انواع روش های تامین مالی شرکت ها
به فرآيندي كه به دنبال ايجاد ، جمع آوري و افزايش منابع مالي يا سرمايه اي براي هر نوع مخارجي است ، تامين مالي گفته می شوند. هدف از تأمین مالی، سرمایهگذاری، سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی بنگاه اســت.
تامین مالی شرکتها از دو طریق حقوق صاحبان سهام و بدهی انجام میشود. تامین مالی از طریق بدهی به علت صرفهجویی مالیاتی و نرخ پایینتر آن در مقایسه با بازده مورد انتظار سهامداران، مطلوبتر است.
تامین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام
مهمترین نوع تامین مالی از این روش، افزایش سرمایه شرکت ها است؛ ولی این روش تامین مالی از روش های دیگری از جمله صندوق های پروژه و صندوق های زمین و ساختمان هم صورت گرفته است که البته تجربه های چندان موفقی نبوده است و غالبا همان روش اول یعنی افزایش سرمایه شرکت ها مورد توجه قرار می گیرد . این روش معمولا برای شرکت هزینه مالی مستقیم به همراه ندارد بنابراین افرادی که با سرمایه گذاری از این طریق در تامین مالی پروژهها و به خصوص افزایش سرمایه شرکتها مشارکت می نمایند، سود ثابتی دریافت نمیکنند و فقط می توانند از محل سود تقسیمی شرکت یا منافع ناشی از اجرای پروژه پس از راهاندازی و اتمام ساخت، بهره ببرند . همچنین در این روش تامین مالی معمولا بازپرداخت اصل سرمایه نیز توسط شرکت انجام نمی شود بنابراین تامین مالی از این طریق برای شرکت بسیار جذاب می باشد.
افزایش سرمایه یکی از روش های تامین مالی شرکتهاست. شرکتها برای اینکه بتوانند فعالیت های خود را توسعه دهند و قدرت رقابت خود را حفظ و یا افزایش دهند اقدام به افزایش سرمایه می کنند. در برخی از مواقع نیز این کار به منظور اصلاح و بهبود ساختار مالی شرکت صورت می گیرد. این تامین منابع مالی جدید می تواند به شکل های مختلفی صورت پذیرد. هنگامی که یک شرکت در بورس اوراق بهادار بخواهد سرمایه خود را افزایش دهد باید تعدادی سهام جدید منتشر کند و به سهامداران بفروشد تا مبلغ مورد نیاز برای افزایش سرمایه را تأمین کند. تفاوت اصلی بین انواع روش های افزایش سرمایه، در محل تامین این منابع جدید است.افزایش سرمایه شرکت ها از چند طریق صورت میگیرد که در آینده به طور جامع به آن می پردازیم اما اکنون توضیح مختصری درباره آن ها داده می شود .
انواع افزایش سرمایه
- از محل سود انباشته (سهام جایزه)
- از محل آورده نقدی و مطالبات حال شده سهامداران
- از محل تجدید ارزیابی دارایی ها
- به روش صرف سهام
افزایش سرمایه از محل سود انباشته به طور خلاصه استفاده از سود سرمایه ای شرکت در طی چند سال می باشد که در حقوق صاحبان سهم موجود می باشد که شرکت ها از آن به عنوان افزایش سرمایه استفاده می کنند . در مواقعی که شرکت سود انباشته مناسبی ندارد و یا می خواهد که منابع مالی جدید به شرکت وارد کند از محل آورده نقدی سهامداران اقدام به افزایش سرمایه می کند. در افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی ها، شرکت دارایی های ثابت مشهود خود را نظیر زمین، ساختمان، ماشین آلات و تجهیزات، سرمایه گذاری ها و … را مورد تجدید ارزیابی قرار می دهند. با این کار ارزش دارایی های شرکت در ترازنامه به روز می شود. و در روش صرف سهام ، شرکت سهام خود را به مبلغی بیش از قیمت اسمی و از طریق پذیره نویسی به فروش رسانده و تفاوت حاصل از قیمت فروش و قیمت اسمی سهام را، به حساب اندوخته منتقل و یا در ازای آن سهام جدید، به سهامداران قبلی میدهد.
معایب این روش
- از دست دادن کنترل کسبوکار , سرمایهگذاران میتوانند در تصمیمات مدیریتی مداخله کنند و اگر اختلافی در نحوه اداره کسبوکار به وجود آید، میتواند منجر به درگیری شود.
- آمادهسازی فرآیند تامین مالی مبتنی بر سهام زمانبر است و ممکن است به علت طولانی شدن بیش از حد عده ای از شرکت در افزایش سرمایه پشیمان شوند .
مزایای این روش
- باعث بهبود وضعیت یا رشد تولید و سودآوری شرکت می شود.
- افزایش سرمایه بهجز اثرات بنیادی، اثرات روانی نیز بر قیمت تابلو خواهد داشت. با انتشار خبر افزایش سرمایه، اقبال به سهم افزایش مییابد و تا زمان ثبت افزایش سرمایه، انواع کارایی موجود در بازارهای مالی شرکت میتواند موردتوجه سهامداران قرار گیرد و بازدهی قیمتی نصیب آنان کند.
تامین مالی از طریق انتشار بدهی
گاهی اوقات بنگاههای اقتصادی تمایل دارند به جای بکارگیری منابع مالکان یا شرکای جدید از طریق استقراض، نیازهای مالی خود را مرتفع نمایند. در صورتی که بنگاه اقتصادی از اعتبار و اندازه مناسبی برخوردار باشد، میتواند به جای بهرهمندی از واسطههای مالی نظیر بانک یا موسسات اعتباری با انتشار اوراق بدهی به طور مستقیم از بازار سرمایه، منابع مالی مورد نیاز خود را تجهیز نماید. در حال حاضر انواع اوراق بدهی قابل انتشار به شرح زیر است:
- اوراق مشارکت
- اوراق گواهی سپرده عام یا خاص
- اوراق اجاره
- اوراق مرابحه
- اوراق استصناع
- اوراق سلف موازی استاندارد
تامین مالی از طریق بدهی زمانی اتفاق میافتد که یک شرکت محصولاتی با درآمد ثابت مانند اوراق قرضه، یا سایر ابزار مبتنی بر بدهی را برای به دست آوردن سرمایه مورد نیاز بهمنظور رشد و گسترش عملیات خود به سرمایهگذاران بفروشد. هنگامی که یک شرکت اوراق قرضه صادر میکند، سرمایهگذارانی که اوراق قرضه را خریداری میکنند، وامدهندگانی هستند که در قالب شخصی یا نهادی شرکت را با بدهی تامین مالی میکنند. مبلغ وام سرمایه گذاری شده که به عنوان اصل وام نامیده میشود، باید در یک تاریخ توافق شده در آینده پرداخت شود. اگر شرکت ورشکسته شود، وامدهندگان ادعای بالاتری نسبت به دارایی های نقدی نسبت به سهامداران دارند.
مزیت های بازار بدهی
دستیابی به نرخ سود واقعی
نرخ تعیینشده در بازار بدهی بر اساس عرضه و تقاضا است. بنابراین، توسعه بازار بدهی بهمنظور تعیین یکی از اثرگذارترین معیارهای تصمیمگیری سیاستگذار پولی در کشورمان مغفول مانده است. موضوعی که برای عملیاتی شدن نیاز به عمقبخشی هرچه بیشتر این بازار دارد.
تنوع بخشی منابع تامین مالی
به گفته کارشناسان، ایجاد بازار بدهی میتواند باعث تنوع بخشی منابع تامین مالی شده و ریسک عدم کارآیی نهادهای واسطه را کاهش دهد.
تنوع در روشهای تامین مالی
معمولا این موضوع منجر به افزایش کارآیی واسطههای مالی شده و کاهش هزینههای تامین مالی برای فعالان اقتصادی را به همراه دارد.
کاهش ریسک سرمایهگذاری
تنوع ابزاری در بازار بدهی میتواند فرصتهای متنوعی برای سرمایهگذاران فرآهم کند؛ بنابراین افراد میتوانند با متنوعسازی پرتفولیوی سرمایهگذاری، خود را از ریسکهای احتمالی مصون سازند.
یخزدایی از منابع مالی
در میان اوراق مختلف بدهی، اوراق دولتی از جمله اسناد خزانه اسلامی میتواند مزیتهای فراوانی نه تنها برای دولت، بلکه برای کل اقتصاد داشته باشد.
معایب تامین مالی بازار بدهی
یکی از این معایب هزینه بر بودن این کار می باشد که باعث می شود شرکت ها سراغ این روش کمتر بیایند و یکی دیگر از معایب وقت گیر بودن آن می باشد.
فرضیه بازار کارا
فرضیه بازار کارا Efficient-market hypothesis این موضوع را بیان میکند که اطلاعات مالی و گزارشات منتشر شده در مورد یک سهم یا یک کالا به سرعت در بازارهای مالی منتشر میشوند و فورا بر قیمتها تاثیر میگذارند و قیمتها را تعدیل میکنند.
بازار کارا به بازاری اطلاق میگردد که در آن قیمتهای اوراق بهادار بسرعت نسبت به اطلاعات جدید تعدیل میگردند. بهعبارت دیگر اطلاعات جهت تعیین قیمت مورد استفاده قرارگرفته و به سرمایهگذار اطمینان میدهند که اوراق بهادار مورد نظر به اندازه قیمت بازاری خود دارای ارزش است. یا بعبارتی دیگر در فرضیه بازارکارا ، اطلاعات مالی به سرعت در بازارهای مالی انتشار مییابد و فوراً بر قیمت اوراق بهادار تأثیر میکند. بنابراین در صورتی یک بازار، کارا محسوب میشود که قیمت اوراق بهادار، اطلاعات مربوطه را بسرعت منعکس نماید.
به این ترتیب، سرمایهگذاران بالقوه نمیتوانند در بازار کارا از اطلاعاتی که در سطح گستردهای منتشر شده است، بهرهمند شوند، زیرا قیمتها فوراً براساس اطلاعات مزبور تعدیل میگردد. در بازار کارا قیمت اوراق بهادار، شاخص خوبی برای تعیین ارزش سرمایهگذاری است. ارزش سرمایهگذاری به عنوان ارزش فعلی جریانهای نقدی آتی است که توسط سرمایهگذاران آگاه به خوبی تجزیه و تحلیل شده است. در بازار توسعه یافته و رقابتی، اختلاف بین قیمت بازار و ارزش سرمایهگذاری برگ برنده تحلیلگرانی است که در جستجوی بازده غیر عادی هستند. قیمت اوراق بهاداری که کمتر از ارزش واقعی سرمایهگذاری است (اوراق بهاداری که کمتر از قیمت واقعی یا کمتر از ارزش واقعی، قیمتگذاری شده است)، باید خریداری شود، به دلیل افزایش تقاضا برای خرید، قیمت این اوراق افزایش یابد. در این مقاله فرضیه بازار کارا به عنوان یکی از مباحث مهم مدیریت مالی تشریح شده است.
تعریف بازار کارا
بازارها میتوانند در ارتباط با برخی اطلاعات، کارامد محسوب شوند در حالی که در قبال سایر اطلاعات کارامد نباشند. مثلاً قیمتهای اوراق بهادار ممکن است اطلاعات بیشتر در سطح جامعه را بطور کلی منعکس کنند. اما اطلاعاتی که اشخاص بسیار نزدیک به شرکت (نظیر مدیران یا اعضای هیات مدیره) در اختیار دارند در قیمتهای مزبور انعکاس نیافته باشد. براساس قوانین برخی از کشورهای صنعتی، استفاده از این قبیل اطلاعات به منظور دادوستد در بورس اوراق بهادار غیرقانونی میباشد.
بازار کارا باید نسبت به اطلاعات جدید حساس باشد. اگر اطلاعات تازهای در دسترس عموم قرار گیرد، قیمت سهام عادی شرکت باید متناسب با جهت اطلاعات داده شده تغییر نماید. اگر بازاری نسبت به اطلاعات جدید بیتفاوت باشد و عکسالعمل لازم را نشان ندهد، یعنی تحلیل کنندهای در بازار برای ارزیابی و بررسی اثر اطلاعات جدید بر قیمتها نباشد، طبعاً آن بازار، کارایی نخواهد داشت.
خصوصیات بازار کارا
بهطور خلاصه میتوان خصوصیات بازاری که دارای کارایی اطلاعاتی میباشد را این گونه برشمرد:
- سهولت دسترسی به اطلاعات بازار توسط همه افراد
- بازدهی متناسب با ریسک ادراکشده در بازار
- تعیین قیمت سهام بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا
- عدم وجود اختلاف زیاد بین قیمت جاری و قیمت واقعی سهام
- قابلیت نقدشوندگی سریع و آسان همه سهام
در بازار کارا، تغییر قیمت روند خاصی ندارد، گشت تصادفی است. بازار حافظه ندارد. قیمت دیروز چیزی در مورد قیمت فردا نمیگوید. در این بازار سود فوق العاده حاصل اتفاق و شانس است. کارایی بازار ثانویه، بازار اولیه را کارا میکند. هدف بازار مالی هدایت پساندازها به سرمایهگذاری در داراییهای واقعی است. هر چه الگوی پس انداز و سرمایهگذاری مطلوب واحدهای اقتصادی پراکندهتر باشد، نیاز به بازارهای مالی برای تجهیز کارامد پساندازها جهت مصارف نهایی بیشتر میشود. وظیفهی آنها تخصیص پس انداز از واحدهای با مازاد پسانداز به واحدهای با کسری پسانداز است.انواع کارایی موجود در بازارهای مالی
الگوی بازارهای کارا
بازار اوراق بهاداری را در نظر بگیرید که؛
(۱) تمام سرمایهگذاران به اطلاعات جاری درباره آینده بدون تحمل هزینه دسترسی دارند،
(۲) تمام سرمایهگذاران قادر به تحلیل اطلاعات هستند،
(۳) تمام سرمایهگذاران به قیمتهای بازار دسترسی و سعی میکنند پرتفوی خود را تعدیل کنند.
در چنین شرایطی، ارزش سرمایهگذاری ارزش فعلی چشمانداز آتی جریان نقدی اوراق بهاداری است که به وسیله تحلیلگران ماهر و آگاه که از تمامی اطلاعات موجود به نحوی هوشمندانه استفاده انواع کارایی موجود در بازارهای مالی میکنند، برآورد شده است. پس در این صورت میتوان ادعا نمود که قیمت بازار اوراق بهادار همان ارزش سرمایهگذاری است. (ارزش سرمایهگذاری همان ارزش منصفانه یا ارزش ذاتی اوراق بهادار است). بازار کارا به عنوان بازاری تعریف میشود که قیمت اوراق بهادار برابر با ارزشسرمایهگذاری باشد. در بازار کارا، قیمت بازار منعکس کننده مجموعهای از اطلاعات بهطور کامل و فوری است.
سرمایه گذاری در بازار کارا
در بازار کارا سرمایهگذاران انتظار دارند که سود عادی بازده سرمایهگذاری خود را کسب کنند. برای مثال، در بازار کارای ضعیف امکان ندارد که سرمایهگذار با استفاده از قیمتهای تاریخی، بتواند سود غیر عادی (به جز شانس) بدست بیاورد. مشابهاً در بازار کارای نیمه- قوی، غیر محتمل است که یک سرمایه با استفاده از اطلاعات عمومی در دسترس (به جز شانس) بتواند بازده غیر عادی کسب کند.
در خاتمه، در بازار کارای قوی، سرمایهگذار نمیتواند (غیر شانس) بر بازار چیره و بازدهی بیشتر از بازده بازار بدست آورد. هنگامی که صحبت از بازار کارا میشود، مراد همان بازار کارا به شکل نیمه قوی است، زیرا در آمریکا قوانین سختی وجود دارد که مانع استفاده از اطلاعات داخلی(اطلاعات خصوصی) برای خرید و فروش اوراق بهادار میشود. از این رو، به دلیل محدودیت در استفاده از تمام اطلاعات مورد نیاز برای تجزیه و تحلیل قیمتهای بازار، بازار اوراق بهادار همواره به عنوان بازار نیمه قوی در نظر گرفته میشود.
تغییرات قیمت اوراق بهادار تصادفی است
اگر اطلاعات جدیدی وارد بازار شود چه اتفاقی میافتد؟ برای مثال، اگر شرکت تعدیل منفیEPS اعلام نماید؟ در بازار کارا تمام سرمایهگذاران فوراً با ورود اطلاعات جدید واکنش نشان میدهند و قیمت سهام با این واکنش تغییر خواهد نمود. در این بازار اطلاعات جدید خبری شگفت انگیز است. ( اطلاعاتی که شگفت انگیز نیست قابل پیشبینی بوده، قبلاً پیشبینی شده است و اکنون کهنه تلقی میشود). اخبار شگفت انگیز میتوانند بد یا خوب باشند، در بازار کارا اخبار خوب منجر به افزایش قیمت و اخبار بد منجر به سقوط قیمت خواهد شد. با اعلام افزایش در بازدهی سهام( برای مثال، افزایش در میزان سود نقدی سهام)، قیمت سهام آن افزایش مییابد.
قیمت اوراق بهاداری که بیشتر از ارزش سرمایهگذاری است( اوراق بهاداری که بیشتر از قیمت واقع یا بیشتر از ارزش واقعی، قیمتگذاری شده است)، باید فروخته شود. با افزایش عرضه برای فروش، قیمت اوراق بهادار کاهش یابد. این عدم کارایی موقت، موجب میشود تا سرمایهگذاران آگاه به دنبال فرصتهای مناسب سودآوری باشند. چنین فرصتسازی توسط سرمایهگذاران آگاه خود موجب کاهش عدم کارایی(افزایش کارایی بازار) شده و شانس کسب بازده غیرعادی را کاهش میدهد. وجود سرمایهگذاران آگاه و متعدد در بازار موجب میشود تا بتوانیم فرض کنیم که قیمت اوراق بهادار با ارزش سرمایهگذاری برابر است و اوراق بهادار در بازار، نادرست قیمتگذاری نشدهاند.
مشاهدات در بازار کارای کامل
برخی مفروضات بازارهای کارا کامل به شرح زیر است:
۱- سرمایهگذاران انتظار دارند که بازدهی عادی (یا طبیعی) نه بیشتر از سرمایهگذاری خود تحصیل کنند.
۲- بازار در صورتی کارا است که تحلیلگران آگاه اعتقاد داشته باشند که بازار کارا نیست.
۳- عموم سرمایهگذاران میدانند که استراتژیهای سرمایهگذاری نمیتواند موجب بازده غیر عادی بشود.
۴- برخی از سرمایهگذاران اطلاعات موفقیت خود را افشاء میکنند.
۵- سرمایهگذاران حرفهای عملکردی بهتر از سرمایهگذاران عادی ندارند.
۶- عملکرد گذشته شاخص عملکرد آینده نمیتواند باشد.
آزمون فرضیه بازار کارا
ویژگیهای بازار کارا کامل ذکر شده است. چگونه میتوانیم آزمونهایی را اجرا کنیم تا بدانیم بازار بطورکامل کارا است، تا حدودی کارا است یا کارایی ندارد. روشهای زیادی در این زمینه طراحی شده است، که در این بین سه روش بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است. این روشها که شامل؛ بررسی حوادث، تلاش برای ساخت الگوی قیمتگذاری اوراق بهادار و رسیدگی به عملکرد سرمایهگذاری مدیران حرفهای است، مورد بررسی قرار میدهیم.
یکی از روشهای اصلی آزمون انواع کارایی موجود در بازارهای مالی فرضیه بازار کارا (به ویژه شکل کارایی نیمه قوی) بررسی حوادث است. در این روش تلاش میشود تا سرعت تأثیر اطلاعات علنی بر روی قیمت سهام اندازهگیری شود. برای مثال، رویدادی که میتواند یک تغییر مثبت در عواید شرکت داشته باشد، اطلاعات مثبت با چه سرعتی در قیمت سهام انعکاس مییابد؟ آیا تغییر در قیمت به سرعت اتفاق میافتد یا به کندی روی میدهد؟ آیا بازده غیر عادی پس از اعلام خبر جدید زیاد است یا اندک است؟ پاسخ به سئوال دوم مستلزم این است که ابتدا بدانیم بازده عادی چیست؟ بازده عادی بر مبنای الگوهای قیمتگذاری دارایی بدست میآید. مدل قیمتگذاری نادرست میتواند منجر به نتایج نامعتبر از آزمون کارایی بازار بشود.
بنابراین، برای افزایش اعتبار نتایج آزمونها، از الگوهای قیمتگذاری متفاوتی استفاده میشود. نتایج یک تحقیق در این زمینه نشان میدهد که علت واکنش کند قیمت نسبت به انتشار اطلاعات ناشی از؛ عدم کارایی بازار، استفاده از مدل قیمتگذاری نامناسب یا هردوی اینهاست. به عنوان یک مثال در بررسی حوادث، وضعیتی را تصور کنید که در بازار کارای قوی هنگامی که اطلاعات منتشر میشود چه اتفاقی خواهد افتاد؟ هنگامی که اطلاعات گذرشان به بازار میافتد قیمت بلافاصله واکنش نشان میدهد و فوراً ارزش سرمایهگذاری تغییر میکند.
خلاصه و جمعبندی
روش دیگر آزمون فرضیه بازار کارا تلاش میکند تا تغییر در قیمت اوراق بهادار را به متغیرهای دور از انتظار نسبت دهد. در یک دوره زمانی مشخص، بازده اوراق بهادر مطابق با الگوی قیمتگذاری دارایی تعیین میشود. طبق این الگو، نرخ بازده دارایی برابر با نرخ بازده بدون ریسک به علاوه صرف ریسک (که بر مبنای ریسک دارایی تعیین میشود) است. اگر نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک در طول زمان غیر قابل تغییر باشد، اوراق بهادار با متوسط بالا بازدهی در گذشته، میتواند در آینده نیز متوسط بازدهی زیادی داشته باشد. اما در طول زمان نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک تغییر میکند، بنابراین، ساخت الگو مشکل است.
سومین روش آزمون فرضیه بازار کارا نیز رسیدگی به سوابق سرمایهگذاران حرفهای است. آیا سرمایهگذاران حرفهای عملکرد بهتری از عملکرد مورد انتظار در یک بازار کارای کامل داشتهاند؟ آیا سرمایهگذاران حرفهای در اولین دوره پس از گذر دوره بازار کارا بازده غیر عادی بیشتری بدست آوردهاند؟ انجام چنین آزمونها و نتیجهگیری از آن بسیار سخت است، زیرا در وهله اول باید بدانیم که بازده عادی چیست و بازده غیر عادی چیست؟ به دلیل آنکه بازده عادی را فقط با فرض الگوی قیمتگذاری داراییهای سرمایهای تعیین میکنیم چنین آزمونهایی در بازار کارا فقط با بکارگیری این الگو اجرا میشود.
آربیتراژ چیست؟
قصد داریم در مقاله آربیتراژ چیست؟ به بررسی و معرفی آربیتراژ، انواع استراتژی های آربیتراژ، آربیتراژ در بازار نقدی، مزایای آربیتراژ و. بپردازیم و اهمیت آربیتراژ رو برای شما مورد بررسی قرار بدیم تا اطلاعاتی در این زمینه داشته باشین و بتونین با استفاده از این روش سود به دست بیارین.
در ابتدا می تونیم بگیم که آربیتراژ عبارت هست از خرید و فروش همزمان یک دارایی در بازارهای مختلف برای بهره برداری از تفاوت های جزئی در قیمت اون ها.آبیتراژ یک نوع استراتژی معاملاتی در ارز های دیجیتال به حساب میاد و معاملات آربیتراژ در سهام، کالاها و ارزها هم انجام میشه. آربیتراژ از ناکارآمدی های اجتناب ناپذیر در بازارها استفاده می کنه.
هرگاه ممکن هست هر سهم، کالا یا ارز در یک بازار با قیمت معینی خریداری بشه و همزمان در بازار دیگه ای با قیمت بالاتر فروخته بشه، می توان از آربیتراژ استفاده کرد. این وضعیت فرصتی برای سود بدون ریسک برای معامله گر ایجاد می کنه. در ادامه به ارائه اطلاعات بیشتری در مورد آربیتراژ می پردازیم.
آربیتراژ:
آربیتراژ یکی از مفاهیم مهم علم در خرید و فروش همزمان یک دارایی در بازارهای مختلف به منظور کسب سود از تفاوت های جزئی در قیمت فهرست شده دارایی هست. از تغییرات کوتاه مدت در قیمت ابزارهای مالی یکسان یا مشابه در بازارهای مختلف یا به اشکال مختلف استفاده می کنه.
آربیتراژ در نتیجه ناکارآمدی های بازار وجود داره و هم از اون ناکارآمدی ها سوء استفاده می کنه و هم اونها رو برطرف می کنه. به عبارت دیگه آربیتراژ معامله ای هست که از تفاوت های کوچک در قیمت بین دارایی های یکسان در دو یا چند بازار استفاده می کنه.انواع کارایی موجود در بازارهای مالی
تاجر آربیتراژ دارایی رو در یک بازار خریداری می کنه و همزمان در بازار دیگه ای می فروشه تا مابه التفاوت این دو قیمت رو به جیب بزنه. تغییرات پیچیده تری در این سناریو وجود داره، اما همه به شناسایی ناکارآمدی بازار بستگی داره.
داوران، که معامله گران آربیتراژ نامیده میشن، معمولا به نمایندگی از موسسات مالی بزرگ کار می کنن. معمولاً شامل مبادله مقدار قابل توجهی پول هست و فرصتهای چند ثانیهای رو که ارائه میکنه، تنها با نرمافزار بسیار پیچیده قابل شناسایی و عمل هست.
علت اهمیت آربیتراژ:
نوبت این رسیده تا در این قسمت از مقاله، اهمیت اربیتراژ رو برای شما مورد بررسی قرار بدیم. معامله گران آربیتراژ در مسیر کسب سود، کارایی بازارهای مالی رو افزایش میدن. همونطور که اونها خرید و فروش می کنن، تفاوت قیمت بین دارایی های یکسان یا مشابه کاهش می یابد. دارایی های با قیمت پایین تر پیشنهاد قیمت میشن، در حالی که دارایی های با قیمت بالاتر فروخته میشن.
به این ترتیب آربیتراژ ناکارآمدی در قیمت گذاری بازار رو برطرف می کنه و نقدینگی رو به بازار اضافه می کنه.در ادامه مقاله آربیتراژ چیست در مورد استراتژی های آربیتراژ توضیح میدیم.
• آربیتراژ زمانی
یکی از انواع استراتژی های آربیتراژ، استراتژی زمانی هست. آربیتراژ زمانی به فرصتی گفته میشه که سهام یک شرکت خوب به دلیل نرسیدن به هدف کوتاه مدتش، فروخته میشه. این اتفاق به این دلیل اتفاق میافته که یه شرکت نتونسته درآمد مدنظرش رو در مدت زمان مشخص، برآورد کنه و بنابراین همین موضوع باعث میشه که قیمت سهام این شرکت در کوتاه مدت، کاهش یابد.
سرمایهگذارانی مانند وارن بافت و پیتر لینچ از چنین آربیتراژی در بازار استفاده کردن. این نوع آربیتراژ استراتژی هست که به دنبال سود بردن از تغییرات قیمتی کوتاه مدتی هست که با چشمانداز بلندمدت همخوانی نداره.
• آربیتراژ جغرافیایی یا فاصله ای (Spatial arbitrage)
یکی دیگه از انواع استراتژی های آربیتراژ، استراتژی جغرافیایی هست. در بین انواع مختلف استراتژی های آربیتراژ، آربیتراژ جغرافیایی مهم ترین استراتژی آربیتراژ به شمار میره. آربیتراژ جغرافیایی به اختلاف قیمتها در سطح یک کشور یا بینالملل اشاره می کنه. که تفاوت قیمت سهام یک شرکت در کشورهای مختلف نمونه ای از اختلاف قیمت ها هست.
برای درک بهتر موضوع می تونیم این مثال رو بزنیم که فرض کنیم سهام شرکتی در بازار سهام لس آنجلس 35.07 دلار و در بازار سهام نیویورک 36 دلار باشه، در این صورت خریدار در صورت امکان اون سهام رو از بازار لس آنجلس خریداری می کنه و در بازار لندن می فروشه.
• آربیتراژ آماری (Statistical arbitrage)
یکی دیگه از انواع استراتژی های آربیتراژ، استراتژی آماری هست. آربیتراژ آماری به گروهی از استراتژیهای مبادلهای گفته میشه که از تحلیلهای آماری برای سرمایهگذاری در پورتفوهای مخلتف استفاده میکنن. این استراتژیها ممکن هست دورههای زمانی مختلفی رو پوشش بدن. هدف از اونها این هست که تا حد امکان نوسانات پورتفو رو کاهش بدن. این روش بسیار کمی و عددی هست.
• آربیتراژ مثلثی (Triangular arbitrage)
یکی دیگه از انواع استراتژی های آربیتراژ، استراتژی مثلثی هست. آربیتراژ مثلثی معمولا در بازار ارزهای دیجیتال شکل می گیره. در آربیتراژ مثلثی یک ارز رو با ارز دیگه ای مبادله می کنن، سپس ارزی که تازه خریداری شده رو با یک ارز دیگه مبادله می کنن و انواع کارایی موجود در بازارهای مالی در نهایت ارزی رو که در آخر خریداری کردن با اولین ارز خریداری شده، مبادله می کنن.
به دلیل این روش مبادله، به این نوع از آربیتراژ، آربیتراژ مثلثی میگن، زیرا سه بار مبادله انجام میشه و در نهایت به ارز ابتدایی بر میگردن. در چنین معاملاتی هنگامی سود به دست میاد که تفاوت قیمت ارزها بیشتر از کارمزد خرید و فروش ارزهای مبادله شده باشه.
• آربیتراژ غیرمتمرکز (Decentralized arbitrage)
از این استراتژی در صرافیهای غیرمتمرکز یا بازارساز خودکار (AMM) استفاده میشه که با کمک برنامههای خودکار و غیرمتمرکز به نام قراردادهای هوشمند، قیمت جفتهای معاملاتی کریپتو تعیین میشن. اگه قیمتهای جفتهای معاملاتی کریپتو به طور قابلتوجهی با قیمتهای نقدی اونها در صرافیهای متمرکز متفاوت باشه، معاملهگران آربیتراژ میتونن، وارد بشن و از طریق تبدیل ارز میان یک صرافی غیرمتمرکز و متمرکز، سود کسب کنن.
• آربیتراژ در بازار نقدی
1.بازار سهام جهانی
با عرضه سهام شرکت های بین المللی و چند ملیتی در بورس های بزرگ جهانی، این بازارها به همدیگه متصل شدن و به صورت یکپارچه فعالیت می کنن. بعضی وقت ها در مدت زمان کوتاهی، قیمت یک سهم در این بازارها متفاوت هست. که در چنین شرایطی، بخاطر رصد پیوسته بازار در جانب ربات های معامله گر یا سرمایه گذاران و ارسال سریع سفارشات در حجم بالا، فاصله قیمتی از بین میره و بازار به تعادل میرسه.
2. آربیتراژ در بازار آتی
بخش عمده ای از معاملات آربیتراژی در بستر بازار آتی انجام میشن. در واقع فلسفه اصلی این نوع آربیتراژ، اختلاف قیمت بین بازار آتی و بازار نقد هست. فرآیند انجام معاملات به این صورت هست که قیمت یک دارایی مثل سهام یا کالا در بازار آتی نسبت به قیمت جاری اون در بازار نقد بالاتر هست و فاصله قیمتی طوری هست که آربیتراژ این دارایی حاشیه سود مناسبی به همراه داره.
در این حالت معامله گر دارایی مد نظرش رو در انواع کارایی موجود در بازارهای مالی بازار نقد خریداری می کنه و معادل اون، یک قرارداد در بازار آتی به فروش می رسونه، که فاصله بین نرخ خرید و فروش این دارایی، برابر سود ناخالص اون خواهد بود. قابل توجه هست که در شرایط معکوس که قیمت نقدی بالاتر از نرخ بازار آتی هست، سرمایه گذاران هم زمان اقدام به اخذ دو موقعیت معاملاتی خرید و فروش در بازار آتی می کنن، یا به منظور فروش نقدی در آینده نزدیک، صرفا دارایی انواع کارایی موجود در بازارهای مالی مذکور رو پیش خرید می کنن.
3. آربیتراژ در بازار جهانی ارز (فارکس)
به واسطه حجم بالای تراکنش ها و گستردگی ابزار معاملاتی در بازار جهانی ارز (فارکس)، موقعیت های آربیتراژی فراوانی وجود داره، اما تعداد معامله گران و سرعت اجرای سفارشات باعث میشه که همچین فرصت هایی سریع پوشش داده بشن. به همین دلیل امروزه ربات های معاملاتی مخصوص پیدا کردن و انجام معاملات آربیتراژی طراحی و ایجاد شدن.
4. بازار غیر رسمی ایران
التهابات ارزی یک دهه اخیر، یکی از نمونه های آربیتراژ در ایران هست. زمانی که اختلاف قیمت ارز دولتی و بازار آزاد افزایش می یافت، بیشتر آربیتراژگران اقدام به خرید ارز سهمیه ای دولتی میکردن و در بازار آزاد به فروش می رسوندن.
اختلاف نرخ ارز بین بازارهای منطقه ای هم فرصت مناسبی برای معامله گران محسوب میشد، زیرا اختلاف قیمت بازار تهران و سایر کلان شهرها با مناطق داخلی و خارجی، سود بدون ریسک و نسبتا زیادی رو برای اونها فراهم میکرد. هر چند این تفاوت نرخ هموراه بین کشورهای همسایه وجود داره، اما آربیتراژ ارز در حالت عادی به دلیل اختلاف قیمت ها، زیاد مقرون به صرفه نیست.
توجه کنین که همچین فعالیت هایی منجر به خروج ارز و آسیب به نظام اقتصادی کشورها میشه و پیگرد قانونی داره. به طور کلی امروزه فرصت های آربیتراژی بازارهای نقدی، به خاطر گسترش تولید در سراسر دنیا، حذف از واسطه ها و تجارت الکترونیک، خیلی محدود شده و اغلب بازارها در شرایط تعادل قیمتی به سر می برن.
مزایای آربیتراژ چیست؟
در این پارت از مقاله آربیتراژ چیست؟ به بررسی برخی از مزایای آربیتراژ می پردازیم که از موضوعات قابل اهمیت به شما میره.
• سود کم ریسک
یکی از مزایای آربیتراژ، سود کم ریسک هست. معاملات آربیتراژ مستلزم سود در برابر خطر بسیار کم هست، زیرا خرید و فروش به طور همزمان برای سود بردن از تغییرات قیمت انجام میشه. این احتمال وجود داره که معاملهگران دیگه از همون فرصت آربیتراژ استفاده کرده و قیمتها رو به طور نامطلوب بالا و پایین کنن. بنابراین زمان در معاملات آربیتراژ بسیار مهم هست و توسط مدیران صندوقها و موسسات مالی اجرا و مدیریت میشه که میتونین از طریق اون ها سرمایهگذاری کنین.
• سیستم های قابل اعتماد
یکی دیگه از مزایای آربیتراژ این هست که سرعت، مبالغ هنگفت پول و حجم عظیمی از سهام در معاملات آربیتراژ نقش دارن. معاملهگران به نرم افزارهای کامپیوتری پیچیده و بسیار کارآمد تکیه میکنن تا با تشخیص تغییرات جزئی قیمت و انجام معاملات خرید و فروش سهام در هزاران مورد، فرصتهای آربیتراژ رو شناسایی کرده و کسب سود کنن.
• معاملات ایمن و سریع
یکی دیگه از مزایای آربیتراژ، معاملات ایمن و سریع هست. معاملات آربیتراژ به طور مطمئن و سریع توسط نرم افزارهای تجاری هوشمند انجام میشه که در برابر مداخله یا خطای انسانی نفوذ ناپذیر هست. اینها سرمایه گذاریهای کوتاه مدت هستن که ریسک پایینی دارن و میتونن سود رو تضمین کرده و از اختلاف قیمت موجود استفاده کنن. هیچ نقدینگی وجود نداره که تحت تاثیر نیروهای بازار قرار بگیره و دچار نوسان بشه.
خطرات آربیتراژ کدامند؟
در بازارهای اوراق بهادار مدرن، ریسکهای روزمره نسبتا کم هستن، اما در موقعیتهای خاص، به ویژه بحرانهای مالی، میتونه در معرض خطر خیلی زیادی باشه و میتونه منجر به ورشکستگی بشه. به صورت رسمی معاملات آربیتراژ دارای نقص منفی هستن.
• کارمزد آربیتراژ
یکی از خطرات آربیتراژ، کارمزدهای اون هست. فراموش نکنین که ترید در دو صرافی، احتمالا هزینههای برداشت، سپرده و ترید به همراه خواهد داشت. در برخی موارد ممکن هست مقدار کل این کارمزدها بهاندازهای زیاد بشه که از سود شما هم بیشتر باشه.
برای جلوگیری از پرداخت کارمزدهای کلان، تریدرها باید به دنبال صرافیهایی با کارمزدهای بسیار پایین و رقابتی باشن. علاوه بر این، بهتر هست دارایی خودتون رو در چند صرافی پخش کنین و از اختلاف قیمت موجود در بازار به نفع خودتون استفاده کنین.
• حساسیت آربیتراژ به زمان
یکی دیگه از خطرات آربیتراژ، حساسیت به زمان هست. بهتره بدونین استراتژی آربیتراژ به زمان حساس هست؛ هرچه تعداد معاملهگرانی که از این مدل استفاده میکنن، بیشتر بشه، اختلاف قیمت بین دو صرافی هم کمتر میشه.
در ادامه به معرفی چند مورد که روی زمان اجرای معاملات آربیتراژ تاثیر منفی می زارن، می پردازیم.
• سرعت تراکنش بلاکچین:
مدت زمان لازم برای انجام اعتبارسنجی در بلاکچین های مختلف، یکی از عوامل تأثیرگذار در قیمت آربیتراژ هست.
• چکهای AMLصرافیها:
هر زمان که مبالغ هنگفتی توسط یک معاملهگر جابهجا میشه، صرافیها معمولا چکهای ضد پولشویی (AML) رو انجام میدن. در برخی موارد، چنین بررسیهایی ممکن هست هفتهها طول بکشه.
• سرورهای صرافی آفلاین:
این احتمال وجود داره که گاهی اوقات، صرافیها شرایط محدودکنندهای برای برداشت و سپردهگذاری ارزهای دیجیتال بنا به دلایل مختلف در نظر بگیرن. در این شرایط استفاده از استراتژی آربیتراژ عملاً به ضرر شما خواهد بود.
• امنیت استراتژی آربیتراژ:
از اونجایی که معاملهگران آربیتراژ باید وجوه زیادی رو در کیف پولهای صرافی سپردهگذاری کنن، در معرض خطرات امنیتی مرتبط با هک صرافی و کلاهبرداری هستن؛ به عنوان مثال زمانی که یک صرافی به طور ناگهانی به فعالیت حرفهای خودش پایان میده و سرمایه افراد از دست میره.
• ریسک طرف مقابل
یکی دیگه از خطرات آربیتراژ، ریسک طرف مقابل هست. آربیتراژ به طور کلی شامل حرکتهای بعدی پول نقد هست، که در معرض خطر ریسک متقابل هستن. اگه یه طرف قرارداد نتونه وظایف خودش رو نسبت به طرف مقابل انجام بده، این یک مشکل جدی محسوب میشه.
اگه یک تجارت منفرد یا بسیاری از معاملات مرتبط با یک طرف قرارداد واحد داشته باشن شکست یکی از طرفین تهدیدی هست که در صورت بحران مالی بسیاری از معامله گران شکست می خورن. این خطر به دلیل مقادیر زیاد اون باید جدی گرفته بشه تا بتونه به دلیل تفاوت قیمتهای کوچک سود برسونه.
برای مثال اگه یه اوراق قرضه مورد ریسک رو خریداری میکنین، اونها رو با CDSها بیمه کنین و از تفاوت بین گسترش پیوند اوراق قرضه و حق بیمه CDS سود ببرین. اما در بحران مالی اوراق قرضه بهطور پیشفرض ممکن هست CDS نویسنده / فروشنده شکست بخوره. استرس بحران، باعث میشه معامله گران دائما با خسارات تند و تیز مواجه بشن.
نتیجه و جمع بندی:
تلاش کردیم در مقاله آربیتراژ چیست؟ به معرفی کامل آربیتراژ و مزایا و خطرات آربیتراژ، انواع استراتژی آربیتراژ و. ارائه کنیم. همونطور که گفتیم آربیتراژ خرید و فروش همزمان یک دارایی در بازارهای مختلف برای بهره برداری از تفاوت های جزئی در قیمت اون ها و کسب سود از این اختلاف قیمت هست.
شما نیز می تونین با کسب مهارت ها و اطلاعات بیشتر در مورد آربیتراژ از تغییرات کوتاه مدت در قیمت ابزارهای مالی یکسان یا مشابه در بازارهای مختلف یا به اشکال متفاوت کسب درآمد کنین.
شاخص بازار (Index)
حتماً شما هم تاکنون، بارها و بارها، شنیدهاید که مثلاً شاخص بورس امروز با 150 واحد رشد، به عدد 70 هزار واحد رسید. همچنین گاهی اوقات رسانهها از کاهش شاخص بورس خبر میدهند. اما تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که شاخص چیست و چرا افزایش یا کاهش آن اهمیت دارد؟
اساس نوسانات شاخص چه مفهومی دارد؟ در این مطلب از بورسینس قصد داریم درباره شاخصهای بورس و اینکه Index چیست، صحبت کنیم.
شاخص چیست؟
شاخص در بورس برای بررسی و ارزیابی عملکرد گروهی از داراییها است. از شاخص معمولاً برای ارزیابی عملکرد سبدهای اوراق بهادار جهت تکرار نقطه خاصی از بازار استفاده میشود.
علاوه بر این، از شاخصها برای اندازه گیری سایر دادههای مالی یا اقتصادی مانند نرخ بهره، تورم یا تولید نیز استفاده میشود. اما اگر بخواهیم به طور خلاصه انواع کارایی موجود در بازارهای مالی توضیح دهیم index چیست باید بگوییم که Indexها معمولاً به عنوان معیارهایی عمل میکنند که بر اساس آنها عملکرد بازده یک سبد سرمایه گذاری را میتوان ارزیابی کرد.
استراتژی ایندکسینگ (Indexing) یکی از استراتژیهای محبوب سرمایه گذاران است که در آن تریدر با سرمایه گذاری در شاخصها به صورت غیرمستقیم در بازار فعالیت کرده و در تلاش است تا بازدهی خوبی از بازار کسب کند.
از شاخصها همچنین به عنوان معیاری برای اندازه گیری عملکرد صندوقهای سرمایه گذاری مشترک و صندوقهای سرمایه گذاری قابل معامله (ETF) استفاده میشود. به عنوان نمونه بسیاری از صندوقهای سرمایه گذاری مشترک بازده خود را شاخص S&P 500 مقایسه میکنند تا به سرمایه گذاران نشان دهند که مدیران چه مقدار کمتر یا بیشتر از یک صندوق شاخص، درآمد دارند.
معنی شاخص در سرمایه گذاری چیست؟
شاخص معیاری آماری است که تغییرات در یک دارایی یا بازار بورس را نشان میدهد. در خصوص بازارهای مالی شاخص، یک سبد فرضی از کلیه سهامی است که در آن بازار خرید و فروش میشود و میانگین تغییرات قیمت همه سهام را نشان میدهد.
روش اندازهگیری هر شاخص، منحصر به همان شاخص است و نمیتوان رقم فعلی یک شاخص را با شاخصی دیگر مقایسه کرد؛ بنابراین برای مقایسه دو شاخص مختلف بهتر است درصد تغییرات شاخصها را نسبت بهروز یا ماه قبل باهم مقایسه کرد، نه عدد فعلی آنها را.
از شاخص کل و سایر شاخصهای بورس اوراق بهادار تهران میتوان برای سنجش عملکرد سهام و صندوقهای سرمایهگذاری استفاده کرد. مفهوم شاخص در بورس بسیار متفاوت است، کلمه شاخص (INDEX) در کل به معنای نمودار یا نشاندهنده یا نماینده است.
شاخص کمیتی است که نماینده چند متغیر همگن است و وسیلهای برای اندازهگیری و مقایسه پدیدههایی است که دارای ماهیت و خاصیت مشخصی هستند که بر مبنای آن میتوان تغییرات ایجاد شده در متغیرهای معینی را در طول یک دوره بررسی نمود.
شاخص کل چیست؟
شاخص کل نمایانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس است و این شاخص، تغییرات قیمت سهام و سود سالانهای که شرکتها به سرمایه گذاران پرداخت میکنند را محاسبه میکند.
در محاسبه شاخص کل، هرچه شرکتها بزرگتر باشند، تأثیر بیشتری روی شاخص کل خواهند گذاشت.
شاخص قیمت چیست؟
شاخص قیمت، بیانگر روند قیمت سهام همه شرکتهای موجود در بورس اوراق بهادار است. به عنوان نمونه، اگر شاخص قیمت در 1 سال اخیر 35 درصد رشد داشته باشد، یعنی سطح عمومی قیمتها در این یک سال به صورت متوسط 20 درصد رشد کرده است.
در شاخص قیمت تنها قیمت سهام شرکتهای بورسی محاسبه میشوند در حالی که در شاخص کل؛ هم قیمت و هم سود پرداختی سالیانه شرکتها محاسبه میشود.
شاخص بازار سهام چیست؟
شاخص بازار سهام، روشی برای اندازهگیری بخشی از بازار سهام است. این شاخص بیانگر روند عمومی قیمت سهام همه شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار است.
طبق فرمول طراحی شده تغییر قیمت شرکتهای بزرگتر که در عین حال سرمایه بیشتری نیز دارند بر نوسان شاخص تأثیر بیشتری میگذارد. در هر بازار بورس اوراق بهاداری میتوان بنا بر احتیاج و کارایی شاخصهای زیادی را تعریف و محاسبه نمود.
روش محاسبه شاخص کل بورس تهران
برای درک نحوه محاسبه شاخص کل ابتدا لازم است توضیح دهیم که بازدهی سرمایه گذارانی که (در بورس) سرمایه گذاری کرده اند در بورس اوراق بهادار به دو روش محاسبه میشود.
در اولین روش بازدهی حاصل از دریافت سود نقدی در پایان هر سال و در روش دوم تغییر قیمت سهم در طول دوره سرمایه گذاری سهامدار محاسبه میشود.
به عنوان نمونه، تصور کنید شخصی سهامی را به ارزش هر سهم 100 تومان در ابتدای یک سال خریداری کرده است. قیمت هر سهم این شرکت در پایان سال 120 تومان شده و شرکتی که سهام آن خریداری شده است نیز در پایان سال 10 تومان به ازای هر سهم سود تقسیم کرده است.
بنابراین این سرمایه گذار تا پایان این سال در مجموع 30 تومان به ازای هر سهم سود کند و در واقع بازدهی این سرمایه گذار در پایان سال 30 درصد بوده، چرا که سرمایه وی از 100 تومان به 130 تومان افزایش یافته است.
به این ترتیب، فرمول محاسبه شاخص کل بورس نیز بر همین اساس است. یعنی شاخص کل، افزایش قیمت کلیه سهامهای منتشر شده در بورس و همچنین تقسیم سود نقدی این شرکتهای سهامی را در نظر گرفته و بر این اساس بازدهی کلیه سهامها و در واقع بازدهی کل بورس را محاسبه میکند. به این امر، شاخص کل بورس یا بازدهی نقدی بورس میگویند.
مفهوم واحد در شاخص چیست؟
شاخص بر اساس یک واحد تعریف میشود. به عنوان نمونه، اگر شاخص کل بورس در ابتدای سال 10 هزار واحد باشد و در پایان سال به 15 هزار واحد افزایش یابد یعنی در کل 5 هزار واحد افزایش داشته است. این به معنای بازده 50% درصدی در شاخص کل بورس است.
شاخص کل قیمت در بورس تهران برای سه گروه محاسبه میشود که عبارتاند از:
- شاخص قیمت کل بازار: در محاسبه شاخص کل قیمت بازار، قیمت سهام تمام شرکتهای معامله شده تأثیر داده میشود.
- شاخص قیمت تالار اصلی: در محاسبه شاخص قیمت تالار اصلی، فقط قیمت سهام شرکتهای معامله شده در تابلو اصلی تأثیر داده میشود.
- شاخص قیمت تالار فرعی: در محاسبه شاخص قیمت تالار فرعی، فقط قیمت سهام شرکتهای معامله شده در تابلوی فرعی تأثیر داده میشود.
در ادامه برخی از شاخصهای دیگر بورس را بررسی خواهیم کرد:
- شاخص صنعت: شاخص صنعت عملکرد شرکتهای صنعتی بورس را نشان میدهد.
- شاخص واسطهگریهای مالی: معنی شاخص عملکرد یعنی این شاخص شرکتهای واسطهگری مالی شامل هلدینگها، سرمایهگذاریها و لیزینگها را نشان میدهد.
- شاخص قیمت و بازده نقدی: شاخص قیمت و بازده نقدی را در سالهای اخیر روزنامه همشهری با نام شاخص بازده بازار سهام به سهامداران شناسانده است. شاخص قیمت و بازده نقدی را میتوان یکی از دقیقترین شاخصهای محاسبه در بورس تهران به حساب آورد چرا که هر دو مؤلفه تقسیم سود در شرکتها و بازده سهام بر اثر افزایش قیمت سهام شرکتها در آن مدنظر قرار گرفته است.
- شاخص عملکرد تالار اصلی: شاخص عملکرد تالار اصلی فقط روند حرکت قیمت سهام شرکتهای درج شده در تابلوی اصلی بورس تهران را طبق ضوابط محاسبه شاخص کل نشان میدهد.
- شاخص کل قیمت سهام: معنی شاخص کل قیمت سهام یعنی این شاخص بیانگر روند عمومی قیمت سهام همه شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار است. طبق فرمول طراحی شده قیمت شرکتهای بزرگتر که در عین حال سرمایه بیشتری نیز دارند بر محاسبه شاخص تأثیر بیشتری میگذارد.
- شاخص عملکرد تالار فرعی: این شاخص فقط روند حرکت قیمت سهام شرکتهای درج شده در تابلوی فرعی بورس تهران را طبق ضوابط محاسبه شاخص کل نشان میدهد.
محاسبه شاخصهای مختلف بر اساس فرمولهای قراردادی انجام میگیرد و هر شاخصی بنا بر دادهها و فرمول مورد استفاده میتواند گویای تغییرات خاصی باشد؛ لذا به غیر از شاخص کل قیمت که نشاندهنده تغییرات قیمت کلیه شرکتها است. مابقی شاخصها بنا بر نوع محاسبه و شرکتهایی که در آن قرار میگیرند باید تفسیر شوند.
حال که تا حدودی با نحوه محاسبه شاخصهای مختلف آشنا شدیم لازم است با توجه به اینکه سهام چه شرکتهایی در شاخص مورد نظر تأثیر گذار بودهاند تفسیر لازم را از شاخص مورد نظر داشته باشیم .
سرمایه گذاران باید به دو نکته توجه نمایند:
- افزایش شاخص کل کلاً به معنی سودآوری کلیه سهام موجود در بورس نیست و برعکس کاهش شاخص کل هم به معنی ضرر در کل سهام موجود در بورس نیست.
- یکی از مهمترین مسائل در سرمایهگذاری در بورس تشکیل سبد سهام است. سرمایه گذاران باید از هر صنعتی یک نوع از سهام آن صنعت را در سبد خود داشته باشند.
شاخص هم وزن بورس چیست؟
در محاسبه شاخص هم وزن، بزرگی و کوچکی شرکتها در محاسبه دخالت داده نمیشوند و همه شرکتها به یک میزان در شاخص اثر میگذارند. به طور مثال شرکت بزرگی مانند هلدینگ خلیج فارس با شرکت کوچکی مانند دامداری تلیسه نمونه هم وزن است؛ بنابراین نوسانات قیمتی آنها تأثیر مشابهی روی شاخص هم وزن میگذارد.
از این رو، این عامل باعث میشود در برخی روزهایی که به طور مثال شاخص کل مثبت است ولی اکثر سهام بازار منفی هستند، شاخص هم وزن منفی شود زیرا وضعیت اکثریت سهام بازار است که در شاخص هم وزن منعکس میشود.
مبنای شاخص هموزن 10000 واحد بوده و از اول فروردین 1393 معرفی شده است. به نظر میرسد که این شاخص با کیفیت بهتری نشاندهنده کلیت وضعیت بورس تهران است.
برای درک تفاوت شاخص انواع کارایی موجود در بازارهای مالی کل و شاخص هم وزن میتوانید ویدئوی زیر را تماشا کنید:
سخن آخر
در معنی شاخص، میتوان گفت که ابزاری برای بررسی و ارزیابی عملکرد گروهی از داراییها است که معمولاً برای ارزیابی عملکرد سبدهای اوراق بهادار هم استفاده میشود.
جدای از این ها، در تعریف شاخص چیست میتوان گفت که از شاخصها برای اندازه گیری سایر دادههای مالی یا اقتصادی مانند نرخ بهره، تورم یا تولید نیز استفاده میشود. اما در تعریف دیگر index چیست میتوان گفت که Indexها به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد بازده یک سبد سرمایه گذاری عمل میکنند.
این اصطلاح در واژهنامه جامع بورسینس منتشر شده است.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
بازار کارا چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
بازار کارا در اصل به بازاری گفته میشود که در آن اطلاعات به سرعت میتوانند بر قیمت سهام تاثیر بگذارند. به نوعی کارکرد بازار کارا به این شکل است که تمام سرمایهگذاران به اطلاعات یکسان و مشابهی دسترسی دارند پس به زبان سادهتر بازار کارا به بازاری گفته میشود که اطلاعات موجود در آن نقش مهمی داشته و به نوعی عامل مهم در هدایت و تصمیمگیری سرمایهگذاران خواهد بود. یکی از الزامات و اصول اساسی در فرآیند بازار کارا این است که بازار مدنظر باید بزرگ و دارای پتانسیل نقد شوندگی زیادی باشد. در بازار کارا امکان استفاده از قیمتهای دیروز برای قیمت امروز نیست همچنین اطلاعاتی که دیروز منتشر شده است دیگر برای امروز کارایی نخواهند داشت. زمانی که در یک بازار کارایی مدنظر ایجاد شود، سرمایهگذاران فقط با خرید سهام ریسکی قادر هستند که به سودهای تند و سریع دست پیدا کنند. به منظور آشنایی بیشتر با فرآیند و چهارچوبهای بازار کارا در این مقاله با ما همراه باشید. همچنین در این مقاله خواهید خواند:
· انواع کارایی در بازارهای مالی
· بررسی لایههای مختلف بازارهای کارای اطلاعاتی
· بررسی کارایی بازار از نظر مدیران مالی و سرمایهگذاران
انواع کارایی موجود در بازارهای مالی
کارایی تخصیص (تخصیص بهینه سرمایه): معمولاً در بازارهای با کارایی، تخصیص منابع به برترین و کارامدترین و سوددهترین فرآیندهای سرمایهگذاری داده میشود و از سرمایهها به بهینهترین حالت ممکن بهرهبرداری خواهد شد. از سرمایههایی که عاید میشود معمولاً در پروژهها انواع کارایی موجود در بازارهای مالی و شرکتهایی که در اقتصاد کشور تأثیرگذارند استفاده میشود.
کارایی عملیاتی (تسریع در پروسه نقد شوندگی): از اصطلاح عملیاتی بودن بازار به این منظور استفاده میشود که در اصل معاملات و فعالیتهای مرسوم در بازار با سرعت بالاتری انجام شده و از نظر هزینه در پایینترین حالت خود قرار گرفته باشند. این پروسه به نوعی منجر به افزایش سرعت نقد شوندگی در بازار خواهد شد.
کارایی اطلاعاتی (تعیین قیمت اوراق بهادار): در صورتی که به اندازه کافی اطلاعات در بازار وجود داشته باشد و این حجم از اطلاعات بر قیمتها اثرگذار باشد، به این بازار کارا گفته خواهد شد. در این بازار قیمت سهام به قیمت ارزش ذاتی خود نزدیک بوده و تفاوت زیادی بین آنها وجود نخواهد داشت. در این بازار اطلاعات از اهمیت خاصی برخوردار هستند و در جایگاه حساسی جای دارند. اگر اطلاعات جدیدی به اطلاع عموم برسد، قیمتها متناسب با اطلاعات جدید تغییر خواهند کرد.
بررسی لایههای مختلف بازارهای کارای اطلاعاتی
در صورتی که قصد تقسیمبندی بازار را بر مبنای اطلاعات داشته باشیم، به سه دسته یا سطح خواهیم داشت:
بازار با کارایی ضعیف: در این نوع بازار تمام افراد از روند قیمت در گذشته اطلاع داشته و همین امر منجر میشود که امکان استفاده از اطلاعات قیمتی گذشته سهم در خصوص انتخاب سهم پربازده یا سهمی که دارای پتانسیل خوبی برای سوددهی است استفاده کرد. این فرآیند به این دلیل است انواع کارایی موجود در بازارهای مالی که همه به اطلاعات مشابه دسترسی دارند.
بازار با کارایی متوسط: در بازار با کارایی متوسط امور به این شکل است که قیمت سهام شرکت تمامی اطلاعات در دسترس عموم درباره چشمانداز شرکت را منعکس میکند. اطلاعاتی که به صورت جامع در دسترس عموم قرار میگیرد شامل گزارشهای سالانه و دادههای مربوط به مشاور سرمایهگذاری است. در این نوع بازار اطلاعات گذشته نیز هیچ برتری و مزیتی در فرآیند سرمایهگذاری و کسب سود برای سرمایهگذار نخواهد داشت.
بازار با کارایی قوی: در صورتی که قیمت به تنهایی نمایانگر اطلاعات و مشخصات عمومی و خصوصی در مورد سهام مدنظر باشد، بازار با کارایی قوی را شاهد خواهیم بود. در این حالت شخص سرمایهگذار از اطلاعات خاصی که در اختیار گروه خاص قرار دارد، امکان استفاده و بهرهمندی نخواهد داشت. در این پروسه همان گروه خاصی که به اطلاعات دسترسی دارند دست به معامله زده و تا حدودی قیمت سهم را به تعدیل میرسانند. دز این بازار طبق توضیحاتی که ارائه شد هیچ شخصی بدون استثنا قادر به کسب سود از اطلاعاتی که در دسترس گروه منتخب و خاص است، نیست.
بررسی کارایی بازار از نظر مدیران مالی و سرمایهگذاران
· در این خصوص شرکتها نباید به این فکر باشند که با انتشار اطلاعات نادرست حسابداری، قادر هستند که بازار را تحت تأثیر قرار داده و باعث ایجاد انحراف در روند عادی بازار شوند.
· همانطور که اشاره شد در بازار کارا قیمت سهام به نوعی نشاندهنده اطلاعات جاری است و در این نقطه مدیران مالی نباید تصور کنند که از نظر تصمیمگیری یا هوش از فرآیند کلی بازار جلوتر هستند و بنابراین هیچ کس نمیتواند با استفاده از این نرخ اطلاعات را در مقایسه با دیگران سود بیشتری ببرد.
· شرکتها زمانی که درگیر تصمیمهای مهم میشوند نباید از در دستترین اطلاعات به عنوان مهمترین اطلاعات استفاده کنند چرا که این اطلاعات در دسترس تمامی افراد هست، مخصوصاً اموری نظیر ادغام دو شرکت.
· شایان ذکر است که تمامی سرمایهگذاران در بازار کارا امکان کسب سود با سرعت زیاد و غیرعادی را نخواهند داشت و در صورت چنین نیازی سرمایهگذار باید برای خرید سهام با ریسک بالاتر اقدام نماید.
کلام آخر
با توجه به تمام مطالبی که در این مقاله ارائه شد، باید در نظر داشته باشید که به هیچ عنوان این امکان وجود ندارد که مقوله کارایی یا عدم کارایی در خصوص یک بازار را به صورت مطلق، بیان کرد، در عوض میتوان بازارها را ترکیبی از این حالات در نظر گرفت که لزوماً تغییرات قیمت و اتفاقات با سرعت و روزانه بر روی قیمت سهام تأثیر نمیگذارد. در این میان شواهد زیادی هستند که نظریه بازار کارا را تائید کرده اما در نقطه مقابل بعض از عوامل هستند که به نوعی نظریه بازار کارا را رد میکنند این نظریهها به صورت خلاصه نظیر موارد زیر مستند:
دیدگاه شما