پشت پرده احتیاط بورسبازان
دنیای اقتصاد- هاشم آردم: طی معاملات روز گذشته در بورس تهران، شاخص کل با افت ناچیز 7 واحدی به عدد 77 هزار و 707 واحد رسید. این در حالی بود که شاخص هموزن با رشد 22/ 0درصدی مواجه شد و به عدد 15 هزار و 669 واحد رسید. روند کلی بورس نشان میدهد که فعالان بازار در برهه فعلی بیشتر تمایل دارند شاهد معاملات باشند تا عامل معاملات. در شرایط فعلی بورس تهران دوباره وارد فاز عدم اطمینان شده است و عدم قطعیت به حدی رسیده است که قدرت تصمیمگیری را از فعالان بازار گرفته است.
این روزها، نه تنها فعالان بورس تهران، بلکه اغلب فعالان اقتصادی در حوزه بینالملل با افزایش عدم اطمینان مواجه هستند. رئیسجمهوری جدید ایالات متحده از روز مراسم تحلیف تاکنون نشان داده است که به وعدههای بحثبرانگیز خود در کمپینهای انتخاباتی پایبند است. جهان نیز از تشدید ناسیونالیسم افراطی، چه در سیاست و چه در اقتصاد هراسان هستند. نحوه برخورد دو اقتصاد قدرتمند جهان (آمریکا و چین) در چهار سال آینده میتواند اقتصاد جهانی را با نوسانهای معناداری مواجه کند. این جنس از کنشها در حوزه اقتصاد، قابل ارزشگذاری و ارزیابی کمی نیست، بنابراین سرمایهگذاران باید در این زمینه به غرایز سرمایهگذاری خود مراجعه کنند. برای مثال، از طرفی چشمانداز نرخ بهره در اقتصاد آمریکا صعودی است، این موقعیت بهصورت تئوریک باید دلار را در مقابل سایر ارزها تقویت کند که این موضوع منجر به کاهش قیمت جهانی کالاها خواهد شد. از طرف دیگر ترامپ در سخنرانیهای خود اعلام کرده است که قصد دارد در جهت تضعیف دلار، به منظور رقابتپذیرتر کردن کالاهای آمریکایی گام بردارد، امری که منجر به افزایش قیمت جهانی کالاها خواهد شد.عدم اطمینان از توان اقتصاد آمریکا و ثبات سیاستهای اقتصادی در مقیاس بینالملل باعث شده است که اغلب فعالان اقتصادی جهانی، به پرریسکتر شدن اقتصاد اذعان داشته باشند.اما این تمام ماجرا نیست. در سال میلادی جاری، خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نیز کلید میخورد. این موضوع که میتواند اتحادیه اروپا را در معرض فروپاشی قرار دهد، میزان عدم اطمینان در مقیاس اقتصاد بینالملل را دوچندان کرده است.
فعالان بورس تهران نیز در شرایط فعلی، علاوه بر آنکه از بحرانهای احتمالی مالی و اقتصادی جهانی هراسان هستند، از آینده توافقی که در سال گذشته بین ایران و قدرتهای ششگانه جهانی شکل گرفته، بیمناک هستند. اگرچه استنباطها از برجام هنوز به سمت خوشبینی متمایل است، اما برای ترغیب سرمایهگذاران بورسی، چیزی فراتر از اینها لازم است. سطح قیمتها در بازار سهام، با توجه به میزان سودآوری و قدرت سودسازی شرکتها در آینده، حاکی از آن است که فعالان بازار هنوز از آینده ناامید نیستند (در نظر داشته باشید که نسبت P بر E در بورس تهران در حال حاضر رقمی بیشتر از 8 مرتبه است).بهطور خلاصه میتوان ادعا کرد که فعالان بازار سهام تهران، اگرچه هنوز از گشایشهای احتمالی برجام ناامید نشدهاند، اما با وجود ریسکهای فعلی در مقیاس جهانی، حاضر نیستند احتیاط را کنار گذاشته و در قیمتهای بالا اقدام به خریدهای متهورانه کنند.
نکته دیگری که این روزها باعث میشود فعالان بازار میل چندانی به خرید سهام نداشته باشند، عدم کشف ابعاد بحران بانکی است. در حالی که انتظار میرفت با بازگشایی نمادهای بانکی و آزاد شدن بخشی از نقدینگی بازار، تاحدودی شاهد رونق بازار سهام باشیم، عملا پس از بازگشایی نماد بانک ملت، همچنان ارزش معاملات در محدوده نازلی قرار دارد. این مساله نشان میدهد که فعالان بازار در این باره نیز هنوز تصمیم خاصی اتخاذ نکردهاند. از طرفی به نظر میرسد با اصلاح ساختار مالی بانکها، وضعیت این بنگاههای مهم اقتصادی روبه بهبود گذارد، اما از طرف دیگر مشخص نیست که برای روی ریل افتادن بانکها چه میزان زمان و هزینه لازم است.موضوع لزوم ذخیرهگیری بانکها احتمالا به سال مالی جاری ختم نخواهد شد. در مجامع بانکهای مسالهدار عنوان شده بود که میزان کسری ذخایر در حسابهای بانکها به مراتب بیشتر از ارقامی است که بانکها در برهه فعلی در حسابهای خود نشان دادهاند. به عبارت سادهتر، به نظر میرسد اوضاع بانکها وخیمتر از چیزی است که در ظاهر نشان میدهند. بنابراین احتمالا روند افزایش ذخایر عمدتا غیرقابل برگشت در صورتهای مالی بانکها ادامهدار خواهد بود و بانکهای بزرگ به این زودیها قادر نخواهند بود بین سهامداران خود سود قابل توجهی تقسیم کنند.ابهامات بانکها باعث میشود که حتی با ریزش تقریبا 40 درصدی قیمت سهام، (آنچه برای سهام بانک ملت رخ داد) فعالان بازار احساس نکنند که سهام بانکی برای خرید جذاب است. از ادامه روند سقوط بورس آمریکا طرف دیگر، هنوز نماد برخی از بانکهای مهم متوقف است. به نظر میرسد فعالان بازار قصد دارند تا روشن شدن تکلیف بانکها، از خریدهای سنگین در محدودههای مثبت اجتناب کنند.
علاوه بر عدم اطمینان از چشمانداز آتی بازارهای جهانی و همچنین بحران بانکها، کمیت بخش واقعی اقتصاد ایران نیز میلنگد. حالا مدتها است که سمت تقاضا در اقتصاد ایران ادامه روند سقوط بورس آمریکا کمقدرت ظاهر میشود. با وجود رشد اقتصادی که در سال جاری رخ داد، هنوز سمت تقاضا برای رونقبخشی به اقتصاد ناتوان است. ریشه این مشکل را میتوان در بالابودن نرخ بهره (متوسط نرخ سود در اقتصاد) دانست. بالا بودن هزینه فرصت پول یا به عبارت بهتر نرخ سود بدون ریسک نه تنها منجر به کاهش سرمایهگذاری و در نتیجه کاهش تقاضای کالاهای واسطه میشود، بلکه منجر به کاهش مصرف و در نتیجه کاهش تقاضای کالای نهایی نیز میشود. در نتیجه شرکتهای بورسی و غیربورسی کشور، همچنان با ضعف تقاضا دست و پنجه نرم میکنند. مصرفکنندگان کالاها و خدمات واسطهای و نهایی، ترجیح میدهند مصرف خود را به دورههای بعد موکول کنند تا بتوانند از شکاف بین نرخ بهره و نرخ تورم کسب سود کنند.
اگرچه شرکتها در ماههای اخیر با رشد نسبی درآمد مواجه بودهاند، اما افزایش نرخ و مبلغ فروش از سمت تقاضا تقویت نشده است. این شرکتها عمدتا یا با تکیه بر افزایش قیمتهای جهانی یا با تکیه بر تصمیمات انجمنهای صنفی به هدف تنظیم بازار، موفق به افزایش نرخهای خود شدهاند. برای مثال تصمیم اخیر انجمن صنفی سیمان باعث بهبود درآمدهای شرکتهای سیمانی شد، اما به دلیل ادامه ضعف تقاضا همواره بیم تکرار رقابتهای منفی قیمتی بین شرکتهای سیمانی وجود خواهد داشت. بنابراین فعالان بازار سهام، با وجود مشاهده رشد درآمدها در شرکتهای کالایی، از ادامه این روند مطمئن نیستند. در رابطه با قیمتهای جهانی نیز شکی نیست که نمیتوان به روندهای فعلی اعتماد کرد؛ چراکه جهان با سرعت به سمت فضای نااطمینانی در حال حرکت است.
در کنار تمام این عوامل، نباید فراموش کرد که فعالان بازار سهام حتی در شرایط فعلی نیز نشان دادهاند که هنوز از آینده ناامید نیستند. بهرغم آنکه هزینه فرصت پول بالاست و در اقتصاد کنونی ایران، در بدترین شرایط میتوان بدون ریسک بازده 15 درصدی کسب کرد، اما قیمتها در بازار سهام تهران به گونهای بسته شده است که متوسط نسبت P بر E بازار سهام تهران، در محدودهای بالاتر از 8 مرتبه قرار بگیرد. به عبارت سادهتر سرمایهگذاران بورسی حاضرند برای رسیدن به بازدهی معادل سرمایه اولیه خود، 8 سال صبر کنند. در حالی که با سپردهگذاری در سیستم بانکی، در بدترین حالت میتوان پس از 5 یا 6 سال این بازدهی را ادامه روند سقوط بورس آمریکا بهدست آورد. ناگفته نماند که با استفاده از ابزارهای بازار بدهی کشور و همچنین با استفاده از نرخهای سود ترجیحی بانکها، دوره بدون ریسک بازگشت سرمایه به مراتب پایینتر است. با تمام نکاتی که مطرح شد و بررسی شرایط فعلی بازار سهام، نمیتوان انتظار داشت که فعالان بازار حاضر باشند هر سهم موجود در بورس را گرانتر از قیمتهای فعلی خریدار باشد. در طرف مقابل نیز، همچنان خوشبینی به آینده شرکتهای بورسی جریان دارد و سهامداران حاضر نیستند در قیمتهای نازل فروشنده باشند.
در بازار روز گذشته سهامداران بیش از یک هزار و 437 میلیارد ریال سهم، حق تقدم و سایر داراییهای مالی را در بیش از 52 هزار نوبت معاملاتی دست به دست کردند. شرکتهای سرمایهگذاری غدیر، فولاد مبارکه، ارتباطات سیار و پتروشیمی جم با بیشترین تاثیر منفی بر شاخص کل باعث افت 6 واحدی این متغیر شدند. به این ترتیب این متغیر دیروز در رقم 77 هزار و 707 به کار خود پایان داد. دیروز هلدینگ نفت و گاز پارسیان، سایپا و پتروشیمی خارک با بیشترین تاثیر مثبت بر شاخص مانع افت بیشتر این متغیر شدند.
در نتیجه معاملات روز گذشته گروههای خودرو، شیمیایی و فلزات اساسی با بیشترین حجم و ارزش معاملات در صدر برترین گروههای صنعت قرار گرفتند. صدرنشینی بازار نیز با بیشترین رشد قیمت متعلق به نمادهای سختآژند، تامین ماسه ریختهگری، چرخشگر، شیر پاستوریزه پگاه خراسان، حملونقل پتروشیمی، سامان گستر اصفهان و پلاسکو کار بود. در مقابل نمادهای ایران یاسا تایر، توسعه شهری توسگستر، صنایع شیمیایی سینا، صنایع شیمیایی سینا، صنایع لاستیکی سهند، موتورسازان تراکتورسازی ایران، نیرو ترانس و پارس الکتریک با بیشترین کاهش قیمت در انتهای جدول معاملات قرار گرفتند.
سهامداران دیروز برای خرید اوراق مشارکت شهرداری سبزوار، سهام چرخشگر، اوراق مشارکت کارکنان نفت، واحدهای صندوق امین یکم، سهام حملونقل توکا، واحدهای صندوق پارند پایار سپهر و اوراق صکوک مرابحه سایپا بیشترین تقاضا و طولانیترین صفهای خرید را رقم زدند. در مقابل گروهی دیگر از سرمایهگذاران بیشترین عرضهها را برای خروج از واحدهای صندوق پارند پایدار سپهر، اوراق صکوک بناگستر کرانه، اوراق مشارکت شهرداری شیراز، صکوک مرابحه سایپا، اوراق مشارکت ملی نفت ایران ثبت کردند و برای این نمادها سنگینترین صفهای فروش را تشکیل دادند.
دو اهرم فرامرزی ریزش بورس
دنیای اقتصاد- مهرنوش سلوکی: شاخص کل بورس روز گذشته با ورود به کانال 76هزار واحد به سطح 31شهریور سال جاری عقبگرد داشت. عمده صنایع بورسی در حالی روزی قرمزپوش را تجربه کردند که به نظر میرسد دو عامل برون مرزی بر رفتار سهامداران اثرگذار بوده است. بعد از اظهارات دونالد ترامپ رئیسجمهوری تازهکار آمریکا درخصوص ایران و تعهدات برجام، نگرانی از عدم پایبندی آمریکا به این تعهد شدت گرفت و باعث شد عمده صنایعی که به واسطه برجام پیشتر رشدهایی داشتهاند، با افت به کار خود پایان دهند. موضوع دوم مربوط به افت قیمت کامودیتیها در بازار جهانی است که تحت تاثیر تصمیم دولت چین در اولین روز سال جدید، مبنی بر اجرای سیاستهای انقباضی و افزایش نرخ بهره این کشور صورت گرفت.
بورس تهران روز گذشته با افت 589 واحدی به کار خود پایان داد تا با این افت شاخص بازار سهم وارد سطح 76هزار واحد شود. بعد از افت هفتگی 8/ 0درصدی شاخص تحت تاثیر بازگشایی نمادهای دو بانک ملت و تجارت، شروع اینهفته نیز درشرایطی ریزشی در بسیاری از صنایع همراه بود. شرایطی که بهنظر میرسد مسبب اصلی آن ریسکهای سیستماتیک فرامرزیاست. موضوعی که از هفتههای گذشته بسیاری از محافل اقتصادی و سیاسی جهان را تحت تاثیر قرار داده است درخصوص اظهارات دونالد ترامپ و اخذ سیاستهای بعضا غیر منطقی آن است. بعد از دستور ممنوعیت ورود اتباع 7 کشور به آمریکا در هفته گذشته، رئیسجمهوری آمریکا طی روزهای اخیر اظهارات عجیبی درخصوص ایران و برجام داشته است، گفتههایی که میتواند نگرانی از بقای برجام را در پی داشته باشد. برهمین اساس به نظر میرسد حجم عظیمی از نگرانی روز گذشته سهامداران مربوط به این موضوع بوده است. با توجه به اینکه بازار سهام در سه ماه پایانی سال و با خوشبینی به اجرایی شدن برجام توانست روند صعودی را در پیش گیرد، به نظر میرسد اکنون هرگونه نقض این عهدنامه میتواند بر فعالیت شرکتها اثر گذار باشد. از سوی دیگر موضوع دومی که میتواند این نگرانی را تشدید کند درخصوص ورود سرمایهگذار خارجی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند یکی از مواردی که میتواند منجر به ورود پولهای تازه به کشور شود، فعالیت سرمایهگذاران خارجی در بازارهای ایران است. در این شرایط این امکان وجود دارد بسیاری از شرکتهایی که تاکنون مایل به سرمایهگذاری در ایران بودهاند به دلیل همکاریهای مشترک با طرفهای آمریکایی برای حضور در اقتصاد ایران دچار شک و تردید شوند.
روز گذشته اثر این نگرانیها در گروههای مختلف بورسی بهخوبی مشخص بود. بهعنوان مثال گروه خودرو که زمانی بهعنوان صنعت لیدر پسابرجام معروف بود، دیروز با افت 9/ 0 درصدی شاخص مواجه شد. تحلیلگران معتقدند، به دلیل اینکه رشد این صنعت در گذشته عمدتا تحت تاثیر خبرهای قرارداد شرکتهای بزرگ خارجی با طرفهای ایرانی بوده است، این نگرانی میان سهامداران به وجود آمده که با لغو برخی تحریمها شرکتهای مذکور حاضر به فعالیت در ایران نباشند. برهمین اساس، «خساپا» که هفته گذشته رشدهای خوبی را تحت تاثیر خبر ورود هیات فرانسوی به ایران تجربه کرد، دیروز و تحت فشار فروش سهامداران حقیقی با ادامه روند سقوط بورس آمریکا افت حدود 5/ 1درصدی به کار خود پایان داد. در همین زمینه نماد «خودرو» نیز که هفتههای پیش خبر قرارداد با شرکت بنز را داشت، با افت حدود 3/ 0درصدی همراه شد. اما این نگرانی تنها در گروه خودرو نبود. سرایت فضای نگرانی از اظهارات ترامپ در گروه حمل و نقل به خوبی قابل مشاهده بود. روز گذشته از 10نماد فعال در این صنعت تنها 2 نماد مثبت و 8 نماددیگر با افت مواجه شدند.شاخص این صنعت افت روزانه حدود 5/ 0 درصد را تجربه کرد. اوایل تابستان سال گذشته بود که خبر رفع تحریمهای بخش حمل و نقل باعث شد این صنعت رشدهای مطلوبی را به خود ببیند. حال این نگرانی بهوجود آمده است که حجم صادرات و واردات کشور و قرارداد با شرکتهای بینالمللی تحت تاثیر اظهارات مقامات آمریکایی قرار گیرد. با این وجود مقامات ارشد شرکتهای ایرانی هرگونه نگرانی در این زمینه را رد میکنند. آنها بیان میکنند به علت اینکه تمام قراردادهای خارجی با کشورهای آسیای میانه و اروپاست هیچ خطری این شرکتها را تهدید نمیکند.
اما بیشترین افت بازار طی روز گذشته شاخص بازار سهام تحت تاثیر ریزش نمادهای گروههای معدنی-فلزی بود. بازار چین پس از یک هفته تعطیلی روز گذشته در حالی فعالیت خود را آغاز کرد که در اولین روز سال جدید، نرخهای بهره وامهای کوتاه مدت را افزایش داد تا از رشد بیاندازه قیمت کالاها و تورم در این کشور جلوگیری کند. این نخستین افزایش نرخ بهره در این کشور از سال 2013 است و کارشناسان معتقدند این مساله برای تسهیلات میانمدت و بلند مدت نیز اجرا خواهد شد. این مساله سیگنالی است مبنی بر اینکه برخلاف سال گذشته، چین میخواهد سیاستهای انقباضی را درپیش بگیرد و با توجه به اینکه این کشور بیشترین مصرف مواد اولیه را در دنیا دارد، احتمال افت قیمت کامودیتیها شدت میگیرد. موضوع دیگر مربوط به سیاستهای ترامپ درخصوص چین و تغییرات شاخص دلار آمریکا است که این موارد نیز میتواند فشار بر اقتصاد چین را افزایش دهد. برهمین اساس روز جمعه روی با افت 4/ 2 درصدی به قیمت حدود 2780 دلار به ازای هر تن، سرب نیز با کاهش 9/ 0 درصدی به قیمت حدود 2320دلار بر تن معامله شد و مس با ریزش 3/ 2 درصدی به قیمت 5765 دلار به ازای هر تن رسید.این افت قیمتها باعث شد در بررسی صنایع بورسی، صنایعی چون فلزات اساسی و استخراج کانههای فلزی با افت قابلتوجه مواجه شوند. در همین رابطه صنایع ملی مس ایران با افت 5/ 3 واحدی بیشترین تاثیر را بر افت شاخص بهجا گذاشت. دیگر نمادهای این گروه نیز شرایط چندان متفاوتی با «فملی» نداشتند و عمدتا با فشار فروش یا صفهای سنگین مواجه بودند. در صنعت استخراج کانههای فلزی نیز فشار فروش در نمادهایی نظیر «کبافق»،«کروی» و«کاما» بهخوبی قابل مشاهده بود.
اما نیمنگاهی به شرکتهای بانکی حاکی از آن است که این نمادها در شرایط بهتری نسبت به هفته قبل فعالیت خود را در اولین روز هفته آغاز کردند. بانک تجارت که روز چهارشنبه بازگشایی شد بر خلاف انتظارها و تحت حمایت سهامداران حقیقی افت چندانی را بر شاخص تحمیل نکرد. این نماد دیروز شاهد حضور 32 درصدی سهامداران حقوقی در سمت خرید بود و در پایان توانست رشد 8/ 1درصدی را به ثبت برساند. «وبملت» که در ساعات ابتدایی شروع معاملات روند نزولی داشت در دقایق پایانی و با حمایت همهجانبه بازیگران حقوقی توانست سبزپوش به کارخود پایان دهد. در نهایت فعالیت روزانه این صنعت با رشد 3/ 0درصدی شاخص همراه بود. با این وجود کماکان یکی از بزرگترین بانکهای بورسی متوقف است و اطلاعات دقیقی از زمان بازگشایی بانک صادرات در دسترس نیست. پیشبینیها حاکی از آن است که بازگشایی این نماد پرچالش میتواند تاثیر قابلتوجهی بر شاخص داشته باشد. علاوه براین بانک اقتصادنوین که تنها برای بازگشایی نیاز به انتشار گزارشهای 6 ماهه دارد نیز در صف ورود به بورس قرار دارد که بر اساس شنیدهها بهنظر میرسد تا پایان هفته جاری بازگشایی شود.
بازار سهام روز گذشته با افت 76/ 0 درصدی به سطح 76هزار و825واحد رسید. شاخص پیش از این در 31شهریور در این سطح قرار داشت. در این زمینه شاخص کل (هموزن) نیز افت حدود یک درصدی را داشت. برهمین اساس، نمادهای «فملی»،«فولاد»،«مبین»،
«فخوز»،«کگل»،«فارس» و«پارسان» هفت نماد ابتدایی موثر بر افت شاخص روز گذشته بودند. اما از نکات قابل توجه بازار دیروز، افت حجم و ارزش معاملات نسبت به آخرین روز هفته بود. فضای شک و تردید در میان سهامداران را میتوان دلیل اصلی این اتفاق دانست که از فعالیت سهامداران در بازار تا حدی جلوگیری کرده است. برهمین اساس، ارزش معاملات با افت بیش از 50درصدی به حدود 86 میلیارد تومان و حجم معاملات نیز با افت حدود 65درصدی به 451میلیون سهم رسیده است. بیشترین رشد قیمتی روزانه را نماد «چفیبر» داشته است. این نماد که پس از افزایش سرمایه 43درصدی در آبان، در دی ماه بازگشایی شد، از اواسط دی ماه تاکنون رشد 20 درصدی را تجربه کرده است.
بیشترین افت قیمتی را نیز «مرقام» داشته است، ایرانارقام که تمامی معاملات آن طی روز اخیر در میان سهامداران حقیقی انجام شد با صف خرید به کار خود پایان داد. در بازار روز گذشته دو نماد «تپمپی» و «قشهد» به دلیل برگزاری مجمع متوقف شدند. در میان صنایع بورسی، صنایعی چون دارویی، بانکها،بیمه و مواد غذایی در رتبههای نخست جدول بازدهی قرار داشتند و در مقابل سایر واسطهگریهای مالی، فلزات اساسی و کانههای فلزی در ردههای پایانی جدول بازدهی قرار دارد.
روند کاهش ارزش دلار آمریکا ادامه دار شد
ارزش دلار آمریکا در سه ماه نخست سال جاری میلادی در برابر ۶ ارز اصلی ۴.۶ درصد کاهش یافت که بیشترین میزان از سال ۲۰۱۰ میلادی به بعد است.
بازار نیوز - ارزش دلار آمریکا در برابر ارزی های اصلی رقیب خود با بیشترین کاهش طی ۷ سال اخیر روبرو شده است.
همچنین به دنبال بالارفتن انتظارات برای سفت و سخت تر شدن سیاست پولی از سوی بانک مرکزی اتحادیه اروپا، بانک انگلیس و بانک کانادا، دلار آمریکا در بازارهای ارز جهانی رونق خود را از دست داده است.
شک و تردید نسبت به توانایی فدرال رزرو برای افزایش مجدد نرخ بهره بانکی در سال جاری میلادی به دنبال آمار ضعیف اقتصادی آمریکا و نیز گمانه زنی بر سر اجرایی نشدن طرح «دونالد ترامپ» برای رسیدن به رشد اقتصادی از پیش تعیین شده، از جمله عوامل کاهش ارزش دلار آمریکا طی سه ماه گذشته اعلام شده است.
بر پایه این گزارش، ارزش یورو در برابر دلار آمریکا بیش از ۷ درصد در سه ماه نخست سال ۲۰۱۷ میلادی افزایش یافته که بیشترین میزان از سه ماه سوم سال ۲۰۱۰ میلادی به حساب می آید.
پشت پرده سقوط تاریخی بورس چه بود؟
۲۰ مرداد ماه ۱۳۹۹ شاخص کل بورس بعد از سپری کردن چندین ماه روند صعودی، با افت ۱۳ هزار واحدی در یک روز بزرگترین ریزش تاریخی بورس ایران در پنج دهه گذشته را تجربه کرد که یکی از علتهای این ریزش، بی ثباتیهای کلان اقتصادی معرفی شد.
– باشگاه خبرنگاران نوشت: یک سال پیش در چنین روزی یعنی ۲۰ مرداد ماه ۱۳۹۹ شاخص کل بورس بعد از سپری کردن چندین ماه روند صعودی، با افت ۱۳ هزار واحدی در یک روز، به ارتفاع ۲ میلیون و ۶۵ هزار واحدی میرسد و بزرگترین ریزش تاریخی بورس ایران در پنج دهه گذشته آغاز میشود.
چه کسی مقصر است؟
علی ربیعی سخنگوی دولت دوازدهم به تازگی در اظهاراتی مشکل بورس را ورود مردم در اوج بازار تلقی کرد. اما سوال این است که چه کسی و چه کسانی مردم را به سرمایه گذاری دعوت کردند؟ مردمی که برای کسب سود به این بازار دعوت شدند و از آنها خواسته شد تا همه چیز را به بورس بسپارند، بدون اینکه آموزشی در این خصوص دیده باشند. اکثر افرادی که از ابتدای سال ۹۹ تا شروع ریزشها به بازار وارد شدند، با ادبیات سرمایه گذاری بیگانه بودند.
البته عبدالناصر همتی رئیس سابق بانک مرکزی معتقد بود که علت ریزشهای بازار سرمایه، اختلاف وزیر نفت و وزیر اقتصاد بر سر عرضه صندوق پالایشی بوده است.
فرهاد دژپسند نیز ضمن رد این اظهارنظر، علت التهابات بازار سرمایه را دو برابر شدن نرخ سود بین بانکی میداند و معتقد است که رسیدن نرخ سود بین بانکی به ۱۹ درصد، سیگنالی منفی برای بازار سرمایه بود.
در ادامه روند نزولی بازار شاهد استعفای رئیس سازمان بورس هستیم. حسن قالیباف اصل در تاریخ ۳۰ دی ماه از ریاست سازمان استعفا میدهد و با گله مندی از دخالتهای برخی مسئولان، اینطور اظهار میکند: در سختترین شرایط که مردم دعوت عمومی به بازار سرمایه شده بودند، آزادسازی سهام عدالت و فروش صندوقهای سهام دولتی (ETF) در بورس در حال انجام بود، این وظیفه خطیر را بر عهده گرفتم.
او ادامه داد: در طول چند ماه خدمت در دشوارترین شرایط به دنبال توسعه بازار، تامین مالی ابزارها و نهادهای مالی بودم و در کمترین زمان بزرگترین کارها در بازار سرمایه انجام شد. اما به واسطه اقدامات سیاسی و ورود غیر حرفهای و بیش از حد اشخاص و مسئولین به مباحث بازار سرمایه، بروز افت و خیز شدید شاخص کل بورس تهران هیچ وقت دیده نشد.
در چنین شرایطی که مردم با ۸۰ درصد زیان رو به رو بودند، اظهار نظر مسئولان درباره علت این زیانها جالب به نظر میرسد!
ریزشهای بازار همچنان ادامه دارد و ریاست جدید سازمان بورس قصد اصلاح برخی زیرساختها و قوانین بازار سرمایه را دارد. برای بازگشت پایداری به بازار اقداماتی از سوی شورای عالی بورس وعده داده میشود و برخی از آن نیز عملی میشود از جمله تغییرات دامنه نوسان، بیمه سهامداران، تشکیل کانون سهامداران خرد و …. اما این تغییرات نیز گذرا و کوتاه مدت بود و بازار همچنان نوسانی است.
تا اینکه در هفتههای اخیر و نزدیک شدن به انتخابات ۱۴۰۰ شاهد بازگشت آرامش به بازار سرمایه هستیم. در نهایت نیز امیدواریم که این پایداری با ثبات باشد و با روی کارآمدن دولت جدید، شاهد توجه ویژه مسئولان به این بازار باشیم. درباره علت اصلی سقوط تاریخی بورس در سال گذشته با کارشناسان بازار سرمایه گفتگو کردیم.
سقوط بورس؛ تجربهای گران بها و پر هزینه
سعید اسلامی بیدگلی عضو سابق شورای عالی بورس در پاسخ به اینکه مهمترین علت آغاز ریزشها در سال گذشته چه بود؟، بیان کرد: طی دو دههای که در بازار فعال بوده ام، تجربه خاصی بود و تا به حال چنین رفتارهای هیجانی را مشاهده نکرده بودم. تعداد کدهای سهامداری افزایش چشمگیری پیدا کرد و بسیاری از نهادهای مالی از این فرصت استفاده کردند و بزرگ شدند. تجربه گران بهایی بود، در عین اینکه برای فعالان بازار بسیار پرهزینه و سنگین بود.
او افزود: اینکه اشتباهات چه بود را نباید در ریزشها بررسی کنیم. بلکه اشتباهات در رشدهای چشمگیر بازار بیشتر است و در آنجا باید جستجو کنیم. چگونه به بازار اجازه دادیم که تا این اندازه، بی مهابا رشد کند. در حقیقت ابزارهای سیاستگذاری کافی که بتوانیم این اقبال و علاقه مردم به بازار سرمایه را به سمت تولید واقعی بکشانیم، نداشتیم.
اقتصاد و ساختار بازار همزمان علت ریزشها بودند
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه بیان کرد: خطاها دو دسته میشود؛ اشتباهات اقتصاد کلان، به هر حال در سرزمینی زندگی میکنیم که طی یک دهه سه بار شوک ارزی را تجربه کرده و خطای دوم نیز ایرادات ریزساختاری بازار است مانند دامنه نوسان، عدم وجود نهادهای مالی بازارگردان به طور حرفه ای، ورود سرمایه گذاران غیر حرفهای بدون آموزش کافی به بازار سرمایه، عدم توسعه سرمایه گذاری غیر مستقیم و بنابراین هجوم پولهای تازه وارد به سرمایه گذاریهای مستقیم.
او افزود: این موارد شاید مهمترین موانعی بود برای اینکه بتوانیم در زمان ورود جریان نقدینگی به بازار سرمایه، سیاستگذاری کنیم. تا علاوه براینکه بازار سرمایه دچار اضافه ارزش در برخی بخشها نشود، همچنین بتوانیم این نقدینگی را به سمت اقتصاد واقعی سوق دهیم.
اسلامی بیدگلی تاکید کرد: بنابراین پیش از اینکه به مرداد ۹۹ برسیم، اشتباهات رخ داده و بسیاری هشدار میدادند که رشد بازار حداقل در برخی از بخشها هیجانی و کاذب است. البته باید اشاره کرد که اقتصاد ما، اقتصاد پرنوسانی است و نوسانات اقتصاد کلان به بازار نیز سرازیر میشود.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به اینکه چه اقداماتی باید در دستور کار به ویژه دولت جدید قرار گیرد تا چنین وضعیتهای نوسانی و منفی تکرار نشود، بیان کرد: باید از چند وجه به آن توجه کرد. نمونه بخش بزرگی از تلاطمی که در بازار سرمایه رخ داد، در سایر بازارها نیز دیده میشود؛ بنابراین ردپای ثبات نسبی در بازارهای مالی باید در ثبات متغیرها و سیاستگذاریهای کلان اقتصاد کشور جستجو شود.
او در ادامه اظهار کرد:، اما میدانیم که بازارهای مالی به ویژه بازار سرمایه به دلیل نقدشوندگی بالا، نوسانات بالاتری را نیز تجربه میکنند و چسبندگی قیمت آن چنان که در بازار مسکن وجود دارد، در بازار سرمایه نیست. بازار سرمایه پتانسیل نوسانات جدید و رفتارهای هیجانی را دارد. زیرا سایز واحد معاملاتی در این بازار نسبت به بازار خودرو و مسکن بسیار کوچک مقیاس است.
اسلامی بیدگلی تصریح کرد: بنابراین علاوه بر تغییراتی که باید در سیاستهای کلان اقتصادی رخ دهد، ریزساختارهای بازار و توسعه نهادهای مالی نیز باید به گونهای باشند که این حالتهای هیجانی کمتر رخ دهد و در عمق بازار هضم شود.
احسان رضاپور کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در پاسخ به علل ایجاد ریزشهای شدید سال گذشته، بیان کرد: دلایلی از جمله؛ تصمیماتی که در جهت تقویت عرضهها در بازار، دیر هنگام اخذ و به بازار ابلاغ شد. متاسفانه در فضایی که اعتمادها ناشی از بلاتکلیفیهای سیاستگذار صدمه دیده بود، تشدید فشار فروش در بازار را در پی داشت و موجبات تضعیف بیشتر اعتماد عمومی به بازار شد. تصمیماتی مانند کاهش درصد سهام در صندوقهای درآمد ثابت، آزاد سازی نا بهنگام فروش سهام عدالت در فضایی که تقاضا کاهش یافته بود و کاهش درصد وجه تضمین کارگزاریها به مشتری ها.
او در ادامه اظهار کرد: مهمتر از همه اینکه بازار بدون عرضه کافی صرفا به دلیل تقویت تقاضا، روزانه رشدهای خارج از منطق را تجربه کرد و خروج سهام شرکتها از محدودههای ارزنده را در پی داشت. در ادامه نداشتن ساز و کارهای بازارگردانی در هر دو سوی عرضه و تقاضا جای خود را به ریزش پر شتاب بازار بدون جمع آوری صفهای فروش و نداشتن فرصت خروج سهامداران داد و بعضا آنها را مدتهای طولانی در صفهای فروش گرفتار کرد. اقداماتی هستند که لازم است در دوره جدید بازار به همگی آنها توجه ویژه داشت.
اظهارنظر مسئولان سیاسی کشور بر اعتماد سرمایه گذاران بسیار موثر است
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به ارائه راهکارهایی که میتواند از نوساناتی این چنینی جلوگیری کند، بیان کرد: تقویت و اصلاح سازوکارها و قوانین در قیمت گذاری، فروش محصولات شرکتهایی که سهام آنها در بورس تحت تملک گروه زیادی از سهامداران خرد است و هر گونه تصمیمی در جهت تقلیل منافع قانونی آنها به شکل غیر منطقی و غیر منصفانه میتواند کاهش جاذبههای بازار سرمایه را در مقایسه با سایر فرصتهای سرمایه پذیر به ویژه فعالیتهای سوداگرانه در بازارهای کالایی در پی داشته باشد.
او ادامه داد: تلاش جهت تعریف سیاستها و رویههای قابل تحلیل از فضای حاکم بر اقتصاد و سیاست و امنیت کشور جهت جلب اعتماد عمومی و بلندمدتتر نمودن نگرش سرمایه گذاران و کاهش ریسکهای سیستماتیک حاکم بر فضای اقتصاد کشور میتوانند بسیار موثر باشند.
او تاکید کرد: دقت نظر مضاعف مسئولین سیاسی و اقتصادی کشور با توجه به تاثیرات و تبعات سخنان آنها و بسیاری موارد دیگر که بر جلب اعتماد عمومی سرمایه گذاران، گرایش و هدایت سرمایه آنها به فرصتها و بازارهای مختلف سرمایه پذیر موثر خواهد بود.
اکبر ادهم کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به راهکارهای پیش روی دولت جدید برای جلوگیری از وضعیتهایی مشابه با سال گذشته در بازار سرمایه اظهار کرد: اقداماتی از جمله؛ اصلاح زیرساختارهای بازار، عدم قیمت گذاری دستوری، اجرای کامل مصوبات جلسه سران قوا برای حمایت بازار، تقویت نقش بازار سرمایه در تامین مالی، حضور رئیس سازمان بورس اوراق بهادار در جلسات هیات دولت و عضویت در شورای پول و اعتبار با حق رای جهت دفاع از منافع سهامداران.
او در ادامه بیان کرد: همچنین تخصیص خطوط اعتباری کافی برای نهادهای مالی و سرمایه گذاران همراه با نظارت دقیق و کامل، کاهش نرخ بهره بانکی و کنترل منطقی در جهت مهار تورم نقدینگی، تشویق سرمایهگذاری غیر مستقیم در بورس، عدم اتخاذ تصمیم و قوانین جدید تاثیرگذار بر بورس بدون هماهنگی با شورای عالی بورس، ایجاد جریمه مالی و محدودیت برای افرادی که سعی در دستکاری قیمت و معاملات دارند، میتواند از بحران و نوساناتی مانند سال گذشته جلوگیری کند.
پس بازار سرمایه به شدت از وضعیت کلان اقتصادی تاثیر میپذیرد و یکی از علتهای ریزش سال گذشته، بی ثباتیهای کلان اقتصادی بود. اکنون که دولت سیزدهم در حال معرفی کابینه خود است، انتظار میرود سکانداران اقتصادی کشور به ویژه وزیر اقتصاد و ریاست سازمان بورس تلاش خود را در بازگشت اعتماد مردم زیان دیده به بورس به کار بگیرند تا شاهد رویدادهایی مانند سال گذشته که نتیجه آن صرفا، برد دولت و حقوقیها و باخت مردم بود، نباشیم.
آیا سهام سزاوار ریزش است؟/ سابقه تاریخی سقوط بورس
سوالی که در شرایط کنونی ذهن تمامی فعالان بورسی را به خود مشغول کرده این است که ریزش سهام کی پایان مییابد. این موضوع از جنبههای مختلف قابل بررسی است و در این میان تقابل انتظارات است که مسیر آتی سهام را مشخص میکند. سعید درخشانی، کارشناس بازار سهام طی یادداشتی به بررسی عوامل موثر بر نوسان شاخص کل پرداخته است.
دنیای بورس: مطلب زیر بررسی و نظرات یکی از کارشناسان بازار سهام از سابقه تاریخی ریزشهای سنگین بورس و برآورد وی از وضعیت کنونی بازار است.
سعید درخشانی، کارشناس بازار سهام:
از سال 1385 شمسی و با تغییرات جدید مدیریتی و افزایش سرعت خصوصیسازی صنایع و شرکتهای بزرگ دولتی، به مرور وزن شرکتهای کامودیتی (کالا) محور در بازار سرمایه بیشتر شد؛ روندی که از اواخر سال 85 و با خصوصیسازی فولاد مبارکه و ملی مس شروع شد. آرایش شرکتهای موجود در بازار را نسبت به قبل از سال 85 به کلی تغییر داده و وزن شرکتهای کالا محور را به طرز محسوسی بالا برده است به طوریکه در بین 30 شرکت بزرگ بازار که ارزش بازار حدودا 750 هزار میلیارد تومانی دارند فقط 4 شرکت بانک ملت و مپنا و مخابرات و همراه اول در صنایعی به جر صنایع کالا محور فعالیت دارند و مجموع ارزش بازار آنها حدود 100 هزار میلیارد تومان و کمتر از 14 درصد از مجموع سی شرکت بزرگ است.
درحال حاضر ارزش بازار شرکتهای موجود در کل بازارهای بورس و فرابورس حدود 1350 هزار میلیارد تومان است که سهم صنایع کالا محور حدود 900 هزار میلیارد تومان است که دقیقا دو سوم (66 درصد ) از وزن کلی بازار را تشکیل میدهد.
با توجه به واقعیت فوق تحلیل بازارهای کالایی اعم از نفت و فلزات و بازار جهانی از اهمیت ویژهای در تحلیل و شناخت کلی بازار بورس تهران برخوردار است .
در این مقاله میخواهیم بدانیم که آیا از اساس این فرضیه درست است یا نه و به خاطر همین رفتار شاخص بعد از سال 84 را مورد بررسی قرار داده و تلاش شد تا رابطه آن با قیمت نفت بررسی شود.
ریزش 40 درصدی بورس در سال 87
شاخص بورس در انتهای سال 85 در حوالی 9400 قرار داشت که خصوصیسازی بزرگ شروع شد، بازار سرمایه از آن تاریخ سه نزول و یا اصلاح عمده در قیمتها را شاهد بوده است. اولین افت جدی بازار در تیر ماه سال 1387 رخ داد، شاخص بورس از یک قدمی 13 هزار واحدی ناگهان تغییر مسیر داده و به سرعت طی حدود 9 ماه تا حوالی 8 هزار واحد اصلاح کرد. اصلاحی نزدیک به 40 درصدی در شاخص، این تاریخ شمسی مقارن با سال 2008 میلادی است که برابر با بحران مالی سال 2008 جهانی است که از بازار مسکن آمریکا شروع شد و دامنه به سرعت به بانکهای بزرگی همچون لمن برادرز و مریل لینچ و واشنگتن میوچیال رسید و شوک اقتصادی بزرگی به بازارهای مالی دنیا وارد کرد. آنچیزی که بر بازار بورس تهران تاثیر گذاشت عواقب این بحران به دلیل افت شدید قیمت نفت و فلزات بود به طوریکه قیمت نفت از 140 دلار در هر بشکه طی چند ماه به کمتر از 30 دلار در بشکه رسید و یا قیمت فلز مس از 8600 دلار بر هر تن به کمتر از 3000 دلار رسید، قیمت شمش فولادی نیز از بالای 1000 دلار در هر تن به 200 دلار رسید. نتیجه این افت کاهش سودآوری شرکتهای تولیدکننده فولاد و مس و روی و شرکتهای فعال در بازار نفت و مشتقات نفتی و در نتیجه کاهش عمومی سطح قیمتها بود به طور مثال قیمت هر سهم فولاد مبارکه حدود 70 درصد اصلاح شد .
بعد از سال 2008 و اقدامات دولتهای مختلف در مهار بحران و بازگشت ثبات نسبی به بازارها دوباره قیمتهای جهانی رشد کرده و بازار تهران در مدار رشد قرار گرفت؛ رشدی که به صورت پیوسته تا سال 92 ادامه یافت؛ رشد قیمت ارز از سال 91 باعث تشدید رشد بازار بورس تهران شده و شاخص بورس تا 89 هزار واحد بالا آمد.
علت ریزش سهام در سال 92
دومین افت بزرگ بازار بورس تهران در تاریخ 16 آذر سال 92 و در یک قدمی 90 هزار واحدی شروع شد و شاخص تا سطح 61 هزار واحد اصلاح شد ؛ اصلاحی حدود 32 درصدی در شاخص اما علت این افت چه بود؟ اگر نمودار قیمت نفت را داشته باشید متوجه یک افت سنگین دیگر در قیمت نفت در این سال خواهید شد؛ همانطور که قبلا اشاره شد. بعد از بحران مالی سال 1387 شمسی بازار ها با کمک دولتها روند صعودی به خود گرفتند که تا 5 سال بعد ادامه یافت؛ اما در سال 92 دوباره با کاهش عمومی سطح قیمتهای نفت و فلزات در بازارهای جهانی مواجه شدیم. قیمت نفت که دوباره به بالای 100 دلار رسیده بود و با کاهشی 75 درصدی به 26 دلار در هر بشکه رسید. قیمت مس که بالای 10.000 دلار بود به 4.300 دلار رسید. قیمتهای شمش فولاد و روی و .. هم افت سنگینی را تجربه کردند تا دوباره بهانه کاهش قیمتها را در بازار سرمایه فراهم آورند، در هر دو بحران بازارهای جهانی، نرخ ارز در ایران ثابت ماند و تغییری نکرد. افت بازار دو سال به طول کشید و سپس دوباره با افزایش قیمتهای جهانی نفت و فلزات دوباره رونق در بازار سرمایه حاکم شد تا با شوک ارزی سال 96 و 97 این روند شدت گرفت ولی در مهر سال 97 دوباره ورق برگشت و شاخص بورس سومین اصلاح بزرگ خود را شاهد بود، شاخص از حوالی 196 هزار واحد به حدود 154 هزار واحد رسید؛ افتی در حدود 22 درصد که خاطره بدی برای سهامداران در سال گذشته رقم زد.
ریشهیابی سومین افت بزرگ شاخص
آیا بازهم ردپای نفت در میان هست ؟ بله کاملا درست است. در این مورد قیمت نفت که تا 77 دلار در هر بشکه پیش رفته بود به سطح 42 دلار در هر بشکه رسید، نرخ ارز صنایع و شرکتها عمدتا در سامانه نیما ثابت ماند (حوالی 7500 تومان). البته اصلاح قیمت نفت 4 ماه بیشتر طول نکشید و با برگشت قیمت نفت شاخص بورس نیز بعد از 4 ماه استراحت و اصلاح قیمتی دوباره مسیر صعودی در پیش گرفت تا به امروز.
نمودار شاخص کل را در شکل زیر مشاهده میکنید .
برای ساده سازی و نتیجه گیری بهتر نمودار رابطه نفت و شاخص نیز در ادامه آورده شده است ولی باید توجه داشت که روند قیمتی خود نفت باید با نرخ روز ارز ارزشگذاری شود مثلا در سال 85 قیمت نفت حدودا 60 دلار و خود دلار نیز 8600 ریال بوده که نرخ هر بشکه نفت حدود 516.000 ریال بود، نرخ امروز دلار حدود 11400 و هر بشکه نفت نیز 58 دلار است که نرخ هر بشکه نفت 6.612.000 ریال خواهد بود. حال اگر تغییرات قیمت هر بشکه نفت به صورت ریالی را در کنار شاخص بورس تهران قرار بدهیم رابطه معناداری بین آنها خواهیم یافت، نمودار شکل زیر:
با تطبیق این دو شاخص میتوان نتیجه گیری کرد که علت افتهای شدید شاخص طی 15 سال اخیر هر سه به خاطر افت در قیمت نفت و فلزات و عدم همراهی قیمت ارز برای تخفیف اثرات این افتها در اقتصاد بوده است، اصلاحی که این روزها در بازار سرمایه در حال رخ دادن هست تطابقی با واقعیت تاریخی خود ندارد زیرا که قیمت نفت و فلزات در قیمتهای پایین به سر میبرند و اصلاح و ریزشی در قیمت جهانی نفت طی هفته های اخیر نداشتهایم، در بسیاری از موارد قیمتهای انواع کامودیتی ها نزدیک به قیمتهای تمام شده معادن و تولیدکنندگان (حتی در بخش نفت هم تولید نفت امریکا از محل نفت شِیل در حوالی قیمت تمام شده است) بنابراین احتمالا افت فعلی بازار در اثر هیجانات منفی و کاذب بوده که به نظر میرسد تداومی نخواهد داشت و بازار سرمایه بعد از فروکش کردن این هیجانات به مسیر صعودی خود ادامه خواهد داد .
دیدگاه شما