رشد میکند شرکتهایی که وارد کننده هستند باید مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمت بالاتری تهیه نمایند، در نتیجه حاشیه سود آنها کم خواهد شد. در مقابل شرکتهایی که به صادرات میپردازند، میتوانند از این موقعیت استفاده کرده و کالا یا خدماتشان را با نرخ بالاتری بفروش برسانند و به این طریق حاشیه سود خود را افزایش بدهند. لذا یکی از عوامل موثر بر ریسک نرخ ارز خواهد بود که از آن به ریسک نرخ ارز یاد میشود. می توان گفت ریسک نرخ ارز ناشی از تغییر در بازده سهامها در نتیجه نوسانات نرخ ارز خارجی است.
برای مثال سال ۹۱ که قیمت دلار به یکباره افزایش چشمگیری پیدا کرد، قیمت تعدادی از سهامها که با دلار رابطه مستقیم داشتند شروع به افزایش کرد و در اواسط سال ۹۲ که قیمت دلار کم شد سهامها کاهش قیمت خود را تجربه کردند.
ریسک نوسان نرخ بهره:
در تبلیغات تلویزیون بسیار شنیدهاید که به طور مثال اوراق مشارکت ۵ ساله یک طرح خاص با سود ۲۰% از طریق بانکها پذیرهنویسی میشوند. سرمایهگذار وقتی چنین تبلیغی را میبیند با خود تحلیل میکند که اگر به طور مثال سود بانکی که در حال حاضر ۲۰% است، به ۲۵% تغییر کند برای او به صرفه است که پولش را در بانک سرمایهگذاری کند تا اوراق مشارکت بخرد. به طور مشابه اگر میزان سود بانکی به ۱۵% کاهش پیدا کند منطقی است که پول را در اوراق مشارکت سرمایهگذاری کند. به این تغییراتی که در سود بانکی پیش میآید و باعث افزایش یا کاهش ارزش اوراق مشارکت میشود ریسک نوسان نرخ بهره میگویند. بنابراین هنگامی که یک سرمایهگذار اوراق مشارکت ۵ ساله مذکور را میخرد این ریسک نوسان نرخ بهره را قبول میکند؛ زیرا وقتی نرخ بهره در بازار کاهش یابد ارزش اوراق مشارکت بیشتر میشود و با افزایش نرخ بهره ارزش این اوراق کمتر میشود. تاثیر نرخ بهره بر سهام عادی کمتر از اوراق مشارکت است.
ریسک بازار:
به ریسکی که از تغییرات بازده به واسطه نوسانات کلی بازار به وجود میآید ریسک بازار گفته میشود. ریسک بازار به واسطه موارد مختلفی مانند جنگ، تغییرات اقتصادی، رکود اقتصادی و … به وجود میآید و سهام همه شرکتها و تمامی انواع اوراق بهادار تحت تاثیر تبعات آن قرار میگیرد. این ریسک عموماً قابل پیشبینی نیست و در اثر عواملی که خارج از کنترل مدیران شرکتها است به وجود میآید. چندی پیش زمانی که جنگ در سوریه شروع شد، بازار نسبت به این خبر واکنش شدید نشان داد و طی چند روز پس از انتشار این خبر، سهام غالب شرکتها در صف فروش قرار گرفتند. اخبار جنگ در سوریه، اخبار مربوط به مذاکرات هستهای و اتفاقاتی از این قبیل که میتواند کل بازار را تحت تاثیر قرار دهد، جزء ریسک بازار محسوب میشود.
ریسک تورمی:
معنی این ریسک کاهش قدرت خرید به دلیل وجود تورم است و به گونهای با نوسانات نرخ بهره مرتبط است. این ریسک تمامی اوراق بهادار از جمله سهامها را تحت تاثیر قرار میدهد. معنی ریسک تورمی این است که وقتی شما در جامعهای تورمی زندگی میکنید قدرت خریدتان کاهش مییابد، لذا تقاضا در بازار کمتر شده و باعث کاهش ارزش سهامهای موجود میشود. در جامعهای که میزان تورم بالا باشد، از قدرت خرید مردم کاسته میشود. برای مثال اگر شما با ۱ میلیون تومان در ابتدای سال میتوانستید ۱۰۰۰ سهم شرکت خاصی را خریداری کنید در انتهای سال به واسطه افزایش تورم، توانایی خرید تعداد کمتری از همان سهام را خواهید داشت؛ به بیان دیگر تورم باعث کاهش میزان تقاضا و تاثیر در قدرت خرید کلی مردم میشود. این ریسک نیز از کنترل مدیران شرکتها خارج بوده و تحت شرایط اقتصادی جامعه است.
ریسک نقدینگی:
نبود اطمینان در خصوص عامل زمان و ابهام قیمتی بالاتر، باعث میشود ریسک نقدینگی به وجود آید. این ریسک با افزایش عواملی که گفته شد (زمان و ابهام قیمت) این ریسک نیز افزایش مییابد. وقتی نقدینگی موجود در بازار کاهش مییابد، در واقع افرادی که در بازار هستند تمایل به خرید ندارند و خریدار در بازار کم میشود، این امر موجب ایجاد اختلاف در قیمت پیشنهادی خرید و قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتها میشود. در نتیجه قدرت تقاضا کم شده و ریسک سرمایهگذاری بالا رود. به این ریسک که به علت کاهش نقدینگی بازار در میزان تقاضا ایجاد میشود، ریسک نقدینگی گفته میشود. ریسک نقدینگی میتواند از رشد بازار جلوگیری کرده و باعث افت بازار (یا در اصطلاح ریزش بازار) شود.
ریسک تجاری:
ریسکی که به دلیل انجام تجارت و کسب و کار در یک صنعت منحصر به فرد به وجود میآید را ریسک تجاری تعریف میکنند. برای مثال شرکت فولاد مبارکه در صنعت خود با ریسک تغییر قیمت فولاد جهانی مواجه است و اگر قیمت فولاد جهانی کاهش پیدا کند، قیمت محصول این شرکت نیز کاهش پیدا میکند و باعث کاهش سودآوری و در نتیجه کاهش ارزش سهام این شرکت میشود. با مطالعه و کسب اطلاعات کافی در مورد صنعت خاصی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارید، میتوان تا حدی از این ریسک جلوگیری کنید.
ریسک مالی:
یکی از منابع تامین مالی شرکتها، دریافت وام از بانکها، موسسات مالی و سایر نهادهای مربوطه است. زمانی که شرکتی با دریافت وام سعی در تامین مالی خود میکند، در حقیقت بدهیهای خود را در سمت راست ترازنامه افزایش داده است. حال اگر شرکت خدمات یا محصولات خود را نتواند در زمان مناسب به فروش رساند، در نتیجه امکان بازپرداخت بدهیهای خود را در موعد مقرر نخواهد داشت، زیرا با کمبود نقدینگی مواجه شده است. این عدم بازپرداخت به موقع، موجب کاهش اعتبار شرکت نزد مراکز اعطاکننده وام برای دریافت تسهیلات بعدی خواهد شد که امکان تامین مالی آتی را از محل دریافت وام کاهش داده و احتمال ورشکستگی شرکت را در پی خواهد داشت. به ان ترتیب ریسک مالی شرکت بالا رفته و چنین شرکتی برای سرمایهگذاری مناسب نیست. بنابراین میزان بدهی بالا در یک شرکت، ریسک مالی آن شرکت را افزایش میدهد.
در ادامه و در مطلب نگاهی به بازده و ریسک در سرمایهگذاری (۲) تلاش خواهد شد تا روشهای اندازهگیری ریسک و بازده و مدلهای موجود بررسی و توضیح داده شود.
مالی یک رشته جدید است که خاستگاه آن علم اقتصاد است. پايه هاي این رشته از سال 1952 و انتشار مقاله هري ماركويتز استوار گردید. و با مقاله فرانكو موديلياني و مرتون ميلر در سال 1958 توسعه یافت. تاروپود این رشـته در سه حوزه «مالـي شركتها»، «بازارهـا و نهادهاي مالـي» و «مـديريت سـرمايهگذاري» است و رشتة «مهندسي مالي و مديريت ريسك» اين سه حوزه را به يكديگر پيوند ميزند. این وبلاگ نیز با هدف قدم برداشتن در ساحل دریای مواج مالی، سعی دارد مطالب مفیدی را به صورت تخصصی و جامع گردآوری نماید.
سمیرانیازی
کارشناس ارشد مدیریت بازرگانی گرایش مالی
نرخ بازده چیست و ROR چگونه محاسبه می شود؟ — به زبان ساده
«نرخ بازده» (Rate of Return) نشاندهنده سود یا ضرر خالص یک سرمایهگذاری در طی دوره معینی از زمان است. نرخ بازده به صورت درصدی از هزینه اولیه بیان میشود. در زمان محاسبه نرخ بازده، شما درصد تغییرات را از ابتدای دوره تا انتهای آن مشاهده خواهید کرد. نرخ بازدهی را میتوان برای گستره متنوعی از داراییها مانند سهام، اوراق قرضه، املاک و حتی آثار هنری بکار برد. به صورت کلی، میتوان ROR را برای هر دارایی که در نقطهای از زمان خریداری شده و در زمان دیگری در آینده، نقدینگی بوجود آورده است، استفاده کرد.
نرخ بازده چیست؟
نرخ بازدهی نشاندهنده میزان سود یا زیان تعلقگرفته به یک سرمایهگذاری در طی دورهای معین از زمان است. در واقع، نرخ بازدهی، میزان سود و ضرر را نسبت به سرمایه و هزینه اولیه انجامشده میسنجد. منفی بودن ROR نشاندهنده ضرر و مثبت بودن آن نشاندهنده سود است.
فرمول محاسبه ROR
نرخ بازدهی به صورت استاندارد و به شکل زیر محاسبه میشود.
- ارزش فعلی :ارزش فعلی سرمایهگذاری
- ارزش اصلی: ارزش سرمایهگذاری
مثال نرخ بازدهی
فرض کنید آقای «ط» دکه فروش خشکبار افتتاح کند. او برای افتتاح این دکه ۵۰ میلیون تومان سرمایهگذاری میکند و روزانه ۱ میلیون تومان فروش داشته باشد که سالانه معادل ۳۰۰ میلیون تومان است. در سادهترین حالت، نرخ بازدهی سرمایهگذاری آقای ط در یکسال برابر ۶۰۰ درصد است. مورد بسیار مهمی که باید بخاطر داشته باشید این است که هرچه ریسک سرمایهگذاری بیشر باشد، سود آن بالاتر خواهد بود و برعکس.
برای مثال، سرمایهگذاری در اوراق قرضه ریسک کمتری در مقایسه با سرمایهگذاری در رستوران دارد. پشتوانه اوراق قرضه، دولت است و پشتوانه سرمایهگذاری در رستوران الزاماً دارای اعتبار بیشتری نیست. به همینصورت، ریسک سرمایهگذاری در رستوران بسیار بالاتر است و برای جذب سرمایهگذار باید سود بیشتری را پیشنهاد دهد.
روشهای جایگزین سنجش بازدهی
از دیگر روش های جایگزین سنجش بازدهی میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
- نرخ بازدهی داخلی
- بازدهی بدهی
- بازدهی دارایی
- بازدهی سرمایهگذاری
- بازدهی مبلغ سرمایهگذاری شده
اهمیت نرخ بازدهی
در دنیای واقعی، برای محاسبه بازده حقیقی حاصل از سرمایهگذاری، باید تورم و مالیات وضع شده، دوره زمانی سرمایهگذاری و هر میزان سرمایه اضافه شده در این دوره را در نظر بگیرید. اگر سرمایهگذاری خارجی باشد، نرخ تبدیل ارز نیز بر بازدهی آن تاثیرگذار خواهد بود.
چگونه نرخ بازده مورد انتظار را محاسبه کنیم؟
نرخ بازده بخش مهمی از نظریه مالی و عملیات تجاری به شمار میرود که شامل مدلهای مهمی مانند مدل قیمتگذاری نوعی قرارداد اختیار معامله و نظریه سبد سرمایهگذاری مدرن است. ROR را میتوان از طریق هر دو روش احتمال و بازده تجربی، محاسبه کرد. نرخ بازده انتظاری از ضرب نتایج محتمل با احتمال رخ دادن آنها و سپس جمع این نتایج، بدست میآید. مجموع بدست آمده نشاندهنده ارزش انتظاری یک سرمایهگذاری بخصوص با در نظر داشتن بازده انتظاری آن در شرایط گوناگون است.
- «R»: بازده انتظاری در یک سناریو مشخص
- «P»: احتمال نشاندهنده کسب بازده در آن شرایط به شمار میرود.
- «n» :نیز نشان دهنده شرایط گوناگون است.
- «ER»: نشاندهنده بازده مورد انتظار است.
این توزیع احتمال می تواند پیوسته یا گسسته باشد. به متغیر گسسته تنها میتوان مقادیر معینی را اختصاص داد. در صورتیکه در توزیع پیوسته متغیر میتواند هر مقداری را درون بازهای معین اختیار کند. نرخ بازده میتواند هر متغیر تصادفی حاوی مقادیری باتوجه به بازه داده شده باشد. تخمین بر پایه دادههای تجربی است که تعیین نرخ بازده دقیق را با دشواری مواجه میکند.
مثال و محاسبات
در ادامه، برای درک بهتر مثالی مطرح شده است. برای مثال، سرمایهگذاری قصد سرمایهگذاری در دو دارایی را دارد. درصد کسب سود در سرمایهگذاری «الف» ۶ نتیجه محتمل و درصد کسب سود در سرمایهگذاری «ب» ۴ نتیجه محتمل را به همراه دارد.
$$0.075=(0.15)\times 0.35+(0.12)\times 0.25+(0.08) \times 0.15+(0.05)\times0.3+(-0.03)\times0.1+(-0.07)\times0.05
$$
- محاسبه نرخ بازدهی دارایی ب
با تحلیل نتایج، در مییابیم انتخاب سرمایهگذاری در دارایی ب ارجحیت دارد زیرا نرخ بازدهی آن در مقایسه با دارایی الف بیشتر است. بنابراین، سود بیشتری برای سرمایهگذار به همراه خواهد داشت.
سرمایهگذاری پورتفوی
پورتفوی یا سبد سرمایهگذاری از چندین سرمایهگذاری تشکیل شده است. فرض کنید یک سرمایهگذار از ۳ دارایی برای سرمایهگذاری استفاده کرده باشد.
انواع دارایی | وزن | نرخ بازدهی |
دارایی اول | ۰٫۱۵ | ۹٫۱٪ |
دارایی دوم | ۰٫۳۰ | ۴٫۵٪ |
دارایی سوم | ۰٫۴۵ | ۶٫۷٪ |
نرخ بازدهی پورتقوی به صورت زیر محاسبه میشود.
نقاط مثبت نرخ بازده مورد انتظار چه هستند؟
در ادامه، به تعدادی از نقاط مثبت نرخ بازده مورد انتظار اشاره شده است.
- نرخ بازده در پروژههای سرمایهگذاری امکان مقایسه بین میزان ریسک و بازده انتظاری را بوجود میآورد.
- سرمایهگذاران میتوانند با استفاده از آن تخمین بزنند که با بکارگیری آن به چه میزان سود تقریبی دست پیدا میکنند.
- ROR امکان سرمایهگذاری بلندمدت را با امکان تخمین دستیابی به سود برای افراد و شرکتها بوجود میآورد.
کاستیهای نرخ بازدهی انتظاری چیست؟
باید در هنگام بکارگیری روش ROR، کاستیهای زیر را مدنظر داشته باشید.
- در پروژههای سرمایهگذاری، فرایند نرخ بازده از سود حسابداری استفاده میکند و جریان نقدینگی را مد نظر قرار نمیدهد.
- با اینکه ارزش زمانی پول یک عنصر مهم در تصمیمگیریهای پیرامون مخارج مالی به شمار میرود، در روش ROR نادیده گرفته میشود.
- ROR تنها به بازده انتظاری توجه میکند و مدت زمان پروژه سرمایهگذاری را مدنظر قرار نمیدهد.
- به علت امکان وقوع نوسانات اقتصادی یا بازاری ضمانتی مبنی بر دریافت بازده وجود ندارد. همچنین، محتمل است سرمایهگذار با ضرر مواجه شود.
مثال های بیشتر نرخ بازدهی
در ادامه، برای درک بهتر نرخ بازدهی، به مثالهای بیشتری اشاره شده است.
مثال اول نرخ بازده
سرمایهگذاری، در سال ۱۳۹۷، ۱۰۰۰ سهم ۵ هزارتومانی را خریداری کرده است و یکسال بعد، در سال ۱۳۹۸، قصد داشته که آنها را به قیمت ۱۰ هزار تومان بفروشد. نرخ بازده را برای سرمایهگذاری ۵ میلیون تومانی این سرمایهگذار، محاسبه کنید.
همانطور که میدانیم، محاسبه به صورت زیر انجام میشود.
100 × ( ارزش اصلی ÷ ( ارزش اصلی ــ ارزش فعلی )) = نرخ بازده
۱۰۰٪ = نرخ بازدهی
مثال دوم نرخ بازده
خانم «ج» در سال ۱۳۷۰، واحد مسکونی را به قیمت ۱۰ میلیون تومان در حاشیه شهر تهران خریداری کرده بود. در گذر زمان، با احداث مراکز تجاری، ارزش منطقه مورد نظر از لحاظ اقتصادی افزایش پیدا کرد که منجر شد قیمت خانه خانم ج، بسیار زیاد شود. به دلیل تغییر شغل، خانم ج قصد داشت که در سال ۱۳۹۰، منزل خود را به فروش برساند. خانم ج، موفق شد قیمتی معادل ۷۵ میلیون تومان را برای فروش واحد مسکونی خود تعیین کند. نرخ بازده این سرمایهگذاری را محاسبه کنید.
با جایگذاری ارقام محاسبه به شکل زیر انجام خواهد شد.
100 × ( ارزش اصلی ÷ ( ارزش اصلی ــ ارزش فعلی )) = نرخ بازده
۶۵۰٪ = نرخ بازدهی
توجه داشته باشید که در این مثال، نرخ بازدهی تنها با در نظرگرفتن قیمت دارایی محاسبه شده و مواردی مانند نرخ تورم و میزان استهلاک، در نظر گرفته نشدهاند.
معرفی فیلم آموزش تجزیه و تحلیل مالی طرح های امکان سنجی با COMFAR III
برای یادگیری تجزیه و تحلیل مالی در نرمافزار کامفار، میتوانید به دوره آموزشی تدوین شده توسط «فرادرس» مراجعه کنید. این دوره ۴ ساعته در درس به مرور مهمترین سرفصلها میپردازد. دوره پیشرو برای دانشجویان مهندسی صنایع و مدیریت و سایر علاقهمندان به انجام تجزیه و تحلیل مالی، مناسب به شمار میرود. در درس اول، با نحوه نصب نرمافزار و مطالعات طرحهای توجیهی آشنا میشوید. درس دوم به ورود دادهها در نرمافزار کامفار اختصاص یافته تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار است. گزارشگیری و تحلیل گزارشهای مالی اختصاص یافته است. در درس چهارم، تحلیل حساسیت و بررسی خطاها را میآموزید.
- برای مشاهده فیلم آموزشتجزیه و تحلیل مالی طرح های امکان سنجی با COMFAR III +اینجا کلیک کنید.
سخن پایانی
ROR یکی از معیارهای مهم سنجش بازدهی سرمایهگذاری بکارگیری نرخهای بازدهی است. ROR همچنین معیاری است که درآمد خالص یک شرکت را نسبت به میزان آن میسنجد و سوددهی آنرا بررسی میکند. نرخ بازده مورد انتظار نیز یکی از مفاهیم بسیار کاربردی در مدیریت مالی به شمار میرود. این نرخ به بازده تخمینزدهشده دریافتی پس از سپریشدن دورهای معین از زمان، اشاره میکند.
اگر نرخ بازده سرمایهگذاری، مثبت باشد، سرمایهگذاری مناسب خواهد بود و انجامدادن آن همراه با سود است و برعکس. اگر نرخ بازده، منفی باشد، بهتر است سرمایهگذار از انجام آن صرفنظر کند. هرچه این نرخ بالاتر باشد، سرمایهگذاری با سود بیشتری همراه خواهد بود. یکی از موارد مهم این است که در هنگام بکارگیری نرخ بازده، ارزش زمانی پول را مدنظر قرار دهید. برای خریدهایی ساده، مانند خرید سهام، نیازی به محاسبه ارزش زمانی پول نخواهید داشت اما باید ارزش زمانی پول را برای داراییهایی مانند املاک – با احتمال مستهلک شدن در گذر زمان – مدنظر قرار دهید.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
تفاوت بازده واقعی و مورد انتظار
با توجه به مفهوم بازده سرمایه گذاری ها و دو عنصر تشکیل دهنده آنها یعنی، درآمد جاری و عایدی سرمایه (Capital gain) و عوامل کلیدی تاثیر گذار بر سطح بازده (یعنی ویژگی های داخلی و نیروهای خارجی)، سعی می شود به طور کوتاه و گویا و.
با حفظ سادگی و علمی بودن بحث، مقایسه بازده سرمایه گذاری در گزینه های گوناگون مطرح شود. برای مقایسه بازده سرمایه گذاری ها، ما نیازمند آن هستیم که به مفهوم ارزش زمانی پول، که آشکارا به تفاوت زمانی درآمد و عایدی سرمایه می پردازد،
برخی از خدمات سایت، از جمله مشاهده متن مطالب سالهای گذشته روزنامههای عضو، تنها به مشترکان سایت ارایه میشود.
شما میتوانید به یکی از روشهای زیر مشترک شوید:
در سایت عضو شوید و هزینه اشتراک یکساله سایت به مبلغ 700,000ريال را پرداخت کنید.
همزمان با برقراری دوره اشتراک بسته دانلود 100 مطلب از مجلات عضو و دسترسی نامحدود به مطالب روزنامهها نیز برای شما فعال خواهد شد!
پرداخت از طریق درگاه بانکی معتبر با هریک از کارتهای بانکی ایرانی انجام خواهد شد.
پرداخت با کارتهای اعتباری بینالمللی از طریق PayPal نیز برای کاربران خارج از کشور امکانپذیر است.
به کتابخانه دانشگاه یا محل کار خود پیشنهاد کنید تا اشتراک سازمانی این پایگاه را برای دسترسی همه کاربران به متن مطالب خریداری نمایند!
تورم چیست و بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟
یکی دیگر از اثرات تورم نحوه محاسبه بازده می باشد که موضوع بازده واقعی و بازده اسمی را مطرح می کند. در این مطلب به ماهیت تورم، محاسبات مربوط به آن و تفاوت بازده اسمی و بازده واقعی می پردازیم همچنین در مقاله نحوه افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی داراییها به تاثیر تورم بر اقلام صورت های مالی و بحث تجدید ارزیابی اشاره کردیم.
تورم چیست؟
در مباحث اقتصادی تعاریف متفاوتی از تورم وجود دارد ولی بطور ساده ، به رشد سطح عمومی قیمتها تورم گفته می شود و تغییرات آن به صورت درصد بیان می گردد.عوامل ایجاد تورم متفاوت هستند ولی از رشد نقدینگی و کسری بودجه دولت بعنوان عوامل اصلی ایجاد تورم یاد می شود.
تفاوت تورم و گرانی چیست؟
همانطور که ذکر شد تورم به معنی رشد در سطح عمومی قیمتها می باشد. در شرایط تورمی قیمت همه کالاها و خدمات در یک کشور رشد می کند. البته این رشد یکسان و متناسب نیست ولی واژه گرانی اصطلاحی است که به طور عامیانه در میان مردم استفاده می شود و اشاره به بالا بودن قیمت یک کالا یا خدمت خاص در مقایسه با سایر کالاها یا در مقایسه با درآمد افراد دارد.
نکته مهم این است که در اکثر کشورها تورم وجود دارد ولی نرخ آن تک رقمی بوده و در کشورهای پیشرفته عموما زیر 2درصد است. آنچه که تورم را به یک پدیده مخرب اقتصادی تبدیل می کند سطح بالای آن است. متاسفانه در کشور ما سالیان متوالی است که نرخ تورم بالای 20 درصد را تجربه می کنیم که ریشه بسیاری از معظلات اقتصادی می باشد.
کاهش ارزش پول یعنی چه؟
از آنجا که پدیده تورم باعث می شود با گذشت زمان برای خرید یک کالا یا خدمت پول بیشتری پرداخت گردد یا با یک مقدار معینی از پول با گذشت زمان مقدار کمتری از یک کالا یا خدمت قابل خرید می باشد به آن کاهش ارزش پول ملی یا کاهش قدرت خرید نیز گفته می شود.
تورم چگونه اندازه گیری می شود؟
در بیشتر کشورها بانک مرکزی مسئول محاسبه و انتشار آمار مربوط به تورم می باشد. برای اینکار از شاخصهای مختلفی استفاده می شود. سه شاخص مهم و کاربردی در این زمینه عبارتند از cpi ( شاخص قیمت مصرف کننده) ، ppi ( شاخص قیمت تولید کننده) و wpi ( شاخص قیمت عمده فروشی). نرخ تورم عبارتست از تغییرات شاخص های تورم.
cpi یا شاخص قیمت مصرف کننده
Cpi تغییرات قیمت سبدی از کالاها و خدمات را که مردم در زندگی روز مره استفاده می کنند اندازه گیری می کند مانند قیمت گوشت،اجاره خانه، قیمت خدمات بهداشتی و گردشگری و میوه و پوشاک.
ppi یا شاخص قیمت تولید کننده
Ppi تغییرات قیمت سبدی از کالاها و خدمات تولید و ارائه شده توسط تولیدکنندگان را اندازه گیری می کند. بعبارتی cpi قیمت مصرف کننده را مد نظر قرار می دهد ولی ppi قیمت تولید کننده را در محاسبات منظور می کند. بعبارت دیگر قیمت کالاها و خدمات درب کارخانه و قبل از پخش و توزیع مبنا قرار می گیرد.
wpi یا شاخص قیمت عمده فروشی
Wpi تغییرات قیمت عمده فروشی سبدی از کالاها و خدمات را اندازه می گیرد.
همانطور که ذکر شد مکانیزم هر سه شاخص یکسان می باشد تنها تفاوت آنها در مبنای اندازه گیری می باشد. Cpi مصرف کننده را مد نظر دارد ppi تولید کننده و wpi قیمتهای عمده فروشی را ملاک محاسبه قرار می دهد. آنچه که در آمار و اخبار بیشتر مورد توجه قرار می گیرد تورم مصرف کننده یا همان cpi می باشد.
مکانیسم محاسبه شاخص های تورم چگونه است؟
سه مرحله اصلی در محاسبه شاخصهای تورم وجود دارد. اول تعیین سبدی از کالاها و خدمات. دوم تعیین سال پایه و سوم اندازه گیری تغییرات قیمت در دوره های مختلف.
تعیین سبد کالاها و خدمات برای اندازه گیری تورم بر اساس مشخصه های فرهنگی و اقتصادی جامعه صورت می گیرد. بعبارتی سعی می شود کالاها و خدماتی که توسط عموم مردم بصورت قابل توجه مصرف می شود بعنوان سبد محاسبه تورم انتخاب گردد. وزن هر کالا یا خدمت بر اساس وزن آن در هزینه های خانوار مشخص می شود. مثلا هزینه اجاره خانه یا هزینه خوراک و پوشاک بر اساس مطالعات و بررسیها در سبد قرار گرفته و وزن آنها مشخص می گردد.
برای تعیین سال پایه معمولا سالی که از نظر اقتصاد شرایط با ثباتی را داشته است بعنوان سال پایه در نظر می گیرند. و در نهایت با رصد و اندازه گیری ماهیانه تغییرات قیمت سبد کالا و خدمات ، شاخصهای اندازه گیری تورم و نرخ تورم محاسبه می گردد.
مثلا فرض کنید سال 1395 بعنوان سال پایه تعیین می گردد . قیمت یک کیلو گوشت گوسفندی در ابتدای فروردین 1395 فرض کنید 200 هزار ریال بوده است. قیمت یک کیلو گوشت گوسفندی در ابتدای فروردین بعنوان شاخص، 100 در نظر گرفته می شود. حالا فرض کنید در اسفند 1395 قیمت هر کیلو گوشت گوسفندی 240 هزار ریال باشد. از آنجا که 200 هزار ریال معادل 100 در نظر گرفته شده است قیمت 240 هزار ریال معادل 120 خواهد بود. بنابراین شاخص قیمت گوشت گوسفندی از 100 در ابتدای 1395 به 120 در پایان 1395 رسیده است. نرخ تورم عبارتست از تغییرات شاخص اندازه گیری تورم. در این مثال نرخ تورم برابر است با 20 درصد .
این محاسبات برای کلیه کالاها و خدمات موجود در سبد کالا و خدمات انتخابی صورت گرفته و با توجه به وزن هر کالا یا خدمت در سبد ، شاخص تورم محاسبه می گردد که بر اساس آن نرخ تورم نیز قابل محاسبه خواهد بود.همچنین برای سرمایه گذاری مطمئن در بورس می توانید از مشاوره سرمایه گذاری در بورس استفاده نمایید.
تورم نقطه به نقطه چیست؟
اندازه گیری شاخص های تورم معمولا بصورت ماهانه انجام و منتشر می شود. چنانچه در یک بازه مشخص تورم را بررسی کنیم اصطلاحا به آن تورم نقطه به نقطه می گویند. مثلا چنانچه تغییرات قیمت کالاها را از ابتدای اردیبهشت 1399 تا پایان فروردین 1400 مورد اندازه گیری قرار دهیم به آن تورم نقطه به نقطه یکساله منتهی به فروردین 1400 می گویند.
نرخ رسمی تورم یا تورم میانگین چیست؟
علاوه بر تورم نقطه به نقطه ، بانک مرکزی نرخی را بعنوان نرخ رسمی تورم اعلام می کند که از آن به عنوان تورم میانگین یاد می شود. نحوه محاسبه نرخ تورم میانگین به این صورت است که به جای استفاده از شاخص تورم در انتهای هر سال، میانگین شاخص در آن سال با میانگین شاخص در سال قبل از آن مقایسه می شود. مثلا برای محاسبه نرخ تورم سال 1399، میانگین شاخص cpi در سال 1399 با میانگین شاخص cpi در سال 1398 مقایسه شده و تغییرات آن بعنوان نرخ تورم سال 1399 منتشر می گردد.
حال چنانچه تغییرات شاخص cpi در پایان 1399 در مقایسه با cpi در پایان 1398 محاسبه گردد ، نتیجه نرخ تورم نقطه به نقطه سال 1399 خواهد بود.
بازده اسمی چیست؟
در مباحث اقتصادی زمانیکه یک متغییر بدون در نظر گرفتن تورم در طول یک دوره مورد بررسی قرار می گیرد اصطلاحا به آن متغیر اسمی گفته می شود. مثلا چنانچه GDP کشور را در یک دوره بدون در نظر گرفتن تغییرات قیمت مورد بررسی قرار دهیم و رشد آن را مورد محاسبه قرار دهیم ، رشد اسمی GDP را مد نظر قرار داده ایم .
به عنوان مثال دیگر فرض کنید شخصی در سال 1392 سهامی را به قیمت 100 تومان خریداری نموده است. در حال حاضر قیمت سهام مذکور 600 تومان می باشد. بازدهی سهام مذکور در این دوره 500 درصد بوده است. از آنجاکه محاسبات ما بدون در نظر گرفتن تورم بوده است بازده محاسبه شده به روش فوق بازده اسمی نامیده می شود.
بازده واقعی چگونه محاسبه می شود؟
چنانچه اثرات تورم را از بازده اسمی حذف کنیم به آن بازده واقعی می گویند. در مثال فوق فرض کنید نرخ تورم در بازه مورد بررسی 520 درصد باشد آنگاه بازده واقعی سهام مذکور برابر با منفی 20 درصد خواهد بود. بعبارتی اگرچه در ظاهر فرد مذکور سود قابل توجهی کرده است ولی در عمل بخاطر تورم و کاهش ارزش پول ملی ، قدرت خرید او کاهش پیدا کرده و دچار زیان شده است.
بنابراین در کشور ما که نرخ تورم بالایی دارد در نظر گرفتن نرخ تورم در محاسبه رشد متغییرها و همچنین محاسبه بازده بسیار مهم است چرا که توجه به مقادیر اسمی می تواند گمراه کننده باشد.
دیدگاه شما