غایبان بزرگ شاخص صنعتی داو جونز
فیسبوک ششمین کمپانی بزرگ امریکایی است که توانسته سریعتر از دیگران به ارزش 250میلیارد دلاری برسد و سودش در چهار سال گذشته پنج برابر شده است. با این حال، فیسبوک در شاخص صنعتی داو جونز (شاخص اقتصادی بازار آزاد از ۳۰سهام برتر در بازار بورس سهام نیویورک که توسط وال استریت ژورنال منتشر و تهیه میشود) حضور ندارد. چرا؟
نادیده گرفتن فیسبوک دارد برای ناظران شاخص داو جونز سختتر میشود؛ شرکتی که توانست در مدتی کوتاه، نزدیک به 100میلیارد دلار به ارزش خود اضافه کند. با ارزشی 323میلیارد دلاری، این کمپانی از 27عضو از 30عضو شاخص داو بزرگتر است و در کنار آلفابت و برکشایر هاتاوی، بهعنوان بزرگترین غایب این لیست شناخته میشود. ریچارد مورونی از شرکت خدمات سرمایهگذاری هورایزون واقع در شهر هموند ایالت ایندیانا میگوید: «فیسبوک به شما زل میزند و میگوید چرا نام من در این شاخص حضور ندارد؟ این کمپانی رهبر صنعت مرتبط با خود است، شاید گران باشد و سهامدارانش نسبت به اینکه آیا سهام این کمپانی ارزشش را دارد یا خیر، اتفاق نظر نداشته باشند، اما دیگر ارزش سهام آن مسخره نیست.» در عین حال، موانعی هم وجود دارند که شاید نتوان از آنها عبور کرد و این نشان میدهد ناظران شاخصهای سهام با چه چالشهایی مواجه هستند و باید تصمیم بگیرند که به این زودی صنعتی مانند رسانه جمعی را به رسمیت بشناسند یا خیر. ساختار دو طبقهیی این کمپانی بسیاری از متخصصان را آزار میدهد و علاوه بر این، خود داو جونز یکی از بازیکنان بزرگ صنعت تکنولوژی است و ممکن است صبر کردن برایش بهتر تمام شود. با استناد به وبسایت داو جونز، میانگین صنعتی داو جونز که در سال1896 خلق شد، برای «فراهم کردن دیدگاهی واضح و مستقیم از بازار سهام و در ادامه آن، اقتصاد امریکا» به وجود آمده است. بعضی منتقدان میگویند ناظران این میانگین صنعتی دیدی قدیمی دارند و کمپانیهایی که کالاهای فیزیکی تولید میکنند را به آنهایی که در سهام میانگین صنعتی داو جونز اقتصاد «نو» فعالیت میکنند، ترجیح میدهند. فیسبوک که سهامش در ماه مه سال2012 عمومی شد، ممکن است جوانترین عضو شاخصهای سهام باشد و حتی سابقهاش از شرکت ویزا هم کمتر است. با سود 17.9میلیارد دلاری در سال مالی2015، فیسبوک دومین شرکت کوچک از این نظر است و تنها از ویزا جلوتر است. ویزا که بزرگترین شبکه پرداختهای جهان است، در سال2008 عمومی شد و پنج سال بعد توانست وارد شاخص داو شود. دیوید بلیتزر رییس هیاتمدیره کمیته شاخص داو جونز، مستقیما نظری درباره احتمال کنار گذاشته شدن فیسبوک نداد. اعضای این سهام میانگین صنعتی داو جونز کمیته، بهطور مداوم وضع کمپانیهای امریکایی را تحتنظر دارند و سالی دو بار ملاقات میکنند. بلیتزر گفت: «وقتی که ما ملاقات میکنیم و وقتی کاری انجام میدهیم، به هم مرتبط نیستند. بیشتر تغییرات بهخاطر یک نوع رخداد سازمانی بهوجود میآیند.»یک رخداد سازمانی در حال شکلگیری است: قرارداد ادغامی کمپانیهای داو کِمیکال و دوپون که خبرش در ماه دسامبر اعلام شده بود، برای نهایی شدن در انتظار تایید قانونگذاران و سهامداران است. در هر صورت، دیگر قهرمانهای اینترنتی بیش از حد گرانبها هستند که کنار گذاشته شوند، اما این هم ممکن است تغییر کند. اگر آلفابت وارد لیست داو جونز شود، با سهامی که در حال حاضر با قیمت بیش از 760دلار برای هر سهم دادوستد میشود، بیش از 25درصد این شاخص را در بر خواهد گرفت. در سال2013، بلیتزر گفته بود حتی باوجود اهمیت آشکار گوگل و اپل برای اقتصاد امریکا، بهای 494دلاری سهام آنها بیش از حد بالاست. او گفته بود: «بهای سهامهای آنها تا حدی بالاست که اگر گوگل در لیست قرار گیرد، میتواند کاملا آن را مغشوش کند.»البته باید به این نکته اشاره کرد که اینترنت تنها بخشی از اقتصاد نیست که در شاخص داو جونز حضور ندارد. هرگز یک کمپانی تلویزیون کابلی یا شرکت بیوتکنولوژیکی وارد لیست داو نشده و بعد از اینکه کرفت هاینز در سال2012 در این فهرست کنار گذاشته شد، در حال حاضر نام هیچ تولیدکننده مواد غذایی هم در آن دیده نمیشود.
◄ سقوط سهام بوئینگ شاخص داوجونز را پایین کشید
با نگرانی از ایمنی هواپیماهای ۷۳۷، سقوط شدید سهام بوئینگ برای دومین روز متوالی ادامه یافت و شاخص میانگین صنعتی داوجونز را نیز پایین کشید.
با نگرانی از ایمنی هواپیماهای ۷۳۷، سقوط شدید سهام بوئینگ برای دومین روز متوالی ادامه یافت و شاخص میانگین صنعتی داوجونز را نیز پایین کشید.
پسازاینکه موج زمینگیر کردن هواپیمای ۷۳۷ مکس ۸ بوئینگ در بین کشورهای بیشتری ادامه پیدا کرد، سهام بوئینگ ۶.۱ درصد دیگر از ارزش خود را از دست داد تا بدترین سقوط دوروزه خود از سال ۲۰۰۹ میلادی تاکنون را ثبت کند.
سقوط بوئینگ باعث شد تا شاخص داوجونز ۹۶.۲۲ واحد یا ۰.۳۸ رصد افت کند و به ۲۵۵۵۴.۶۶ واحد برسد. این سقوط البته علیرغم آن انجام شد که پس از گزارش تورم کمتر از انتظار فدرالرزرو در ماه فوریه، دو شاخص دیگر والاستریت، رشد کردند؛ بهنحویکه اساندپی ۵۰۰ توانست ۰.۳۰ درصد رشد کند و نزدیک هم ۰.۴۴ درصد بالا رفت.
بوئینگ به سنا میرود
سنای آمریکا قصد دارد در جلسهای سقوط مرگبار دو هواپیمای آمریکایی بوئینگ در اندونزی و اتیوپی که منجر به کشته شدن ۳۴۶ نفر شده است را بررسی کند.
«تد کروز»، سناتور جمهوریخواه ریاست گروهی را برعهده خواهد داشت که سقوط دو فروند هواپیمای «بوئینگ MAX۸ ۷۳۷» از اکتبر سال گذشته میلادی را بررسی خواهد کرد. او استفاده نشدن موقتی این هواپیماها «محض احتیاط» را پیشنهاد کرد.
به نوشته خبرگزاری «رویترز»، تد کروز بهعنوان رئیس زیرگروه امور هوا و فضای سنای آمریکا گفت از روی احتیاط، آمریکا به سایر کشورهایی میپیوندد که بهطور موقت تا زمانی که اداره هوانوردی آمریکا امنیت این هواپیما و مسافران آن را تأیید کند از هواپیمای ۷۳۷ MAX۸ استفاده نخواهند کرد.
کروز گفت قصد دارد، «جلسه استماعی را برای بررسی این سوانح برگزار کند تا عوامل سهیم در آنها مشخص شوند و این اطمینان حاصل شود که صنایع هوایی آمریکا امنترین در جهان باقی خواهد ماند».
روز سهشنبه «ریچارد بلومنتال» سناتور دموکرات از شرکتهای هواپیمایی آمریکایی خواست تمامی پروازهای بوئینگ ۷۳۷ MAX۸ خود را لغو کنند.
روابط نزدیک ترامپ و بوئینگ
سهشنبه «دونالد ترامپ» رئیسجمهور آمریکا، با دوست قدیمی خود «دنیس مولنبرگ» مدیرکل شرکت هواپیمایی بوئینگ درخصوص امنیت پرواز هواپیماهای این کشور صحبت کرد. مولنبرگ به ترامپ گفت این هواپیما امن است نیازی به زمینگیر شدن نداشت.
ترامپ بارها کشورهای متحدش نظیر کویت را تحتفشار گذاشته تا هواپیمای بوئینگ بخرند. چندی پیش مولنبرگ در نشستی در واشنگتن اعلام کرد ممکن است خرید هواپیما از آمریکا بخشی توافق اقتصادی در گفتوگوهای اخیر آمریکا با چین باشد.
این درحالی است که چین جزو کشورهایی است که عنوان کردهاند برای مدتی از این مدل بوئینگ استفاده نخواهند کرد.
اتفاقات روزهای اخیر و مرتبط با شرکت هواپیماسازی بوئینگ و نحوه واکنش رئیسجمهوری آمریکا به آن موجب شده تا رسانههای بزرگ آمریکا به کنکاش درباره ارتباطات دونالد ترامپ با این شرکت عظیم هواپیماسازی بپردازند.
خبرگزاری رویترز در گزارشی دراینباره نوشت: دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا درباره امنیت پروازی هواپیمای بوئینگ مکس-8 آمریکا که در روزهای اخیر یک فروند از آنها در اتیوپی سقوط کرد فقط با مدیرعامل این شرکت پرسوجویی به عمل آورد و نه از افراد دیگری چراکه ترامپ روابط عمیقی با شرکت بوئینگ دارد.
ثبت رکورد جدید داوجونز در معاملات والاستریت
در معاملات روز جمعه والاستریت، در پایان هفتهای که نگرانیهای تجاری را تا حد زیادی نادیده گرفت، رشد سهام صنعتی باعث شد شاخص داوجونز رکورد جدیدی را به ثبت برساند.
اعتمادآنلاین| در معاملات روز جمعه والاستریت، در پایان هفتهای که نگرانیهای تجاری را تا حد زیادی نادیده گرفت، رشد سهام صنعتی باعث شد شاخص داوجونز رکورد جدیدی را به ثبت برساند.
با پیشبینی تغییر در چیدمان بخشهای شاخص اساندپی 500، که در آن بخش ارتباطات تلفنی، به همراه سهام شرکتهای سنگینوزنی نظیر فیسبوک و والتدیزنی به بخش جدیدی به نام خدمات ارتباطی الحاق خواهند شد، حجم معاملات به بالاترین سطح خود از 9 فوریه تا کنون رسید.
درحالیکه شاخص داو روز جمعه خود را با سود به پایان رساند، شاخص اساندپی و نزدک در منطقه منفی به کار خود خاتمه دادند. اساندپی و داوجونز از لحاظ هفتگی رشد کردند و شاخص داوجونز بزرگترین سود هفتگی خود را در دو ماه اخیر به ثبت رساند.
شاخص نزدک این هفته خود را با ضرر به پایان برد.
میانگین صنعتی داوجونز 86.52 واحد یا 0.32 درصد رشد کرد و به رکورد جدید 26743.5 دست یافت. اساندپی 500 اما با 1.08 واحد یا 0.04 درصد افت، کار خود را در 2929.67 واحد به پایان برد و شاخص نزدک 41.28 واحد یا 0.51 درصد پایین آمد تا در 7986.96 واحد بسته شود.
زیر شاخص ارتباطات تلفنی، در آخرین روز معاملات خود به عنوان یک بخش جداگانه اساندپی، 1 درصد جهش کرد و بزرگترین سود شاخص اساندپی را شکل داد.
اما در معاملات دیروز تمام سهام شرکتهای بزرگ گروه فانگ (فیسبوک، اپل، آمازون، نتفلیکس و گوگل) بین 1.1 تا 1.9 درصد سقوط کردند.
در معاملات دیروز در بورسهای آمریکا 10.77 میلیون سهم دادوستد شد که حدود 64 درصد بالاتر از میانگین 20 روز معاملاتی قبلی که 6.57 میلیارد سهم دادوستد شده بود، بالاتر است.
سهام میانگین صنعتی داو جونز
میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) یک شاخص برای بازار سهام است که ارزش ۳۰ شرکت بزرگ دولتی آمریکایی را نشان می دهد.
نشان می دهد که چگونه این شرکت ها در بازار سهام نسبت به فاز های مختلف زمان معامله کردند.
داو یک شاخص اقتصادی برای بیش از یک قرن بوده است.
همچنین یکی از شاخص هایی است که بیشترین استفاده را دارد، نقش اساسی در بازار بورس ایفا می کند و با این روش، مردم درآمد و سرمایه گذاری خود را مدیریت می کنند.
اغلب سرمایه گذاران از DJIA برای مقایسه عملکرد دارایی های خود استفاده می کنند و حتی می توانند در همان DJIA سرمایه گذاری کنند.
تاریخچه داو جونز
میانگین صنعتی داو جونز در سال ۱۸۸۵ تاسیس شد.
داو جونز یکی از شاخص های متعددی بود که توسط چارلز داو، ادوارد جونز و چارلز برگستریسر ایجاد شد.
داو ناشر روزنامه وال استریت بود.
جونز متخصص آمار بود و برگستریسر یک روزنامه نگار بود که نام ژورنال وال استریت را اختراع کرد.
آن ها DJIA را به منظور دستیابی به ابزاری برای ارزیابی سلامت عمومی بخش صنعتی ایجاد کردند.
در ابتدا، شاخص شامل دوازده سهام صنعتی بود.
اما در طول زمان تمرکز شاخص تغییر یافته تا سایر صنایع نوظهور را به اقتصاد آمریکا وارد کند.
در واقع، امروزه، سهام میانگین صنعتی داو جونز شامل تعداد بسیار کمی از شرکت های صنعتی می شود.
سهام موجود در داو
شاخص داو جونز شاخص وزنی قیمت است که به این معنی است که سهام دارای قیمت های بالاتر تاثیر بیشتری بر ارزش شاخص دارند. این شرکت شامل ۳۰ سهام از بخش های مختلف سهام میانگین صنعتی داو جونز از جمله مواد، کالا های مصرفی، امور مالی، مراقبت های بهداشتی، صنعت، نفت و گاز، فنآوری، مخابرات و خدمات عمومی است.
با این حال، شاخص می تواند به شاخص های فرعی تقسیم شود تا نظارت بر عملکرد را تسهیل کند.
این ها براساس این حقیقت هستند سهام میانگین صنعتی داو جونز که شرکت ها دارای ارزش زیاد، ارزش متوسط یا ارزش کم در نظر گرفته می شوند.
سهام دارای حجم و ارزش زیاد، ۷۰ درصد شاخص یعنی اکثریت آن را تشکیل می دهد.
شرکت ها در داخل DJIA به طور مرتب تغییر می کنند.
در حقیقت هیچ یک از ۱۲ نسخه اصلی هنوز نمایش داده نشده است.
آخرین شرکتی که اضافه شد، شرکت سیسکو در ژوئن ۲۰۰۹ بود. علاوه بر سیسکو، تنها شش شرکت در ده سال گذشته اضافه شده اند: بانک آمریکا (۲۰۰۸)، چورون (۲۰۰۸)، کرفت (2008)، پفیزر (۲۰۰۴)، وریزون (۲۰۰۴) و ترولز اینشورنس (2009).
جنرال موتورز از سال ۱۹۰۷ یکی از طولانی ترین شرکت ها از نظر فعالیت بوده است.
با این حال، این دوره زمانی به پایان رسید که در طول بحران اقتصادی سال ۲۰۰۹ حذف شد.
ویراستاران ژورنال وال استریت مسئول انتخاب و مرور شرکت های DJIA برای ارایه دیدگاه گسترده از محیط شرکت های آمریکایی هستند.
نحوه استفاده از DJIA
DJIA چندین کاربرد دارد، از جمله:
1. نظارت بر شرایط بازار.
DJIA احتمالا مهم ترین شاخص برای اندازه گیری سلامت بازار سهام است.
شاخص های اصلی مانند DJIA، درک فوری از بازار سهام به طور کلی فراهم می کنند.
چرا که روند کلی به راحتی قابل شناسایی است.
2. شاخص عملکرد.
DJIA همچنین می تواند عملکرد آینده سهام فردی، وجوه متقابل و ETF های مربوط به عملکرد DJIA را نشان دهد.
به عنوان مثال، با نگاه به ضریب بتا، این امکان وجود دارد که یک ایده از این که چقدر ارزش بازار یک شرکت می تواند در رابطه با حرکت DJIA افزایش یابد یا کاهش یابد، بدست آید.
اگر DJIA تا ۱۰ % افزایش یابد و ضریب بتا یک سهام معین ۰، ۵ باشد، به احتمال زیاد بازده آن ۵ درصد خواهد بود.
بدیهی است، مانند هر استراتژی یا روش سرمایهگذاری، استفاده از ضریب بتا برای پیشبینی بازده آتی یک روش حساب شده نیست.
3. عملکرد تاریخی.
شاخص داو جونز یکی از قدیمی ترین شاخص ها است.
از آنجا که مدت طولانی است که فعالیت می کند، سرمایه گذاران می توانند بر عملکرد خود در طول سال ها نظارت داشته باشند تا همبستگی را در طول زمان با چندین عامل، مانند دیگر شاخص ها، رویداد های فرهنگی قابل توجه و حتی نقاط خورشیدی مورد مطالعه قرار دهند.
4. سرمایه گذاری.
اگر می خواهید سرمایه گذاری خود را متنوع کنید و ریسک خود را کاهش دهید، می توانید به جای خریدن هر یک از ۳۰ شرکت به صورت داخلی، این شاخص را بخرید.
با استفاده از این استراتژی می توانید موقعیت های متعددی را بدون پرداخت حق معامله و یا هزینه های مدیریت سرمایه متقابل و سرمایهگذاری در تعدادی از شرکت های با نفوذ و مهم ایالات متحده خریداری کنید.
5. معیار.
DJIA می تواند یک نقطه موثر برای ارزیابی عملکرد پورتفولیو و سرمایهگذاری های فردی باشد.
به عنوان مثال، اگر پورتفولیوی شما به طور مداوم از DJIA بهتر استفاده می کند، می توانید شرط ببندید که از یک استراتژی برنده استفاده می کنید.
با این حال، اگر یک سهام خاص به طور مداوم سهام میانگین صنعتی داو جونز DJIA ناکار آمد داشته باشد (به خصوص در بازار خرسی و گاوی و بازار خرسی)، ممکن است، بخواهید آن را با سرمایهگذاری هایی که حداقل، DJIA را نظارت می کنند و یا حتی از DJIA فراتر هستند، جایگزین کنید.
انتقاد از DJIA
بسیاری از افراد مشهور می توانند شهادت دهند که ممکن نیست همه را راضی نگه دارد.
طی سالها، DJIA منتقدانی داشته است.
برخی از قانع کننده ترین استدلال های آنها شامل موارد زیر است:
1. نمایش کوچک تر.
DJIA نشان دهنده درصد بسیار کمی از سهام در کل بازار سهام در مقایسه با بسیاری از دیگر شاخص ها است.
در حقیقت نزدیک به ۱۰۰۰۰ شرکت در آمریکا لیست شده اند.
با این حال، داو جونز فقط ۳۰ مورد از اینها را ثبت می کند.
به همین دلیل، بسیاری از سرمایه گذاران شاخص هایی مانند S & P 500 را ترجیح می دهند که نمونه بزرگ تری را اندازه گیری می کنند.
2. متناسب با قیمت، نه درصد.
یک مساله کلیدی با شاخص های مبتنی بر قیمت مثل DJIA وجود دارد:
آن ها درصد تغییرات قیمت سهام را در نظر نمی گیرند که برای بسیاری از سرمایه گذاران بسیار مهم است.
به عنوان مثال، اگر دو شرکت در DJIA با قیمت ۱۰۰ و ۱۰ دلار فعالیت می کنند و قیمت اولین سهام تا ۱ دلار افزایش می یابد در حالی که بقیه تا ۱ دلار کاهش می یابند، DJIA بدون تغییر باقی خواهد ماند.
این مورد حتی صورت خواهد گرفت که سهام ۱۰۰ دلار، سود ۱ درصد داشته باشد، در حالی که ۱۰ سهم به میزان ۱۰ درصد افت داشته است.
3. به وسیله تقسیمات و یا سود سهام تنظیم نشده است.
از آنجا که این شاخص دارای قیمت وزنی است، DJIA سهم تقسیم سهام یا سود سهام را تنظیم نمی کند.
این بدان معنی است که اگر یک شرکت یک تقسیم یا یک سود سهام اعلام کند، شاخص سقوط خواهد کرد.
حتی اگر سرمایه گذاران سهام را نگه نداشته باشند.
هنگامی که DJIA به عنوان مرجع برای عملکرد بازار مورد استفاده قرار می گیرد.
این نوع اثر می تواند آنچه واقعا اتفاق می افتد را توجیه کند.
کلام آخر
اگرچه بسیاری از انتقادات معتبر هستند، میانگین صنعتی داو جونز یک شاخص سهام مهم و تاثیرگذار است که به این زودی از بین نخواهد رفت. علاوه بر این، در طول سالها ثابت شده است که نقطه تاثیرگذار برای سرمایه گذاری و ابزاری برای سرمایه گذاران بوده است.
در حقیقت، این یک سرگرمی برای مرتبط کردن فعالیت جهانی با شاخص های بازار مانند DJIA است.
باور کنید که DJIA گنجینه ای از داده را برای درک رفتار های سرمایه گذاری و طیف گسترده ای از عواملی است که بر آن تاثیر می گذارند.
اما همبستگی بازار تنها یکی از کاربرد های متعدد DJIA است.
چگونه از DJIA برای فعالیت های سرمایه گذاریتان استفاده می کنید؟
یک حساب تجاری دمو آنلاین با itbfx.com باز کنید و شروع به تمرین تجارت آنلاین کنید.
پلت فرم های تجاری برنده جایزه ما مانند متا تریدر ۵ را بررسی کنید و اولین تجربه تجاری تان را در بازارهای ارز دریافت کنید.
یک CFD آزمایشی ایجاد کنید و این حساب دمو را همین امروز در itbfx.com به اشتراک بگذارید.
حساب دمو ما یک حساب عملی و آزمایشی است.
به شما این امکان را می دهد که معاملات روز را با طیف وسیعی از ابزار های مالی، از بازار سهام، فیوچرز گرفته تا CFDها و ارزهای دیجیتال تمرین کنید.
تئوری داو (Dow Theory)
تئوری داو یک تئوری اقتصادیست که عنوان میکند بازار در یک روند صعودی قرار دارد، اگر یکی از میانگینهای آن (برای مثال صنایع یا حمل و نقل) از یکی از قلههای مهم خود عبور کند. و در ادامه با همراهی عبور مشابه در سایر میانگینها همراه باشد. برای مثال، اگر میانگین صنعتی داو جونز (Dow Jones Industrial Average (DJIA)) از یک قله متوسط عبور کند، انتظار میرود که میانگین حمل و نقل داو جونز (Dow Jones Transportation Average (DJTA)) نیز در برهه زمانی منطقی همین مسیر را دنبال کند.
نکات کلیدی
- تئوری داو یک چهارچوب فنی است که پیشبینی میکند که بازار روندی صعودی دارد، اگر که یکی از میانگینهای آن از قلهای مهم عبور کند. و این عبور از قله توسط سایر میانگینها نیز اتفاق بیوفتد.
- این تئوری با این فرض ایجاد شد ک همه چیز در قیمت و بازار لحاظ میباشد که این مورد با فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) همخوانی دارد.
- در این موضع فکری، شاخصهای مختلف بازار میبایست یکدیگر را با استفاده از الگوهای رفتار قیمت (Price Action) و حجم معاملات تا تغییر روند تأیید کنند.
مفهوم تئوری داو
تئوری داو یک روش معاملاتی است که توسط چارلز داو (Charles H. Dow)، یکی از موسسان شرکت Dow Jones & Company, Inc. در کنار ادوارد جونز (Edward Jones) و چارلز برگسترسر (Charles Bergstresser)، توسعه یافت. میانگین صنعتی داو جونز نیز در سال ۱۸۹۶ توسط همین افراد ایجاد شد. داو تئوری خود را در طول یک سری از مقالات منتشرشده در ژورنال وال استریت، که توسط وی و دیگران تأسیس شد، شکل داد.
چارلز داو در سال ۱۹۰۲ از دنیا رفت و به دلیل فوت وی، هیچ وقت نتوانست تئوری کامل خود در ارتباط با بازارها را منتشر کند. ولی تعدادی از دنبالکنندگان و همکاران کارهای توسعه یافته بر مقالات قبلی را منتشر کردند. بعضی از مهمترین افراد و منابع مرتبط با تئوری داو شامل لیست زیر میباشند:
- ویلیام پ. همیلتون (فشارسنج بازار سهام) (William P. Hamilton’s “The Stock Market Barometer” (1922))
- رابرت رئا (تئوری داو) (Robert Rhea’s “The Dow Theory” (1932))
- ا. جورج شیفر (چگونه به بیش از ۱۰ هزار سرمایهگذار کمک کردم تا در بازار سهام به سوددهی برسند) (E. George Schaefer’s “How I Helped More Than 10,000 Investors To Profit In Stocks” (1960))
- ریچارد راسل (تئوری داو امروز) (Richard Russel’s “The Dow Theory Today” (1961))
هسته مرکزی تئوری
داو باور داشت که بازار سهام به صورت یکپارچه، یک مقیاس قابل اندازهگیری از وضعیت کلی کسب و کار درون اقتصاد میباشد و با تحلیل کلیت بازار، فرد میتواند به طور دقیق آن وضعیت را بسنجد و جهت روند ماژور بازار و جهت احتمالی سهام شرکتها به طور جداگانه را شناسائی کند.
این تئوری در عمر بیش از ۱۰۰ سال خود توسعه بیشتری داشته است که این توسعه شامل مشارکتهای ویلیام همیلتون در دهه ۱۹۲۰، رابرت رئا در دهه ۱۹۳۰ و ا. جورج شیفر و ریچارد راسل در دهه ۱۹۶۰ میباشد. برخی از دیدگاههای این تئوری، برای مثال تأکید آن بر بخش حمل و نقل (یا در فرم اصلی آن، راه آهن)، منسوخ شدهاند. ولی رویکرد داو همچنان هسته مرکزی تحلیل تکنیکال مدرن را شکل میدهد.
نحوه کارکرد تئوری داو
تئوری داو از ۶ بخش اصلی تشکیل شده است:
بخش ۱: همه چیز در قیمت لحاظ شده است.
تئوری داو براساس فرضیه بازار کارآمد (Efficient Market Hypothesis (EMH)) عمل میکند که در این فرضیه عنوان میشود قیمت دارائیها تمام اطلاعات موجود را درون خود جای دادهاند. به زبان دیگر، این رویکرد خلاف فرضیهای از اقتصاد رفتاری است.
پتانسیلهای سوددهی، برتری رقابتی، شایستگی مدیریتی، همه این پارامترها و سایر موارد در قیمت بازار لحاظ شدهاند، حتی اگر هر فرد یک بخش یا کلیت این جزئیات را نداند. در مطالعه دقیقتر این تئوری، حتی وقایع آینده نیز به فرم ریسک لحاظ شدهاند.
بخش ۲: سه روند ماژور (Primary) برای بازار وجود دارد.
بازارها روندهای ماژوری، مانند بازار گاوی یا خرسی، را تجربه میکنند که به مدت یک سال یا بیشتر دوام میآورند. در این روندها بزرگتر، روندهای میانمدتی تجربه میشود که معمولاً در خلاف روند اصلی، همانند یک پولبک در بازار گاوی یا یک رالی صعودی در بازار خرسی، خود را نمایش میدهند. این روندهای میان مدت از سه هفته تا سه ماه عمر میکنند. در نهایت، روندهای مینوری وجود دارند که زیر یک هفته دوام میآورند و به طور غالب نویز بازار حساب میشوند.
بخش ۳: روندهای ماژور دارای سه فاز هستند.
یک روند ماژور، با توجه به تئوری داو، دارای سه فاز میباشد. در یک بازار گاوی، فاز جمعآوری، فاز مشارکت عمومی (یا حرکت بزرگ) و فاز مازاد وجود دارد. در یک بازار خرسی، این سه فاز فاز توزیع، فاز حرکت مشارکت عمومی و فاز ترس (یا ناامیدی) خواهند بود.
بخش ۴: شاخصها باید یکدیگر را تأیید کنند.
به منظور اینکه یک روند تشکیل شود، داو این فرض را در نظر داشت که شاخصها یا میانگینهای بازار باید یکدیگر را تأیید کنند. این بدین معناست که سیگنالهائی که در یک شاخص اتفاق میافتد، باید با سیگنالهای سایر شاخصها همراستا باشند. اگر یک شاخص، نظیر میانگین صنعتی داو جونز، یک روند ماژور صعودی را تأیید میکند، در حالی که شاخص دیگر در روند ماژور نزولی باقیست، معاملهگران نباید فرض را بر شروع روند جدید بگیرند.
داو از دو شاخص طراحیشده توسط خود و شریکانش، میانگین صنعتی داو جونز (DJIA) و میانگین حمل و نقل داو جونز (DJTA) استفاده میکرد. استفاده از این دو شاخص با این فرض انجام میشد که در صورتی که شرایط کسب و کار، همانطور که DJIA عنوان میکند، واقعاً سالم باشد، راهآهن باید از باربری مورد نیاز این کسب و کار در حال بازدهی باشد. اگر قیمت این دارائیها در حال رشد باشد ولی راهآهن متضرر باشد، روند به احتمال قوی پایدار نمیباشد. برعکس این قضیه نیز صادق است: اگر راهآهن در حال رشد باشد ولی بازار در حال ریزش باشد، روند مشخصی وجود ندارد.
بخش ۵: حجم میبایست روند را تأیید کند.
در صورتی که قیمت در امتداد روند ماژور در حال حرکت باشد، حجم باید افزایشی باشد و در صورت حرکت خلاف روند، باید کاهش حجم مشاهده شود. حجم کم نشان دهنده ضعف روند میباشد. برای مثال، در یک بازار گاوی، حجم باید با رشد قیمت افزایش یابد و در طول پولبکهای مینور باید کاهش پیدا کند. در صورتی که در این مثال حجم در طول پولبک افزایش یابد، میتواند نشانه این باشد که روند در حال برگشت بوده و فعالان بازار رفتار خرسی از خود نشان میدهند.
بخش ۶: روندها ادامه خواهند داشت تا زمانی که یک برگشت واضح صورت گیرد.
برگشت روندهای ماژور میتواند با روندهای مینور اشتباه گرفته شود. شناسائی این قضیه بسیار دشوار است که یک حرکت رو به بالا در بازار خرسی تغییر روند است یا یک رالی کوتاهمدت است که در ادامه با کفهای پائینتر همراه میشود و تئوری داو در این رابطه هشدار میدهد و توصیه اکید بر تأیید برگشت روند احتمالی دارد.
موارد خاص
در ادامه بر بررسی نکات اضافی در رابطه با تئوری داو میپردازیم:
قیمت Closing و بازههای خطی
چارلز داو تنها به قیمتهای Closing بسنده میکرد و توجهی به حرکات در طول روز شاخص نداشت. برای تشکیل یک سیگنال روند، قیمت Closing باید سیگنال روند را صادر کند، نه حرکات قیمت در طول روز (قیمت High یا Low).
ویژگی دیگر در تئوری داو ایده بازههای خطی (Line Ranges) میباشد که تحت عنوان بازههای معاملاتی (Trading Ranges) نیز از آنها در تحلیل تکنیکال یاد میشود. این بازههای خنثی (یا افقی) از حرکات قیمت به عنوان بازههای تثبیت در نظر گرفته میشوند و معاملهگران باید برای شکست خط روند توسط حرکات قیمتی صبر کنند تا بتوانند در رابطه با جهت حرکت بازار نتیجهگیری کنند. برای مثال، اگر که قیمت به بالای خط برود، احتمال وقوع روند صعودی میرود.
سیگنالها و شناسائی روندها
یک مورد دشوار از اعمال تئوری داو، شناسائی دقیق برگشت روند میباشد. به یاد داشته باشید که یک پیروی تئوری داو با جهت کلی بازار معامله میکند، به همین دلیل این مورد بسیار با اهمیت است که نقاط تغییر جهت بازار را شناسائی کند.
یکی از تکنیکهای اصلی مورد استفاده برای شناسائی نقاط برگشت روند در تئوری داو تحلیل قله و دره (Peak-and-Trough Analysis) میباشد. یک قله بالاترین قیمت در حرکت بازار میباشد، در حالی که یک دره تحت عنوان پائینترین قیمت برای حرکت بازار تعریف میشود. توجه داشته باشید که در تئوری داو فرض بر این است که بازار به صورت یک خط صاف حرکت نمیکند. بلکه شامل قلهها و درههائی است که به طور کلی به صورت رونددار در یک جهت در حال حرکت میباشند.
یک روند صعودی در تئوری داو، یک سری از قلهها و درههای بالاتر پشت سر هم میباشد. یک روند نزولی نیز یک سری از قلههای و درههای پائینتر پست سر هم تعریف میشود. ششمین باور تئوری داو اعلام میکند که یک روند به طور موثر وجود دارد، مگر اینکه یک نشانه واضح دال بر تغییر روند شناسائی شود. تقریباً همانند قانون اول نیوتن از قوانین سهگانه حرکت، یک شیٔ در یک جهت به حرکت خود ادامه میدهد تا زمانی که یک نیرو در آن حرکت تداخل ایجاد کند.
به طور مشابه، بازار به حرکت در جهت ماژور ادامه میدهد تا زمانی که یک نیرو، همانند تغییر در شرایط کسب و کار، به اندازهای قوی باشد تا منجر به تغییر جهت این حرکت ماژور گردد.
نقاط برگشت
یک برگشت در روند ماژور زمانی سیگنال خود را صادر میکند که بازار قادر به ایجاد یک قله و دره دیگر در راستای روند ماژور نباشد. برای یک روند رو به بالا، یک برگشت روند با عدم فتح قله قبل و در ادامه عدم ایجاد کف بالاتر ایجاد میشود. در این حالت، بازار از یک بازه قلهها و درههای بالاتر به بازه درهها و قلههای پائینتر که عوامل یک روند ماژور رو به پائین است تغییر فاز داده است.
برگشت یک روند ماژور نزولی زمانی اتفاق میافتد که بازار دیگر قادر به سقوط و تشکیل قلهها و درههای پائینتر نباشد. این اتفاق زمانی پیش میآید که بازار یک قله بالاتر از قله قبل و در ادامه یک دره بالاتر از دره قبل تشکیل دهد که پارامترهای یک روند روبه بالا و صعودی میباشند.
جمعبندی
چارلز داو و شریکانش در پی تشکیل تئوری مرتبط به شاخصهای خود، زیربنای سیستمی را تشکیل دادند که منجر به شکلگیری تحلیل تکنیکال مدرن شد. موارد شش گانه عنوان شده در تئوری داو، مخصوصاً مورد ششم که تحت عنوان نمودارخوانی شناخته میشود، همچنان با قدرت در تحلیل تکنیکال مورد بررسی قرار میگیرد.
منابع
“How to Use the Dow Theory to Analyze the Market”, Investopedia, 2022.
دیدگاه شما